به گزارش خبرنگار باشگاه خبری فارس «توانا»، احسان جاودانپناه، شاعر جوان کشورمان به مناسبت حماسه پرشور و پرافتخار «۹ دی»، «فتنه ۸۸» و «آشوب» اشعاری را سروده که به شرح زیر است:
** بستر فتنه
شب سیرتان به دشنه نقاب قلم زدند
با سوت و کف شبانه به طبل ستم زدند
شب تا سحر به کوی و خیابان به افتخار
بر روی خون پاک شهیدان قدم زدند
در محفل بهاری دنیا از اوج کین
سنگی بر آبگینه ی اسرار جم زدند
آنان که بود باور مردم امیدشان
چندی ز نام روح خدا جمله دم زدند
بهجت گرفت چهره یشان را به روز درد
بر لوح دین به مفسده مهر عدم زدند
اینگونه شد که لشگری از جاده نفاق
عریانترین فساد زمان را رقم زدند
** آشوب
زان ساعتی که آتش فتنه زبان گرفت
گویی دوباره پیکر ابلیس جان گرفت
موجی پلید در سحری سخت پر غبار
بال نفاق از پر اهریمنان گرفت
در حلقه زمان، پس از این اتفاق شوم
دستی سیَه دوباره به کف ریسمان گرفت
آذر که بود، کینه که بود، انتقام بود
از فتنه باز راه نفس استخوان گرفت
از بعد قرنها دگر آن شانههای ظلم
از دست مردمان مدینه نشان گرفت
در ظهر جمعهای به بلندای عشق و صبر
بغضی گلوی پاک همه آسمان گرفت
از آن نماز با همه بار رنجها
لختی دل شکسته ی گردون امان گرفت
فردا شد و مناره گیتی سیاه شد
حتی کلام حق به زمین فرش راه شد
** نهم دی، روز بصیرت
طی شد شب غم و قدمی در فنا گذاشت
رسوا شد آنکه پایه کین را بنا گذاشت
غربت چکید از سر دیوار دیدهها
آخر چرا عدو به دل شیعه پا گذاشت؟
یاران به جوشش از همه سو جلوهگر شدند
فریادشان شکوه بصیرت به جا گذاشت
امت به عصری از نهمین روز ماه دی
بر لوح کوفیان، همه مشق وفا گذاشت
از بعد آن غروب، دگر این موج حق طلب
این فتنه را به عهده اهل قضا گذاشت
بهمن رسید و سبزترین موج فتنه هم
بر دوش خود ز زردی دنیا قبا گذاشت
طوفان عشق ساحل خون را کنار زد
ننگین بتان خار و زبون را کنار زد
انتهای پیام/