دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » سران خارج نشین کودتای سبز قسمت ۲

سران خارج نشین کودتای سبز قسمت ۲



اظهارات و سخن پراکنی های خارج نشینان کودتاگر را در قالب ۸ محور عمده می‌توان بررسی نمود که نمونه‌هایی از آن ارائه می گردد.
۱٫ حمله به جایگاه رهبری نظام اسلامی و ولایت مطلقه فقیه
سروش: «آقای خامنه ای!، می‌خواهم به شما بگویم دفتر ایام ورق خورده است و بخت از نظام برگشته است ، آبرویش به یغما رفته است و طشت رسوائیس از بام تاریخ افتاده است. کشف عورت شده است. خدا هم از شما رو گردان شده و ستاریت خود را باز گرفته است. آن دلیری ها که در کنج خلوت و در پرده تزویر می کردید فاش شده است. آه جگرسوختگان و جان باختگان و دهان دوختگان کارگر افتاده است و دامان و گریبان شما را سوخته است. خائفم که بگویم باب توبه هم به روی شما بسته شده است. شریعت هم از شما شفاعت نخواهد کرد که مشروعیت از شما گریخته است. ایران سبز از این پس دیگر آن ایران سیاه و ویران نیست. سبزی وسپیدی این جنبش به عنایت و اجابت الهی بر سیاهی جور شما پیشی گرفته است. خاک و آب و آتش و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا به فرمان خدا بر علیه شما بشورند.» [۱] سروش: «آقای خامنه ای!
که این کند که تو کردی به ضعف همت و رای؟/ ز گنج خانه شده خیمه بر خراب زده
وصال دولت بیدار ترسمت ندهند/که خفته ای تو در آغوش بخت خوابزده
در این قحط سال فضیلت و عدالت همه از شما شاکی اند و من از شما متشکرم. “زان یار دلنوازم شکری است با شکایت.” نه اینکه شکایتی نداشته باشم. دارم و بسیار دارم اما آنها را با خدا در میان نهاده ام. گوشهای شما چندان از ستایش و نوازش مداحان پر و سنگین شده است که جایی برای صدای شاکیان ندارد. ولی من از شما بسیار متشکرم. شما گفتید که “حرمت نظام هتک شد” و آبروی آن به یغما رفت. باور کنید که در تمام عمر خود خبری بدین خوشی از کسی نشنیده بودم. آفرین بر شما که نکبت و ذلت استبداد دینی را اذعان و اعلام کردید.» [۲] محسن کدیور: «ما می خواهیم کشورمان به شیوه دمکراتیک بر اساس ارزشها اسلامی اداره شود. الگوی ما پیش نویس قانون اساسی سال ۱۳۵۸ خواهد بود که اثری از ولایت فقیه در آن نبود. به نظر من دوران ولایت فقیه هم به لحاظ عملی و هم نظری به پایان رسیده است. ولایت فقیه نه به لحاظ تئوریک و نه به لحاظ پراتیک قابل دفاع نیست.» [۳] ۲٫ هجمه به حاکمیت دینی و حکومت اسلامی
سروش: «شاید بتوان گفت حکومت دینی به دو دلیل نمی‌تواند بنا شود. یکی اینکه با قدرت نمی‌توانید ایمان و عشق بسازید و دوم اینکه اساس حکومت دینی بر تکلیف بنا شده در حالی که روزگار ما روزگار حق مداری است. این نکته خیلی مهمی است.» [۴] ۳٫ حمله به نظام مقدس جمهوری و متهم ساختن آن به ناپاکی، ناکارآمدی و استبداد
سروش: «ما نسل کامکاری هستیم. ما زوال استبداد دینی را جشن خواهیم گرفت. جامعه‌ای اخلاقی و حکومتی فرادینی طالع تابناک مردم سبز ماست.»