یک مجلس ملى که نه مربوط به سفارت شوروى باشد، نه مربوط به سفارت انگلیس باشد، نه مربوط به سفارت امریکا باشد؛ نه براى منافع او سینه بزند نه براى منافع او. یک همچو مجلسى را بهوجود مىآوریم ان شاءاللّه؛ و بعدش که یک همچو مجلسى بهوجود آمد قهراً اگر یک مطلبى بخواهد در آن، در یک همچ و مجلسى مثلاً دویست نفرى بگذرد ـ دویست تا آدم صالحى که براى مملکت ما دلسوز است، دزد نیست، نمىخواهد جیبش را پر بکند، نمىخواهد عنوان پیدا بکند، مىخواهد که خدمت بکند به این مردم؛ اگر چنانچه یک همچو مجلسى براى ما پیدا شد مصالح مملکت را در نظر مىگیرد ـ اگر یک چیزى آوردند بگذرد، یک قراردادى مابین یک دولتى با دولت ما آوردند بگذرد، مىبرند آنرا آنجا نگاه مىکند؛ اول خود دولتِ صالح نظر مىکند اگر چنانچه
فاسد باشد ردش مىکند. بعد اگر چنانچه او ندانست، نتوانست بفهمد و آورد در مجلس، در مجلس نظر مىکنند و مصلحت و مَفْسَده ملت را مىخواهند به جا بیاورند درست مىکنند. این مصالح مملکت ما یا صددرصد یا صد در نود حاصل خواهد شد. ما یک همچو چیزى مىخواهیم.
۲۱/۴/۵۸
اگر مجلس شورا آن طورى که ما بخواهیم ملى و اسلامى باشد ، همه این مطبوعات اصلاح خواهد شد؛ همه این رادیو تلویزیونها اصلاح خواهد شد؛ همه این ادارات تصفیه خواهد شد؛ یعنى ملت باید تصفیه کند به وسیله اشخاصى که مىفرستد… انشاءاللّه ما امیدواریم که دیگر لیستى در کار نباشد که یکى لیستى بدهد و شما هم مُلْزَم باشید. بله، لیست بدهد که هدایت کند ملت را به اینکه اینها افراد خوبى هستند.
۱۵/۱۱/۵۸
ملت ایران که بحمداللّه تعالى در عرض یک سال پس از انقلاب داراى جمهورى اسلامى و سرنوشت کشور و رئیس جمهور شدند ، انشاءاللّه با رشد معنوى و آرامش، مجلس شوراى اسلامى را تأسیس خواهند نمود تا خرابیهاى عصر طاغوت، خصوصاً پنجاه سال اخیر را با همت والاى خود جبران نمایند؛ خرابیهاى معنوى و مادىاى که با برنامههاى ابرقدرتها خصوصاً امریکا انجام گرفت و ملتهاى مسلمان خصوصاً ملت ایران را تا آستانه سقوط کشاند.
۴/۱۲/۵۸
از آنجا که در آینده نزدیک نمایندگان مردم در مجلس شوراى اسلامى اجتماع مىنمایند امر گروگانها، با نمایندگان مردم است تا نسبت به آزادى گروگانها و امتیازاتى که در قبال آنان باید بگیرند تصمیم گیرند؛ زیرا این مردمند که باید در جریانات سیاسى دخالت داشته باشند.
۲۹/۱۲/۵۸
براى خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شوراى اسلامى است و مىخواهد براى ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزى است که تمام قوا باید تبع آن باشند ، شما بخواهید براى اینکه شما وکیل نشدهاید در کجا، هیاهو کنیدکه انتخابات، انتخابات کذا بوده؛ این حرف خلاف اسلام است.
شکایت اگر هست، شکایت پذیرفته است. و مقاماتى که باید شکایتها را بپذیرند، مىپذیرند. اما هیاهو کردن و فریاد زدن و انتقاد بیجا کردن، این برخلاف دستورات اسلام است.
… مجلس تنها مَلْجأیى است که براى یک ملت است. مجلس قوه مجتمع یک ملت است در یک گروه. تمام قواى یک ملت در یک گروه مجتمع است. و مجلس از همه مقاماتى که در یک کشورى هست بالاتر است. بنابراین یک همچو مقامى را نشکنید اینطور؛ ولو نمىتوانید لکن اصل گفتنش، اصل ذکرش، کار قبیحى است و برخلاف مصلحت است و برخلاف مسلک اسلام است.
۱۹/۲/۵۹
مبارک آن روزى است که ایران از سلطه اجانب مستخلص بشود، و مجلس شوراى اسلامى به وظایف خطیر خود عمل کند، و ایران استقلال پیدا کند و همه دشمنان ایران ذلیل و نابود شوند و مسلمین همه با هم پیوند کنند.
۲۹/۲/۵۹
بحمداللّه افرادى که در مجلس انتخاب شدهاند به حسب غالب ، اکثریت قاطع، اکثریت اسلامى و متعهد است.
۴/۳/۵۹
قضیه هدایت مسألهاى است، قضیه کارشکنى مسأله دیگر ، هدایت باید کرد. مرکز همه قانونها و قدرتها مجلس است. مجلس هدایت مىکند همه را و باید بکند.
۷/۳/۵۹
با خواست خداوند متعال و به مبارکى و میمنت در روزى بسیار بزرگ، مجلس شوراى اسلامى افتتاح مىشود. روز سیزدهم رجب که روز ولادت با برکت و سعادت بزرگمرد تاریخ و معجزه دهر امیرالمؤمنین على بن ابیطالب ـصلوات اللّه و سلامه علیه مجلس مقدس شوراى اسلامى که اولین مجلس جمهورى اسلامى است و اولین مجلس است که با انتخابات آزاد انجام گرفت، گشایش مىیابد. و من امیدوارم که این مجلس به برکت اینروز مبارک، مجلس عدالت و پیرو اسلام و به نفع مسلمین و کشور اسلامى باشد. سپاس خداوند بزرگ را که در مدتى کوتاه ملت شریف ایران موفق شد که اساس جمهورى اسلامى را با آزادى و آرامش بنیان گذارد؛ و این از برکت اسلام و وحدت کلمه قشرهاى متعهد اسلامى است. اینجانب طلیعه این مجلس مبارکرا به ملت بزرگ ایران و شما نمایندگان محترم تبریک عرض مىکنم.
۴۴/۵۹
الآن هم همین قشرهاى بعض از این روشنفکرها مىگویند این مجلس، ملّى باشد، سرنوشت کشور؛ چون اسمش توى قانون ، «ملّى» بوده. از اسلام مىترسند. مجلس اسلامى نباشد، شوراى اسلامى نباشد. اینها نه اینکه ملّىاش را مىخواهند، اسلامىاشرا مىخواهند نباشد.
۲۹/۴/۵۹
مجلس باید اسلامى باشد. مجلس باید افکارش افکار اسلامى باشد تا ما بتوانیم چه بکنیم. من نمىتوانم تحمل بکنم که اینقدر ما جوانهایمان از بین بروند براى اینکه ما مسامحه داریم مىکنیم.
مسامحهها از کار باید برود، و باید حالا که مجلس تأسیس شد و مجلس رسمیت پیدا کرد، همه امور باید بر نظارت مجلس به روال خودش بگذرد، و با جدیت و با قاطعیت و بدون مسامحه، هر کس خلاف کرد بخواهند او را، و یا اگر خلافى واقعاً کرده، بدهند او را دست دادگاهها و دادگاهها محاکمهاش کنند.
۲۹/۴/۵۹
مجلس امروز رسمیت پیدا کرد. با رسمیت مجلس، دیگر باید تمام امور را مجلس اصلاح بکند. یعنى با تمام قدرت، دولتى که تعیین مىکند، دولت صد در صد اسلامى داراى قدرت باشد، و کارهایىرا که مىکند دولت و همینطور کارهایى که در وزارتخانهها مىشود، کارهایى که در استانها مىشود، همه تحت نظر باشد و مجلس بازخواست کند از اینها. بخواهد اینها را و استیضاح کند ، اگر یکوقت خطا کردند و کار را درست انجام بدهند.
۵/۵/۵۹
باید وقتى که مجلس درست بنا گذاشته شد، عمل تمام این گروههاو مسائلى که دارند و کارهایى را که مىکنند انعکاس پیدا کند و طرح بکنند، و مجلس آنها را بخواهد و از آنها بازخواست کند. این منحصر به گنبد و اطراف گنبد نیست، هر جایى که الآن اینها دارند مشغول فعالیت هستند، یک فعالیتهایى مىکنند که گاهى برخلاف موازین شرع است. جمهورى اسلامى باید بر وفاق موازین شرعى باشد. الآن از طرف آقاى گلپایگانى، آقازادهشان آمده بود اینجا؛ ایشان هم راجع به این مسائل ناراحت هستند. سایر علماى اسلام هم ناراحت هستند در این مسائل.
باید مجلس رسیدگى کند و افرادى که بنایشان براین است که به اسم اسلام یک کارهایى انجام بدهند وبرخلاف اسلام است، به اسم اسلام کارهایى انجام مىدهند که موافق با مارکسیست و کمونیست است و به اسلام مربوط نیست، باید مجلس جلوى اینهارا بگیرد. دولتى که حالا انتخاب خواهد شد، باید افرادى باشند که به اسلام عقیده داشته باشند، نه مثل بعضى از اشخاصى که درو زارت کشاورزى بودند و به اسلام اصلاً اعتقاد ندارند اینها، اینها کمونیستهایى هستند که به صورت اسلام بیرون آمدند، اینها باید هیچ وقت داخل در دولت نباشند، هیچ وقت داخل در وزارت کشاورزى نباشند.
در هر صورت مسائلى است که باید دولت طرح بکند و مجلس رسیدگى بکند، و چنانچه چیزى بر خلاف موازین از مردم اخذ شده است برگردانند. و اگر اشخاصى برخلاف اسلام عمل کردند تربیت بشوند و بازخواست بشوند. و من امیدوارم که انشاءاللّه این مجلس که الآن افرادش اکثراً مردم صالحى هستند، و شوراى نگهبان هم از علماى قم هستند یک عدهاى که و دیگران هستند در آنجا، دراین امور رسیدگى بکنند،و طرحهایى که دولت مىدهد، طرحهایى که دولت قبلاً داده است، اینها بیاید در مجلس رسیدگى بشود، هر طرحى که مخالف با اسلام است باید رد بشود.… و من امیدوارم که انشاءاللّه وقتى که مجلس بنا شد رسیدگى به این امور بکند من هم پیشنهاد بکنم به آنها که رسیدگى صحیح بکنند، و هر یک از پیشنهادهایى که قبلاً شده و [قوانینى ]که گذشته است در مثلاًو زارتخانهها، اینها بخواهند مطالعه کنند، و شوراى نگهبان هم مواظبت کند که هیچ کلمهاى مخالف با اسلام نباشد. ما مىخواهیم یک جمهورى اسلامى باشد. ما مىخواهیم اسلام باشد.… من امیدوارم که همهتان موفق باشید در این ماه مبارک رمضان. امیدواریم که از برکات این ماه واز برکات لیلهالقدر محروم نباشیم و نباشید.
۲۱/۵/۵۹
در کجا سراغ دارید که مجلس شوراىِ آنجا مثل مجلس شوراى اسلامى ما باشد؟ در سابق، زمان شاه مخلوع و رضاخان مطرود ، مجلس پر بود از «دوله»ها، «ممالک»ها، «سلطنه»ها، «سلطان»ها ، متمکّنین، اشراف، طرفدارهاى شرق و غرب، نوکرهاى ممالک اجنبى، ولى الآن در مجلس شوراى ما یک چهره پیدا نمىکنید که از این طبقه اشراف باشد، از این طبقه بالا باشد، همه از همین مردمند که در بین بازار راه مىروند، و از همین جمعیت هستند؛ عدهاىشان از علما و فقها هستند، عدهاىشان از چهرههاى متدیّن هستند. مجلس شوراى اسلامى ما الآن در هیچ جا نظیر ندارد ، چنانچه سایر ارگانهاى دولتى ما اینطور است.
۲۱/۵/۵۹
این چهره مجلس اسلامى ماست و اگر از صدر مشروطه ـ الاّ شاید دوره اول تا قبل از این مجلس ملاحظه کنید، اینجا جاى آن وکلا نبود؛ وکلایى که از طبقه اشراف و از طبقه ثروتمند و مرفّه، و حاضر نبودند در یک مجلس چندتایشان با هم جمع بشوند و حاضر نبودند در یک مجلس اینطور مسجدى بنشینند و هر کدام در کاخهاى بلند ـ الاّ بعضیها که آنها هم از سنخ شما بودند ـ زندگى مىکردند. امکان نداشت که یک مواجههاى بین منِ طلبه با آن تیپهاى اشرافى و اعیانى و داراى کذا و کذا اتفاق بیفتد؛ فرضاً اینکه گوش بدهند به اینکه یک طلبه با آنها چه مىگوید. این از برکات نهضت است، برکات اسلام است که همه نهادهایشان اسلامى و مردمى است. مجلس مردمى این است. پیشتر اسمش را گذاشته بودند «مجلس ملّى». ملت راه داشت در آن مجلس؟ در آن مجلس از ملتها، از خود ملت کسى بود که راه پیدا بکند به آنجا؟ خصوصاً در این دهههاى آخر، یک نفر از شما در آنجا راه نداشت و جاى شما در آنجا نبود اخلاقاً، که عنداللّه نبود، به واسطه علوّ شأن شماو به واسطه اینکه آنها طاغوتى بودند، شما راه نداشتید بر آنجا.
ما امروز مواجهیم با یک چهرههاى اسلامى که به غیر از اسلامو به غیر از منافع مملکت خودشان فکر نمىکنند. و من امیدوارمکه این مجلس، که مرکب از این طبقه انسانى ملت است، چه آنهایى که مسلم هستند و چه آنهایى که باز برادرهاى ما هستند و از اقلیتها هستند، این چهرهها، چهرههایى است که مال ملت است، و امروز ملت راه پیدا کرده است به مجلس و دیروز، در گذشته، ملت هیچ خبرى از مجلس نداشت و هیچ عملى نمىتوانست انجام بدهد. این موجب شکر است در درگاه خدا. همه تشکر کنیم از یک همچو نعمتى که نصیب ما شده است.
و این تنها مجلس نیست که تحول پیدا کرده است از طاغوت به اسلامیت و انسانیت، سایر نهادهاى دولتى هم، چه قواى مسلّحه و چه سایرین از قبیل وزرا و امثال اینها، آنها هم همین طور هستند.
الآن ملت ما مىتواند ادعا کند که ما در همه امور ناظریم. من خیلى از مجالس را یاد دارم و در بعضى از مجالس هم رفتم به عنوان تماشاچى. یک دانه از امثال شما در مجلس نبود، الاّ مثلاً، مثل زمانى که مرحوم مدرّس آنجا بود یا در آن اول که ما آنجا را دیگر ندیدیم؛ آن دورههاى اول [را. در ]دوره اول بودند از اشخاصى که نظیر شما بودند. آن چیزى که مىخواهم عرض کنم این است که حیف است که چهره نورانى مجلس در آن، یک چیزهایى واقع بشود که مخالف زىّ شما آقایان است.
۲۵/۵/۵۹
من به ملت ایران تبریک مىگویم که در این زمان، نه قوّه مقنّنه یک قوّهاى است که لیستش را داده باشند و تعیین کرده باشد کسى آنها را ، خود آنها منتخب از طرف ملت هستند و ملت بدون اینکه کسى تحمیل به آنها بکند، اینها را تعیین کرده است و هر کدام هم که ناصالح بودند، خود مجلس کنار گذاشته است. بنابراین، قوّه مقنّنه ما قوّهاى است که صالح است و اکثر افرادش، افراد متعهد هستند و همهشان از همین جمعیت ملت هستند و از آن کاخنشینهانیستند.
۴/۱۱/۵۹
ما نباید حالا که گرفتار هستیم باز به پیروزى هم نرسیدهایم، نباید این مردم را سستشان بکنیم. ـ بیاییم ـ مجلس را از این [طرف] هِى اشکال بکنیم. آن قدر خوبى که در این مجلس هست از اوّلى که مجلس در این مملکت پیدا شده تا حالا، یک همچو مجلسى با این افرادى که در آن هست، من نمىگویم توى مجلس هم فرد غیرصالح نیست، ممکن است باشد، اما صُلَحا هستند اینها. این مجلس را باید حفظش کرد، و مردم را از این دلسرد نکرد. هِى هر روز راجع به مجلس یک چیزى نوشت.
۲۷/۱۱/۵۹
مجلس هم یکى از چیزهایى است که در جمهورى اسلامى هست، و در نظام شاهنشاهى مشروطه بهاصطلاح هم بود.
مجلسهاى سابق را شما یک مقداریش را دیدهاید؛ و من هم خیلیش را دیدهام. آیا مجلس سابق و رؤساى مجلس سابق مثل مجلس حالاست ومثل رئیس مجلسِ حالاست؟! آیا وضع مجلسو وضع افرادى که در مجلس هستند و شخصیتهاى مردمى که الآن در مجلس هست و شخصیتهاى طاغوتى که در مجلس سابق بود یک طور است و [به ]همان طاغوتها ملت ایران رأى دادهاند و آوردهاند به یک مقامى رساندهاند، و آنها هم مشغول همان کارهایى هستند و جعل همان قوانینى هستند که در زمان شاه سابق بود؟! مجلس جمهورى اسلامى عین مجلس رژیم شاهنشاهى است با عوض کردن یک کلمه؟! به جاى اینکه بگویند مجلس شوراى ملى شاهنشاهى آریامهرى، ما اسمش را گذاشتهایم مجلس شوراى اسلامى، جمهورى اسلامى؟! مطلب این طورى است در نظر ملت؟! یا این کسى که قلمش را دست گرفته و آن کنار نشسته و چون ضرر برده است از جمهورى اسلامى، مىخواهد همان سلطنت شاهنشاهى باشد یا شبیه آن تا بتواند این هم استفادههایى که آنها مىکردند و رفقاى آن عصرش مىکردند حالا بکنند؟ ملت ما همهشان جمع شدهاند با هم رژیم شاهنشاهى را از بین بردند، و یک رژیم شاهنشاهى دیگر درست کردند؟! این اهانت به یک ملت نیست؟ اینکه با آراء ملت [درست] شده است.
رئیس جمهورش با آراء ملت شده است. مجلس شورایش به آراء ملت شده است. وزرایش با آراء ملت شده است. آیا ملت ما همه سرشان همین درد مىکرد که یک جوانهایى را بدهند و یک معلولین و مجروحین را به جا بگذارند، و یک رژیم شاهنشاهى را به یک رژیم شاهنشاهى تبدیل کنند؟! آیا ملت ما این طور هستندکه خودشان با دست خودشان جوانهایشان را، خونشان را بدهند و رژیم شاهنشاهى را با یک اسم دیگرى برپا کنند؟! مسأله این طورى است که این آقایان مىنشینند و کاغذ و قلم را ضایع مىکنند، و خودشان را هم مُفْتَضح مىکنند! آیا رئیس مجلس امروز ما مثل رؤساى مجلس سابق است؟! حتى آن رؤساى مجلسى که خیلى هم به قول خودشان ملى بودند، لکن از اشراف بودند و از طبقاتى بودند که داراى زندگیهاى کذا و کذا و نوکرها و اوضاع طاغوتى عظیم. آیا مسأله این طورى است که اینها مىگویند؟!
۶/۳/۶۰
من تکرار مىکنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت.
مجلس اگر رأى داد و شوراى نگهبان هم آن رأى را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمىگویم رأى خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأى خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شوراى نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمى، تحت تعقیب مفسد فىالارض باید قرار بگیرد. این مجلس ما حصل خون یک جمعیتى است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصاره زحمتهاى طاقتفرساى این ملت مسلمان بوده است؛ این مجلس فراهم آمده از «اللّه اکبر»هاى مردم است؛ اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از «اللّه اکبر» مردم قدمى برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسى خواهد بود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اینکه ملاحظه از احدى و از مقامى بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و رد و بدل و انتقاد صحیح، بدون جار و جنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند.
