بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهورى
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
امروز براى ملت ما و آیندهى ما، انشاءاللَّه روز مبارکى است. این جلسه هم، جلسهى بسیار پروزن و محترمى است. از خداوند متعال متضرعانه درخواست میکنیم که ملت ایران را در این مقطع جدید، در این دورهى جدید مدیریت کشور که از امروز آغاز میشود، مشمول برکات خود و رحمت خود قرار بدهد.
بیانات رئیس جمهور محترممان، بیانات متین و درست و بجائى است. انتظار هم همین است که سرفصلهائى که بیان کردند، در چهار سال آینده انشاءاللَّه مورد اهتمام قرار بگیرد.
مسئلهى حضور مردم و انتخابات در نظام جمهورى اسلامى با این شکل بدیع و تازهاى که در دنیا عرضه میشود، مسئلهى بسیار مهمى است؛ جا دارد دربارهى آن بیشتر تأمل شود، حرف زده شود، بحث شود. مسئله، مسئلهى مردمسالارى دینى است؛ یعنى حضور یکپارچهى مردم، رقابت جدى، فعالیت و تلاش حقیقى مردمى، در کنار معیارهاى اسلامى و معیارهاى الهى. این ترکیب شگفتآور همان چیزى است که بشریت محتاج آن است؛ تشنهى آن است.
ما در کشور خودمان قبل از پیروزى انقلاب هیچ حظى از حضور مردم در عرصههاى تصمیمگیرى نداشتیم. حکمرانانى بودند که به پشتوانهى زور و قدرت سلاح بر مردم مسلط میشدند و حکمرانىِ همراه با زور و فشار را بر مردم تحمیل میکردند؛ بعد هم که میرفتند، این امانت عظیم الهى – یعنى حاکمیت و ولایت بر مردم – را مثل یک مال شخصى به ارث میگذاشتند و فرزندانشان از آنها ارث میبردند. مردم هیچ نقشى نداشتند. همین کسانى که امروز در دنیا دم از مردمسالارى و دموکراسى و حقوق بشر و این حرفها میزنند، همینها با آن رژیم جبار و خودکامه و با آن شیوهى غلط و غیر انسانىِ حکومت، همکارى میکردند؛ از آنها پشتیبانى میکردند. در آن کشورهائى هم که حضور مردم – لااقل در مقام ادعا – تأثیرگذارِ در حکومت بود، ارزشهاى معنوى غائب از صحنه بودند.
آنچه که جمهورى اسلامى را به عنوان یک پدیدهى بدیع ممتاز میکند، همین است که: حضور مردم و انتساب به معنویات و به حکم الهى و خشوعِ در مقابل پروردگار. این دو یک حقیقت واحدى را تشکیل دادهاند. این بحث که در نظام اسلامى، جمهوریت مقدم است یا اسلامیت مقدم است، یک بحث بىمعنى و انحرافى است. اسلامیت و جمهوریت دو عنصر جدا نیستند که به یکدیگر وصل شده باشند و یک حقیقت را به وجود آورده باشند؛ در دل اسلامیت، جمهوریت هست. در دل اتکاء به حکم الهى، تکیهى به مردم و احترام به خواست و رأى مردم هست. جمهورى اسلامى یک حقیقت واحد است که هدیهى انقلاب اسلامى به ملت ایران است. این، آن چیزى است که در این سى سال، امتحان کارآمدىِ خود را به بهترین وجهى داده است.
آن کسانى که مدعى دموکراسى هستند، باید پاسخ بدهند که دموکراسى حقیقى در مجموعهى حکومتهاى آنها چقدر است. آیا این میل مردمى، این جاذبهى ایمانىاى که در دل ملت ایران موج میزند و آنها را به عنوان یک انجام وظیفه به پاى صندوق رأى میکشاند، در آنجا کجاست؟ در کجاى این دموکراسىها این را میشود دید؟ این شیوهى بدیع حکومت، هدیهى اسلام به ماست؛ در کنار این حقیقت، این را باید توجه کرد که ظرفیت جمهورى اسلامى و نظامى که بر این پایه استوار است، چه ظرفیت عظیمى است.