[۵] سروش: «هیچ چیز مهیب تر از زخمی کردن غرور یک قوم نیست. سرمایه اعتمادشان را ستاندن وآب دهان برویشان افکندن. پلیدی و بی‌شرمی ازین بیشتر نمی‌شود. آدمیان دزدی و دغلی را تحمل می‌کنند اما اهانت مکرر به عزت وکرامت شان را هرگز. اینک روح مجروح و غرور رنجور ایرانیان بجوش آمده است وتا ننگ آن خیانت زدوده نشود و تا غاصبان بدست عدالت سپرده نشوند التهابشان فرو نمی‌نشیند.» [۶] محسن کدیور: «در جنبش سبز ملت ایران قرار است نهال آزادی که در زمان رهبری آیت الله خامنه ای خشکیده است، دوباره سبز شود؛ عدالت سیاسی و اقتصادی و قضائی که چند دهه است با تبعیض و ستم زیر پاگذاشته شده است، احیا شود؛ بجای اسلامِ سیاه قساوت و خشونت و بی رحمی که در زبان و عمل نمایندگان ولی فقیه مشاهده کرده ایم، اسلام رحمانی، منطقی و دموکراتیک پایه ارزشهای مومنان باشد؛ به جای فقیه سالاری و حق ویژه اقلیتی با توهم انتصاب از جانب امام زمان و با اختیاراتی مطلقه، مردم سالاری با رعایت انتخاب شهروندان و مقید بودن کلیه مقامات به حدود قانونی ملاک و معیار باشد.» [۷] محسن کدیور: «چگونه جامعه را اداره کرده اید؟ اینکه بگوییم بالاترین آمار فروش کُلیه به دلیل فقر و نداری در کشور ماست، برای شما افتخاراست؟ اینکه بگوییم بزرگترین زندان روزنامه نگاران در جهان ایران است، برای شما افتخاراست؟ بی شک، بسیاری از اموری که در ایران صورت می گیرد، به بهانه پیاده کردن موازین شرعی است، به بهانه دفاع از اسلام است. می پندارند درست عمل می کنند. می پندارند خوب و شرعی عمل می کنند. می پندارند از جانب خدا مامور اقامه دین شده اند. در حالی که آن چیزی که در ایران دارد اتفاق می افتد مساله دیگری است.» [۸] ۴٫ زیر سوال بردن نهادهای قانونی نظام اسلامی از جمله شورای نگهبان, وزارت کشور, قوه قضائیه, نیروی انتظامی, وزارت اطلاعات، سپاه و بسیج و …
محسن کدیور: «اکثریت مردم ایران وزارت کشور، شورای نگهبان، مقام رهبری و قوای امنیتی، انتظامی و شبه نظامی تحت امر ایشان، قوه قضائیه و اکثر راه یافتگان به مجلس شورای اسلامی را دست اندرکار خیانت در امانت ملی و ناصالح برای اداره کشور و فاقد عدالت و صداقت می شناسند و رئیس جمهور منصوب رهبری را غاصب و نامشروع و غیرقانونی می دانند. اگر بخواهیم با الفبای آیت الله خامنه ای سخن بگوئیم، زبان حال ملت ایران این است: حکم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در مسجد ضرار تنفیذ شد.» [۹] ۵٫ زیر سوال بردن انتخابات
عطااله مهاجرانی: «از نظر اقتدارگرایان بهترین شکل برای انتخابات ایران این بود که جمعیت عظیمی در آن شرکت کنند، هر چه بیشتر بهتر. هر چه فضا گرمتر و پر رونق تر بهتر، اما از این انتخابات باید آقای احمدی نژاد حاصل شود نه هیچ فرد دیگری… انگار مردم زینت اند و وسیله مشروعیت بخشیدن گه گاهی به حکومت آقایان.» [۱۰] اکبر گنجی: «ما ایرانیان همانطورکه مردم داخل کشور گفتند ما هم به همراه آنها می‌گوییم که این آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور ایران نیست و ما او را به رسمیت نمی‌شناسیم و خواست مردم ایران این است که این آدم را به جایی که بیانیه حقوق بشر جهانی را انتشار داده، راه ندهند. این یک خواست سیاسی است، که ما داریم به جهان نشان می‌دهیم که ما چگونه فکر می‌کنیم.» [۱۱] ۶٫ هدایت، آموزش و تشویق اغتشاشگران برای ایجاد ناامنی و آشوب
«اطلاعیه سازگارا و مخملباف درباره مراسم پنجشنبه چهلم شهدا
روز پنجشنبه هشتم مرداد ماه، روزبزرگداشت تمام شهدای جنبش سبزایران است.
۱٫ عزاداران ازصبحگاهان برای نثار گل به مزارشهدا می روند و شامگاهان به منازل ایشان جهت عرض تسلیت مراجعه می کنند. ( آدرس ومشخصات شهدایی که تا کنون دریافت کرده ایم درذیل این اطلاعیه آمده است.)
