یکشنبه , ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » فتنه88 » شیوه های مبارزه با فتنه گران

شیوه های مبارزه با فتنه گران


فهرست مقاله

۱)تذکرات روشنگرانه
۲)افشاگری
۳)ترک رابطه
۴)ملامت و سرزنش
۵)سیاست احتیاط
۶)برخورد قاطع و انقلابی
۷)پیکار مسلحانه

شیوه های مبارزه با فتنه گران
بی شک نفاق و فتنه گری همانند غده سرطانی است که می بایست از پیکره جامعه اسلامی قطع و ریشه کن گردد . اگر مبارزه اصولی و جدی با آن صورت نگیرد ، ضربات جبران ناپذیری در انتظار امت اسلامی خواهد بود که اساس اسلام را به تهدید می کشاند ، از این رو می بایست با این طوفان فضیلت کش و گردباد ارزش ستیز مقابله نمود .
آنچه در این بخش به بیان آن می پردازیم ، شیوه های مبارزه با نفاق و فتنه گری در نگاه قرآن و نهج البلاغه است . این شیوه ها گوناگون و مختلف است ، برخی مربوط به مردم است و برخی مخصوص حکومت و نظام اسلامی است و برخی دیگر بین نظام اسلامی و مردم مشترک است . این شیوه ها عبارتند از :

۱)تذکرات روشنگرانه
از آنجا که ممکن است عده ای بخاطر تبلیغات سوء دشمنان ، اغفال شده و یا بر اثر فریب منحرفین و عدم آگاهی در وادی نفاق و فتنه گری قدم گذاشته باشند و احیاناً تذکرات روشنگرانه موجب بیداری آنها شود و غبار غفلت را از وجودشان پاک نماید وظیفه اولیه هر انسان آگاه و مؤمن آن است که حتی الامکان از دادن آگاهی و تذکرات بیدار کننده به کسانی که در دام فتنه گران افتاده اند ، کوتاهی ننماید.چه بسا این تذکرات ، آنان را از سر مستی غفلت ، هشیار کرده و از راهی که رفته اند باز گرداند .
امام علی ع بعضاً از این روش استفاده می کرده است ، چنانچه در آستانه جنگ جمل به آن حضرت گزارش رسید که ‹‹ ابوموسی اشعری ›› فرماندار کوفه ، مردم را برای پیوستن به امام ع باز می دارد . آن حضرت این نامه را به او نوشت :
‹‹ مِن عَبداللهِ عَلی امیرالمؤمنینَ اِلی عَبدالله بِن قَیس . اَمّا بَعدُ فَقَد بَلَغَنی عَنک قَولٌ هُوَ لَکَ و عَلَیکَ فَاِذا قَدِم رَسوُلی عَلَیک فَارفَع ذَیلک وَاشدُد مئزَرَکَ وَ اخرُجَ مِنَ حُجرِکَ وَ اندُبَ مِن مَعَکَ … ›› [۱] یعنی ؛ از بنده خدا علی امیر مؤمنان به عبدالله بن قیس (ابوموسی اشعری) ، پس از ستایش پروردگار ، سخنی از تو به من گزارش شده که هم به سود و هم به زیان تو است ، چون فرستاده من پیش تو آید دامن همت به کمر زن ، کمرت را برای جنگ محکم ببند و از سوراخ خود بیرون آی و مردم را برای جنگ بسیج کن . اگر حق را در من دیدی بپذیر و اگر دو دل ماندی کناره گیر . به خدا سوگند هر جا که باشی تو را بیاورند و به حال خویش رها نکنند تا گوشت و استخوان و تر و خشک در هم ریزد و در کنار زدنت از حکومت شتاب کنند ،  چنانچه از پیش روی خود همان گونه بترسی که از پشت سرت هراسناکی حوادث جاری کشور آن چنان آسان نیست که تو فکری می کنی بلکه بسیار حادثه بسیار بزرگی است که باید بر مرکبش سوار شد و سختی های آن را هموار کرد و پیمودن راه های سخت و کوهستانی آن را آسان نمود . پس فکرت را به کار گیر و مالک کار خویش باش .

