حجت الاسلام رئیسی گفت: مهدی هاشمی ۸۱ روز بازداشت بود و در این مدت هم تحقیقاتی از ایشان صورت گرفت و قرار مجرمیت هم برایش صادر شد و قاضی قرار وثیقهای را که متناسب با جرمش باشد، صادر کرد و چون وثیقه تودیع شد، ایشان آزاد شد، ولی نکته مهم، مسئله رسیدگی به پرونده است. مردم عزیز ما بدانند که رسیدگی به این پرونده هرگز متوقف نخواهد شد.
یکی از بزرگترین پروژههای دشمن علیه انقلاب ما فتنه ۸۸ بود. در آن دوران سؤالات بسیاری مطرح شدند که به برخی از آنها پاسخ داده شد، اما بعضیها هم بیپاسخ ماندند. یکی از سؤالات که برخی بازداشت شدگان فتنه هم همان زمان مطرح میکردند، این است که نظام میخواهد ما را متهم کند که ما برای توطئه در انتخابات و طرح ادعای تقلب از قبل برنامه داشتیم، درحالی که خودشان طرحریزی داشتند و احکام بازداشت ما از قبل انتخابات صادر شده بود. در باره این ادعا و روند صدور احکام با این حجم توضیح بفرمایید.
ضمن گرامیداشت ۹ دی، قیام بصیرت و میثاق با ولایت که روزی بسیار به یاد ماندنی است و جا دارد ملت عزیز ما و صاحبان قلم و نخبگان نگاهی دقیق به آنچه واقع شد، بیندازند که بعد از انتخابات بسیار باشکوه در سال ۸۸ و شرکت بسیار گسترده مردم ـبیش از ۴۰ میلیونـ در انتخابات، یک حضور بسیار بامعنا و با پیام که نشاندهنده وحدت ملی و نیز امنیت ملی بود و هم احساس مسئولیت مردم نسبت به این نظام بود. حادثهای که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ اتفاق افتاد، میتوانست منشأ بسیاری از تحولات در ایران اسلامی و منطقه باشد، چون اقتدار در کشور ما اولاً در پرتو اعتقاد به خداست و ثانیاً در پرتو حضور با بصیرت مردم در صحنه است، یعنی مؤلفه قدرت در نظام ما، مردم متدیناند.
بعد از انتخابات ۸۸ یکباره با حادثه بسیار قابل توجه روبهرو شدیم که هرگز مسبوق به سابقه نبود. از یک طرف در داخل بهرغم اینکه انتخابات ما در قانون اساسی و قوانین موضوعه، ساز وکارهای مصرّحی دارد، مجریان و ناظرانی تعریف شدهاند و ما تجربه برگزاری بیش از ۳۰ انتخابات ـیعنی هر سال یک انتخاباتـ را در کشور داریم و گاهی انتخاباتی برگزار شده که یک جناح در کشور بوده، یعنی جناحی حاکم بوده، اما جناحی که از صندوق درآمده، جناح مقابل بوده است و ما این را در این ۳۰ سال تجربه کردهایم و اگر اصطلاح درستی باشد، گاهی برگزاری انتخابات دست چپها بوده، ولی آنچه از صندوق درآمده، خلاف انتظار آنها بوده؛ برعکس هم بوده است، یعنی راستها حاکم بودهاند، ولی عکس آنها از صندوق درآمده است. یعنی این جهت که انتخابات ما ساز وکارهای اطمینانبخشی دارد و در این سالها برای مردم اطمینان به وجود آورده و درست است که مجریان و ناظران از سازمانهای خاصی هستند، ولی عموماً خود مردم هستند که انتخابات را برگزار میکنند. در چنین وضعیتی ناگهان حرکتی در داخل به عنوان اعتراض به انتخابات اتفاق افتاد. این اعتراض میتوانست یک اعتراض قانونمند و از روشهای قانونی انجام شود، اما شکل آن از اعتراض قانونمند تجاوز کرد و با نوعی راهپیمایی، شعارها، برخوردها و اقدامات غیرقانونی همراه شد.
در اینجا سه جریان قابل مشاهده هستند؛ یکی دشمنی که از این حضور ۴۰ میلیونی و با معنای مردم در صحنه ناراحت بود و دشمنی خود را بیش از ۳۰ سال است که با انقلاب اسلامی ادامه داده است. از دشمن در جایگاه دشمنیاش گلهای نیست، چون اسمش رویش است، ولی این بار احساس دشمن این بود که در داخل جای پایی پیدا کرده است. تفاوتش با فتنههای قبل و توطئههای گذشته این بود که تصور دشمن این بود که جای پایی پیدا کرده است.