سى سال از عمر انقلاب میگذرد. در این مدت، سى بار تقریباً انتخابات انجام گرفته است. از مدیریتهاى اجرائى کشور تا مسئولان تقنینى کشور، تا مدیران شهرى کشور، مشمول این انتخابات شدهاند. اصل نظام اسلامى با رأى مردم، قانون اساسى با رأى مردم، مدیریتهاى اساسى کشور با رأى مردم تعیین شدهاند. ظرفیت این نظام، نظامى که برخاستهى از این حقیقت است، بسیار والا و فراتر از آن چیزى است که دیگران از بیرون صحنه نگاه میکنند و تحلیل میکنند و دربارهى این نظام سخن میگویند. با قطع نظر از حرفهاى مغرضانه، حتّى آنچه که از روى غرض هم ادا نمیشود، غالباً ناشى از عدم فهم حقیقت جمهورى اسلامى است. این ظرفیت عظیم در نظام اسلامى وجود داشته است؛ در طول این سى سال که گرایشهاى مختلف، سلائق گوناگون سیاسى در درون این ظرفیت عظیم جایگزین شدند، انتقال قدرت با آرامش، با مهربانى، با احترام انجام گرفته است و قدرت اجرائى در طول این سى سال دست به دست شده است. سلائق مختلفى آمدند؛ بعضى از مدیریتها در بخشى از برهههاى این سى سال زاویههائى با مبانى انقلاب داشتند؛ اما ظرفیت انقلاب توانست اینها را در درون خود قرار بدهد؛ آنها را در کورهى خود ذوب کند؛ هضم کند و انقلاب بر ظرفیت خود، بر تجربهى خود بیفزاید و با قدرت بیشتر راه خود را ادامه بدهد. آن کسانى که میخواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهورى اسلامى ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند. انقلاب راه خود را، مسیر مستقیم خود را با قدرت روزافزون تا امروز ادامه داده است و همهى کسانى که با انگیزههاى مختلف در درون این نظام قرار گرفتهاند، خواسته یا ناخواسته، به توانائىهاى این نظام کمک کردند. به این حقیقت بایستى با دقت نگاه کرد؛ این ظرفیت عظیم، ناشى از همین جمهوریت و اسلامیت است؛ از همین مردمسالارى دینى و اسلامى است؛ این است که این ظرفیت عظیم را به وجود آورده است. و راز ماندگارى و مصونیت و آسیبناپذیرى جمهورى اسلامى هم این است و این را جمهورى اسلامى در ذات خود دارد و انشاءاللَّه آن را همواره حفظ خواهد کرد.
انتخابات امسال ما انتخابات بسیار مهمى بود. این انتخابات پیام داشت؛ هم پیام داشت، هم تجربههائى در درون این انتخابات وجود داشت و هم وسیلهى امتحانى شد؛ ماها را به آزمایش کشید؛ به ما محک زد. این انتخابات به نظر من یک انتخابات بسیار مبارک بود. اولاً پیامهاى این انتخابات، پیامهاى بسیار مهمى بود.
اولین پیام این انتخابات این بود که جمهورى اسلامى با گذشت سى سال، قدرت به صحنه آوردن و بسیج ملى را در حدى دارد که نصابهاى متعارف جهانى را رد کرده است و از همهى اینها عبور کرده است. بعضىها در طول این سالها انتظار داشتند که نظام اسلامى با گذشت زمان کهنه بشود، از چشم مردم بیفتد و قدرت بسیج تودهاى خود را از دست بدهد، این انتخابات نشان داد که نظام اسلامى هر روز که گذشته است، قدرت بسیج تودهاى آن افزایش یافته؛ در جلب اعتماد آحاد ملت موفقتر شده است. این خیلى حقیقت مهمى است. بعضى از قضایاى حاشیهاى، این متنهاى مهم را از نظر دور نگه میدارد. متن حقیقت در این انتخابات این است که انقلاب اسلامى، نظام اسلامى، آنچنان زنده و جذاب و رو به رشد است که با گذشت سه دهه، قدرت به صحنه آوردن مردم را در این حد دارد. یک نصاب هشتاد و پنج درصدى که یک نصاب بىنظیر یا لااقل کمنظیرى است در همهى سطح جهان.
