ما مسرفیم
اسراف و تجملگرایی مانعی برای تحقق اهداف اسلامی
اینجانب از اینکه کسانی میکوشند تا در میان مردم ما رسم تجملگرایی و اسراف و ولخرجی را شایع کنند، شدیداً نگران و متأسفم؛ و از اینکه مردم فداکار و انقلابی ایران در امور شخصی به مصرفگرایی سوق داده شوند و قناعت انقلابی را از یاد ببرند، به خدا پناه میبرم. آنان که تجملات و زیادیهای غیرضرور و ولخرجمآبانه را از روی بیدردی ناشی از وسعت و توانایی مالی انجام میدهند، به خود آیند و به انفاق روی آورند؛ و آنانکه با سختی و تنگدستی، بر خود چنین چیزی را تحمیل میکنند، از این امر خسارتبار دست بکشند. برای متمکنین، میانهروی؛ و برای قشرهای متوسط، قناعت در امور شخصی؛ و برای همه، تلاش و کار و تولید و رونق دادن به وضع عمومی، فریضهیی انقلابی و رسمی اسلامی است.
۲/۹/۱۳۶۸
پیام به گردهمایی سراسری فرماندهان بسیج، به مناسبت سالروز انتشار پیام رهبر فقید انقلاب برای تشکیل بسیج مستضعفان و گرامیداشت هفتهی بسیج
برادران! امیرالمؤمنین میگوید زندگی به سمت زهد باید برود. امروز در جمهوری اسلامی، اگر ما احساس بکنیم که زندگی به سمت اشرافیگری میرود، بلاشک این انحراف است؛ بروبرگرد ندارد. ما باید به سمت زهد حرکت بکنیم. نمیگوییم هم زهدهای آنچنانی، که متعلق به اولیاءاللَّه است؛ نه، مسئولان درجهی یک، مسئولان درجهی دو، تا آن مسئولان درجات بعد هم باید در حد خود زهد داشته باشند؛ بعد هم به عامهی مردم میرسد. عامهی مردم هم نباید اسراف و تجملگرایی بکنند. اینطور نیست که زهد فقط مخصوص مسئولان باشد. این مهریههای گرانقیمت که برای عقدهای دخترهایشان میگذارند، خطاست. نمیگویم حرام است، اما پدیدهی بد و زشتی در جامعه است؛ زیرا ارزشهای انسانی را تحتالشعاع ارزش طلا و پول قرار میدهد. در محیط و جامعهی اسلامی، قضیه این نیست. همین کار حلال را پیامبر نکرد. بعضی میگویند پیامبر حلال کرده، اما شما حرام میکنید؟! نه، ما هم حرام نمیکنیم. پیامبر نخواسته که محدود کند؛ محدود هم نکرده است. شما برو، هرچه میخواهی بکن. اصلاً همهی زندگیت را روی هم بگذار و جهیزیهی دخترت بکن، یا مهر عروست بکن. بحث سر این است که این کار، صحیح و عاقلانه و منطبق بر خواست و مصلحت اسلامی نیست.
این وضع زندگیهای تجملآمیز، این روزبهروز افزودن بر ظواهر تجملاتی، در زندگیهای شخصی غلط است. گاهی اوقات ممکن است لازم باشد مظاهر عمومی ـ مثل یک خیابان یا یک میدان ـ را خیلی هم قشنگ و زیبا درست بکنند؛ آن محل بحث نیست؛ بحث سر شخص من و شماست.
۲۶/۱/۱۳۷۰
سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم (روز بیستونهم ماه مبارک رمضان)
من توصیه میکنم که مردم از اسراف، چه در ایام عید و چه در طول سال آینده و بهویژه در مراسمی که معمولاً در آنها دچار اسراف میشوند، خودداری کنند. مصرف بیرویّه و زیاد، قاعدتاً از سوی قشرهای مرفّه انجام میگیرد؛ چون قشرهای ضعیف قادر نیستند که زیاد مصرف کنند. مصرفی که از سوی یک قشر انجام میگیرد، به زیان کشور است. یعنی هم زیان اقتصادی، هم زیان اجتماعی و هم زیان روانی و اخلاقی دارد. من مکرّر عرض کردهام، باز هم میگویم و خواهش میکنم که مصرفگرایی را رها کنند. مصرف باید به اندازه باشد، نه به حدّ اسراف و زیاده روی. این اندازه در هر زمانی متفاوت است. امروز بسیاری از قشرهای مردم و خانوادهها دچار مشکل و زحمتند و هنوز اثرات و ثمرات بازسازی کشور، خودش را بهطور کامل نشان نداده و خیرات و برکاتش به همه نرسیدهاست. اندازه عبارت است از اینکه انسان خودش را هر چه میتواند به این قشرها نزدیک کند. مسئولین عزیز کشور، اعم از دولتی و قضایی و سایرین، بخصوص باید این اصل را بیش از دیگران رعایت کنند.
۱/۱/۱۳۷۱
پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت حلول سال ۱۳۷۱ هجری شمسی
انضباط اقتصادی و مالی یعنی مقابله با ریخت و پاش، زیاده روی و اسراف. ریخت و پاش مالی و زیاده روی در خرج کردن و زیاده روی در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبی نیست. نه اسمش جود و سخاست و نه کرم و بزرگ منشی است. فقط اسمش «بیانضباطی اقتصادی و مالی» است. کسانی که بیخود خرج میکنند؛ زیادی خرج میکنند و زیادی برای خودشان مصرف میکنند و رعایت موجودی جامعه را از لحاظ امکانات اقتصادی نمیکنند، انسانهایی هستند که از نظر من بیانضباط از لحاظ امکانات اقتصادی و مالی هستند. اگر چنین وضعیتی ادامه پیدا کند، این ملت کارش مشکل خواهد شد. به کسانی که بیخود خرج میکنند، اگر بگوییم شما چرا این قدر خرج کردید و چرا این میهمانی بیخود و بیجهت را با این همه ریخت و پاش ترتیب دادید؟ میگویند داریم و میکنیم! آیا این دلیل کافی است که دارم و میتوانم خرج کنم؟ نه؛ این دلیل به هیچ وجه دلیل قانع کنندهای نیست. باید به قدر نیاز و حاجت، خرج و مصرف کرد. بخصوص کسانی که اموال عمومی را مصرف میکنند. آنها هم مانند کسانی که اموال خودشان را بیحساب و کتاب خرج میکنند، مخاطب این مطلبند و نباید زیادی مصرف کنند. بعضی افراد، پولدارند و درآمدی انشاءاللَّه از راه حلال دارند ـ آنها که از راه حرام کسب درآمد کنند که وضعشان بدتر است ـ اینها هم اگر در خرج کردن و وضع زندگی و تجمّلات بیهوده و بیجا و اعیان منشی، ریخت و پاش و اسراف کنند، بیانضباطی مالی و اقتصادی انجام دادهاند. این کارها اسمش ریختوپاش است و ریختوپاش امری نکوهیده و ناپسند است. این کارها زندگی دیگران را از لحاظ روانی مختل میکند. شما مثلاً مبالغ زیادی مواد خوراکی در فلان مهمانی معمولی مصرف میکنید؛ در حالی که لازم نیست و در کنار شما و در همسایگی شما در یک محلّ دورتر، ولو در اقصی نقاط کشور، کسانی به این مواد غذایی برای ادامه زندگی خود و فرزندان و عزیزانشان نیاز مبرم دارند. آیا این کار در چنین شرایط کارِ درستی است؟ پس در اموال شخصی و مالی که از راه حلال هم به دست آمده باشد، ریختوپاش غلط و خلاف انضباط است. کسانی که اموال دولتی را مصرف میکنند، دیگر بیشتر. من از مسئولین امور میخواهم جّداً در زمینه مصرف اموال عمومی، در جاهایی که اولوّیت ندارد ـ ولو ممکن است مورد نیاز هم باشد، اما نیاز درجه یک نیست ـ خودداری کنند. آن جایی که امر دایر است بین نیازِ با اولوّیت و نیاز بیاولوّیت، خودداری کنید. آن جایی که نیاز نیست و حاجت نیست، حتماً مصرف نشود. آن جایی که حاجت هست، اما حاجت بالاتری نیز هست آن جا هم مصرف نشود و این امکان مالی در حاجت برتر و بالاتر مصرف گردد.
۱/۱/۱۳۷۴
پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت حلول سال ۱۳۷۴ هجری شمسی
در جامعهای که بد عمل کردن نسبت به محرومان با بیاعتنا بودن نسبت به آنان همراه نباشد؛ مال مردم خوردن وجود نداشته باشد؛ اگر خُلقیّات اسلامی ـ همان چیزهایی که در اسلام برای یک انسان فضیلت است، همان چیزهایی که به تعبیر روایات، جنود عقل است ـ رواج پیدا کند؛ مردم اهل صبر و استقامت باشند؛ اهل توکّل و تواضع و حلم باشند، نسبت به یکدیگر بدبین نباشند؛ نسبت به احوال یکدیگر بیتفاوت نباشند؛ نسبت به سرنوشت جامعه قناعت وجود داشته باشد؛ زیادهروی و اسراف و ریخت و پاش و این چیزها نباشد و نشانی از حرص و افزون طلبی در امور مادّی نباشد، این جامعه به بهشت و گلستان تبدیل میشود. گرفتاری امروز مردم دنیا، حتّی کشورهای ثروتمند و پیشرفته، این چیزهاست. تهیدستی از اخلاقیّات است که انسانیّت را امروز در دنیا پریشان کرده است.
متأسفانه در زندگیهای ما اسراف وجود دارد. اسراف یعنی تضییع نعمت الهی؛ یعنی نشناختن قدر نعمت الهی. البته بیشتر، مخاطب ما در این سخن، افراد متمکّنند. افرادی که تهیدست یا متوسّطند، به نظر میرسد که کمتر اسراف میکنند؛ اگر چه در بین آنها هم بعضاً اسراف هست. کنار گذاشتن اسراف در چیزهایی که به نظر کوچک میآید؛ مثل اسراف در مصرف بیرویّه آب، ضروری است. ما وظیفه داریم که زندگی خود را بر طبق آنچه که دین از ما خواسته است و عقل سلیم از ما میطلبد، تنظیم کنیم. اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در مواد غذایی، اسراف در وسایل زندگی، زیادهروی، زیاد خریدن، زیاد مصرف کردن، دور ریختن چیزهایی که قابل استفاده است، اینها تضییع نعمت خداست.
صرفهجویی، یعنی آن چیزی را که قابل استفاده است و میتوانیم از آن استفاده کنیم، دور نریزیم. نسبت به امکانات، با هوس رفتار نکنیم. دائماً چیزهای ماندگار را نو کردن و چیزهای ضایع نشدنی را دور ریختن، روش درستی نیست. به نظر من باید مسئولان کشور، راه صرفهجویی و مقابله با اسراف را به مردم بیاموزند. من به صورت کلّی این را عرض میکنم. خودِ مسئولان دولتی هم نباید اسراف کنند. اسراف مسئولان دولتی، از اسراف مردم عادّی مضرتر است؛ زیرا که این اسراف در بیتالمال است.
۱/۱/۱۳۷۶
پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال ۱۳۷۶
این را هم بدانید ـ البته این بیشتر به عهده آقایان عقیدتی، سیاسی [ارتش] است ـ که به یکایک افراد و همه پرسنل، باید عدم استفاده نابجا از امکانات دولتی و امکانات عمومی را آموزش داد. این را آقایان باید تعلیم دهند؛ هم تعلیم قولی و هم تعلیم فعلی. بعضیها سراغ رفتار تجمّلآمیز و اشرافیگرانه و خودروهای آن چنانی و خانههای آن چنانی نروند. اگر این امور رعایت شد و این پارسایی و این اهتمام به هدف اصلی محقّق گردید، آن وقت امریکا که هیچ؛ حتّی اگر ده ابرقدرت مثل امریکا، با انگیزههای خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی در دنیا هم وجود داشته باشد، به فضل پروردگار هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
۲۷/۱/۱۳۷۶
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش، در آستانه روز ارتش جمهوری اسلامی ایران
خطاب من در درجه اوّل متوجّه کسانی است که متمکّنین کشورند؛ دستشان به دهانشان میرسد و میتوانند خرج کنند؛ میتوانند گوشت، مواد غذایی، امکانات زندگی، محصولات مدرن، انواع و اقسام وسایل برقی و ماشینهای گرانقیمت تهیه کنند. «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن». نگو من دخل دارم؛ اینجا دخل شخصی ملاک نیست؛ دخل کشور ملاک است. وقتی که یک ملت مقداری درآمدش کم میشود، باید ملاحظه کنند. ما هر وقت به مردم گفتیم اسراف نکنید، اکثریت مردم ـ که طبقات متوسط هستند ـ گوش میکنند و اسراف هم نمیکنند؛ لیکن آن کسانی که باید گوش کنند ـ یعنی متمکّنین و ثروتمندان که بسیاری از موارد، اسراف هم در بین آنهاست ـ کمتر گوششان بدهکار است. من حالا خطابم به آنهاست. لازم است که به مسأله قناعت ـ به معنای اسراف نکردن ـ اهمیت دهند. اسراف نکردن در مواد غذایی؛ چقدر مواد غذایی زاید دور ریخته میشود.
