شبکه فارسی بی بی سی بی تردید یکی از اصلی ترین آتش بیاران آشوب های چند روز اخیر تهران بوده است .
شبکه تلویزیونی بی بی سی در راس همه رسانه های معاند با ایران سرافراز ،با ادعای اطلاع رسانی لحظه به لحظه از انتخابات دهم ریاست جمهوری عملا به پایگاه انتشار تحلیل های ساختگی و برانگیختگی اجتماعی در ایران تبدیل شده است.
آنچه کارشناسان در ماه های اخیر ابراز می داشتند که شبکه فارسی بی بی سی به منظور انجام شبکه براندازی نرم و با حمایت نیروی انسانی و مالی جریانی در داخل راه اندازی شده است طی روزهای منتهی به انتخابات و پس از آن عملا به اثبات رسید.
نکته جالب توجه در این است که بی بی سی علی رغم دریافت بودجه ۱۵میلیون پوندی (۲۲میلیون دلاری) وزارت امور خارجه انگلیس، قبل و پس از راه اندازی همواره به کسری بودجه اعتراض مردم مالیات دهنده بریتانیا روبرو بوده است ، این در حالی است که در روزهای اخیر مبادرت به افزایش پخش برنامه های زنده خود کرد،به طوری که جمعه شب مطابق روال قبلی برنامه هایش را تا پایان شمارش آرا و اعلام نتایج در قالب میزگرد، وب گردی ، گفت وگو با کارشناسان ، ارتباط مستقیم (نوبت شما) و… ادامه داد.
این شبکه که از زمان شروع به کارش تمام تلاش خود را صرف کرد تا به صورتی حرفه ای به اعلام خبر و تحلیل بپردازد با رسیدن به فضای انتخاباتی ایران،جهت رسیدن به مقصود خود قافیه را باخت و دست به انتحار رسانه ای زد و با نمایش دادن تصاویر و مصاحبه هایی چندین برابر از گردهمایی ها و گفتگوهای میرحسین موسوی و تحلیل هایی به نفع او،نشان داد که رسانه های دولتی در غرب همچون بی بی سی،اساسا نمی توانند به سمت بی طرفی حرکت کنند،بلکه به دنبال گرفتن ماهی از جریان به وجود آمده هستند.
این رفتار غیرحرفه ای، بلافاصله با بروز به اصطلاح سونامی احمدی نژاد در شهرهای مختلف همانند: مشهد،تبریز،تهران،ارومیه،اهواز، شیراز وغیره،آغاز شد و با نزدیک شدن هرچه بیشتر به آغاززمان رای گیری، با ایجاد شبه هایی درمورد چگونگی بروز تقلب در انتخابات ایران شدت گرفت تا اینکه در شب اعلام نتایج به اوج خود رسید.شاید دلیل اصلی آن باختن قافیه به ملت ایران بود!
بی بی سی که در طول دوره فعالیت خود همواره از تنظیم و پخش خبر به شیوه شبه خبر ( فیجرنیوز) و تلفیق سخت خبر( هارد نیوز) و نرم خبر (سافت نیوز) پیروی کرده است در آستانه انتخابات و ازجمله طول جمعه شب به این سو، دقیقا و دائما با سوئیچ کردن این شیوه های خبری به یکدیگر ،اهداف شبهه سازی ، بحران افکنی و هدایت افکار عمومی به انگیختگی و نضج آشوب را هدایت کرد.
این شبکه متعلق به استعمارگر پیر که روزهای قبل ،خود را آماده بحران سازی اجتماعی کرده بود، پیشاپیش در اخبار و تحلیل های به اصطلاح کارشناسان سیاسی مسایل ایران ، بحث تقلب را تئوریزه و قاطعانه بر آن پای می فشردند که چنانچه احمدی نژاد رای بیاورد شکی در تقلب وجود ندارد.
بی بی سی در چارچوب سناریوی خود، جمعه شب در قالب برنامه های زنده ، بلافاصله پس از اعلام آمار های غیر رسمی از منابع داخل ایران پروژه تقلب در انتخابات را با حضور فرخ نگهدار ( رییس سازمان فدائیان خلق ) و صادق صبا( تحلیل گر سیاسی ) کلید زد و پس از این به تناوب انتشار خبرهایی از ایران ، ارتباط مستقیم و … کارشناسانی مانند جمشید برزگر، هاشم احمد زاده ،احمد سلامتیان ، سعید برزین ، مسعود بهنود و … در استودیو و آدم هایی از احزاب و گروهک های داخل ایران هر لحظه به موازات اعلام آرای احمدی نژاد ،بر حملات و تثبیت و تلقین تقلب در انتخابات افزودند به صورتی که نزدیک صبح و تا ظهر شنبه جملگی گزارش پراکنی این شبکه دستور حمله و اغتشاش و افزایش نارضایتی بود.
شیوه بارز بی بی سی در توفیق خود این بود که کلیت مباحث در یک دایره طراحی شده روش قورباغه پخته، کارکرد می یافت .
بدین صورت که مثلا کارشناسان استودیو دلایلی را درقالب تحلیل مطرح می کردند و سپس ارتباط مستقیم برخی آدم های معمولی تحت عنوان مخاطبان بی بی سی و بعد از این ارتباط با رییس ستاد مردمی موسوی و سخنگوی ستاد مهدی کروبی و … مجددا کارشناسان داخل استودیو و … جملگی صحبت های یکدیگر را کپی کرده و با کمی شاخ و برگ اضافه بخورد بینندگان این شبکه می دادند.
بی بی سی برای پیشبرد سناریوی خود ، به خوبی از شیوه نرم خبر استفاده می کرد به طوری که در ساعت یک بامداد با اولین اعلام های غیررسمی آرا، سایت های بالاترین و قلم نیوز را در قاب می گرفت که بوی تقلب می آید و یا رای های سفید را به حساب احمدی نژاد گذاشته اند و هرچه اعلام آرای احمدی نژاد بیشتر می شد لحن و نحوه بیان مطالب بی بی سی و آدم هایش تندتر می شد تا آنجا که در ساعت دو و ۲۰دقیقه بامداد سناریوی آنها به نقطه اوج خود رسید و درتمام این نوع انتشار ، بی بی سی با استفاده از خبر سخت (البته تحریک آمیز ) که هم اکنون موسوی و … به وزارت کشور رفته اند و سوئیچ آن به خبر نرم ( درقالب گفت وگو و ارتباط مستقیم ) و سپس شبه خبر در ارتباط با رییس نهاد مردمی موسوی ،کاملا بحران سازی و تحریک مخاطب رقم زده می شد.
رضوی فقیه در این شبکه در حالی دولت را متهم به دروغ گویی می کرد که هنوز کانال های رسمی آمار را اعلام نکرده بود . او می گفت: وقتی رییس دولت آمار دروغ می دهد و عدد سازی می کند، طبعا وزارت کشورش هم همین کار را می کند و …. و بی بی سی در پی هر ارتباط و گفت وگو با داخل ایران می پرسد: واکنش شما چیست؟ ( تحریک ضمنی به عکس العمل ).
بخشی از سناریوی بی بی سی چنین بود: ارتباط با خانمی به نام سولماز که از مشاهدات خود می گفت ،سوئیچ به محمدی : طوفان در راه است . ارتباط با میترا از تهران و کامیار از دبی که ابراز نگرانی می کردند و سوئیچ به محمدی که از توطئه ای حکایت می کند مبنی بر اینکه کد احمدی نژاد ۴۴ بوده است و رتبه موسوی ۴ و خیلی ها به اشتباه یک ۴ اضافه کرده اند و شده ۴۴ به حساب احمدی نژاد : سوئیچ به مسعود بهنود که محدودیت های اینترنتی را به نفع احمدی نژاد می داند و وکیل مدافعانه می گوید چون فضای اینترنتی سهم اصلاح طلبان است ، پس محدودیت آن علیه آنهاست و …
مجموعه ساعات پخش برنامه های زنده بی بی سی پس از خاتمه رای گیری یک هدف را تعقیب می کرد: حتی اگر موسوی و کروبی کوتاه آمدند و برای مطالبات شما به خیابان نیامدند ، شما کوتاه نیایید و خیابان را ترک نکنید.
وقتی بیشتر تحقیق کردم، بیش از پیش مطمئن شدم، سایت هایی مثل توییتر، هرگز تا اندازه این شبکه فارسیزبان نمیتوانند در تحریک مردم و برانگیختن احساسات آنها از طریق دنیای خبر و تبلیغات، تأثیرگذار باشند.وبسایت هایی مانند توییتر، یوتیوب و برخی سایت های خبری فارسی زبان با روی کار آمدن BBC فارسی، رنگ و بوی قدیمی خود را از دست دادند و میدان را خالی کردند.معترضین و اغتشاشطلبان در ایران در حدی تحتتأثیر این شبکه قرار داشتند که محل تجمعات، نوع اعتراضات و نحوه ارسال خبر و فیلم به خارج از کشور را نیز تحتتأثیر راهنماییهای آنها میدانستند.
انگلیسی بودن برخی سایت های اجتماعی مخرب که در آن اقدام به تأسیس گروههای ضدانقلاب میشد، نکته منفی در جذب مشتری بود. حتی پس از آنکه بخش فارسی فیسبوک نیز راهاندازی شد، نتوانست در دل جمعیت مردم جا باز کند.رادیو فارسی BBC از سال ۱۹۴۰ آغاز بهکار کرد؛ اما هرگز مثل زمان موازی با راهاندازی شبکه تلویزیونی BBC تا این حد رونق نداشت.در ایران مانند خیلی از کشورهای دنیا، امواج مزاحم و غیررسمی که علیه یک حکومت منتشر میشود، تا اندازه زیادی کنترل و مهار میشوند. تلویزیون نیز مانند رادیو باید مرزهای فرهنگی و سیاسی یک کشور را در هم مینوردید و پیش میرفت. به یک مثال توجه کنید. زمانیکه ماجرای مشکوک ندا آقا سلطان پیش آمد، کدام شبکه بیشترین سهم را در گسترش تصویری این واقعه داشت؟ کدام شبکه خبری موفقتر از سایرین در این مورد عمل کرد؟شاید ایرانیهای دارای ماهواره، جمعیتی اقلیت را در کشور دارا باشند؛ اما به هر حال، این شبکه خبری میکوشد مشتریان خاص خود را تحت هر شرایطی حفظ کند. اینکه دقیقه چه جمعیتی در ایران و سایر نقاط جهان به شبکه تلویزیونی BBC فارسی نگاه میکنند، قطعا مشخص نیست؛ اما نمیتواند جمعیت کمی باشد.نقش BBC فارسی در وقایع پس از انتخابات ایران غیرقابل انکار است و این شبکه هرگز در حد یک شبکه خبری فعالیت نکرد. قدرت خبری غرب بسیار بالا است و از این طریق همواره در جنگ نرم علیه کشورها و دولتها قدم برمیدارد.فعالیتهای ضداسلامی در این شبکهها نیز معمولا مشهود است و بینندگان منصف این شبکه تلویزیونی بهوضوح تلاش آنها را برای اسلامستیزی درک میکنند
اکنون بیش از پیش دست بی بی سی رو شد. شبکه ای که به دلیل کسر بودجه بی بی سی رومانی را تعطیل کرد، مجانی به مخاطبان داخل انگلیس خط نمی دهد . اسپانسر آگهی ندارد و مشخصا اغلب خبرنگاران آن از طیف های اصلاح طلب و مشاور آن یکی از سردبیران نشریات زنجیره ای توقیف شده است و غیره ، لذا چنین رسانه ای کسری بودجه خود را از کجا تامین می کند و آیا با توجه به طیف فکری همکار این رسانه می تواند مدعی بی طرفی باشد ، بی بی سی که از پخش اگهی قربانیان غزه خودداری کرد که مبادا مخاطبانش آن را نقض بی طرفی بی بی سی بدانند ، اکنون با جمع یک طرفه ای چگونه می تواند مدعی خبر پراکنی چند سویه درباره ایران باشد؟، وجدان رکن چهارم دمکراسی در عملکرد بی بی سی درباره انتخابات اخیر در رنج است آیا محکم به این قضیه رسیدگی خواهیم کرد؟