کسى که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آنکه موافق است موافقت خودش را بدون جار و جنجال بگوید. و بعد هم رأى بگیرند. وقتى رأى گرفتند، اگر اکثریت رأى داد، و بعد هم برده شد پیش شوراى نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رأى را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسى ندانستند ، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادى غضب ، از مبادى فاسد، بیرون مىآید. باید سرتسلیم به مجلس، یعنى سرتسلیم به اسلام وقتى مخالف اسلام نیست، سر تسلیم به اسلام فرود آورد. روشهاى غیر اسلامى را، اگر هم در باطن ـ خداى نخواسته ـ دارند، نباید دیگر اظهار بکنند و نباید اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوش کنند. این یک مسألهاى است اساسى، و باید همه توجه داشته باشند. به مجرد اینکه یک مطلبى برخلاف رأى یک نفر است، نباید بگوید مجلس درست نیست. این خودشرا اصلاح کند. این خودش درست نیست. نباید بگوید شوراى نگهبان درست نیست. این خودش درست نیست. باید خودش را اصلاح بکند. و این گرفتارى هست براى ملت ما.
و من امیدوارم که مجلس یک مجلس اسلامى، مجلس عبادت باشد؛ نه مجلسى که ـخداى نخواسته ـ معصیت در آن واقع بشودو به دیگران اهانت کنند؛ به کسى بد بگویند. اینها خلاف اسلام است. و نباید بشود.
۱/۴/۶۰
توجه بکنید این مجلس یک مجلسى است که در مقابل این امور انحرافى ایستاده است. این مجلس در دست هیچ حزبى نیست؛ در دست هیچ گروهى نیست؛ اکثریت این مجلس اشخاص مستقلى هستند که خودشان فکر مىکنند و خودشان عمل مىکنند؛ آنها انحرافات را [مىبینند]، و رضاى خدا را در نظر مىگیرند و با رضاى خدا مىخواهند راه را به آخر برسانند.
۱۹/۷/۶۰
[بسمه تعالى، محضر شریف حضرت آیت اللّه العظمى امام خمینى مدظلّه العالى چنانکه خاطر مبارک مستحضر است قسمتى از قوانین که در مجلس شوراى اسلامى به تصویب مىرسد به لحاظ تنظیمات کلى امور و ضرورت حفظ مصالح یا دفع مفاسدى که بر حسب احکام ثانویه به طور موقت باید اجرا شود و در متن واقع مربوط به اجراى احکام و سیاستهاى اسلام، و جهاتى است که شارع مقدس راضى به ترک آنها نمىباشد و در رابطه با اینگونه قوانین به اِعمال ولایتو تنفیذ مقام رهبرى که طبق قانون اساسى هم قواى سهگانه را تحت نظر دارند، احتیاج پیدا مىشود. علیهذا تقاضا دارد مجلس شوراى اسلامى را در این موضوع مساعدت و ارشاد فرمایید.رئیس مجلس شوراى اسلامى اکبر هاشمىرفسنجانى] بسم اللّه الرحمن الرحیم آنچه در حفظ نظام جمهورى اسلامى دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام مىشود و آنچه ضرورت دارد که ترک آن یا فعل آن مستلزم فساد است و آنچه فعل یا ترک آن مستلزم حَرَج است پس از تشخیص موضوع به وسیله اکثریت وکلاى مجلس شوراى اسلامى، با تصریح به موقت بودن آن مادام که موضوع محقق است، و پس از رفع موضوع خود به خود لغ و مىشود، مجازند در تصویب و اجراى آن؛ و باید تصریح شود که هر یک از متصدیان اجرا از حدود مقرر تجاوز نمود مجرم شناخته مىشود و تعقیب قانونى و تعزیر شرعى مىشود.
۱۷/۶/۶۱
انشاءاللّه، دولت و مجلس آنچه که مصلحت جامعه است در نظر بگیرند و کارى کنند این مستمندانى که در طول تاریخ محروم بودهاند را نجات دهند.
۶/۹/۶۱
امروز مجلس و دولت از ارگانهایى است که ما باید حفظشان کنیم.
باید کوشش کنیم در اینکه این دولت محفوظ بماند…. من اعلام مىکنم به همه ملت که امروز مخالفت با دولت، مخالفت با مجلس، مخالفت با جمهورى اسلامى، مخالفت با ارگانهایى که در جمهورى اسلامى است، مخالفت با اسلام است و موجب تباهى این کشور و این ملت خواهد شد… به مجرد اینکه در ذایقه یکى یک مطلبى درست نیست، فوراً هجوم نکنند و [اینکه ]کارشکنى بکنند و ـ عرض بکنم تضعیف بکنند دولت را. و همینطور راجع به مجلس، که مجلس در رأس همه امور واقع است، باید تأیید بکند ملت و هیچوقت اینطور نباشد که تضعیف بکند.
۴/۱۱/۶۱
من در این مسأله هیچ شکى ندارم که این مجلس بهترینِ مجالسى است که در همه دنیا هست و بهترینِ مجالسى است که از صدر مشروطیت تا حالا بوده است. من از همه شما بیشتر، زمانهاى سابق را ادراک کردهام. من از زمان قاجار و تا حالا مجالس را دیدهام و کیفیت اینکه مردم چه جور انتخاب کردند و چقدر دخالت داشتند مردم، و افرادى که در مجلس آمدند چطور بودند،و این سنوات آخر را که همه آقایان مىبینند و دیدهاند. در تمام طول مشروطیت، این مجلس به این ترتیب که تمام افرادش تقریباً متدین و معتقد به اینکه باید اسلام حکومت کند، در تمام دورهها نبوده است این. و در انتخاباتى که من از بچگى انتخابات را در حدود خودمان و بعد هم که از جاهاى دیگر هى شنیده شده است، انتخابات هیچگاه به طور کلى در دست مردم نبوده است.
یک مدت زیادى به دست متنفذین منطقه، مناطق، خانها و مالکین بزرگ و اینها بوده است، و در آن وقتى که دیگر آن بساط آنها ، قدرتهایشان از بین رفت، دربست در دست حکومت وقت بوده.
اگر در تهران مثلاً یکى دو نفر، چند نفر که انتخاب مىشدند ، انتخاب مردم بود و باقىاش نبود ـ براى اینکه تهران فرض کنید جایى بود که خیلى نمىشد فشار بیاورند ـ اما جاهاى دیگر مسأله ، مسأله مردم در کار نبود، یعنى شوراى ملى، ما در هیچ وقت نداشتیم. اگر چند نفر هم ملى در آنها بوده است، لکن مجلس همچو مجلسى نبود که یک شوراى ملى باشد. و ما امروز داریم یک شوراى اسلامى و ملى به حسب آن بعد صحیحش مشاهده مىکنیم.
۱۰/۱۱/۶۱
مجلسمان را شما ملاحظه کنید، بسیارى از آنها را من از نزدیک مىشناسم؛ یعنى سابقه طولانى دارند، مثل رئیس مجلس و بسیارى از آقایان دیگر، و آنها را با تعهد و تعهد به اسلام و خدمتگزارى و هرچه توان دارند، آنها را مىشناسم. و در این طول مدتى که مجلس برپاست مىدانم که همه اینها خدمتگزارند؛ در بین آنها من نمىتوانم یکى را پیدا کنم که بتوانم بگویم که این ، تعهد به اسلام ندارد. البته اختلاف سلیقه، اختلاف دید، اختلاف اجتهاد در هر قشرى هست، در علما هم هست، در مجتهدین هم هست، در شما آقایان هم هست که اختلاف سلیقه دارید، اختلاف دید دارید، لکن همه مشترکاند در اینکه خدمتگزارند و همه مىخواهند خدمتگزار باشند. و در بین آنها من حتى یک نفر را نمىتوانم بگویم که این یک نفر به اسلام خیلى علاقه ندارد ، همهشان علاقهمندند با اختلاف سلیقهاى که دارند.
۲۰/۱۱/۶۱
[… مستحضر هستید بهلحاظ محرومیت اکثر خانوادهها از سرپناهو مسکن با استفاده از عناوین ثانویه قانون اراضى شهرى پس از مصوبه شوراى انقلاب اسلامى در خصوص لغو مالکیت اراضى موات شهرى به تصویب مجلس شوراى اسلامى و شوراى محترم نگهبان رسید که طبق آن اراضى موات شهرى که از لحاظ مقدار قابل توجه نیستند در اختیار وزارت مسکن و شهرسازى قرار مىگیرد و زمینهاى بایر شهرى براى رفع نیاز مسکن مردم از حدنصاب معینى بالاتر فقط قابل فروش به دولت و شهردارى است و وزارت مسکن و شهرسازى اینگونه اراضى را در حد نیاز طبق قانون به قیمت منطقهاى خریدارى و به خانوادههاى بىمسکن یا براى مصارف عمومى واگذار مىنماید.ضمناً طبق قانون مذکور کلیه وزارتخانهها و بانکها و کلیه مؤسساتى که مشمول حکم مستلزم ذکر نام آنهاست و بنیادها ـبنیاد مستضعفان بنیاد مسکن و… زمینهاى مازاد بر نیاز تأسیساتو ادارى خود را بایستى به وزارت مسکن تحویل دهند تا به مصارف عمومى و تأمین مسکن مردم برسد. لکن اولاً اکثر ارگانهاو یا بانکها و بنیادها علىرغم بخشنامههاى مکرر نخست وزیرى از تحویل اراضى خوددارى مىنمایند؛ ثانیاً برخى از روحانیون و ارگانها نسبت به تملک اراضى مذکور براى واگذارى به مردم جهت احداث مسکن برداشتهاى متفاوت داشته و در شرعى بودن آن تردید مىنمایند و در نتیجه اجراى قانون مذکور دچار مشکلات فراوان شده و امکان تعطیل اجراى آن که نتایج وخیمى در وضع زمین و مسکن و اقتصاد خواهد داشت وجود دارد. مستدعى است در این خصوص راهنمایى و ارشاد فرمایند… محمد شهاب گنابادى] بسمه تعالى آنچه را مجلس شوراى اسلامى تصویب نموده و به تأیید شوراى نگهبان رسیده، هم شرعى است و هم قانونى مىباشد.
۲۲/۱۱/۶۱
مجلس محترم شوراى اسلامى که در رأس همه نهادهاست، در عین حال که از اشخاص عالِم و متفکر و تحصیلکرده برخوردار است، خوب است در موارد لزوم از دوستان متعهد و صاحبنظر خود در کمیسیونها دعوت کنند که با برخورد نظرها و افکار، کارها سریعتر و محکمتر انجام گیرد. و از کارشناسان متعهد و متدین در تشخیص موضوعات براى احکام ثانویه اسلام نظر خواهى شودکه کارها به نحو شایسته انجام گیرد. و این نکته نیز لازم است که تذکر داده شود که رد احکام ثانویه پس از تشخیص موضوع بهو سیله عرف کارشناس، با ردّ احکام اولیه فرقى ندارد، چون هر د و احکام اللّه مىباشند. و نیز احکام ثانویه ربطى به اعمال ولایت فقیه ندارد و پس از رأى مجلس و انفاذ شوراى نگهبان، هیچ مقامى حق ردّ آن را ندارد، و دولت در اجراى آن باید بدون هیچ ملاحظهاى اقدام کند. و با تشخیص دو سوم مجلس شوراى اسلامى که مجتمعى از علماى اعلام و مجتهدان و متفکران و متعهدان به اسلام هستند، در موضوعات عرفیه که تشخیص آن با عرف است، با مشورت از کارشناسان، حجت شرعى است که مخالفت با آن بدون حجت قویتر خلاف طریقه عقلاست. چنانچه تغییر احکام اولیه، با شک در موضوع و عدم احراز آن با طریقه عقلا مخالف است.
۱۴/۳/۶۲
مطالبى که باید عرض کنم و شاید کراراً عرض کردهام، مسأله مجلس است و اهمیت مجلس. همان طورى که من کراراً عرض کردهام که دانشگاه و فیضیه، اینها اگر اصلاح بشود کشور اصلاح مىشود، و همه کارهایى که در رژیمهاى منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهیهایى که انحراف داشتهاند صورت گرفته است.
راجع به مجلس هم باید عرض بکنم که در کشورى که مثل کشور ایران بحمداللّه الآن یک جمهورى اسلامىبه تمام معنا هستو در صدد اسلامىکردن همه امور هست، مجلس مثل، همان طورى که صنایع مادر ما داریم، مجلس هم اینطور است که اگر مجلس یک مجلس اسلامىکه با انتخابات صحیح انجام بگیرد، و اشخاصى که انتخاب مىشوند واقعاً منتخب ملت باشند، تمام کارهاى کشور با دست مجلسیها اصلاح مىشود. تمام کارهایى که از بعد از مشروطه انجام گرفت، و انحرافاتى که بتدریج پیدا شد تا زمان رژیم پهلوى که به اوج خودش رسید، یکى از عمال بزرگ که باید بگوییم که مادر عمال بود مجلس بود. مشروطه را منحرف کردند، مجلس را مجلس قلدرى کردند، ملت را از اینکه رأى بدهند محروم کردند و این مال این دوره سابق قبل از این دوره نیست، بلکه به طور قطع اکثر دورهها اینطور بود، منتها یک دفعه تعیین وکلا با خانها بود و آن اشخاصى که نفوذ داشتند در کشور ، در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند، و اگر دخالت داشتند چشمو گوش بسته بودند. رعیتها را جمع مىکردند و مىآوردند پاى صندوق، و به آن طورى که به آنها دستور داده بودند رأى مىدادند بدون اینکه بفهمند چه دارند مىکنند، رأى چى هست و چه کار دارند انجام مىدهند. فقط همان خان مىدانست که براى منفعت اوو براى منفعت دولتها اینها دارند رأى مىدهند، و اصلاً کارى به اینکه کشور به کجا برسد در کار نبود، کارى به این کار نداشتند.
