استخر پر نمیشود
پیامدهای منفی و آسیبهای اقتصادی فساد و اشرافیگری در دولت اسلامی
اینکه ما اصرار میکنیم باید با فساد و سوء استفاده مالی و اقتصادی با جدّیت برخورد شود، به خاطر این است که اگر دستهای سودجو بتوانند فساد اقتصادی را در میان مسئولان رایج کنند، ضربهای به کشور میخورد که با هیچ چیز جبران نمیشود. لذا عرض کردهایم، باز هم تکرار میکنیم: مبارزه با فساد، یک جهاد واقعی و البته کار بسیار دشواری است. اگر این جهاد بزرگ بخواهد موفّق شود و پیش برود ـ که انشاءاللَّه به فضل الهی و به پشتیبانی شما مردم، این کار خواهد شد ـ یک شرط مهم و اصلی آن این است که همه مسئولان کشور با یکدیگر همدل و شریک باشند.
۳/۱۱/۱۳۸۰
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران حج و مسئولان برگزارکننده مراسم دهه فجر
ما مبارزه با مفاسد اقتصادی را عرض کردیم و دستگاهها را ترغیب نمودیم که در این مبارزه جدّی باشند. اهتمام به این کار به خاطر آن است که مفاسد اقتصادی، جریان آلودهای است که اگر جلوگیری و با آن مبارزه نشود، کلّ فضا را آلوده خواهد کرد. بحثِ یک جرم منفرد و تک افتاده نیست؛ برخورد با مفاسد اقتصادی برای نظام اهمیت حیاتی دارد.
۵/۴/۱۳۸۱
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس، معاونان و کارکنان قوّه قضاییّه، در آستانه سالروز هفتم تیر
اینکه بنده تأکید میکنم باید مراقب سوءاستفادههای مالی در دستگاههای قدرتِ وابسته به حکومت بود، به خاطر این است. زیان بزرگ فساد اقتصادی در دستگاههای دولتی این است که پول را در خدمت قدرت و قدرت را در خدمت پول به کار میگیرد و دور باطلی به وجود میآید. از قدرت و داشتن مسئولیت و مدیریّت در بخشهای مختلف برای جمعآوری ثروت و پول سوءاستفاده شود؛ بعد همان پول مجدّداً در خدمتِ خریدن آراءِ رأیدهندگان قرار گیرد؛ حالا یا خریدن آشکار ـ که در خیلی جاها در دنیا معمول است پول بدهند ـ یا خریدن پنهان با شیوههای گوناگون؛ یعنی با خرج کردنهای گوناگون، جلب محبوبیّت کنند. وقتی با تبلیغات فریبنده پُرخرج، آراءِ مردم را به سمت خود جلب کنند، این مردمسالاری و دخالت مردم در امور نیست؛ رأی مردم در اینجا بازیچه شده است.
در نظام اسلامی، مراکز قدرت و کسانی که دستگاههای مختلف و مدیریّتها و امضاءها را در اختیار دارند، باید به جمع ثروت شخصی برای خود، به عنوان یک گناه نگاه کنند. اگر اینطور شد، آنگاه دستها و دامنها پاک خواهد ماند؛ والّا اگر مسئولی که فلان تجارت خارجی و فلان مناقصه بزرگ در اختیار اوست؛ فلان پروژه مهم و پُرخرج زیر امضای اوست و فلان صندوق پول زیر کلید اوست، به خودش اجازه دهد برای منافع شخصی و جمعآوری ثروت برای خود یا نزدیکانش، از این امکان – که متعلّق به کشور و مردم است – استفاده کند، همان چیزی اتّفاق خواهد افتاد که در کشورهای دچار سیستمهای ظالمانه در گذشته و امروز در دنیا اتّفاق افتاده است؛ یعنی ثروت در یک نقطه متمرکز خواهد شد و جمع کثیری دچار محرومیّت و فقر خواهند گردید. این تبعیض است؛ این چیزی است که اسلام برای مبارزه با آن آمده است. ما هم که مدّعی اسلام هستیم، باید با آن مبارزه کنیم.
اینکه امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرماید: «ما رأیت نعمه موفوره الّا و فی جانبها حقّ مضیّع»؛ یعنی هرجا شما دیدید ثروت انباشتهای به وجود آمده، بدانید در کنارش حقوق ضایعشده فراوانی وجود دارد؛ مظهر اصلی و مصداق عمدهاش همین است که کارگزاران و مسئولان حکومت، با استفاده از نفوذ و قدرت، راحت بتوانند از امکانات عمومی استفاده کنند؛ بانکها راحت وام بدهند؛ مراکز گوناگون، امکان استفاده از زمین، آب، هوا، تجارت و وارد کردن و صادر کردن را در اختیار آنها بگذارند؛ ناگهان ببینید کسانی که دستشان از مال دنیا تا اندکی پیش خالی بود، ثروتهای گزاف پیدا کردهاند؛ ظاهر کار هم قانونی است.
۳۰/۷/۱۳۸۱
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلّای تهران
از جملهی مهمترین کارها، مبارزهی با فساد است. مبارزهی با فساد، یک جنبهی اخلاقی محض نیست؛ ادارهی کشور متوقف به مبارزهی با فساد است. از هر طرف میرویم، میبینیم اگر با فساد مبارزه نشود، همهی کارها لنگ خواهد ماند. این همه کار خوب دارد در کشور انجام میگیرد ـ کارهایی که انجام گرفته، کم نیست ـ اما وجود فساد، بعضی از آنها را خنثی میکند. استخری را در نظر بگیرید که از چند چاه عمیق با لولههای چند اینچی مرتب در آن آب ریخته میشود، اما استخر پُر نمیشود. وقتی نگاه میکنید، میبینید بدنهی استخر ترک خورده و ته آن سوراخ است؛ هرچه از این طرف آب میریزید، از آن طرف بیرون میرود؛ به کانالهایی که شما در نظر گرفتهاید آبیاری کنید، اصلاً آب نمیرسد.فساد در جامعه، اینطوری است. فساد مالی، مثل خوره، ایدز و سرطان است؛ باید با آن مبارزه کرد.
وقتی یک جای بدن بیمار میشود و درد میگیرد – مثلاً وقتی دندان فاسد میشود – انسان شب خوابش نمیبرد. قلب، سالم؛ معده، سالم؛ ریه، سالم؛ جریان خون، سالم؛ اما یک دندانِ ناسالم خواب را از انسان میگیرد. فساد، اینطوری است؛ باید با فساد مبارزهی جدی کرد. البته به قول برادر ظریف و نکتهسنجمان، با دستمال کثیف نمیشود شیشه را تمیز کرد. اگر انسان بخواهد با فساد مبارزه کند، باید در درجهی اول مراقب باشد که فساد دامن خودش را نگیرد. داخل خودتان و درون مجلس مراقب باشید. دست پاک، دامن پاک، زبان پاک و چشم پاک خواهد توانست در حوزهی اقتدار وسیعی که شما [نمایندگان مجلس] دارید، همه چیز را پاک کند.
۲۷/۳/۱۳۸۳
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان هفتمین دورهی مجلس شورای اسلامی
من انتظار ندارم که همهی مسئولان نظام ما فرشته یا فرشتهگون باشند؛ نه، بالاخره همهی ما خودمان را میشناسیم؛ ما مردمانی هستیم ضعیف، انسانهایی هستیم آسیبپذیر، که باید به خدا پناه ببریم؛ ولی باید به این نقطه توجه کرد که در هر جایی فساد بهوجود بیاید، مثل زخم واگیرداری است. شما که مدیر هستید، شما که مسئول هستید، شما که یک مجموعه به دستتان سپرده شده است، با بروز فساد در زیرمجموعهی خود بهطور جدی مقابله کنید و حساسیت نشان دهید؛ بدون این، کار پیش نخواهد رفت و اوضاع بسامان نخواهد شد. من برای دوستان و مسئولان بالای کشور مثال زدم و گفتم چند حلقه چاه عمیق با لولههای قطورِ چند اینچی زدهاید و دارید مرتب به استخری آب میریزید، اما پُر نمیشود؛ بعد وقتی دقت میکنید، میبینید چند شکاف عمیق در بدنه و کف استخر وجود دارد که هر چه شما از اینجا آب میریزید، از آنجا بیرون میرود. فساد، اینطوری است. این همه کار و تلاش دارد انجام میگیرد، در عین حال هنوز میبینیم بعضی از بخشها دچار مشکلات جدی است. باید ببینیم این زخم در کجاست؛ این ترک در بدنه یا کف استخر در کجاست. با فساد باید مبارزه کرد. مبارزهی با فساد، بسیار جدّی است. من گله کردم و هنوز هم از بعضی دستگاهها گله دارم که وقتی ما چند سال پیش مسألهی مبارزهی با فساد را مطرح کردیم، به جای اینکه سینه سپر کنند و به میدان بیایند و پرچم را در دست بگیرند، توجیههای سیاسی و تعدیلهای غلط و سیاستبازانه روی این مسأله گذاشتند و آن کاری که باید بکنند، نکردند.