۲)افشاگری
از شیوه های مبارزه با نفاق و جریان فتنه طلب ، افشاگری و تبیین عملکرد گذشته و حال آنان است . در این شیوه که توسط آگاهان جامعه اجرا می شود می بایست به افشای چهره های نفاق و فتنه گر دست زد تا مردم بهتر به ماهیت آنان پی ببرند و در نتیجه در برابر خطرات این گروه هشیاری خود را حفظ نمایند و از افتادن در دامشان مصون بمانند .
امام علی ع بارها در مقابل فتنه گران می ایستاد و به افشای چهره زشت آنان می پرداخت . اشاره به دو نمونه آن ، خالی از فایده نیست :
الف : برج بن مسهر طایی که از شعرای مشهور خوارج بود با صدای بلند گفت : ‹‹ لا حکم الالله ›› .
امام ع در جواب او فرمود :
‹‹ اُسکُت قَبَحَکَ اللهُ یا اَثرَمُ فَوَاللهِ لَقَد ظَهَرَ الحُّق فَکُنتَ فیه ضَئیلاً شَخصُکَ خَفیاَ صَوتُکَ حتی اِذا نَعَرَ الباطِلَ نَجَمتَ نُجُومَ قَرنَ الماعِزِ ›› [۲] یعنی ؛ خاموش باش ! خدا رویت را زشت گرداند ای دندان پیشین افتاده . به خدا سوگند آنگاه که حق آشکار شد تو ناتوان بودی و آواز تو آهسته بود (شهرتی نداشتی یا فاقد شخصیت اجتماعی بودی ) و آن هنگام که باطل بانگ بر آورد چونان شاخ بُز سر بر آوردی .
ب : امام ع در سال ۳۸ هجری در مسجد کوفه مشغول سخنرانی بود . ‹‹ اشعث بن قیس ›› که یکی از منافقان و فتنه گران بود به مطالب آن حضرت اعتراض کرد و گفت : این سخن به زیان تو است نه به سود تو .
آن حضرت نگاه خود را به او دوخت و فرمود :
‹‹ و ما یدریکَ ما عَلَیِ ممّا لی عَلیکَ لَعنَهُ اللهِ و لعنهَ اللّا عنینَ حائِکُ ابنُ حائکٍ مُنافِقٌ بنِ کافر و اللهِ لَقَد اَسَرکَ اللکفرُ مرهً و الاسِلامُ اُخری فَما فداکَ مِن واحِدَهٍ … ›› [۳] یعنی ؛ چه کسی تو را آگاهاند که چه چیزی به سود یا زیان من است ؟ لعنت خدا و لعنت نفرین کنندگان بر تو باد ، ای متکبر متکبر زاده ، منافق پسر کافر ! سوگند به خدا تو یک بار در زمان کفر و بار دیگر در حکومت اسلام ، اسیر شدی و مال و خویشاوندی تو هر دو بار نتوانست به فریادت برسد . آن کسی که خویشان خود را به دم شمشیر سپارد و مرگ و نابودی را بسوی آنان کشاند ، سزاوار است که بستگان او بر وی خشم گیرند و بیگانگان به او اطمینان نداشته باشند .