بعد هم که زمان رضاخان پیش آمد و ما بعد رضاخان که اکثراً مىدانید، و همه هم در آخر، در این دورههاى آخر مىدانید که آن بلاهایى که به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. یعنى عدهاى را اینها خودشان لیست مىدادند، و به طورى که محمدرضا اقرار کرد ـمنتها مىگفت زمان قبل، مقصودش زمان پدرش بود ـ لیست را از سفارتخانه مىآوردند که اینها باید تعیین بشوند. بعد از زمان ایشان هم بدتر از آن وقت بود، وکلاى ما را باید امریکا یا قبل از ا و انگلستان تعیین کند، و مردم و دولت ایران و هیچ کس هیچ نظرى در این باب نداشت. وکلا با دستور آنها، با اسم و رسم تعیین مىشد مگر بعضیها که در تهران نمىشد که غیر او بشود که یک اقلیت بسیار نادر بود، البته بتدریج اینطور شد تا زمان اینها که به اوج خودش رسید، تمام بدبختیها در حکومت از مجلس سرچشمه گرفت. هر کارى مىخواستند انجام بدهند، هر امر فاسدى را که مىخواستند انجام بدهند دیکته مىکردند و مىآوردند مجلس، و مخالف و موافق هم به حسب صورت درست مىکردند، و بعد هم همان طورى که دیکته شده بود رأى مىدادند. و خداى تبارک و تعالى خواست که آن وضع، هم وضع خان خانى و هم وضع دخالت سفارتخانهها در ایران برچیده بشود. و در این دورهاى که انتخابات شد بحمداللّه به طور اکثریت قاطع، مردم دخالت داشتند و خانى دخالت نداشت، آنجایى همکه دخالت داشت در مجلس رد شد. و در آتیه هم چنانچه انشاءاللّه این ملت به همین طور در صحنه حاضر باشند با تعیینو کلایى که متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح کشور هستند ، تعیین کنند، امید است که در آتیه هر سال بهتر از سال قبل بشود. و بحمداللّه در این دوره هم که چهرههاى بسیار نورانى در مجلس هست، و اشخاص متفکر و فقیه و امثال اینها در مجلس هست، و یک سال هم مانده است تا به آخر برسد. من امیدوارم که در این سال جدیت بیشتر بشود براى رسیدگى به امور کشور و محرومین کشور و مستضعفین.
و اگر مجلس در این سال جدید همّ خودش را صرف کند در اینکه مسائل مشکل را اسلامى کند، و با دقت، همان دقتهایى که اهل علم در مسائل علمى دارند. مسائل علمى همان طورى که آن دقتهاى بسیار ارزنده را لازم دارد، مسائل سیاسى کمتر از آن نیست؛ براى اینکه، مسائل سیاسى، مقدرات کشور، در دست آنهایى هست که این مسائل را مىخواهند تفکر کنند. آقایان در فکر این معنا نباشند که زیاد طرح بدهند و زیاد از مجلس بگذرد؛ در فکر این باشند که خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد.
یعنى همان طورى که بناى اهل علم است که در هر مسألهاى دقت مىکنند، جستجو مىکنند و مباحثه مىکنند، مجادله مىکنند، در این مسائل هم باید اینطور باشد که سروته مطلب به طور کافى مورد بررسى قرار بدهد، مورد دقت قرار بگیرد، و با دقت و همت زیاد مسائل طرح بشوند، در مجلس که آمد یک مسأله پخته از حیث جهات مختلف باشد که راهگشا باشد براى این کشور و مشکلات این کشور. و در این چند سالى که گذشت من تشکر مىکنم از زحمات پر ارزش آقایان که زحمت کشیدند و مشکلات زیادى که بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند، و الآن با قدرت کافى دارند انجام وظیفه مىدهند.
مجلس این سال با مجلس سالهاى سابق فرق دارد، مجلس این سال قدرتش بیشتر است، یعنى آنهایى که کارشکنى مىکردند براى مجلس و براى همه ارگانهاى دولتى و اصل اساسش کارشکنى براى اسلام بود، آنها یا رفتند و فرار کردند یا منزوى شدند. و بحمداللّه امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقیم مىتواند که مسائلى که پیش آمده و پیش خواهد آمد در این سالىکه سال آخر است، به طور شایسته حل کنند تا اینکه این مجلس الگو بشود براى مجالس دیگر. و اگر در سال آتیه فرض کنید غیرآقایان یک دسته دیگرى آمدند، بدانند که باید چه بکنند، و اینها چه کردند و آنها هم باید دنباله این، باید چه کار بکنند.
و بالاخره مجلس است که اساس یک کشور را به صلاح مىکشد یا اساس یک مجلس را رو به فساد مىبرد. و مجلس بودکه در رژیم پهلوى آن همه فساد ایجاد کرد و آن همه خیانت کرد، و همین مجلس است که در زمان کنونى این همه خدمت کرده استو در صدد خدمت است. من نمىخواهم بگویم که کارها تمام شدهو همهاش هم صددرصد تمام است، اما وقتى ما مقایسه بکنیم افراد این مجلس را با افراد دوره رضاخان ـ به استثناى نادر ـ و دوره محمدرضا تقریباً بىاستثنا، اگر ما مقایسه کنیم و همان افراد را ببینیم که سابقهشان چى است و چه زندگى کردند و چه هستند ، کافى است که ما به ارزش این مجلس پى ببریم، از آن جنس که در سابق بود هیچ الآن نیست در مجلس. اگر فرض کنید یک کسى باشد که با وضع شما یک مخالفى بیاورد، لکن این اختلاف سلیقه است، نه این است که واقعاً انحرافى باشد که آنها داشتند که در سابق بود. سابق انحراف بود، یعنى منحرفین را مىآوردند سر کار ، دستور بود، نمىتوانستند خلاف او را هم بکنند، و اگر در بینشان یکى دو نفر بود که مخالفت مىکردند، در اقلیت بودند که صداشان به جایى نمىرسید، امروز عکس است، بحمداللّه همه آقایانى که در مجلس هستند، اینها وابسته به شرق و غرب نیستند و خدمت مىخواهند بکنند ولو اختلاف سلیقه داشته باشند.
بحث در مجلس از مسائل بسیار مهم است که باید بحث بشود ، باید هر مسألهاى با دقت رسیدگى بشود و در کمیسیونها اولاً و بعد در مجلس ثانیاً و بعد هم در شوراى نگهبان ثالثاً رسیدگى بشود کهو قتى یک قانون از مجلس بیرون آمد، یک قانون صددرصد شرعى باشد؛ چه موافق با احکام اولیه که مال اسلام است. یا موافق با احکام ثانویه که آن هم مال اسلام است، و این رویه رویهاى استکه اگر انشاءاللّه باقى بماند مطمئن باشید که مجلس با قوت خودش وقتى که باقى بماند دولت هم اصلاح مىشود، و سایر قوایى که در ایران هستند، آنها هم اصلاح مىشوند، یعنى کجروى نمىشود دیگر بشود. کجروى از مجلس شروع مىشد، نه اینکه از خارج مىشد؛ خارج دستور مىداد، اینها راه مىرفتند. و اگر مجلس مستقیم باشد و کارها را آن طورى که مصالح کشور اقتضا مىکند، آن طورى که احکام اسلام اقتضا مىکند، آن طور بررسى دقیق بشود و با علاقه مندى بررسى بشود، وقت صرف بشود تا اینکه مسأله، هر مسألهاى هست خصوصاً مهمات مسائل که باید مهمات مسائل را به طور دلسوزانه و به طور جدى بحث طلبگى در آن بکنند. آقایان که عادت دارند به اینکه بحث طلبگى مىکنندو در مدرسهها تربیت شدند، با اشکال، رد و دفع و همه این امور ، در قانون هم باید همین طور باشد؛ براى اینکه، این هم اهمیتش همان اهمیت است، آن هم اسلام بود، این هم اسلام است.
بنابراین، در این سالى که انشاءاللّه مىگذرد و امید است به خوبى بگذرد و آقایان با خیال راحت مشغول باشند به خدمت به این مستمندان، به این مظلومان در طول تاریخ. انشاءاللّه امیدواریم که این سال را به مبارکى بگذرانید و در سال آتیه انشاءاللّه مجلس باز همین جور مجلس باشد و همین طور افراد در آن باشند که انشاءاللّه مسائل حل بشود. مسائلى که ما الآن در مقابلش هستیم و امیدوارم که مجلسهاى بعد دیگر مواجه با آن نشوند.
… و اگر انشاءاللّه این جنگ تحمیلى بر ما از بین برود و دولت سر صبر رسیدگى بکند به حال مستضعفین، تمام مسائل به وسیله مجلس و دولت حل مىشود حتى مسأله گرانى.
۱۱/۵/۶۲
امروز مجلس چون مجلس مردمىاست، این مجلس مردمى مىتواند به فکر محرومین باشد و مجلس دیروز نمىتوانست که به فکر محرومین باشد براى اینکه محروم تویش نبود، اگر هم بود یکى دوتا بود که کارى از او نمىآمد. اما امروز مجلس، مجلسى است که محرومیت کشیدهاند اهل این مجلس، و در آنها از اشرافو اعیان و امثال ذلک دیگر وجود ندارد؛ ولو بعض منحرفین هستند اما از اشراف و اعیان دیگر خبرى نیست. یک همچو مجلسى مىتواند خدمت کند به این کشور و یک همچو مجلسى پشتیبانش همین مردم کوچه و بازار هستند. این هم یکى از خاصیتهاى بزرگ حکومت مردمى است که خوف اینکه چه بشود ندارند.
۱۳/۱۰/۶۲
امروز روزى است که باید راجع به تکلیف خودمان در انتخابات عرض کنم، باید عرض کنم که یکى از امورى که مطمح نظر آنهایى است که مىخواهند این انقلاب را به شکست برسانند قضیه مجلس است. مجلس یک چیز سهلى نیست کارش. مجلس یک چیزى است که در رأس همه امورى که در کشور است واقع است.
یعنى مجلس خوب، همه چیز را خوب مىکند و مجلس بد، همه چیز را بد مىکند… هیچ قدرتى الآن در ایران نمىتواند یک کارىرا تحمیل کند به ما. امروز باید خود شما بنشینید کارتان را انجام بدهید. انتخابات مثل سابق نباشد که از مرکز دستور داده مىشدکه این باید وکیل بشود، دیگر کسى هم حقّ ندارد حرفى بزند.
انتخابات دست مردم است، رئیس جمهور و نخست وزیر با آن رعیتى که در کشاورزى کار مىکند و آن بازارىاى که در بازار کار مىکند، راجع به انتخابات یک جور هستند، علىالسواء هستند.
یعنى رئیسجمهور یک رأى دارد، نخست وزیر هم یک رأى داردو آن کشاورزى کهدر دوردست افتادهترین این کشور است، آن هم یک رأى دارد. رأیشان فرقى با هم ندارد و همه هم مسئول هستند.
در تشخیص خوب و بد، اتکال به قول غیر نکنید مگر اشخاصى باشند که مورد اعتماد خودتان باشد صددرصد. این را به مردم دارم مىگویم و به شما آقایانى که در آتیه متصدى اجراى انتخابات هستید توجه مىدهم که اگر یک انحرافى در یکى از شما پیدا بشود، و این بعد موجب این بشود که در این جمهورى یک لطمهاى وارد باشد به گردن شماست. به اسلام لطمهاى وارد بشود به گردن شماست. و اگر در اینجا هم کشف بشود معذور نیستید و مورد تعقیب وارد مىشوید. باید شماها بدون توجه به این که دستور کسى داده، دستور کسى حق ندارد راجع به انتخابات بدهد، دستور در اجرا، در خوبى اجرا بله، وزیر کشور دستور مىدهد که اجرا خوب بشود، اجرا اسلامى باشد. اما یک بالایى بخواهد بهشما دستور بدهد که کِیَک باید وکیل بشود، کِیَک مىخواهد وکیل بشود این امر نیست در اسلام، در ایران هم نیست. اینکه من عرض مىکنم براى این است که بعدها کسانى که در ایران بعدها و نسلهاى بعد مىآیند بدانند که باید این طور باشندو الاّ امروز ما کسى را نداریم که دستور بدهد، پیشنهاد مىکند و مردم مختارند. فرض بکنید که اگر همه کسانى که در رأس [هستند ]بروند پیشنهاد بکنند که فلان آدم را شما وکیل کنید لکن شما به نظرتان درست نباشد جایز نیست برشما تبعیت کنید. باید خودتان تشخیص بدهید که آدم صحیحى است تا اینکه بتوانید رأى بدهید.
و مجرد اینکه این آدم یک آدم خوبى است خیلى، اول وقت نمازش را مىخواند و نماز شب مىخواند.این براى مجلس کفایت نمىکند. مجلس اشخاص سیاسى لازم دارد، اشخاص اقتصاددان لازم دارد، اشخاص سیاستمدار لازم دارد، اشخاص مطلع بر اوضاع جهان لازم دارد. باید تعهد به اسلام باشد و موافقت با جمهورى اسلامىباشد لکن این مسائل هم باشد. در یک مجلس باید همه چیز باشد در این کمیسیونهاى مجلس از امور ارتشى و کشاورزى و اقتصاد و همه چیز بحث مىشود،باید مطلع باشند اینها.