در اینجا میخواهم به سه لایه اشاره کنم: یکی کسانی هستند که در سلامت انتخابات ایجاد تردید کردند یا تردیدکنندگان در اصل انتخابات بودند. دسته دوم کسانی بودند که شعار تقلب میدادند و اعلام کردند که در انتخابات تقلب شده است. جریان سوم هم جریان دشمن است. در واقع میتوان گفت که دشمن سوار بر موج اعلام تقلب در انتخابات شد و تقلب هم سوار بر موج تردید در انتخابات شد، یعنی هر کدام از اینها زمینهساز دیگری شدهاند، بهنحوی که وقتی از بعضی از افراد که تقلب را القا کرده بودند سؤال میکردیم، میگفتند: «ما نمیگوییم تقلب شده، ولی در هر صورت این نتیجه، نتیجهای است که در صحت و سلامت آن تردید داریم». اینها مرددین در انتخابات بودند. یک عده هم داعیه دار بودند که تقلب شده است و محکم هم روی این حرفشان میایستند. دشمن هم سوار بر موج تقلب شد. دلیلش هم این است که آنهایی که آغاز کردند، کار از دستشان بیرون رفت و خواه ناخواه تبدیل به ابزار دشمن شدند. آنها خواسته یا ناخواسته در جهتی که دشمن حرکت میکرد، حرکت کردند، لذا بعد هم که نگاه میکنیم، انتخابات مسئله دست چندم و از دستور کار خارج شد و مسائل دیگری در دستور کار قرار گرفتند. اهانتهای بسیاری به ارزشهای انقلاب اسلامی و مقدسات مردم شد که اوج آن، اهانت به عاشورای حسینی بود.
مردم در ۱۹ دی سال ۵۶ هنگامی که احساس کردند به امام اهانت شده است، به میدان آمدند و ۱۹ دی را یک حرکت تاریخی و ماندگار کردند. به نظر من در اینجا هم میتوانیم شباهتهای بسیاری را بین ۹ دی ۸۸ و ۱۹ دی ۵۶ بیابیم. ابتدا اینکه به عاشورا و ولایت اهانت شده بود و میثاق مردم با ولایت از جانب دشمن مورد تهدید قرار گرفت و وقتی بود که مردم باید این میثاق و پیوند را مستحکم میکردند و لذا حضور بسیار خودجوش، مردمی، انقلابی با محوریت جریان ولایت و میثاق ولایت شکل گرفت. این حضور، حضوری پرمعنا و نشانه احساس مسئولیت مردم، حاکمیت روح دیانت و دینمداری مردم بود. دشمن هم کاملاً اعتراف کرد که مردم پای انقلاب و ولایت و ارزشهایشان ایستادهاند و با این انقلاب نمیشود بازی کرد.
نکته حائز اهمیت در اینجا مسئله فتنه است. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند فتنه دو عامل اساسی دارد. یکی اَهواء تُتَّبع و دیگری احکامٌ تبتدع. یکی هواهای نفسانی، جاهطلبی و مقامخواهی و دیگری بدعتهایی است که در دین گذاشته میشود. اینها عامل فتنهها هستند. دشمن در فضای غبارآلوده موفق میشود.
رهبری بارها فرمودند خطتان را با دشمن روشن کنید. مرزها باید روشن شوند. اگر کسی میگوید من به نحوه برگزاری یا نتایج انتخابات اعتراض دارم، باید بگوید من با امریکا، انگلیس، اسرائیل و نظام سلطه در این سخن هماهنگ نیستم. آنها دشمن انقلاب اسلامی و همه انتخاباتها و مردم ایران هستند، ولی من خواست خودم را میگویم. آقا بارها فرمودند خطتان را با امریکا مشخص کنید، چون الان افرادی که در داخلاند، ولو دارند درباره انتخابات حرف میزنند، ولی حرفی را میزنند که خواست دشمن است و آهنگ او را دنبال میکنند و این بسیار خطرناک است. مرزها و خطها را مشخص کردن، از نکات مورد تأکید رهبری بود. دشمن از فضای شفاف میترسد و از فضای غبارآلود استقبال میکند. فتنه هم فضا را غبارآلود میکند. برای آنهایی که اهل شناختاند، طبیعتاً مشکلی پیش نمیآید، ولی دیگران دچار اشتباه میشوند.
