ستم بزرگ
تجملگرایی و تفاخر در حیطه زنان و ازدواج
همین سوق دادن به تجمل و مصرفگرایی و آرایشهای بیهوده و مخارج سنگین و تبدیل شدن به یک وسیلهی مصرف. این، ستم بزرگی بر زن است. شاید بشود گفت که هیچ ظلمی بالاتر از این نیست؛ زیرا که او را بکلی از آرمانها و اهداف تکاملی خودش غافل و منصرف میکند و به چیزهای خیلی کوچک و حقیر سرگرم مینماید. این، کاری بوده که در رژیم ظالم پادشاهی انجام شده، و حالا باید جلوی آن گرفته میشد. البته در اوایل انقلاب، خیلی هم خوب بود؛ لیکن بعدها باز غفلتهایی شده است، که باید نسبت به آن، حسابی برنامهریزی کرد.
گرایش به مصرف و تجملگرایی و امثال آن، که در جوامع جاهلی رشد داده میشود، باید در جامعهی اسلامی ریشهکن میشد، یا لااقل در حد متوسطی قرار میگرفت و افراطی در آن نمیشد؛ اما متأسفانه الان ملاحظه میشود که قشرهایی از مردم، باز سرگرم همان سرگرمیهای گذشتهاند، که باب جوامع دور از اسلام و دور از معنویت و حقیقت است. این، غلط است.
به نظر من، آن چیزی که امروز مجموعهی شما و هر مجموعهیی از زنان ـ که در شکلها و با هدفهای مختلف کار میکنند ـ برعهده دارند، این است که باور غلطی را که فرهنگ غربی و اروپایی در این دهها سال اخیر در ذهن زن ایرانی وارد کرده است، بزداید. البته باور غلطی هم در گذشته بوده است؛ یعنی گرایش به برخی از شکلهای غلط مصرف و تجمل، از گذشته هم وجود داشته است. با ورود فرهنگ اروپایی، این مدگرایی و نوگرایی در مصرف، به شکل عجیبی تشدید شد. این، محاسبهشده و پیشبینیشده بود. سردمداران سیاستهای غربی ـ که غالباً صهیونیستها و استعمارگران بودند ـ به قصدی و با نیتی این کار را کردند. این باورهای غلط را باید بزدایید؛ و این نمیشود، مگر با ارایهی بحثها و کارهای اسلامی. اگر این کار بشود، ریشهی این مشکلاتی که گاهی اوقات مطرح میشود ـ بدحجابی و رواج فساد و فحشا و این چیزها ـ به خودی خود کنده خواهد شد. اینها غالباً معلولند؛ علل، همان باورها و فرهنگها هستند که باید روی آنها کار بشود.
۱۶/۱۰/۱۳۶۹
بیانات در دیدار با اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان
نقش مادّیات در اینجا [ازدواج] باید خیلی ضعیف باشد. ما که میگوییم مهریهها را سنگین نکنند، از این بابت است. اگر ما گفتهایم که مهریه بیش از فلان مقدار نباشد، معنایش این نیست که اگر بیش از فلان مقدار بود، عقد باطل یا حرام است؛ نه، جایز هم هست، اما کار غلط است.
بعضیها چند میلیون تومان مهریه میگذارند؛ یعنی ازدواج را که یک امر انسانی است، به یک دادوستد و به یک کار بازاری و معاملهگری تبدیل میکنند. این، تحقیر و توهین به نقش و شأن انسانیت در ازدواج است. این، کار غلطی است.
بعضیها هم ازدواج را که یک امر عاطفی و انسانی و وجدانی است، به صحنهی تفاخر تبدیل میکنند. مثلاً میگویند که جهیزیهی ما اینچیزها را داشت؛ آیا جهیزیهی دختر شما هم اینها را دارد؟! تفاخر و تنافس! یا مثلاً میگویند که ما عقدمان را در فلان سالن گرفتیم. البته حالا که متأسفانه مرسوم شده است در هتلها میگیرند؛ که کار بسیار بدی است. حتّی گاهی شنیده یا دیده میشود، بعضی افرادی هم که از آنها توقع نیست، برای تفاخر به همدیگر، مراسم عقد خود را در هتلها و سالنها میگیرند! نه، مراسم عقد را در اتاق خانه و حیاط منزل خودتان و یا همسایهتان بگیرید و مردم را دعوت کنید؛ همینطور که همیشه بوده است. اینگونه محیطها، یک محیط انس خانوادگی است. عدهیی دوست، عدهیی قوم و خویش، عدهیی همردیفهای دختر یا پسر، دوستان مدرسه، دوستان پسر در محیط کار یا مدرسه، جمع میشوند و شادی و خوشی میکنند؛ این درست است.
اینکه ما اینجا را صحنهی تفاخر قرار بدهیم، غلطاندرغلط است. هم محیط ازدواج را آلودهی به مادّیات میکند، هم این صحنهی پاک و لطیف وجدانی را صحنهی تفاخرها و تنافسها و زیادهرویها میکند، بعد هم این دختر و پسر از اول عادت میکنند که بایستی زندگی آنان بر تجمل و تشریفات بگذرد؛ چرا؟ بگذارید از اول به یک زندگی متوسط عادت کنند.
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذتها و خوشیهایش بیاطلاعند؛ نه، کار مضری برای جامعه است؛ مثل یک دارو یا یک خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان میکند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد؛ اما وقتی که همینطور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگری میرود؛ و این برای جامعه مضر است. حالا چنانچه ما آن کار مضر را درعرصهی ازدواج بیاوریم و بخواهیم از آن استفاده کنیم، این دیگر غلطاندرغلط خواهد شد؛ بسیار بد است.
این میهمانیهای پُرسروصدا و هتلگرفتنها و خرجهای زیاد، کار آن طاغوتیها بود. اخیراً در روزنامه هم موردی را نوشته بودند، که چهقدر خوب کردند که نوشتند؛ تامردم بفهمند که این کارها زشت است. ماها همیشه در خانههای خودمان ـ یک اتاق، دو اتاق ـ عقد و عروسی میگرفتیم. اگر هم نداشتیم، از همسایه قرض میگرفتیم. مقداری شیرینی و میوه چیده میشد؛ میگفتیم، میخندیدیم، شوخی میکردیم؛ خیلی هم خوش میگذشت. البته آن طاغوتها و آدمهای بدی که بحمداللَّه ازاله شدند، اینطور برگزار نمیکردند. آنها به این وضع قانع نبودند؛ در آن هتلها میرفتند و میهمانیهای پُرخرج و چنین و چنان برپا میکردند.
حالا ما که بر سر کار آمدهایم، نباید کار آنها را تکرار بکنیم. اگر تکرار بکنیم، ما هم مثل آنها میشویم؛ آن بد بود. نه اینکه وقتی آدم نمیتواند کار پُرخرجی بکند، نکند؛ ولی وقتی که توانست، برود بکند! پس چی شد؟! آن منطق صحیح، این را ایجاب نمیکند. باید بنا را بر سادگی گذاشت. جهیزیهها را ساده بگیرید. اگر جهیزیه نیازهای دختر را تأمین میکند، خوب است؛ اما به سمت تجملات نرود.
۲۰/۴/۱۳۷۰
بیانات در مراسم اجرای خطبهی عقد ازدواج
گرایش به تجملگرایی که مدتها بود در جامعهی ما یواش یواش کم شده بود، یا در اوایل انقلاب مثلاً خانمها به تجملات و زر و زیورها اعتنایی نمیکردند، متأسفانه باز این چیزها ـ آنطور که شنیده میشود ـ در جامعهی ما دارد رشد میکند. زنان اندیشمند و بافکر و بامعرفت جامعهی ما باید این را خطر بدانند. نباید زنان به سمت تجملگرایی سوق پیدا کنند. البته این خطر برای مردان هم هست؛ منتها در زنان بیشتر و امکانش زیادتر است. وانگهی در این قضیه، در موارد بسیاری، مردان تحت تأثیر زنانشان قرار میگیرند. شماها واقعاً باید با این قضیه مبارزه کنید؛ خودتان هم مراقبت نمایید.
من با تظاهر به تجمل و تجملگرایی در حد معتدلِ کمِ ناگزیرش مخالفتی نمیکنم؛ لیکن اگر بنا شد که روند افراطی پیدا کند، چیز بسیار مزخرفی است. در لباس، در آرایش، در زر و زیورها و طلا و جواهرات، خانمها بایستی خیلی اهمیت بدهند که امساک بشود و بیاعتنایی به این چیزها انجام بگیرد، تا شاید انشاءاللَّه به درخشندگیها و زیباییهای واقعیتر بیشتر توجه بشود، تا به این زیباییهای ظاهری.
۴/۱۰/۱۳۷۰
بیانات در دیدار با اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان، جمعی از زنان پزشک متخصص، و مسئولان اولین کنگرهی حجاب اسلامی، به مناسبت میلاد حضرت فاطمهی زهرا(س)
ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیهی آن بزرگوار [حضرت زهرا] چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر میشود که روزبهروز تشریفات و تجملگرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریهی دخترانمان را زیادتر نماییم؟!
اوایل که گاهی بعضیها مهریهی عقد را یک خرده گران قرار میدادند، ما شوخی میکردیم و میگفتیم شما که میخواهید مثلاً فلان قدر سکه قرار بدهید، پس یکباره بگویید ۷۲ سکه! اما حالا میبینیم که تعیین مهریههای گرانقیمت، واقعی شده است! واقعاً چه خبر است؟ شما که پدر آن دختر هستید، آیا میتوانید ادعا کنید که پیرو پدر فاطمه(سلاماللَّهعلیها) هستید؟ اینطوری نمیشود؛ ما باید به حال خودمان فکری بکنیم.
۵/۱۰/۱۳۷۰
سخنرانی در دیدار با مداحان اهلبیت(ع)، به مناسبت میلاد مبارک صدیقهی کبری فاطمهی زهرا(س)
با روحیه اسلامی و در محیط اسلامی، زن میتواند به کمال واقعی خود برسد؛ دور از آن هرزگیها، دور از آن تجمّلگراییها و دور از پستشدن و حقیرشدن در مقابل مصرف.
من به خانمهای مسلمان، به خانمهای جوان و به خانمهای خانهدار عرض میکنم: سراغ این مصرفگرایی که غرب مثل خوره بهجان جوامع دنیا و از جمله جوامع کشورهای درحال توسعه و کشورهای رو به پیشرفت و از جمله کشورما انداخته است، نروید. مصرف باید در حدّ لازم باشد، نه در حدّ اسراف. خانمهای کسانی که همسرانشان یا خودشان مسئولیتهایی در بخشهای مختلف کشور دارند، باید از لحاظ دوری از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. باید برای دیگران درس باشند و نشان دهند که شأنِ زن مسلمان بالاتر از این حرفهاست که اسیر زر و زیور و جواهر آلات و از این قبیل شود. نمیخواهیم بگوییم اینها حرام است؛ میخواهیم بگوییم شأن زن مسلمان بالاتر از این است که در دورانی که بسیاری از مردم جامعه ما محتاج کمکند، کسانی بروند پول بدهند طلا بخرند، زینتآلات بخرند، وسایل زندگی رنگارنگ بخرند و در انواع و اقسام روشها و منشهای زندگی، اسراف کنند. اسراف، الگوی زن مسلمان نیست.
۲۵/۹/۱۳۷۱
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار گروهی از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا(س) و «روز زن»
اگر این مقوله زیباسازی و رسیدن به سر و وضع و لباس و امثال اینها، مشغله اصلی زندگی شود، انحراف و انحطاط است؛ مثل اینکه در دوره طاغوت، آن خانمهای اعیان و اشراف، پشت میز آرایش مینشستند. فکر میکنید چند ساعت مینشستند؟ شش ساعت! این واقعیت دارد و ما خبرهای دقیق داشتیم که شش ساعت مینشستند! یک انسان، این مدّت برای آرایش صرفِ وقت کند که میخواهد مثلاً به عروسی برود و موی سرش را، یا صورتش را اینطوری درست کند! اگر کار به این شکل درآید، انحراف و انحطاط است؛ اما فینفسه، رسیدن به سر و وضع و لباس، بدون اینکه در آن خودنمایی و تبرّج باشد، عیبی ندارد.
۷/۲/۱۳۷۷
بیانات در دیدار صمیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی با جوانان به مناسبت هفته جوان
موانع فرهنگی ازدواج را دست کم نگیرید. ازدواج برای جوانان لازم است و جوانان هم آن را میخواهند. البته موانعی هم وجود دارد، ولی همه موانع، اقتصادی نیست. موانع اقتصادی بخشی از مشکل است. عمده، موانع فرهنگی است ـ عادتها، تفاخرها، تکاثرها، چشم و همچشمیها، تجمّلطلبیها ـ اینهاست که یک مقدار نمیگذارد آن کاری که باید انجام گیرد، صورت پذیرد. باید شما و خانوادههایتان این گرهها را باز کنید. اگر عادت کنند که ازدواجها را ساده، بیپیرایه و بیتشریفات انجام دهند، فکر میکنم که بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است. در اوایل انقلاب نیز همینطور بود؛ منتها متأسفانه این فرهنگِ تکاثر و تفاخر و سرمایهداری یک خرده کار را مشکل کرد. متأسفانه بعضی از مسئولان هم با ازدواجهای کذایی خانوادههایشان، مشکلاتی را درست کردند.
۹/۱۲/۱۳۷۹
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر