دکتر محمد حسین الیاسی
سرآغاز
مفهوم قدرت نرم برای اولین بار توسط جوزف نای در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد . او از آن پس ، در نوشتارهای مختلف ، به تشریح وتدقیق ابعاد این پدیده پرداخت . از نظر نای ( ۲۰۰۴ ترجمه روحانی وذوالفقاری ، ۱۳۸۷ ) « قدرت نرم عبارت است از کسب مطلوب از طریق جاذبه ؛ نه از طریق اجبار یا تطمیع » ( ص ۲۶ ) . همانگونه که از این تعریف پیداست نای قدرت را به سه نوع تقسیم می کند ؛ قدرت سخت۱ ، قدرت نیمه سخت۲ و قدرت نرم . منظور او از قدرت سخت بهره گیری از زور ( توان نظامی و جز آن ) برای تحمیل اراده خویش به دیگران است . قدرت نیمه سخت نیز به قدرت اقتصادی اطلاق می شود که در آن کشور یا کشورهای برخوردار از آن با ساز و کارهایی نظیر محاصره اقتصادی ، تطمیع ، رشوه دادن ، انعقاد قرار داد و جز آن ، اراده خود را به دیگران تحمیل می نمایند ( نای ، ۲۰۰۶ ) . در واقع از نظر نای قدرت سخت بر تهدید ( چماق ) و قدرت نیمه سخت بر پاداش و تطمیع ( هویج ) متکی است . حال آنکه قدرت نرم بر« جاذبه »و « قابلیت شکل دادن به علائق دیگران » متکی است .
عناصر قدرت نرم
ایکرز ( ۲۰۰۸ ) معتقد است که قدرت نرم از عناصر اساسی زیر تشکیل شده است :
- عنصر روان شناختی
- عنصر اجتماعی
- عنصر سیاسی
- عنصر فرهنگی
- عنصر علمی
منظور ایکرز از عنصر روان شناختی ، توانایی و مهارت عاملان و متولیان قدرت نرم در بهره گیری از روشهای نفوذ اجتماعی ، مجاب سازی و عملیات روانی برای تاثیر نهادن بر نظرات ، افکار و نگرشهای مخاطبان است . به تعبیر ایکرز زمانی می توان یک کشور ، یا گروه را واجد قدرت نرم دانست که آن کشور یا گروه بتوانند با بهره گیری از اصول و فنون نفوذ اجتماعی ( نظیر همرنگی ، همانند سازی ، درونی سازی و جز آن ) ، استفاده از تکنیک های عمللیات روانی ( نظیر برجسته سازی ، استناد مجازی ، تهییج ، فریب ، ایجاد کانون های خبری ، تبخیر ، نشر شایعه ، خوف و رجا ء و جز آن ) و به کار گیری روشهای مجاب سازی ( نظیر مجاب سازی مرکزی یا پیرامونی ) ، اراده و خواست خویش را برآماج های محدود یا پر شمول تحمیل کند .