خصوصاً بعد از فرمایشهای رهبر انقلاب در نماز جمعه برای هرکس که روشن نبود، روشن شد که امروز دیگر مسئله انتخابات نیست، بلکه دشمنان غدّار ما دندانها را تیز کرده و آماده شدهاند تا جای پایی پیدا و مثل گرگهای گرسنه حمله کنند. بهرغم اخطارهای مکرر رهبری و روشن شدن هر چه بیشتر فضا که امروز چرا سفارتهای اروپایی اعلام میکنند هر کسی که میخواهد بیاید و به سفارتهای ما پناهنده شود، سران کفر میآیند و در منظر تمام مردم جهان میگویند که ما از این جریان هم حمایت تبلیغاتی میکنیم و هم حمایت معنوی و اگر لازم باشد حمایت مادی میکنیم. معلوم میشود که دشمن به صحنه آمده است. آنهایی که اهل بصیرتاند باید بدانند وقتی دشمن وارد صحنه میشود، باید کاری کنند که دشمن ناامید شود، اما متأسفانه در حرکتهایی که بعد از اتمام حجت رهبر انقلاب صورت گرفتند، شاهد بودیم که ناامنیهایی ایجاد کردند. به بعضی از مراکز بسیج، نیروی انتظامی، مأمورین و مراکز مختلف حمله کردند و به افرادی آسیب زدند، به اموال عمومی و اموال مردم خسارتهایی را وارد کردند. در اینجا دیگر کاملاً معلوم بود که هم نوع شعارها، هم نوع حرکات، نشانه ناامنی کامل و گوش به خواست دشمن دادن است، به نحوی که در بعضی از رادیو و تلویزیونهای بیگانه، انسان کاملاً مشاهده میکرد که برخی از فراخوانها به دعوت آنها انجام میشد و مسئله کاملاً خواست خارجیها و حضور برای اجابت دعوت آنها بود، نوع شعارها و پوسترها را خود آنها قبلاً در سایتهایشان میدادند و تنظیم میکردند و کاملاً معلوم بود که این کار کاملاً خواست دشمنان انقلاب اسلامی بود، یعنی نوع پوستر، نوع شعار و نوع حضور و اینکه کجا حضور یابند، از آن سو خط داده میشد و نظام نمیتوانست در برابر این قضیه ساکت بماند.
تمام گروههای ضد انقلاب هم در صحنه آمدند. جریان منافقین، بهاییها، سلطنتطلبها و بعضی از افراد آسیبدیده از انقلاب اسلامی آمدند. انقلاب اسلامی، انقلابی است اساسی و عمیق و لذا در این میان عدهای احساس میکنند که ضررهایی متوجه آنها شده است. بعضی از خانوادههای معدومین آمدند. عرصهای که در عاشورا شاهد بودیم که بعد به ۹ دی انجامید، حضور در قضیه عاشورا، نوع دستگیریها و افرادی که حاضر شده بودند و آمدند و به پرچم حضرت اباالفضل(ع) اهانت کردند و عاشورا را مورد هتک قرار دادند. در میان افرادی که در این عرصه حضور پیدا میکنند، افراد عاشورایی و دلداده به انقلاب را نمیبینید. یعنی یک مشت افراد ضد انقلاب، شرور و درس گرفته از خارجیها به صحنه آمدند و به عزاداران امامحسین(ع) حمله کردند و عاشورا را مورد هتک قرار دادند و این قضیهای نیست که بشود از آن گذشت. نوع افرادی هم که دستگیر شدند، بعضاً از منافقین، سلطنتطلبها و بهاییها بودند.
دستگاه قضایی به حسب وظیفهای که به عهده دارد، وارد میدان شد و این پروندهها را از ابتدا رسیدگی کرد و هرکس به میزان جرم ارتکابیاش محاکمه شد و به این ترتیب، افرادی محاکمه شدند و پروندهشان رسیدگی شد. واقع قضیه این است که در فتنه ۸۸ عدهای ظلم بسیار بزرگی به انقلاب، نظام و مردم کردند.
سخن در این نیست که عدهای فرد منتخب را قبول نداشته باشند. در همه انتخاباتها عدهای منتخب یا منتخبین را قبول ندارند و این اساساً جنس انتخابات است. یعنی اقتضای انتخابات این است که عدهای منتخب یا منتخبین را قبول نداشته باشند. ما در ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری هم داشتهایم که بعضی از کاندیداها را بعضیها قبول نداشتند. قبول نداشتن فرد منتخب هیچ اشکال و مانعی ندارد. این یک امر طبیعی است، ولی چرا انتخاب و اصل نظام را زیر سؤال بردند؟ این به هیچ عنوان قابل توجیه نیست.