۲٫ درتهران عزاداران شهدا به صورت میلیونی ازساعت شش بعدازظهر در مصلای بزرگ تهران (واقع دربزرگراه رسالت) حضور می یابند تا درکناریکدیگر با سکوتی سرشار از فریاد، وروشن کردن شمع پس ازتاریکی هوا، به ادای احترام شهدا بپردازند.
رئیس جمهور منتخب مردم وعلمای قم نیز درمراسم حضورخواهند یافت.
درصورتی که سرکوبگران بخواهند ازاین مراسم آرام، انسانی و اسلامی جلوگیری نمایند، مردم مثل همیشه درگیر نشده، درکمال آرامش به طرف خیابان ولی عصرمی روند و ازجلوی پارک ملت دردوجهت شمال وجنوب گرد هم خواهند آمد.
۳٫ درشهرستان ها نیزمراسم مشابهی برگزارمی شود. نشانی محل تجمعات که توسط فعالین پاره ای ازشهرها تعیین شده، درذیل همین اطلاعیه درج شده است.
درصورت اشغال مراکز یاد شده توسط سرکوبگران، عزاداران در جای دیگری که فعالین هر شهردر نظرگرفته اند حضور خواهند یافت. بدیهی است غیرازاین پانزده شهردربسیاری شهرها وروستاهای دیگرکشورهم مراسم مشابهی برگزارمی شود که نشانی آن تجمعات نیزتوسط فعالین هرمنطقه به آگاهی اهالی می رسد.
محسن سازگارا- محسن مخملباف – هفتم مرداد هشتاد و هشت»[۱۲] «هشدار به خبرنگاران خارجی و همینطور خبررسانان جنبش سبز
طبق اطلاعات واصله از ایران قرار است خبرنگاران خارجی به صورت کنترل شده، تنها در مکان های محدودی که نیروهای استبداد شعار می دهند، اجازه فیلمبرداری داشته باشند تا به دنیا اعلام کنند که احمدی نژاد بر اوضاع مسلط شده است.
برای مقابله با این طرح کودتاچیان لازم است هر چه سریعتر اخبار و تصاویر جنبش سبز از طریق مردمی که خود خبرنگاران جنبش سبزند، به خبرگزاری های دنیا ارسا ل شود تا مانع از دروغ بزرگ روز قدس باشیم.
نماد فردا: رنگ سبز و در صورت امکان پارچه های بزرگ سبز.
شعار فردا: “نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.”
محسن سازگارا – محسن مخملباف – ۲۶ شهریور ۱۳۸۸»[۱۳] ۷٫ هدایت، آموزش و تشویق اندک هواداران داخلی به نافرمانی مدنی
محسن سازگارا: «در قسمت فلج سازی انواع واقسام روش ها که همونجور که عرض کردم حکومت ناپذیر کردن مملکت براشونه بفهمند در درجه اول که نمی تونند براحتی کشور را در اختیار بگیرند و مردم ایران به این سادگی زیربار ذلت نمی رند و لذا نمی تونند که ابزارها را در اختیار بگیرند و در درجه دوم که باز استفاده اینو قبلا هم صحبت کردیم با استفاده برق، مخابرات، کامپیوترو اعتصاب به سبک ایتالیایی ، کم کاری و غیرو باید نشون بدیم که اینطور نیست که یه دولت کودتایی وابسته به خارجی زورگو مثل یک قشون جنبی بتونه با آدمکشی وشکنجه و زندان مملکت رو دستش بگیره و اداره کنه ، باید نشون بدیم که نمی تونه حکومت بکنه و حکومت ناپذیر براشون . اما بعدش در واقع وارد آکسیون هایی می شیم که تحریم های مختلف از طرف مردم صورت می‌گیره ، با دولت همکاری نمی کنند و همینجور که اعلام کردیم که دولت آقای موسوی دولت قانونیه و او کابینه باید تشکیل بده باید به تدریج کارامونو از دولت بیاریم بیرون و ببریم در دولت واقعی و اونجا حل و فصل بکنیم ، آروم آروم نشون بدیم که دستگاه های دولت کار نمی کنه و در نهایت برسیم به اعتصابات بزرگ و اعتصابات عمومی که کشور را فلج بکنیم و بتونیم که کودتاچی ها را پایین بیاریم. خب، حالا در این مجموعه کارها یکی از بخش های بزرگ کار ما تحریم هایی است که می کنیم. تا الان کارهای که کردیم این بوده که مثلا کالاهایی رو که صدا و سیما تبلیغ می کنه، تحریم کردیم، نمی خریم و می ریم با سوپرمارکت محل، بقالی حتی صحبت می کنیم که این کالاها رو نیاربرای این که در رادیو تلویزیون تبلیغ شده و مؤثر هم بوده.» [۱۴] ۸٫ هتک حرمت بزرگان نظام اسلامی و توده های ملت حزب اللهی حاضر در صحنه
