چهارشنبه , ۹ آبان ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » از رپرتاژ تا برجسته سازی؛ پشت پرده علاقه فتنه‌گران به پردازش انحرافیون

از رپرتاژ تا برجسته سازی؛ پشت پرده علاقه فتنه‌گران به پردازش انحرافیون

محمدسعید ذاکری
سال ۸۸ از حیث رویارویی گروهک موسوم به فتنه با نظام اسلامی، وجه برجسته ای از عمق کینه‌توزی‌ها علیه انقلاب اسلامی را عیان ساخت. فتنه ۸۸ به واقع نقطه کانونی و بروز این عنادورزی‌ها و دشمنی ها بود. اما به یقین چه قبل و چه پس از آن، برنامه‌ریزی‌ها و سازماندهی‌های انجام شده فراوانی به وقوع پیوست که با تحلیل رفتاری و حرکتی این مجموعه خباثت آلود، برخی از اهداف آن مورد شناسایی قرار می‌گیرد. همچنین با استفاده از اسناد و مدارک جدید و متقن بدست آمده از عناصر این طیف و بررسی محتوایی آنها در می‌یابیم که علیرغم صدمات جبران ناپذیری که به پیکره فتنه‌گران طی دو سال گذشته از سوی مردم و نظام مقتدر اسلامی – از حیث اطلاعاتی، سایبری، تشکلی و … – وارد آمده اما به جهت آنکه در برآوردهای صورت گرفته دشمنان، این مجموعه – تنها و تنها – نقطه امید آفرین دشمن برای ضربه زدن به نظام اسلامی تلقی شده، بازیابی و تغییر کوتاه مدت تاکتیک‌های آنان برای پی گیری راهبردهای اصلی، مورد توجه و پی گیری مجدانه این مجموعه قرار گرفته است.
یکی از عمده‌ترین محورهایی که گروهک فتنه طی حداقل شش ماهه اخیر، آنرا به دقت دنبال نموده و در راهبردهای رسانه‌ای مورد توجه قرار داده، رویکرد «فعال» این جریان به جماعت انحرافی است. جماعتی که «این همانی‌ها»ی فراوانی با فتنه‌گران داشته و در تاکتیک‌ها و راهبردهای‌شان، تاکنون دقیقا پا جای پای آنان قرار داده‌اند.
حتی با بررسی اجمالی رویکرد و توجه فتنه‌گران به انحرافیون نیز این تحلیل به دست می‌آید که علاقه و اشتهای وافری در آشوب آفرینان سال ۸۸ پدید آمده تا به هر نحو ممکن قبیله انحرافی را «برجسته‌سازی» کنند تا از این کلاه، نمدی برای خود دست و پا کنند. اینکه «بزرگ سازی» و «ویژه نمایی» انحرافی‌ها از سوی فتنه‌گران با چه اهدافی صورت می‌پذیرد، جای دقت و تامل فراوانی می‌طلبد که با روشن شدن برخی ابعاد آن، ادامه یافتن کینه توزی‌های این جماعت زخم خورده از نظام اسلامی و مردم را آشکار می‌نماید.
با تحلیل و موشکافی نوع رویکرد فتنه‌گران به انحرافیون، حداقل دو عنوان نگاه «ردی و سلبی» و نگاه «حمایتی و ایجابی» در اظهارات و رسانه‌ های وابسته به آنها به چشم می‌خورد که هر کدام نیز با انگیزه‌های مختلفی از سوی گروهک یاد شده دنبال می‌شود. این نکته لازم به ذکر است که پی گیری هر یک از این رهیافت‌ها در تقسیم‌بندی‌های صورت گرفته، بر عهده بخشی از جریان فتنه نهاده شده تا با هم افزایی با یکدیگر، اهداف عالی فتنه‌گران محقق شود.
۱): توجه و ویژه پردازی به انحرافیون با رویکرد سلبی:
۱-۱:خروج از انزوا با یارگیری
پس از آشوب‌ آفرینی‌های سال ۸۸ توسط گروهک فتنه و سپس هدم و تودهنی عجیبی که مردم بصیر و انقلابی کشور به این جماعت نثار کرد، «انزوای سیاسی» سراسر ارکان این نحله را فرا گرفت؛ فضای سنگینی که مردم علیه این جماعت پدید آوردند از یکسو در داخل ،قدرت عرض اندام را از آنان ستاند و از سوی دیگر حتی برخی از متحدین آنان را نیز در حمایت از ایشان به سکوت کشانید. با شکست فتنه انگیزی‌ها، در خارج از کشور نیز علامت‌های سؤال جدی در میان اپوزیسیون و جریان اصلی استکبار پدید آمد.
با برنامه‌ریزی‌های چند ده ساله، دشمنان ملت ایران، تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد فتنه‌گران ریخته و با عیان شدن بی‌عرضگی فتنه انگیزان و رسوا شدن آنان، به همراه فقدان راهبرد جدید، خلاء‌ اقتدار استکبار به رخ کشیده شد. چنین بود که فتنه‌گران در انزوای شدید داخلی و خارجی قرار گرفتند. هم از اینرو بود که در بازنگری رفتاری جریان فتنه، خروج از حالت «انزوا»، یکی از راهبردهای اصلی آنان تعریف شد.
فرقه انحرافی در این میان به دلیل برخورداری از پتانسیل های خاص و مدل رفتار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی‌اش، سوژه مناسبی شناخته شد تا با «بزرگ انگاری» آنان، پروژه یارگیری فتنه‌گران از «اصول گرانمایان» آغاز شده و بدین وسیله انزوای شدید آنان رو به افول نهد. از سوی دیگر مردودین و ساکتین فتنه ۸۸ هم که علامت سؤال جدی بر عملکرد آنان سنگینی می‌کند، خود از بزرگنمایی جریان انحرافی استقبال کرده و به یارگیری فتنه‌گران تن در می‌دهند.
این یارگیری با شیوه نفی و سلب جریان انحرافی از سوی منتسبین به اصولگرایی، هم آوایی میان مردودین و ساکتین با فتنه گران ۸۸ را پدید آورده و منجر به آن می‌شود که قدرت تنفس آنان بازگشت نماید.
۲-۱:زمین‌گیر ساختن گفتمان ناب اصولگرایی
به دلیل آنکه جریان انحرافی اکنون در کنار شخص و دولتی قرار گرفته که پیش از آن، بیشترین قرابت گفتمانی با پدید آورندگان گفتمان خدمت در سوم تیر ۸۴ داشته است، بزرگ نمایی و ویژه پردازی انحرافیون از سوی فتنه گران، باعث خواهد شد تا جریان ناب و خالص اصولگرایی را زمین‌گیر سازند؛ جریانی که اصلی ترین مدافعان نظام اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی بوده و در این مدت نیز بیشترین صدمات را به فتنه‌گران وارد آورده‌اند.
۳-۱:القای شکاف در اصولگرایان:
این بزرگنمایی، منجر به آن می‌شود که شکاف در میان اصولگرایان القاء، و بر آن دامن زده شود.
چرا که بزرگ انگاری انحرافی‌ها، باعث نادیده انگاشتن خیانت بزرگ فتنه گران شده و زمین بازی و ساختار مواجهه بازیگران، تغییر می‌کند. در این پازل، جریان فتنه نه نقطه کانونی اصلی توجهات سیاسی، رسانه‌ای، امنیتی و …، که تنها یک جزء آن تلقی می‌شود، چنانچه با این عملکرد، قدرت و وزن تخریبی جریان انحرافی هم‌وزن و یا حتی برتر از جریان فتنه قلمداد شده و بدین شیوه، زد و خوردهای سیاسی و کلامی در میان اصولگرایان پیرامون اهمیت و اولویت بندی هر کدام، باعث کاهش قدرت اصولگرایان و سرانجام بازیابی فتنه گران خواهد شد.
۴-۱:انتقال شکاف‌ها به درون حاکمیت:
جریان فتنه با «ویژه سازی» انحرافیون می‌داند که شکاف در اصولگرایان پدید آورده و با دامن زدن به آن، باعث انتقال تنش‌های سیاسی به تضادهای درون حاکمیتی خواهد شد و این، همان هدف اصلی دشمن در افزایش منازعات داخلی و کاهش قدرت ملی است.
۵-۱:فرصت تمدد سیاسی برای فتنه:
فتنه‌گران که احتیاج مبرمی به زمان «تمدد سیاسی» داشته تا جایگاه خود را در جغرافیای سیاسی داخلی و حتی نوع برقراری رابطه جدید با دشمنان باز یابند، با چنین رویکرد فعالی به انحرافیون، فرصت مغتنمی به خود داده تا در آستانه انتخابات مجلس نهم نگاه‌ها را از خود منحرف سازند.
۶-۱:ناامیدی مردم:
همچنین «آنگرادیسمان» فعالیت‌های فرقه انحراف، باعث خواهد شد تا امید روز افزون مردم به دولت اصولگرا، بتدریج به ناامیدی و یاس مردم از اصولگرایان مبدل شده و در نتیجه، خدمات مثبت و سازنده دولت نیز تحت الشعاع قرار گیرد.
۷-۱:زمین گیری خدمات دولت:
مقتضای این تغییر انگاری در فضای بازی سیاسی داخلی، آن است که دولت زمین‌گیر شده و از ادامه فعالیت‌های پر شتاب خود باز خواهد ماند. در این صورت است که نظام اسلامی که همواره حامی گفتمانی رویکرد دولت‌ها به ارزش‌های انقلابی و خدمات دولت‌ها – از جمله دولت‌های نهم و دهم – بوده، دچار مقوله «سرگردانی در کارآمدی» شده و چالشی نو برای نظام پدیدار خواهد شد. از یاد نبرده‌ایم که چندی پیش، تأکیدات سران داخلی و خارجی فتنه و اشارات بازیگر پنهان، بر آن متمرکز بود که دولت دهم نباید تا انتها ادامه یابد، و این خود اثباتی بر این مدعاست.
۸-۱:پز سهم گیری از نظام:
در برجسته نمایی جریان انحرافی، فتنه گران مترصدند تا اینگونه وانمود کنند که همچنان قدرت تعیین صفحه جدید را برای بازی و تاثیرگذاری در پهنه سیاسی داخلی داشته؛ از یکسو خبر مرگ تدریجی خود را خطاب به نظام و دشمنان آن تکذیب نموده و از دیگر سو به موازات آن، سهم‌گیری و امتیاز طلبی از نظام اسلامی را آغاز نمایند.
فتنه‌گران در این راهبرد خود اما سعی وافری نیز برآن دارند تا با منتسب ساختن جماعت انحرافی و اعمال و کردار آنان به صاحبان گفتمان سوم تیر – مردم بصیر و خواص انقلابی – مدعای دروغ و کذب خود در فتنه ۸۸ را بار دیگر احیا کرده و اثباتی بر آن بیابند.
۹-۱:اثبات «دیدید گفتیم»:
اشتهای وافر این جماعت به بزرگ پردازی از رفتارهای انحرافیون، همچنین از آن روست که بدین وسیله حمایت‌های نظام اسلامی از گفتمان سوم تیر و دولت برخاسته از آن – که در مسیر انقلاب اسلامی گام بر می‌داشت – را تخطئه کرده و ادعای ناصواب خود مبنی بر اشتباه بودن حمایت نظام اسلامی از دولت را تکرار نمایند. در ادامه نیز با ارائه آدرس‌های غلط به مردم ادعا کنند که در صورت عدم پذیرش چنین نظراتی، همان اتفاقی که در مورد دولت‌های نهم و دهم به‌وقوع پیوست، تکرار خواهد شد.
۱۰-۱:فراموشی خیانت:
فتنه‌گران در صددند تا با سوار شدن بر نسیان طبیعی تاریخی و به فراموشی سپرده شدن حوادث گذشته‌ای که دچار مرور زمان شده است، جفاهای خیانت بار، محنت آلود و به شدت خباثت‌انگیز خود را از اذهان جامعه زدوده و با برجسته‌نمایی خطر انحرافیون، خود را در حاشیه امن قرار دهند.