کاری که مقام معظم رهبری در این بین انجام دادند، یک دفاع جانانه و ایستادگی و مقاومت و حمایت از جمهوریت نظام و رأی مردم بود. یعنی آقا برای اینکه رأی مردم مخدوش نشود در میدان بودند، نه برای اینکه منتخب کیست. منتخب هر کسی که میخواهد باشد. باید ابعاد این دفاع تبیین شود که آقا برای دفاع از رأی مردم به میدان آمدند. دفاع از آن اکثریتی که آمدند و رأی دادند. اینکه چه کسی منتخب است، بحث دوم است. بحث این است که مردم یک انتخاباتی برگزار کردهاند.
مسئله دوم هم اینکه سلامت انتخابات نباید مخدوش شود. این انتخاباتی است که برای مردم اطمینانبخش است. این انتخاباتی است که ۳۰ دوره است که دارد برگزار میشود و همه هم میبینند که مسئولانشان برای حفظ سلامت انتخابات تلاش میکنند.
دشمن دقیقاً در جهت سلب اعتماد مردم از نظام حرکت میکند. حرکت مردم در ۹ دی از این جهت بود که اعلام کنند ما به رهبری، به نظام و به این ساز وکار اعتماد داریم. دشمن دقیقاً این اعتماد را هدف قرار داده بود. تمام هدف دشمن این بود که مردم را به نظام بیاعتماد کند و پیام ۹ دی این بود که مردم بگویند ما به نظاممان اعتماد داریم. دشمن دنبال این بود که بدترین اهانتها به مقدسات را در هر کوی و برزنی باب کند، اما مردم اعلام کردند که ما همچنان با جان و دل و از بن دندان به رهبری و ولایت و نظام اعتقاد داریم و ساز وکارها هم از نظر ما اطمینانبخش هستند.
به نظر من فتنه ۸۸ دو چهره دارد. یک چهره آن بسیار تأسفآور است که چرا عدهای حقیقت قضیه را ندیدند. اگر با منتخب هم حرف داشتند و او مورد تأییدشان نبود، اما آمدند و اصل انتخابات را مورد تردید قرار دادند و زمینهای را ایجاد کردند که گروههایی که دم از تقلب میزنند، بتوانند در کارشان موفق شوند و این زمینه برای طمع دشمن و نظام و انقلاب ایجاد شود.
واقعاً جای تأسف دارد، لذا آقا در همان موقع مطلبی را فرمودند و آن «فهم شجاعانه موضوع» بود، یعنی باید حقیقت موضوع فهمیده شود که دیگر بحث فرد نیست، بلکه بحث یک انتخابات است. بحث یک حضور است، بحث طمع کردن دشمن است. باید کاری کرد که دشمن طمع نکند و باید مانع از طمع دشمن شد. بحث این است که دشمن نباید احساس کند که بعد از ۳۳ سال در انقلاب اسلامی جای پا پیدا کرده است، آن هم از کسانی که هرگز انتظار چنین مواضعی از جانب آنها نمیرفت و بسیار دور از نظر بود که آنها به میدان بیایند و این کارها را بکنند.
این اتفاق افتاد و این صفحه تاریک و سیاهی است که دشمن میآید تا دشمنی خود را انجام بدهد و بعد از ۳۳ سال اعتماد مردم را هدف بگیرد و زمینههای یک جنگ نرم را فراهم سازد.
در همان زمان بحث انقلاب مخملی مطرح شد. دشمن به دنبال این بود که با چنین حرکتهایی به اهدافش برسد، اما جا را اشتباه گرفته بود. هدف دشمن این بود، اما در تشخیص اشتباه داشت، چون فکر میکرد ایران هم مثل کشورهای دیگر است. دشمن ایمان، باور، اعتقادات، تقوای مردم و دلدادگی آنها به ولایت و میثاق ولایت را نمیدانست و تجربه نکرده بود. تصور میکرد انقلاب چیزی است که ضد انقلاب دارد در خارج از کشور تبلیغ میکند و مردم هم همان چیزی هستند که آنها دارند معرفی میکنند، غافل از اینکه مردم همان کسانیاند که آمدند و در خیابان انقلاب اعلام موضع کردند.