محسن کدیور: «درست است که ائمه محترم جمعه کشور و نمایندگان محترم ولی فقیه در نهادهای مختلف از جمله سپاه و ارتش و بسیج و ادارات و … همگی قاطبتا از تصمیمات اخیر معظم له حمایت کامل کرده اند، اما تمام این سروران از منصوبین معظم‌له هستند و از ایشان حقوق می گیرند و در صورت عدم حمایت از مقام خود عزل می‌شوند، لذا پشتیبانی ایشان بواسطه عدم استقلال‌شان فاقد ارزش حقوقی است.» [۱۵] محسن سازگارا: «مسابقه استقلال و پرسپولیس که در استادیوم آزادی برگزار شد به ما نشان داد که زمانی که اتحاد وجود دارد می توان شعار داد و با همه ی تلاشی که حکومت کرده بود مردم کار خود را انجام دادند. حکومت چندین هزار را نفر از جانب خود به استادیوم فرستاده بود که من اسم این افراد را گذاشته ام “آدم های چند کاره”، چون در عین حال که ممکن است که دانشجوی دانشگاه امام حسین سپاه یا دانشگاه امام صادق باشند، حکومت شب آنها را به زندان می برد تا از زندانیان بازجویی کند و روز آنها را به خیابانها می فرستد تا شعارها را از روی دیوارها پاک کنند و بعد آنها را به استادیوم می برد تا برای حکومت فریاد بزنند و یا اینکه به آنها اسلحه می دهد برای کشتن مردم و خلاصه این که چندین کار را این تعداد اندک انجام می دهند. زمانی هم همچون روز قدس که انبوه مردم به خیابان ها می آیند مشخص می شود که تعداد آن عده ی اندک حکومتی واقعا چقدر است. به هر حال همین عده از سوی حکومت به استادیوم رفته و سعی کردند با سر دادن شعارهایی با شعارهای اکثریت مردم مقابله کنند.» [۱۶]

ب – اقدامات عملی خیانت‌کارانه وطن فروشان پناهنده به غرب


در فهرست اقدامات عملی ستاد خارج نشین کودتای سبز می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- تحصن در برابر مقر سازمان ملل: اولین اقدام در این زمینه که با پشتوانه رسانه‌ای قوی توسط حامیان صهیونیستی همراه بود, تحصن در مقابل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک بود. این اقدام توسط عنصر معلوم الحالی چون اکبر گنجی – که پیش از این با نفی الهی بودن قرآن کریم تا مرز ارتداد پیش رفته است – مدیریت شد. به دعوت اکبر گنجی از روز چهارشنبه ۳۱ تیر تا ۲ مرداد ماه (۲۲ تا ۲۴ جولای)، ایرانیان مقیم آمریکا، همراه با شهروندان آمریکایی در مقابل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک به اعتصاب غذا دست زدند.
تلویزیون سی ان ان، شبکه صدای آمریکا، شبکه فارسی بی بی سی و تعداد دیگری از شبکه های تلویزیونی برای پوشش خبری این برنامه حضور داشتند. [۱۷] در فراخوان مشترک اکبر گنجی و ۲۶ شخصیت شاخص دیگر[۱۸] که در تاریخ ۲۱/۴/۸۸ صادر شده، آمده است: «مردم شریف ایران با حضور گسترده خود در انتخابات ۲۲ خرداد نشان دادند که علی رغم نقایص اساسی نظام انتخاباتی در ایران ترجیح می دهند که سرنوشت خود را به شیوه های مسالمت آمیز و دموکراتیک تغییر دهند. متأسفانه دولت حاکم بر ایران حق مشارکت مؤثر شهروندان ایرانی را در تعیین سرنوشت شان پاس نداشت و با تقلبی گسترده این حق اساسی مردم ایران را به نحو گسترده نقض کرد، و آشکارا علیه مردم خود دست به کودتا زد.
و تأسف بیشتر آنکه دولت برآمده از کودتا در برابر موج اعتراضات گسترده اما آرام و صلح جویانه مردم نسبت به نقض آشکار حقوق اساسی شان دست به سرکوبی بسیار خشونت آمیز و بی‌رحمانه زده است و شمار زیادی از فعالان سیاسی، روشنفکران، روزنامه نگاران، و مردم عادی در خیابانها را بر خلاف رویه های قانونی بازداشت و راهی سلولهای انفرادی کرده است، و بنا به اطلاعات موثق آنها را تحت انواع فشارهای شدید روحی و جسمانی قرار می دهد تا به جرائم ناکرده اعتراف کنند.
ما امضاکنندگان این نامه برای اعلام پشتیبانی از جنبش سبز مردم ایران، محکوم کردن تقلب گسترده درانتخابات، سرکوب بی رحمانه اعتراضات مردمی، و بازداشت غیرقانونی صدها شهروند و فعال سیاسی و اجتماعی در ایران به مدّت سه روز از ۳۱ تیر تا ۲ مرداد ماه (۲۲ تا ۲۴ جولای) در برابر مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دست به اعتصاب غذا خواهیم زد تا صدای مظلومیت مردم شریف ایران زمین را به گوش جهانیان برسانیم، و از اعضای مسؤول جامعه جهانی بخواهیم که مصرانه و بجدّ از دولت جمهوری اسلامی بخواهند که تمامی بازداشت شدگان را بسرعت و بدون هیچ قید و شرطی آزاد نمایند. با توجه به وضعیت نگران کننده ی در معرض خطر بودن جان و سلامتی بازداشت شدگان اخیر، خواستار دیدار نماینده ی دبیر کل سازمان ملل متحد با بازداشت شدگان و آزادی فوری نامبردگان هستیم.» [۱۹] در پایان از ایرانیان مقیم آمریکا خواسته شده بود تا به این تجمع بپیوندند. اکبر گنجی همچنین در گفتگو با رادیو فردا درباره اهداف برگزاری اعتصاب غذا در مقابل سازمان ملل متحد گفت: «ما برای اینکه صدای اعتراض مردم ایران و زندانی‌ها را به گوش جهان برسانیم، تصمیم گرفتیم یک اعتصاب غذای سه روزه در برابر مقر سازمان ملل در نیویورک برگزار کنیم. خواست اصلی ما محکوم کردن سرکوب ها، بازداشت‌ها و شکنجه در ایران است و خواستار آزادی سریع تمامی بازداشت شده‌ها و تمام زندانیان سیاسی- عقیدتی هستیم.»
وی مدعی شد: «پس از برگزاری انتخابات و تقلب بزرگی که بر اساس آن محمود احمدی نژاد به عنوان فرد برنده اعلام شد، مردم اقدام به برگزاری تظاهرات مسالمت جویانه‌ای کردند. آنان در این تظاهرات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری اعتراض کردند که با برخورد خشونت بار نیروهای لباس شخصی، بسیج و نیروی انتظامی مواجه شدند. این نیروها مردم را به گلوله بستند و مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها همچنین صدها تن از بهترین جوانان این مرز و بوم را بازداشت کرده و در زندان‌ها در بدترین شرایط ممکن نگه داشته‌اند. در حال حاضر، زندانیان به لحاظ جسمی و روحی به شدت تحت فشار دارند تا به جرائم ناکرده برای اثبات سناریوی آقای خامنه‌ای مبنی بر این که غرب می‌خواهد در ایران انقلاب مخملی انجام دهد، اعتراف کنند.» [۲۰] پس از انتشار خبر تجمع، موجی از فعالیت رسانه‌ای برای بزرگنمایی این تجمع چندین نفره صورت گرفت و تلاش شد تمامی مخالفین از بازیگران و خوانندگان فاسد رژیم پهلوی تا ضد انقلابیون به نام, و حتی روشنفکران وابسته و قلم بدستان دیروز روزنامه‌های زنجیره‌ای که امروز به دامن غرب پناهنده شده‌اند را در جبهه‌ای واحدگردهم آورده و بر علیه نظام اسلامی و رای ۴۰ میلیونی ملت متحد سازند.
“گوگوش” خواننده فاسد دوران پهلوی، “ابی” خواننده منحرف، “شهره آغداشلو” بازیگر فاسد، “فرامرز اصلانی” خواننده و آهنگساز، “شهیار قنبری” شاعر و ترانه سرا، ” شیرین عبادی”، “سیمین بهبهانی”، “اسماعیل خویی”، “داریوش اقبالی”؛ “رضا براهنی”, “رضا فانی”، “عبدالعلی رضایی”، “بنا عزیزی”، “شیرین نشاط”، “فرامز اصلانی”، و … عناصر معلوم الحال دیگری بودند که در این مراسم حاضر شده و حمایت خود را از این جمع چندین نفره اعلام کردند.
نکته قابل توجه در مورد این تجمع اینکه در حالی که میلیونها ایران در آمریکا زندگی می‌کنند و علی‌رغم تبلیغات و اطلاع‌رسانی وسیعی که توسط رسانه‌های آمریکایی از این تجمع صورت گرفته بود، تنها تعداد معدودی که آمار آنها از چند ده نفر تجاوز نمی‌کرد، آن هم بطور پراکنده در مراسم حضور یافتند.
۲- تجمع در روز جهانی اقدام برای اعلام همبستگی با جنبش مسالمت‌آمیز مردم ایران: اقدام دیگر صورت پذیرفته نامگذاری روز سوم مرداد به عنوان “روز جهانی اقدام برای اعلام همبستگی جهانیان با جنبش مسالمت‌آمیز مردم ایران” و تلاش تبلیغاتی وسیع برای برگزاری تجمعات متعدد علیه جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا بود که رهبری این جریان را “شیرین عبادی” برعهده داشت. به ادعای طراحان این صحنه, برگزاری تجمعات اعتراض آمیز بصورت همزمان در ۵۰ کشور و ۱۲۰ شهر جهان طراحی شده بود، که در اغلب آنها تعداد معدودی حتی کمتر از انگشتان دست حضور یافتند. شلوغ ترین تجمع که “شیرین عبادی” خود در آن سخنرانی کرده بود, در شهر آمستردام هلند برگزار گردید که به ادعای برگزار کننده ۲ هزار نفر در آن شرکت کردند.
عبادی درباره محتوای سخنرانی خود به خبرنگار رادیو فردا می‌گوید: «موضوع سخنرانی من حول حوادثی بود که بعد از انتخابات در ایران اتفاق افتاد، تجزیه و تحلیل این حوادث، این که چگونه می‌شود اعتماد را به مردم برگرداند و مردم را به حکومت نزدیک‌تر کرد، که در این خصوص من گفتم که بایستی حداقل پنج شرط اتفاق بیافتد و آن این که خشونت‌های دولتی قطع شود، کلیه افرادی که بعد از انتخابات دستگیر شده‌اند، بدون قید و شرط فوراً آزاد شوند. سوم این که رسانه‌ها آزاد باشند و سانسور دولتی از بین برود و چهارم این که به خانواده قربانیان خشونت‌های اخیر و همچنین مصدومان خسارت پرداخت شود و از همه مهم‌تر انتخابات باطل شود و انتخابات دیگری تحت نظارت سازمان ملل متحد برگزار شود. در این صورت است که اعتماد مردم به سیستم و حکومت مجدداً جلب خواهد شد. در غیر این صورت دیدیم که مردم به چه صورت ناراضی بودند، چگونه به خیابان‌ها آمدند برای این که حرفشان را بزنند.» [۲۱] همانطور که مشاهده می‌نمائید این مدعیان وطن پرستی به سادگی می‌پذیرند که بیگانگان وارد عرصه تصمیم‌گیری در نظام سیاسی کشور شده و ایران مقتدر همچون کشورهای ضعیف و عقب افتاده جهان, بیگانگان را متولی برگزاری انتخابات خود سازد!؟

________________________________________
[۱] – عبدالکریم سروش، “جشن زوال استبداد دینی”، سایت دکتر سروش، ۱۸/۶/۸۸٫
[۲] – عبدالکریم سروش، “جشن زوال استبداد دینی”، سایت دکتر سروش، ۱۸/۶/۸۸٫
[۳] – محسن کدیور، “خطبه های نماز عید فطر”، سایت کدیور، ۳۰/۶/۸۸٫
[۴] – “عبدالکریم سروش در لندن، روح پوپر بر فراز تهران”، سایت دکتر سروش، ۲۵/۴/۸۸٫
[۵] – عبدالکریم سروش، “جشن زوال استبداد دینی”، سایت دکتر سروش، ۱۸/۶/۸۸٫
[۶] – عبدالکریم سروش، “روح مجروح و غرور رنجور “، سایت دکتر سروش، خرداد ۱۳۸۸٫
[۷] – محسن کدیور، “تنفیذ در مسجد ضرار”، سایت کدیور، ۱۳/۵/۸۸٫
[۸] – محسن کدیور، “تنفیذ در مسجد ضرار”، سایت کدیور، ۱۳/۵/۸۸٫
[۹] – محسن کدیور، “تنفیذ در مسجد ضرار”، سایت کدیور، ۱۳/۵/۸۸٫
[۱۰] – “گفتگوی بی بی سی با عبدالکریم سروش و عطاءالله مهاجرانی”، سایت دکتر سروش، تیرماه ۱۳۸۸٫
[۱۱] – ” مصاحبه با رادیوفردا: راه قانونی برای به رسمیت نشناختن احمدی‌نژاد وجود دارد”، سایت اکبر گنجی، مرداد ماه ۱۳۸۸٫
[۱۲] – محسن سازگارا، ” گفتگوهای روزانه: متن پیاده شده روز شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸”، سایت محسن سازگارا.
[۱۳] – —، “هشدار به خبرنگاران خارجی و همینطور خبررسانان جنبش سبز”، سایت محسن مخملباف.
[۱۴] – محسن سازگارا، “گفتگوهای روزانه: متن پیاده شده روز شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۸”، سایت محسن سازگارا.
[۱۵] – محسن کدیور، “چرا علی تنهاست؟”، سایت کدیور، ۲۹/۴/۸۸٫
[۱۶] – محسن سازگارا، “گفتگوهای روزانه: متن پیاده شده روز شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۸”، سایت محسن سازگارا.
[۱۷] – روزبه میرابراهیمی، “اعتصاب غذا مقابل سازمان ملل؛ کنار هم، کسانی که هرگز کنار هم نبودند”, سایت رادیو فردا، ۱/۵/۸۸٫
[۱۸] – امضا کنندگان این بیانیه (به ترتیب حروف الفبا)عبارتند از: ۱- عبدالعلی بازرگان. ۲- محمد برقعی۳- حسین بشیریه . ۴- علی بنوعزیزی. ۵- نیره توحیدی. ۶- فاطمه حقیقت جو. ۷- حمید دباشی. ۸- مصطفی رخ صفت. ۹- علی رضایی. ۱۰- احمد صدری. ۱۱- محمود صدری. ۱۲- کاظم علمداری. ۱۳- عبدی کلانتری. ۱۴- رضا فانی یزدی.۱۵- نهضت فرنودی. ۱۶- منصور فرهنگ. ۱۷- احمد کریمی حکاک. ۱۸- حسین کمالی. ۱۹- مهرانگیز کار. ۲۰- اکبر گنجی. ۲۱- ابراهیم سلطانی. ۲۲- علی میر سپاسی. ۲۳- مجید محمدی. ۲۴- مهرداد مشایخی. ۲۵- آرش نراقی. ۲۶- شیرین نشاط. ۲۷- نادر هاشمی.
حمایت کنندگان نیز بدین شرح اند: ۱- طاهر احمدزاده. ۲- یرواند آبراهامیان. ۳- ژانت آفاری. ۴- مهرزاد بروجردی.۵- شهرنوش پارسی پور. ۶- عبدالکریم سروش. ۷- معصومه شفیعی ۸- محسن قائم مقام. ۹- علی قدسی. ۱۰- علی کشتگر. ۱۱- محسن مخملباف. ۱۲- رضا معینی. ۱۳- موسوی خوئینی ها. ۱۴- محمد رضا نیکفر. ۱۵- سهیلا وحدتی. ۱۶- حسن یوسفی اشکوری.
[۱۹] – “بیانیه اعلام و دعوت به اعتصاب غذا در برابر سازمان ملل”، سایت اکبرگنجی، ۲۱/۴/۸۸٫
[۲۰] – بهروز کارونی، گفتگو با اکبر گنجی، سایت رادیو فردا، ۲۰/۴/۸۸٫
[۲۱] – نازی عظیما, “گفتگو با شیرین عبادی”، سایت رادیو فردا، ۴/۵/۸۸٫