یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » فضای ظلمانی

فضای ظلمانی

خطبه ‏هاى نماز عید سعید فطر

۲۹/۶/۱۳۸۸

خطبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى اول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بسم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللَّه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
الحمد للَّه ربّ العالمین. الحمد للَّه الّذى خلق السّماوات و الارض و جعل الظّلمات و النّور ثمّ الّذین کفروا بربّهم یعدلون.
نحمده و نستعینه و نستغفره و نؤمن به و نتوکّل علیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و نصلّى و نسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌القاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الهداه المهدیّین سیّما بقیّهاللَّه فى الأرضین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
و صلّ على ائمّه المسلمین و حماه المستضعفین و هداه المؤمنین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عید سعید فطر را به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى برادران و خواهران نمازگزار و همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ملت ایران و به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مسلمانان جهان و امت عظیم اسلامى تبریک عرض میکنیم. مسلمان از ماه رمضان با نورانیت خارج میشود. ماه رمضان با روزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش، با ذکر و دعا و ثناى الهى در آن، با تلاوت قرآن، با حسنات فراوان دیگر که انسان مؤمن از آن برخوردار میشود، دل را نورانى میکند، زنگارها را از دل و جان انسان میزداید. در حقیقت از شب قدر، انسان مؤمن روزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار، سال نوى را آغاز میکند. در شب قدر تقدیر او در دوران سال براى او از سوى کاتبان الهى نوشته میشود. انسان وارد یک سال نو، مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نو و در واقع یک حیات نو و ولادت نو میشود. در راهى به حرکت در مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید، با ذخیره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى تقوا این راه را طى میکند، در اثناى این راه هم مقاطع گوناگون براى تجدید خاطره و یادآورى مجدد براى او قرار داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و روز عید فطر یکى از این مقاطع میان راه است. این روز را باید مغتنم شمرد.
این نماز روز عید فطر به یک معنا شکرانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نعمت الهى در ماه رمضان است. شکرانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى این ولادت جدید است. در نماز عید فطر بارها به خداوند عرض میکنیم: «ادخلنى فى کلّ خیر ادخلت فیه محمّدا و آل محمّد»؛ ما را به آن بهشت مصفاى ایمان و اخلاق و عمل که این برگزیدگان را در آن جا دادى، وارد کن. «و اخرجنى من کلّ سوء اخرجت منه محمّدا و آل محمّد صلواتک علیه و علیهم»؛ از آن دوزخ عمل ناشایست، اخلاق ناشایست، عقیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ناشایست که این بزرگواران و عزیزان عالم خلقت را از آن محفوظ و مصون نگاه داشتى، ما را خارج کن. این هدف بزرگ را براى خودمان در روز عید فطر ترسیم میکنیم، آن را از خدا طلب میکنیم و خودِ ما هم البته وظیفه داریم، تکلیف داریم که سعى کنیم، تلاش کنیم که در این صراط مستقیم بمانیم. این همان تقواست.
یکى از دستاوردهاى بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خداى متعال. در دعاى شریف ابى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حمزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ثمالى میخوانیم: «و اجمع بینى و بین المصطفى و انقلنى الى درجه التّوبه الیک»؛ ما را به درجه و مقام توبه برسان که برگردیم. از راه کج، از عمل بد، از پندار بد، از اخلاق زشت برگردیم.
در دعاى وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذى فتحت لعبادک بابا الى عفوک و سمّیته التّوبه»؛(۱) این باب را باز کردى به روى ما که به سوى عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دلگشا به سوى فضاى مصفاى عفو الهى. اگر خداى متعال راه توبه را به روى بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلى بد میشد. انسان تحت تأثیر غرائز انسانى، هوى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى نفسانى دچار خطا میشود، دچار لغزش میشود و گناه میکند. هر کدام از این گناهان زخمى بر پیکره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دل و جان ما وارد میکند. چه کار میکردیم اگر راه توبه نبود؟
در دعاى کمیل امیرالمؤمنین عرض میکند: «لا اجد مفرّا ممّا کان منّى و لا مفزعا اتوجّه الیه فى امرى غیر قبولک عذرى»؛ اگر مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى عذرخواهى کردن و قبول عذر از سوى پروردگار کریم و رحیم نبود، چطور ما میتوانستیم از آنچه بر سر خود آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم از گناه، از تخلف، از لغزش، از پیروى از هوى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، از شر این همه بارهاى سنگین گناه، خودمان را خلاص کنیم؛ مفرّى نداشتیم، پناهگاهى نداشتیم. این پناهگاه را خداى متعال به روى ما گشوده است و آن توبه است. توبه را قدر بدانید.
جوانى بر اثر جهالت از خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى پدر و مادر میگریزد و فرار میکند، بعد به آغوش پدر و مادر برمیگردد و با محبت آنها، با مهر آنها، با نوازش آنها مواجه میشود. این، توبه است. وقتى برمیگردیم به سوى خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى رحمت الهى، خداى متعال با آغوش باز ما را قبول میکند و میپذیرد. این بازگشت را که در ماه رمضان به طور طبیعى براى انسان مؤمن پیش مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید، مغتنم بشماریم. من دیدم تصویر حضور جوانان را، نوجوانان را، زنان و مردان را، در ماه رمضان در جلسات دعا، در جلسات قرآن، در جلسات ذکر؛ این اشکهائى که در توجه به پروردگار بر چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها میغلتید و فرو میریخت، خیلى قیمت دارد، خیلى ارزش دارد. اینها توبه است. این توبه را نگه داریم. هوى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرستى ما، دلهاى سر به هواى ما دچار خطا و لغزش میشود. این فرصت را ماه رمضان در اختیار ما قرار داده است که بتوانیم خودمان را شستشو بدهیم. این شستشو خیلى ارزش دارد. این اشکها دل را شستشو میدهد، اما باید حفظش کرد، باید آن را نگه داشت. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى این دردهاى بزرگ، بیمارى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى مهلک و خطرناک، یعنى منیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، کبرها، حسدها، تعدى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، خیانتها، لاابالیگرى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها – که اینها بیمارى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى بزرگ ما هستند – در ماه رمضان فرصت علاج پیدا میکنند، قابل درمان میشوند. خداى متعال توجه میکند و یقیناً توجه کرده است. ماه رمضان ما امسال ماه رمضان خیلى خوبى بود. مجالس – مجالس قرآن، مجالس ذکر، مجالس دعا، مجالس موعظه – حضور قشرهاى مختلف، گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى مختلف اجتماعى، چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و قیافه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى گوناگون در این مجالس. چقدر انفاق در این ماه انجام گرفت، چقدر در طول این ماه مبارک از ضعیفان دستگیرى شد. اینها خیلى ارزش دارد. هر کدام یک عطرى به روح انسان میدهد، گشایشى براى انسان به وجود مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد. اینها را حفظ کنیم. من توصیه میکنم جوانها این دلهاى نرم را، این دلهاى نورانى را مغتنم بشمرند. در سنین بالا کمتر پیش مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید، براى جوانها بیشتر پیش مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. این دلها را حفظ کنید. نماز اول وقت، حضور در مساجد، تلاوت قرآن، انس با قرآن، انس با ادعیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى وارده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى از اهل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیت – که گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى معارف اسلامى است – را مغتنم بشمرید.
به اخلاق خودمان هم برسیم؛ به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى گوناگون ارتباطى – که امروز روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز هم بیشتر و گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر میشود – روشى را در پیش گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند براى متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبى نیست؛ این چیز خوبى نیست، دل ما را تاریک میکند، فضاى زندگى ما را ظلمانى میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضاى اشاعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات. همین جا من این را هم بگویم: اینکه در دادگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها – که در تلویزیون هم پخش میشد – از قول یک متهمى چیزى راجع به یک کس دیگرى گفته میشود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى خودش اگر اعترافى کرد، حجت نیست، این حرف مهملى است، حرف بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارزشى است؛ نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونى که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگرى بخواهد اعترافى کند، نه، مسموع نیست. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد. قرآن کریم میفرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛(۲) وقتى میشنوید که یکى را متهم میکنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟ تکلیف دستگاه اجرائى و قضائى به جاى خود محفوظ است. دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى اجرائى باید مجرم را تعقیب کنند، دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى قضائى باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشى که ثابت میشود و در قوانین اسلامى و قوانین عرفى ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکى را متهم کنیم، بدنام کنیم، توى جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینکه نمیشود. این فضا، فضاى درستى نیست. یا دیگران – خارجى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، بیگانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، تلویزیونهاى مغرض – علیه کسى یا کسانى حرفى بزنند، ادعا کنند که اینها فلان جا خیانت کردند، فلان جا خطا کردند؛ ما هم عین همان را پخش کنیم. این، ظلم است؛ این، مورد قبول نیست. رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى بیگانه کِى دلشان براى ما سوخته است؟ کِى خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند حقائق در مورد ما روشن بشود، که در این مورد بیایند حقیقت را گفته باشند؟ میگویند، حرفهائى میزنند، ادعاهائى میکنند. نباید گفت اینها شفافیت است. این، شفافیت نیست؛ این، کدر کردن فضاست. شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهورى اسلامى عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معناى شفافیت است، باید هم بکنند؛ اما اینکه ما بیائیم این و آن را بدون اینکه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهائى را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع راست باشد، اما تا مادامى که ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان کنیم؛ این آن را متهم کند، آن این را متهم کند؛ از رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بیگانه – رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مغرض انگلیس – شاهد برایش بیاوریم، بعد هم یک نفر از آن طرف پیدا بشود و کل نظام را به امورى که شایسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نظام اسلامى نیست و نظام اسلامى شأنش بسیار بالاتر است از این چیزهائى که بعضى به نظام اسلامى نسبت میدهند، متهم بکند، این اشکال بر آنها بیشتر هم وارد است. تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامى، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگترى است. پروردگارا ! با تقواى خود ما را از این گناهان دور کن.
بسم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللَّه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
والعصر. انّ الانسان لفى خسر. الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر.(۳)

خطبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دوم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بسم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللَّه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌القاسم المصطفى محمّد
و على اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین لا سیّما علىّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقه الطّاهره
و الحسن و الحسین سیّدى شباب اهل الجنّه و علىّ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الحسین و محمّدبن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌علىّ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
و جعفربن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محمّد و موسى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جعفر و علىّ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌موسى و محمّدبن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌علىّ و علىّ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محمّد
و الحسن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌علىّ و الخلف الهادى المهدىّ حججک على عبادک و امنائک فى بلادک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
و صلّ على ائمّه المسلمین و حماه المستضعفین و هداه المؤمنین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اوصیکم عباد اللَّه بتقوى اللَّه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

در خطبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دوم، اولین مطلبى که وظیفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى خود میدانم عرض بکنم، عرض سپاس و قدردانى است از ملت عظیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الشأن ایران به خاطر نمایش عظمتى که در روز قدس در برابر چشم جهانیان قرار دادند. چقدر سعى کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند در طول این سالها که روز قدس را که نماد صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندى حق در مقابل باطل است، تضعیف کنند. روز قدس نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندى حق و باطل، صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندى عدل در مقابل ظلم است. روز قدس فقط روز فلسطین نیست؛ روز امت اسلامى است. روز فریاد رساى مسلمانان علیه سرطان کشنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى صهیونیزم است که به وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دست متجاوز اشغالگران، مداخله کنندگان، قدرتهاى استکبارى به جان امت اسلامى افتاده است. روز قدس چیز کوچکى نیست. روز قدس یک روز جهانى است. یک پیام جهانى هم دارد. نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى این است که امت اسلامى اولاً زیر بار ظلم نمیرود، ولو این ظلم از پشتیبانى بزرگترین و قدرتمندترین دولتهاى عالم برخوردار باشد. چقدر سعى کردند روز قدس را تضعیف کنند و امسال بیش از همیشه تلاش کردند؛ اما روز قدس در ایران اسلامى، در تهرانِ باعظمت به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دنیا نشان داد که عقربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى انقلاب و ملت ایران به کدام سمت و کدام جهت است؛ نشان داد که اراده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ملت ایران چیست؛ نشان داد که ترفندها و حقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و پول خرج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردنها و خباثتهاى سیاسى آنها بر روحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ملت ایران اثرى ندارد.
سران و سیاسیون غرب در این چند ماه فریب رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى خودشان را خوردند، فریب تحلیلگران حرفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى مطبوعات و رادیو تلویزیونهاى خودشان را خوردند، خیال کردند که میتوانند روى ملت ایران اثر بگذارند. روز قدس شما نشان دادید که آنها در پى سراب بودند. حقیقت این است. حقیقت ملت ایران همان چیزى است که در روز جمعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى آخر ماه مبارک رمضان – روز قدس – نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داده شد و نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داده شد که امتداد این عظمت، این حرکت در دنیاى اسلام گسترده است و مخصوص ایران نیست؛ در نقاط مختلف عالم مسلمانها هر جائى که امکان پیدا کردند، روز قدس را با فریاد خود علیه ظلم آمیختند. روز قدس روز بسیار عظیمى است. این کار را شما به بهترین وجهى انجام دادید. یک بار دیگر ملت ایران نشان داد که در مواقع حساس، سخن خود را با رساترین فریاد به گوش مردم دنیا میرساند.
هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دفاع مقدس آغاز میشود. دفاع مقدس جهاد بزرگ دینى و ملى ملت ایران بود. ملت ایران روح اعتماد به نفس ملى را به وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى هشت سال دفاع قدرتمندانه توانست در خود تقویت کند، توانست استعدادها را در خود شکوفا کند، توانست ظرفیتهاى ناشناخته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى خود را بشناسد. جوانهاى ما در جنگ تحمیلى، چه در نیروهاى مسلح – ارتش و سپاه – و چه در بسیج عظیم مردمى – بسیج مستضعفان – توانستند چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى را از ایران نشان بدهند که ده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها سال بود – شاید بشود گفت دویست سیصد سال بود – که از ایران چنین چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى دیده نشده بود. اگر شما مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید امروز ملت ما و جوانان ما با ظرفیت عظیم استعداد خود در میدانهاى دانش و فناورى حضور دارند، بخش عمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى از این مرهون دفاع مقدس است. آنجا بود که ملت ایران آگاه شدند، دانستند که چه ظرفیتى دارند، چه قدرتى دارند. آنهائى که به جمهورى اسلامى حمله کردند، به خودشان وعده دادند که سه روز دیگر، یک هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دیگر، یک ماه دیگر، تهران را فتح خواهند کرد(!) امروز از آن روزها نزدیک به سى سال گذشته است؛ ملت ایران روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز مقتدرتر و قوى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر شده است؛ این درخت روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز تناورتر و ریشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارتر شده است و آن مفلوکهائى که آن خیالهاى باطل را کردند، هر کدامشان در کنجى به زباله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دان افتادند و نابود شدند. بعد از این هم همین جور خواهد بود.
آنچه که من امروز به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ملت عزیزمان و به مسئولین محترم – بخصوص که بحمداللَّه هم قوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مجریه، هم قوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى قضائیه، یک دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى جدید را آغاز کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و تازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفسند – توصیه میکنم، این است که براى دهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى پیشرفت و عدالت، همه خودشان را آماده کنند. ما احتیاج داریم به جهش در این راه. ما عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماندگى زیاد داریم. با رفتار معمولى نمیشود به نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مطلوب رسید؛ ما به جهش احتیاج داریم. این جهش، ایمان میخواهد، اخلاص میخواهد، هماهنگى میخواهد، همکارى نیروها را با یکدیگر لازم دارد. قواى سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه با هم همکارى بکنند، همدلى کنند، به هم کمک کنند؛ مردم به مسئولین، بخصوص به قوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مجریه که وسط میدان است کمک کنند، همکارى کنند، همراهى کنند، ما بتوانیم راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى نرفته را برویم؛ کارهاى بزرگى که در انتظار ماست، انجام بدهیم.
بر روى یک نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بخصوص هم تاکید میکنم در میان کارهائى که باید انجام بدهیم و آن نقطه، علم است. چند سالى است که حرکت علمى در کشور آغاز شده است. نخبگان نگذارند این حرکت کند شود یا خداى ناکرده متوقف شود؛ پیش بروید. حوزه و دانشگاه در این مورد مسئولیت سنگینى دارند. استاد و دانشجو همه مسئولیت دارند. راه علم را باید دنبال کنید. اگر ملتى نتواند در میدان علم و پیشرفت علمى و خطشکنىِ علمى پیشرفت کند، کلاهش پس معرکه خواهد ماند.
اگر مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید کسانى آگاهانه، بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پروا در دنیا ظلمِ آشکار میکنند، این به پشتوانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى علمشان هست. علم است که براى آنها ثروت به وجود آورده است، قدرت سیاسى به وجود آورده است، نفوذ در دنیا و در مناطق گوناگون عالم به وجود آورده است. کلید پیشرفت، علم است. نگذارید حرکت علمى متوقف بشود.
یک نکته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دیگر هم عرض بکنم. امسال ما اعلام کردیم سال اصلاح الگوى مصرف؛ همه هم استقبال کردند؛ مسئولین استقبال کردند، مردم – هر کدام صدایشان به ما رسید – استقبال کردند، متخصصین و نخبگان و افراد مطلع در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى اجتماعى و اقتصادى استقبال کردند، گفتند عجب شعار درستى است، شعار خوبى است؛ خوب، چه شد؟ سه چهار ماه متأسفانه کشور دنبال همین هیجانهاى کاذب، در این زمینه وقت را از دست داد. ما الان در پایان نیمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى اول سال قرار داریم. البته اصلاح الگوى مصرف مخصوص یک سال نیست؛ سالها طول میکشد. من ایام عید هم این را گفتم؛ شاید ده سال طول بکشد که انسان بخواهد این کار را بکند؛ اما باید شروع کنیم. مسئولین باید در این زمینه تلاش کنند، کار کنند، همکارى کنند، دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، افراد مطلع، حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى علمیه، هر کدام نقشى دارند؛ ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه این نقش را ایفاء کنند و بتوانیم به کمک الهى، با همت دولت محترم که در این زمینه باید پیشتاز باشد و پیشرو باشد و با کمک مردم، این کار را پیش ببریم.
بسم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللَّه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الرّحیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
انّا اعطیناک الکوثر. فصلّ لربّک و انحر. انّ شانئک هو الابتر.(۴)
والسّلام علیکم و رحمهاللَّه و برکاته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

۱) صحیفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى سجادیه، دعاى ۴۵
۲) نور: ۱۲
۳) عصر: ۱ – ۳
۴) کوثر: ۱ – ۳