جریان فتنه یک جلوه و یک صفحه نورانی دارد و آن جلوه بصیرت مردم در روز ۹ دی است، جلوه پایداری مردم در جهت حفظ نظام و ایستادگی پای نظام و ارزشهای دینی است، جلوه حضور بسیجیها، حزباللهیها، زن و مرد و دختر و پسر و همه اقشار مردم در ۹ دی و حرکتی مردمی و کاملاً خودجوش بود.
در راهپیمایی ۲۲ بهمن یک برنامهریزی دقیق چند ماهه میشود. در ۱۴ خرداد و بقیه حضورهای مردمی هم همینطور، ولی در این مراسم دو عکس بیشتر نمیدیدید و این خیلی عجیب بود. حرکتی بود که شعارهایش را هم خود مردم انتخاب کرده بودند. فقط عکس امام (ره) بود و عکس مقام معظم رهبری. این نکته مهمی است. مردم خودشان گفتند که ما فقط برای میثاق با ولایت آمدهایم، لذا در ۹ دی همه کسانی که به هر چهار کاندیدا رأی داده بودند، حضور پیدا کرده بودند. اینطور نبود که فقط طرفداران یک کاندیدا آمده باشند. بسیاری از کسانی که به کاندیداهای مختلف رأی داده بودند، در روز ۹ دی احساس کردند انقلابشان به خطر افتاده است. قضیه از انتخابات شروع شد، ولی الان دیگر بحث از اصل انقلاب و اصل ولایت است.
به نظر من ابعاد این قضیه باید کاملاً روشن شود. اولاً وقتشناسی مردم، دشمنشناسی و دوستشناسی مردم و شناخت و معرفت مردم که در این عرصه نکته بسیار مهمی است، یعنی مردم کاملاً متوجه شدند که قضیه زیر سر دشمن است و دشمن را باید ناامید کرد و هرکسی هر اعتراضی دارد، میآید و میگوید و در جای خودش رسیدگی میشود.
از بحث مستوفای شما متشکریم و تقریباً به بسیاری از سؤالاتی که ما در بخش دوم قصد طرح داشتیم، پاسخ دادید. قوه قضائیه چقدر برای مواجهه با این فتنه آمادگی داشت و سیر رسیدگی به این حجم زیاد از پروندهها چگونه بود؟
برای مواجهه با فتنه ۸۸ و حرکتی که دشمنان انقلاب اسلامی کردند، نه نیروی انتظامی، نه قوه قضائیه و نه دستگاههای امنیتی ما آمادگی کافی نداشتند، چون انتظار نداشتند که بعد از انتخابات به این خوبی، چنین قضیهای پیش بیاید. البته توانایی بالقوهای بود که بعد هم اتفاق افتاد و آمادگی در تمام بخشها پیدا شد. به همین دلیل هم ضمن برخورد با فتنه، اتفاقات ناخوشایندی هم پیش آمد و افرادی هم در این برخوردها آسیب دیدند و تخلفاتی هم انجام شد و افرادی، جرائمی را هم مرتکب شدند که هم مقام معظم رهبری فرمودند و هم دستگاه قضایی قاطعانه به آن تخلفات رسیدگی کرد، مثل مسئله کهریزک یا حمله به بعضی از ساختمانها و تخلفاتی که صورت گرفت و تمام این پروندهها در سازمان قضایی نیروهای مسلح رسیدگی شدند. ظلمهایی هم که برای برخورد با آن ظلم بزرگ انجام شده بودند، مورد رسیدگی قرار گرفتند و نتایج آنها اعلام هم شد.
تشخیص علنی بودن یا نبودن دادگاهها به عهده قاضی پروندهها بود یا در مجموع، رأس قوه قضائیه تصمیم میگرفت؟ چون تا مقطعی دادگاهها علنی بودند، اما بعد به شکل دیگری عمل شد.
هم به پروندههای مربوط به فتنه و اخلالکنندگان در امنیت کشور رسیدگی شد و هم از آن طرف احیاناً اگر تخلفاتی انجام شدند و افراد جرائمی مرتکب شده بودند، به آنها رسیدگی شد.
مثل حمله به کوی سبحان.
بله، کهریزک، کوی سبحان و جاهای دیگر رسیدگی شد و قوه قضائیه هم نتایج را اعلام کرد. اما علنی بودن دادگاه با نظر رئیس دادگاه است. او تا یک جاهایی معتقد است که دادگاه باید علنی باشد و از یک جا به بعد نظرش این نیست. در قانون آمده است که دادگاهها علنی هستند، مگر اینکه موضوع امنیتی باشد یا موضوعی اخلاقی که عفت عمومی را جریحهدار کند. مشکل ما دادگاه علنی نیست، چون قانون مشخص کرده است و هر جور که رئیس دادگاه تعیین کند، تصمیم گرفته میشود. این دادگاهها هم بخشی علنی بودند و بخشی را غیرعلنی برگزار کردند، یعنی به پرونده همه فتنهگران به شکل علنی رسیدگی نشد.
