انمابَدءُ وقوعِ الفِتَن اهواءٌ تتبع و احکامٌ تُبتَدَع، یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجالٌ رجالاً علی غیر دین الله.
همانا پیدایش فتنهها هواهایی است که پیروی میشوند و بدعتهایی است که گذارده میشوند. در چنین شرایطی با کتاب خدا مخالفت میشود و مردانی مردان دیگر را پیروی میکنند. (نهج البلاغه، خ۵۰، ص ۴۳٫)
عوامل شکلدهنده رفتارهای انسان
هر کار اختیاری که از انسان سر میزند و در نتیجه «سبک زندگی» افراد، معلول دو دسته از عوامل است:
(۱) عوامل شناختی، نگرشی و بینشی؛
(۲) عوامل روحی و گرایشی و انگیزشی.
در جریان اغتشاشات بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در جمهوری اسلامی ایران و بازجوییهای صورت گرفته از برخی بانیان اغتشاش، نشان میدهد که انحراف فکری چگونه توانسته است زمینه ایجاد انحرافات عملی آنان و در نتیجه بستر فتنه در کشور را پدید آورد.
۱٫ خودخواهی و هواپرستی
خودخواهی موجب میشود در مواردی که خواستههای انسان با موازین دینی و الهی سازگاری ندارد، به توجیه رفتارش و یا به تأویلهای ناشایستهای از معارف دینی دست بزند. از دیدگاه چنین افرادی معیار ارزش کارها، موافقت و سازگاریشان با هوسها و خواهشهای نفسانی آنان است. هر کاری که مطابق امیال و خواستههای آنان باشد، خوب و هر کاری که مخالف امیال و اهداف شخصی و گروهیشان باشد، بد است.تحلیل روانشناختی مسأله به این صورت است که برخی افراد تأثیرگذار در جامعه از حکومت وقت توقعاتی شخصی دارند، توقعاتی از قبیل دستیابی به پست و مقام، یا بهرهبرداری بیشتر از ثروتها و امکانات ملی و امثال آن. اما میبینند توقعات و خواستههای آنان به دلیل غیر قانونی و ناعادلانه بودن مورد توجه حکومت عدل قرار نمیگیرد. اینان برای تحقق خواستههای خود و دستیابی به امیال و هوسهایشان اقدام به راهاندازی تشکلات، گروهها، حزبها، جبهههایی میکنند. ویترین فعالیت خود را مبارزه با بیعدالتی و بیقانونی قرار میدهند. اما پشت پرده اقدامات آنان چیزی جز ریاستطلبی و خودخواهی و حب جاه نیست.
یکی از نشانههای تشکیلات و احزاب فتنهانگیز و فتنهخیز این است که معمولاً بعد از یک ناکامی و شکست در دستیابی به قدرت تأسیس میشوند.
۱-۱٫ ریاستطلبی
طلحه و زبیر نخستین کسانی بودند که با امام علی بیعت کردند؛ اما پس از پایان مراسم بیعت، خصوصی به نزد آن حضرت رفتند و خواستار مشارکت در امر حکومت شدند! و ادعا کردند که اساساً انگیزه اصلی آنان از بیعت همین بوده است! و به امام علی تأکید کردند که باید در امور حکومتی و تصمیمات کلان کشوری با آنان رایزنی شود و از اینکه آن حضرت در تصمیمات خود و تقسیم قدرت و نحوه توزیع ثروت با آنان مشورت نمیکند سخت برآشفته و معترضانه از آن حضرت توضیح خواستند! آنان وقتی دیدند که نمیتوانند در تصمیمات حکومت مرکزی به سود خود نقشآفرینی کنند؛ از امام علی خواستند دست کم مسؤولیت برخی مناطق جهان اسلام از قبیل بصره و کوفه را به آنان واگذارد و مدعی بودند با این کار شاید اندکی از حق از دست رفته آنان در دوران خلفای گذشته جبران شود! و وقتی که از این راه هم نتوانستند به مقصود خود برسند، فتنه جمل را راهاندازی کردند.
عامل اصلی ایجاد فتنه صفین نیز همین ریاستطلبی و خودخواهی و هواپرستی حاکمان شام بود. معاویه سالها بعد از شهادت امام علی به صراحت بیان کرد که جنگ او با آن امام و یارانش برای دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی نبوده است. هدف او احیای روزه و نماز و حج و زکات نبوده است. او به دنبال حکومت و ریاست و خلافت بوده است.
۲-۱٫ دنیاطلبی
امام صادق میفرماید در یکی از مناجاتهای حضرت موسی با خداوند، خطاب رسید که «ای موسی بدان که دنیادوستی آغاز همه فتنهها است. …» امام علی، در این باره میفرماید: «آگاه باشید که دوستی دنیا اساس همه گناهان، دروازه همه بلاها و مجمع هر فتنهای است.»
آن امام عزیز در تحلیلی کلی، انگیزه مشترک همه مخالفان خود، اعم از ناکثین، قاسطین و مارقین، را دنیاطلبی میداند و میفرماید: «چون به کار برخاستم گروهی پیمانِ بسته شکستند و گروهی از جمع دینداران بیرون جسته و گروهی دیگر با ستمکاری دلم را خستند. گویا هرگز کلام پروردگار را نشنیدند یا شنیدند و کار نبستند که میفرماید: «سرای آن جهان از آن کسانی است که برتری نمیجویند و راه تبهکاری نمیپویند و پایان کار، ویژه پرهیزگاران است» آری به خدا دانستند، لیکن دنیا در دیده آنان زیبا بود و زیور آن در چشمهایشان خوش نما.»
علت خودداری زید بن ثابت دنیازدگی بود. کسی که سرمایه او به اندازهای باشد که شمشهای طلا و نقرهاش را با تبر جدا کنند، چگونه میتواند با حکومت علی کنار آید؟
نگاهی به کارنامه اقتصادی سران فتنه جمل نیز همین حقیقت را نشان میدهد که عامل اصلی پیدایش این فتنه دنیاطلبی و ثروت اندوزی آنان بود.
دنیا طلبی سران فتنه قاسطین نیز بر همگان روشن است. عمرو بن عاص در ابتدای خلافت امام علی در نامهای خطاب به معاویه نوشت: «هر کار که میتوانی انجام بده؛ زیرا فرزند ابوطالب، چنانکه چوب را پوست میکنند، تو را از هر مال و سرمایهای که داری، جدا خواهد کرد.»
شاید گمان شود که عامل دنیاطلبی و زراندوزی را نتوان درباره فتنهگران نهروان بیان کرد. زیرا دنیاطلبی با شبزندهداری و نماز و روزه طولانی چندان قابل جمع نیست! اما نباید فراموش کرد بسیارند کسانی که دین را پلی برای دستیابی به دنیا قرار میدهند. مالک اشتر، صحابی بصیر امام علی، چه زیبا این حقیقت را درباره خوارج فهمیده بود آنگاه که خطاب به آنان میگفت: «ای گروه پیشانی سیاه! گمان میکردیم نماز شما از سر بیرغبتی به دنیا و شوق به لقاء الله است؛ در حالی که اکنون میبینیم از مرگ گریزان و به سوی دنیا شتابانید.»
۲٫ بدعتگذاری در دین
بدعت در حقیقت مکمل عامل اول، یعنی هوا و هوس، است. ابزاری است در دست هوسرانانی که اطلاعاتی از دین دارند و سعی میکنند با تمسک به آیات و احادیث و ارائه تفاسیر خاصی از آنها راهی برای توجیه هوا و هوس خود بیابند. بدعت در دین معمولاً از سوی عالمان صورت میگیرد و نه مردم عادی. لغزش این گروه است که موجب لغزش جمع کثیری از مردمان میشود. مگر غیر از این است که بدعتهای صورت گرفته در صدر اسلام موجب شد عده بسیاری از مردم مسلمان و صحابه پیامبر قربه الی الله دست به جنایتهایی هولناک علیه خاندان پیامبر و شهدای کربلا زدند. «کل یتقربون الی الله بدمه»؟ مگر عمر بن سعد برای تحریک و تهییج سپاهیان خود به جنگ با امام حسین و یاران مظلومش، با شعار «یا خیل الله ارکبی و بالجنه ابشری» دستور حمله به خیام امام حسین را صادر نکرد؟منبع:کتاب «موج فتنه از جمل تا جنگ نرم»نوشته احمد حسین شریفی
تنظیم:س.آقازاده