برخی از نویسندگان در حوزه جنبش های اجتماعی با قرائتی خاص تحولات فتنه ۸۸ را رسیدن کشور به وضعیت “ترمیدور” و یا نمادی از وقوع آن تفسیر کردند. ترمیدور
نظریه ای بود که پس از مدت اندکی از طرح آن توسط “برینتون”، مورد استقبال بسیاری از نظریه پردازان در علوم اجتماعی و سیاسی قرار گرفت.درحقیقت نظریه ترمیدور که برآیندی از پژوهش در باره چهار انقلاب بزرگ جهان بود، بر این دایر است که پس از پیروزی انقلاب ها ابتدا میانه روها امور را در دست گرفته و سپس با تندروها جایشان را تعویض می کنند و دوره سوم دوره ترمیدور یا دور زدن انقلابهاست. در این نظریه که با استناد به داده هایی از انقلاب های فرانسه، انگلستان، آمریکا و الجزایر اخذ و پردازش شده بود، در واقع تاکید بر این نکته است که انقلابیون “خورده” می شوند و “گفتمان انقلاب” تغییر پیدا می کند. با پذیرش اصل ترمیدور باید بپذیریم که انقلاب اسلامی هم این چنین وضعیتی را طی کرده است، گفتمان انقلاب عوض شده و انقلاب اسلامی فرزندانش را بلعیده است و آنچه وجود دارد دیگر انقلاب اسلامی نیست. برخی از اصلاح طلبان غرب زده تلاش بسیاری را بکار بردند تا ثابت کنند که انقلاب اسلامی نیز از همان پارادایم های قبلی پیروی کرده و اکنون از درون خالی شده و کاملا با مولفه های جدید جایگزین شده است. ترمیدور به عبارت دقیق تر عبارت است از اینکه انقلاب و دستاوردهای انقلابی بصورت کامل از دست رفته و گروهی و طرز تفکر حاکمیت پیدا می کند که خالی از آرمان هاست. در تئوری ترمیدور ایرانی اصلاح طلبان فرض بر این است که دوران دولت موقت، دوران حاکمیت میانه روها بوده است و دولت های رجایی و موسوی حاکمیت تندرو ها بوده است.اما پس از این دوره از تاریخ انقلاب اسلامی این بار هاشمی رفسنجانی با تحدید قدرت نخست وزیر و انتقال اختیارات قانونی به ریاست جمهوری در دو تا سه دوره به ایفای نقش می پردازد.دوره کوتاهی از ایستادگی بر مبانی فرهنگی و اندیشه اسلامی در ابعاد فرهنگی و سیاست خارجی و دو دوره بعد با شدت های بیشتر تمایل یافتن به اقتصاد سرمایه داری و سازش پذیری با امریکا .این دوره دوره ای که هاشمی یاداور شد استخوانهای برخی ممکن است زیر چرخ دنده های توسعه خرد شود. افزایش فشار اقتصادی تحمیل شده از جنگ و احیانا سیاستهای بعد از آن ، شیوع فساد در بخش های مختلف و …. و شکل گیری نشانه های عمومی شدن نارضایتی از ویژگیهای دوران هاشمی رفسنجانی است.حتی بسیاری ترسیدند که هاشمی رفسنجانی ریاست جمهوری را به یک مقام دائم و مادام العمر تبدیل کند.کیش ، قشم و وضعیت باورنکردنی فرهنگی در این مناطق و حاشیه های ناامن فرهنگی در مناطق تفریحی کشور محصول این دوران است.دراین دوره حلقه هایی از محافل اندیشه ای از روشنفکران دینی توانستند به محوریت سروش کانون هایی را ایجاد کنند که بزودی به پیاده سازی پروژه جدید گفتمان سازی سکولار برای ایران بپردازند.درحقیقت ترمیدور با تعریضی که در ابتدای این نوشتار مورد اشاره قرار گرفت تا سال اخر ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی عملا نیم دور خود را پیمود. وضعیت مویرگی گفتمان(به تعبیر فوکو) از محور اسلام فاصله نسبتا زیادی را گرفت و تبدیل شدن آن به یک دور کامل موضوعی بود که می بایست برخی در محافل اندیشه ای آن را به یک دور کامل می رساندند.قارچ سمی اثری است که این دوران را در قالب هنر هفتم به تصویر می کشد، له شدن فرزندان جنگ (و نه بلعیده شدن آنها) زیر چرخ توسعه .
نظریه ای بود که پس از مدت اندکی از طرح آن توسط “برینتون”، مورد استقبال بسیاری از نظریه پردازان در علوم اجتماعی و سیاسی قرار گرفت.درحقیقت نظریه ترمیدور که برآیندی از پژوهش در باره چهار انقلاب بزرگ جهان بود، بر این دایر است که پس از پیروزی انقلاب ها ابتدا میانه روها امور را در دست گرفته و سپس با تندروها جایشان را تعویض می کنند و دوره سوم دوره ترمیدور یا دور زدن انقلابهاست. در این نظریه که با استناد به داده هایی از انقلاب های فرانسه، انگلستان، آمریکا و الجزایر اخذ و پردازش شده بود، در واقع تاکید بر این نکته است که انقلابیون “خورده” می شوند و “گفتمان انقلاب” تغییر پیدا می کند. با پذیرش اصل ترمیدور باید بپذیریم که انقلاب اسلامی هم این چنین وضعیتی را طی کرده است، گفتمان انقلاب عوض شده و انقلاب اسلامی فرزندانش را بلعیده است و آنچه وجود دارد دیگر انقلاب اسلامی نیست. برخی از اصلاح طلبان غرب زده تلاش بسیاری را بکار بردند تا ثابت کنند که انقلاب اسلامی نیز از همان پارادایم های قبلی پیروی کرده و اکنون از درون خالی شده و کاملا با مولفه های جدید جایگزین شده است. ترمیدور به عبارت دقیق تر عبارت است از اینکه انقلاب و دستاوردهای انقلابی بصورت کامل از دست رفته و گروهی و طرز تفکر حاکمیت پیدا می کند که خالی از آرمان هاست. در تئوری ترمیدور ایرانی اصلاح طلبان فرض بر این است که دوران دولت موقت، دوران حاکمیت میانه روها بوده است و دولت های رجایی و موسوی حاکمیت تندرو ها بوده است.اما پس از این دوره از تاریخ انقلاب اسلامی این بار هاشمی رفسنجانی با تحدید قدرت نخست وزیر و انتقال اختیارات قانونی به ریاست جمهوری در دو تا سه دوره به ایفای نقش می پردازد.دوره کوتاهی از ایستادگی بر مبانی فرهنگی و اندیشه اسلامی در ابعاد فرهنگی و سیاست خارجی و دو دوره بعد با شدت های بیشتر تمایل یافتن به اقتصاد سرمایه داری و سازش پذیری با امریکا .این دوره دوره ای که هاشمی یاداور شد استخوانهای برخی ممکن است زیر چرخ دنده های توسعه خرد شود. افزایش فشار اقتصادی تحمیل شده از جنگ و احیانا سیاستهای بعد از آن ، شیوع فساد در بخش های مختلف و …. و شکل گیری نشانه های عمومی شدن نارضایتی از ویژگیهای دوران هاشمی رفسنجانی است.حتی بسیاری ترسیدند که هاشمی رفسنجانی ریاست جمهوری را به یک مقام دائم و مادام العمر تبدیل کند.کیش ، قشم و وضعیت باورنکردنی فرهنگی در این مناطق و حاشیه های ناامن فرهنگی در مناطق تفریحی کشور محصول این دوران است.دراین دوره حلقه هایی از محافل اندیشه ای از روشنفکران دینی توانستند به محوریت سروش کانون هایی را ایجاد کنند که بزودی به پیاده سازی پروژه جدید گفتمان سازی سکولار برای ایران بپردازند.درحقیقت ترمیدور با تعریضی که در ابتدای این نوشتار مورد اشاره قرار گرفت تا سال اخر ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی عملا نیم دور خود را پیمود. وضعیت مویرگی گفتمان(به تعبیر فوکو) از محور اسلام فاصله نسبتا زیادی را گرفت و تبدیل شدن آن به یک دور کامل موضوعی بود که می بایست برخی در محافل اندیشه ای آن را به یک دور کامل می رساندند.قارچ سمی اثری است که این دوران را در قالب هنر هفتم به تصویر می کشد، له شدن فرزندان جنگ (و نه بلعیده شدن آنها) زیر چرخ توسعه .