هیئت نظارت بر رسیدگی پروندههای بعد از انتخابات با حکم رئیس قوه قضائیه در تاریخ هفت شهریور ۸۸ تشکیل شد و جنابعالی هم یکی از سه عضو آن بودید. این هیئت به چه اقتضائی تشکیل شد؟ مگر پروندهها مسیر عادیشان را طی نمیکردند و استقلال رأی در صدور احکام نبود؟ دقیقاً کار این هیئت چه بود؟
کار این هیئت پیگیری پروندهها از دو جنبه بود؛ یکی اینکه سریع رسیدگی شود و پروندهها نمانند، چون زمانی که حادثهای داریم و دستگیریها زیادند ـدر راهپیماییها گاهی چند صد نفر دستگیر میشدندـ به علت مشغله همکارانمان گاهی رسیدگی به پروندهها با تأخیر انجام میشد و این تأخیر اصلاً درست نبود.
یعنی تشکیل این هیئت جزو تدابیر ویژه قوه قضائیه برای تسریع در رسیدگی به پروندهها بود؟
بله، باید سریع به پروندهها رسیدگی میشد. اگر به حکم همان هیئت هم دقت کرده باشید، مسئولیت هیئت سه نفره یعنی جناب آقای محسنیاژهای، جناب آقای خلفی و بنده عبارت بود از اینکه پیگیری کنیم که این پروندهها با مشکل مواجه نشوند. بعد از قضیه کهریزک باید دستگیرشدگان در جاهایی نگهداری میشدند که هم به پروندههای آنها رسیدگی میشد و مشکلاتی از قبیل کهریزک پیش نیاید. این نظارت را هم دادستان محترم و هم رؤسای دادگاهها بپذیرند و بدانند که هیئتی مسئول رسیدگی به پروندههای مذکور ـهم به لحاظ دقت در رسیدگی و هم سرعتـ هستند. هر دو جهت مورد تأکید بود و باید پیگیری میشد.
حوادث یکی پس از دیگری واقع میشدند و گاهی در طول هفته دو بار حوادثی روی میدادند که امنیت کشور را مخدوش میکردند و پروندههای متعددی تشکیل میشدند که برخی از آنها مستلزم پیگیریهای امنیتی بودند و باید بین دستگاههای قضایی و امنیتی هماهنگی ایجاد میشد تا مدارک و اسناد زودتر جمعآوری و رسیدگی شود. در تمام این پروندهها قضات ما استقلال رأی و نظر داشتند. کار این هیئت فقط پیگیری برای متوقف نشدن کار بود.
شما در قالب این هیئت دو دیدار با آقای کروبی داشتید تا به ادعاهای ایشان در مورد زندانها رسیدگی شود.
ایشان به ریاست قوه قضائیه، حضرت آیتالله لاریجانی نامهای نوشت و ادعاهایی کرده بودند. آقای لاریجانی نامه را به این هیئت ارجاع دادند.
بعد از اینکه نامهای به آقای هاشمی نوشتند، نامهای هم به آقای لاریجانی نوشتند؟
بله، و رئیس قوه قضائیه نامه را به هیئت سه نفره ارجاع دادند و فرمودند رسیدگی شود. ما چند جلسه با آقای کروبی داشتیم و تمام حرفهای ایشان را شنیدیم، مستندات ایشان را پیگیری کردیم و بعد از پیگیری به نتیجه رسیدیم که چون ایشان نامهشان را علنی کردهاند، ما هم گزارشمان را علنی کنیم و مردم در جریان نحوه پیگیری ما به شکل دقیق قرار بگیرند و مورد به مورد و هر فردی را که ایشان نام بردند، کاملاً پیگیری و نتایج را به مردم اعلام کردیم. نتایج بررسیها نشان داد که ادعاهای آقای کروبی مقرون به واقع نبود، بلکه همان جوسازیها و فضاسازیهایی بود که دیگران کرده بودند و متأسفانه برای ایشان مسئلهای را که واقعی نبود، باور ایجاد کردند که بعداً معلوم شد غلط بوده است.
