جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » ابعاد جنگ نرم » شیوه‌های مبارزه با فتنه(۱)

شیوه‌های مبارزه با فتنه(۱)

امروزه برای ایجاد فتنه در یک جامعه سال‌ها برنامه‌ریزی می‌شود. تحقیقات مختلف جامعه‌شناختی، مردم‌شناختی و روان‌شناختی گسترده‌ای درباره جامعه هدف صورت می‌گیرد. از طریق مطبوعات، رسانه‌ها، رمان‌ها، کتاب‌های درسی و غیر درسی و فعالیت‌های تفریحی و گردشگری، ترویج مدها و مدل‌های جدید، ترویج روحیه مصرف‌گرایی و مصرف‌زدگی،‌ سیاه‌نمایی نسبت به فعالیت‌های انجام شده، و مهم‌تر از همه از راه ایجاد شبهه در باورها و ارزش‌های مورد قبول جامعه هدف، و به طور کلی از همه راه‌های ممکن، می‌کوشند آرام آ‌رام حساسیت‌های دینی و ارزشی مردم را تضعیف نمایند و بدین ترتیب بسترهای لازم برای براندازی نظام حاکم را فراهم سازند تا با کمترین هزینه بتوانند به هدف خود دست یابند. به همین دلیل، مبارزه با فتنه در دوران حاضر نیز کار ساده و سهلی نیست. نیازمند برنامه‌ریزی‌های دقیق و فعالیت‌های شبانه‌روزی است.

زمانی که فتنه‌ها چون ظلمت و تاریکی یکپارچه شما را فراگرفت، پس به قرآن پناه ببرید

۱٫شیوه‌های در امان ماندن از گردباد فتنه

۱-۱٫عمل بر اساس یقین

تنها به چیزهایی که یقین داریم عمل کنیم. تصمیمی را اتخاذ کنیم که هیچ تردیدی در درستی آن نداریم. بدین شیوه، هم از گردباد فتنه‌ها نجات می‌یابیم و هم فتنه‌گران را ناامید و خلع سلاح خواهیم کرد. زیرا ابهام و شایعه و اتهامات بی‌اساس و دروغ بهترین و کم‌هزینه‌ترین ابزار فتنه‌گران است. امام علی: «اعلموا انه من یتق الله یجعل له مخرجا من الفتن و نورا من الظلم.» رعایت تقوای الهی در فضای فتنه یعنی اینکه همه تصمیمات انسان فقط بر اساس امور یقینی باشد. و از مسائل شبهه‌ناک و گوش دادن به شایعات بیش از هر زمان دیگری پرهیز شود.

۲-۱٫ رجوع به قرآن

اگر اندیشه‌ها و افکار متضاد در فضای فتنه را بتوان به درستی بر قرآن عرضه کرد، آنگاه می‌توان حق و باطل آنها را تشخیص داد. پیامبر اکرم در حدیثی عیار عبور از فتنه‌ها را چنین بیان می‌کند:

فاذا التبست علیکم الفتن کقِطَعِ اللیل المُظلِم فعلیکم بالقرآن؛ زمانی که فتنه‌ها چون ظلمت و تاریکی یکپارچه شما را فراگرفت، پس به قرآن پناه ببرید.»

۳-۱٫ تمسک به اهل بیت پیامبر

این سفارشی است که پیامبر اکرم برای نجات از فتنه‌های بعد از خود به برخی از یارانش کرد. آن حضرت خطاب به عمار فرمود: «ای عمار، بعد از من فتنه‌هایی رخ خواهد داد. در آن شرایط از علی و حزب علی پیروی کن؛ چرا که علی با حق است و حق با علی. …»

۲٫شیوه‌های مبارزه کوتاه مدت و روبنایی

۱-۲٫جلوگیری از مسلح شدن فتنه‌گران

شاید به همین دلیل است که امام صادق از خرید و فروش سلاح در زمان فتنه نهی کرده و در پاسخ کسی که گفت من اسلحه خرید و فروش می‌کنم، فرمود: «لاتبعه فی فتنه؛ به هنگام فتنه، از فروش سلاح خودداری کن.»

۲-۲٫مقاومت در برابر خواسته‌های نامشروع فتنه‌گران

فتنه‌گران می‌کوشند با برنامه‌ریزی و گام‌به گام اهداف خود را جلو ببرند. در هر مرحله‌ای ممکن است خواسته‌ای جزئی و کوچک را مطرح کنند. سطحی‌نگران گمان می‌کنند که این خواسته جزئی مهم نیست و مصلحت حفظ نظام اسلامی اقتضا می‌کند از برخی قوانین کوتاه آمده و خواسته‌های آنان مورد توجه قرار گیرد. اما کافی است یک گام با آنان همراهی شود، آنگاه باید منتظر نتایج  هولناک آن بود. طلحه و زبیر هرگز آن انگیزه نهانی و نهایی خود را در ابتدای کار بر زبان نیاوردند. خواسته اولیه آنان در ظاهر خواسته چندان حساسیت‌برانگیزی نبود. درخواست مشارکت در امر حکومت؛‌ حکومت بر شهرهای بصره و کوفه و … عملیاتی کردن مرحله‌ اصلی و فاز نهایی فرمول فتنه با رفتن به مکه.

یکی از شگردهای سیاسی براندازی نرم این است که در جایی که امکان براندازی یک نظام وجود ندارد، مخالفان کاری کنند که دست کم حاکمیت را مجبور نمایند تا برخی امتیازات را به آنان اعطا کند. جین شارپ و رابرت هِلوی درباره اهمیت این شگرد می‌گویند: «در برخی موارد ممکن است رژیم به این نتیجه برسد که پذیرفتن برخی از نیازها و خواست‌های گروه‌های مردمی، با مصالح حاکمیت منافاتی ندارد. تغییر نگرش حاکمان، در بعضی موارد، نتایجی درخشان برای مردم به ارمغان آورده است. همچنین متقاعد شدن حاکمیت به دادن برخی امتیازات، موجب کسب اعتبار و وجهه قانونی برای گروه‌های مبارز می‌شود، که این امر باعث کاهش تهدید‌ها و مخاطرات بالقوه‌ای می‌شود که معمولاً متوجه گروه‌های سیاسی است و از همه مهم‌تر نیروهای مبارزه را برای روزهای حساس و بحرانی حفظ می‌کند. …»

به تعبیر مقام معظم رهبری، [باج ندادن به فتنه‌گران]

در فتنه‌ها همچون شتر دوساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش را دوشند.» نه یاریگر فتنه‌انگیزان باید بود و نه مورد سوء استفاده آنان قرار گرفت

۳-۲٫ بردباری و مدارا

امام علی حتی در مقابل تقاضای عمومی نسبت به زندانی کردن سران فتنه، می‌فرمود هر کس تا زمانی که به رویارویی مسلحانه علیه حکومت اسلامی برنخیزد و اقدام به توطئه علیه نظام اسلامی نکند، در امان خواهد بود. امام علی۷ با آنکه از انگیزه طلحه و زبیر برای رفتن به مکه آگاه بود و می‌دانست جز جنگ افروزی مقصود دیگری ندارند با آنان مدارا کرد و در پاسخ به پیشنهاد ابن عباس که از وی می‌خواست آن دو را زندانی کند و از رفتن به مکه باز دارد، فرمود: «آیا از من می‌خواهی آغازگر ستم باشم … و بر اساس ظن و گمان به مجازات افراد بپردازم و پیش از انجام کار، مؤاخذه نمایم؟ هرگز! به خدا قسم از رفتار عادلانه … که خدا مرا بدان امر فرموده، روی نمی‌گردانم.»

آن حضرت در برخورد با خوارج نیز همین روش را برگزید. حتی گستاخی خوارج به جایی رسیده بود که بارها به هنگام ایراد خطبه از سوی آن حضرت سخنان او را قطع می‌کردند و شعار می‌دادند «به حکمیت تن دادی و پستی را پذیرفتی، حکم جز خدا را نیست.» اما عکس العمل امام در مقابل آنان این بود که شما را از نمازگزاردن در مساجد باز نمی‌داریم؛ سهمیه بیت المالتان را قطع نمی‌کنیم و تا زمانی که دست به شمشیر نبرده‌ و علیه نظام اسلامی توطئه نکرده‌اید، با شما نمی‌جنگیم.

۴-۲٫ هوشیاری در برابر فرصت‌طلبان

«کن فی الفتنه کابن اللبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب؛ در فتنه‌ها همچون شتر دوساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش را دوشند.» نه یاریگر فتنه‌انگیزان باید بود و نه مورد سوء استفاده آنان قرار گرفت. رفتار انسان در هنگام فتنه باید به گونه‌ای باشد که فتنه‌انگیزان نتوانند در او طمع برند و بر پشت او سوار شوند و او را نردبام رسیدن به امیال و خواسته‌های حیوانی خود قرار دهند.

۵-۲٫ روشن‌گری و افشاگری

امام علی با برخی از قاعدین گفتگو کرد. با طلحه و زبیر به کرات گفتگو کرد و حتی حاضر شد بخشی از دارایی‌هایی خود را به آنان بدهد تا بدین وسیله از تصرف در اموال عمومی درگذرند و با فتنه خود موجب ریختن خون انسان‌هایی بی‌گناه نشوند!

گفتگوها و نوشته‌های امام علی با معاویه نیز به حدی شد که محققی همچون ابن ابی الحدید آرزو می‌کند ای کاش کار امام علی۷بدانجا نمی‌رسید که معاویه خود را همسان او بپندارد و در پاسخ نامه‌های پندآموز و نصایح الهی او سخنانی وقیح و شرم‌آور درباره آن حضرت بنویسد!

امام علی در نامه‌ای خطاب به مردم کوفه به افشاگری درباره سران فتنه جمل پرداخت و دلایل آنان برای مقابله با خود را بهانه‌‌ای بیش ندانست. آن حضرت در سخنی جداگانه به افشاگری درباره طلحه پرداخت و در تحلیل مخالفت او با خود، فرمود: «به خدا طلحه بدین کار نپرداخت، و خونخواهی عثمان را بهانه نساخت، جز از بیم آنکه خونِ عثمان را از او خواهند که در این باره متهم می‌نمود و در میان مردم آزمندتر از او به کشتن عثمان نبود.» امام علی همین سخن را درباره عایشه و زبیر، دیگر سران فتنه جمل، نیز فرمودند: «آنان به دنبال خونی هستند که خود ریخته‌اند.»

در جریان فتنه نهروان نیز روشنگری‌های امام موجب نجات بسیاری از فتنه‌زدگان شد. حدود دو سوم از جمعیت دوازده هزار نفری خوارج نهروان مجدداً به سپاه امام علی برگردند و نسبت به فتنه نهروان آگاهی یابند.

تئوری‌فتنه، اصل بر این است که به منظور تقویت جبهه فتنه همه کسانی را که کمترین وجه مشترک را دارند در زیر یک پرچم جمع نمایند. به اصطلاح وحدت نقطه‌ای داشته باشند

۶-۲٫ نشان دادن ظاهری بودن وحدت فتنه‌انگیزان

در تئوری‌فتنه، اصل بر این است که به منظور تقویت جبهه فتنه همه کسانی را که کمترین وجه مشترک را دارند در زیر یک پرچم جمع نمایند. به اصطلاح وحدت نقطه‌ای داشته باشند. لازم نیست یک خط مشترک داشته باشند، اگر در یک نقطه هم مشترک باشند، کافی است. به همین دلیل جبهه فتنه اتحاد و وحدتی بسیار شکننده دارد. یکی از اندیشمندان و نظریه پردازان سیاسی غرب به نام ریچارد رورتی (۱۹۳۱-۲۰۰۷) در سفری که در سال ۱۳۸۴ به ایران داشت، خطاب به حاضران در جلسه گفت: «در کشوری مانند ایران که حاکمیت آن از پایگاه گسترده مردمی برخوردار است، مخالفان نمی‌توانند ائتلاف و پیوند خود را با تشکیل حزب و یا جبهه سیاسی حفظ کنند، توصیه این نظریه‌پرداز کهنه‌کار این است که اگر قرار باشد در کشوری مثل ایران یک اپوزیسیون قوی و پر جمعیت شکل گیرد، باید محور ائتلاف از «خط» به «نقطه» تبدیل شود.

وحدت نقطه‌ای هر چند در کوتاه مدت موجب افزایش کمّی فتنه‌گران و جبهه مخالفان می‌شود، اما در دراز مدت یکی از نقاط ضعف جدی برای آنان محسوب می‌شود. زیرا چنین وحدتی، کاملاً شکننده است. برای مبارزه با فتنه‌گران باید از همین نقطه ضعف آنان استفاده کرد و افکار عمومی را نسبت به وحدت صوری و ظاهری آنان آگاه نمود. با نگاهی به فتنه‌های دوران امام علی۷ می‌توان همین وحدت نقطه‌ای را در برخی از آنها مشاهد کرد. وجه مشترک همه مخالفان علی۷ در یک جمله سلبی خلاصه می‌شد و آن اینکه «علی نباید حاکم باشد.» اما در بُعد ایجابی شاید هیچ نقطه مشترکی نداشتند. آنان حتی نمی‌توانستند متحدانه و به صورت یکپارچه نماز جماعتی را برگزار نمایند. امام علی:‌ «هر یک از آن دو امیدوار است که حکومت به او برسد، و آن را به سوی خود می‌کشاند، و از دوستش برمی‌گرداند … هر یک کینه دوستش را در دل دارد و دیری نپاید که این واقعیت آشکار گردد. به خدا سوگند اگر آنچه می‌خواهند به چنگ آورند یکی از آنها دیگری را به هلاکت رساند و او را از میان بردارد.»

وحدت سران جمل از این سنخ بود. طلحه و زبیر، مسببان واقعی قتل عثمان، با مروان بن حکم، داماد عثمان و از مدافعان جانی او، و خویشاوندان و وزیران و استانداران عثمان از قبیل سعید بن عاص، مغیره بن اخنس و عبدالرحمن بن عوام، همگی در یک جبهه‌اند. و معاویه نیز با تمام توان در کار حمایت معنوی از این گروه بود. برای هر کدام نامه‌ای جداگانه فرستاده بود که اگر علی را از سر راه بردارید با شما بیعت خواهم کرد! و در پایان نیز این وحدت ظاهری فرو شکست و وقتی مروان دید که طلحه از ادامه جنگ با علی به تردید افتاده و رمق ادامه مبارزه را ندارد؛ تیری در کمان گذاشت و او را از پای درآورد! و آخرین جمله طلحه چه جمله عبرت‌آموزی بود برای همه فتنه‌گران: «خون هیچ مرد بزرگی چون من پایمال نشد!»

۷-۲٫ تلاش در جهت آرام کردن اوضاع

امام علی بعد از جریان حکمیت و بهانه‌گیری‌های برخی از اصحابش در پاسخ به این پرسش که «چرا میان خود و آنان، برای داوری و حکمیت، مدت و مهلت قرار دادی؟» و چرا شتابزده و به سرعت عمل نکردی؟ فرمود: «علتش این بود که نادان خطای خود را به وضوح بداند و آگاه بر عقیده خودش استوار بماند. و شاید که خداوند در این مدت صلح و آرامش کار این ملت را اصلاح کند. و مجبور نشود به عجله جستجوی حق را واگذارد و از آغاز به گمراهی گردن گذارد.»

امام علی چند مسأله را به عنوان فایده مهلت قرار دادن برای داوری و حکمیت بر می‌شمارد:

۱٫ برخورد صبورانه موجب می‌شود تا کسانی که نسبت به واقعیت‌ها آگاهی لازم را ندارند بتوانند در فرصتی مناسب به تحقیق و بررسی بپردازند و از ابعاد مختلف مسأله آگاهی یابند.

۲٫ کسانی که بر حقایق امور آگاهی داشتند، با رفع پار‌ه‌ای از ابهامات بر دانایی و ایمانشان افزوده شود و استوارتر بر عقیده خود بمانند و با دلگرمی و باور بیشتری به دفاع از عقیده و آرمان خود بپردازند.

۳٫ در این مدت احتمال قانع ساختن افراد ناآگاه به وسیله اندیشمندان و نخبگان وجود داشت. نخبگان جامعه باید ابعاد مختلف طرح پیچیده شامیان و مکر و حیله شیطانی آنان را برای دیگران می‌شکافتند.

۴٫ حقیقت این است که در شرایط التهاب و اضطراب و دلهره و شتاب بسیاری از مردمان نمی‌توانند ارزیابی درستی از اوضاع داشته باشند و بدخواهان نیز می‌توانند به شبهه‌افکنی خود ادامه دهند، اما در شرایط آرام و عادی بهتر می‌توان حقایق را شناخت و شناساند.

بسیاری از کسانی که در جبهه فتنه قرار دارند، فریفته شعارهای زیبا و فریبنده سران فتنه می‌شوند. آنان را نباید خیلی سرزنش کرد

۸-۲٫ جداکردن صف فتنه‌گران و فتنه‌زدگان

بسیاری از کسانی که در جبهه فتنه قرار دارند، فریفته شعارهای زیبا و فریبنده سران فتنه می‌شوند. آنان را نباید خیلی سرزنش کرد. امام علی: «ما کل مفتون یعاتَب». بسیاری از کسانی که فریب فتنه را می‌خورند از نادانی خود آگاه نیستند. در چنگال‌های نامرئی فریب‌کاری و دغلکاری فتنه‌گران گرفتار آمده‌اند اما خود نمی‌دانند. گمان می‌کنند به صورت مستقل تصمیم‌گرفته‌اند؛ گمان می‌کنند به صورت خودجوش و از روی اندیشه و فکر و عقیده حرکت کرده‌اند، در حالی که در زندان فریب و نیرنگ فتنه‌گران گرفتار شده‌اند. به همین دلیل، به محض اینکه به آگاهی برسند و فرصتی برای تأمل در حوادث اطراف خود به دست آورند، دیگر حیله و فریب فتنه‌گران کارگر نخواهد بود. دیگر به عنوان هیزم آتش فتنه، خود را هزینه جاه‌طلبی‌ها و قدرت‌طلبی‌ها و قانون‌شکنی‌های عده‌ای خاص نخواهند کرد.

۹-۲٫ برخورد به هنگام و شجاعانه

وقتی که فتنه ‌بروز پیدا کرد، باید شجاعانه با آن به مبارزه برخاست؛ هر چند فتنه‌انگیزان از یاران و دوستان و هم‌رزمان پیشین انسان باشند. البته اقدام شجاعانه و قاطع در مقابل فتنه‌گران نباید موجب شود که مرزهای اخلاقی و حدود اسلامی شکسته شود. اقدام شجاعانه و قاطعانه در چارچوب موازین اخلاقی سیره امام علی در برخورد با مخالفان خود بود.

فتنه خوارج در روزهای پایانی جنگ طولانی مدت صفین پدید آمد و فتنه‌گران نیز همان همرزمان و سربازان و دوستان امام بودند. و غالب آنان از قاریان و حافظان قرآن بودند. اما آن حضرت در برخورد با این فتنه بسیار شکننده، با افتخار می‌گوید: «من فتنه را نشاندم و کسی جز من شجاعت این کار را نداشت؛ از آن پس که موج تاریکی آن برخاسته بود و گزند آن همه جا را فرا گرفته.»

تنظیم برای تبیان: س.آقازاده

منبع: کتاب موج فتنه