۳)ترک رابطه
از شیوه های مبارزه با منافقان و فتنه گران ، ترک رابطه با آنان است . اگر اهل ایمان رابطه خود را با اهل نفاق قطع کنند و با بی اعتنایی با آنان روبرو شوند ، بی گمان این کار آنها را به گوشه انزوا کشانده و از نفوذشان در دیگران جلوگیری خواهد کرد و در نتیجه آنان را در نیل به اهدافشان ناکام خواهد گذاشت .
شایان ذکر است ، این ترک رابطه و عدم مجالست باید به گونه ای باشد که متوجه شوند بخاطر نفاقشان چنین برخوردی با آنان شده است ، در این صورت که دیگران از کار آنان عبرت گرفته و احیاناً موجب بیداری فطرت خفته فتنه گران شود .
قرآن نیز از راههای مبارزه با جریان نفاق و فتنه ، ترک مجالست با آنان دانسته و می فرماید :
‹‹ وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ اللّهِ یُکَفَرُ بِهَا وَیُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً ›› [۴] یعنی ؛ آیا در کتاب الهی این حکم بر شما منافقان فرستاده شده که چون آیات خدا را شنیدید ، بدان کافر شده ، استهزاء کنید . پس (شما مؤمنان ) با این گروه منافق مجالست نکنید (تا از سخن استهزاء قرآن ) در حدیثی دیگر داخل شوند ، که شما هم به حقیقت مانند آنان خواهید بود و خداوند منافقان را با کافران یک جا در جهنم ، جمع خواهد کرد .
سیره معصومین نیز ، نسبت به اهل نفاق و جریان فتنه در برخی موارد ، ترک معاشرت بوده است ، چنانچه رسول خدا ص پس از باز گشت از تبوک ، فرمان داد تا با منافقان تارک جبهه و جهاد ، معاشرت نکند . ‹‹ این فرمان را اینجا مطالعه فرمایید ››

۴)ملامت و سرزنش
از دیگر شیوه های مبارزه با نفاق و فتنه گری ، ملامت و سرزنش است . زمانی که بذر نفاق در جان کسی پاشیده شد و از آب لجاجت ریشه دواند بی شک شجره عناد خواهد رویید و میوه تلخ فتنه و انزجار خویش را با ملامت و سرزنش منافق فتنه گر ، اعلام نماید .
چنانکه امام علی ع به این شیوه عمل می کرد که برای نمونه به دو مورد آن اشاره می شود :
الف : مشاجره ای بین امام علی ع و عثمان در گرفت ، پسر اخنس که یکی از فتنه گران بود به عثمان گفت : من او را کفایت می کنم ! آن حضرت خطاب به مغیره فرمود :
‹‹ یَابْنَ اللَّعِینِ الْاءَبْتَرِ، وَ الشَّجَرَهِ الَّتِی لا اءَصْلَ لَها وَ لا فَرْعَ، اءَنْتَ تَکْفِینِی ؟! فَوَ اللَّهِ ما اءَعَزَّ اللَّهُ مَنْ اءَنْتَ ناصِرُهُ، وَ لا قامَ مَنْ اءَنْتَ مُنْهِضُهُ، اخْرُجْ عَنَّا اءَبْعَدَ اللَّهُ نَواکَ، ثُمَّ ابْلُغْ جَهْدَکَ فَلا اءَبْقَى اللَّهُ عَلَیْکَ إِنْ اءَبْقَیْتَ! ›› [۵] یعنی ؛ ای فرزند لعنت شده دم بریده و درخت بی شاخ و برگ و ریشه . تو مرا کفایت می کنی ؟ به خدا سوگند کسی را که تو یاور باشی ، خدایش نیرومند نگرداند و آن کسی را که تو دست گیری ، بر جای نمی ماند . از نزد ما بیرون رو ، خدا خیر را از تو دور سازد . پس هر چه خواهی تلاش کن ، خداوند تو را باقی نگذارد . اگر از آن چه می توان انجام ندهی .
ب : امام علی ع در نامه ای خطاب به معاویه که سر سلسله حزب نفاق و گروه فتنه گر بود ، وی را سرزنش کرده و چنین شلاق ملامت را بر او وارد می سازد .
‹‹ … فَاقْعَسْ عَنْ هَذا الْاءَمْرِ، وَخُذْ اءُهْبَهَ الْحِسابِ، وَ شَمِّرْ لِما قَدْ نَزَلَ بِکَ، وَ لا تُمَکِّنِ الْغُواهَ مِنْ سَمْعِکَ، وَ إِلاّ تَفْعَلْ اءُعْلِمْکَ ما اءَغْفَلْتَ مِنْ نَفْسِکَ فَإِنَّکَ مُتْرَفٌ قَدْ اءَخَذَ الشَّیْطانُ … ››[۶] یعنی ؛ ای معاویه ، از این کار دست بکش و آماده حساب باش و مهیای حوادثی که به سراغت می آید . به گمراهان فرو مایه گوش مسپار . اگر چنین نکنی به تو اعلام می دارم که در غفلت زدگی قرار گرفته ای . همانا تو ناز پرورده هستی که شیطان بر تو حکومت می کند و با تو ، به آرزوهایش می رسد و چون روح و خون در سراسر وجودت جریان دارد . ای معاویه بگو تا بدانم که شما امویان از چه زمانی ، بی هیج سابقه درخشان و شرافت نمایانی ، سیاست مداران ملت و رهبران اانقلاب این ملت شده اید ؟ بگذریم از آن پیشینه ها که نگون بختی می آورد و باید به خدا پناه برد و من هشدارت می دهم که همچنان در کژ راهه فریب آرزو با دو چهره ه راه گذشته را پی گیری .

۵)سیاست احتیاط
این نیز از دیگر شیوه های مبارزه با نفاق و فتنه گری است . سیاست احتیاط ، بدین معناست که ما همواره در رابطه با فتنه گران و منافقان ، اصل احتیاط را رعایت کرده ، مواظب آنان باشیم .
کارهایشان را زیر نظر گرفته و از آنان بر حذر باشیم . حسن ظن بر عملکرد آنان حاکم نسازیم و از ظاهر سازی این گروه و زبان چابلوسانه آنها در اشتباه نیفتیم و متوجه این نکته باشیم که آنان همانند مار زخمی منتظر فرصتند تا زهر خویش را در پیکره جامعه اسلامی ، تزریق نمایند . رعایت سیاست احتیاط می تواند خنثی کننده بسیاری از توطئه های منافقان و فتنه گران باشد . قرآن نیز این سیاست را مورد تاکید قرار داده و می فرماید :
‹‹ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ ›› [۷] یعنی ؛ منافقان دشمن هستند ، از ایشان بر حذر باش . خدا ایشان را بکشد . چقدر از حق روی گردانند .
و امام علی ع در باره لزوم رعایت حذر و احتیاط در رابطه با اهل نفاق و دشمنان مکار و فتنه گر ، سفارش می کند که : ‹‹ کَن لِلعَدوِ المُکاتِم اَشَدُّ حَذَراً مِنکَ لِلعَدوُّ المُبارِز ›› یعنی ؛ از دشمن مخفی ( مانند منافقان ) بیش از دشمن آشکار بر حذر باش .

۶)برخورد قاطع و انقلابی
گاهی سیل فتنه و امواج نفاق آن چنان بی رحمانه بنیان جامعه و نظام اسلامی را به خطر می اندازد که راهی جز بر خورد قاطع با منافقان و فتنه گران باقی نمی گذارد . بی شک در این موقعیت ، نصیحت و اندرز یا ملامت و سرزنش ، جایگاه خود را از دست داده و می بایست با شدت عمل بیشتری دست به کار شد و صلابت اسلام را به نمایش گذاشت ، و با قاطعیت تمام ، جلو نقشه ها و توطئه های اهل نفاق در عرصه نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی را گرفت و با ایجاد سدی عظیم ، سیل طغیان آنان را مهار کرده ، جمعشان را متفرق و نقشه هایشان را نقش بر آب نمود و در اجرای این رسالت الهی ، ملاحظه هیچ شخص و گروهی را نکرد .
معصومین ع در مواقع لازم بر خورد قاطع و انقلابی با طغیان گران سیاسی و فتنه گران را وظیفه الهی خویش می دانستند . امام علی ع قاطعیت انقلابی خویش در مقابل چهره های نفاق و رنگارنگ را این گونه ترسیم می نماید :
‹‹ دَعُونِی وَالْتَمِسُوا غَیْرِی ، فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ اءَمْرا لَهُ وُجُوهٌ وَاءَلْوَانٌ لاَ تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لاَ تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ، وَإِنَّ الْآفَاقَ قَدْ اءَغَامَتْ، وَالْمَحَجَّهَ قَدْ تَنَکَّرَتْ. ›› [۸] یعنی ؛ دیگری را به جست و جوی بر آیید ، چرا که ما جریانی چند چهره و رنگارنگ را فرا روی داریم که در بر خورد با آن ، قلب ها را توان ایستادن و اندیشه ها را امکان بر جا ماندن نیست . اینک افقها تیره و راه ها ناشناخته است . باید بدانید که اگر من پیشنهاد تان را پذیرا شوم شما را بر اساس شناخت و آگاهی خود به پیش رانم و به سرزنش ها و سخنان یاوه و پراکنده این و آن بی اعتنا باشم .
رسول اکرم ص نیز در موارد گوناگون با منافقان و کسانی که با فتنه گری های خود ، دشمنان را تقویت و نظام اسلامی را تضعیف می نمودند بر خورد قاطع و انقلابی داشت ، که به دو نمونه آن اشاره می شود :
الف : پیامبر اکرم ص خبر یافت که گروهی از فتنه گران در خانه ‹‹ سویلم ›› یهودی انجمن سری تشکیل داده ، مشغول توطئه و برنامه ریزی برای ضربه زدن به نظام اسلامی هستند . آن حضرت فرمان داد تا آن خانه تیمی را محاصره کرده و خراب کنند . که در ضمن تخریب خانه ، یکی از فتنه گران و منافقین از پشت بام به زمی افتاد و پایش شکست !
ب : رسول خدا ص در بازگشت از تبوک ، متوجه توطئه کسانی که ‹‹ مسجد ضرار ›› را جهت مقابله با حکومت اسلامی ساخته بودند ، شد . لذا دستور به تخریب آن مسجد داد که بی درنگ فرمان قاطع و انقلابی آن حضرت اجرا شد و آن مسجد با خاک یکسان گردید .