درخصوص پروندهها آنچه که علنی شد، همین گزارش تفصیلی در باره ادعاهای آقای کروبی بود. آیا غیر از آن به صورت ویژه، پروندههایی بود که بررسی کنید؟
ما جلسات متعددی در مورد تحقیق و پیگیری سریع این پروندهها از جمله پرونده کهریزک یا پرونده ساختمانی که شکایت شده بود مورد حمله قرار گرفته بود با دوستانمان در سازمان قضایی نیروهای مسلح داشتیم. ما هم به پروندههای دادگاههای انقلاب رسیدگی میکردیم و هم به پروندههایی که در سازمان قضایی نیروهای مسلح بود. در جلسات مکرر متعددی که با دوستان دستاندرکار داشتیم، تمام تأکید ما این بود که سریعاً به پروندهها رسیدگی شود. حتی هنگامی که زمان گذشت و برخی از اینها با احکامی که برایشان صادر شد، برایشان تنبّه حاصل شد و اظهار ندامت کردند، باز در همین جلسه مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهاد عفو برایشان شد. یعنی فقط پروندههایشان پیگیری نشد، بلکه عفوهایشان هم مورد بررسی و پیگیری قرار گرفتند.
برخی از چه افرادی؟
برخی از افرادی که در جریان فتنه دستگیر شده، به پروندههایشان رسیدگی شده بود و در دادگاه حکم محکومیت داشتند و مدتی از محکومیتشان را سپری کرده بودند و اظهار ندامت و پشیمانی میکردند و مسئولان مربوطه هم تصدیق میکردند که زندان در روحیه اینها تأثیر گذاشته است و میتوانند مشمول عفو شوند. وقتی برای این هیئت احراز شد که میتوانند مورد عفو قرار بگیرند، از طریق ریاست محترم قوه قضائیه و نهایتاً از مقام معظم رهبری برای آنها درخواست عفو شد.
به کهریزک اشاره کردید که همان موقع سازمان قضایی نیروهای مسلح اطلاعیهای داد و جزئیاتی را از سیر رسیدگی بیان کرد. نکتهای که هست این است که سه سال و خردهای از این جریان میگذرد، تکلیف بعضی از افراد هنوز مشخص نیست و قوه قضائیه هم جواب روشنی نداده که آیا فلان فرد بالاخره مجرم است یا نیست، اگر هست رسیدگی شود و متناسب جرمش، مجازات تعیین شود یا اگر نیست، از آنها رفع اتهام شود، چون شما فرمودید در مورد کهریزک تحقیقاتی داشتید، چرا این تأخیر رخ داده است؟ فکر نمیکنید بر روی اعتماد مردم هم تأثیر منفی میگذارد؟
رسیدگیهایی که تا به حال شده، بسیار شفاف بودهاند و مردم در جریان قرار گرفتهاند. اگر کسی اتهام داشته مورد رسیدگی قرار گرفته، محاکمه شده، بعضاً احکامشان اعلام شده است، چه نسبت به تخلفات و جرائمی که افراد مرتکب شدهاند، چه نسبت به آنهایی که در فتنه شرکت داشتند، دقیقاً مشخص هستند و الان امر نامشخصی وجود ندارد. اگر نظر شما افرادی است که هنوز به پروندههایشان رسیدگی نشده، به دلیل آن است که پرونده هنوز مفتوح است و اعلام هم شده و در حال رسیدگی است، به دلیل اینکه احیاناً تحقیقات کامل نشدهاند یا پیگیریهایی در حال انجام است، والا هم به پروندهها رسیدگی و هم احکام قطعی برای آنها صادر شده است، یعنی الان پرونده نامشخص نداریم.
رسیدگی به پرونده عوامل فتنه خیلی سریع بوده که درستش هم همین است، اما برخی این شبهه را مطرح میکنند که به عنوان نمونه چرا دستگاه قضایی با همان سرعت به اتهامات عوامل خود رسیدگی نمیکند؟ مشخصاً منظورم درباره دادستان سابق تهران و دو تن دیگر از افراد است. شاید این اطاله دادرسی موجب تضییع حقوق خود این افراد هم بشود، یعنی بیش از سه سال است که در معرض یک اتهام اثبات نشده قرار دارند.
به پرونده آنها هم رسیدگی میشود.
منظورم طولانی شدن زمان رسیدگی و اعلام نتیجه است.