۱۹/۴/۱۳۸۳
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و نخبگان استان همدان
میفرماید: «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها»؛ ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل میشود؛ یعنی وقتی مردم تنگدست بودند، زمین ویران میشود. حضرت این را به عنوان یک نکتهی فلسفی بیان نمیکنند؛ به عنوان یک واقعیت بیان میکنند. «ارض»ی هم که اینجا میگویند، همان سرزمین مصر است که مالکاشتر دارد میرود. البته آنوقت شام و عراق و ایران و مدینه و هر نقطهی دیگر دنیا که حاکمی دارد، با مصر قابل مقایسه است. میگویند سرزمینی که تو داری به آنجا میروی، اگر توانستی مردمش را ثروتمند کنی، آباد خواهد شد؛ اما اگر مردم را فقیر نگه داشتی یا فقیر کردی و نتوانستی، این سرزمین هم آباد نخواهد شد؛ ویرانه خواهد ماند. مردم هستند که باید با نشاطِ خودشان و با تواناییهایی که پیدا میکنند، سرزمینشان را آباد کنند. ابتکار آحاد مردم است که همه جای زمین را آباد میکند. بعد میفرمایند: «و انّما یعوز اهلها». اعواز، باب افعال است؛ اما لازم است: مردم تنگدست میشوند. حضرت با لامِ تعلیل میفرمایند: «لاشراف انفس الوُلاه علی الجمع»؛ فقر مردم، تقصیر فرمانروایان است؛ آنها هستند که موجب فقر مردم میشوند؛ چون آنچه را که از ثروت و منافع بهدست میآید، برای خودشان میخواهند؛ این موجب فقر مردم میشود. البته یک وقت فرمانروایان مثل مستبدهای قدیم هستند؛ مانند رضاخان که همه چیز را میخواست و به حدی قانع نبود. یک عده هم از بغل او استفاده میکردند؛ آنها هم میبردند. اول، سهم پادشاه بود و بعد هم بتدریج آنهایی که در حاشیهی پادشاه قرار داشتند، هر کدام به قدر خودشان میبردند. استبدادهای قدیم اینطور بود. البته شکل مدرنترش در حکومت پهلوی بود؛ شکل قدیمیترش را هم در کتابها، از قاجاریه و دورهی ناصرالدین شاه و بقیه خواندهایم. یک شکل هم روش مدرن است؛ یعنی روش حکومتهای بظاهر دمکرات که باطن استبدادی دارند؛ امروز زمام این حکومتها به دست کمپانیهای اقتصادی است؛ اینها طراح سیاستها هستند. بظاهر کارهیی نیستند، اما در باطن نمایندهی مجلس را اینها میفرستند؛ رئیسجمهور را اینها روی کار میآورند. رئیسجمهور اعوان و انصاری دارد، سفرایی دارد، وزرایی دارد، مدیران گوناگونی در ردههای مختلف دارد؛ در واقع این مجموعه حاکمند. نوع اِعمال استبداد هم مثل سابق نیست که بگوید حکم میکنم. وقتی رضاخان میخواست اِعمال استبداد کند، در تهران اعلامیه داد و در آن، چهار پنج بار «حکم میکنم» آورد. امروز حاکم نمیگوید حکم میکنم؛ آن نزاکت دمکراتیک را بههیچوجه از دست نمیدهد. اصلاً حکم نمیکند؛ اما مسیر کار، همان «حکم میکنم» است. یعنی قانونی که برای این کمپانی لازم است، حتماً تصویب میشود؛ حرکتی که برای حیات پیدا کردن این کمپانیها لازم است، حتماً انجام میگیرد؛ ولو در حد حملهی به کشوری مثل عراق. از آبادسازی عراق و نفت عراق مگر چه کسانی استفاده میکنند؟ حکومتهای امریکا یا انگلیس، دولتسالار نیستند که کمپانی و نفت و همه چیز مال آنها باشد و بگوییم آنها استفاده میکنند؛ نه، دستگاه مالی اقتصادی مسلطِ بر این کشورهاست که از هر چیز جدیدی استفاده میکند. البته آنها هم بین خودشان رقابتهایی دارند، با هم دشمنی دارند، مسابقه دارند؛ اما آن دستگاه مالی است که از نفت خاورمیانه، از تسلط بر خاورمیانه، از چیزی به نام خاورمیانهی بزرگ استفاده میکند؛ بهرهبردار نهایی اوست. دولت و رئیسجمهور و وزیرخارجه و وزیر دفاع و امثال اینها ـ که البته در بسیاری از موارد اینها خودشان هم جزو همان مجموعهی مدیران مالی و صنعتی اساسی کشور هستند ـ جبههی جلو و خط مقدمند؛ پشتیبانی میکنند و پشتوانه هستند؛ آنها هستند که دارند اقدام میکنند؛ مردم هم دارند حرکت خودشان را میکنند. ممکن است شما بگویید مثلاً در امریکا یا انگلیس به نسبت جمعیت این کشورها فقیر وجود ندارد. این را نباید حساب کرد؛ باید نگاه کرد که دولت انگلیس در شبهقارهی هند چقدر فقیر ایجاد کرده؛ یا فلان دولتی که استعمار آفریقا یا امریکای لاتین را داشته، آنجا چقدر فقر ایجاد کرده؛ یا امروز امریکا با سعهی نفوذ اقتصادییی که در تمام دنیا دارد، چقدر فقر و گرسنگی و محرومیت در دنیا ایجاد کرده است. ملاک، اینهاست. البته در خود این کشورها هم فقر و فقیر و فاصلهی طبقاتی بسیار زیاد وجود دارد؛ اصلاً شگفتآور است.
اگر میخواهیم دنیا آباد شود، باید خودمان را کنترل کنیم. من و شما که زمامدار و مدیر هستیم و ادارهی امور مالی و صنعتی و کشاورزی کشور دست ماست ـ یعنی گلوگاههای فعال کشور دست من و شماست ـ باید خود را کنترل کنیم. فقط شخص خود ما نیستیم؛ ما یعنی مجموعه. شما، یعنی شما و معاونان و مدیران و مسئولانِ اثرگذارتان. البته ممکن است کسی در گوشهیی و در سطوح خیلی پایین خطایی بکند که قابل کنترل و پیشگیری و پیشبینی نباشد؛ آن بحث دیگری است؛ اما مجموعهیی که شما مدیر و رئیس و وزیر آن هستید، باید این خصوصیات را داشته باشد. «لإشراف أنفس الوُلاه علیالجمع»؛ آنها میخواهند جمع کنند، «و سوء ظنّهم بالبقاء و قلّه انتفاعهم بالعِبَر». «سوء ظنّهم بالبقاء»، یعنی برای باقیماندهی عمرشان دچار سوءظناند، که مثلاً بعد چه میشود. نباید سوءظن داشت؛ باید به خدای متعال و به خود حسنظن داشت. همچنین فرمود: «قلّه انتفاعهم بالعبر»؛ از عبرتها کم بهرهبرداری میکنند.
۲۰/۸/۱۳۸۳
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای هیأت دولت
«فساد» مثل رخنهها و ترکهایی است که در یک استخر واقع میشود. شما لولههایی چندین اینچی را میگذارید و مرتب از اینها به داخل استخر آب میریزید؛ اما پُر نمیشود ـ این همه تلاش، به جایی نمیرسد ـ چرا؟ چون رخنه و ترک وجود دارد و آبها بدون اینکه جمع شود تا قابل هدایت شدن باشد به آنجایی که باید هدایت شود، هدر میرود؛ فساد اینگونه است.
۲۹/۳/۱۳۸۵
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی