چهارشنبه , ۲۱ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » یک همکار دیگر VOA رفت روی مین!

یک همکار دیگر VOA رفت روی مین!

به گزارش مشرق، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

کارت به جایی رسیده که بدون اجازه ما نامزد می شوی؟!

حملات محافل تندرو و فعال در فتنه ۸۸ به محمدرضا عارف شدت گرفته است.این حملات پس از آن کلید خورد که عارف اعلام کرد احتمال دارد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود و او شرطی نظیر آزادی عناصر بازداشت شده ندارد چرا که قانونمدار است.

حمله به عارف را ارگان رسانه ای گروهک شورای هماهنگی سبز کلید زد و سپس یک سایت وابسته به حزب مشارکت و نهضت آزادی به این حملات و برچسب زنی علیه معاون اول خاتمی در دولت اصلاحات تداوم بخشید. روز گذشته نیز پایگاه اینترنتی «ندای سبز» وابسته به گروهی از فتنه گران فراری، نامزدی عارف را به کام اصولگرایان توصیف کرد. همزمان یک سایت حق العمل کار همسو با فتنه گران با حمله به عارف گفت مطهری به عارف شرف دارد(!)وبسایت ندای سبز در تحلیل خود- که همسو با دیگر اعضای شبکه رسانه ای جریان فتنه می کوشد عارف را از نامزدی منصرف یا مجبور به اتخاذ مواضع تند و غیرقانونی کند- می نویسد: عارف برای گرم کردن تنور انتخابات و به کام اقتدارگرایان نامزد می شود. او جزو اصلاح طلبان معتدل شمرده می شود.

عارف وزیر پست و تلگراف سابق و معاون اول دولت دوم خاتمی، این روزها حتی بیشتر از ایامی که مرد خنثای دولت خاتمی به شمار می رفت، در رسانه ها مطرح می شود. او بی آن که توجهی به مواضع محمد موسوی خوئینی ها و محمد خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی در قبال انتخابات پیش رو داشته باشد همچنان بر حضور «بدون شرط» خود در انتخابات آینده تاکید دارد. وی اخیرا گفته است «من به برنامه هایم ایمان دارم و می توانم آنها را در پازل اصلاحات به نتیجه برسانم».ندای سبز افزود: معاون اول دولت اصلاحات اما اظهارات تأمل برانگیزی در خصوص شروط حامیان جنبش سبز برای ورود به عرصه انتخابات داشت و در واکنش به پرسشی درباره وضعیت موسوی و کروبی که قریب به دو سال است در زندان خانگی به سر می برند تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که «ما باید طبق قانون عمل کنیم» و در پاسخ به پرسشی درباره «تقلب در انتخابات» نیز می گوید که «باید اثبات بشود.» عارف می گوید: برخی می گویند اولین شرط ما آزادی زندانیان سیاسی است و این یعنی به بن بست رسیدن. راهی که من در پیش گرفته ام؛ سخت است. من هیچ شرطی برای ورود به انتخابات ندارم و چون مواضع این چنینی نمی گیرم طرفدار دو آتشه هم ندارم».

این سایت وابسته به رجب مزروعی و شرکای فراری با انتقاد از اینکه عارف از فتنه گران بازداشتی حمایت نکرده، می نویسد: جدای از اصلاح طلبان حامی جنبش سبز در داخل و خارج که حضور وی در انتخابات را به نوعی پشت کردن به سران جنبش و دور زدن آنان می دانند؛ در داخل نیز برخی از چهره های سرشناس جریان اصلاحات حملات تندی را علیه وی داشته اند.

محمدجواد حق شناس عضو حزب اعتماد ملی با انتقاد از سکوت عارف در قبال حوادث سال ۸۸ این پرسش را مطرح کرد که «عارف تاکنون کجا بوده و چرا در چند سال اخیر هیچ گونه اظهارنظر سیاسی نداشته است.» غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران نیز در مخالفت با کاندیداتوری عارف می گوید: «فکر نمی کنم هیچ یک از احزاب اصلاح طلب در مورد این فرد نظری جدی داشته باشند» اما واکنش خاتمی به اعلام کاندیداتوری عارف از همه جالب تر بود.

چندی پیش خبرنگاری از محمد خاتمی پرسید: «نظرتان درباره کاندیداتوری محمدرضا عارف برای انتخابات ریاست جمهوری آینده چیست؟» و خاتمی با لبخندی پاسخ داد: «مبارک است ان شاءالله!» در مقابل، اما به نظر می رسد اقتدارگرایان که عارف نیز آنها را «اصولگرا» می نامد بیش از اصلاح طلبان از حضور وی در انتخابات استقبال کرده اند.

