دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » نُه دی گذشت، روزهای واقعه در پیش است

نُه دی گذشت، روزهای واقعه در پیش است

روزها همانند هم نیستند ، آدمی خود موجب یکنواختی ایام می شود یکنواختی که آمد، روزمرگی هم می آید وروزمرگی که بیاید گمگشتگی خواهد آمد. ازاینرو بود که باکری (رضوان الله علیه) آرزو میکرد که پس ازجنگ زنده نماند تاشاهدسقوط برخی دوستان و هم کیشان جهادی درروزمرگی ها نباشد . بعضی آدمها امیر شب وروزشانند وبرخی اسیر ایام خود و تو خود می دانی که هویت آدمها درکشاکش همین امیری واسیری است که شکل می گیرد وساخته می شود وانگهی آدمها دیر یا زود ، روز واقعه ای در پیش دارند . این درست که هیچ روزی نیست همانند روز حسین (ع) ، اما روز واقعه حسین (ع) ، نماد روزهای واقعه درعالم است که مرز ازلی و ابدی خیرو شرّ با آن تعیین می شود . روز واقعه صدالبته فقط محصول اراده فرد هم نیست ، زیرا تفضلّی باید تا درحالی که بدستور عبیدالله بر حسین (ع) راه می بندی اندکی بعدتوبه کنی و “حر” شوی ! شریّت و حرّیت را اگر چه آدمی به اختیار انتخاب می کند ، بی شک امّا بی مدد حق تعالی ، حرّیتی درکار نخواهد بود تا یارکه را خواهد و میلش به که باشد !

روز واقعه هرکس امّا به اندازه سعه وجودی آدمها در فهم تحولات عالم است. وتو خود می دانی که تاریخ بشر و تاریخ اسلام وایران پر است از این روزها وشب هایی که در قامت یک واقعه تبلور یافته اند. آدم و حوّا را که می دانی ! خود ، درآن روز واقعه هبوط کرده اند ! ، ابراهیم وهاجر واسماعیل را که می شناسی ! و چه سرافراز شدنداز آن واقعه! پسر به پدرمی گفت که برای اقامه امرحق، ببرحنجرم را امّا ببند چشم مرا ! ببر گلویم را امّا ببند پاهای مرا ! تا دست و پا زدنم تورا از اقامه امر خدا باز ندارد. کجاست اسماعیل! تا ببیند دختران و پسران ناخلف بستند پای پدر را وکورکردند چشم پدر را تا تیغ کشند وببرند حنجر انقلاب را ! جناب یعقوب نبی امّا با اینکه برادران یوسف کور کرده بودند”سوی” چشمانش را امّا بصیرت چشمش همیشه وا بود. آری ! همگی روز واقعه ای داشتند ! ، طالوت و جالوت ، موسی و بنی اسرائیل ،عیسی و حواریون اش هریک نیز روز واقعه ای داشتندکه درتاریخ باآن شناخته می شوند ، اصلاً، سقوط وصعودشان به آن روز وابسته بود. روز واقعه ! وراستی کیست که نداند پیامبر ما به پهنای تاریخ روز واقعه داشته است و پس از پیامبر (ص) ، علی (ع) و فاطمه (س) پدر ومادر همه وقایع تاریخ اند ومگر می شود با علی (ع) بود امّا بدون قرار گرفتن درآزمون های واقعه ! صفین ، جمل و نهروانی باید تا علی گویان و سفیانیان معلوم شوند. حتّی اگر”عقیل” باشی و ” سوی ” چشمانت نیز کور شده باشد ، روزی فرا می رسد تابا حرارت آهن گداخته توبیخ شوی ! که ای عقیل! تورا چه شده که با علی (ع) چنین می کنی ؟! اگر چه روز واقعه ، نشان وامّاره ای عام است ، امّا علی (ع) شب های واقعه نیز داشته است . آنگاه که در شب لیله المبیت برجای پیامبر سر با بالین مرگ نهاد و به تیغ های برهنه قریش خندید ! اینجا می خندید امّ ا وقتی شب هنگام نان یتیمان که بردوش داشت می گریست . آری برادر ! تاریخ پر است از روزها و شبهای واقعه ای که مرز صلاح و فساد وملاک حق وباطل شد واگرچنین است ، انقلاب خمینی(ره) نیز بر همین سیاق فرزندان خود را آزمون می کند. قبل از خمینی (س) چنین بود پس او درعهد خامنه ای (مدظله العالی) چنین است و بعداز اکنون ، نیز چنان خواهد بود .

آن روز که مصطفای امام(ره) را کشتند و آن روز که پدر را نفی بلدکردند ، آن روز که به رغم مخالفت برخی اصحاب مجاهد انقلاب ، مردم را به خیابان ها کشاند وکمرشاه را شکست ، و آن روز که جمع شدند و بدو جام زهر نوشاندند و آن روز که قائم مقامش رابراو شوراندند و آن روز که مطهری وبهشتی ، رجایی وباهنر ، دستغیب و مدنی و همت و صیادش را کشتند وسرهای عشاق اش را بر سر سفره های افطاری گوش تا گوش بریدند و….. آری ! درتمام آن روزها وشبهای واقعه که روس و انگلیس وفرانسه و آمریکا و همه دولتمردان نانجیب منطقه صف کشیده بودند مقابل او ، خمینی امّا ایستاد وبرای یک لحظه نادم و پشیمان نشد و می گفت اگر خمینی (س) یکّه و تنها هم بماند به راه خودکه راه مبارزه با شرک و کفر وبت پرستی جدید است ادامه خواهد داد .مثل خلف صالح اش که گفت اگر تمام دنیا جمع شوند وبخواهند از من باج بگیرند ، خواهم گفت خامنه ای هرگز باج نمی دهد! …آنهاکه بروبچه های جنگ را تنها گذاردند وبجای جنوب از راه شمال به جبهه می رفتند ، صاحب منصبان و رجالی که فرزندان وایل وتبارشان ، روز واقعه ای برایشان رقم زدند و آنها را دریاری جبهه اهل حق، مستحکم یا سست نمودند ، و ما را مقابل حنجر اسماعیل و چشمان هاجر خجل کردند، آنها که برای دنیای نوه هاشان و خوشامد عروسان شان برخمینی (ره) و انقلابش شمشیرکشیدند ، آنها که برای خمینی (ره) وانقلابش ، فرزندان شان را خود تا چوبه دار بدرقه کردند ،عالمان و فقیهانی که برای آسایش وعافیت در برابر قتله ها و ظلمه های تاریخ ازعصرحجازتا عصر خمینی وخامنه ای دَمْ بر نیاوردند و از ترس فتوا و شانتاژ بی. بی. سی خواستند آخوند سیاسی نباشند و …آنها همه درکشاکش اسیری وامیری روزهای واقعه شان درجنگ بودند ، روزهای واقعه که می گذرد بعضی سربلند وبرخی سربه زیر می شوند! بعضی جزو توابین وبرخی گستاخ تر از قبل شدند واین خاصیت روزهای واقعه است” الواقعه ما الواقعه! “” وماادرائک ماالواقعه” ! و تو مپندار که شأن تو ومن خارج از این روزهاست ! زیرا روزهای واقعه در تقدیرهمه آدمهاست ، اگر روز واقعه ای نبود ، مردمان ، چگونه تفاوت مردان جنگی و مردان بزمی وشعار را می یافتند!. آری ! همه در طلوع وغروب خورشید روز واقعه ، راستی آزمایی می شوند واین حادثه و واقعه جزوی از هستی شناسی شیعه است که تا “واقعه ظهور” امتداد خواهد داشت . اگر پذیرفتیم که روزهای واقعه در هستی شناسی شیعه چنین اند و این هستی شناسی به معرفت شناسی ما می انجامد ، پس به یقین روزهای واقعه در پیش است.

نُه دی با اینکه در تاریخ انقلاب عظمتی وصف ناشدنی در مهار فتنه داشته است امّا باید بپذیریم که فتنه هایی به مراتب پیچیده تر در پیش است! زیرا هرچه به واقعه ظهور نزدیک می شویم، می باید که تراز هستی شناسی و معرفت شناسی شیعه کمال یابد. پس نیک بدانیم که فتنه هایی عمیق تر از فتنه پارسال در پیش است. فتنه هایی که یک سر در” کلام” دارد و سری دیگر در “عرفان”! سری در “فلسفه” دارد و رگه هایی در “فقه”! آری! بنظر نگارنده فتنه ی آینده در خفی ترین لایه های اعتقادی شیعه سامان خواهد یافت! و عجب اکسیری است این شیعه! سالهاست که با ترور و بمب و غارت و آتش و رخنه در حکومت اش فتنه کردند امّا طَرْفی نبستند، آیا از عرفان و کلام و فلسفه و فقه طَرفی خواهند بست! ما را از چه می ترسانند؛ شیعه که دریای این علوم است!”فتنه متراکمیه” ای در پیش است امّا ما را چه باک که با “حکمت متعالیه” خواهیم آمد.