یک پیام دیگر این انتخابات و این حضور عظیم مردمى، وجود اعتماد متقابل میان نظام اسلامى و مردم است. اینکه در این انتخابات، عرصه براى گفتگو کردن، براى ورود افراد با گرایشهاى مختلف، براى به صحنه آوردن و روى دایره ریختن نظرات گوناگون، باز شد. این، نشانهى اعتماد به نفس نظام است و نشانهى این است که نظام اسلامى به مردم خود اعتماد دارد؛ به مردم اعتماد میکند. متقابلاً مردم هم به نظام اعتماد کردند، آمدند آراء خودشان را در صندوقها ریختند. اگر اعتماد به نظام نباشد، این توجه مردمى، این اقبال مردمى، وجود نخواهد داشت. این کسانى که دم از بىاعتمادى مردم میزنند – اگر این سخن از روى غرض نباشد، از روى غفلت است – کدام اعتماد از این بالاتر که مردم مىآیند در عرصهى انتخابات وارد میشوند، به نظامشان، به دولتشان اعتماد میکنند، رأى خود را به آنها میسپارند و منتظر میمانند که نتیجهى این رأىگیرى را از آنها بشنوند؟ این اعتماد بالاى مردم است. این اعتماد به توفیق الهى، به فضل الهى همچنان هست و ما انتظار داریم از مسئولان کشور، از دستاندرکاران بخشهاى مختلف که با رفتار خود همچنان این اعتماد را افزایش بدهند. این سرمایهى اصلى نظام اسلامى است.
یک پیام دیگر هم در این انتخابات بود و آن وجود نشاط و امید در مردم است. این البته در کشور ما و جامعهى ما یک چیز طبیعى است؛ چون اکثریت کشور ما جوان هستند و جوان، مظهر نشاط است؛ مظهر امید است. با امید وارد میدان شدند – امید به آینده اگر نباشد، دل ناامید و افسرده وارد میدان انتخاب نمیشود – حضور مردم، حضور جوانها، نشانهى امیدوارى آنهاست.
تجربههائى هم این انتخابات داشت. یک تجربه براى ملت ما و مسئولان ما بود که من اصرار دارم بر اینکه این تجربه را همهمان جدى بگیریم؛ هم مسئولان جدى بگیرند، هم آحاد مردم جدى بگیرند. و آن تجربه این است که باور کنیم که همیشه امکان ضربه زدن از سوى دشمنان انقلاب و دشمنان ایران اسلامى هست؛ حتّى در بهترین شرائط. همیشه کمین دشمن را در نظر داشته باشیم. غفلت از اینکه ممکن است به حرکت عمومى ملت ایران ضربهاى وارد شود، چیز خطرناکى است. هشیار باشید. این همان توصیهى امیر مؤمنان (سلام اللَّه علیه) است که فرمود: «و من نام لمینم عنه».(۱) در عرصهى زندگى سیاسى دچار خوابآلودگى نشویم؛ در پشت سنگرها خوابمان نبرد. اگر تو خوابت برد، باید بدانى که دشمن ممکن است بیدار باشد. این تحلیل نیست که ما میگوئیم، اطلاع است. دشمنان نظام جمهورى اسلامى سعى کردند، تلاش کردند، شاید بتوانند در فضاى آزادىاى که نظام اسلامى به مردم داده است، براى مردم دغدغه و دردسر درست کنند. سعى کردند، پول خرج کردند، رسانههاى زیادى را به کار انداختند، عوامل بسیارى را بسیج کردند، شاید بتوانند از این وضعیتى که براى ملت ایران یک عید به حساب مىآمد، یک جشن بزرگ ملى به حساب مىآمد، وضعیتى علیه ملت ایران درست کنند؛ تلاش شد. این تجربه بایستى براى ما – همهى ما، همهى آحاد مردم – تجربهى هشداردهندهاى باشد. اگر ما در صحنهى زندگى سیاسى و اجتماعى به همدیگر بدبین باشیم، به چشم دشمن به یکدیگر نگاه کنیم، این فرصت براى دشمنان حقیقى ما پیش خواهد آمد. اگر فکر نکنیم، اگر بصیرت نداشته باشیم، اگر فراموش کنیم که دشمنانى در کمین انقلابند، ضربه خواهیم خورد؛ این براى ما تجربه شد.
