شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » پیل مست(کبر، منفعت‌طلبی و خوی اشرافی‌گری در جامعه اسلامی)

پیل مست(کبر، منفعت‌طلبی و خوی اشرافی‌گری در جامعه اسلامی)

پیل مست

کبر، منفعت‌طلبی و خوی اشرافی‌گری در جامعه اسلامی

 در جمهوری اسلامی، همه‏ی قشرها، چه کسانی که مسئولیتی در نظام جمهوری اسلامی دارند ـ که البته نسبت به اینها، تکلیف سنگین‌تر و فوری‌تر و واجب‌تر است ـ چه مردم معمولی جامعه که سمت و منصب و شغل و اعتباری ظاهری را یدک نمی‏کشند، اگر سعی کنند همین یک خصوصیت را ـ تواضع، زدودن روح تکبر و استعلا و علو، که موجب طغیان است ـ در خودشان به وجود آورند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد و جامعه، جامعه‏ی حقیقتاً اسلامی خواهد شد. باید این کارها را بکنیم؛ منتظر چه هستیم؟ آن احساس و وسوسه‏یی که درون من و شما وجود داشته باشد، دایم به ما بگوید که ما از دیگران بالاتریم، حرف ما از حرف دیگران قابل قبول‌تر است، شأن ما از شأن دیگران بیشتر است؛ این، موجب فساد و اختلاف و گسستن همه چیز در نظام اسلامی است؛ این را باید از بین برد. اگر ما این صفت شیطانی را در وجود خودمان و در صحن جامعه از بین بردیم، برادری و همکاری به وجود خواهد آمد و روزبه‏روز، وحدت بهتر و بیشتری ایجاد خواهد شد و جامعه، التیام الهی و اسلامی خودش را به دست خواهد آورد.

۳۰/۱/۱۳۶۹

سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم (روز بیست‏وسوم ماه مبارک رمضان)

 

یادتان است که آن روزها [سال ۵۷] چه‏طور همه دل در گرو هدفی مقدس داشتند؛ کسی از خود یادش نبود، کسی به فکر مال‏اندوزی نبود، کسی به فکر زیاد کردن ثروت نبود، کسی به فکر شغل و مقام نبود، کسی به فکر جلو افتادن از دیگران نبود؛ هر کسی احساس می‌کرد تکلیف شرعی و اسلامی و انقلابیش چیست، آن را انجام می‏داد. امروز هم همین کار را باید بکنیم.

اگر امروز در جامعه‏ی ما، کسانی به فکر سوءاستفاده باشند؛ به جای رفاه ملت، رفاه خودشان را در نظر بگیرند و بی‏اعتنا به منافع ملت باشند، بی‏تقوایی کرده‏اند. کسانی که در میان مردم مسئولیتهای بزرگی بر دوش دارند، اگر وقت و عمر خودشان را در غیر راه انقلاب و مسئولیت انقلابی‏یی که برعهده‏شان است، مصرف بکنند، بی‏تقوایی کرده‏اند.

۱۹/۱۱/۱۳۶۹

خطبه‏های نماز جمعه‏ی تهران

 

کسانی که پول و امکانات دارند، فقط به فکر خودشان نباشند؛ چون آن پول هم از همین کشور به‏دست آمده، آن پول هم در سایه همین ملت و از همین آب و خاک به‏دست آمده است. چه کسی می‌تواند بگوید «من پول دارم و در پولدارشدنِ خودم، مرهون خدمات و کمکهای دولت وملت نیستم»؟ مگر چنین‏چیزی می‌شود؟ از آسمان که برای انسان پول نمی‏ریزند! پول در همین زندگی و تلاش روزمرّه به‏دست می‏آید. هزاران نفر کار می‌کنند؛ یک‏نفر تصادفاً پولدار می‌شود. کسانی‏که پول و امکان دارند، این پول را فقط برای استفاده خودشان مصرف نکنند. شما اگر می‌خواهی در جایی سرمایه‏گذاری کنی و به کاری بپردازی، فقط به فکراین نباش که این‏کار چقدر به من سود می‌رساند؟ ما نمی‌گوییم هیچ ملاحظه شخص خودتان را نکنید. می‌گوییم ملاحظه کشورتان را هم بکنید. سرمایه‏گذاری مضر نکنید. سرمایه‏گذاری بی‏فایده نکنید. در کاری که تولید آن، مملکت را به پیش نمی‏برد سرمایه‏گذاری نکنید. کسانی‏که پول و امکانات دارند، وجدان دینی و احساس مسئولیت داشته باشند.