در همین حال یک سایت حق العمل کار- که سرویس های متنوعی به فتنه گران می دهد و پس از توقیف، با نام جدید فعالیت می کند- در حمله ای مشابه به محمدرضا عارف، او را فاقد مواضع اصلاح طلبانه که به یکباره با چتر در میانه ضیافت انتخابات فرود آمده معرفی کرد و در ادامه نوشت: با وجود آن که شخصیت های اصلاح طلب، به ویژه سیدمحمد خاتمی در سخنان خصوصی و علنی خود بر عدم تصمیم گیری نسبت به حضور اصلاح طلبان تاکید کرده و این حضور را نیازمند بستری مناسب دانسته اند که اکنون فراهم نیست، محمدرضا عارف که تمام هویت سیاسی وی به دلیل یک دوره معاون اولی دولت خاتمی است، اصرار بر کاندیداتوری دارد و تنها عاملی که موجب کاندیداتوریش می شود را افزایش ده درصد در مشارکت در انتخابات معرفی می کند که مشخص نیست این ده درصد قرار است به چند درصد اضافه شود و وی از کجا از این افزایش، دو ماه مانده به انتخابات مطمئن می شود تا ثبت نام کند!

با این حال، بررسی عملکرد محمدرضا عارف در سالهای اخیر نشان می دهد که وی کمترین فعالیت سیاسی و اجتماعی را در سالهای اخیر، به ویژه پس از انتخابات ۱۳۸۸ داشته است، در حالی که در همین مدت چهره هایی نظیر علی مطهری، با وجود آن که هیچ گاه ادعای اصلاح طلبی نداشته اند، حرکتهای مثبتی داشته اند و بدین خاطر بیشترین تخریبها را نیز از ناحیه افراطیون تحمل کرده اند؛ در حالی که چهره هایی نظیر عارف، به دلیل سکوت محض خود، مصون از هر هزینه ای بوده اند.

یک همکار دیگر VOA رفت روی مین!

یک همکار دیگر بخش فارسی صدای آمریکا پس از ۸ سال همکاری اخراج شد.به گزارش وب سایت سکولاریسم نو (وابسته به اپوزیسیون مقیم آمریکا) سام قندچی از سوی کاوه باسمنجی اخراج شده است. سکولاریسم نو خاطرنشان کرد: آقای سام قندچی ۸ سال پیش به دعوت صدای آمریکا، کار خود را در سانفرانسیسکو رها کرده و همراه با خانواده به واشنگتن دی.سی رفتند تا عهده دار مسئولیتی در سایت این سازمان شوند.اکنون مسئولان صدای آمریکا به ناگهان و با زننده ترین لحن ها به خدمات ایشان خاتمه داده اند. ما از اینکه صدای آمریکا به این حال و روز افتاده است متأسفیم.

این وب سایت از قول همکار اخراجی VOA نوشت:سام قندچی در ماه ژوئیه ۲۰۰۵ به عنوان کارمند قراردادی در صدای آمریکا توسط مدیری استخدام شدم که خود پس از چند ماه از صدای آمریکا رفت. در ۸ سال گذشته وب سایت بخش فارسی صدای آمریکا را به تنهایی برای ۸ ساعت شیفت شب اداره می کردم. قرارداد کارم روز ۲۰ دسامبر تمام می شود و آقای کاوه باسمنجی سردبیر جدید صدای آمریکا از تمدید آن جلوگیری کرده است.

در هشت سال گذشته به دلیل اعمال نفوذ برخی افراد هر بار که برای استخدام دائم در صدای آمریکا تقاضا می کردم، رد می شدم و کسانی که صلاحیت بسیار کمتر تحصیلی و تجربی در ژورنالیسم و اینترنت داشتند، برگزیده می شدند. در نتیجه از مزایای کارمند رسمی برای امنیت شغلی برخوردار نشدم و اکنون عذر مرا پس از ۸ سال خواسته اند.یادآور می شود روند اخراج ها و تسویه حساب ها در صدای آمریکا طی یک سال اخیر شدت گرفته و افرد متعددی با اتهامات اخلاقی، مالی و بی کفایتی اخراج شده اند.

تو را هم می فرستیم همان جا که زبان درازهای پادگان اشرف را فرستادیم!