۷)پیکار مسلحانه
پیکار مسلحانه از دیگر شیوه های مبارزه با منافقان فتنه گر است . این شیوه با تشخیص حاکم اسلامی ، زمانی اجرا می شود که استفاده از راههای دیگر ، کارآیی خود را از دست بدهد و فتنه گران نیز تصمیم قاطع برای شورش و براندازی نظام اسلامی را داشته باشند و دست به اسلحه برده و یا در شرف پیکار مسلحانه باشند و چرخش اوضاع به گونه ای باشد که پیکار مسلحانه ضرورت خود را بنمایاند .
در این صورت نظام اسلامی می بایست به پیکار با منافقان پرداخته ، شمشیر عدالت بر فرق آنان فرود آورد . البته این پیکار ، پیکار سختی است که بصیرتی عالی ، بینش قوی و همراهی مردم را می طلبد و همانند پیکار با کافران نیست ، زیرا ستیز با کافران ، ستیز با دشمنان آشکار و غیر خودی های علنی است اما پیکار با منافقان ، پیکار با غیر خودی هایی است که لباس خودی به تن کرده اند . از این رو ، مبارزه با نفاق ، مبارزه با کفر پنهان است و این به مراتب مشکل تر از مبارزه با کفر آشکار است ، مخصوصاً زمانی که منافقان از سابقه انقلابی نیز بر خوردار باشند که پیکار با این دسته با سابقه انقلابی خویش ، غبار شک و تردید در دل ها می افشانند و مردم را در ضرورت پیکار با آنان به پرتگاه شبهه و دو دلی می کشاند و به همین علت نیز بوده که جنگ های پیامبر ص غالباً با پیروزی همراه بوده اما پیکارهای امام علی ع از پیروزی کمتری برخوردار بوده است .
زیرا پیامبر ص با کفار جنگید و امام علی ع با منافقان ، آن هم منافقانی که بعضاً از سابقه اسلامی و انقلابی نیز برخوردار بودند . در صورت حکم با منافقان فتنه گر در کتاب الهی تشریع شده است . گر چه برای پیامبر ص شرایط اجرای آن فراهم نشد . اما امام علی ع با توجه به شرایط زمان خود ، این پیکار را ضروری دانست و جامه عمل به آن پوشاند .
قرآن نیز از شیوه های مبارزه با نفاق و فتنه گری را پیکار مسلحانه دانسته و تصریح می نماید :
‹‹ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ›› [۹] یعنی ؛ ای پیامبر با کافران و منافقان پیکار کن و بر آنان سخت بگیر . جایگاه آنان دوزخ است .
امام علی ع در زمان خلافت خویش در شرایطی به پیکار با فتنه گران بر خاست که احدی جرئت این کار را به خود نمی داد . لذا آن را از افتخارات خویش شمرده و می فرماید :
‹‹اءَمَّا بَعْدَ اءَیُّهَا النَّاسُ، فَاءَنَا فَقَاءْتُ عَیْنَ الْفِتْنَهِ، وَلَمْ یَکُنْ لِیَجْتَرِئَ عَلَیْهَا اءَحَدٌ غَیْرِی بَعْدَ اءَنْ مَاجَ غَیْهَبُهَا، وَ اشْتَدَّ کَلَبُهَا،›› [۱۰] یعنی ؛ ای مردم ، این تنها من بودم که چشم این فتنه (فتنه خوارج ) را از حدقه بیرون کشیدم و جز من هیچکس را جرات چنین برخوردی نبود ، آنگاه که امواج سیاهی هایش بالا گرفت و هاری آن شدت یافت .
آن حضرت بارها در خطبه های آتشین خود ، لزوم پیکار با نفاق و فتنه را تا سر حد پاکسازی آن از جامعه اسلامی سخن به میان آورده است و ضرورت آن را تبیین فرموده است .
‹‹ اَلا و انَّ الشیطانَ قَد جَمَعَ حِزبَهُ وَ استَجلَبَ خَیلَهُ و رَجلَهُ و اِنَّ مَعی لَبَیصَرتی ما لَبَّستُ علی نَفسی ولا لُبسُ علی و اَیمُ اللهِ لَاُفرِطَنَّ لَهُم حَوضاً اَنَا مائِجُهُ لا یصدِروُنَ عَنهُ و لا یعوُدوُن اِلَیهِ ›› یعنی ؛ آگاه باشید که اینک شیطان (معاویه ) هوادارانش را گرد آورده ، نیروهای سوار و پیاده اش را فرا خوانده است . آری ، بی گمان به هر حال بینش من را همراه است . هرگز خویشتن خویش را پرده ای نیفکنده ام تا پرده پوش حقایق را خود زمینه ساز باشم . به خدا سوگند که اینان را چنان آبگیری سازم که جز من ، هیچ کس را توان تهی کردن آن نباشد . نه هرگز از آن بر آیند و نه دیگر بار در آن پای گذارند .

پی نوشت
[۱] نهج البلاغه نامه ۶۳
[۲] نهج البلاغه خطبه ۱۸۳
[۳] همان خطبه ۱۹
[۴] نساء ۱۴۰
[۵] نهج البلاغه ، خطبه ۱۳۴
[۶] نهج البلاغه ، نامه ۱۰
[۷] منافقون ۴
[۸] نهج البلاغه خطبه ۹۱
[۹] توبه ۷۳
[۱۰] نهج البلاغه خطبه ۹۲

یک نظر

  1. با سلام

    شعر و ادبیات در وادی مجازی وب و پیامک دارای نقش تاثیرگذاری بر نجات انقلاب اسلامی از شر فتنه دشمنان و سرکوب آشوبگران و روشنگری غافلان و فریب خوردگان داشت.

    شعر سبز یعنی رنگ نور انبیاء در آبان ۸۸ در رسانه های مجزی از جمله رجا نیوز و فارس نیوز و صدها سایت و وبلاگ مدافع ارزشها منتشر و موجب آزاد شدن رنگ معنوی سبز از سوءاستفاده منافقان وو دروغگویان گردید.

    خواهشمند است این شعر را در گوگل سرچ کنید تا ببینید.
    اگر آن را در سایت خوبتان بگذارید باز هم موثر است.