آنهایى که در این کمیسیونها هستند باید اشخاصى باشد در بینشان که عالم به اقتصاد باشد، عالم به امور کشاورزى باشد، عالم به امور ادارى باشد، عالم به مسائل جهانى باشد. مجلس مىخواهد ایران را در مقابل جهان اداره کند، مجلس یک چیزى نیست که بخواهد ایران را در مقابل خودش درست بکند. ایران در مقابل جهان است امروز، آن هم یک جهان امروزى و یک ایران امروزى. ایران امروزى که تک است در دنیا و جهان امروزى که همه مهاجمند، همه مهاجم به شما هستند. شما مىخواهید که یک مجلسى داشته باشید که در مقابل این مهاجماتى که از خارج مىشود پایدار باشد. یک دولتى را او تعیین کند که درمقابل تهاجماتى که در دنیا واقع مىشود، فشارهایى که واقع مىشود در دنیا این بتواند دفاع کند، و این از مجلس سرچشمه مىگیرد، از مجلس دولت درست مىشود و شما یک همچو مجلسى لازم دارید. شما براى حفظ کشور خودتان، براى حفظ اسلام عزیز، که این همه خون در راهش ریختید باید پایدارى کنید و توجه بکنیدکه حفظ کنید این را، و حفظش نسبت به شماها که مأمورین هستید به این است که ـ اجرایش را بدون اینکه به کسى اعتنا کنید اجرایشرا خوب و موافق شرع و موافق اسلام و موافق مصالح کشور اج را کنید. و مردم هم همه آزادند. عرض کردم از رئیس جمهور و نخست وزیر و وزیرکشور و همه اینها گرفته تا آن کسى که در آخر این کشور مشغول کشاورزى است فرقى ندارند در اینکه مکلفند آدمى را که باید به درد مملکت بخورد انتخاب کنند و خودشان تشخیص بدهند.
بازار باید خودش تشخیص بدهد. کارخانهها باید خودشان تشخیص بدهند، هیچ کس تحت تأثیر دیگرى نیست. بله اگر چنانچه اشخاص مطمئنى باشند که آنها تشخیص بدهند، شهادت بدهند که فلان آدم جهات مختلفش همه خوب است، آن وقت مانعى ندارد که کسى به واسطه تشخیص آنها و اطمینان به این که این صحیح است رأى هم به آنها بدهد. اما این طور نیست که کورکورانه انسان دنبال این باشد که ببیند کیک چه گفته، این صحیح نیست، این در اسلام نیست و در جمهورى اسلامىهم نباید باشد. شما فرمانداران و بخشداران و همین طور اشخاص محترمىکه این انجمنهاى اسلامىرا در سرتاسر کشور دارند، همه تان موظفید به اینکه در این امر دقت کنید که خوب انجام بگیرد، نبادا یک وقت خداى نخواسته، یک تقلبى در کار بیاید، نبادا خداى نخواسته یک اشخاص نابابى خودشان را عوضى جا بزنند که از این معانى بسیار خواهد بود. اینها تکلیف شماست که بکنید. مردم هم خودشان مکلفند به اینکه هم شرکت کنند در انتخابات. نروند کنار، تکلیف است، حفظ اسلام است، رفتن کنار خلاف تکلیف است، خلاف مصالح اسلام است.
آن مقدسى که خیال مىکند کنار نشسته و دخالت در امور اسلامىنمى کند، او بر خلاف اسلام دارد رفتار مىکند، اگر خداى نخواسته یک همچو آدمى باشد. آن آدمىکه به واسطه اینکه مثلاً یک چیز اعوجاجى از یک نفر مىبیند یا از یک گروهى مىبیند کنار برود، این برخلاف مصالح اسلام عمل مىکند. این معانى در صدر اسلام هم بوده است، در زمان ائمه ما هم بوده است. خوب ، همه اینها بوده لکن آنها کنارگرفتند، آنها مشغول فعالیت خودشان بودند. به مردم عرض مىکنم شرکت کنید در این انتخابات و تمیز بدهید اشخاصى را که لایقند براى این مقام. مقدّرات کشورتان را به دست کسانى بدهید که براى کشور شما مفیدند از حیث سیاست، از حیث اقتصاد، از حیث همه چیز. اگر مسامحه بکنید و امروز هم کسى نفهمد، خدا هست، خدا مىداند و مىبیند. شما در محضر خدا هستید هر جا هستید. همه خلقاللّه در محضر خدا هستند هر جا هستند. بر فرض اینکه من یک کار خلاف کردم اسلام که خلاف نکرده است، شما براى اسلام کار بکنید، چکار دارید که فلان آدم بد کرده. خوب، بد کرد، بد بکند شما خوب بکنید براى اسلام تا آن بد هم به تبع شما انشاءاللّه خوب بشود.
کنار نروید، آقایان علما کنار نروید. و البته باید از هر طایفهاى باشد اطلاعاتش داشته باشد و اشخاصى باشند که همه جهاتشان [خوب ]باشد.
۲۲/۲/۶۳
مجلس شوراى اسلامى، که در رأس تمام نهادهاى نظام جمهورى اسلامى است، از ویژگیهاى خاص برخوردار است، که مهمترین آنها اسلامىملى بودن آن است. اسلامى است که تمام تلاشش دررا ه تصویب قوانین غیر مخالف با احکام مقدس اسلام است؛ خصوصاً با برخوردارى از شوراى محترم نگهبان. و ملى است، که از متن ملت جوشیده است و دست شرق و غرب و وابستگان به آنان از سرنوشت آن کوتاه است. امروز مجلس خانه واقعى ملت است. و بر خلاف دوران طاغوت، بخصوص رژیم ستمگر پهلوى ، بر آراء توده متعهد به اسلام و اصیل و زحمتکش و محروم استوار است؛ و دست ناپاک دولتمردان و قدرتمندان و خانان و غرب و شرقزدگان از آن کوتاه است.
۷/۳/۶۳
شک نیست که مجلس به همه امور کشور نظارت دارد؛ و حق نمایندگان است که از هر انحراف و خلافى که از وزرا و ادارات مىبینند به حکم قانونى جلوگیرى کنند و دولت را تا حد استیضاح بکشانند. لکن فرقهاست بین نظارت و استیضاح، و بین عیبجویى و انتقامگیرى. و این فرق را همه کس پس از رجوع به وجدان خویش مىفهمد.
۲۴/۷/۶۴
من تأیید مىکنم مجلس را و همیشه سفارش مىکنم به ملت که مجلس را باید تأیید کنند. و مجلس از ارگانهایى است که لازم است بر همه ما که او را تأیید کنیم. و هیچ کس حق ندارد که راجع به مجلس جسارتى بکند، و مجلس حقش است که موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع، و یک مسألهاى است که همیشه باید در مجلس باشد و این امرى است که گذشت و در او هیچ صحبتى نیست.
۱۵/۳/۶۸
از مهمات امور، تعهد وکلاى مجلس شوراى اسلامى است. ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غمانگیزى از مجلس شوراى غیرصالح و منحرف، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوى و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلى فاسد خورد؛ و چه مصیبتها و خسارتهاى جانفرسا از این جنایتکاران بىارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد. در این پنجاه سال یک اکثریت قلابى منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هرچه انگلستان و شوروى و اخیراً امریکا خواستند، با دست همین منحرفانِ از خدا بیخبر انجام دهند و کشور را به تباهى و نیستى کشانند. از بعد از مشروطه، هیچ گاه تقریباً به مواد مهم قانون اساسى عمل نشد ـ قبل از رضاخان با تصدى غربزدگان و مشتى خان و زمینخواران؛ و در زمان رژیم پهلوى به دست آن رژیم سفاک و وابستگان و حلقه به گوشان آن.
اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیمالشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهاى ولایات به مجلس شوراى اسلامى راه یافتند، و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیرى از هر انحراف بشود.
۱۵/۱/۵۸