یک خبرنگار ایرانی مقیم آلمان در پی انتشار برخی افشاگری های زنان جدا شده از گروهک تروریستی منافقین تهدید به مرگ شد.
«اختر-ق» که در آلمان اقامت دارد و با برخی نشریات آلمانی و فارسی زبان خارج کشور همکاری می کند، اخیرا مطالبی درباره اظهارات زنان جدا شده از سازمان منافقین منتشر کرده و از سران سازمان خواسته بود پاسخگو باشند اما بلافاصله مورد هتاکی و تهدید به مرگ قرار گرفت. وی از فیس بوک خود نوشت: دوستان عزیز! یه موضوعی رو میخوام باهاتون در میان بذارم من خیلی دلم میخواد شفاف همه چیز را با شما در میان بذارم تا هر اتفاقی که پیش آمد شما در جریان باشید.

در این چند روز گذشته یک مسئله ای ذهن منو خیلی مشغول کرده و اون هم ایمیل هایی است که من از هم میهنان آشنا و غیرآشنا می گیرم که همه حاوی یک پیام به من هستند و اون هم اینه که خودت رو با مجاهدین درگیر نکن چون اینها خیلی خطرناکن و ممکن است بلایی سر شما بیاورند! خیلی برای من سوال برانگیز شد که چطور این افراد که برخی را هم کامل می شناسم از فعالین چپ گرفته تا راست و برخی را هم می بینم که فعالانه علیه جمهوری اسلامی تلاش می کنند چطور میشه که از مجاهدین می ترسند و میگن اگه علیه اونها حرفی بزنیم ممکن است به شکلی برای ما پرونده سازی کنند یا ترور کنند!

حالا سوالی که برای من پیش میاد اینه که چه عاملی باعث میشه که یک جریانی که میگه یک سازمان سیاسی ست و شعارش هم عدالت و آزادی و برابری حقوقی ست باید با عملکردش به جایی برسه که اینقدر مخوف و ترسناک بشه که از چپ و راست و همه اینقدر از اینها وحشت کنند و بگند با اینها وارد بحث و نقد نشید چون ممکنه نابودتون کنند؟ این خودش خیلی جای بحث داره و واقعا باید ریشه یابی بشه.

وی می افزاید: حتما میدونید که چندی پیش من لینکی از افشاگری زنان جدا شده از شورای مجاهدین را براساس کار و حرفه ام که خبررسانی است منتشر کردم( این افشاگری از سوء استفاده جنسی از زنان توسط مسعود رجوی صحبت می کرد) و میدونید که بعد از انتشار لینک چه بلایی سر من آوردند و قبلا هم اطلاع دادم و خودتون هم حتما خوندید و دیدید که چطور سیستماتیک سیل تهمت ها و فحاشی ها و تهدیدها و توهین های آنها به من سرازیر شد و هنوز هم ادامه دارد! راستش من تا زمانی که این برخوردهای وحشتناک را با خودم نکرده بودند فکر نمی کردم تا این حد وقیحانه برای توجیه کارهاشون به کثیف ترین شیوه ها هم دست بزنند! تا حالا که به من مامور فاحشه و تن فروش و خائن و… خیلی توهین ها و تهمت های دیگه ردیف کردند!

وقتی می بینم که اینها با من که در دنیای آزاد دموکراسی فقط بخاطر انتشار یک لینک این چنین برخورد می کنند دقیقا می تونم خیلی از مواردی که علیه نقض حقوق بشر در این سازمان گفته شده، راحت تر بپذیرم و می تونم تصور کنم که اون بیچاره هایی که در کمپ اشرف بودند اگر کوچکترین انتقادی می کردند چه بلایی در اون زندان به سرشون می آوردند و برای همین فکر می کنم که حرف های این زنان را باید کاملا جدی گوش داد! و باید جدی پرسید امثال معصومه غیبی پور چه بلایی سرشون اومد در کمپ اشرف؟! و چرا یک دفعه نابود شدند و بعد دلایل ضد و نقیض برای مرگش گفته شد؟

در پی انتشار این مطالب، یکی از اعضای سازمان منافقین با نام زری اصفهانی (احتمالا اسم مستعار) به این همکار اپوزیسیون در آلمان حمله کرده و در فیس بوک وی نوشت: در جواب اینکه خواسته بودی زنان مجاهد خلق در مورد دروغ هایی که در صفحه ات نوشته ای بیایند بحث کنند: برو گمشو زنیکه ابله احمق اینهمه اتهامات زشت به یک سازمان بزرگ سیاسی زده ای در صفحه ات و مثل خر دروغ گفته ای حالا توقع داری کسی بیاید با تو بحث کند. هیچ شکی ندارم که از طرف وزارت اطلاعات پول میگیری که این چیزها را مینویسی برو بمیر موجود بی ارزش بی مقدار. تو یک فاحشه هستی.

آمریکا دیگر طاقت جنگ ندارد اوباما عملیات مخفیانه را ترجیح می دهد

آمریکا دیگر تاب جنگ هایی چون حمله به کره، ویتنام یا عراق را ندارد برای همین اوباما ترجیح می دهد تا عملیات مخفیانه را در این راستا به راه اندازد.

پایگاه ولترنت با انتشار این تحلیل نوشت: اوباما جنگ را دوست ندارد. نه به دلیل آنکه برنده جایزه صلح نوبل شده بلکه بدان خاطر که عملیات تجاوزکارانه باز و مستقیم می تواند استراتژی آمریکا و منافع آن دولت را آشکار سازد. بر همین اساس واشنگتن پست در مورد سیاست اوباما می نویسد کابینه اوباما نشان داده که به جاسوسی و عملیات مخفیانه وابستگی زیادی دارد.

این گزارش می افزاید: این برنامه با هدف بازسازی و تقویت آژانس اطلاعات دفاعی انجام شده و تمرکز کنونی اش بر جنگ های آمریکا در افغانستان و عراق بوده است. در نتیجه، این عملیات می تواند در چارچوبی جهانی اجرا شود به طوری که «دستگاه جاسوسی بر تهدیدات احتمالی تمرکز کرده و بیش از پیش به دستگاه اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و نخبگان واحدهای کماندویی نظامی نزدیک شده است.»

ولترنت در ادامه این گزارش می نویسد: گام نخست گسترش آژانس اطلاعات نظامی است که کارکنانش در طول یک دهه گذشته به میزان دو برابر افزایش یافته اند و هم اکنون تعداد اعضای آن به ۱۶۵۰۰ نفر می رسند. «نسل جدید عملیات های پنهانی» شکل خواهند گرفت و این اعضا آماده انجام عملیات در کشورهای خارجی هستند. آنان توسط کارکنان سازمان سیا در مرکز آن سازمان در ویرجینیای آمریکا تعلیم دیده اند که عوامل انجام عملیات مخفیانه را تربیت می کنند که به عنوان «کشتزار» شناخته می شوند و سالانه در حدود ۲۰ درصد از آنان جابجا می شوند.

نزدیکی بیشتر این دو نهاد اطلاعاتی از آن جا مشخص می شود که آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا ساختارهای داخلی سازمان سیا را پذیرفته است. از مهمترین این موارد می توان به وجود واحدی در آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا تحت عنوان «خانه پرشیا» اشاره کرد که وظیفه هماهنگی عملیات های مخفیانه علیه ایران را برعهده دارد.

در ادامه این گزارش آمده است: عوامل جدید آژانس اطلاعات دفاعی دوره های تخصصی را زیر نظر فرماندهی عملیات ویژه گذرانده اند. آنان شیوه های «جنگ نامرسوم» را توسط نیروهای خارجی متخصص آموخته اند. این آموزش ها برای انجام عملیات «ضد شورش» کاربرد دارند. از جمله موارد دیگر تعلیم داده شده به کارکنان آژانس اطلاعات نظامی شیوه های انجام «جنگ روانی» است که با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی انجام می شود تا آن را با مداخلات نظامی آمریکا همراه سازند.

ولترنت ادامه داد: زمانی که دوره آموزشی این ۱۶۰۰ نیروی آژانس اطلاعات نظامی آمریکا به اتمام رسید، پنتاگون آنان را برای انجام ماموریت به سراسر جهان اعزام می کند. دولت برای آنان هویت جعلی فراهم خواهد کرد و آنان را به سفارتخانه ها معرفی می کند با این حال، به دلیل وجود عوامل بی شمار سازمان سیا، مامورین آژانس اطلاعات دفاعی خود را با عناوین شغلی ای چون کارمند دانشگاه و یا مدیر اجرایی و بازرگانی معرفی می کنند.
ولترنت در پایان نوشت: این راه جدید جنگیدن آمریکا است. آمریکا از این شیوه در لیبی استفاده کرد و همین تاکتیک را در سوریه نیز ادامه داده است.