پنج شنبه , ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » رهبری و انتخابات » بیانات مقام معظم رهبری درباره نابرابری و تبعیض در عرصه اجتماعی و اقتصادی

بیانات مقام معظم رهبری درباره نابرابری و تبعیض در عرصه اجتماعی و اقتصادی

سرانه تبعیض

نابرابری و تبعیض در عرصه اجتماعی و اقتصادی

 فوری‌ترین هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است. قیام پیامبران خدا و نزول کتاب و میزان الهی، برای همین بود که مردم از فشار ظلم و تبعیض و تحمیل نجات یافته، در سایه‌ی قسط و عدل زندگی کنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به کمالات انسانی نایل آیند. دعوت به نظام اسلامی، منهای اعتقادی راسخ و عملی پیگیر در راه عدالت اجتماعی، دعوتی ناقص، بلکه غلط و دروغ است و هر نظامی هرچند با آرایش اسلامی، اگر تأمین قسط و عدل و نجات ضعفا و محرومین، در سرلوحه‌ی برنامه‌های آن نباشد، غیراسلامی و منافقانه است. و از همین‌جاست که ادعای سلاطین و حکامی که با وجود داعیه‌ی مسلمانی و شعار پیروی از قرآن، راه دیگر جباران را پیموده و فاصله‌ی فقیر و غنی را بیشتر کرده و خود در صف اغنیا قرار گرفته و از درد فقرا و پابرهنگان غافل مانده‌اند، چه در تاریخ و چه در زمان حاضر، همواره از سوی هوشمندانِ آشنا به معارف قرآن و اسلام، مردود دانسته شده است.

در نظام اسلامی باید همه‌ی افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از امکانات خداداد میهن اسلامی، یکسان و در بهره‌مندی از مواهب حیات، متعادل باشند. هیچ صاحب قدرتی قادر به زورگویی نباشد و هیچ‌کس نتواند برخلاف قانون، میل و اراده‌ی خود را به دیگران تحمیل کند. طبقات محروم و پابرهنگان جامعه، مورد عنایت خاص حکومت باشند و رفع محرومیت و دفاع از آنان در برابر قدرتمندان، وظیفه‌ی بزرگ دولت و دستگاه قضایی محسوب شود. هیچ‌کس به خاطر تمکن مالی، قدرت آن را نیابد که در امور سیاسی کشور و در مدیریت جامعه دخالت و نفوذ کند و هیچ تدبیر و حرکتی در جامعه، به افزایش شکاف میان فقرا و اغنیا نینجامد. پابرهنگان، حکومت اسلامی را پشتیبان و حامی خود حس کنند و برنامه‌های آن را در جهت رفاه و رفع محرومیت خود بیابند.

امام بزرگوار ما، این را یکی از اساسی‌ترین مسایل جمهوری اسلامی دانسته و قوی‌ترین بیانات را در این‌باره ایراد نموده‌اند و این، خصوصیت غیرقابل تفکیک جمهوری اسلامی است. هیچ حایلی نباید بتواند مسئولین نظام و مدیران بخشهای مختلف آن را از این هدف اساسی غافل کند. پابرهنگان و کوخ‌نشینان و اکثریت مردم ما که بر اثر سیاستهای خائنانه و خانه‌برانداز رژیم ستمشاهی، در فقر و محرومیت بسر می‌برند، همواره صادق‌ترین و بااخلاص‌ترین یاوران این انقلاب و این نظام بوده‌اند و هستند و نظام اسلامی باید رفع محرومیت از آنان را در صدر برنامه‌های سازنده‌ی خود قرار دهد.

۱۰/۳/۱۳۶۹

پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)

 

از هیچیک از آرمانهایی که به وسیله‏ی امام(رضوان‏اللَّه‏تعالی‏علیه) ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد؛ چه در زمینه‏ی مسایل داخلی، چه در زمینه‏ی عدالت اجتماعی، چه در زمینه‏ی ترجیح پابرهنگان در نظام اسلامی و در کشور ما و نیز ترجیح منافع و خواستها و انگیزه‏ها و احساسات آنها بر مرفهان ـ و به تعبیر امام، مرفهان بی‏درد.