ما از اول انقلاب در هیچ انتخاباتى حضور چهل میلیونى، هشتاد و پنج درصدى، نداشتیم. در این انتخابات، اولین بار چنین فرصت بزرگى پیش آمد؛ اما در همین فرصت بزرگ، در همین شادى بزرگ، دستهائى به کار افتادند براى اینکه ضربهاى به ملت ایران بزنند. باید بیدار بود. این بیدارى فقط در زبان نیست؛ آحاد ملت، گرایشهاى مختلف سیاسى، دلبستگان به کشور، دلبستگان به نظام اسلامى، همه، همه، بایستى به معناى واقعى کلمه بیدار باشند؛ فریب نخورند.
دستهائى از مدتها پیش در کار بودند، مقدماتى فراهم میکردند که بتوانند از مقطع انتخابات علیه ملت ایران استفادهاى بکنند. خوشبختانه ملت ایران هوشیار بود و هوشیار است. فضا را غبارآلود کردند، دهانها را قدرى تلخ کردند؛ اما نتوانستند آن کارى را که میخواهند، انجام بدهند. این هوشیارى شما ملت بود. این تجربهى ما بود که بدانیم دشمن ما کمین کرده است.
دشمنان ما هم از این انتخابات به نظر من یک تجربهاى اندوختهاند، و اگر نیندوختند، باید بیندوزند. و آن این است که: دشمن بداند با چه حقیقتى روبهرو است؛ در فهم نظام اسلامى و انقلاب اسلامى دچار اشتباه نشوند؛ خیال نکنند انقلاب اسلامى و نظام اسلامى را با اینجور کارهاى پیش پا افتاده میتوان به زانو درآورد. نظام اسلامى زنده است. خیال نکنند با یک تقلید مغلوط از حضور عظیم مردمى در انقلاب سال ۱۳۵۷، یک کاریکاتور از آن انقلاب، میتوانند به عظمت انقلاب و نظام اسلامى ضربه بزنند. این تجربه براى دشمن باید پیش آمده باشد. اشتباه نکنند؛ نظام اسلامى با این حرفها شکست نخواهد خورد.
عظمت این انقلاب و عظمت این نظام و ریشهدارى نظام جمهورى اسلامى در حوادث این یکى دو ماه اخیر، بیشتر براى دشمنان جمهورى اسلامى آشکار شد. این ملت، ملت با ایمانى است؛ ملت هوشیارى است؛ ملت بااستعدادى است. با مسجد ضرار نمیشود این ملت را شکست داد. ما در تاریخ خودمان نمونههائى را از این داریم: «و الّذین اتّخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب اللَّه و رسوله».(۲) با تقلید از رهبر عزیز و عظیمالشأن انقلاب، امام بزرگوار ما، که از دل، از جان، با همهى وجود غرق در قرآن بود، نمیشود این مردم را فریب داد. این مردم دلشان به ایمان روشن است؛ این مردم آگاهند؛ جوانهاى ما آگاهند. این تجربهاى است براى دشمن.
امتحانهائى هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛ نمرهى قبولى گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمى بود که آنها را سرافراز کرد. بسیارى از آحاد مردم، از جریانهاى سیاسى، طبق وظیفهشان عمل کردند. بعضى از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضىها را مردود کرد. برخى از جوانان ما که با صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه میشوند، به رغم هوشیارىهایشان، در مواردى اشتباه کردند. بسیارى از جوانان این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستى کردند. به کسى اعتقاد پیدا کردند، به او رأى دادند؛ یا آن کس رأى آورد یا نیاورد. ملاک این نیست. ملاک این است که انسان عقیدهاى پیدا کند، هوشیارانه، از روى احساس وظیفه، احساس تکلیف، وارد میدان این عمل سیاسى و حرکت سیاسى بشود. بعد هم همه تسلیم قانون باشند. اکثر قاطع ملت ما – از جوانها، از نخبگان، از تودهى عظیم مردم – در این ردیف قرار گرفتهاند و در این امتحان مقبول شدهاند. یک عده هم البته فریب خوردند.
یک امتحان هم براى مسئولان کشور است. قدر این نعمت را بدانند. رئیس جمهور محترم و منتخب ما که با آراء بالا، با یک نصاب بىنظیر به این مسئولیت بزرگ از سوى مردم گذاشته شدند و گماشته شدند، قدر این نعمت را بدانند؛ شکر بگزارند. همکاران ایشان در دولت آینده قدر بدانند؛ قدر اسلام را، قدر ایمان را، قدر این فروغى که دلهاى این مردم را روشن کرده است و آنها را به این صحنه کشانده است. قدردانى از عظمت این انقلاب اقتضاء میکند که مسئولان کشور همهى توان خود را، همهى تلاش خود را براى خدمت به مردم و براى پیشرفت به سمت اهداف انقلاب به کار بگیرند.
این سرفصلهائى که رئیس جمهور محترم و عزیزمان بیان کردند، سرفصلهاى خوبى است. با برنامهریزى بایستى اینها پیش برود. من به مسئولین کشور و به دولتى که تشکیل خواهد شد، توصیه میکنم برنامهریزى را در کار مورد اهتمام قرار بدهند. برنامهریزى کمک خواهد کرد که مردم بتوانند به آنچه که در پیش روى آنهاست، اعتماد کنند؛ بتوانند در مورد پیشرفت کشور قضاوت کنند. تکیهى بر برنامه، تکیهى بر قانون، همکارى قواى سهگانه با یکدیگر، جزو وظائف اصلى است و جزو عناصر شکرگزارى است؛ جزو اجزاء آن شکر عظیمى است که بر عهدهى همهى ماست. خداى متعال را باید شاکر باشیم.
خداى متعال این فرصتها را پیش مىآورد؛ این نعمتهاى بزرگ را به ما میبخشد. این شکر فقط در زبان نیست. در عمل مسئولان، شکر عبارت است از عمل به وظائفى و مسئولیتهائى که بر دوش آنهاست. لوازمى که این مسئولیتها دارد، هماهنگى بین قواى سه گانه؛ مجلس به دولت کمک کند؛ دولت با مجلس همکارى کند؛ قوهى قضائیه در جایگاه ویژهى خود به دولت و مجلس کمک کند؛ قوا در کنار هم باشند. این جمعیت عظیمى که در انتخابات حضور پیدا کردند، دولت متعلق به همهى آنهاست، رئیس جمهور متعلق به همهى آنهاست. این را بایستى در عمل، در برنامهریزىها حتماً مورد توجه قرار بدهند.
البته در کنار علاقهمندان به رئیس جمهور محترم – که ایشان علاقهمندان زیادى در داخل کشور، حتّى در خارج از کشور دارند – دو دستهى دیگر هم هستند که باید به اینها توجه کرد؛ یعنى حضور آنها را بایستى محاسبه کرد: یک دسته مخالفان عصبانى و زخمخورده هستند. مطمئناً اینها در این دورهى چهارساله، در مقام معارضهى با دولت برخواهند آمد. مخالفت کردند، باز هم مخالفت خواهند کرد. لیکن یک دستهى دیگر هم هستند که اینها جزو نظامند، با رئیس جمهور، با نظام هیچ دشمنىاى ندارند؛ ممکن است منتقد باشند. این منتقدان را بایستى به حساب آورد؛ نظرات آنها را باید شنید؛ آنچه که قابل فهم است، قابل قبول است، آن را پذیرفت. و من امیدوارم که همین جور عمل بشود و انشاءاللَّه خواهد شد.
ملت همه با یکدیگر برادرند. از جملهى کارهائى که باید انجام بگیرد، این است که در این حوادث اخیر عدهاى آسیب دیدند – آسیبهاى مالى، آسیبهاى جانى، احیاناً آسیبهاى آبروئى – مسئولین کشور باید به کمک آنها بشتابند. آسیبدیدگان باید مورد حمایت قرار بگیرند. آسیبزنندگان باید شناسائى بشوند، مورد مؤاخذه قرار بگیرند؛ هر کى باشند.
کشور ما امکانات وسیعى دارد، نیازهاى زیادى دارد، اهداف بلندى هم پیش روى خود دارد. ما امکاناتمان خیلى زیاد است؛ امکانات طبیعى داریم، امکانات معدنى داریم، امکانات فراوان انسانى داریم که از همهى اینها بالاتر است. استعداد انسانى در کشور ما از متوسط جهانى بالاتر است. اینها خیلى سرمایههاى بزرگى است. نیازهایمان هم خیلى زیاد است؛ ما عقبافتادگىهاى مزمن داریم. این عقبافتادگىها باید در همهى زمینهها جبران بشود؛ در زمینهى علمى، در زمینهى فنى، در زمینههاى اجتماعى، در زمینههاى فرهنگى. اینها کار میطلبد؛ تلاش میطلبد. بحمداللَّه دولت و رئیس جمهور محترم اهل تلاشند، مردم هم این را دانستهاند، فهمیدهاند، دیدهاند، لمس کردهاند. رأى بالاى مردم یقیناً یک علتش، همین پرتلاشى و سختکوشى دولت نهم و رئیس جمهور محترم بوده است. این حالت را باید ادامه بدهند. آن امکانات باید این خلأها را پر کند، کارهاى بزرگ باید انجام بگیرد؛ کارهاى ماندگار باید انجام بگیرد. همه هم باید کمک کنند. اگر بخواهیم به آن هدفها برسیم، همه باید کمک کنند؛ سلیقههاى مختلف را کنار بگذارند. وقتى دولتى انتخاب شد و آمد وسط میدان، همه باید به او کمک کنند؛ چه از لحاظ سلیقهى سیاسى با او همراه باشند، نباشند، احیاناً انتقادى به او داشته باشند، نداشته باشند، باید کمک کنند. قوهى مجریه و دستگاه اجرائى کشور بیشترین بار سنگین را بر دوش دارد. باید کمک کرد؛ همه کمک کنند تا بتوانند انشاءاللَّه این بار را به سرمنزل برسانند و خواهند توانست.
یقیناً دعاى بقیهاللَّه (ارواحنا فداه) – که این مجلس و این مراسم بزرگ در آستانهى میلاد با سعادت آن بزرگوار دارد انجام میگیرد و به این مقارنت، دعاى آن بزرگوار مبارک است – انشاءاللَّه شامل حال مسئولین کشور و آحاد ملت ایران خواهد بود و روح مطهر امام و شهداى عزیز و بزرگوار هم انشاءاللَّه در عالم ملکوت، براى ملت ایران دعا خواهند کرد و امیدواریم ارواح طیبهى آنها از همهى ما شاد و راضى باشد.
والسّلام علیکم و رحمهاللَّه و برکاته
۱) نهجالبلاغه، نامهى ۶۲
۲) توبه: ۱۰۷