ارزش نیست
آفات نظام اسلامی
در نظام ارزشی اسلام، پولدار بودن اصلاً ارزش نیست؛ حتّی بسیاری از خصوصیات نفسانی، جزو ارزشها به حساب نمیآید؛ اما کارگر بودن ـ ولو برای خودش کار کند ـ یک ارزش است، و اگر کارِ انجام شده، در پیشبرد زندگی جامعه مؤثر باشد، ارزش آن مضاعف خواهد شد؛ به همینخاطر، رسول اکرم(ص) دست کارگر را بوسید. دست کارگر بوسیدن، امتیاز مادّی برای کارگرمحسوب نمیشود؛ اما برای او یک امتیاز معنوی است؛ زیرا شأن کارگر را در جامعه بالا میبرد.
اگر اسلام روی بعضی از قشرها تکیه میکند و برای آنها احترام خاصی قایل است ـ مثل معلمان و عالمان دین و کارگرها و کشاورزها و… ـ به آن معنا نیست که اسلام قشرگرایی میکند؛ خیر، اسلام با طبقهگرایی و قشربازی مخالف است.
۵/۴/۱۳۶۸
سخنرانی در مراسم بیعت هزاران نفر از نمایندگان کارگران سراسر کشور
روحیه و آرمان انقلابی، بدین معنی است که میل به زندگی راحت و مرفه، جامعه و مسئولان را به سازشکاری و تسلیم در برابر زورگویی قدرتهای جهانی و غفلت از توطئهی استکبار و بیاعتنایی به پیام جهانی انقلاب نکشاند. آن روزی که خدای نخواسته جمهوری اسلامی، رفاه و آبادی را هدف عمدهی خویش قرار داده و در این راه حاضر به چشمپوشی از آرمانهای انقلابی و جهانی و فراموشی از پیام جهانی انقلاب شود، روز انحطاط و زوال همهی امیدها خواهد بود؛ و خدا چنین روزی را انشاءاللَّه هرگز نخواهد آورد. بیشک، ملت ایران برای دفاع از اسلام عزیز و استقلال ملی آماده است که همه چیز خود را فدا کند.
۲۳/۴/۱۳۶۸
پیام به ملت شریف ایران، در پایان چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینی(ره)
ما نمیخواهیم عزتمان را با تکیه بر نژاد و ناسیونالیسم و حرفهایی که متأسفانه همهی دنیا با تکیه به آنها دور خودشان یک حصار میکشند، ثابت کنیم. فلان کشور اروپایی ثابت میکند که نژاد من برترین است. آن یکی میگوید نخیر، نژاد من برترین است. حتّی این تنافس و تفاخر، به جنگهای بینالمللی و خونریزیها و خرجهای کلان هم کشیده میشود! نه، ما برای خودمان، عزت را بر اساس اعتقاد و ایمان توحیدی – که خاصیت و شاخصهی تفکر اسلامی است – و دل بستن به خدا و محبت به بندگان و خلایق الهی و لزوم خدمت به آنها قایلیم. لذا ما هر قدرتی که میخواهد ابرقدرتی و تکبر و استکبار و فخرفروشی را در روابط خود با ملتهای دیگر وارد بکند، رد میکنیم. اگر شما جزو فلان نژاد هستید، برای خودتان هستید. اگر شما دارای ثروت یا قدرت و تکنولوژی هستید، برای خودتان هستید. تکنولوژی شما برای خودتان است؛ برای ما که نیست؛ چرا به ما فخر میفروشید؟
آدم در رفتار بعضی از مسئولان کشورها، حتّی در رفتار دیپلماتهایشان گاهی مشاهده میکند که فخر و غرور بیجا و احمقانهیی وجود دارد. تصور میکنند که چون زبانشان فلان زبان است، یا نژاد و اسمشان، فلان نژاد و فلان اسم است، پس باید فخر بفروشند! نه، اینها تصورات احمقانهیی است و در منطق صحیح انسانی، جایی ندارد. ما چنین چیزی را از هیچکس قبول نمیکنیم. ما بر اساس عزت اسلامی، عزت توحیدی و عزت ملت خودمان حرکت میکنیم.