فرآیندی داشت، یک قراری در یکی از شعبات صادر شده بود و در مراحل بالاتر مورد نقض قرار گرفت و سیر قضایی یک مقدار کار را طولانی کرده است، ولی الان پرونده در هر زمان که به نتیجه برسد، فرق نمیکند که چه افرادی متهم باشند، هر کسی و در هر سمتی باشد، نتیجه اعلام خواهد شد. مقام معظم رهبری در اوج قضیه فتنه تأکید میفرمودند مبادا به احدی ظلم شود. این خیلی مهم است. یعنی حتی نسبت به کسانی که در رأس فتنهگران بودند، همیشه تأکید حضرت آقا این بود که اگر مطلبی گفته میشود مبادا از حد تجاوز و به یک ظلم تبدیل شود. ما باید به اصل اتهام رسیدگی کنیم و نباید به بیشتر از آن بپردازیم، یعنی اگر حرفی را بزنیم که شایسته نباشد ظلم است، اگر کار نامتناسبی بکنیم، ظلم است، لذا تأکید همیشگی ایشان این بود که در برخورد با فتنه که جرم و ظلم بسیار بزرگی هم بود، نباید با ظلم رسیدگی شود و هیچکس در هیچیک از جایگاههای قضایی، امنیتی و انتظامی حق ندارد به کسی ظلم کند. حتی در مقام بیان، یعنی اصحاب رسانه و مطبوعات و صدا و سیما نباید در بیان مسئله از حدود، به نحوی که ظلم شود، تجاوز کنند، چون نظام ما باید مبتنی بر عدل حرکت کند و نباید خدای نکرده ظلمی بشود، لذا بنای دستگاه قضایی این بوده که هرکس در هر مقامی در این قضیه مرتکب جرمی شده است، کار به مقامش نداشته باشیم و باید حتماً پروندهاش رسیدگی شود و داعیه دستگاه قضائی هم تا الان همین بوده است.
پروندههای بعد از انتخابات بعضاً هنوز ادامه دارند، آیا کار هیئت سه نفره هم ادامه دارد یا متوقف شد؟
به پرونده مربوط به افرادی که با کهریزک در ارتباط بودند رسیدگی شد و احکام صادر شدند. چند نفر از قضات هم که تعلیق شدند، پروندههایشان در حال رسیدگی است. نتیجه آن پرونده هم به محض اینکه رسیدگیاش تمام شد، به مردم اعلام میشود.
پروندههای دیگر چطور، مثلاً آقای مهدی هاشمی به تهران آمده و مرتبط با آن داستان، احتمالاً اتهاماتی به ایشان وارد است، آیا هیئت سه نفره مثلاً به این پرونده نیز ورود میکند؟
هیئت سه نفره همچنان جلساتش را دارد و به اقتضای مورد تشکیل میشود. در آن زمان شاید روزی یک بار جلسه داشتیم، ولی الان ماهی یک بار یا هفتهای یک بار و به خاطر یک موضوع خاص. مثلاً پرونده مهدی هاشمی مورد رسیدگی قرار گرفت و الان هم قرار مجرمیت صادر شده است و قریباً هم کیفرخواست آن صادر و در دادگاه رسیدگی میشود.
نکتهای که در ذهن بعضیها هست این است که خیلی از متهمین بعد از انتخابات که همان روز یا بعداً دستگیر شدند آزاد نشدند و زندانی بودند تا احکامشان صادر شد و بعضاً هنوز دارند ادامه مجازاتشان را تحمل میکنند. اما در خصوص آقای مهدی هاشمی این اتفاق نیفتاد، ایشان با وثیقه تا زمان دادگاه آزاد شد. آیا تبعیضی در مواجهه با افراد مختلف وجود دارد؟
آقای محسنیاژهای سخنگوی قوه محترم قضائیه چند روز پیش به برخی از این شبهات پاسخهای لازم را دادند که در این رسیدگی چگونه عمل شده است. در قوه قضائیه این اراده وجود دارد که این پرونده حتماً در دادگاه رسیدگی شود. تمام موارد اتهامی ایشان در قرار مجرمیت قطعی شده است و در کیفرخواست خواهد آمد و دقیقاً رسیدگی خواهد شد و نتیجه قضیه هم حتماً به اطلاع مردم خواهد رسید.
پس اینکه میگویند آزادی ایشان با فشار بوده است، صحت ندارد؟
مهدی هاشمی ۸۱ روز بازداشت بود و در این مدت هم تحقیقاتی از ایشان صورت گرفت و قرار مجرمیت هم برایش صادر شد و قاضی قرار وثیقهای صادر کرد و چون وثیقه تودیع شد، ایشان آزاد شد، ولی نکته مهم، مسئله رسیدگی به پرونده است. مردم عزیز ما بدانند که رسیدگی به این پرونده هرگز متوقف نخواهد شد.