۱/۵/۱۳۶۹

بیانات در دیدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران جمهوری‏اسلامی‏ایران

 

هدف، زیاد داشتن نیست. هدف، عدل است. بسیاری از کشورها در دنیا وجود دارند که خیلی ثروتمندند. نگاه کنید به کشورهای سرمایه‏داری دنیا! نگاه کنید به بعضی از کشورهایی که سرمایه‏های عظیم الهی در زیر خاکهای آنهاست و حکّامشان بیرون می‏آورند و بی‏محابا می‏فروشند و پولهایش را خرج می‌کنند! اینها ثروتمندند. کشورهای سرمایه‏داری، طبق آنچه که معمول بین اقتصادیّون است، وقتی سرانه کشوری را محاسبه و ملاحظه می‌کنند، خودشان ده برابر کشورهای متوسّط سرانه دارند. معنای این چیست؟ آیا معنایش این است که همه مردمِ آن کشورها از این سرانه برخوردارند؟ ابداً معنایش این نیست! اگر شما در بعضی از کشورهای سرمایه‏داری، جلوه‏های ثروت، از جمله کارخانه‏های عظیم، آپارتمانها و ساختمانهای سربه فلک کشیده را می‏بینید؛ اگر ثروتهای زیاد و پولهای افسانه‏ای را ملاحظه می‌کنید، آیا به این معناست که در این کشورها عدالت وجود دارد؟ خوب؛ معلوم است که از عدالت خبری نیست! در همین کشورها کسانی هستند که از گرسنگی، از بی دارویی و از نبود مسکن، به شدّت در رنجند و بعضی به دلیل همین کمبودها و ناراحتیها، در همان کشورها می‌میرند.

ما که این را نمی‌خواهیم! انقلاب که برای این نیست! انقلاب برای این است که عدالت برقرار شود. البته این نکته را به شما عرض کنم که اگر در جامعه‏ای عدالت باشد، یعنی قانون، عادلانه؛ قضاوت، عادلانه؛ اجرا، عادلانه و نظر به آحاد ملت، نظرِ عادلانه باشد، تلاش اجتماعی و اقدام سازنده اقتصادی هم در آن جامعه بهتر خواهد شد و ثروت هم بیشتر به آن جامعه رو خواهد آورد. اما اصلِ قضیه، عدالت است و ما دنبال عدالتیم. من این را صریحاً عرض می‌کنم که در جمهوری اسلامی، سیاستها براساس عدالت تنظیم می‌شود. از ابتدای انقلاب همین بوده است و تا همیشه نیز همین خواهد بود. هدف جمهوری اسلامی، تأمین عدالت در جامعه است. مبادا کسانی در گوشه و کنار کشور پیدا شوند و تصوّر کنند که هدف ما عبارت است از افزایش حجم ثروت مادّی! یعنی عدّه‏ای از انواع و اقسام راههای تولیدِ ثروت برخوردار شوند؛ دیگران هم هر طور زندگی کردند، کردند! ما هم دلمان به این خوش باشد که سرانه متوسّط کشور را از فلان مقدار به دو برابر، یا تولید کلّ کشور را از فلان میزان به فلان میزان رسانده‏ایم. هرگز چنین نیست! البته این شاخصها، در مواردی می‌تواند نشان دهنده حرکت به سمت عدالت باشد؛ اما همیشه این گونه نیست.

۱۷/۱۰/۱۳۷۱

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السّلام‏

 

اساس در نظام اسلامی، عبارت است از رفاه عمومی و عدالت اجتماعی. فرق عمده ما با نظامهای سرمایه‏داری همین است. در نظامهای سرمایه‏داری، اساس، رشد اقتصادی و شکوفایی اقتصادی و ازدیاد و تولید ثروت است. هر که بیشتر و بهتر تولید ثروت کند، او مقدّم است. آن‏جا مسأله این نیست که تبعیض یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن رفاهِ جمع کثیری از مردم، نگرانی نظام سرمایه‏داری نیست. در نظام سرمایه‏داری، حتی تدابیری که ثروت را تقسیم کند، از نظر نظام سرمایه‏داری، تدابیر منفی و مردودی است. نظام سرمایه‏داری می‌گوید: «معنی ندارد که ما بگوییم ثروت جمع کنید تا آن را از شما بگیریم تقسیم کنیم! این معنی ندارد. این‏که شکوفایی نخواهد شد!» نظام اسلامی این‏گونه نیست. نظام اسلامی معتقد به یک جامعه ثروتمند است، نه یک جامعه فقیر و عقب‏مانده. معتقد به رشد اقتصادی است؛ ولی رشد اقتصادی برای عدالت اجتماعی و برای رفاه عمومی، مسأله اوّل نیست. آنچه در درجه اوّل است، این است که فقیر در جامعه نباشد؛ محروم نباشد؛ تبعیض در استفاده از امکانات عمومی نباشد. هر کس برای خودش امکاناتی فراهم کرد، متعلّق به خود اوست. اما آنچه که عمومی است ـ مثل فرصتها و امکانات ـ متعلّق به همه کشور است و باید در اینها تبعیضی وجود نداشته باشد. معنی ندارد که یک نفر پای خود را بگذارد روی دوش مأمورین دولتی و با ترفند و خدای ناکرده با اِعمال روشهای غلط، امتیاز بگیرد، رشدی افسانه‏ای بکند و بعد بگوید: «آقا، من ثروت را خودم به دست آورده‏ام.» در نظام اسلامی، چنین چیزی را نداریم. ثروتی که بر پایه صحیحی نیست، از اصل نامشروع است. ما با نظام سوسیالیستی هم، به همین اندازه فاصله داریم. نظام سوسیالیستی، فرصت را از مردم می‌گیرد؛ ابتکار و میدان را می‌گیرد؛ کار و تولید و ثروت و ابزار تولید و منابع عمده سرمایه و تولید را در دولت متمرکز، و به آن متعلّق می‌کند. این، غلط اندر غلط است. در اسلام، چنین چیزی نداریم. نه آن را داریم، نه این را. هم آن غلط است، هم این. نظام اقتصاد اسلامی، درست است. این‏طور نیست که نظام اقتصادی اسلامی، عبارت باشد از هر چه که در هر دوره‏ای مصلحت باشد. نخیر! نظر شریف امام رضوان‏اللَّه‏علیه هم این نبود. من خودم یک وقت از ایشان پرسیدم. اسلام یک روش خاص خود دارد. مسلکی در مسائل اقتصادی جامعه اسلامی دارد و آن سلک را طی می‌کند. اساس سیاست کلّی اقتصادی کشور، عبارت است از رفاه عمومی و عدالت اجتماعی. البته ممکن است یک نفر با تلاش و استعدادِ بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم کند. این مانعی ندارد. اما در جامعه فقر نباید باشد. هدف برنامه‏ریزان باید این باشد. سازمان برنامه و برنامه‏ریزان کشور، با این سیاست کلّی و بر این اساس باید برنامه‏ریزی کنند.

۱۲/۵/۱۳۷۲

بیانات در مراسم تنفیذ حکم آقای هاشمی سال ۷۲

 

در یک نظام اجتماعی، عدل از همه چیزها بالاتر و باارزشتر است. عدالت، هدف تشکیل نظامهای الهی وفرستادن پیامبران خداست. عدالت، از بین رفتن تبعیض و فقر و جهل و محرومیت و نادانیهای نفوذ و رسوب کرده در اذهان بخشی از مردم در گوشه و کنار کشور، چیزهایی است که باید انجام گیرد. ما اگر سازندگی را باز هم پیش ببریم، اما در جهت استقرار عدالت و از بین بردن تبعیض و ایجاد برابری حقوق و احیای کرامت زن و مرد مسلمان فعّالیتی نکنیم، موفقیّتی به دست نیاورده‏ایم. موفقیّت، آن وقتی است که بتوانیم معنویّت و دین و اخلاق و عدالت و معرفت و سواد و تواناییهای گوناگون را در میان جامعه مستقر کنیم.

۱۸/۱۲/۱۳۷۵

بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم اهواز

 

قسط و عدل، واجبترین کارهاست. ما رفاه را هم برای قسط و عدل می‌خواهیم. کارهای گوناگون ـ مبارزه، جنگ، سازندگی، توسعه ـ را برای قسط و عدل می‌خواهیم؛ برای این‏که در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده کنند و عدّه‏ای محروم و مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسانها می‌توانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، یک مقدّمه واجب برای کمال نهایی انسان است. چطور می‌شود به این قضیه بی‏اعتنایی کرد؟

کارهایی که امروز در کشور انجام می‌گیرد، همه لازم است و باید انجام گیرد؛ منتها جهت اینها باید جهت تأمین عدالت اجتماعی باشد. از مسئولان اجرایی، تا مسئولان قضایی، تا قانونگذاران، تا روحانیان، تا گویندگان، تا روزنامه‏نگاران، تا روشنفکران و دیگران، همه باید این را وظیفه خودشان بدانند. اگر جهتگیری عدالت اجتماعی در کشور ضعیف شود، هر کاری در کشور انجام گیرد، به زیان طبقات ضعیف و عامّه مردم و به سود یک عدّه معدود زرنگها و گردن‏کلفتها و دست‏وپادارها و قانوندانهای قانون‏شکن که راههای قانون را بلدند و قانون‏شکنی را هم می‌دانند، تمام خواهد شد.

۲۵/۴/۱۳۷۶

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی

 

نظام ما، نظام سرمایه‏داری نیست. نظام سرمایه‏داری، به جمعِ ثروت، به رونق اقتصادی و به مجموع در آمد ملی نگاه می‌کند و برایش مهم نیست که این ثروتْ چگونه به دست می‏آید، به دست کی‏ می‏آید و چند درصد از مردم، چگونه از آن استفاده می‌کنند! باید در آمد ملی بالا برود، ثروت زیاد شود، تلاش اقتصادی مورد حمایت قرار گیرد؛ که مورد حمایت هم قرار می‌دهند. قوانین هم در این جهت است. قدرت اجرایی هم در این جهت است. کشورهای سرمایه‏داری ـ آن هم نه همه بلکه بعضی ـ حداکثر کاری که می‌کنند این است که بیمه‏ها و تضمینهایی را برای قشرهای مظلوم و محروم می‌گذارند، تا حداقلی هم به آنها برسد. این، نظام سرمایه‏داری است.

نظام اسلامی، این‏گونه نیست. نظام اسلامی می‌فرماید: «بالعدل قامت السموات والارض.» اصل، عدالت است. البته، تولید ثروت هست. نظام اسلامی، یک جامعه فقیر نمی‌خواهد. یک ملت فقیر و یک درآمد عمومی ناچیز نمی‌خواهد. از ثروتها استفاده می‌کند؛ علم را پیشرفت می‌دهد، منابع زیرزمینی را استخراج می‌کند، انسانها را به رشد عقلانی می‌رساند، تجارت می‌کند و صنعت راه می‏اندازد. تاریخ اسلام نشان داد که اسلام به برکت همین احکام نورانی، در یک دوره طولانی، صاحب علم و صنعت در کلّ جهان بوده است. اما جهت همه اینها، عدالت است. ثروت هست؛ اما باید عدالت در جامعه تضمین شود. برای عدالت، منتظر امام زمانیم. پیغمبران آمدند؛ همه هم برای اقامه قسط آمدند؛ «لیقوم الناس بالقسط». اینها حرفهای خیلی پرمعنایی است که قرآن به ما گفته است؛ نهج البلاغه به ما گفته است و در روایات ائمّه هم هست.

این، جهت را مشخّص می‌کند. قسط یعنی همین: اگر جامعه برخوردار است، همه باشند. نمی‌گوییم همه یکسان؛ چون یکسانی امکان ندارد. بالاخره تلاشها، همّتها و قوّتها مختلف است. بعضی بیشتر تلاش می‌کنند؛ بعضی کمتر می‌کنند. بعضی ابتکار بیشتری دارند. استعدادها یکسان نیست. «و لایزالون مختلفین… و لذلک خلقهم.» مردم، دارای اختلاف در استعدادند. بحث در این نیست که یکسان باشند. بحث در این است که به قدر استعدادشان کار کنند و به قدر همّتشان تلاش کنند و همه بتوانند به قدر قدرتشان به دست بیاورند. کسی محروم نماند؛ کسی مظلوم نماند؛ کسی سرکوب شده نماند. این، آن هدف اصلی است.

۱۲/۵/۱۳۷۶

بیانات در مراسم تنفیذ حکم آقای خاتمی‏ سال ۷۶

 

علی‌رغم این‌که بعضیها سعی می‌کنند مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و پیدایش طبقه‌ی جدیدی از مرفّهین را کمرنگ کنند و در سایه قرار دهند، اما مسأله‌ی اصلی و خطر اصلی این است. این هم مربوط به یک سال و دو سالِ اخیر نیست؛ این متأسفانه ریشه در چند سال و در برخی از روشها دارد؛ یا بگوییم ریشه در بی‌توجّهی‌هایی دارد که نسبت به این قضیه شده است. چند سال است که من این مسأله را مکرّر مطرح می‌کنم. حال آن‌که رهبری نقشش در این مورد چیست؟ شما می‌دانید که رهبری برای برنامه‌های کشور سیاستگذاری می‌کند؛ برنامه را دولت می‌ریزد و دولت اجرا و بازرسی می‌کند. من البته در موارد زیادی که شکایتی می‌شود، یا از چیزی اطّلاعی پیدا می‌کنم، منتظر نمی‌مانم که کسی بازرسی کند و بیاید به من خبر بدهد. خودم برای بازرسی می‌فرستم و اگر ببینم ناحقّی وجود دارد، تا آن جایی که در حدود اختیارات قانونی من است، اقدام می‌کنم. یعنی به آن سیاستگذاری اوّل اکتفا نمی‌کنم؛ هیکل کار، سیاستگذاری است. سیاستِ همین برنامه‌ی دومی را که الان تقریباً در حال تمام شدن است و امسال، سال آخر یا ماقبل آخر آن است، ما قبلاً ابلاغ کردیم؛ یعنی سیاست تأمین «عدالت اجتماعی»؛ همین مسأله‌ای که شما به آن اشاره کردید؛ یعنی عدم پیدایش طبقات جدید و کاهش دادن فاصله‌ی طبقات. ما این سیاست را هم به دولت و هم به مجلس ابلاغ کردیم. البته وظیفه‌ی مجلس، قانونگذاری است؛ وظیفه‌ی دولت، اجراست.

۴/۱۲/۱۳۷۷

بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی

 

امروز کشور ما در حال گذر از یک دوران سخت اقتصادی است، تا ان شاءاللَّه به یک دوران باز، آزاد، خوب و برخوردار از رفاه برسد که مردم بتوانند از منافع و عطایا و هبات این طبیعت عظیم و این امکانات فراوانی که در کشور ما هست، استفاده کنند. ما تلاش همه را هم لازم داریم؛ لیکن یکی از آفاتی که در همین دوران متوجه حرکت رشد و توسعه عمومی کشور است، این است که به‏وسیله سوءسیاستها در کشور، شکاف بین طبقات زیاد شود. این را باید بسیار مراقب باشند. عدّه‏ای فقط به خود فکر می‌کنند. اینها کسانی هستند که نه به قشر مظلوم و مستضعف، نه به فقرا و نه به آینده کشور فکر نمی‌کنند و فقط به جیب خودشان، به زندگی شخصی خودشان و به گردآوری هرچه بیشترِ ثروت می‏اندیشند. دستگاههای مسئول نباید اجازه دهند که اینها مرتّب فاصله‏ها و شکافها را بیشتر کنند. عدالت اجتماعی، اساس است. اگر رونق اقتصادی در کشور باشد، اما عدل اجتماعی نباشد، این رونق اقتصادی به درد فقرا و مستضعفان نخواهد خورد و محرومیت را برطرف نخواهد کرد؛ همچنان که امروز در بسیاری از کشورها شما ملاحظه می‌کنید که تولید بالاست، کارخانه‏های بزرگ مشغول کارند، ثروت تولید می‌شود؛ اما محرومیت در آن کشورها هست؛ از جمله همین کشورهای پیشرفته‏ی اروپایی و غربی. آنچه که از این کشورها در تلویزیونها و از پشت دوربینها به من و شما نشان می‌دهند، جاهای خوبش است. محلّات فقیرنشین و زندگیهای تلخ و گرسنگیها و محرومیتها و حسرتها را که نشان نمی‌دهند؛ ساختمانها و خیابانهای عالی و باغهای بزرگ و امثال اینها را نشان می‌دهند! اگر پیشرفت صنعتی و رونق اقتصادی باشد، اما عدالت اجتماعی نباشد، می‌شود همین وضعیت و وضعیت بعضی از کشورهایی که از آنها هم بدترند. ما که این را نمی‌خواهیم. ما در جامعه فقط رونق اقتصادی را نمی‌خواهیم. ما رونق اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی را می‌خواهیم. البته نمی‌گوییم عدالت اجتماعی باشد، اما رونق اقتصادی نباشد؛ چون در آن‏جایی که هیچ رونق اقتصادی نیست، عدالت اجتماعی عامل چندان مهمی نیست و در عین حال جامعه به رفاه و به برخورداری لازم نخواهد رسید. اگر عدل اجتماعی همراه با پیشرفت اقتصادی باشد، جامعه شکوفا خواهد شد. نمی‌شود که ما عدالت اجتماعی را رعایت نکنیم.