کسانی هستند که حتی در کارهای تفنّنی و تفریحی خودشان هم اسراف میکنند. مثلاً به خارج از کشور مسافرت میکنند. چرا؟! فرض کنید خانوادهای هستند که مایلند مسافرتی بکنند، تفریح و تفرّجی بکنند؛ چرا به خارج از کشور میروند و تفرّج میکنند؟! در این کشور به این بزرگی، خیلیها همین تفریح و تفرّج را هم نمیتوانند بکنند. بعضیها تا دستشان به دهانشان میرسد، برای تفریح و تفرّجِ خودشان یا خانوادههایشان، به فلان کشور خارجی ـ که حالا نمیخواهم اسم بیاوریم ـ میروند. اینها اسراف قطعی است؛ اینها همان اسرافی است که حرام است. زیادهروی یعنی این. زیادهروی، وقت به وقت و زمان به زمان تفاوت میکند؛ در امر لباس، در امر مسائل زندگی، در اتومبیلهای گرانقیمت. پس، خطاب اوّل ما به کسانی است که متمکّنند و امکاناتی دارند و میتوانند خرج کنند. به آنها عرض میکنیم که کمتر خرج کنید؛ ملاحظه کنید و اسراف نکنید.
۴/۱۰/۱۳۷۷
خطبههای مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران
اشتباه بعضی این است که خیال میکنند ظاهر مرتّب باید با اشرافیگری و با اسراف توأم باشد؛ نه. با لباس وصلهزده و کهنه هم میشود منظّم و تمیز بود. لباس پیامبر وصله زده و کهنه بود؛ اما لباس و سر و رویش تمیز بود.
۲۳/۲/۱۳۷۹
بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نمازجمعه تهران
در دعای روزهای ماه رمضان میگوییم: «الّلهم اغن کلّ فقیر. الّلهم اشبع کلّ جائع. الّلهم اکس کلّ عریان». این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهره محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. این مبارزه، یک وظیفه همگانی است. در آیات قرآن میخوانیم: «أرایت الّذی یکذّب بالدّین. فذلک الّذی یدعّ الیتیم. و لایحضّ علی طعام المسکین». یکی از نشانههای تکذیبِ دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بیتفاوت باشد و احساس مسئولیت نکند. در ماه رمضان، به برکت روزه، طعم گرسنگی و تشنگی و نرسیدن به آنچه اشتهای نفس انسان است را درک کردیم و چشیدیم. این باید ما را به احساس مسئولیتی که اسلام در قبال مسأله مهمّ فقر و فقیر از یکایک مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظیفه نهاده است، نزدیک کند.
علاج فقر به شکل اصولی در هر جامعهای، از راه استقرار عدالت اجتماعی و نظام عادلانه در محیط جامعه است، تا کسانی که اهل دستاندازی به حقوق دیگرانند، نتوانند ثروتی را که حقّ همگان است، به سود خود مصادره کنند.
یکی از عواملی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرفگرایی و تجمّل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبهروز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّعتر خوردن، متنوّعتر پوشیدن و دنبال نشانههای مُد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجمّلات آن رفتن، تشویق شوند. چه ثروتها و پولهایی که در این راهها هدر میرود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز میماند!
مصرفگرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف، روزبهروز شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند. یکی از چیزهایی که لازم است مردم برای خود وظیفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههای مسئول بخشهای مختلف دولتی، بخصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی ـ بهویژه صدا و سیما ـ باید وظیفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرایی و تجمّلگرایی سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازهی لازم مصرف کردن و اجتناب از زیادهروی و اسراف دعوت کنند و سوق دهند. مصرفگرایی، جامعه را از پای درمیآورد. جامعهای که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهای مختلف شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از زیادیها بزنیم.
امروز در جامعه ما فقر وجود دارد. وظیفه ما به عنوان نظام اسلامی، ریشهکن کردن فقر در جامعه است. نباید در جامعه محرومیت باشد. این تکلیف ماست به عنوان دولت، به عنوان نظام اسلامی، به عنوان آحاد مردم. «کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته»؛ این وظیفه همه است. هر کدام به نحوی تجمّل و اسراف و زیادهروی را کم کنیم.
۱۵/۹/۱۳۸۱
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز عید فطر
تولید ثروت از نظر اسلامی بیمانع است. تولید ثروت با غارت ثروت دیگران فرق دارد. یک وقت کسی به اموال عمومی دستدرازی میکند، یک وقت کسی بیقانون و بدون پیروی از قانون به دستاوردهای مادی میرسد؛ اینها ممنوع است؛ اما از طریق قانونی، تولید ثروت از نظر شارع مقدس و از نظر اسلام، مطلوب و مستحسن است. ثروت را تولید کنند، منتها در کنارش اسراف نباشد. اسلام به ما میگوید ثروت تولید کنید، اما اسراف نکنید. مصرفگرایی افراطی مورد قبول اسلام نیست. آنچه که از تولید ثروت به دست میآورید، باز همان را وسیلهای برای تولید ثروت دیگر بکنید. مال را نه به صورت راکد و نازا دربیاورید ـ که در اسلام اسمش کنز کردن است ـ نه به صورت ولخرجی و ولنگاری در مصرف مال، آن را صرف در چیزهای غیر لازم زندگی کنید؛ اما با توجه به اینها، ثروت را برای خودتان تولید کنید. ثروت آحاد مردم، ثروت عموم کشور است؛ همه از آن سود میبرند.
۱/۱/۱۳۸۶
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی
ما مردم مسرفی هستیم؛ ما اسراف میکنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین. کشوری که تولید کنندهی نفت است، وارد کنندهی فرآوردهی نفت ـ بنزین ـ است! این تعجبآور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهای دیگری وارد کنیم برای اینکه بخشی از جمعیت و ملت ما دلشان میخواهد ریخت و پاش کنند! این درست است؟! ما ملت، به عنوان یک عیب ملی به این نگاه کنیم. اسراف بد است؛ حتی در انفاق راه خدا هم میگویند. خدای متعال در قرآن به پیغمبرش میفرماید: «لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط»؛ در انفاق برای خدا هم اینجوری عمل کن. افراط و تفریط نکنید. میانهروی؛ میانهروی در خرج کردن. این را باید ما به صورت یک فرهنگ ملی در بیاوریم. قرآن میفرماید: «و الّذین اذا انفقوا»؛ کسانی که وقتی میخواهند خرج کنند، «لم یسرفوا و لم یقتروا»؛ نه اسراف میکنند ـ زیادهروی میکنند ـ نه تنگ میگیرند و با فشار بر خودشان، زندگی میکنند؛ نه، اسلام این را هم توصیه نمیکند. اسلام نمیگوید که مردم بایستی با ریاضت و زهد آنچنانی زندگی کنند؛ نه، معمولی زندگی کنند، متوسط زندگی کنند. اینکه میبینید بعضی از فضولهای خارجی، دولتهای خارجی، دائم و دمبهساعت، چندین سال است که ملت ما را تهدید میکنند که تحریم میکنیم، تحریم میکنیم، تحریم میکنیم ـ بارها هم تحریم کردهاند ـ به خاطر این است که چشم امیدشان به همین خصوصیت منفی ماست. ما اگر آدمهای اهل اسراف و ولنگاری در خرج باشیم، ممکن است تحریم برای آدم مسرف و ولنگار سخت تمام بشود؛ اما ملتی که نه، حساب کار خودش را دارد، حساب دخل و خرج خود را دارد، حساب مصلحت خود را دارد، زیادهروی نمیکند، اسراف نمیکند. خوب، تحریم کنند. بر یک چنین ملتی از تحریم ضرری وارد نمیشود.
۲۱/۷/۱۳۸۶
خطبههای نماز عید سعید فطر
ما ملت ایران باید این جامهی ناسازِ بیاندامِ زشت را از تنمان بیرون بیاوریم. ما خیلی مصرفزده هستیم؛ باید این را حلش کنیم. همه باید دست به دست هم بدهند و این قضیه را حل کنند.
امروز متأسفانه مصرفگرائی و مسابقهی تجملپرستی و مسابقهی پول درآوردن و تلاش برای پول کردن، یک طبقهی جدیدی درست کرده. نظام اسلامی با تولید ثروت مخالف نیست، با ایجاد ثروت مخالف نیست، بلکه مشوق اوست. اگر تولید نباشد، اگر ایجاد ثروت نباشد، حیات و بقای جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم را جامعه به دست نخواهد آورد؛ این یک اصل اسلامی است. اما اینی که آحاد مردم دلشان لک بزند برای مسابقهی اشرافیگری، برای تجملپرستی، این یک چیز بسیار نامطلوب است؛ این چیزی است که متأسفانه در درون ما هست؛ همانطور که قبلا هم گفتهام: اسراف و مصرفگرائی افراطی.