۱۸/۴/۱۳۷۰
بیانات در دیدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران
نظامهای دنیا سه گونه اداره میشوند:
یا با زور، مثل نظامهای پلیسی دنیا، که البته این اسمش اداره است؛ اداره نمیشوند، آخرش هم نمیمانند. این سیستمهای استبدادی کمونیستی و سیستمهای استبدادی سلطنتی و شبهسلطنتی را در دنیا ملاحظه میکنید. این که از ما برنمیآید و ما اینکاره نیستیم.
نوع دوم، آن سیستمهایی است که با تزویر و تبلیغات اداره میشوند؛ مثل این دمکراسیهای غربی. بله، فشار و شلاق و داغ و درفش مثل نظامهای استبدادی نیست و مردم علیالظاهر آزادی دارند؛ اما با تزویر اداره میشوند. این سیستمها دستگاههای عظیم تبلیغاتی در اختیارشان است و تمام زندگی مردم را محاصره کردهاند. اصلاً کارگر و کارمند و کاسب وقت ندارد بیرون آن گنبد گردندهیی که اینها در وسطش گیر کردهاند، ببیند و دربارهی آن فکر کند؛ هرچه آنها میگویند، همان را میفهمد. امروز در کشورهای غربی، در امریکا و در کشورهای علیالظاهر دمکراتیک اینطوری است. تبلیغات انبوه، مثل سیل روی ذهنهای مردم میریزد و اصلاً مجال نیست که مردم بفهمند. اگر شما توانستید منفذی پیدا کنید، آنوقت میبینید که آن دمکراسی و آن آزادییی هم که آنها میگویند، فوراً عوض میشود! آنها دمکرات هستند؛ در شرایطی که بتوانند مردم را با همان تزویر و فریب نگهدارند. آنجایی که چیزی میآید و حصار تزویر آنها را میشکند، فوراً داغ و درفشها و روشهای سخت باز پیدایشان میشود! برخورد دولتهای امریکا و اروپا را با حرکتهای اسلامی، با حرکتهای آزادیخواهانه در امریکا، با نهضتهای سیاهان ـ که با نهایت خشونت با اینها برخورد میشود ـ ببینید؛ این هم یکطور است. طبیعتاً این هم شأن ما نیست؛ اسلامی نیست.
یک نوع نظام هم نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. نظام ما تا حالا اینگونه بوده است؛ بعد از این هم باید اینطور باشد. بزرگترین بحرانها را هم همین عاطفه و محبت مردم از سر خواهد گذراند.
۲۳/۵/۱۳۷۰
سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران
تجمل و رفاهزدگی و عشرتطلبی به هیچ بهانه در این مجموعهی پاکنهاد [سپاه پاسداران] نباید نفوذ کند و وسوسهها نباید عزم شما مردان حقطلب را متزلزل سازد.
بیشک جلوههای بیارزش و زرقوبرقها نخواهد توانست گردن سرافراز مردان خدا را در چنبر کمند خود بگیرد و ارزشهای بدلی و دروغین را به جای اصالتها بنشاند.
۲۵/۶/۱۳۷۰
پیام به چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسئولان دفاتر نمایندگی ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
در کشورهایی که از کاروان پیشرفتهای علمی و صنعتی عقب ماندهاند، دو طرز تفکر وجود دارد: یک طرز تفکر، غلط و مایهی بدبختی ملت است؛ یک طرز تفکر، درست است. آن طرز تفکر غلط، همان تفکری است که در دوران حاکمیت عوامل امریکا بر این کشور حاکم بود؛ و آن اینکه علم و صنعت و تکنولوژی و امور فنی، باید به وسیلهی خارجیها، اروپاییها و غربیها آماده بشود و به صورت محصول در اختیار ما قرار بگیرد؛ ما باید پول و نفت بدهیم و از محصول کار آنها استفاده کنیم؛ این یک طرز تفکر بود. متأسفانه الان هم این طرز تفکر در بعضی از کشورهای استعمارزده وجود دارد؛ میگویند ما پول میدهیم، غربیها برای ما میسازند، به اینجا میآورند و نصب میکنند! گاهی احمقانه تصور میکنند که این یک نوع اربابی نسبت به غربیهاست؛ که ما پولدار هستیم، آنها میآیند برای ما میسازند!