درعین حال با شکل گیری اعتراض های محلی مواجه هستیم.شاید این اعتراض های پراکنده اثری بود که تغییر یافتن برخی از آرمان های انقلاب در دولت سازندگی آن را به بار آورد.اما همزمان با شدت یافتن موج استحاله انقلاب اسلامی در حرکتی چرخشی محورهای اصلی دولت سازندگی به خلق دوران جدیدی با عنوان دوم خرداد که سپس به خاطر در امان ماندن از موج تبلیغات منفی به اصلاحات تعبیر شد دست زدند. دولت اصلاحات و به تعبیر محمد خاتمی توسعه سیاسی را کسانی شکل دادند که از سطوح درجه دوم دولت سازندگی برامده بودند.
این گروه علی رغم داشتن سهمی عمده در ایجاد بدبینی در عموم اقشار جامعه بخاطر تندروی ها و تعقیب سیاستهای غیر بومی در توسعه، در بعد اندیشه ای و فرهنگی نیز منادی
گزینه هایی بودند که در هیچ کجای ساختار حقیقی و ابتدایی انقلاب اسلامی برای انها جایگاهی نبود. البته تلاش متراکم این گروه نیز به جز موارد اندکی در گفتمان سازی نیز موفقیت امیز نبود و سیاست های فشار از درون و چانه زنی از بیرون نیز موثر قرار نگرفت.سیاست خارجی دایر شد بر ارتباط با بدنه جامعه امریکا که خاتمی انرا با تبادل ورزشکاران و سفرهای هنرمندان و موسیقی دانان تعقیب می کرد. همچنین به فراخور آن حمایت از مقاومت اسلامی و ام القری بودن ایران به عقب نشینی و پرهیز از اتخاذ مواضع رسمی در حمایت از گروههای مبارز تحت فشار تبدیل شد.در بخش فرهنگ نیز با ظهور نشریاتی که توسط دولتی ها و وابستگان به آنها اداره می شد. ،حتی “استیضاح امام حسین” نیز مورد بررسی قرار گرفت.
گزینه هایی بودند که در هیچ کجای ساختار حقیقی و ابتدایی انقلاب اسلامی برای انها جایگاهی نبود. البته تلاش متراکم این گروه نیز به جز موارد اندکی در گفتمان سازی نیز موفقیت امیز نبود و سیاست های فشار از درون و چانه زنی از بیرون نیز موثر قرار نگرفت.سیاست خارجی دایر شد بر ارتباط با بدنه جامعه امریکا که خاتمی انرا با تبادل ورزشکاران و سفرهای هنرمندان و موسیقی دانان تعقیب می کرد. همچنین به فراخور آن حمایت از مقاومت اسلامی و ام القری بودن ایران به عقب نشینی و پرهیز از اتخاذ مواضع رسمی در حمایت از گروههای مبارز تحت فشار تبدیل شد.در بخش فرهنگ نیز با ظهور نشریاتی که توسط دولتی ها و وابستگان به آنها اداره می شد. ،حتی “استیضاح امام حسین” نیز مورد بررسی قرار گرفت.
تحلیل:
آیا واقعا ترمیدور در ایران اتفاق افتاد؟
آیا واقعا ترمیدور در ایران اتفاق افتاد؟
مجموع فعالیت های اصلاح طلبان آمریکایی در دوره دوم خرداد درتلاش است تا چنین تداعی کند که انقلاب دیگری در دوم خرداد اتفاق افتاده است که بواسطه وقوع ان ارزشهای اصلی انقلاب نابود شده و نسل جدیدی با آرمانهای جدید و عمدتا غربگرایانه برامده اند.بطور کلی حجم آثار تولید شده در زمینه تحول فرهنگی برای ثبت در تاریخ تحولات انقلاب اسلامی ایران دراین دوره بسیار حائز اهمیت است.ضمن اینکه دانشگاهها و فضای علمی کشور معطوف به تحقیر سابقه انقلاب اسلامی و مبارزات ارمان خواهانه و اصولی انقلابیون می شود و رسما کسانی همچون حجاریان با تالیف آثاری همچون ” از شاهد قدسی تا شاهدبازاری” دست به تدوین توبه نامه های عمیق اندیشه ای از اصول اساسی شکل گیری انقلاب اسلامی
می زنند. فشارهای حقوق بشری بر قوه قضائیه از داخل نیز تعقیب می شد و طی مراوداتی کاملا رسمی دستگاه قضایی کشور به ترک رویه های اسلامی در اجرای احکام تشویق می شد.بسیاری از تشکل ها و موسسات دگر اندیشی که یک شبه مجوز فعالیت رسمی دریافت کرده بودند نیز توانستند به طرح مواضع خود با شدتی به مراتب بیشتر از گذشته اصول و اساس انقلاب اسلامی را به چالش بکشند.اگر چه پیش از این نیز نشریات اجازه داشتند تا انتقادات خود را درباره مسئولین و سیاستهای جمهوری اسلامی منتشر نمایند ، اما در دوران خاتمی این انتقادات بیشتر معطوف به اساس تفکرات و اندیشه های اسلامی شد.نزدیک شدن عناصر بازنشسته و طرد شده نهضت ازادی به کانون های تصمیم گیری و تبادل نظر با احزاب سیاسی دولت ساخته مشارکت و کارگزاران سازندگی و تعمیق روابطشان با مجاهدین انقلاب اسلامی بسیاری از تحلیل گران را به این باور غلط نزدیک کرد که ترمیدور درایران نیز اتفاق افتاده و دولت و مجلس ششم نمادی بسیار بزرگ از این دور زدن تاریخی انقلاب و بازگشت به دیدگاههای غرب گرایانه دولت موقت به شمار می آیند.اما بافاصله کوتاهی احمدی نژاد توانست در انتخابات ریاست جمهوری قدرت سیاسی را دراختیار بگیرد.در دور اول احمدی نژاد نمادی از:۱ـ ساده زیستی۲ـ سخت کوشی۳ـ مبارزه جویی(با اشرافیت داخلی و استکبار جهانی و دشمن درجه یک اسرائیل) به شمار می آمد.همین مولفه ها رمز پیروزی احمدی نژاد در دور بعدی انتخابات نیز بود.اما در دور بعدی انتخابات وضعیت نیروهای موسوم به اصلاح طلب از ماهیت دیگری برخوردار بود.اصولا بر اساس نگرش تئوریک گروههای اصلاح طلب و شاخصین این جریان کسی مثل احمدی نژاد با وضعیت خاص دیدگاههایش نمی بایست موفق به کسب ارای عمومی شود.این هم ناشی از تحلیل نادرست این جریان نسبت به جامعه ایران و هم ناشی از تصلب خاص فکری بر پایه اندیشه های غربی بود.زیرا به زعم اصلاح طلبان انقلاب دور زده به دولت اصلاحات رسیده و از این به بعد مسیر دیگری را باید طی می کرد و البته فرزندان انقلاب هم خورده شده اند. فرزندان انقلاب نیز کسانی بودند که تنها خودشان فکر می کردند ، تنها فرزندان انقلاب آنان هستند. در جمع هایشان گفته می شد”مگر ما نبودیم که از دیوار سفارت بالا رفتیم”، ” مگر ما نبودیم که در تشکیل نهادهای انقلابی نقش ایفا کردیم” و…. بنابر این ما که دیگر آن نیستیم، پس جامعه نیز آن نخواهد بود. فارغ از این که مویرگ های گفتمان اسلامی هنوز در ایران برجاست و تنها گفتمان سازی امری بوده است که ناقص، نارسا و غیر بومی انجام شده و توفیق بر قراری ارتباط با بخش های مختلف اجتماع ایرانی را نیافته است. حتی در درگیری های بعدی پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز می توان این پایداری و تنفس و شادابی مویرگهای انقلاب اسلامی و گفتمان اسلامی آن را مشاهده کرد. صرف نظر ازا ین که احمدی نژاد به عنوان شخصیت برآمده از انتخابات تابلویی بود از هر آنچه امام خمینی آنرا تبیین کرده بود و در گذر سالیان بعد از انقلاب توسط مقام معظم رهبری یاداوری و توسعه داده شده بود.در بحران سازی اصلاح طلبان بعد از انتخابات نیز شاهد پویش پدیده ای هستیم که ما نام “ترمیدور ایرانی” را بر آن نهاده ایم.ترمیدور ایرانی به اعتبار بحث های مورد اشاره دلالت بر این دارد که لزوما در انقلاب اسلامی میانه روها قدرت را بدست نیاوردند، پس از میانه روها کسانی که قدرت را در اختیار داشتند تند رو نبودند بلکه منادیان اصلی انقلاب بوده و ترمیدور ساختگی هم در دو دوره سازندگی و اصلاحات محقق نگردید. علی رغم انکه تلاش بسیار زیادی برای تحقق این چرخش صورت پذیرفت. در دوره بحرانی پس از انتخابات نیز وضعیت به همین منوال طی شده است که شاهد نیرومندی است بر ادعای ترمیدور ایرانی.همزمان با برگزاری نمازجمعه با امامت مقام معظم رهبری شاهد حضور حداقل دومیلیون نمازگذار تهرانی در نماز جمعه پایتخت بودیم. حال انکه نماز جمعه هاشمی حتی نتوانست با حضور تعداد ثابت نمازگزاران سنتی نماز جمعه و فراخوان وسیع جنبش سبز بعنوان نماد تغییر و تحول یافتن گفتمان انقلاب (امری که محقق نشد) حتی خود را به مرز ۲۰۰هزار نفر نزدیک کند.پس از آن نیز البته همزمان با اجتماع هزاران نفری هواداران موسوی با تجمعات میلیونی ۹ دی و ۲۲ بهمن مواجه هستیم.
این مولفه ها نشان می دهد که ترمیدور ایرانی عبارت است از دور زدن ناقص در بعد اقتصادی و سیاست خارجی و نهایتا تفوق یافتن مشروعیتی ایده اسلام ناب و اسلام انقلابی و اسلام مبارزه جو بر دیدگاههای دیگر.
می زنند. فشارهای حقوق بشری بر قوه قضائیه از داخل نیز تعقیب می شد و طی مراوداتی کاملا رسمی دستگاه قضایی کشور به ترک رویه های اسلامی در اجرای احکام تشویق می شد.بسیاری از تشکل ها و موسسات دگر اندیشی که یک شبه مجوز فعالیت رسمی دریافت کرده بودند نیز توانستند به طرح مواضع خود با شدتی به مراتب بیشتر از گذشته اصول و اساس انقلاب اسلامی را به چالش بکشند.اگر چه پیش از این نیز نشریات اجازه داشتند تا انتقادات خود را درباره مسئولین و سیاستهای جمهوری اسلامی منتشر نمایند ، اما در دوران خاتمی این انتقادات بیشتر معطوف به اساس تفکرات و اندیشه های اسلامی شد.نزدیک شدن عناصر بازنشسته و طرد شده نهضت ازادی به کانون های تصمیم گیری و تبادل نظر با احزاب سیاسی دولت ساخته مشارکت و کارگزاران سازندگی و تعمیق روابطشان با مجاهدین انقلاب اسلامی بسیاری از تحلیل گران را به این باور غلط نزدیک کرد که ترمیدور درایران نیز اتفاق افتاده و دولت و مجلس ششم نمادی بسیار بزرگ از این دور زدن تاریخی انقلاب و بازگشت به دیدگاههای غرب گرایانه دولت موقت به شمار می آیند.اما بافاصله کوتاهی احمدی نژاد توانست در انتخابات ریاست جمهوری قدرت سیاسی را دراختیار بگیرد.در دور اول احمدی نژاد نمادی از:۱ـ ساده زیستی۲ـ سخت کوشی۳ـ مبارزه جویی(با اشرافیت داخلی و استکبار جهانی و دشمن درجه یک اسرائیل) به شمار می آمد.همین مولفه ها رمز پیروزی احمدی نژاد در دور بعدی انتخابات نیز بود.اما در دور بعدی انتخابات وضعیت نیروهای موسوم به اصلاح طلب از ماهیت دیگری برخوردار بود.اصولا بر اساس نگرش تئوریک گروههای اصلاح طلب و شاخصین این جریان کسی مثل احمدی نژاد با وضعیت خاص دیدگاههایش نمی بایست موفق به کسب ارای عمومی شود.این هم ناشی از تحلیل نادرست این جریان نسبت به جامعه ایران و هم ناشی از تصلب خاص فکری بر پایه اندیشه های غربی بود.زیرا به زعم اصلاح طلبان انقلاب دور زده به دولت اصلاحات رسیده و از این به بعد مسیر دیگری را باید طی می کرد و البته فرزندان انقلاب هم خورده شده اند. فرزندان انقلاب نیز کسانی بودند که تنها خودشان فکر می کردند ، تنها فرزندان انقلاب آنان هستند. در جمع هایشان گفته می شد”مگر ما نبودیم که از دیوار سفارت بالا رفتیم”، ” مگر ما نبودیم که در تشکیل نهادهای انقلابی نقش ایفا کردیم” و…. بنابر این ما که دیگر آن نیستیم، پس جامعه نیز آن نخواهد بود. فارغ از این که مویرگ های گفتمان اسلامی هنوز در ایران برجاست و تنها گفتمان سازی امری بوده است که ناقص، نارسا و غیر بومی انجام شده و توفیق بر قراری ارتباط با بخش های مختلف اجتماع ایرانی را نیافته است. حتی در درگیری های بعدی پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز می توان این پایداری و تنفس و شادابی مویرگهای انقلاب اسلامی و گفتمان اسلامی آن را مشاهده کرد. صرف نظر ازا ین که احمدی نژاد به عنوان شخصیت برآمده از انتخابات تابلویی بود از هر آنچه امام خمینی آنرا تبیین کرده بود و در گذر سالیان بعد از انقلاب توسط مقام معظم رهبری یاداوری و توسعه داده شده بود.در بحران سازی اصلاح طلبان بعد از انتخابات نیز شاهد پویش پدیده ای هستیم که ما نام “ترمیدور ایرانی” را بر آن نهاده ایم.ترمیدور ایرانی به اعتبار بحث های مورد اشاره دلالت بر این دارد که لزوما در انقلاب اسلامی میانه روها قدرت را بدست نیاوردند، پس از میانه روها کسانی که قدرت را در اختیار داشتند تند رو نبودند بلکه منادیان اصلی انقلاب بوده و ترمیدور ساختگی هم در دو دوره سازندگی و اصلاحات محقق نگردید. علی رغم انکه تلاش بسیار زیادی برای تحقق این چرخش صورت پذیرفت. در دوره بحرانی پس از انتخابات نیز وضعیت به همین منوال طی شده است که شاهد نیرومندی است بر ادعای ترمیدور ایرانی.همزمان با برگزاری نمازجمعه با امامت مقام معظم رهبری شاهد حضور حداقل دومیلیون نمازگذار تهرانی در نماز جمعه پایتخت بودیم. حال انکه نماز جمعه هاشمی حتی نتوانست با حضور تعداد ثابت نمازگزاران سنتی نماز جمعه و فراخوان وسیع جنبش سبز بعنوان نماد تغییر و تحول یافتن گفتمان انقلاب (امری که محقق نشد) حتی خود را به مرز ۲۰۰هزار نفر نزدیک کند.پس از آن نیز البته همزمان با اجتماع هزاران نفری هواداران موسوی با تجمعات میلیونی ۹ دی و ۲۲ بهمن مواجه هستیم.
این مولفه ها نشان می دهد که ترمیدور ایرانی عبارت است از دور زدن ناقص در بعد اقتصادی و سیاست خارجی و نهایتا تفوق یافتن مشروعیتی ایده اسلام ناب و اسلام انقلابی و اسلام مبارزه جو بر دیدگاههای دیگر.
نقش بهزاد نبوی ، لاری و خوئینی ها در پروژه “تقلب”
۱۰ مرداد: معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به نمایندگی از مدعیالعموم در دادگاه علنی رسیدگی به اتهامات متهمان کودتای مخملی گفت: «طبق مستندات به دست آمده و اعترافات مستدل متهمین، وقوع این حوادث کاملاً از پیش طراحی شده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفته است، به گونه ای که بیش از ۱۰۰ مورد از ۱۹۸ مورد دستورالعملهای “جین شارپ ” برای کودتای مخملی اجرا گردیده است.» وی ادامه داد: « این جریان با هدف القاء جعل و تقلب در انتخابات و تشویش اذهان عمومی، نامه وزارت کشور را جعل نموده و با انتساب افتراء به این وزارت خانه و توزیع وسیع آن قصد فریب افکار عمومی را داشته است. همچنین در بازرسی از منزل آقای بهزاد نبوی عضو مؤثر و محوری سازمان مجاهدین اسنادی دال بر جعل سند با هدف تشویش اذهان عمومی به دست آمده که به پیوست تقدیم دادگاه می شود … محمد علی ابطحی مسئول دفتر رئیس جمهور سابق که اکنون در بازداشت به سر می برد در مورد بحث تقلب اظهاراتی دارد که به قسمت هایی از آن اشاره می شود وی می گوید: “بحث تقلب در انتخابات در ایران از سال ۷۶ اولّین بار (توسط فرد مورد الاشاره) مطرح شد که اصلاح طلبان از آن زمان به بعد از این صحبت خیلی استفاده کردند و در این انتخابات اخیر هم این بحث را بهزاد نبوی مطرح کرد ودر ستاد خاتمی بعنوان مسئول کمیته صیانت از آرا مشغول به کار شد. ” آقای ابطحی می گوید: “آقای کروبی در جلسه ای با حضور دیگر دوستان اصلاح طلب اعلام کرد ؛ ما نباید بر روی بحث تقلب در انتخابات پافشاری کنیم چون با این کار اطمینان مردم سلب خواهد شد و دیگر در انتخابات شرکت نخواهند کرد. در همان جلسه آقای موسوی لاری اعلام کرد در انتخابات ریاست جمهوری تقلب قطعی است.” وی در ادامه می گوید: “بعد از اعلام کاندیداتوری مهندس موسوی در ستاد ایشان آقای محتشمیپور طرح تقلب را مطرح کرد ، هم آقای موسوی وهم محتشمی پور زمینه بسیار تندی در این باره داشتند و کمیته صیانت از آراء را تشکیل دادند ، نکته مهم در این زمینه عقیده داشتن تمام اصلاحطلبان است بر اینکه بیش از ۲ یا ۳ میلیون تقلب نمی شود انجام داد. در جلسه بعد آقای موسوی خوئینی ها اعلام کرد ؛ ما نباید فیتیله بحث تقلب در انتخابات را پایین بکشیم چون موقع جرزدن لازم می شود.”
هم قسم شدن هاشمی با موسوی و خاتمی
ابطحی در اعترافات خود تصریح می کند: “من اعتقادم این است که محتشمی پور ضربه بزرگی به مهندس موسوی وارد کرد، او در جلسه ۲۳ خرداد مجمع اعلام نمود ؛ من به مهندس موسوی گفته ام که نگران نباش ما آنقدر سند در مورد تقلب داریم که می توانیم مسیر انتخابات را تغییر دهیم. آقای مهندس موسوی به دلیل بی تجربگی و دور بودن از صحنه سیاسی زود تحت تأثیر قرار می گیرد. ” ابطحی در ادامه گفته فوق افزود: “۲ روز بعد از انتخابات از موسوی لاری در زمینه تقلب پرسیدم که در جوابم گفت ؛ محتشمی پور چرند می گوید زیرا تغییر در آراء موسوی بیشتر از ۷۰۰ الی۸۰۰ هزار نخواهد بود.” محمدعلی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز در دادگاه علنی رسیدگی به اتهامات برخی چهره های سیاسی در بخشی از دفاعیات خود گفت: « پس از انتخابات هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی در جلسه مشترکی همقسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمیدانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از ۱۱ میلیون فاصله برای چه بود.»
با علم به سلامت انتخابات، ادعای تقلب کردند
مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزیر کشور ورئیس ستاد انتخابات کشور در دولت آقای خاتمی یکی دیگر از بازداشت شدگان است که امکان تقلب را منتفی می داند و در این باره می گوید: “تقلب در انتخابات وجهی نداشت اما به محض اینکه انتخابات تمام شد و من از بچه های استانها سؤال کردم احساس کردم که انتخابات را باخته ایم ولی فاصله را ۳ به۱ نمی دانستیم.” همچنین در اظهارات یکی از متهمین آمده است: “… در جلسه روز شنبه مورخ ۲۳/۳/۸۸ با آقای تاج زاده و تعدادی از دوستان دیگر در ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در محل ستاد آقای تاج زاده با حالتی بهت زده و خاص حضور داشتند. از ایشان دو سوال مطرح کردم سوال اول: اوضاع رأی آقای موسوی چطور است؟ ایشان گفتند: “رأی آقای موسوی خوب نیست و آقای احمدی نژاد قطعا در دور اول پیروز انتخابات خواهد بود. سوال دوم: به نظر شما تقلب شده؟ که ایشان پاسخ دادند: من با همه استانها جز استان اردبیل تماس گرفته ام نتایج اعلام شده با نتایجی که ما داشتیم هیچ تفاوتی نمی کند و تقلبی صورت نگرفته است.” وقتی از آقای نبوی خواسته شد که لااقل برای جبران بخشی از تخلفات خود و به خاطر وضعیتی که با طرح واهی تقلب به وجود آورده اید و معترف هم هستید که سندی در تأیید آن ندارید و به خاطر این ادعاهای دروغ خسارت های جانی و مالی فراوانی بر مردم عزیزمان تحمیل نموده اید. همین مسأله را رسما اعلام کنید ایشان در پاسخ می گوید: “من به آقای موسوی خیانت نمی کنم.” از او سوال شد آیا به خاطر عدم خیانت به موسوی، حاضر هستید که به مردم خود و تاریخ کشورت خیانت کنی؟ نامبرده هیچ پاسخی نمی دهد.
استارت کودتا از ۲ سال قبل از انتخابات
مازیار بهاری خبرنگار دستگیر شده مجله نیوزویک در نشست مطبوعاتی خود در جمع خبرنگاران گفت: «در ایران نیز همانند اوکراین قبل از انتخابات مسئله تقلب مطرح شد و سعی کردند کودتایی انتخاباتی به عنوان راهکار دیگر پیدایش این انقلابات رنگین در ایران به راه بیندازند. کودتای انتخاباتی در ایران از ۲ سال قبل از انتخابات آغاز شده بود.»
تلاش برای نهادسازی و تکثیر لیدر
۱۱ مرداد:حجتالاسلام حسین طائب فرمانده نیروی مقاومت بسیج در مراسم اختتامیه یازدهمین دوره اساتید بسیجی کشور در مشهد، گفت: “فائزه هاشمی پس از این حوادث هفته اول انتخابات، در تجمعی خواستار برگزاری مراسمی برای کشته شدگان در روز پنجشنبه بود اما وقتی قرار شد مقام معظم رهبری در نماز جمعه شرکت کنند آنها این برنامه را تعطیل کرده و برای بر هم زدن نماز جمعه برنامهریزی کردند.” طائب با اشاره به دو راهکار تجمع کنندگان برای بر هم زدن نماز جمعه اظهار داشت: “یک راهکار این بود که در نماز جمعه شرکت کنند و نماز جمعه را بر هم زنند و دیگری این بود که در اطراف نماز جمعه حضور پیدا کنند که این راهکار را نیز در نماز جمعه سه هفته گذشته انجام دادند.راهکار دیگرشان نیز این بود که این جریانها را حفظ کنند و به نهاد تبدیل شوند و با تکثر لیدر از جمله موسوی، خاتمی و کروبی همراه شود.”
قصد خاتمی برای پناهندگی؟
روزنامه الرأی کویت، نقش رهبر انقلاب را در تحولات اخیر ایران و منطقه ارزیابی کرد و نوشت: «آیتالله خامنه ای بار دیگر ثابت کرد که وی نه تنها عامل اطمینان برای داخل ایران، بلکه عاملی برای حفظ نیروهای مقاومت علیه رژیم صهیونیستی در منطقه نیز به شمار
می رود.» از سوی دیگر محمدعلی ابطحی پس از آنکه از ادعاهای دخترش با بیبیسی که مدعی شده بود به وی قرص داده اند و در سلامت روانی وی تردید کرده بود آگاه شد، بشدت به این اقدام او اعتراض کرد و از دخترش خواست تا از جانب وی با رسانهها مصاحبه نکند.» هم چنین شبکه العربیه با اشاره به خبر محاکمه متهمین به ایجاد آشوبها در ایران و اعترافات محمدعلی ابطحی، این اعترافها را «کودتا علیه اصلاح طلبان» ارزیابی کرد. در این رابطه روزنامه البیان هم نوشت: « ابطحی با اعترافهای خود در برابر دادگاه برگههای اطلاحطلبان را به هم ریخت.» هم چنین روزنامه الشرق الاوسط در تحلیل خود نوشت: «پخش اعترافات متهمان اغتشاشات تهران که از زبان ابطحی یکی از سران درجه یک اصلاحات مطرح شد به یک شوک در ایران منجر شده است.» میدل ایست آنلاین نیز گزارش داد: «ابطحی با اعترافات خود در نخستین جلسه دادگاه، متحدان خود را بر زمین زد» اما از همه قابل تامل تر خبر روزنامه الجزیره عربستان سعودی بود که مدعی شد: “اعترافات اخیر محمد علی ابطحی از چهره های شاخص جریان اصلاحات و از دستگیر شدگان حوادث اخیر تهران، سید محمد خاتمی را به فکر پناهنده شدن به یک کشور اروپایی انداخته است.”
می رود.» از سوی دیگر محمدعلی ابطحی پس از آنکه از ادعاهای دخترش با بیبیسی که مدعی شده بود به وی قرص داده اند و در سلامت روانی وی تردید کرده بود آگاه شد، بشدت به این اقدام او اعتراض کرد و از دخترش خواست تا از جانب وی با رسانهها مصاحبه نکند.» هم چنین شبکه العربیه با اشاره به خبر محاکمه متهمین به ایجاد آشوبها در ایران و اعترافات محمدعلی ابطحی، این اعترافها را «کودتا علیه اصلاح طلبان» ارزیابی کرد. در این رابطه روزنامه البیان هم نوشت: « ابطحی با اعترافهای خود در برابر دادگاه برگههای اطلاحطلبان را به هم ریخت.» هم چنین روزنامه الشرق الاوسط در تحلیل خود نوشت: «پخش اعترافات متهمان اغتشاشات تهران که از زبان ابطحی یکی از سران درجه یک اصلاحات مطرح شد به یک شوک در ایران منجر شده است.» میدل ایست آنلاین نیز گزارش داد: «ابطحی با اعترافات خود در نخستین جلسه دادگاه، متحدان خود را بر زمین زد» اما از همه قابل تامل تر خبر روزنامه الجزیره عربستان سعودی بود که مدعی شد: “اعترافات اخیر محمد علی ابطحی از چهره های شاخص جریان اصلاحات و از دستگیر شدگان حوادث اخیر تهران، سید محمد خاتمی را به فکر پناهنده شدن به یک کشور اروپایی انداخته است.”
تنفیذ رای قاطع به گفتمان انقلابی
۱۲ مرداد:مراسم تنفیذ رییس جمهور در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد. در قسمتی از حکم تنفیذ رییس جمهور که توسط رییس دقتر مقام معظم رهبری قرائت شد، آمده است: «رأى قاطع و بىسابقهى مردم به رئیسجمهور منتخب و محترم، رأى به ویژگىهائى است که کارنامهى چهارسالهى دولت نهم بدانها زینت یافته است و سمت و سوى گرایشهاى اکثریتِ بىچون و چراى ملت را آشکار می سازد. این، رأى به گفتمان پربرکت و عزتمدار انقلاب اسلامى است؛ رأى به استکبارستیزى و ایستادگى شجاعانه در برابر سلطهطلبان بینالمللى است؛ رأى به مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و مبارزه با اشرافیگرى است؛ رأى به سادهزیستى و نزدیکى با مردم و غمگسارى از ضعیفان و مستضعفان است؛ رأى به کار و تلاشِ بىوقفه و خستگىناپذیر است. اینها بخش هاى مهمى است از آنچه ملت ایران از منتخبان خود مطالبه می کند و هر گاه کسى را با این سمت و سو بشناسد، به او دل می بندد و با بهرهگیرى از موهبت آزادى که هدیهى انقلاب اسلامى به این ملت است، او را بر کرسى مسئولیت و مدیریت می نشاند.» در بخش پایانی حکم تنفیذ رییس جمهور آمده است: « انتخاب جناب آقاى دکتر محمود احمدىنژاد را در دهمین انتخابات ریاست جمهورى تبریک می گویم و به پیروى از ملت بزرگوار ایران، رأى آنان را تنفیذ و این مرد شجاع و سختکوش و هوشمند را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب می کنم. و براى ایشان و همکارانشان توفیق خدمتگزارى به مردم؛ و تلاش در راه اِعلاء کلمهى اسلام؛ و اقدامات بزرگ و ماندگار و شایستهى ملت و کشور عزیز؛ و حرکت کوشنده به سوى پیشرفت و عدالت، از خداوند متعال مسئلت می کنم. و بدیهى است که رأى مردم و تنفیذ اینجانب تا هنگامى است که ایشان بر این صراط قویم پایدار باشند.»
با مسجد ضرار و حرکت کاریکاتوری نمی توان مردم را فریب داد
رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خویش پس از مراسم تنفیذ رییس جمهور فرمودند: «عظمت این انقلاب و عظمت این نظام و ریشهدارى نظام جمهورى اسلامى در حوادث این یکى دو ماه اخیر، بیشتر براى دشمنان جمهورى اسلامى آشکار شد.» ایشان تصریح کردند: «دشمنان در این خیال نباشند که با تقلید مغلوط از حضور عظیم مردم در انقلاب پرشکوه ۱۳۵۷ و در یک کاریکاتور از آن حرکت عظیم، می توانند به نظام اسلامی ضربه بزند چرا که این نظام مقتدر و ریشه دار با این کارها شکست نخواهد خورد.» حضرت آیت الله خامنه ای، ایمان و هوشیاری ملت را، مانع موفقیت دشمن خواندند و با اشاره به وجود نمونه هایی از سوءاستفاده از عقاید دینی مردم در تاریخ ایران تأکید کردند: «با مسجد ضرار و تقلید از امام بزرگواری که از عمق دل و جان غرق قرآن بود نمی توان این مردم آگاه را فریب داد چرا که دل این ملت، به نور ایمان روشن است.» رهبر انقلاب اسلامی مردود شدن برخی خواص در حوادث ۲ ماهه اخیر را، مورد اشاره قرار دادند و افزودند: «این انتخابات برخی خواص را مردود کرد و برخی جوانان هم که با صداقت و سلامت وارد میدان شده بودند در مواردی اشتباه کردند.»ایشان در پایان صحبتهای خویش نیز تاکید کردند: «در این حوادث اخیر عدهاى آسیب دیدند – آسیبهاى مالى، آسیبهاى جانى، احیاناً آسیبهاى آبروئى – مسئولین کشور باید به کمک آنها بشتابند. آسیبدیدگان باید مورد حمایت قرار بگیرند. آسیبزنندگان باید شناسائى بشوند، مورد مؤاخذه قرار بگیرند؛ هر کى باشند.»
غیبت بحث برانگیز قالیباف و ناطق نوری
پارلمان نیوز از غیبت هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، ناطق نوری، محمد باقر قالیباف و سید حسن خمینی در مراسم تنفیذ رییس جمهور خبر داد و نوشت: «اما حضور برخی چهرهها در این مراسم جلب توجه میکرد از جمله افشین قطبی، مایلی کهن، کفاشیان، تاج، حسین رضازاده از ورزشکاران و محمدرضا شریفینیا، جهانگیر الماسی، احمد نجفی و اقبال واحدی از مجریان صدا و سیما.»گفتنی است حضور یا عدم حضور در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری به طور نمادین به معنای پذیرش یا عدم پذیرش نتیجه انتخابات تلقی می شد.هم چنین کسری ناجی از عناصر اپوزیسیون در گفتگو با تلوزیون بی بی سی فارسی، گفت: “بعضی از سران مقام های بلندپایه حکومت امروز به نشانه اعتراض به چگونگی انتصاب آقای احمدی نژاد در مراسم شرکت نکردند. در میان آنها اکبر هاشمی رفسنجانی غیبت او به عنوان رییس جمهور سابق و رییس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت در کنار رهبر در مراسم چشم گیر بود. محمد خاتمی رییس جمهور سابق، میرحسین موسوی، علی اکبر ناطق نوری، مهدی کروبی از جمله کسانی بودند که امروز به این مراسم نیامدند.”
هم چنان معترضم!
امیدوار رضایی برادر محسن رضایی و نماینده مردم مسجد سلیمان در مجلس، در گفتگو با تابناک گفت: “حضور محسن رضایی در مراسم تنفیذ احمدی نژاد به این معنا نیست که ایشان نسبت به انتخابات اعتراضی نداشته و به رخدادهای پس از انتخابات نقدی نداشته باشد. چنانچه وی بر این باور است، در شرایط کنونی کشور، پیگیری مطالبات مردم و حفظ وحدت و آرامش جامعه، برای آینده ملت ایران بسیار مهم است.” وی تاکید کرد: “شرکت در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری احترام به رهبری بود نه تأیید احمدینژاد.” گفتنی است مواضع سینوسی محسن رضایی در حوادث پس از انتخابات به طور هفتگی در تناوب و نوسان بود به طوری که وی در برهه ای حتی رای خود را بین ۳ تا ۷ میلیون خوانده بود! این چنین بود که شبکه العربیه( متعلق به حامیان رسانه ای و مالی فتنه گران ) با اشاره به حضور رضایی در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری، به نقل از برادر وی با خوشحالی خبر داد: «محسن رضایی به احترام مقام معظم رهبری در این مراسم شرکت کرده است و به معنای تأیید احمدینژاد نبوده است.»
موسوی و کروبی را محاکمه کنید
حجه الاسلام روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن در گفتوگویی در خصوص اعترافات ابطحی و عطریانفر در دادگاه رسیدگی به جرائم اغتشاشگران با بیان اینکه گفته های ابطحی نکته مجهولی نبود بلکه احمدینژاد همه آنها را در مناظره با موسوی افشا کرده بود، اظهار داشت: «به یاد داریم که آقای احمدینژاد گفت هاشمی، خاتمی و ناطق نوری در برابر من قرار گرفتهاند و حتی گفت هاشمی صحنه گردان ماجراست. از همان ابتدا هم معلوم بود اینها به دنبال برگزاری انتخابات نیستند، هاشمی از ۸، ۹ ماه پیش از انتخابات بحث تقلب را مطرح کرد که رهبری پاسخ دادند که ۳۰ سال است انتخابات در کشور سالم برگزار شده و به کسانی که بحث تقلب در انتخابات را مطرح می کردند، نهیب زدند.» وی تاکید کرد: « مسئولیت خونهایی که ریخته و اموالی که تخریب شد، برعهده شخص موسوی و کروبی است و این دو باید همچون سایر هدایتگران اغتشاش محاکمه شوند.»
توطئه های خبیثانه چریک پیر
۱۳ مرداد: در بازخوانی کیفرخواست برخی متهمان پس از انتخابات در دادگاه و در جمع خبرنگاران عنوان شد: «در بازرسی از منزل بهزاد نبوی عضو مؤثر و محوری سازمان مجاهدین اسنادی دال بر جعل سند با هدف تشویش اذهان عمومی به دست آمده است. هم چنین افرادی که با لباس سپاه پاسداران قصد پرتاب نارنجک دست ساز داشتند دستگیر شدند. تعدادی از عوامل بمبگذار نیز که در روز انتخابات قصد بمبگذاری در مناطقی همچون چیذر، حسینیه ارشاد، نارمک، بهارستان و … را داشتند دستگیر شدند»
هم صدایی فرزند شهید بهشتی با مخالفان نظام
آیت ا… ابوالقاسم خزعلی رییس بنیاد بین المللی غدیر در سومین روز از نشست های تخصصی مهدویت در حرم مطهر حضرت معصومه (س) با رد کردن ادعای تقلب در انتخابات گفت: «شورای نگهبان در زمان قانونی تحقیقات لازم را انجام داده است و به همه کاندیداها نیز اعلام کرد که نمایندگان خود را معرفی کنند و پنج روز نیز مهلت داده بود.» وی اظهار داشت: «حتی فرزند شهید بهشتی نیز همصدا با مخالفان نظام، موضوع تقلب در انتخابات را مطرح کرد، اگر ما به امثال آیت ا… جنتی اعتماد نداشته باشیم باید به چه کسی اعتماد کنیم؟» وی تاکید کرد: «هر کسی که علیه نظام، اسلام و انقلاب توطئه کند باید طرد شود و من اگر همسر و فرزندانم مخالف با مصالح نظام و انقلاب سخنی بگویند آنها را طرد میکنم.»
مصداق انقلاب کاریکاتوری
حجت الاسلام شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در گفتگویی، اللهاکبر گفتنهای امریکایی بر روی پشت بامها را مصداق اسلام و انقلاب کاریکاتوری که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند، دانست و با تأکید بر اینکه اللهاکبر حقیقی آن بود که مردم در ۱۵ خرداد و انقلاب اسلامی سر دادند، گفت: «کسی که اللهاکبر می گوید، باید معتقد به شریعت باشد نه اینکه وقتی به نمازجمعه میآیند، با کفش به نماز بایستند.»
اعتراضات قابل تامل دانشجویان به مواضع علی مطهری و علی لاریجانی
جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در نامهای سرگشاده به علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس، نسبت به اظهارات اخیر وی واکنش نشان دادند. در بخشی از این نامه آمده است: «مواضع چندماه گذشته حضرتعالی خصوصاً نامه اخیرتان به آیت الله جنتی ما را وادار کرد که پاسخی دوستانه و دلسوزانه برای شما منتشر کنیم … قطعاً اصل ماجرا و آن کسی که در درجه اول باید مورد محاکمه قرار بگیرد، اشخاصی هستند که از روی توهم یا خدای ناکرده مطامعی، توهم حق داشتن را برای عده ای بهوجود آوردند و براین اساس جنگی بهوجود آمد که عده ای زیادی از دو طرف در آن آسیبهای جدی دیدند. آیا شکی در جملات خانم عفت مرعشی همسر آقای هاشمی، در صبح روز انتخابات وجود دارد؟ فیلم این سخنان را ندیده اید؟ از تحلیل گران عادی کسی بود که در روز انتخابات حتی گمان ببرد که فردایش چنان اتفاقاتی میافتد؟ همسر آقای هاشمی یک روز قبل از شروع ماجراها با قطعیت فرمان به خیابان ریختن پس از شکست را می دهند، در شرایطی که همه شاهد برگزاری یک انتخابات خوب و در کمال آرامش بودند. معنای این ارتباط منطقی بین سخنان ایشان و اتفاقات را خودتان بیان کنید آیا غیر از سخنانی است که آیتالله جنتی به گوشه ای از آنها اشاره کردند؟ از آقای هاشمی هم بگذریم -هرچند حق مسلم ملت گذشتنی نیست- حضرتعالی نیز مستحضرید که شکی در نتیجه انتخابات نیست. مدعیان تقلب هم که پس از چندین و چند هفته هنوز دست کم یک دلیل هم برای اثبات تقلب نتوانستند جور کنند که عقل سلیم از بابت قوت آن لااقل به آرامش برسد. آیا رواست که امثال شما و برادر بزرگوارتان و آقای دکتر افروغ و محسن رضایی و … در برابر چنین ظلم بزرگی در حق این همه از ملت سکوت کنید یا حداکثر در ژست هایی روشنفکرانه بگویید “اصلاح طلبان هم اشتباه کردند؟” چرا شما و امثال شما آن زمان که حق این بخش بزرگ از ملت را می خوردند و عده ای بی گناه را به کشتن می دادند، فریاد برنیاوردید و اکنون در موضعی حق به جانب و با نگاه عاقل اندر سفیه، اشتباهات دو طرف را گوشزد می فرمایید؟ چرا زمانی که مد جامعه چنین است که کوچکترین ظلمی به یک طرف ماجرا -که از قضا مقصر اصلی به وجود آمدن فتنه و بلوا نیز همان طرف هست- محکوم و بزرگنمایی شود امثال شما در خط مقدم تقبیح کنندگان فعالانه حاضرند اما در دفاع از رأی ملت ایران و رکن انقلاب اسلامی یعنی ولایت فقیه نه تنها آنها را در خط مقدم نمی بینیم بلکه ساکت اند یا حداکثر با موضعی آرام و روشنفکرمآبانه دوطرف را به آرامش دعوت می کنند؟ چرا هنگام کوچکترین اشتباه، احمدینژادها فریاد «چرا اشتباه کردید» امثال شما گوش فلک را کر می کند اما در برابر بزرگترین ظلم های دیگران کوچکترین قاطعیت و فریادی از امثال شما دیده نمی شود؟ چگونه است که داد شما نماینده محترم را برای بازداشت شدگان می شنویم اما وقتی سخن از شهادت ۸ بسیجی است که بهدلیل توهم یک شخص کشته شدند، دادی از حضرتعالی و امثال شما بلند نمی شود؟ فریاد برای جلوگیری از ظلم خوب است اما به شرطی که در برابر هر ظلمی، به اندازه بزرگی آن ظلم فریاد برآورده شود، نه اینکه با ظلم نیز گزینشی برخورد شود. فریاد برای دفاع از همه مظلومان لازم است نه فقط آن احیاناً مظلوم هایی که رسانه ها آنها را مطرح می کنند و سر و صدا دارند. می دانید چرا مواضع امثال شما، آقای محمد مطهری، دکتر افروغ، محسن رضایی، دکتر علی لاریجانی و… اینقدر با آب و تاب توسط رسانه های خط فکری همان غرب زدگان که در نامهاتان اشاره کردید، دنبال می شود؟ می دانید چرا بازدید امثال روزنامه اعتماد و اعتمادملی ها با تقدیر و تحسین از شما و امثال شما یاد می کنند و تیتر صفحه اول خود را بارها و بارها به سخنان امثال شما اختصاص داده اند؟ تاکنون به این اندیشیده اید که چرا شما و امثال آنان که نامشان برده شد، توسط خط فکری غرب زدگان تشویق می شوند اما امثال حضرات آیات مصباح یزدی ، جنتی و یزدی یا برخی سیاسیونی که قاطعانه از ولایت و خط ولایت دفاع می کنند، در نظر آنها مبغوضند؟ مطمئن باشید اصل و تمام جواب “میخ دار” بودن حرف های آنان از آن جنبه که فرمودید نیست، بلکه دفاع از حق هزینه دارد.»
غایبان مراسم تحلیف و تحسین کلینتون
۱۴ مرداد: مراسم تحلیف رییس جمهور در صحن مجلس شورای اسلامی با حضور مسئولین لشگری و کشوری برگزار شد. ساعت هشت و پنجاه دقیقه امروز محمود احمدینژاد وارد محوطه مجلس شد، هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ناطق نوری، محسن رضایی، امیدوار رضایی و محمد باقر قالیباف،سید حسن خمینی و سید محمد خاتمی از جمله غایبان این مراسم بودند. هم چنین وزیر امور خارجه آمریکا لحظاتی پس از مراسم تحلیف رئیس جمهوری ایران، اصلاح طلبان را تحسین کرد. هیلاری کلینتون با حمایت آشکار و علنی از آشوبها در ایران تاکید کرد: «ما تشکر میکنیم و این مقاومت و تلاشهای مداوم اصلاح طلبان را تحسین میکنیم.»
دستگیری همسر مهدی هاشمی
جهان نیوز خبر داد: «در نا آرامىهاى پراکنده روز دوشنبه تهران، همسر مهدى هاشمى رفسنجانى، حوالى میدان ونک در تهران دستگیر شده است. وی پس از دستگیر شدن و با طى مراحل قانونى، در اختیار مراجع ذیربط قرار گرفته است. البته وی با وساطتهاى صورت گرفته آزاد شده و به خانوادهاش پیوسته است. وی هدایت تیم ۵۰ نفری از بانوان را بر عهده داشته که در تقاطع ولیعصر ـ مطهری دستگیر شده است»
ارتباط سفارت انگلیس با ستاد موسوی
۱۷ مرداد: حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در دادگاه رسیدگی به متهمان کودتای مخملی با بیان اینکه دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس در تهران به ستاد آقای موسوی رفته و با مسئولان تبلیغاتی و مشاورین وی جلسه داشت، گفت: «ما ملاقاتهایی را نیز با اعضای حزب اعتماد ملی داشتیم که این تماس ها در مراحل بعد و دوران اغتشاشات نیز ادامه پیدا کرد. وی در قسمتی دیگر از سخنانش نیز گفت که فعالیتهای خود را با اطلاع یکی از مشاوران انتخاباتی میرحسین موسوی انجام می داده است. رسام از افرادی همچون عطریانفر، سعید لیلاز و شمس الواعظین به عنوان مرتبطین مهم خود نام برد و افزود: «سفارت انگلیس از طریق بخش صدور ویزا نیز اقدام به جمع آوری اطلاعات و ارتباط گیری با افراد مستعد میکرد.» وی نتیجه انتخابات را باعث شگفتی سفارت انگلیس دانست و افزود: «گزارشات در لندن بر روی القای تقلب تأکید میکرد و طبق دستور سفارت کارمندان محلی و برخی دیپلمات ها در تجمع حضور پیدا میکردند که از آن جمله میتوان به حضور دبیر اول سفارت انگلیس در درگیریهای خیابان مطهری در تاریخ ۲۴ خرداد، حضور دبیر سوم مطبوعاتی در تجمع خیابان شریعتی، حضور دبیر سوم سیاسی در راهپیمایی خیابان انقلاب و نیز حضور معاون بخش ویزا و تهیه تصاویر از تجمعات اشاره کرد.» وی همچنین از دومینک دبیر سوم سفارت انگلیس یاد کرد که با لباس سبز به میان تجمع کنندگان رفته و به همراه آنها در راهپیمایی های غیر قانونی حضور یافت.
ادعاهای شرم آور کروبی بر اساس شنیده ها!
۱۸ مرداد: مهدی کروبی در نامه ای سرگشاده به هاشمی رفسنجانی(چرا هاشمی؟) از او خواست درباره شایعاتی که درباره تجاوز به زندانیان منتشر شده است، تحقیق کند. وی در این نامه تاکید کرد:” موضوعی را شنیدهام که هنوز از آن بر خود میلرزم. در دو روز اخیر که این خبر را شنیدهام خواب از سرم ربوده شده است … اتفاقی در زندانها رخ داده است که چنانچه حتی اگر یک مورد نیز صدق داشته باشد، فاجعهای است برای جمهوری اسلامی که تاریخ درخشان و سپید روحانیت تشیع را تبدیل به ماجرای سیاه و ننگین میکند که روی بسیاری از حکومتهای دیکتاتور از جمله رژیم ستمشاهی را سفید خواهد کرد. گمان نمیکنم زندانیان دوران ۱۵ ساله مبارزات قبل از انقلاب که از افراد توده گرفته تا گروههای مسلح مبارز التقاطی تا اعضای نهضت آزادی و موتلفه و حزب ملل اسلامی که در زندان با هم زندگی کردهاند، دیده یا شنیده باشند. اینجانب این مطالب را برای شما مینویسم و مصرانه میخواهم روی این قضیه اقدام و به صورتی که صلاح میدانید با حضرت آیتالله خامنهای مطرح فرمایید و با جدیت پیگیر شود تا روشن گردد اگر چنین اتفاقی نیفتاده که انشاءالله هم نیست و بعید میدانم باشد، اعلام شود، چرا که در همین جامعه امروز و توسط خود بچههای بازداشتی در رسانهها و سایتها در حال مطرح شدن است و معلوم نیست آیندگان چه قضاوتی با شاخ و برگ دادن آن خواهند کرد. همچنان که جمهوری اسلامی و روحانیت مظلوم نیز مسوول آن شناخته خواهند شد. اگر هم خدای ناکرده رخ داده باشد، سریع با عوامل آن در هر جایگاهی برخورد و اعلام شود تا در شرایط فعلی که بازار شایعات داغ است، فرصت به فرصتطلبان داده نشود، همچنان که لازم است ترتیبی اتخاذ گردد تا این اقدام از سوی هیاتی عالیرتبه صورت گیرد تا افراد مورد بحث جرات بیان حقایق را داشته باشند چرا که شنیدهام تهدید شدهاند که اگر مطلبی در این خصوص بیان نمایند، نابود خواهند شد … عدهای از افراد بازداشتشده مطرح نمودهاند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نمودهاند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کردهاند به طوریکه برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیدهاند و در کنج خانههای خود خزیدهاند.” کروبی در پایان نوشت: “آمادهام مسوولیت تحقیق و بررسی جهت تعیین صحت و سقم این حوادث و اخبار رسیده را بر عهده گیرم و تعهد شرعی مینمایم بدون حب و بغض و با رعایت کمال انصاف به بررسی و ارائه گزارش بپردازم.”
تحسین شدن کروبی از سوی مسعود رجوی
مسعود رجوی، سرکرده گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، با صدور بیانیه ای اعلام کرد: «اکنون این کروبى است که پس از ۱۰روز نامه اى را که به رفسنجانى نوشته است، ناگزیر منتشر مىکند. از شقاوتها و شناعتهایى مىگوید که هنوز از آن برخود مىلرزد. “از دستگیریهاى بىحساب و کتاب، از ضرب و شتم و وارد کردن جراحات، از حمله به خانههاى مردم، برخوردهاى خشن و وحشتانگیز حتى با خانمها در سطح خیابانهاى شهر” سخن مىگوید و “از برخوردهاى خشن و بىمحابا، بر سر مردم باتون را خرد کردن، آنچنان که بعد از گذشت قریب به ۴۰ روز همچنان اوضاعشان غیرعادى است و عوارض آن روى بدنشان قابل مشاهده است” همچنین از “هتاکى و ابراز دشنام و فحاشى رکیک به افراد و نوامیس بازداشتشدگان و مردمى که براى نماز جمعه آمده بودند” سخن مىگوید. بهراستى کروبى هم دیگر به تنگ آمده و اکنون پس از ۲۱سال به همانجا مىرسد که منتظرى رسید. .. اى کاش که آقایان منتظرى و کروبى و دیگرانى که از این پس به آنان مىپیوندند، از سى سال پیش نسبت به همین شقاوتها و شناعتها بیدار و هوشیار شده بودند. افسوس، اما باز هم دیر نیست. آخر در زندانها و شکنجه گاههاى (امام) خمینى و لاجوردى … از اول همین بساط بود. گمان مىکنید پاسدار شکنجه گر احمدىنژاد یا پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمدارى از کجا و طى چه پروسه اى به قعر جنایت و رذیلت و وقاحت درغلتیدند؟ .. واضح است که تا همین جا هم که کروبى قدم برداشته، بهاى سنگینى دارد. تا همین جا هم شایسته و ارزشمند است و خدا از معاصى کبیره در خدمت به یزیدیان و فرعون و طاغوتها … مىکاهد. چه خوب که بخشى از حقیقت تکان دهنده را بیان مىکنید و به همین میزان نزد خلق و خالق مأجورید. اما باور کنید که خانه از پاى بست ویران است و خشت ولایت از روز اول کج و برخلاف رأى و حاکمیت ملّت و با خنجر و خیانت نسبت به انقلاب ضدسلطنتى کار گذاشته شده است … این رژیم، همان است که بود. تنها راه، آزادى و حاکمیت مردم است. این تمامى حقیقت است … با تمام وجود فریاد بزنید: “مرگ بر دیکتاتور”»
شهید آیت معتقد بود موسوی جلوی نظام می ایستد
۲۰ مرداد: ابراهیم اسرافیلیان نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی در گفتگو با روزنامه وطن امروز گفت: «شهید آیت بسیار با میرحسین موسوی مخالف بود، همینطور شهید دیالمه. شهید آیت میگفت، موسوی یک روز هم سابقه درست انقلابی و مبارزاتی ندارد؛ حالا چطور میتواند انقلاب ما را با حضور در وزارت خارجه صادر کند؟! آیت اسناد و مدارکی داشت که چهره واقعی موسوی را نمایان میکرد. روزی که شهید آیت تمام اسناد خودش را جمع و جور کرده و در پوشه گذاشته بود تا به مجلس بیاید، همسرش نقل میکند و میگوید، من از آیت خواستم به مجلس نرود و استراحت کند اما او گفت، امروز(۱۴ مرداد ۱۳۶۰) باید تکلیف جمهوری اسلامی مشخص شود و من باید بروم تا این اسناد و حقیقتها را برای مردم روشن کنم. این اسناد ارتباط موسوی با […] را اثبات میکرد اما آیت زمانی که از در منزل خارج میشود در فاصله ۳۰ تا ۴۰ متری بنزی مشاهده میشود که راننده آن در حال پنچرگیری است، آیت سوار اتومبیل خودش میشود که از جانب افراد مخفی در آن بنز توسط مسلسل ترور میشود و نزدیک به ۶۵ گلوله به بدنش اصابت میکند و هنوز جای گلولهها روی در منزل او هست. خانم دکتر آیت میگوید، اسناد را شهید آیت پشت شیشه اتومبیل قرار داده بود اما آن ضاربان، آنها را دزدیدند. بعدا باجناق آیت دنبال پوشه میرود تا اینکه به وزارت امور خارجه میرسد، در آنجا فردی پیدا میشود و میگوید اسناد دست من است، همین جا باشید تا من آنها را بیاورم، باجناق شهید آیت چند ساعت صبر میکند اما از آن فرد خبری نمیشود تا اینکه معلوم میشود از در دیگر ساختمان فرار کرده است.» اسرافیلیان در ادامه گفت: «آیت میگفت موسوی اعتقادی به ولایت فقیه ندارد و از نظر مذهبی هم نظر قاطعی ندارد … آیت میگفت، موسوی خودش را درون نظام جا کرده تا از آن استفاده کند و بموقع جلوی آن میایستد. من تعجب میکنم از موسوی که چرا جلوی ولی فقیه میایستد چون او هرچه داشت از ولایت فقیه بود.البته نباید تعجب کرد؛ چرا که آیت پیشبینی کرده بود و فقط من تصور میکردم پیشبینی آیت اشتباه باشد»
کار داشتیم در مراسم تحلیف شرکت نکردیم!
مصطفی کواکبیان با حضور در جمع خبرنگاران گفت: « براساس تصمیم فراکسیون خط امام (اقلیت)، هرگز اعلام نکردیم که در مراسم تحلیف و تنفیذ و رای اعتماد شرکت نمیکنیم ، حتی تصمیم به شرکت هم داشتیم.» وی با اشاره به عدم حضور برخی نمایندگان فراکسیون اقلیت درمراسم تحلیف رئیسجمهوری، این اقدام را یک تصمیم فراکسیونی ندانست و گفت:« این نمایندگان به دلیل کارهایی که داشتهاند، نتوانستند در تحلیف شرکت کنند.»
می خواستند هاشمی رئیس جمهور مادام العمر باشد
محمد جواد لاریجانی در گفتگویی گفت: «کارگزاران معتقد بود هاشمی رفسنجانی از ارکان انقلاب است، بنابراین باید به وی اجازه داده شود، همچون امام خمینی(ره) که رهبریشان تا پایان حیات بود، مادامالعمر رئیسجمهور باشد.» وی در بخش دیگری از این گفتگو نیز تاکید کرد: «به نظر من اصلاحطلبی در کشور ما، همان مسیری را رفت که مجاهدین خلق در ایران رفتند، مجاهدین خلق که بعدا به منافقین تبدیل شدند از آسمان نیامده بودند، بلکه بچههای متدین همین مملکت بودند که با وجود فهم سطحیشان از اسلام، علقههای دینی داشتند.» وی با اشاره به میرحسین موسوی نیز گفت: «ایشان معتقد است مجلس سر تا پا تقلب است، دولت سر تا پا تقلب است، قوه قضاییه و شورای نگهبان سر تا پا تقلبند و ظاهرا ایشان تنها معصومی هستند که از آسمان نازل شدهاند و باید ملت ایران را نجات دهند. این تفکر بسیار تنگ که اتفاقا تحت عنوانهای تسامح و آزاداندیشی و امثالهم بیان میشود، سرچشمه تقابل است. این چیزی است که کمپین آقای موسوی را به این نقاط کشاند .»
۳۰ سال پیش شهید دیالمه وضعیت امروز میرحسین را پیش بینی کرده بود
اسد ا… بادامچیان در گفتگویی گفت: «شما در همین روزنامه جمهوریاسلامی در آبانماه ۵۸ بعد از انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی مصاحبهای از خانم رهنورد میبینید که به صراحت میگوید در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی تقلب شده و من این مجلس را قبول ندارم. در این مجلس روحانیون سنتی آمدهاند و این افرد قانون اساسی ما را سنتی مینویسند و به همین علت مجلس خبرگان قانون اساسی را قبول ندارم. حالا هم انتخابات خبرگان انجام شده است و هم امام تأیید کرده و جالب است که انتخابات در دوران دولت موقت انجام شده و ریاست مجلس خبرگان را هم حسینعلی منتظری برعهده دارد و نایبرئیس او، آیتالله شهید بهشتی بود و اصلا ادارهکننده اصلی مجلس آقای بهشتی بود چون ایشان روی قانون اساسی اشراف داشت و اعضای دیگر مجلس از بزرگان و علما بودند. آنوقت در چنین موقعیتی خانم رهنورد میگوید، در این انتخابات تقلب شده و آقایان بهشتی و دیگر بزرگان چون سنتی هستند، قانون اساسی را سنتی مینویسند!» وی در ادامه تصریح کرد: « افکار زهرا رهنورد با افکار خانم شیرین عبادی یکی است به همین علت وقتی عبادی از طرف استکبار بهعنوان بانوی صلح انتخاب شد و جایزه نوبل گرفت، دار و دسته التقاطی در ایران برایش سوت و کف زدند. خانم رهنورد که آن زمان رئیس دانشگاه الزهرا(س) بود او را به این دانشگاه دعوت کرد ولی دانشجویان علیه شیرین عبادی تظاهرات کردند که رهنورد با عبادی هر دو در زیرزمین دانشگاه از ترسشان مخفی شدند تا اینکه نیروی انتظامی آمد و آنها را بیرون کشید.» وی در پایان گفت: «شهید دیالمه ۳۰ سال پیش گفت موسوی و رهنورد در برابر نظام میایستند.»