۱۴/۲/۱۳۸۷
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز
در مصارف گوناگون شخصی و خانوادگی، اسرافِ فردی صورت میگیرد. تجملگرائیها، چشم و همچشمیها، هوسرانی افراد خانواده، مرد خانواده، زن خانواده، جوان خانواده، چیزهای غیر لازم خریدن؛ اینها از موارد اسراف است. وسائل تجملات، وسائل آرایش، مبلمان خانه، تزئینات داخل خانه؛ اینها چیزهائی است که ما برای آنها پول صرف میکنیم. پولی که میتواند در تولید مصرف شود، سرمایهگذاری شود، کشور را پیش ببرد، به فقرا کمک کند، ثروت عمومی کشور را زیاد کند، این را ما صرف میکنیم به این چیزهای ناشیشدهی از هوس، چشم و همچشمی، آبروداریهای خیالی. مسافرت میروند، میآیند، میهمانی درست میکنند ـ گاهی خرج آن میهمانی، از مسافرت مکهای که رفتهاند، بیشتر است! ـ عروسی میگیرند، عزا میگیرند؛ هزینهای که برای این میهمانیها مصرف میکنند، هزینههای گزافی است؛ انواع غذاها! چرا؟ چه خبر است؟ در کشور ما هنوز هستند کسانی که از اوّلیات هم محرومند. باید کمک کنیم کشور پیش برود. نمیگوئیم پول را بردارید بروید حتماً انفاق کنید ـ البته اگر انسان انفاق بکند، بهترین کار است ـ اما حتّی اگر انفاق هم نکنند، همین پولی که صرف این تجملات میشود، در تولید برای خودشان به کار بیندازند، در کارخانجات سهیم شوند و تولید کنند، باز برای کشور مفید است. ما به جای این کارها میهمانی درست میکنیم، عزا درست میکنیم، هی رخت و برِ روزبهروز دگرگون برای خودمان درست میکنیم؛ چرا؟ چه لزومی دارد؟ عقلای عالم این کار را نمیکنند؛ این فقط سخن دین نیست. قرآن میفرماید: «و لاتسرفوا انّه لا یحبّ المسرفین»، «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا»؛ بخورید، بیاشامید، اما زیادهروی نکنید. در آیهی شریفهی دیگر: «کلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقّه یوم حصاده و لاتسرفوا انّه لایحبّ المسرفین». خداوند اسرافکنندگان را دوست نمیدارد. ما بندگان خدا هستیم. اینها حرف دین است و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد. در روایت دارد که کسی میوهای را خورد و نیمی از میوه ماند، آن را دور انداخت. امام (علیهالسّلام) به او نهیب زد که اسراف کردی؛ چرا انداختی؟ در روایات ما هست که از دانهی خرما استفاده کنید. تا این حد! خردههای نان را استفاده کنید. آن وقت در هتلها میهمانی درست کنند و به یک عدهای میهمانی بدهند؛ بعد هرچه که غذا ماند، به بهانهی اینکه بهداشتی نیست، توی سطل آشغال بریزند! این مناسب یک جامعهی اسلامی است؟ اینجوری میشود به عدالت رسید؟
اسراف در سطح سازمان هم اتفاق میافتد. رؤسای سازمانهای گوناگون مصرف شخصی نمیکنند، اما مصرف بیرویّه در مورد سازمان خودشان اتفاق میافتد؛ تجملات اداره، اتاق کار، تزئیناتش، سفرهای بیهوده، مبلمانهای گوناگون؛ باید با مراقبت و نظارت از این کارها جلوگیری کرد. هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمانها بایستی نگاه عیبجویانهی به اسراف وجود داشته باشد.
۱/۱/۱۳۸۸
بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)
بسیاری از کسانی که سرمایه دارند، پول دارند، درآمدهای کلانی دارند، نمیدانند این درآمدها را چگونه باید صرف کنند. پول را به جای سرمایهگذاری تولیدی، صرف تجملات میکنند؛ سفرهای خارجی بیهوده، بیثمر، پرخرج و احیاناً فسادآور، بهانه برای تغییر وسائل خانه، وسائل زندگی؛ این چیزها یک حرکت مسرفانه است نسبت به ثروت. میشود پول را، درآمد را سرمایهگذاری کرد.
۱/۱/۱۳۸۹
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی