چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » امام (ره) و انتخابات » اهمیت و نقش مجلس شوراى اسلامى

اهمیت و نقش مجلس شوراى اسلامى

 

maj

 

 

یک مجلس ملى که نه مربوط به سفارت شوروى باشد، نه مربوط به سفارت انگلیس باشد، نه مربوط به سفارت امریکا باشد؛ نه براى منافع او سینه بزند نه براى منافع او. یک همچو مجلسى را به‏وجود مى‏آوریم ان شاءاللّه‏؛ و بعدش که یک همچو مجلسى به‏وجود آمد قهراً اگر یک مطلبى بخواهد در آن، در یک همچ و مجلسى مثلاً دویست نفرى بگذرد ـ دویست تا آدم صالحى که براى مملکت ما دلسوز است، دزد نیست، نمى‏خواهد جیبش را پر بکند، نمى‏خواهد عنوان پیدا بکند، مى‏خواهد که خدمت بکند به این مردم؛ اگر چنانچه یک همچو مجلسى براى ما پیدا شد مصالح مملکت را در نظر مى‏گیرد ـ اگر یک چیزى آوردند بگذرد، یک قراردادى مابین یک دولتى با دولت ما آوردند بگذرد، مى‏برند آنرا آنجا نگاه مى‏کند؛ اول خود دولتِ صالح نظر مى‏کند اگر چنانچه

فاسد باشد ردش مى‏کند. بعد اگر چنانچه او ندانست، نتوانست بفهمد و آورد در مجلس، در مجلس نظر مى‏کنند و مصلحت و مَفْسَده ملت را مى‏خواهند به جا بیاورند درست مى‏کنند. این مصالح مملکت ما یا صددرصد یا صد در نود حاصل خواهد شد. ما یک همچو چیزى مى‏خواهیم.

۲۱/۴/۵۸

اگر مجلس شورا آن طورى که ما بخواهیم ملى و اسلامى باشد ، همه این مطبوعات اصلاح خواهد شد؛ همه این رادیو تلویزیونها اصلاح خواهد شد؛ همه این ادارات تصفیه خواهد شد؛ یعنى ملت باید تصفیه کند به وسیله اشخاصى که مى‏فرستد… ان‏شاءاللّه‏ ما امیدواریم که دیگر لیستى در کار نباشد که یکى لیستى بدهد و شما هم مُلْزَم باشید. بله، لیست بدهد که هدایت کند ملت را به اینکه اینها افراد خوبى هستند.

۱۵/۱۱/۵۸

ملت ایران که بحمداللّه‏ تعالى در عرض یک سال پس از انقلاب داراى جمهورى اسلامى و سرنوشت کشور و رئیس جمهور شدند ، ان‌شاءاللّه‏ با رشد معنوى و آرامش، مجلس شوراى اسلامى را تأسیس خواهند نمود تا خرابیهاى عصر طاغوت، خصوصاً پنجاه سال اخیر را با همت والاى خود جبران نمایند؛ خرابیهاى معنوى و مادى‏اى که با برنامه‏هاى ابرقدرتها خصوصاً امریکا انجام گرفت و ملتهاى مسلمان خصوصاً ملت ایران را تا آستانه سقوط کشاند.

۴/۱۲/۵۸

از آنجا که در آینده نزدیک نمایندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى اجتماع مى‏نمایند امر گروگانها، با نمایندگان مردم است تا نسبت به آزادى گروگانها و امتیازاتى که در قبال آنان باید بگیرند تصمیم گیرند؛ زیرا این مردمند که باید در جریانات سیاسى دخالت داشته باشند.

۲۹/۱۲/۵۸

براى خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شوراى اسلامى است و مى‏خواهد براى ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزى است که تمام قوا باید تبع آن باشند ، شما بخواهید براى اینکه شما وکیل نشده‏اید در کجا، هیاهو کنیدکه انتخابات، انتخابات کذا بوده؛ این حرف خلاف اسلام است.

شکایت اگر هست، شکایت پذیرفته است. و مقاماتى که باید شکایتها را بپذیرند، مى‏پذیرند. اما هیاهو کردن و فریاد زدن و انتقاد بیجا کردن، این برخلاف دستورات اسلام است.

… مجلس تنها مَلْجأیى است که براى یک ملت است. مجلس قوه مجتمع یک ملت است در یک گروه. تمام قواى یک ملت در یک گروه مجتمع است. و مجلس از همه مقاماتى که در یک کشورى هست بالاتر است. بنابراین یک همچو مقامى را نشکنید اینطور؛ ولو نمى‏توانید لکن اصل گفتنش، اصل ذکرش، کار قبیحى است و برخلاف مصلحت است و برخلاف مسلک اسلام است.

۱۹/۲/۵۹

مبارک آن روزى است که ایران از سلطه اجانب مستخلص بشود، و مجلس شوراى اسلامى به وظایف خطیر خود عمل کند، و ایران استقلال پیدا کند و همه دشمنان ایران ذلیل و نابود شوند و مسلمین همه با هم پیوند کنند.

۲۹/۲/۵۹

بحمداللّه‏ افرادى که در مجلس انتخاب شده‏اند به حسب غالب ، اکثریت قاطع، اکثریت اسلامى و متعهد است.

۴/۳/۵۹

قضیه هدایت مسأله‏اى است، قضیه کارشکنى مسأله دیگر ، هدایت باید کرد. مرکز همه قانونها و قدرتها مجلس است. مجلس هدایت مى‏کند همه را و باید بکند.

۷/۳/۵۹

با خواست خداوند متعال و به مبارکى و میمنت در روزى بسیار بزرگ، مجلس شوراى اسلامى افتتاح مى‏شود. روز سیزدهم رجب که روز ولادت با برکت و سعادت بزرگمرد تاریخ و معجزه دهر امیرالمؤمنین على بن ابیطالب ـ‌صلوات اللّه‏ و سلامه علیه‌ مجلس مقدس شوراى اسلامى که اولین مجلس جمهورى اسلامى است و اولین مجلس است که با انتخابات آزاد انجام گرفت، گشایش مى‏یابد. و من امیدوارم که این مجلس به برکت این‌روز مبارک، مجلس عدالت و پیرو اسلام و به نفع مسلمین و کشور اسلامى باشد. سپاس خداوند بزرگ را که در مدتى کوتاه ملت شریف ایران موفق شد که اساس جمهورى اسلامى را با آزادى و آرامش بنیان گذارد؛ و این از برکت اسلام و وحدت کلمه قشرهاى متعهد اسلامى است. اینجانب طلیعه این مجلس مبارکرا به ملت بزرگ ایران و شما نمایندگان محترم تبریک عرض مى‏کنم.

۴۴/۵۹

الآن هم همین قشرهاى بعض از این روشنفکرها مى‏گویند این مجلس، ملّى باشد، سرنوشت کشور؛ چون اسمش توى قانون ، «ملّى» بوده. از اسلام مى‏ترسند. مجلس اسلامى نباشد، شوراى اسلامى نباشد. اینها نه اینکه ملّى‏اش را مى‏خواهند، اسلامى‏اشرا مى‏خواهند نباشد.

۲۹/۴/۵۹

مجلس باید اسلامى باشد. مجلس باید افکارش افکار اسلامى باشد تا ما بتوانیم چه بکنیم. من نمى‏توانم تحمل بکنم که اینقدر ما جوانهایمان از بین بروند براى اینکه ما مسامحه داریم مى‏کنیم.

مسامحه‏ها از کار باید برود، و باید حالا که مجلس تأسیس شد و مجلس رسمیت پیدا کرد، همه امور باید بر نظارت مجلس به روال خودش بگذرد، و با جدیت و با قاطعیت و بدون مسامحه، هر کس خلاف کرد بخواهند او را، و یا اگر خلافى واقعاً کرده، بدهند او را دست دادگاهها و دادگاهها محاکمه‏اش کنند.

۲۹/۴/۵۹

مجلس امروز رسمیت پیدا کرد. با رسمیت مجلس، دیگر باید تمام امور را مجلس اصلاح بکند. یعنى با تمام قدرت، دولتى که تعیین مى‏کند، دولت صد در صد اسلامى داراى قدرت باشد، و کارهایىرا که مى‏کند دولت و همین‏طور کارهایى که در وزارتخانه‏ها مى‏شود، کارهایى که در استانها مى‏شود، همه تحت نظر باشد و مجلس بازخواست کند از اینها. بخواهد اینها را و استیضاح کند ، اگر یکوقت خطا کردند و کار را درست انجام بدهند.

۵/۵/۵۹

باید وقتى که مجلس درست بنا گذاشته شد، عمل تمام این گروههاو مسائلى که دارند و کارهایى را که مى‏کنند انعکاس پیدا کند و طرح بکنند، و مجلس آنها را بخواهد و از آنها بازخواست کند. این منحصر به گنبد و اطراف گنبد نیست، هر جایى که الآن اینها دارند مشغول فعالیت هستند، یک فعالیتهایى مى‏کنند که گاهى برخلاف موازین شرع است. جمهورى اسلامى باید بر وفاق موازین شرعى باشد. الآن از طرف آقاى گلپایگانى، آقازاده‏شان آمده بود اینجا؛ ایشان هم راجع به این مسائل ناراحت هستند. سایر علماى اسلام هم ناراحت هستند در این مسائل.

باید مجلس رسیدگى کند و افرادى که بنایشان براین است که به اسم اسلام یک کارهایى انجام بدهند وبرخلاف اسلام است، به اسم اسلام کارهایى انجام مى‏دهند که موافق با مارکسیست و کمونیست است و به اسلام مربوط نیست، باید مجلس جلوى اینهارا بگیرد. دولتى که حالا انتخاب خواهد شد، باید افرادى باشند که به اسلام عقیده داشته باشند، نه مثل بعضى از اشخاصى که درو زارت کشاورزى بودند و به اسلام اصلاً اعتقاد ندارند اینها، اینها کمونیستهایى هستند که به صورت اسلام بیرون آمدند، اینها باید هیچ وقت داخل در دولت نباشند، هیچ وقت داخل در وزارت کشاورزى نباشند.

در هر صورت مسائلى است که باید دولت طرح بکند و مجلس رسیدگى بکند، و چنانچه چیزى بر خلاف موازین از مردم اخذ شده است برگردانند. و اگر اشخاصى برخلاف اسلام عمل کردند تربیت بشوند و بازخواست بشوند. و من امیدوارم که ان‏شاءاللّه‏ این مجلس که الآن افرادش اکثراً مردم صالحى هستند، و شوراى نگهبان هم از علماى قم هستند یک عده‏اى که و دیگران هستند در آنجا، دراین امور رسیدگى بکنند،و طرحهایى که دولت مى‏دهد، طرحهایى که دولت قبلاً داده است، اینها بیاید در مجلس رسیدگى بشود، هر طرحى که مخالف با اسلام است باید رد بشود.‌… و من امیدوارم که ان‏شاءاللّه‏ وقتى که مجلس بنا شد رسیدگى به این امور بکند من هم پیشنهاد بکنم به آنها که رسیدگى صحیح بکنند، و هر یک از پیشنهادهایى که قبلاً شده و [قوانینى ]که گذشته است در مثلاًو زارتخانه‏ها، اینها بخواهند مطالعه کنند، و شوراى نگهبان هم مواظبت کند که هیچ کلمه‏اى مخالف با اسلام نباشد. ما مى‏خواهیم یک جمهورى اسلامى باشد. ما مى‏خواهیم اسلام باشد.‌… من امیدوارم که همه‏تان موفق باشید در این ماه مبارک رمضان. امیدواریم که از برکات این ماه واز برکات لیله‏القدر محروم نباشیم و نباشید.

۲۱/۵/۵۹

در کجا سراغ دارید که مجلس شوراىِ آنجا مثل مجلس شوراى اسلامى ما باشد؟ در سابق، زمان شاه مخلوع و رضاخان مطرود ، مجلس پر بود از «دوله»ها، «ممالک»ها، «سلطنه»ها، «سلطان»ها ، متمکّنین، اشراف، طرفدارهاى شرق و غرب، نوکرهاى ممالک اجنبى، ولى الآن در مجلس شوراى ما یک چهره پیدا نمى‏کنید که از این طبقه اشراف باشد، از این طبقه بالا باشد، همه از همین مردمند که در بین بازار راه مى‏روند، و از همین جمعیت هستند؛ عده‏اى‏شان از علما و فقها هستند، عده‏اى‏شان از چهره‏هاى متدیّن هستند. مجلس شوراى اسلامى ما الآن در هیچ جا نظیر ندارد ، چنانچه سایر ارگانهاى دولتى ما اینطور است.

۲۱/۵/۵۹

این چهره مجلس اسلامى ماست و اگر از صدر مشروطه ـ الاّ شاید دوره اول‌ تا قبل از این مجلس ملاحظه کنید، اینجا جاى آن وکلا نبود؛ وکلایى که از طبقه اشراف و از طبقه ثروتمند و مرفّه، و حاضر نبودند در یک مجلس چندتایشان با هم جمع بشوند و حاضر نبودند در یک مجلس اینطور مسجدى بنشینند و هر کدام در کاخهاى بلند ـ الاّ بعضیها که آنها هم از سنخ شما بودند ـ زندگى مى‏کردند. امکان نداشت که یک مواجهه‏اى بین منِ طلبه با آن تیپهاى اشرافى و اعیانى و داراى کذا و کذا اتفاق بیفتد؛ فرضاً اینکه گوش بدهند به اینکه یک طلبه با آنها چه مى‏گوید. این از برکات نهضت است، برکات اسلام است که همه نهادهایشان اسلامى و مردمى است. مجلس مردمى این است. پیشتر اسمش را گذاشته بودند «مجلس ملّى». ملت راه داشت در آن مجلس؟ در آن مجلس از ملتها، از خود ملت کسى بود که راه پیدا بکند به آنجا؟ خصوصاً در این دهه‏هاى آخر، یک نفر از شما در آنجا راه نداشت و جاى شما در آنجا نبود اخلاقاً، که عنداللّه‏ نبود، به واسطه علوّ شأن شماو به واسطه اینکه آنها طاغوتى بودند، شما راه نداشتید بر آنجا.

ما امروز مواجهیم با یک چهره‏هاى اسلامى که به غیر از اسلامو به غیر از منافع مملکت خودشان فکر نمى‏کنند. و من امیدوارمکه این مجلس، که مرکب از این طبقه انسانى ملت است، چه آنهایى که مسلم هستند و چه آنهایى که باز برادرهاى ما هستند و از اقلیتها هستند، این چهره‏ها، چهره‏هایى است که مال ملت است، و امروز ملت راه پیدا کرده است به مجلس و دیروز، در گذشته، ملت هیچ خبرى از مجلس نداشت و هیچ عملى نمى‏توانست انجام بدهد. این موجب شکر است در درگاه خدا. همه تشکر کنیم از یک همچو نعمتى که نصیب ما شده است.

و این تنها مجلس نیست که تحول پیدا کرده است از طاغوت به اسلامیت و انسانیت، سایر نهادهاى دولتى هم، چه قواى مسلّحه و چه سایرین از قبیل وزرا و امثال اینها، آنها هم همین طور هستند.

الآن ملت ما مى‏تواند ادعا کند که ما در همه امور ناظریم. من خیلى از مجالس را یاد دارم و در بعضى از مجالس هم رفتم به عنوان تماشاچى. یک دانه از امثال شما در مجلس نبود، الاّ مثلاً، مثل زمانى که مرحوم مدرّس آنجا بود یا در آن اول که ما آنجا را دیگر ندیدیم؛ آن دوره‏هاى اول [را. در ]دوره اول بودند از اشخاصى که نظیر شما بودند. آن چیزى که مى‏خواهم عرض کنم این است که حیف است که چهره نورانى مجلس در آن، یک چیزهایى واقع بشود که مخالف زىّ شما آقایان است.

۲۵/۵/۵۹

من به ملت ایران تبریک مى‏گویم که در این زمان، نه قوّه مقنّنه یک قوّه‏اى است که لیستش را داده باشند و تعیین کرده باشد کسى آنها را ، خود آنها منتخب از طرف ملت هستند و ملت بدون اینکه کسى تحمیل به آنها بکند، اینها را تعیین کرده است و هر کدام هم که ناصالح بودند، خود مجلس کنار گذاشته است. بنابراین، قوّه مقنّنه ما قوّه‏اى است که صالح است و اکثر افرادش، افراد متعهد هستند و همه‏شان از همین جمعیت ملت هستند و از آن کاخ‏نشینهانیستند.

۴/۱۱/۵۹

ما نباید حالا که گرفتار هستیم باز به پیروزى هم نرسیده‏ایم، نباید این مردم را سستشان بکنیم. ـ بیاییم ـ مجلس را از این [طرف] هِى اشکال بکنیم. آن قدر خوبى که در این مجلس هست از اوّلى که مجلس در این مملکت پیدا شده تا حالا، یک همچو مجلسى با این افرادى که در آن هست، من نمى‏گویم توى مجلس هم فرد غیرصالح نیست، ممکن است باشد، اما صُلَحا هستند اینها. این مجلس را باید حفظش کرد، و مردم را از این دلسرد نکرد. هِى هر روز راجع به مجلس یک چیزى نوشت.

۲۷/۱۱/۵۹

مجلس هم یکى از چیزهایى است که در جمهورى اسلامى هست، و در نظام شاهنشاهى مشروطه به‏اصطلاح هم بود.

مجلسهاى سابق را شما یک مقداریش را دیده‏اید؛ و من هم خیلیش را دیده‏ام. آیا مجلس سابق و رؤساى مجلس سابق مثل مجلس حالاست ومثل رئیس مجلسِ حالاست؟! آیا وضع مجلسو وضع افرادى که در مجلس هستند و شخصیتهاى مردمى که الآن در مجلس هست و شخصیتهاى طاغوتى که در مجلس سابق بود یک طور است و [به ]همان طاغوتها ملت ایران رأى داده‏اند و آورده‏اند به یک مقامى رسانده‏اند، و آنها هم مشغول همان کارهایى هستند و جعل همان قوانینى هستند که در زمان شاه سابق بود؟! مجلس جمهورى اسلامى عین مجلس رژیم شاهنشاهى است با عوض کردن یک کلمه؟! به جاى اینکه بگویند مجلس شوراى ملى شاهنشاهى آریامهرى، ما اسمش را گذاشته‏ایم مجلس شوراى اسلامى، جمهورى اسلامى؟! مطلب این طورى است در نظر ملت؟! یا این کسى که قلمش را دست گرفته و آن کنار نشسته و چون ضرر برده است از جمهورى اسلامى، مى‏خواهد همان سلطنت شاهنشاهى باشد یا شبیه آن تا بتواند این هم استفاده‏هایى که آنها مى‏کردند و رفقاى آن عصرش مى‏کردند حالا بکنند؟ ملت ما همه‏شان جمع شده‏اند با هم رژیم شاهنشاهى را از بین بردند، و یک رژیم شاهنشاهى دیگر درست کردند؟! این اهانت به یک ملت نیست؟ اینکه با آراء ملت [درست] شده است.

رئیس جمهورش با آراء ملت شده است. مجلس شورایش به آراء ملت شده است. وزرایش با آراء ملت شده است. آیا ملت ما همه سرشان همین درد مى‏کرد که یک جوانهایى را بدهند و یک معلولین و مجروحین را به جا بگذارند، و یک رژیم شاهنشاهى را به یک رژیم شاهنشاهى تبدیل کنند؟! آیا ملت ما این طور هستندکه خودشان با دست خودشان جوانهایشان را، خونشان را بدهند و رژیم شاهنشاهى را با یک اسم دیگرى برپا کنند؟! مسأله این طورى است که این آقایان مى‏نشینند و کاغذ و قلم را ضایع مى‏کنند، و خودشان را هم مُفْتَضح مى‏کنند! آیا رئیس مجلس امروز ما مثل رؤساى مجلس سابق است؟! حتى آن رؤساى مجلسى که خیلى هم به قول خودشان ملى بودند، لکن از اشراف بودند و از طبقاتى بودند که داراى زندگیهاى کذا و کذا و نوکرها و اوضاع طاغوتى عظیم. آیا مسأله این طورى است که اینها مى‏گویند؟!

۶/۳/۶۰

من تکرار مى‏کنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت.

مجلس اگر رأى داد و شوراى نگهبان هم آن رأى را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمى‏گویم رأى خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأى خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شوراى نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمى، تحت تعقیب مفسد فى‏الارض باید قرار بگیرد. این مجلس ما حصل خون یک جمعیتى است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصاره زحمتهاى طاقت‏فرساى این ملت مسلمان بوده است؛ این مجلس فراهم آمده از «اللّه‏ اکبر»هاى مردم است؛ اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از «اللّه‏ اکبر» مردم قدمى برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسى خواهد بود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اینکه ملاحظه از احدى و از مقامى بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و رد و بدل و انتقاد صحیح، بدون جار و جنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند.

کسى که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آنکه موافق است موافقت خودش را بدون جار و جنجال بگوید. و بعد هم رأى بگیرند. وقتى رأى گرفتند، اگر اکثریت رأى داد، و بعد هم برده شد پیش شوراى نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رأى را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسى ندانستند ، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادى غضب ، از مبادى فاسد، بیرون مى‏آید. باید سرتسلیم به مجلس، یعنى سر‌تسلیم به اسلام وقتى مخالف اسلام نیست، سر تسلیم به اسلام فرود آورد. روشهاى غیر اسلامى را، اگر هم در باطن ـ خداى نخواسته ـ دارند، نباید دیگر اظهار بکنند و نباید اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوش کنند. این یک مسأله‏اى است اساسى، و باید همه توجه داشته باشند. به مجرد اینکه یک مطلبى برخلاف رأى یک نفر است، نباید بگوید مجلس درست نیست. این خودشرا اصلاح کند. این خودش درست نیست. نباید بگوید شوراى نگهبان درست نیست. این خودش درست نیست. باید خودش را اصلاح بکند. و این گرفتارى هست براى ملت ما.

و من امیدوارم که مجلس یک مجلس اسلامى، مجلس عبادت باشد؛ نه مجلسى که ـ‌خداى نخواسته ـ معصیت در آن واقع بشودو به دیگران اهانت کنند؛ به کسى بد بگویند. اینها خلاف اسلام است. و نباید بشود.

۱/۴/۶۰

توجه بکنید این مجلس یک مجلسى است که در مقابل این امور انحرافى ایستاده است. این مجلس در دست هیچ حزبى نیست؛ در دست هیچ گروهى نیست؛ اکثریت این مجلس اشخاص مستقلى هستند که خودشان فکر مى‏کنند و خودشان عمل مى‏کنند؛ آنها انحرافات را [مى‏بینند]، و رضاى خدا را در نظر مى‏گیرند و با رضاى خدا مى‏خواهند راه را به آخر برسانند.

۱۹/۷/۶۰

[بسمه تعالى، محضر شریف حضرت آیت اللّه‏ العظمى امام خمینى‌ مدظلّه العالى چنانکه خاطر مبارک مستحضر است قسمتى از قوانین که در مجلس شوراى اسلامى به تصویب مى‏رسد به لحاظ تنظیمات کلى امور و ضرورت حفظ مصالح یا دفع مفاسدى که بر حسب احکام ثانویه به طور موقت باید اجرا شود و در متن واقع مربوط به اجراى احکام و سیاستهاى اسلام، و جهاتى است که شارع مقدس راضى به ترک آنها نمى‏باشد و در رابطه با این‏گونه قوانین به اِعمال ولایتو تنفیذ مقام رهبرى که طبق قانون اساسى هم قواى سه‏گانه را تحت نظر دارند، احتیاج پیدا مى‏شود. علیهذا تقاضا دارد مجلس شوراى اسلامى را در این موضوع مساعدت و ارشاد فرمایید.

رئیس مجلس شوراى اسلامى اکبر هاشمى‏رفسنجانى] بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم آنچه در حفظ نظام جمهورى اسلامى دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام مى‏شود و آنچه ضرورت دارد که ترک آن یا فعل آن مستلزم فساد است و آنچه فعل یا ترک آن مستلزم حَرَج است پس از تشخیص موضوع به وسیله اکثریت وکلاى مجلس شوراى اسلامى، با تصریح به موقت بودن آن مادام که موضوع محقق است، و پس از رفع موضوع خود به خود لغ و مى‏شود، مجازند در تصویب و اجراى آن؛ و باید تصریح شود که هر یک از متصدیان اجرا از حدود مقرر تجاوز نمود مجرم شناخته مى‏شود و تعقیب قانونى و تعزیر شرعى مى‏شود.

۱۷/۶/۶۱

ان‏شاءاللّه‏، دولت و مجلس آنچه که مصلحت جامعه است در نظر بگیرند و کارى کنند این مستمندانى که در طول تاریخ محروم بوده‏اند را نجات دهند.

۶/۹/۶۱

امروز مجلس و دولت از ارگانهایى است که ما باید حفظ‏شان کنیم.

باید کوشش کنیم در اینکه این دولت محفوظ بماند…‌. من اعلام مى‏کنم به همه ملت که امروز مخالفت با دولت، مخالفت با مجلس، مخالفت با جمهورى اسلامى، مخالفت با ارگانهایى که در جمهورى اسلامى است، مخالفت با اسلام است و موجب تباهى این کشور و این ملت خواهد شد… به مجرد اینکه در ذایقه یکى یک مطلبى درست نیست، فوراً هجوم نکنند و [اینکه ]کارشکنى بکنند و ـ عرض بکنم‌ تضعیف بکنند دولت را. و همین‏طور راجع به مجلس، که مجلس در رأس همه امور واقع است، باید تأیید بکند ملت و هیچ‏وقت اینطور نباشد که تضعیف بکند.

۴/۱۱/۶۱

من در این مسأله هیچ شکى ندارم که این مجلس بهترینِ مجالسى است که در همه دنیا هست و بهترینِ مجالسى است که از صدر مشروطیت تا حالا بوده است. من از همه شما بیشتر، زمانهاى سابق را ادراک کرده‏ام. من از زمان قاجار و تا حالا مجالس را دیده‏ام و کیفیت اینکه مردم چه جور انتخاب کردند و چقدر دخالت داشتند مردم، و افرادى که در مجلس آمدند چطور بودند،و این سنوات آخر را که همه آقایان مى‏بینند و دیده‏اند. در تمام طول مشروطیت، این مجلس به این ترتیب که تمام افرادش تقریباً متدین و معتقد به اینکه باید اسلام حکومت کند، در تمام دوره‏ها نبوده است این. و در انتخاباتى که من از بچگى انتخابات را در حدود خودمان و بعد هم که از جاهاى دیگر هى شنیده شده است، انتخابات هیچگاه به طور کلى در دست مردم نبوده است.

یک مدت زیادى به دست متنفذین منطقه، مناطق، خانها و مالکین بزرگ و اینها بوده است، و در آن وقتى که دیگر آن بساط آنها ، قدرتهایشان از بین رفت، دربست در دست حکومت وقت بوده.

اگر در تهران مثلاً یکى دو نفر، چند نفر که انتخاب مى‏شدند ، انتخاب مردم بود و باقى‏اش نبود ـ براى اینکه تهران فرض کنید جایى بود که خیلى نمى‏شد فشار بیاورند ـ اما جاهاى دیگر مسأله ، مسأله مردم در کار نبود، یعنى شوراى ملى، ما در هیچ وقت نداشتیم. اگر چند نفر هم ملى در آنها بوده است، لکن مجلس همچو مجلسى نبود که یک شوراى ملى باشد. و ما امروز داریم یک شوراى اسلامى و ملى به حسب آن بعد صحیحش مشاهده مى‏کنیم.

۱۰/۱۱/۶۱

مجلسمان را شما ملاحظه کنید، بسیارى از آنها را من از نزدیک مى‏شناسم؛ یعنى سابقه طولانى دارند، مثل رئیس مجلس و بسیارى از آقایان دیگر، و آنها را با تعهد و تعهد به اسلام و خدمتگزارى و هرچه توان دارند، آنها را مى‏شناسم. و در این طول مدتى که مجلس برپاست مى‏دانم که همه اینها خدمتگزارند؛ در بین آنها من نمى‏توانم یکى را پیدا کنم که بتوانم بگویم که این ، تعهد به اسلام ندارد. البته اختلاف سلیقه، اختلاف دید، اختلاف اجتهاد در هر قشرى هست، در علما هم هست، در مجتهدین هم هست، در شما آقایان هم هست که اختلاف سلیقه دارید، اختلاف دید دارید، لکن همه مشترک‏اند در اینکه خدمتگزارند و همه مى‏خواهند خدمتگزار باشند. و در بین آنها من حتى یک نفر را نمى‏توانم بگویم که این یک نفر به اسلام خیلى علاقه ندارد ، همه‏شان علاقه‏مندند با اختلاف سلیقه‏اى که دارند.