در عنصر روان شناختی به ویژه بر در اختیار داشتن افراد خلاق ، باهوش ، دانشمند ، اندیشمند و جز آن تاکید می شود . به تعبیر جوزف نای ( ۲۰۰۶ ):
– کشوری که تحصیل کردگان زیادی در اختیار دارد ،
– شمار دانشمندان آن فزون تر از دیگران است
– و تراز دانایی و نرخ سواد دانشگاهی در آن بالا است ،
از حیث روان شناختی دارای قدرت نرم است . اما ، به نظر می رسد عوامل و عناصر دیگر را می توان مولد قدرت نرم ، از حیث روان شناختی ، دانست . آن عوامل عبارتند از : اراده عمومی بالا ، انگیزش اجتماعی فراوان ، روحیه سرشار ، شادابی همگانی زیاد و خود باوری بالا . به بیانی روشن تر ، کشوری که :
- اراده عمومی ملت آن بالا است ،
- شهروندانش از انگیزه و شوق و اشتیاقی بالایی برخوردارند ،
- اقشار مختف جامعه اش از روحیه ملی و حماسی زیادی برخوردارند ،
- توده های آن پر نشاط و شاداب هستند ،
- اغلب شهروندانش خود باوری بالایی دارند ،
از حیث روان شناختی دارای قدرت نرم است و می تواند دیگران را در برابر خواسته هایش تسلیم نماید . اما ، منظور از عنصر اجتماعی قدرت نرم ، میزان انسجام اجتماعی ، دلبستگی ملی ، هویت جمعی و سرمایه اجتماعی است ( بیکر ۳، ۲۰۰۷ ) . به زعم این نویسنده ، کشوری که :
- میزان انسجام اجتماعی آن بالا است ،
- مردم آن به کشورشان عشق می ورزند ،
- مردم آن به گذشته تاریخی و فرهنگی خویش می بالند و هویت ملی کمابیش یکسانی دارند ،
- سرمایه اجتماعی آن بالا است ،
از قابلیت اثر گذاری بیشتری برخوردار است و قدرت نرم آن فزون تر از کشورهای دیگر است . در حیطه اجتماعی قدرت نرم ،به ویژه بر دو عامل « انسجام ملی » و « سرمایه اجتماعی » تاکید شده است . به تعبیر حافظ نیا ( ۱۳۸۱ ) هر چقدر انسجام ملی یک جامعه ، یا گروه ، بیش تر باشد، آن جامعه و گروه از قدرت نرم بیشتری برخوردارند و بیش تر قادرند دشمنان خویش را تهدید کنند .
به زعم فوکویاما( ۱۳۸۵ )سرمایه اجتماعی نیز یکی ازعناصر اصلی قدرت است . منظور او از سرمایه اجتماعی نوعی قرارداد غیر رسمی است که افراد جامعه را ملزم می سازد تا برای تحقق اهداف کلان جامعه خویش با یکدیگر همکاری کنند و موانع را از میان برانند . سرمایه اجتماعی دارای چند شاخص اساسی است . آن شاخص ها عبارتند از : آگاهی ، اعتماد و مشارکت ( کریشنا ، ۱۳۸۵ ). بنابراین جامعه ای را می توان دارای سرمایه اجتماعی دانست که مردم آن آگاهی متقابلی بالایی دارند ، به یکدیگر اعتماد دارند و آمادگی بالایی برای مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی کشور خویش دارند .
عنصر سیاسی قدرت نرم نیر بیانگر میزان مشروعیت سیاسی نظام حاکم ، برخورداری آن از حمایت توده های مردمی ، شکل گیری نهادها ی مدنی و اداره دمکراتیک جامعه است ( نای ، ۲۰۰۶ ) . افزون بر آن ، توان دیپلماتیک یک کشور و میزان بهره گیری آن از نخبگان و کار شناسان خبره سیاسی ، می تواند قدرت نرم آن را از حیث سیاسی فربه سازد .
اما ، نای ( ۲۰۰۶ ) و شوارتز ۴( ۲۰۰۸ ) تاکید می کنند که اصلی ترین عنصر قدرت نرم یک کشور ؛ در دنیای کنونی ، عنصر فرهنگی آن است . منظور از عنصر فرهنگی قدرت نرم ، هم بعد کیفی و هم بعد کمی آن است . یعنی کشوری که از نظر کیفی
- از ایدئولوژی جذابی برخوردار است ،
- ارزشهای پایدار و جهانشمولی دارد ،
- هنجارهای مقبولی دارد ،
- شهروندان آن از نگرشهای کمابیش همسانی برخوردارند ،
- میزان تضاد و تعارض ارزشی ، به ویژه ارزشهای اخلاقی آن کم است ،
- رفتار دولت مردان آن قابل پیش بینی تر است ،
- الگوهای آن از مقبولیت بیش تری برخوردارند .
دارای قدرت نرم است .
همچنین ، کشوری که ،
- سرانه تولیدات هنری ( سینما ، تاتر ، هنرهای تجمسی و.. ) آن بالا است ،
- از شاخص های فرهنگی ( تولید کتاب ، نرخ کتاب خوانی ، سرانه فرهنگی ،… ) بالایی برخوردار است ،
- تعداد هنرمندان و نویسندگان آن زیاد است ،
از حیث فرهنگی دارای قدرت است ومی تواند بر میزان نفوذ خود در جامعه جهانی بیفزاید .
سرانجام ، پنجمین عنصر قدرت نرم ، عنصر و اطلاعاتی است . هر چقدر یک کشور :
- دارای تولیدات علمی بیش تر باشد ،
- تعداد مراکز آموزشی عالی و دانش آموختگان دانشگاهی آن بیش تر باشد ،
- در جشنواره های جهانی جوایز بیش تری به خود اختصاص دهد ،
- از نظر علمی توسعه یافته تر باشد ،
- مقالات بیش تری در نشریات علمی دنیا منتشر نماید ،
- توانایی فن آوری آن بیش تر باشد ،
- دانشجویان خارجی پیش تری در دانشگاهها ی آن مشغول تحصیل باشند ،
- در تولید و نشر اطلاعات جهانی سهم بیش تری داشته باشد ،
- پژوهش های بنیادی بیش تری درآن صورت گیرد ،
از نظر علمی از قدرت نرم فزون تری برخودار است .
به زعم نای ( ۲۰۰۴ ) هر چقدر یک کشوردر زمینه های پنحگانه مذکور از توان و قدرت بیش تری برخوردار باشد ، بیش تر برای دشنمان یا رقبای خویش « تهدید » تلقی می شود . چه ، کشور برخورداراز این قابلیت ها از جذابیت بیش تری برای شهروندان کشور رقیب برخوردار است و در نتیجه بهتر می تواند افکار عمومی آن کشور را تحت تاثیر قرار دهد و آن را در جهت منافع و خواسته های خود تهییج و تحریک نماید .
منابع اصلی قدرت نرم
از نظر نویسندگانی همچون ساندرز ( ۲۰۰۷ ) و نای ( ۲۰۰۶ ) منابع اصلی قدرت نرم عبارتند از :
- فرهنگ و ارزشهای فرهنگی
- دیپلماسی عمومی
- سیاست های خارجی
در سطور زیر هریک از این منابع باختصار توضیح داده می شوند.
۱-منبع فرهنگی قدرت نرم
از نظر نویسندگان مذکور برخی فرهنگ ها بیش از فرهنگ های دیگر به منبعی برای قدرت نرم کشورها تبدیل می شوند . آنان برخی از آن ویژگیها را چنین برشمرده اند:
- انعطاف پذیری . هر چقدر یک فرهنگ از توانایی وقابلیت بیش تری برای جذب عناصر سایر فرهنگ ها ، بدون ایجاد دگرگونی عمیق در خود ، برخوردار باشد ، آن فرهنگ انعطاف پذیر است .
- پویایی . فرهنگی که در طول زمان و براساس نیازهای افراد جامعه خویش ، فرا ببالد و به رشد و تعالی و تکامل خویش ادامه دهد ، از پویایی بیش تری برخوردار است .
- برخورداری از ارزشهای پایدار . هر چقدر فرهنگ یک جامعه بر ارزشهایی نظیر عقلانیت ، معنویت گرایی ، زیبا دوستی و دانش محوری تاکید بیش تر ی بورزد ، از توان و قدرت فزون تری برخوردار است .
- اخلاق محوری . فرهنگ هایی که برارزشهای اخلاقی و احساس مسئولیت اجتماعی تاکید بیش تری بورزند از مقبولیت جهانی بیش تری برخوردارند و در نتیجه قدرت نفوذ آنها بیش تر است .
- قدرت اشاعه . هر چقدر یک فرهنگ از قدرت اشاعه فزون تری برخوردار باشد ، قدرتمند تر تلقی می شود . منظور از اشاعه فرهنگی آن است که متولیان و حامیان یک فرهنگ به صورت تعمدی و برنامه ریزی شده یا غیر تعمدی ، عناصر فرهنگی خویش را در میان حاملان و حامیان فرهنگ های دیگر نشر دهند ( ایگلتون ، ترجمه ادیب راد ، ۱۳۸۶ ) . اشاعه فرهنگی زمانی اثر گذار است که عمل ، رفتار و عادات مردم کشور آماج را تحت تاثیر قرار دهد ( رابرتسون ، ترجمه پولادی ، ۱۳۸۵ ) .
- تولیدات فرهنگی . در دنیای امروز زمانی از «فرهنگ قدرت مند » یاد می شود که متولیان آن بتوانند در دنیای پر رقابت کنونی فراورده های فرهنگی و هنری فزون تری عرضه می شود . به همین سبب نای ( ۲۰۰۶ ) زمانی که از قدرت نرم فرهنگی کشورهای غربی و نیز ژاپن یاد می کند، بلافاصله به فرآورده هایی نظیر تولید فیلم های سینمایی ، تهیه برنامه های رادیوو تلویزیونی ، شمارگان کتاب ها ، تعداد عناوین کتاب های منتشره ، تعداد سالن های سینما و نمایش ، تیراژ روزنامه ها و مجلات اشاره می کند .
- اخلاق محوری . محققان مختلف ( برای مثال بلیس و دیگران ، ۲۰۰۷ ) اذعان داشته اند که بین میزان تاکید یک فرهنگ بر ارزشهای اخلاقی ، و پایبند ی متولیان و حاملان آن فرهنگ به آن ارزشها ، با میزان قدرت نرم آن فرهنگ رابطه معنا داری وجود دارد . چه ، چنین ارزشهایی بر مطلوبیت آن فرهنگ نزد جهانیان می افزاید و جاذبه آن را برای همگان افزایش می دهد .
- برخورداری از ارزشهای جهانی . به زعم نای ( ۱۳۸۷ ۹ « وقتی فرهنگ یک کشور ارزش های جهانی را شامل شود و بیناد سیاست های آن را علائق و ارز شهای مشترک جهانی تشکیل دهد ، احتمال اینکه نتایج مطلوب تحصیل شود ، افزایش می یابد » (ص ۵۲ ) .
اهمیت قدرت نرم فرهنگ به ویژه از آنرو است که موجب نوعی « همانند سازی » عمیق دیگران با ارزشها و باورها آن می شود .
۲-بعد دیپلماسی عمومی قدرت نرم
دومین منبع قدرت نرم ، که منبع تهدید نرم نیز تلقی می شود ، دیپلماسی عمومی است . دیپلماسی عمومی یکی از اشکال چند گانه دیپلماسی است . انواع دپیلماسی را می توان به شرح زیر بر شمرد :
- دیپلماسی پارلمانی
- دیپلماسی اقتصادی
- دیپلماسی رسانه ای
- دیپلماسی سایبر
- دیپلماسی هسته ای
- دیپلماسی دفاعی
- دیپلماسی عمومی
منظور از دیپلماسی عمومی دست یابی به اهداف سیاسی از طریق کار با عموم مردم در کشورهای خارجی و با نفوذ در دیدگاههای افراد و سازمان های خارجی است .یا به تعبیر دیگردیپلماسی عمومی عبارت است از مدیریت روابط کشورها با یکدیگر و با کشورهای دیگر و با بازیگران در روابط بین المللی است . از این نوع دیپلماسی برای اعلام مواضع ، جمع آوری اطلاعات و راضی کردن سایر بازیگران استفاده می شود .
از نظر جوزف نای ( ۱۳۸۷ ) دیپلماسی عمومی دارای سه بعد اساسی است :
- ارتباطلات روزانه . منظور از ارتباطات روزانه توضیح علت تصمیم گیریها برای مجاب ساختن مخاطبان ( اعم از داخلی و خارجی ) است .
- ارتباطات استراتژیک . در ارتباطات استراتژیک « مجموعه ای از موضوعات ساده تشریح و بسط داده می شوند » ( ص ۱۹۶ ) .
- گسترش روابط دامنه دار و طولانی مدت با افراد کلیدی . در این بعد از طریق بورس های تحصیلی ، آموزش ، معاملات ، سمینارها و کنفرانس های علمی و رسانه های جمعی ، با گروهی از افراد کشورهای دیگر ارتباط برقرار می شود و از آن افراد برای اشاعه فرهنگ و سیاست های کشور مبدا استفاده می شود .
- شواهد زیادی وجود دارد ( برای مثال ایچ و دیگران ، ۲۰۰۸ ) که نشان می دهد غرب به ویژه آمریکا از دیپلماسی عمومی برای ارائه تصویری جذاب در مورد خود ، استفاده می کند . علاوه بر آن ، از دیپلماسی عمومی برای ایجاد تغییر در سیاست ها و ترجحات اجتماعی و سیاسی شهروندان کشورهای آماج بهره می گیرد . جوزف نای در نتیجه گیری پیرامون دیپلماسی عمومی اذعان می کند .
یک دیپلماسی عمومی اثر بخش مانند یک خیابان دو طرفه است که علاوه بر سخن گفتن ، گوش داده را هم در بر می گیرد … قدرت نرم ( به عنوان پیامد دیپلماسی عمومی ) عبارت است از وادار کردن دیگران به خواستن آنچه مطلوب ما است . این امر مستلزم آن است که بدانیم چگونه پیام خود را به گوش آنان برسانیم . برای این که این کار را بتوانیم انجام دهیم ، باید مخاطبان خود را بشناسیم ( ۱۳۸۷ ، ص ۱۹۹ ).
به باور بسیاری از صاحب نظران دیپلماسی عمومی نقش و کار کرد زیادی در شکل دهی افکار عمومی داخل کشور و خارج کشور دارد . چه، « سنخ ها » ( تیپ های ) افکار عمومی کشورها متاثر از دیپلماسی عمومی خود آنها و سایر کشور ها است . یکی از روشهای پر اثر اعمال دیپلماسی عمومی ، به ویژه در کشورهای خارجی ، استفاده برنامه ریزی شده از تبلغات است .
۳-بعد سیاست خارجی قدرت نرم
سومین بعد قدرت نرم « سیاست خارجی » است . سیاست خارجی شامل اهداف مشخص ؛ عوامل وابسته به آن اهداف ، توانایی کشور در رسیدن به یک استراتژی سودمند ، اجرای استراتژِی و ارزیابی و کنترل آن است. از نظر محققانی همچون راجرز ( ۲۰۰۶ ) چگونگی اعمال سیا ست ها ی یک کشور در سایر کشورها ، بر قدرت نرم آن تاثیر می گذارد . به عنوان مثال به زعم جوزف نای ( ۱۳۸۷ ) سیاست های یک جانبه ، خود خواهانه و سلطه طلبانه آمریکا در کشورهای دیگر در دوران حکومت جمهوریخواهان آن کشور در سالهای اخیر، موجب کاهش قدرت نرم آن کشور شده است . به زعم نای « سیاست های داخلی چنانکه سلطه جویانه یا مزورانه باشد ، می تواند در کاهش قدرت نرم موثر باشد » ( ص۵۵ ) .
منابع
زکریا ، فرید ( ۱۳۸۵ ) . آینده آزادی ( ترجمه امیر حسین نوروزی ) تهران . طرح نو
ساندرس ، فرانسیس ( ۱۳۸۷ ۹ . جنگ سرد فرهنگی ۰ (ترجمه بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی ) .
فوکویاما ، فرانسیس ۰ ۱۳۸۵ ۹ . جهانی شدن . تهران ؛ نشر نی
فیلد ، جان ( ۱۳۸۶ ) . سرمایه اجتماعی . ۰ ترجمه ( غلامرضا غفاری ) . تهران : انتشارات کو.یر
نای ، جوزف ۰ ۱۳۸۷ ) . قدرت نرم ( ترجمه محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری ) تهران : پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج
نایینی ، علی محمد ( ۱۳۸۷ ) . معنا و مقام قدرت و تهدید نرم . مجموعه مقالات قدرت نرم . تهران پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج
Beiker , S. ( 2004) . social capital and soft power .
www.socio .il
Nye,J.S. ( 2005 ) . sopt power . a new approach .
Schur ts, M . ( 2008 ) . social influence . Boston .McGraw-till.
Rojers .S.M. ( 2002 ) . social relations . www .psy.or