۱۴/۲/۱۳۷۹

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگران و معلمان به مناسبت روز جهانی کارگر و سالگرد شهادت استاد مطهری‏

 

در جامعه، کسی یا مجموعه‏ای در اوج غنا و برخورداری؛ اما یک عدّه دیگر از اوّلیات زندگی محروم. این چیزی است که هرکسی از آن مشمئز می‌شود و آن را نمی‏پسندد. مردم [در انقلاب] به دنبال رفع شکاف طبقاتی و نزدیک کردن فاصله‏ها بودند. ما مثل کمونیستها ادّعا نمی‌کردیم که همه بیایند نان‏خور دولت شوند و ما به همه حقوق مساوی بدهیم؛ نه. اما شکاف طبقاتی به این صورت و با این عمق، برای مردم و انقلابیون مسلمان و برای رهبر آنها قابل قبول نبود.

تجمّل و اسراف در همه جا بد است؛ اما آن چیزی که مردم را وادار می‌کرد که نسبت به این قضیه حسّاسیت نشان دهند، رفتارهای مسرفانه و متجمّلانه و ولخرجیها با مال مردم در سطح حکومت بود. این از آن چیزهایی بود که مردم نمی‏خواستند. نظام اسلامی بر اساس این ارزش به‏وجود آمد که چنین چیزی نباشد.

به عنوان تغییر و تحوّل و پیشرفت، کسانی بیایند که با اساس ارزشها و با اصل اسلام و با اصل تدیّن مردم و با اصل عدالت اجتماعی مخالفند؛ دچار همان سرمایه‏سالاری غربی‏اند؛ دنبال کیسه دوختن‏اند؛ با اصل رفع تبعیض طبقاتی مخالفند؛ با نام دین هم مخالفند، ولو به زبان نیاورند! اینها به نام تحوّل، به نام تغییر، به نام پیشرفت، به نام اصلاح، بیایند وارد میدان شوند و میدانداری کنند. اینها ممکن است در بدنه اقتصادی جامعه نفوذ کنند. اگر این‏گونه آدمهای بیگانه و غریبه در بدنه اقتصادی جامعه نفوذ کنند، خطرناک است. چون اقتصاد و مال و ثروت در جامعه مهم است و باید دست انسانهای امین باشد.

ما به‏عنوان حکومت، این مخالفی که در داخل جامعه وجود دارد – ولو مخالف نظام هم هست – تا وقتی که توطئه و معارضه نکرده است، جان و مال و عِرض و ناموس و حیثیت او امانت است؛ ما باید از او دفاع کنیم و می‌کنیم. اگر دزدی در خیابان رفت و دزدی کرد،ما نمی‏پرسیم که خانه موافق نظام را دزدی کرده است یا خانه مخالف نظام را؛ از هرکس دزدی کرده باشد، مجازاتش می‌کنیم. کسی که به طور غیرقانونی قتل نفس کند، ما نمی‌گوییم چه کسی را کشته است؛ اگر غیرقانونی کشته باشد، باید مجازات شود؛ فرقی نمی‌کند. آن وقت که می‌خواهیم پلیس و مأمور امنیت را مأمور کنیم که برود امنیت را حفظ کند، نمی‌گوییم برو امنیت را در آن منطقه و خانه و شهری که مردم آن بیشتر معتقد به نظامند، حفظ کن؛ نه. حکومت نسبت به همه آحاد مردم وظیفه‏ای دارد؛ مسلمان باشند، غیرمسلمان باشند؛ موافق نظام باشند، مخالف نظام باشند؛ تا وقتی به معارض و توطئه کننده و برخورد کننده و عامل دشمن تبدیل نشده‏اند، رفتار حکومت با آنها، رفتاری مثل مؤمنین و مثل بقیه مردم است و هیچ تفاوتی ندارد.

۲۳/۲/۱۳۷۹

بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‏های نمازجمعه تهران‏

 

کدام نقض کرامت انسانی بالاتر از این که انسانی، رئیس عائله‏ای، پدر خانواده‏ای، در جامعه‏ای که در آن همه‏چیز هم هست، نتواند اوّلیات زندگی فرزندان خودش را تأمین کند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! کدام نقض شخصیّت و شرف و کرامت انسانی از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش به من یا به شما یا به آن مسئول دیگر نامه بنویسد که من دو ماه است به خانه‏ام گوشت نبرده‏ام! یک وقت در جامعه گوشت و میوه نیست، من و شما هم نمی‏خوریم؛ یک وقت در جامعه امکانات رفاهی نیست، من و شما هم استفاده نمی‌کنیم؛ یک وقت ایام عید که می‌شود، فرزندان من و شما هم لباس نو بر تن نمی‌کنند. در این حالت کسی احساس سرشکستگی نمی‌کند ـ البلیه اذا عمت طابت ـ اما وقتی همه چیز هست، وقتی کسانی در جامعه با استفاده از فرصتهای نامشروع توانسته‏اند برای خودشان آلاف و الوف و زندگیهای تجمّلی فراهم کنند، وقتی طبقاتی در جامعه هستند که برایشان پول خرج کردن هیچ اهمیتی ندارد، جمع کثیری از مردم که در بین آنها رزمندگان و عناصر نظامی و کارمندان دولت و معلمان و روستاییان و مردم مناطق محروم و دور و مناطق جنوب هستند، نتوانند نان و پنیر بچه‏هایشان را فراهم کنند، کدام شکستن شخصیّت و شرف انسانی از این بالاتر است؟! شما می‌خواهید جواب چه کسی را بدهید؟ شما می‌خواهید دل چه کسی را خوش کنید؟ شما می‌خواهید چه کسی از شما راضی باشد؟

عزیزان من! شما بدانید که دشمن شما، دشمن این انقلاب، دشمن این نظام، بُرنده‏ترین حربه‏ای که در اختیار خواهد داشت، فقر و گرفتاری اقتصادی مردم است!

۲۹/۳/۱۳۷۹

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی‏

 

مردم در زمینه‏های اقتصادی، مشکلات فراوانی دارند. یکی از مشکلات عبارت است از شکاف اقتصادی و تبعیض در مسائل اقتصادی و برخورداریهای ناروا در مقابل محرومیتهای سخت و سنگین. این، مردم را آزار می‌دهد. بیش از فقر، تبعیض برای مردم گزنده است. در قوانین، شما باید اینها را مراعات کنید؛ با قانون می‏توانید جلوِ اینها را تا حدّ زیادی بگیرید. البته قانون، همه چیز نیست؛ باید مدیریّت اجرایی خوب حتماً وجود داشته باشد تا قانون کارایی خود را نشان دهد؛ لیکن قانون هم سهم بسیار زیادی دارد.

۷/۳/۱۳۸۱

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هیأت رئیسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی‏

 

برادران و خواهران عزیز! نیاز عمده امروزِ کشور ما عدالت است. مردم از تبعیض رنج می‏برند. مسئولان کشور اگر می‌خواهند آنچه را که نیاز حقیقی مردم است، اعمال کنند، باید به عدالت بیندیشند. اگر فکر و انگیزه عدالت در دلها زنده باشد، آن‏گاه فرصت، کار و توفیق برای بازکردن گره‏ها یکی یکی به وجود خواهد آمد؛ بیکاری و مسائل اقتصادی و مشکلات گوناگونی که در زمینه‏های فرهنگی وجود دارد، حل می‌شود و رشد علم در دستگاههای علمی و در دانشگاهها ممکن خواهد شد.

۳۰/۷/۱۳۸۱

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلّای تهران‏

 

توصیه من به مسئولان دولتی، امروز این است و قبلاً هم همیشه همین بوده است که روی مسأله تقویت پول ملی و به نظام آوردن خرجها و هزینه‏های دولتی تلاش کنند و جلوِ ریخت و پاشها و خرجهای زیادی و اسراف‏گونه را بگیرند و در یک دایره محدودتر وزارتی، رعایت کمال عدالت را بکنند و تبعیضهای بیجا را بردارند. اینها کارهایی است که بدون افزایشهای ریالی هم می‌تواند دلها را شاد، انسانها را خرسند و امیدوار و زندگی آنها را ترمیم کند. اگر این کارها صورت گیرد، ولو افزایش ریالی هم به آن صورت نباشد، باز زندگی آهنگ طبیعی و مطلوب پیدا خواهد کرد.

۱۰/۲/۱۳۸۲

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار معلّمان و کارگران‏

 

نباید ارزش عدالت به عنوان یک ارزش درجه‏ی دو کم‏کم در مقابل ارزشهای دیگر به فراموشی سپرده شود؛ در نظام ما این خطر وجود داشته است. ارزش‏های دیگر هم خیلی مهم است؛ مثلاً ارزش پیشرفت و توسعه، ارزش سازندگی، ارزش آزادی و مردم‏سالاری. مطرح کردن ارزش عدالت مطلقاً به معنای نفی اینها نیست؛ اما وقتی ما این ارزش‏ها را عمده می‌کنیم و مسأله‏ی عدالت و نفی تبعیض و توجه به نیازهای طبقات محروم در جامعه کمرنگ می‌شود، خطر بزرگی است؛ اما با عدالت‏محور بودن یک دولت، این خطر از بین می‌رود یا ضعیف می‌شود.

۸/۶/۱۳۸۴

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران‏‏

 

عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنی باید شما برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشید؛ در این صورت می‏توانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بُعدی است. بعضی‏ها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمی‌شود. اسلام، معنویتِ بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسانها ندارد؛ «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». آدم معنوی‏یی که با ظلم می‏سازد، با طاغوت می‏سازد، با نظام ظالمانه و سلطه می‏سازد، این چطور معنویتی است؟ این‏گونه معنویت را ما نمی‏توانیم بفهمیم. بنابراین معنویت و عدالت در هم تنیده است.

۸/۶/۱۳۸۴

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران‏‏

 

پیشرفت اگر با عدالت همراه نباشد، پیشرفتِ مورد نظر اسلام نیست. اینی که ما تولید ناخالص ملی را، درآمد عمومی کشور را به یک رقم بالائی برسانیم، اما در داخل کشور تبعیض باشد، نابرابری باشد، عده‏ای آلاف و الوف برای خودشان داشته باشند، عده‏ای در فقر و محرومیت زندگی کنند، این آن چیزی نیست که اسلام می‌خواهد؛ این آن پیشرفتی نیست که مورد نظر اسلام باشد. باید عدالت تأمین بشود. عدالت هم یک واژه‏ی بسیار عمیق و وسیعی است که بایستی خطوط اصلی آن را جستجو و پیدا کرد. به نظر ما عدالت، کاهش فاصله‏های طبقاتی است، کاهش فاصله‏های جغرافیائی است. اینجور نباشد که اگر یک مرکزی، یک استانی، یک شهری، یک کوره دهی از مرکز دور است، در یک نقطه‏ی دور جغرافیائی کشور قرار گرفته است، دچار محرومیت باشد؛ اما آنجائی که نزدیک است، برخوردار باشد؛ این عدالت نیست. هم فاصله‏های طبقاتی باید برداشته شود، فاصله‏های جغرافیائی باید برداشته شود، هم برابری در استفاده‏ی از امکانات و فرصتها باید به وجود بیاید. همه‏ی آحاد کشور، آن کسانی که استعداد دارند، آن کسانی که امکان دارند، بتوانند از امکانات عمومی کشور استفاده کنند. اینجور نباشد که نورچشمی‏ها مقدم باشند و افراد متقلب و خدعه‏گر جلو بیفتند. کاری کنیم که افراد گوناگون کشور، همه بتوانند در برابر امکانات کشور، از فرصت برابر استفاده کنند.

۱/۱/۱۳۸۸

بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)