سه شنبه , ۶ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » ابعاد جنگ نرم » کودتای مخملی به سبک بنیاد آمریکایی سوروس

کودتای مخملی به سبک بنیاد آمریکایی سوروس

بنیاد “سوروس ” نامی است که این‌روزها اذهان ناظران سیاسی داخل کشور را بیش از پیش به خود معطوف کرده است. نام اصلی این بنیاد، بنیاد “جامعه باز ” (Open Society) است و متعلق به یک یهودی میلیاردر به نام “جورج سوروس ” می‌باشد. وی یک یهودی مجار تبار آمریکایی است که سال‌های متمادی با تشکیل یک شرکت سرمایه‌گذاری و یک سازمان مطالعاتی حقوق بشر، به انجام اموری چندمنظوره مبادرت کرده است.
درخصوص ماهیت فعالیت‌های بنیاد سوروس، قضاوت‌های متفاوتی وجود دارد. نهادهای رسمی سیاست ‌خارجی آمریکا و رسانه‌های وابسته به آن‌ها از جمله رادیو صدای آمریکا معتقدند که “جرج سوروس فردی نوع‌دوست و نیکوکار مشهوری است که به بسیاری از پروژه‌های گسترش دموکراسی و توسعه اقتصادی در سراسر جهان کمک می‌کند. ”
البته این طرز رویکرد منحصراً مختص چنین نهادهایی است و بسیاری از ناظران سیاسی و سیاستمداران کشورهای مختلف و مخصوصاً کشورهایی که به نوعی با پدیده “انقلاب‌های مخملی ” مواجه شده‌اند، نظری بر خلاف این دارند.
“رادیو فردا ” با پیروی از روزنامه “واشنگتن پست ” فعالیت‌های بنیاد سوروس در ایران را به محورهایی چون “کمک‌های انسان دوستانه ” و “بهداشت عمومی ” تقلیل داد، اما BBC به عنوان آژانس خبری دولت انگلیس از موضعی متفاوت معتقد است: “موسسه جامعه باز با هدف پیشبرد دموکراسی، رعایت حقوق بشر، اصلاحات اقتصادی، حقوقی و سیاسی … حمایت از رسانه‌های مستقل و … در کشورهای مختلف جهان فعالیت می‌کند. ”
اگرچه بسیاری از صاحبنظران سیاسی نیز به دور از تعارفات معمول دیپلماتیک و در چارچوب فکری دولتمردان نئومحافظه کاران آمریکایی و البته بواسطه وجود اسناد مرتبط با فعالیت بنیاد سوروس در بسیاری کشورها، معتقدند که هدف این بنیاد در کشورهای مختلف چیزی نیست جز “براندازی نرم و خاموش ” و دیگر فعالیت‌ها جنبه پوششی و کارویژه منحرف نمودن اذهان را پیدا می‌کند.
از دید صاحبان این رویکرد، سوروس به منظور ظاهرسازی این مساله سعی نموده در هر کشور فعالیت‌های مالی و مطالعاتی را به همراه یکدیگر دنبال نماید. به عبارت دیگر، این بنیاد در کشورهای مربوط علاوه بر اینکه شرکتی را برای کسب ثروت و سرمایه گذاری تأسیس می‌کند، سازمانی مطالعاتی را برای چگونگی مصرف این درآمدها شکل می‌دهد و جالب آن که این دو سازمان حق برقراری رابطه مستقیم و یا حتی گفت‌وگو و تبادل نظر با یکدیگر را ندارند تا از این طریق راه بر هرگونه اتهام دولت‌ها مبنی بر حمایت سوروس از مخالفین این کشورها بسته شود.
سوروس در بیش از ۳۰ کشور جهان از جمله جمهوری‌های آذربایجان، ‌ارمنستان، ‌ازبکستان، اوکراین، ‌تاجیکستان، روسیه، گرجستان، قرقیزستان، ‌قزاقستان و مولداوی دارای نمایندگی‌های فعال است.

* سوروس و فعالیت‌های براندازی در کشورها

روند کاری بنیاد سوروس به این شکل بوده که یک مرکز مطالعاتی را در کشورهای مختلف فعال می‌کرده و سپس با ارزیابی مخالفان دولت مرکزی و حمایت از مطبوعات مخالف دولت، زمینه را برای انقلابی آرام و به شکست کشاندن دولت و یا حکومت فراهم نموده است. عمده‌ترین فعالیت این بنیاد در حوزه کشورهای آسیای میانه و قفقاز می‌باشد.
در واقع برای اولین بار درسال ۱۹۹۷ و در جریان ورشکستگی مالی و اقتصادی کشورهای جنوب شرق آسیا، فعالیت بنیاد مذکور به آسیای میانه کشیده شد و در کشورهای این منطقه نمایندگی‌هایی را تحت عنوان “جامعه باز ” تأسیس نمود. هدف این بنیاد از تأسیس این نمایندگی‌ها، به راه انداختن انقلاب‌های مخلمی در کشورهای هدف و تغییر نظام سیاسی این کشورها بود.

الف- سوروس در گرجستان

بنیاد سوروس در جریان تحولات سال‌های اخیر گرجستان و اوکراین، نقش مهمی را ایفا نمود. در گرجستان با صرف ۲۰ میلیون دلار به حمایت از مخالفین شوارد ‌نادزه برخاست. با وجود این مسئله که گرجستان در ائتلاف آمریکایی لشکرکشی به عراق مشارکت داشت و سربازانی به آن کشور اعزام کرد، دولت آمریکا تصمیم گرفت که زمینه برکناری شوارد نادزه را فراهم کند. دلیل این تصمیم، موضع دو پهلوی او در قبال روسیه بود که به منظور حفظ موقعیت خود و جلوگیری از وخامت اوضاع، مایل به تداوم مناسبات خوب با مسکو بوده است.
رئیس بنیاد سوروس که به زعم خود “آن‌طور که به وی نسبت براندازی داده‌اند، نیست و در مورد وی اغراق شده است “، جهت براندازی دولت نادزه حدود ۵۰۰ هزار دلار در شبکه روستاوی ۲ که نقش برجسته‌ای در انقلاب مخملی گرجستان داشت، سرمایه گذاری نمود تا از این طریق ضمن تشویق مردم به شورش، با آموزش لازم آن‌ها را برای رسیدن هرچه زودتر به انقلاب نزدیک نماید. اقدامات سوروس در گرجستان تا آنجا ادامه یافت که پس از استعفای نادزه و تشکیل دولت جدید، چهار تن از اعضای دولت جدید گرجستان شامل وزرای آموزش و پرورش، دادگستری، دارایی و ورزش جوانان وابسته به میلیاردر یهودی یعنی جرج سوروس بودند و قبلاً کارمند دفاتر وی محسوب می شدند.
پس از وقوع انقلاب مخملی در گرجستان، جرج سوروس با اعلام رضایت از این مساله تصریح کرد که در سایر کشورهای آسیای میانه از این اقدامات حمایت خواهد کرد.

ب- سوروس در آذربایجان

به گفته ” عاقل عباس اف ” سردبیر نشریه عدالت آذربایجان، بعد از تحولات نوامبر ۲۰۰۳ گرجستان، ‌بنیاد سوروس با بازی‌های سیاسی درصدد نفوذ در حاکمیت کشور آذربایجان بود. بنابراین از دسامبر سال ۲۰۰۴میلادی، این بنیاد اقدام به استخدام نیروهای جدید از میان غیرشیعیان و اصحاب مطبوعات در جمهوری آذربایجان نمود. این بنیاد در باکو با حمایت مالی نمایندگان مؤسسه جامعه باز، کتاب “‌حاکمیت و فساد مالی ” که اثر یک نویسنده آمریکایی به نام ” سوزان روزو اکرامان ” است را به زبان آذری منتشر نمود. در این کتاب اطلاعات زیادی در زمینه انتخابات، رشوه و پول‌شویی در آذربایجان ارائه شده است. در ادامه با وقوع تحولات و پدیدارشدن انقلاب نارنجی در این کشور بنیاد مذکور و سفارت آمریکا در باکو تعدادی از مخالفان دولت را برای طی آموزش‌های لازم به اوکراین اعزام کردند. این مساله در حالی بود که به گفته ولادیمیر تیموشکنو، یکی از نمایندگان مجلس اوکراین تظاهرات خیابانی در “کیف ” با حمایت آمریکا و شخص سوروس صورت گرفته است.
یکی دیگر از اقدامات بنیاد سوروس در کشورهای آسیای میانه به ویژه آذربایجان، آلوده ساختن جمعیت جوان این کشورها به فساد و مواد مخدر بوده است. در همین ارتباط روزنامه “اولایلار ” وابسته به وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان از تلاش بنیاد مذکور برای گسترش مواد مخدر در این کشور در پوشش برنامه مبارزه با مواد مخدر خبر داد تا از این طریق جوانان این کشور را فاسد نماید. از سوی دیگر با توجه به بافت مذهبی جمهوری آذربایجان، بنیاد سوروس برای از هم پاشیدن بنیادهای اجتماعی و مذهبی این کشور تلاش می‌کند. علاوه بر این نمایندگی بنیاد مذکور در آذربایجان تاکنون ۲۰ میلیون دلار در راستای فعال‌سازی رسانه‌ها و سازمان‌های غیر دولتی علیه دولت این کشور هزینه نموده است.

ج- سوروس در ارمنستان

بنیاد مذکور در ارمنستان نیز سعی در ایجاد شکاف بین این کشور و روسیه دارد؛ چرا که ارمنستان مهم‌ترین پایگاه روسیه در قفقاز جنوبی شناخته می‌شود. سوروس در این کشور سعی دارد از طریق رسانه‌ها به تشویش فضای سیاسی جامعه بپردازد.

د- سوروس در تاجیکستان

افزایش مخالفت‌از طریق رسانه‌ها، در تاجیکستان نیز توسط بنیاد سوروس علیه نظام حاکم دنبال می‌شود؛ به گونه‌ای که رئیس ‌جمهور تاجیکستان با اظهار نگرانی از فعالیت‌های این بنیاد در این کشور تصریح نمود: روزنامه‌های ” روزنو “، “ارورود ” “اودامو اولام ” و برخی رادیوهای خصوصی از سوی بنیاد سوروس حمایت مالی شده و هدف اصلی آن‌ها فرسوده کردن حکومت تاجیکستان است.

ه-سوروس در قزاقستان و قرقیزستان

بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند که بنیاد سوروس با حمایت رژیم صهیونیستی و آمریکا سعی دارد از طریق سایت‌های اینترنتی،‌روزنامه‌ها، شبکه‌های تلویزیونی، ‌طرح‌های آموزشی، کتاب‌ها و مؤسسات غیردولتی در دو کشور قزاقستان و قرقیزستان زمینه‌های شکل گیری دموکراسی هدایت شده و متناسب با اهداف رژیم صهیونیستی و آمریکا را فراهم سازد.

و- سوروس در خاورمیانه و مدیترانه

فعالیت‌های بنیاد سوروس تنها مربوط به آسیای میانه و قفقاز نبوده و حوزه فعالیت آن به خاورمیانه و منطقه مدیترانه نیز گسترش یافته است. بر اساس گزارش روزنامه “صباح ” ترکیه، بنیاد سوروس حتی در انتخابات جزیره قبرس دخالت نموده و در جهت حمایت از فردی که منافع رژیم صهیونیستی و آمریکا را تأمین می‌نماید، فعالیت می‌کند.
بنیاد سوروس سعی دارد تا در مناطقی از جهان با بهانه قراردادن حمایت از دموکراسی و حقوق بشر، جریانات سیاسی را به طرف منافع صهیونیسم و نئوکان‌های آمریکایی هدایت نماید که مهم‌ترین ابزار آن، سرمایه‌های هنگفت این بنیاد و اقدام از طریق برنامه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.

* سوروس در ایران؟

بنیاد سوروس از موسسات و مراکزی که به دنبال ایجاد “نافرمانی مدنی ” در جمهوری ‌اسلامی ‌ایران هستند نیز حمایت می‌کند. مهم‌ترین مورد آن، حمایت و پشتیبانی بنیاد سوروس از مرکز آمریکایی “ویلسون ” است که “هاله اسفندیاری ” از مدیران بخش خاورمیانه‌ای آن می‌باشد. طبق اعتراف اسفندیاری، بنیاد سوروس با حمایت از برنامه خاورمیانه‌ای مرکز ویلسون، به دنبال ایجاد یک شبکه ارتباط غیر رسمی در ایران در جهت عملی نمودن اهداف براندازی نرم بوده است.
بنیاد سوروس در کنار بنیاد رسانه‌ای رابرت مرداک (امپراطور یهودی رسانه‌های خبری)، دومین سازمان رسانه‌ای جهان است که بیشترین شبکه‌های تلویزیونی، خبرگزاری‌ها، سایت‌ها، خبرنامه‌ها و روزنامه‌ها را در سطح جهان مدیریت و هدایت می‌کند، اما تفاوت این است که فعالیت رسانه‌ای مرداک (مردوخ) آشکار است و جسورانه در اداره و خرید شبکه‌های بزرگی چون فاکس نیوز تا الجزیره و حتی رسانه‌های آسیای دور ظاهر می‌شود، اما سوروس بیشتر اصرار دارد مشی نهان را در خرید و هدایت رسانه‌ها ایفا کند. حضور چشمگیر در هدایت رسانه‌ای قفقاز، آسیای میانه، افغانستان، ترکیه و دیگر کشورهای اطراف ایران بدیهی است که ضرورت کار نهانی را بیشتر گوشزد می‌کند، اما آشکار است که تا سال ۲۰۰۴ تنها ۲۰ موسسه خبری در جمهوری آذربایجان تحت پوشش بنیاد سوروس قرار گرفته بود. اعتراض هماهنگ جمعی از رسانه‌های این کشور به سفر سال گذشته الهام علی اف به ایران و دیدار وی با مقام معظم رهبری و نیز هجمه گسترده خبری رسانه‌های جمهوری آذربایجان و ترکیه در راستای تقویت پشتیبانی رسانه‌ای ناآرامی‌های اخیر در شمال غرب کشور، هدایت این رسانه‌ها از سوی یک ستاد مرکزی را بیش از پیش محتمل می‌کند.

* رابطه هاله اسفندیاری با بنیاد سوروس

وزارت اطلاعات مدتی بعد از دستگیری هاله اسفندیاری در ۱۸ اردیبهشت، تحقیقات از وی اعلام کرد که اسفندیاری به عنوان یکی از مدیران موسسات مرتبط با سوروس، از تلاش این بنیاد برای اجرای براندازی نرم در ایران پرده برداشته است.
در گزارش وزارت اطلاعات آمده بود: هاله اسفندیاری که مدیر و مؤسس برنامه خاورمیانه مرکز “ویلسون ” در آمریکا است، به عنوان مرکز حلقه اتصال ارتباط ایرانیان با سازمان‌ها و نهادهای آمریکایی عمل کرده است.
هاله اسفندیاری تصریح کرده است: فعالیت‌ها و برنامه‌های مربوط به ایران در برنامه‌خاورمیانه مرکز ویلسون، از طریق بنیاد آمریکایی سوروس، حمایت و پشتیبانی مالی شده است.
همکاری اسفندیاری با وزارت اطلاعات موجب شد که مدیر و نماینده بنیاد آمریکایی سوروس در ایران نیز (کیان تاجبخش) شناسایی و دستگیر شود.
وی در تحقیقات اولیه اظهار ‌داشته که بنیاد سوروس در ایران با ایجاد یک شبکه ارتباط غیر رسمی و تلاش برای توسعه و گسترش آن، اهداف براندازانه خود را دنبال می‌نماید.
به نظر می‌رسد تحقیقات از اسفندیاری،‌وزارت اطلاعات را به کیان تاجبخش رسانده است. تصویری که تا پیش از این از تاجبخش در برخی رسانه‌های داخلی ارائه ‌شده، تصویر یک کارشناس “جامعه شناس شهری ” و مدرس دانشگاه‌های ایالات متحده است، اما حضور “تاجبخش ” در محافل سیاسی، اجتماعی، رسانه‌ای و فرهنگی‌ای که هیچ فصل مشترکی با یکدیگر از حیث اتصال ماهیت و موضوع ندارند و دعوت نهادهایی چون “خانه هنرمندان ایران “، “انجمن جامعه شناسی ایران “، “دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ” و … از وی، پدیدآورنده گمانه‌زنی‌های تازه‌ای بوده است.
کیان تاجبخش، اجرایی کردن اهداف بنیاد سوروس را از طریق راه‌اندازی کارگاه‌های مطالعاتی با حضور دانشجویان و جوانان و تدریس اصول و مبانی شبکه‌سازی اجتماعی به مثابه اصلی‌ترین مبنای براندازی نرم حکومت‌ها دنبال نموده است. وی اگرچه مدرس رسمی دانشگاه‌های ایران نبوده، اما از سال ۱۳۸۳ با حضور در کلاس‌های “جامعه‌شناسی شهری ” به عناوین مختلفی چون استاد “دانشگاه نوین تحقیقات اجتماعی نیویورک ” پیرامون کیفیت “شبکه‌سازی اجتماعی ” در مقام یک “سرمایه اجتماعی ” سخنرانی کرده است.
“کیان تاجبخش ” با چاپ کتاب “سرمایه اجتماعی اعتماد، دموکراسی و توسعه ” در مهرماه ۱۳۸۵ که یک دکترینال اجتماعی و استراتژیک و الگویی ساختاری را برای سرمایه‌های پنهان براندازی نرم صورتبندی می‌کند، ورژن ایرانی اندیشه‌های براندازانه فرانسیس فوکویاما را در این حوزه به ادبیات شبه روشنفکری ایران وارد کرده است.
همگام با طرح “شبکه‌سازی ” و “نهادسازی ” اجتماعی بنیاد جورج سوروس یهودی در ایران، “کیان تاجبخش ” حضوری پررمز و رازی در حلقه‌های فرهنگی و هنری نیز دارد.
بنیاد سوروس در هر کشور، مجموعه‌ای متناسب با همان کشور مشتمل بر فعالیت‌‌های فرهنگی، هنری،‌اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را با حمایت‌های پولی و مالی ارائه می‌دهد.
از اظهار نظرهای عجولانه و تند مقامات کاخ سفید و رسانه‌های متعلق به آن‌ها به نظر می‌رسد که این‌روزها، زمان تعیین کننده‌ای برای جریان حامی براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران بوده و وزارت اطلاعات این روزها روی نقاط حساس دشمن دست گذاشته است.
خشم مقامات آمریکایی از دستگیری حلقه‌های زنجیره بنیاد سوروس در ایران که در دشنام‌های دیپلماتیک نمایان شده و فعال نمودن همه ابزارهای در دسترس برای آزادی این افراد از وزارت خارجه و دیدبان حقوق بشر گرفته تا رسانه‌های وابسته، نشان می‌دهد که دولت جمهوری اسلامی ایران، نقطه امید ایالات متحده را که موفقیت تمام سیاست‌هایش (از قبیل ایجاد فشار روانی بر مردم و القای ناکارآمدی دولت، خالی کردن صحنه از حضور مردم در بحث هسته‌ای، بزرگنمایی مشکلات معیشتی مردم و تحقیر نمودن دستاوردهای اقتصادی، جنجال‌آفرینی‌های صنفی در دانشجویان، معلمان، کارگران و زنان و القای وجود مشکلات دهشتناک حقوق بشری) معطوف به آن شده بود، کور کرده است؛ چرا که هرکدام از این موارد نیاز به وجود شبکه ‌سازی‌های اجتماعی و حمایت‌های کلان مالی از آن‌ها داشته است.

* اشتراک منافع یا دنباله‌روی چشم بسته؟

آنچه مهم و جالب به نظر می‌رسد، دامنه ارتباطات طیفی از افراطیون با این نهادهاست. پیش از انتشار محور اعترافات “هاله اسفندیاری ” پیرامون بنیاد “جرج سوروس ” و مرکز وابسته به آن (Open Society)، یکی از رسانه‌های اینترنتی این جریان داخلی، برای عادی سازی زودهنگام صورت مسئله، گفت‌وگویی را از “جرج سوروس ” رییس بنیاد مذکور روی خروجی خبری خود قرار داد. این میلیاردر یهودی در پاسخ به این سوال که آیا وی نقش مهمی را در انقلاب‌های رنگین در بسیاری کشورها ایفاء کرده؟ گفته بود: “نقش من بد فهمیده شده و به شدت مورد اغراق قرار گرفته است! ”
البته تلاش این رسانه طبعاً‌نمی‌توانست سابقه طولانی‌مدت و اندام‌وار بنیاد سوروس را در براندازی نظام‌های نوپای آسیای میانه و قفقاز و همین‌طور خاورمیانه در اذهان عمومی پاک کند.
رویکرد رسانه‌ای اینگونه سایت‌ها رویه‌ای تبلیغاتی بود که با سه فاز تاخیر تعمدی سازمان “رادیو اروپای آزاد ” و “رادیو فردا ” (ارگان سازمان جاسوسی سیا) همگام با روزنامه “واشنگتن پست ” و شبکه CNN پس از شناسایی “تاجبخش ” در کسوت یک مامور عملیات مخملی در ایران برگزیدند.
اما سوال اینجاست که این دنباله‌روی رسانه‌ای توسط طیفی از جریان اصلاح‌طلب، آیا از یک دنباله‌روی چشم بسته و معطوف به خوش‌بینی به غرب نشأت گرفته، یا این جریان در تعریف منافع خود، شکست جناح رقیب در عرصه حکومتی را هدف مشترک خود با جریان برانداز تلقی نموده است؟
پذیرش کمک مالی بنیاد سوروس در زلزله بم توسط دولت اصلاحات در سال ۲۰۰۳ که تازگی‌ها با عنوان “به دولت ایران نیز پول داده‌ایم ” نقل محافل خبری حامی براندازی شده، تاکیدی بر فرضیه اول و خوش‌بینی این جریان به روی گشاده نظام غرب است.

ویژه ‌نامه “کودتای مخملی ” در خبرگزاری فارس