۱۳/۹/۱۳۷۰
سخنرانی در دیدار اقشار مختلف مردم
هر ملتی برای تأمین سعادت و عزت خود نیازمند به حرکت سازندگی در کشور خود میباشد. مشکل ملتهایی که نمیتوانند با تلاش سازنده، کشور خود را از حضیض فقر و وابستگی و تبعیض و فساد سیاسی و اخلاقی نجات دهند آن است که: سازندگی را با فراموش کردن اصول ارزشی و اخلاقی و دینی صحیح، طلب میکنند و به دنبال سراب سازندگی، خود را در دام بیگانگان یا در ورطهی فساد مالی و سیاسی و اخلاقی میافکنند. نتیجه آن است که به نام پیشرفت ظاهری کشور، انسانیت و شرف و استقلال خود را از دست میدهند، و غالباً حتی به سازندگی پایههای مادی کشور خود هم توفیق نمییابند و دنیا و آخرت و ماده و معنی را یکجا فدای غفلت خود میکنند.
۱۱/۳/۱۳۷۵
پیام به مناسبت افتتاح دورهی پنجم مجلس شورای اسلامی
مسألهی دنیاطلبی که من این همه رویش تأکید میکنم ـ و متأسّفانه هر وقت انسان راجع به آن حرف میزند، بعضیها را میگزد و ناراحت میشوند ـ بهخاطر همین است. دنیاطلبی یک لغزشگاه است که هیچ مرزی هم نمیشناسد الّا تقوا، یا یک نظارت قرص و محکم که کسانی ناچار باشند چیزهایی را رعایت کنند. تازه آنها هم ممکن است از طرق غیرقانونی و قاچاق، کارهای خلاف بکنند. من در پنج، شش سال قبل از این، برای یک مجموعهی دانشجویی پیام دادم؛ چون آنها دانشجویانی بودند که یواشیواش وارد تشکیلات دولتی میشدند. من به آنها گفتم مواظب باشید چرب و شیرین دنیا، شما را به خودش متوجّه نکند. یعنی یک جوان دانشجو میتواند در معرض چنین لغزشی قرار گیرد؛ کمااینکه یک مسئول هم میتواند در معرض لغزش قرار گیرد.
من اعتقادم این است که باید مردم نسبت به مسألهی عدالت اجتماعی و خواست عدالت اجتماعی، مجدّانه و منطقی، با مسئولانشان صحبت کنند و از دولتها و از نمایندگان مجلس این را بخواهند. باید آن کسی را که شعار عدالت اجتماعی میدهد، موظّف و مسئول کنند و از او مطالبه نمایند. باید توجه داشته باشند آن کسی که عدالت اجتماعی را در درجهی پنجم قرار میدهد و عناوین دیگری را بهجای عدالت اجتماعی میگذارد، او بیشترین نیاز یک جامعه را نادیده میگیرد و از نظر دور میکند. البته اینکه شما میفرمایید فاصله بیش از گذشته است، درست نیست. گذشتهای که شما میگویید، ممکن است مثلاً ده سال پیش باشد ـ این ممکن است ـ اما زمانهایی که ما میشناسیم و دیدیم، نخیر. آن زمانها طور دیگری بود؛ آن زمانها فاصلهها از امروز خیلی عمیقتر بود. در زمان رژیم طاغوت، اکثریتی از مردم سطح زندگیشان بهشدّت پایین بود و اقلیتی هم همین برخورداریهایی را که شما میگویید، داشتند. امروز طبقهی متوسّطی وجود دارد که به هر جهت وضعش خوب است؛ ولو اینکه حالا آن ثروتهای افسانهیی را هم ندارد؛ لیکن عدّهای هم هستند که برخورداریهای زیادی دارند.
همین قضیهی اتومبیلی که شما میگویید، من در جلسهای آقایان مسئولان دولتی را دعوت نمودم، با آنها راجع به همین قضیه صحبت کردم و چیزهایی گفتم. البته یک مقدار هم عمل کردند و بالاخره بعضیها اتومبیلهای گرانقیمت را کنار گذاشتند؛ لیکن بتدریج باز یواش یواش این کارها را میکنند. دستگاههایی که مسئولان این کار هستند، باید مراقبت کنند؛ مدیران و رؤسا باید مراقبت کنند؛ مردم هم باید اقدام در این زمینه را بخواهند. به نظر من، گفتن این مسائل در محیط دانشجویی و در مواجهه با مسئولان، خودش هشدار دهنده و کمک کنندهی به این است که انشاءاللَّه به نتیجه برسد. بههرحال شما بدانید که در جمهوری اسلامی، اساس «عدالت اجتماعی» است.
۴/۱۲/۱۳۷۷
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی
این حرف که چون کسی جزو یاران انقلاب بوده، نباید محاکمه شود، حرف غیرمنطقی است. کسی که جزو یاران انقلاب است، باید کاری کند که از نظر قوانین همین انقلاب، جرم محسوب نگردد، تا به دادگاه کشانده نشود و اگر یک وقت در دادگاه هم رفت، تبرئه شود، والّا اگر فرض کردیم یک نفر یار واقعی انقلاب است، اما جرمی هم مرتکب میشود. نمیشود بگوییم چون یار واقعی انقلاب است، پس او محاکمه نشود. این منطق درستی نیست. اگر فرض کنیم کسی جزو یاران انقلاب است، این نباید مانع شود از اینکه در هنگامی که بهنظر دستگاه قضایی خطایی از او سر میزند، دست قضا به سمت او هم دراز شود.
۱/۹/۱۳۷۸
پاسخهای رهبر معظم انقلاب اسلامی به پرسشهای دانشجویان در دانشگاه صنعتی شریف
نماینده باید شجاع و باشرف و امین و طرفدار ضعفا و قشر ضعیف باشد. قانون باید بتواند از حقوق ضعفا دفاع کند، والاّ قانونی که پولداران را پولدارتر کند، قانون مملکت اسلامی نیست. قانون باید بتواند گرهها را باز کند و به دردِ دل قشرهای محروم برسد.
۱۳/۱۱/۱۳۷۸
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم
آفت جوامع بشری این است که کسانی با داشتن پول، با داشتن پشتیبان، با داشتن قوم و عشیره ـ چه قوم و عشیره به شکل قدیمی آن، چه قوم و عشیره به شکل مدرن و امروزی آن؛ یعنی حزب بازی و گروه بازی ـ حقوق عمومی را ندیده بگیرند؛ حقّ مردم را تضییع کنند؛ فرصتها را منحصراً به اشغال خود در آورند و جلوِ عدالت را بگیرند. قوّه قضاییّه مقتدر، با صلابت، هوشمند و عالم میتواند جلوی اینها را بگیرد.
آنچه که بنده بهعنوان یک طلبه مسئول از قوّه قضائیّه انتظار دارم، همان چیزی است که ما چهره زیبا و منوّر آن را در قضاوت امیرالمؤمنین علیهالسلام در تاریخ مشاهده میکنیم: آن عدالت قاطع، آن عدالت بیملاحظه، آن عدالت فراگیر، آن عدالت امیدوار کننده، آن عدالتی که در آن افراد ضعیف و معمولی جامعه در مقابل قانون و معامله قانونی، با افراد مقتدر و قدرتمند یکسانند. در اسلام اینگونه است؛ در قانون اساسی ما هم اینگونه است.
در قانون اساسی، رهبری، رئیس جمهور، رئیس قوّه قضاییّه و دیگر مسئولان کشور، با آحاد مردم در قبال قوانین هیچ تفاوتی ندارند. هیچکس بالاتر از قانون نیست.
۷/۴/۱۳۷۹
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان قوّه قضاییّه و خانوادههای شهدای هفتم تیر
مسابقهی رفاه میان مسئولان، بیاعتنائی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامهریزان، ثروتهای سر برآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند، هزینه کردن اموال عمومی در اقدامهای بدون اولویت، و به طریق اولی در کارهای صرفاً تشریفاتی، میدان دادن به عناصری که زرنگی و پرروئی آنان همهی گلوگاههای اقتصادی را به روی آنان میگشاید، و خلاصه پدیدهی بسیار خطرناک انبوه شدنِ ثروت در دست کسانی که آمادگی دارند آنرا هزینهی کسب قدرت سیاسی کنند. و البته با تکیه بر آن قدرت سیاسی اضعاف آنچه را که هزینه کردهاند گرد میآورند.
۶/۸/۱۳۸۱
پیام به مناسبت دومین همایش جنبش دانشجویی
خیال نکنید که استبداد و دیکتاتوری و صدای کلفت و افزونطلبی، مخصوص کسانی است که در رأس نظامند؛ نخیر، در بدنه نظام هم چنین چیزهایی وجود دارد و همه جایش هم بد است. خوی پادشاهی، خوی استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شکلی که باشد، بد است. قانون آمده جلوِ این مسائل را بگیرد.
۷/۳/۱۳۸۲
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی
از جملهی سرگرمیها، مسابقات است. مسابقات، خوب است؛ منتها باید مراقب بدآموزیهای قولی و عملی در آنها بود. یکی از مسابقهها، مسابقهی تلفنی است. شخصی تماس میگیرد و بهخاطر هیچی، به او جایزه میدهند! یک روز من دیدم در یک برنامهی تلویزیونی پنج میلیون تومان به یک نفر جایزه دادند؛ برای اینکه به چند سؤال جواب داد! این سرگرمی خیلی جالبی نیست. پنج میلیون تومان، تقریباً حقوق دو سه سال یک کارمند متوسط است. ممکن است بگویند اینکار ترویج علم است. ترویج علم را از یک راهِ بهتر بکنید؛ این راه ضرر دارد. عدهیی که اینگونه مسابقات را نگاه میکنند، بیمنطقی به ذهنشان میآید و از این بیمنطقی سوءاستفاده میکنند. این کار منطقی ندارد که مثلاً بنده بدانم انجیل عربی است یا یونانی است یا لاتینی است؛ بعد بگویند حالا که شما دانستید، این پانصدهزار تومان یا فلان مبلغ مال شما! این کار معنی ندارد.
به فضای همدردی با فقیران دامن بزنید. خوشبختانه صدا و سیما در چند سال گذشته برنامههای بسیار خوبی در این زمینه داشته، که درخور تقدیر است. دغدغهی عدالت را در ذهنها و دلهای مردم دامن بزنید؛ این کار بسیار خوب است. البته سعی شود به جماعت فقیر و تهیدست اهانت نشود و کرامت انسانی آنها از بین نرود. من میبینم در بعضی از کارهایی که در این زمینه صورت میگیرد، بهطور دقیق این معنا رعایت میشود. آن پسربچه یا دختربچهیی که میآید هدیهیی به فلان صندوق میدهد، حرفی از او پخش میشود که خیلی خوب و شیرین و لطیف است و در آن اهانت نیست؛ منتها در کنار دامن زدن به دغدغهی عدالت اجتماعی و رسیدگی به فقرا، زندگی اشرافی و تجملاتی پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید؛ این زندگی واقعاً در خور تخریب است. زندگی تجملاتی نباید بههیچوجه ترویج شود؛ بلکه باید تخریب شود و نقطهی منفی بهحساب بیاید. چرا بیخود تجملگرایی رواج پیدا کند؟ اگر یک نفر دلش میخواهد متجمل باشد، ما چرا باید آن را ترویج کنیم؟ توجه کنید که ما به فقیر باید عزتنفس و حس مناعت بدهیم و به غنی باید کمک به فقیر را بیاموزیم. بههرحال در کل زندگی جامعه، باید از زندگی اشرافی و تجملاتی الگوسازی نکنیم.
در مقولهی عدالت اجتماعی فیلمها و سریالهایی ساخته میشود که غالباً خانههای مورد استفادهی شخصیتهای این فیلمها اعیانی و اشرافی است! واقعاً وضع زندگی مردم ما اینطوری است؟ آیا یک زوج جوان یا یک زن و شوهر در چنین خانههایی زندگی میکنند؟! این کار چه لزومی دارد؟ سالها قبل بعضی از سریالهایی که از سیما پخش میشد، هرچند کیفیت آنها مثل سریالهای الان نبود ـ عقبتر بود ـ لیکن فضای زندگی در آنها، متواضعانه و در یک خانهی معمولی بود؛ آنطوری خوب است. زندگی را لزوماً نباید اعیانی و اشرافی و متجملانه معرفی کرد. فضای تبلیغی صدا و سیما اینطوری باشد. البته گاهی در این خصوص هم به ما تذکر میدهند و مطالبی میگویند. تبلیغات رسانهیی و گاهی تبلیغهای خیلی پُررنگ که مردم را به طرف مصرفگرایی سوق میدهد، با برنامهیی که فرضاً شما ساختهاید تا مصرفگرایی را تقبیح کنید، عملاً در تناقض است؛ با هم هماهنگ نیست.
۱۱/۹/۱۳۸۳
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و مدیران سازمان صدا و سیما
جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که خارجی در آن دخالت نمیکند؛ خودرأیی و استبداد بر آن حاکمیت ندارد؛ طبقهی ویژهی اشراف در آن دخالت نمیکند؛ خانسالاری در امور مردم دخالت نمیکند.
فاصله انداختن بین فقیر و غنی، بین اشراف و غیراشراف، و امتیاز دادن به یک قشر خاص، با نظام جمهوری اسلامی سازگار نیست. هر بخشی از نظام جمهوری اسلامی در هر نقطهیی از نقاط اگر به یکی از این آفتها مبتلا شود، از صراط مستقیم جمهوری اسلامی و نظام اسلامی خارج شده و باید اصلاح شود.
نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که باید در زیر سایهی پُرمهر آن هرگونه ناکامی و تلخکامی از قشرهای محروم برطرف شود و فاصلهی بین قشرهای مختلف جامعه کم گردد؛ یعنی قشرهایی که از لحاظ سطح زندگی پاییناند، بالا بیایند. ما نمیتوانیم ادعا کنیم به این مقصود رسیدهایم. ما نمیتوانیم خود را راضی و قانع کنیم که توانستهایم هدف اسلام را در اینباره برآورده کنیم و به آن دست یابیم. همین اندازه ادعا میکنیم و خدا را سپاس میگوییم که در این راه حرکت میکنیم؛ هدف ما این است.
۱۷/۲/۱۳۸۴
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع بزرگ مردم جیرفت
ما نظام و کشوری میخواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلتزده و خوابآلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبرای از فساد باشد؛ طبقهی اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد ـ چه اشراف سنتی، چه طبقهی جدیدی که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند و به قول آقایان از رانتهای گوناگون اقتصادی استفاده کنند ـ برخوردار از قدرت و استحکام سیاسی باشد؛ و همهی اینها الهام گرفتهی از معارف دین و اسلام عزیز باشد.
۱۹/۲/۱۳۸۴
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان کرمان
دولت اسلامییی که بتواند مقاصدی را که ملت ایران و انقلاب عظیم آنها داشت، تأمین کند، دولتی است که در آن رشوه نباشد، فساد اداری نباشد، ویژهخواری نباشد، کمکاری نباشد، بیاعتنایی به مردم نباشد، میل به اشرافیگری نباشد، حیف و میل بیتالمال نباشد، و دیگر چیزهایی که در یک دولت اسلامی لازم است. در تعالیم امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه، همهی اینها وجود دارد. نگویند اینها مربوط به هزاروچهارصد سال قبل است. این حرفهای تکراری و شبهههای صدها بار رد شده را بعضیها باز تکرار میکنند.
عدالت و صلاح مسئولان همیشه لازم است؛ حیف و میل نکردن اموال مردم که دست من و امثال من است، همیشه لازم است؛ اینکه تغییرپذیر نیست.
۲۸/۵/۱۳۸۴
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعهی تهران