۲۰/۱۱/۶۱

[… مستحضر هستید به‌لحاظ محرومیت اکثر خانواده‏ها از سرپناهو مسکن با استفاده از عناوین ثانویه قانون اراضى شهرى پس از مصوبه شوراى انقلاب اسلامى در خصوص لغو مالکیت اراضى موات شهرى به تصویب مجلس شوراى اسلامى و شوراى محترم نگهبان رسید که طبق آن اراضى موات شهرى که از لحاظ مقدار قابل توجه نیستند در اختیار وزارت مسکن و شهرسازى قرار مى‏گیرد و زمینهاى بایر شهرى براى رفع نیاز مسکن مردم از حد‌نصاب معینى بالاتر فقط قابل فروش به دولت و شهردارى است و وزارت مسکن و شهرسازى اینگونه اراضى را در حد نیاز طبق قانون به قیمت منطقه‏اى خریدارى و به خانواده‏هاى بى‏مسکن یا براى مصارف عمومى واگذار مى‏نماید.

ضمناً طبق قانون مذکور کلیه وزارتخانه‏ها و بانکها و کلیه مؤسساتى که مشمول حکم مستلزم ذکر نام آنهاست و بنیادها ـ‌بنیاد مستضعفان‌ بنیاد مسکن و… زمینهاى مازاد بر نیاز تأسیساتو ادارى خود را بایستى به وزارت مسکن تحویل دهند تا به مصارف عمومى و تأمین مسکن مردم برسد. لکن اولاً اکثر ارگانهاو یا بانکها و بنیادها على‏رغم بخشنامه‏هاى مکرر نخست وزیرى از تحویل اراضى خوددارى مى‏نمایند؛ ثانیاً برخى از روحانیون و ارگانها نسبت به تملک اراضى مذکور براى واگذارى به مردم جهت احداث مسکن برداشتهاى متفاوت داشته و در شرعى بودن آن تردید مى‏نمایند و در نتیجه اجراى قانون مذکور دچار مشکلات فراوان شده و امکان تعطیل اجراى آن که نتایج وخیمى در وضع زمین و مسکن و اقتصاد خواهد داشت وجود دارد. مستدعى است در این خصوص راهنمایى و ارشاد فرمایند… محمد شهاب گنابادى] بسمه تعالى آنچه را مجلس شوراى اسلامى تصویب نموده و به تأیید شوراى نگهبان رسیده، هم شرعى است و هم قانونى مى‏باشد.

۲۲/۱۱/۶۱

مجلس محترم شوراى اسلامى که در رأس همه نهادهاست، در عین حال که از اشخاص عالِم و متفکر و تحصیلکرده برخوردار است، خوب است در موارد لزوم از دوستان متعهد و صاحبنظر خود در کمیسیونها دعوت کنند که با برخورد نظرها و افکار، کارها سریعتر و محکمتر انجام گیرد. و از کارشناسان متعهد و متدین در تشخیص موضوعات براى احکام ثانویه اسلام نظر خواهى شودکه کارها به نحو شایسته انجام گیرد. و این نکته نیز لازم است که تذکر داده شود که رد احکام ثانویه پس از تشخیص موضوع بهو سیله عرف کارشناس، با ردّ احکام اولیه فرقى ندارد، چون هر د و احکام اللّه‏ مى‏باشند. و نیز احکام ثانویه ربطى به اعمال ولایت فقیه ندارد و پس از رأى مجلس و انفاذ شوراى نگهبان، هیچ مقامى حق ردّ آن را ندارد، و دولت در اجراى آن باید بدون هیچ ملاحظه‏اى اقدام کند. و با تشخیص دو سوم مجلس شوراى اسلامى که مجتمعى از علماى اعلام و مجتهدان و متفکران و متعهدان به اسلام هستند، در موضوعات عرفیه که تشخیص آن با عرف است، با مشورت از کارشناسان، حجت شرعى است که مخالفت با آن بدون حجت قویتر خلاف طریقه عقلاست. چنانچه تغییر احکام اولیه، با شک در موضوع و عدم احراز آن با طریقه عقلا مخالف است.

۱۴/۳/۶۲

مطالبى که باید عرض کنم و شاید کراراً عرض کرده‏ام، مسأله مجلس است و اهمیت مجلس. همان طورى که من کراراً عرض کرده‏ام که دانشگاه و فیضیه، اینها اگر اصلاح بشود کشور اصلاح مى‏شود، و همه کارهایى که در رژیمهاى منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهیهایى که انحراف داشته‏اند صورت گرفته است.

راجع به مجلس هم باید عرض بکنم که در کشورى که مثل کشور ایران بحمداللّه‏ الآن یک جمهورى اسلامى‏به تمام معنا هستو در صدد اسلامى‏کردن همه امور هست، مجلس مثل، همان طورى که صنایع مادر ما داریم، مجلس هم اینطور است که اگر مجلس یک مجلس اسلامى‏که با انتخابات صحیح انجام بگیرد، و اشخاصى که انتخاب مى‏شوند واقعاً منتخب ملت باشند، تمام کارهاى کشور با دست مجلسیها اصلاح مى‏شود. تمام کارهایى که از بعد از مشروطه انجام گرفت، و انحرافاتى که بتدریج پیدا شد تا زمان رژیم پهلوى که به اوج خودش رسید، یکى از عمال بزرگ که باید بگوییم که مادر عمال بود مجلس بود. مشروطه را منحرف کردند، مجلس را مجلس قلدرى کردند، ملت را از اینکه رأى بدهند محروم کردند و این مال این دوره سابق قبل از این دوره نیست، بلکه به طور قطع اکثر دوره‏ها اینطور بود، منتها یک دفعه تعیین وکلا با خانها بود و آن اشخاصى که نفوذ داشتند در کشور ، در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند، و اگر دخالت داشتند چشمو گوش بسته بودند. رعیتها را جمع مى‏کردند و مى‏آوردند پاى صندوق، و به آن طورى که به آنها دستور داده بودند رأى مى‏دادند بدون اینکه بفهمند چه دارند مى‏کنند، رأى چى هست و چه کار دارند انجام مى‏دهند. فقط همان خان مى‏دانست که براى منفعت اوو براى منفعت دولتها اینها دارند رأى مى‏دهند، و اصلاً کارى به اینکه کشور به کجا برسد در کار نبود، کارى به این کار نداشتند.

بعد هم که زمان رضاخان پیش آمد و ما بعد رضاخان که اکثراً مى‏دانید، و همه هم در آخر، در این دوره‏هاى آخر مى‏دانید که آن بلاهایى که به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. یعنى عده‏اى را اینها خودشان لیست مى‏دادند، و به طورى که محمدرضا اقرار کرد ـ‌منتها مى‏گفت زمان قبل، مقصودش زمان پدرش بود ـ لیست را از سفارتخانه مى‏آوردند که اینها باید تعیین بشوند. بعد از زمان ایشان هم بدتر از آن وقت بود، وکلاى ما را باید امریکا یا قبل از ا و انگلستان تعیین کند، و مردم و دولت ایران و هیچ کس هیچ نظرى در این باب نداشت. وکلا با دستور آنها، با اسم و رسم تعیین مى‏شد مگر بعضیها که در تهران نمى‏شد که غیر او بشود که یک اقلیت بسیار نادر بود، البته بتدریج اینطور شد تا زمان اینها که به اوج خودش رسید، تمام بدبختیها در حکومت از مجلس سرچشمه گرفت. هر کارى مى‏خواستند انجام بدهند، هر امر فاسدى را که مى‏خواستند انجام بدهند دیکته مى‏کردند و مى‏آوردند مجلس، و مخالف و موافق هم به حسب صورت درست مى‏کردند، و بعد هم همان طورى که دیکته شده بود رأى مى‏دادند. و خداى تبارک و تعالى خواست که آن وضع، هم وضع خان خانى و هم وضع دخالت سفارتخانه‏ها در ایران برچیده بشود. و در این دوره‏اى که انتخابات شد بحمداللّه‏ به طور اکثریت قاطع، مردم دخالت داشتند و خانى دخالت نداشت، آنجایى همکه دخالت داشت در مجلس رد شد. و در آتیه هم چنانچه ان‏شاءاللّه‏ این ملت به همین طور در صحنه حاضر باشند با تعیینو کلایى که متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح کشور هستند ، تعیین کنند، امید است که در آتیه هر سال بهتر از سال قبل بشود. و بحمداللّه‏ در این دوره هم که چهره‏هاى بسیار نورانى در مجلس هست، و اشخاص متفکر و فقیه و امثال اینها در مجلس هست، و یک سال هم مانده است تا به آخر برسد. من امیدوارم که در این سال جدیت بیشتر بشود براى رسیدگى به امور کشور و محرومین کشور و مستضعفین.

و اگر مجلس در این سال جدید همّ خودش را صرف کند در اینکه مسائل مشکل را اسلامى کند، و با دقت، همان دقتهایى که اهل علم در مسائل علمى دارند. مسائل علمى همان طورى که آن دقتهاى بسیار ارزنده را لازم دارد، مسائل سیاسى کمتر از آن نیست؛ براى اینکه، مسائل سیاسى، مقدرات کشور، در دست آنهایى هست که این مسائل را مى‏خواهند تفکر کنند. آقایان در فکر این معنا نباشند که زیاد طرح بدهند و زیاد از مجلس بگذرد؛ در فکر این باشند که خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد.

یعنى همان طورى که بناى اهل علم است که در هر مسأله‏اى دقت مى‏کنند، جستجو مى‏کنند و مباحثه مى‏کنند، مجادله مى‏کنند، در این مسائل هم باید اینطور باشد که سروته مطلب به طور کافى مورد بررسى قرار بدهد، مورد دقت قرار بگیرد، و با دقت و همت زیاد مسائل طرح بشوند، در مجلس که آمد یک مسأله پخته از حیث جهات مختلف باشد که راهگشا باشد براى این کشور و مشکلات این کشور. و در این چند سالى که گذشت من تشکر مى‏کنم از زحمات پر ارزش آقایان که زحمت کشیدند و مشکلات زیادى که بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند، و الآن با قدرت کافى دارند انجام وظیفه مى‏دهند.

مجلس این سال با مجلس سالهاى سابق فرق دارد، مجلس این سال قدرتش بیشتر است، یعنى آنهایى که کارشکنى مى‏کردند براى مجلس و براى همه ارگانهاى دولتى و اصل اساسش کارشکنى براى اسلام بود، آنها یا رفتند و فرار کردند یا منزوى شدند. و بحمداللّه‏ امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقیم مى‏تواند که مسائلى که پیش آمده و پیش خواهد آمد در این سالىکه سال آخر است، به طور شایسته حل کنند تا اینکه این مجلس الگو بشود براى مجالس دیگر. و اگر در سال آتیه فرض کنید غیرآقایان یک دسته دیگرى آمدند، بدانند که باید چه بکنند، و اینها چه کردند و آنها هم باید دنباله این، باید چه کار بکنند.

و بالاخره مجلس است که اساس یک کشور را به صلاح مى‏کشد یا اساس یک مجلس را رو به فساد مى‏برد. و مجلس بودکه در رژیم پهلوى آن همه فساد ایجاد کرد و آن همه خیانت کرد، و همین مجلس است که در زمان کنونى این همه خدمت کرده استو در صدد خدمت است. من نمى‏خواهم بگویم که کارها تمام شدهو همه‏اش هم صد‌در‌صد تمام است، اما وقتى ما مقایسه بکنیم افراد این مجلس را با افراد دوره رضاخان ـ به استثناى نادر ـ و دوره محمدرضا تقریباً بى‏استثنا، اگر ما مقایسه کنیم و همان افراد را ببینیم که سابقه‏شان چى است و چه زندگى کردند و چه هستند ، کافى است که ما به ارزش این مجلس پى ببریم، از آن جنس که در سابق بود هیچ الآن نیست در مجلس. اگر فرض کنید یک کسى باشد که با وضع شما یک مخالفى بیاورد، لکن این اختلاف سلیقه است، نه این است که واقعاً انحرافى باشد که آنها داشتند که در سابق بود. سابق انحراف بود، یعنى منحرفین را مى‏آوردند سر کار ، دستور بود، نمى‏توانستند خلاف او را هم بکنند، و اگر در بینشان یکى دو نفر بود که مخالفت مى‏کردند، در اقلیت بودند که صداشان به جایى نمى‏رسید، امروز عکس است، بحمداللّه‏ همه آقایانى که در مجلس هستند، اینها وابسته به شرق و غرب نیستند و خدمت مى‏خواهند بکنند ولو اختلاف سلیقه داشته باشند.

بحث در مجلس از مسائل بسیار مهم است که باید بحث بشود ، باید هر مسأله‏اى با دقت رسیدگى بشود و در کمیسیونها اولاً و بعد در مجلس ثانیاً و بعد هم در شوراى نگهبان ثالثاً رسیدگى بشود کهو قتى یک قانون از مجلس بیرون آمد، یک قانون صددرصد شرعى باشد؛ چه موافق با احکام اولیه که مال اسلام است. یا موافق با احکام ثانویه که آن هم مال اسلام است، و این رویه رویه‏اى استکه اگر ان‏شاءاللّه‏ باقى بماند مطمئن باشید که مجلس با قوت خودش وقتى که باقى بماند دولت هم اصلاح مى‏شود، و سایر قوایى که در ایران هستند، آنها هم اصلاح مى‏شوند، یعنى کجروى نمى‏شود دیگر بشود. کجروى از مجلس شروع مى‏شد، نه اینکه از خارج مى‏شد؛ خارج دستور مى‏داد، اینها راه مى‏رفتند. و اگر مجلس مستقیم باشد و کارها را آن طورى که مصالح کشور اقتضا مى‏کند، آن طورى که احکام اسلام اقتضا مى‏کند، آن طور بررسى دقیق بشود و با علاقه مندى بررسى بشود، وقت صرف بشود تا اینکه مسأله، هر مسأله‏اى هست خصوصاً مهمات مسائل که باید مهمات مسائل را به طور دلسوزانه و به طور جدى بحث طلبگى در آن بکنند. آقایان که عادت دارند به اینکه بحث طلبگى مى‏کنندو در مدرسه‏ها تربیت شدند، با اشکال، رد و دفع و همه این امور ، در قانون هم باید همین طور باشد؛ براى اینکه، این هم اهمیتش همان اهمیت است، آن هم اسلام بود، این هم اسلام است.

بنابراین، در این سالى که ان‏شاءاللّه‏ مى‏گذرد و امید است به خوبى بگذرد و آقایان با خیال راحت مشغول باشند به خدمت به این مستمندان، به این مظلومان در طول تاریخ. ان‏شاءاللّه‏ امیدواریم که این سال را به مبارکى بگذرانید و در سال آتیه ان‏شاءاللّه‏ مجلس باز همین جور مجلس باشد و همین طور افراد در آن باشند که ان‏شاءاللّه‏ مسائل حل بشود. مسائلى که ما الآن در مقابلش هستیم و امیدوارم که مجلسهاى بعد دیگر مواجه با آن نشوند.

… و اگر ان‏شاءاللّه‏ این جنگ تحمیلى بر ما از بین برود و دولت سر صبر رسیدگى بکند به حال مستضعفین، تمام مسائل به وسیله مجلس و دولت حل مى‏شود حتى مسأله گرانى.

۱۱/۵/۶۲

امروز مجلس چون مجلس مردمى‏است، این مجلس مردمى مى‏تواند به فکر محرومین باشد و مجلس دیروز نمى‏توانست که به فکر محرومین باشد براى اینکه محروم تویش نبود، اگر هم بود یکى دوتا بود که کارى از او نمى‏آمد. اما امروز مجلس، مجلسى است که محرومیت کشیده‏اند اهل این مجلس، و در آنها از اشرافو اعیان و امثال ذلک دیگر وجود ندارد؛ ولو بعض منحرفین هستند اما از اشراف و اعیان دیگر خبرى نیست. یک همچو مجلسى مى‏تواند خدمت کند به این کشور و یک همچو مجلسى پشتیبانش همین مردم کوچه و بازار هستند. این هم یکى از خاصیتهاى بزرگ حکومت مردمى است که خوف اینکه چه بشود ندارند.

۱۳/۱۰/۶۲

امروز روزى است که باید راجع به تکلیف خودمان در انتخابات عرض کنم، باید عرض کنم که یکى از امورى که مطمح نظر آنهایى است که مى‏خواهند این انقلاب را به شکست برسانند قضیه مجلس است. مجلس یک چیز سهلى نیست کارش. مجلس یک چیزى است که در رأس همه امورى که در کشور است واقع است.

یعنى مجلس خوب، همه چیز را خوب مى‏کند و مجلس بد، همه چیز را بد مى‏کند… هیچ قدرتى الآن در ایران نمى‏تواند یک کارىرا تحمیل کند به ما. امروز باید خود شما بنشینید کارتان را انجام بدهید. انتخابات مثل سابق نباشد که از مرکز دستور داده مى‏شدکه این باید وکیل بشود، دیگر کسى هم حقّ ندارد حرفى بزند.

انتخابات دست مردم است، رئیس جمهور و نخست وزیر با آن رعیتى که در کشاورزى کار مى‏کند و آن بازارى‏اى که در بازار کار مى‏کند، راجع به انتخابات یک جور هستند، على‌السواء هستند.

یعنى رئیس‌جمهور یک رأى دارد، نخست وزیر هم یک رأى داردو آن کشاورزى که‏در دوردست افتاده‏ترین این کشور است، آن هم یک رأى دارد. رأیشان فرقى با هم ندارد و همه هم مسئول هستند.

در تشخیص خوب و بد، اتکال به قول غیر نکنید مگر اشخاصى باشند که مورد اعتماد خودتان باشد صددرصد. این را به مردم دارم مى‏گویم و به شما آقایانى که در آتیه متصدى اجراى انتخابات هستید توجه مى‏دهم که اگر یک انحرافى در یکى از شما پیدا بشود، و این بعد موجب این بشود که در این جمهورى یک لطمه‏اى وارد باشد به گردن شماست. به اسلام لطمه‏اى وارد بشود به گردن شماست. و اگر در اینجا هم کشف بشود معذور نیستید و مورد تعقیب وارد مى‏شوید. باید شماها بدون توجه به این که دستور کسى داده، دستور کسى حق ندارد راجع به انتخابات بدهد، دستور در اجرا، در خوبى اجرا بله، وزیر کشور دستور مى‏دهد که اجرا خوب بشود، اجرا اسلامى باشد. اما یک بالایى بخواهد به‏شما دستور بدهد که کِیَک باید وکیل بشود، کِیَک مى‏خواهد وکیل بشود این امر نیست در اسلام، در ایران هم نیست. اینکه من عرض مى‏کنم براى این است که بعدها کسانى که در ایران بعدها و نسلهاى بعد مى‏آیند بدانند که باید این طور باشندو الاّ امروز ما کسى را نداریم که دستور بدهد، پیشنهاد مى‏کند و مردم مختارند. فرض بکنید که اگر همه کسانى که در رأس [هستند ]بروند پیشنهاد بکنند که فلان آدم را شما وکیل کنید لکن شما به نظرتان درست نباشد جایز نیست برشما تبعیت کنید. باید خودتان تشخیص بدهید که آدم صحیحى است تا اینکه بتوانید رأى بدهید.

و مجرد اینکه این آدم یک آدم خوبى است خیلى، اول وقت نمازش را مى‏خواند و نماز شب مى‏خواند.این براى مجلس کفایت نمى‏کند. مجلس اشخاص سیاسى لازم دارد، اشخاص اقتصاددان لازم دارد، اشخاص سیاستمدار لازم دارد، اشخاص مطلع بر اوضاع جهان لازم دارد. باید تعهد به اسلام باشد و موافقت با جمهورى اسلامى‏باشد لکن این مسائل هم باشد. در یک مجلس باید همه چیز باشد در این کمیسیونهاى مجلس از امور ارتشى و کشاورزى و اقتصاد و همه چیز بحث مى‏شود،باید مطلع باشند اینها.

آنهایى که در این کمیسیونها هستند باید اشخاصى باشد در بینشان که عالم به اقتصاد باشد، عالم به امور کشاورزى باشد، عالم به امور ادارى باشد، عالم به مسائل جهانى باشد. مجلس مى‏خواهد ایران را در مقابل جهان اداره کند، مجلس یک چیزى نیست که بخواهد ایران را در مقابل خودش درست بکند. ایران در مقابل جهان است امروز، آن هم یک جهان امروزى و یک ایران امروزى. ایران امروزى که تک است در دنیا و جهان امروزى که همه مهاجمند، همه مهاجم به شما هستند. شما مى‏خواهید که یک مجلسى داشته باشید که در مقابل این مهاجماتى که از خارج مى‏شود پایدار باشد. یک دولتى را او تعیین کند که درمقابل تهاجماتى که در دنیا واقع مى‏شود، فشارهایى که واقع مى‏شود در دنیا این بتواند دفاع کند، و این از مجلس سرچشمه مى‏گیرد، از مجلس دولت درست مى‏شود و شما یک همچو مجلسى لازم دارید. شما براى حفظ کشور خودتان، براى حفظ اسلام عزیز، که این همه خون در راهش ریختید باید پایدارى کنید و توجه بکنیدکه حفظ کنید این را، و حفظش نسبت به شماها که مأمورین هستید به این است که ـ اجرایش را بدون اینکه به کسى اعتنا کنید اجرایشرا خوب و موافق شرع و موافق اسلام و موافق مصالح کشور اج را کنید. و مردم هم همه آزادند. عرض کردم از رئیس جمهور و نخست وزیر و وزیرکشور و همه اینها گرفته تا آن کسى که در آخر این کشور مشغول کشاورزى است فرقى ندارند در اینکه مکلفند آدمى را که باید به درد مملکت بخورد انتخاب کنند و خودشان تشخیص بدهند.

بازار باید خودش تشخیص بدهد. کارخانه‏ها باید خودشان تشخیص بدهند، هیچ کس تحت تأثیر دیگرى نیست. بله اگر چنانچه اشخاص مطمئنى باشند که آنها تشخیص بدهند، شهادت بدهند که فلان آدم جهات مختلفش همه خوب است، آن وقت مانعى ندارد که کسى به واسطه تشخیص آنها و اطمینان به این که این صحیح است رأى هم به آنها بدهد. اما این طور نیست که کورکورانه انسان دنبال این باشد که ببیند کیک چه گفته، این صحیح نیست، این در اسلام نیست و در جمهورى اسلامى‏هم نباید باشد. شما فرمانداران و بخشداران و همین طور اشخاص محترمى‏که این انجمن‏هاى اسلامى‏را در سرتاسر کشور دارند، همه تان موظفید به اینکه در این امر دقت کنید که خوب انجام بگیرد، نبادا یک وقت خداى نخواسته، یک تقلبى در کار بیاید، نبادا خداى نخواسته یک اشخاص نابابى خودشان را عوضى جا بزنند که از این معانى بسیار خواهد بود. اینها تکلیف شماست که بکنید. مردم هم خودشان مکلفند به اینکه هم شرکت کنند در انتخابات. نروند کنار، تکلیف است، حفظ اسلام است، رفتن کنار خلاف تکلیف است، خلاف مصالح اسلام است.

آن مقدسى که خیال مى‏کند کنار نشسته و دخالت در امور اسلامى‏نمى کند، او بر خلاف اسلام دارد رفتار مى‏کند، اگر خداى نخواسته یک همچو آدمى باشد. آن آدمى‏که به واسطه اینکه مثلاً یک چیز اعوجاجى از یک نفر مى‏بیند یا از یک گروهى مى‏بیند کنار برود، این برخلاف مصالح اسلام عمل مى‏کند. این معانى در صدر اسلام هم بوده است، در زمان ائمه ما هم بوده است. خوب ، همه اینها بوده لکن آنها کنارگرفتند، آنها مشغول فعالیت خودشان بودند. به مردم عرض مى‏کنم شرکت کنید در این انتخابات و تمیز بدهید اشخاصى را که لایقند براى این مقام. مقدّرات کشورتان را به دست کسانى بدهید که براى کشور شما مفیدند از حیث سیاست، از حیث اقتصاد، از حیث همه چیز. اگر مسامحه بکنید و امروز هم کسى نفهمد، خدا هست، خدا مى‏داند و مى‏بیند. شما در محضر خدا هستید هر جا هستید. همه خلق‏اللّه‏ در محضر خدا هستند هر جا هستند. بر فرض اینکه من یک کار خلاف کردم اسلام که خلاف نکرده است، شما براى اسلام کار بکنید، چکار دارید که فلان آدم بد کرده. خوب، بد کرد، بد بکند شما خوب بکنید براى اسلام تا آن بد هم به تبع شما ان‏شاءاللّه‏ خوب بشود.

کنار نروید، آقایان علما کنار نروید. و البته باید از هر طایفه‏اى باشد اطلاعاتش داشته باشد و اشخاصى باشند که همه جهاتشان [خوب ]باشد.

۲۲/۲/۶۳

مجلس شوراى اسلامى، که در رأس تمام نهادهاى نظام جمهورى اسلامى است، از ویژگیهاى خاص برخوردار است، که مهمترین آنها اسلامى‌‌ملى بودن آن است. اسلامى است که تمام تلاشش دررا ه تصویب قوانین غیر مخالف با احکام مقدس اسلام است؛ خصوصاً با برخوردارى از شوراى محترم نگهبان. و ملى است، که از متن ملت جوشیده است و دست شرق و غرب و وابستگان به آنان از سرنوشت آن کوتاه است. امروز مجلس خانه واقعى ملت است. و بر خلاف دوران طاغوت، بخصوص رژیم ستمگر پهلوى ، بر آراء توده متعهد به اسلام و اصیل و زحمتکش و محروم استوار است؛ و دست ناپاک دولتمردان و قدرتمندان و خانان و غرب و شرق‏زدگان از آن کوتاه است.

۷/۳/۶۳

شک نیست که مجلس به همه امور کشور نظارت دارد؛ و حق نمایندگان است که از هر انحراف و خلافى که از وزرا و ادارات مى‏بینند به حکم قانونى جلوگیرى کنند و دولت را تا حد استیضاح بکشانند. لکن فرقهاست بین نظارت و استیضاح، و بین عیبجویى و انتقامگیرى. و این فرق را همه کس پس از رجوع به وجدان خویش مى‏فهمد.

۲۴/۷/۶۴

من تأیید مى‏کنم مجلس را و همیشه سفارش مى‏کنم به ملت که مجلس را باید تأیید کنند. و مجلس از ارگانهایى است که لازم است بر همه ما که او را تأیید کنیم. و هیچ کس حق ندارد که راجع به مجلس جسارتى بکند، و مجلس حقش است که موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع، و یک مسأله‏اى است که همیشه باید در مجلس باشد و این امرى است که گذشت و در او هیچ صحبتى نیست.

۱۵/۳/۶۸

از مهمات امور، تعهد وکلاى مجلس شوراى اسلامى است. ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غم‏انگیزى از مجلس شوراى غیرصالح و منحرف، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوى و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلى فاسد خورد؛ و چه مصیبتها و خسارتهاى جانفرسا از این جنایتکاران بى‏ارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد. در این پنجاه سال یک اکثریت قلابى منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هرچه انگلستان و شوروى و اخیراً امریکا خواستند، با دست همین منحرفانِ از خدا بیخبر انجام دهند و کشور را به تباهى و نیستى کشانند. از بعد از مشروطه، هیچ گاه تقریباً به مواد مهم قانون اساسى عمل نشد ـ قبل از رضاخان با تصدى غربزدگان و مشتى خان و زمینخواران؛ و در زمان رژیم پهلوى به دست آن رژیم سفاک و وابستگان و حلقه به گوشان آن.

اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم‏الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهاى ولایات به مجلس شوراى اسلامى راه یافتند، و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیرى از هر انحراف بشود.

۱۵/۱/۵۸