۱۵/۲/۱۳۷۲

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگران و فرهنگیان کشور، به مناسبت «روز کارگر» و «روز معلّم»

 

آن‏چیزی که من می‌خواهم به مسئولان و به مردم عرض کنم، این نکته است که در دوران بازسازی، خطر دنیاطلبی بیشتر از همیشه است. در دوران بازسازی، ثروتها انباشته می‌شود؛ چون دوران بازسازی، دوران تراکم کارها، دوران انباشت ثروتها، دوران افزایش فعّالیتهای اقتصادی و دورانی است که اگر کسی می‌تواند تلاشی بکند و حرکتی اقتصادی بکند، راه برای او باز است. در چنین دورانی، آدمهایی که اهل دنیا هستند، آدمهایی که دلشان در بند زخارف دنیوی است، آدمهایی که منافع شخصی خود را بر منافع کشور و ملت و مصالح انقلاب ترجیح می‌دهند، دستشان باز است، برای این که بتوانند خدای نکرده به سمت اشرافیگری و زراندوزی و جمع مال و منال و سوءاستفاده بروند. دوران بازسازی، دوران شکوفایی و پیشرفت ملت و دوران ساختن کشور است. اما در همین حال، این دوران، دوران خطرِ گرایش آدمهای ضعیف به سمت اشرافیگری و تجمّل و انباشت ثروت و سوءاستفاده اقتصادی است. لذا همه باید خیلی مراقب باشند؛ هم مسئولان و هم آحاد مردم.

خدای متعال برای جامعه، غنا و ثروت خواسته است. خدای متعال از جامعه فقیر خشنود نیست و از جامعه مستمند و ملت فقیری که نمی‌تواند زندگی خود را تأمین کند، خوشش نمی‏آید. خدای متعال، برای یک جامعه، غنا و ثروت و داشتن امکانات زندگی و استخراج ذخیره‏های زیرزمینی و امثال اینها را خواسته است. اسلام، این را خواسته است. اسلام از ما خواسته است که روی زمین را آباد کنیم و به ثروت جامعه بیفزاییم. این درست؛ اما در عین حال اسلام خواسته است که در جامعه، فاصله میان دو قشر از جامعه – قشر فقیر و قشر غنی – فاصله زیاد و دره عمیقی نباشد و شکاف به وجود نیاید. این طور نباشد که در جامعه، عدّه‏ای دچار فقر و تنگدستی و تیره‏روزی باشند، اوّلیات زندگی به دست آنها نرسد؛ اما عدّه‏ای ثروتهای افسانه‏ای درست کنند. این را اسلام نمی‌خواهد. این، خلافِ عدالت است. این، همان چیزی است که اگر در جامعه به وجود آمد و به آن میدان داده شد، آن وقت دیگر تأمین عدالت اجتماعی در جامعه، شکل افسانه‏واری به خود خواهد گرفت. دیگر نمی‌شود امیدوار بود که جامعه به عدالت اجتماعی خواهد رسید. باید جلوِ این را گرفت.

صرفه‏جویی به معنای گدابازی نیست که بعضی بگویند چرا نمی‌گذارید مردم از نعمتهای خدا استفاده کنند. نه؛ استفاده کنند، ولی اسراف و زیاده‏روی نکنند. اسراف در جامعه، لازمه اشرافیگری و تقسیم نابرابر ثروت و مایه تضییع اموال عمومی و نعمت الهی است. صرفه‏جویی صحیح ـ همان که در اسلام به آن قناعت می‌گویند ـ به معنای نخوردن نیست. به معنای زیاده‏روی نکردن، مال خدا را حرام نکردن و نعمت الهی را ضایع نکردن است. اگر جامعه‏ای بخواهد قناعت و صرفه‏جویی را ـ که یک دستور اسلامی است ـ عمل کند، باید متوجّه باشد که در شکل کلّی به عدالت اجتماعی و مسأله عدالت پرداخته شود. برای این که بشود این راه را ادامه داد، همه و همه باید کوشش کنند. حال که بحمداللَّه کشور در راه سازندگی حرکت می‌کند، از عدالت غفلت نکنند و میدان برای سوءاستفاده کنندگان باز نشود. مسئولان قضایی، با استحکام دادگاهها و دستگاههای قضایی؛ مسئولان اجرایی، با دقّت در سپردن مسئولیتها و کارها و طرحها و ثروتها به افراد امین؛ مسئولان قوّه مقنّنه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با وضع قوانین مناسب، باید این زمینه را فراهم کنند.

عدالت، عدّه‏ای را زخمدار و ناراضی می‌کند. عدالت، کسانی را که درصدد سوءاستفاده از اموال عمومی‏اند، به اعتراض وامی‌دارد. آن کسانی هم که در این مواقع اعتراضی می‌کنند، کسانی نیستند که دستشان به جایی نرسد. کسی که امکانات و ثروت دارد، می‌تواند مسأله درست کند. دشمنان خارجی هم به این طور آدمها کمک می‌کنند.

۱/۱/۱۳۷۶

بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی(ره) مشهد مقدّس رضوی‏

 

صحنه، صحنه روشنی است. عزیزان من! همه دوران زندگی ما، جنگ اُحد است. اگر خوب حرکت کردیم، دشمن شکست خواهد خورد؛ ولی به مجرّد این که چشممان به غنائم افتاد و دیدیم چهار نفر غنیمت جمع می‌کنند، ما هم حسودیمان شد، سنگر را رها کردیم و به سمت غنیمت رفتیم، ورق برمی‏گردد. دیدید که در جنگ اُحد ورق برگشت! در طول تاریخ اسلام، جنگ اُحد تکرار شده است.

فرمانده الهی آشنای با صفحه حقیقت، با آن دل نورانی، این عدّه را این جا گذاشته و گفته است که شما از این جا تکان نخورید و پاسداران جبهه باشید؛ اما تا چشمشان افتاد و دیدند که چهار نفر آن پایین غنیمت جمع می‌کنند، پای اینها هم لرزید. البته اگر با تک تک آنها صحبت می‌کردید، می‏گفتند ما هم بالاخره آدمیم، ما هم دل داریم، ما هم خانه و زندگی می‌خواهیم. بله؛ اما دیدید که با این تسلیم شدن در مقابل خواسته‏های حقیر بشری، چه اتّفاقی افتاد! دندان پیامبر شکست؛ بدن مبارک آن حضرت مجروح شد؛ جبهه حق مغلوب شد؛ دشمن پیروز گردید و چقدر از بزرگان اسلام شهید شدند.

پیام شهیدان این است که تسلیم وسوسه غنیمت نشوید. پیام آنها به من و شما و همه کسانی که به این خونهای به ناحق ریخته مطهّر احترام می‌گذارند، همین است. شما نگاه نکن که یک نفر تخلّف می‌کند و سراغ جمع کردن غنیمت رفته است. «لا یضرّکم من ضلّ اذ اهتدیتم». شما چه کار داری که دیگری گمراه شد؟ شما خودت را نگهدار و حفظ کن. دستور اسلام و پیام خون شهید، این است.

۱۷/۲/۱۳۷۶

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده‏های سرداران شهید استان تهران‏

 

از تهذیب و تزکیه روحی و قلبی غافل نشوید. پایه همه بدبختیهای ملتها، مسئولان، بزرگها و کوچکها، خودخواهی و خودپرستی و خود را عمده کردن و خدا کردن و ایجاد فرعونیّت در درون دل است. گاهی انسان در بیرون قالب جسم خود ـ یعنی در ظاهر خود ـ هیچ نشانه فرعونیّت ندارد؛ اما در دل، فرعون است. خودخواهیها، خود پرستیها، خود محوریها، عمده کردن خود و خواستها و تمایلات و شهوات و سود و منفعت خود، اینهاست که منشأ اغلب مفاسد زندگی است؛ لذا به سمت تهذیب نفس حرکت کنید. این حرکتهای عمده ـ چه حرکتهای در جهت سازندگی فضای کشور، سازندگی محیطهای گوناگون، سازندگی درون دل ـ امروز فریضه‏ای است که بر دوش همه ماست.

۱۰/۶/۱۳۷۸

بیانات مقام معظم رهبری و فرمانده کلّ قوا در مراسم دیدار گروه کثیری از سپاهیان و بسیجیان در مشهد

 

به مردم عرض می‌کنم: به هم رحم کنید تا خدای متعال به شما رحم کند. کسانی که دستشان باز است، دست تعدّی به سمت منافع و مصالح دیگران دراز نکنند. کسانی که زرنگی و هوش و امکانات و قدرت و مسئولیت و تواناییهای گوناگون فردی و اجتماعی دارند، از این تواناییها در راه تعدّی به دیگران استفاده نکنند. خود را بنده خدا بدانیم؛ در مقابل بقیه بندگان خدا، خود را موظّف به همراهی، احسان، نیکی و رعایت انصاف بدانیم؛ آن‏گاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد بارید؛ ما را شستشو خواهد داد و برکات خود را بر ما نازل خواهد کرد. البته این وظیفه همه است؛ ولی کسانی که در جامعه تمکّن و قدرت و مقام و ثروت و نفوذ کلمه‏ای در میان مردم دارند، بیش از دیگران در مقابل این بار سنگین ـ بار خودسازی و محدود کردن قوای خود از تجاوز به دیگران ـ مسئولند.

یکی از بزرگترین وظایف انسان این است که در هر جا قرار دارد، حدّ قانونی خود را بشناسد و از آن تجاوز نکند. تجاوز از حد، عبارت است از همان مفهوم زشت و ننگین استبداد و استکبار. بزرگترین خطر برای انسان این است که دچار استبداد و استکبار شود. همه هم می‌توانند به این آفت مبتلا شوند؛ باید مواظب خودشان باشند. البته کسانی که تمکّن اجتماعی آنها بیشتر است، بیشتر در معرض این آفت قرار دارند. کسی که روح استکبار دارد، اگر قدرت و پول بیشتر و مقامِ بالاتر داشته باشد، خطرش برای خود و برای مردم بیشتر است؛ لذا باید بیشتر مواظب خود باشد. کسانی که در جامعه دچار فساد می‌شوند ـ فساد مالی، فساد اخلاقی، فساد سیاسی ـ هم خودشان را تباه می‌کنند، هم به مردم ضرر می‌زنند؛ که عامل اصلی آن همین است که انسان در مقابل حدود قانون و شرع، احساس تنگی جا کند؛ بخواهد هر مانعی را از سر راه خود بردارد. وقتی انسان خدای نکرده به این حالت دچار شد، دیگر هیچ حدّی را نمی‏شناسد؛ در مقابل هر چیزی که مانع دستیابی او به منافعش شود، سرِ ستیزه‏گری دارد و جبهه مخالفت و دشمنی به خود می‌گیرد. این‏گونه است که خطر در جامعه به وجود می‏آید. این‏که من هشدار دادم و از مسئولان درخواست کردم که با فساد مالی مبارزه کنند، به خاطر همین است. کسی که دچار فساد مالی می‌شود، مشکل او فقط این نیست که مال مردم را می‏خورد و بالا می‏کشد؛ مشکل این است که یک جرثومه فساد، هر چیزی که در مقابل او بایستد، می‌خواهد با آن مبارزه کند و از همه نیروی خود برای برداشتن این مانع بهره بگیرد. حال این مانع اگر شرع باشد، با شرع می‌جنگد؛ اگر قانون اساسی باشد، با قانون اساسی می‌جنگد؛ اگر قوانین عادّی باشد، با قوانین عادّی می‌جنگد.

هیچ‏کس نباید از فاسد و فساد دفاع کند. هرکس حرکت قانونی و منطقی ضدّ فساد را تضعیف کند، از فساد حمایت و به آن کمک کرده است؛ دچار نوعی استبداد و استکبار شده است؛ یعنی سرکشی در مقابل قانون.

۲۵/۹/۱۳۸۰

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‏های نماز عید سعید فطر

 

همچنان‏که پیروزی انقلاب و ولادت آن با مقاومت دشمنان روبه‏رو شد، تداوم انقلاب، برپا ماندن و اثربخش شدن آن هم با دشمن و دشمنیها مواجه است. دشمن هم فقط دشمن بیرونی نیست. ما دو دشمن داریم: دشمنِ اوّل در درون خود ماست. شاید این دشمن درونی از دشمن بیرونی خطرناکتر هم هست. آلوده شدن به شهوات، حرصِ به دنیا، دلبسته شدن به منافع فردی، مرعوب دشمنان بیرونی شدن، مأیوس شدن از وعده الهی و تحقّق آرمانهای الهی، دشمنان درونی ما هستند. همه کسانی که در جبهه‏های عظیم مثل جبهه انقلاب اسلامی به دشمن پشت کرده و فرار می‌کنند، اوّل در جبهه دلِ خود شکست می‏خورند. یا مرعوب می‌شوند یا مجذوب جلوه‏های دنیا یا آلوده به شهوات می‏گردند یا پول و مقام آنها را فریب می‌دهد و یا چهره چاپلوس دشمن دچار گمراهیشان می‌کند. انسان اوّل در دلِ خود شکست می‏خورد و هزیمت می‌کند، بعد هزیمت او در جبهه بیرونی آشکار می‌شود.

۱۹/۱۰/۱۳۸۱

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم قم‏

 

هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد، یک پیل مست که اگر مراقبش بودید، با چکش مرتب بر سر او کوبیدید، او شما را به هلاکت نخواهد انداخت؛ رفتار او کنترل خواهد شد و همین نفس انسانی مایه‏ی پیشرفت شما خواهد شد. نفس، مجموعه‏ی غرائز انسانی است که اگر این غرائز درست کنترل شوند، در راه صحیح به کار گرفته شوند، درست اعمال شوند، انسان را به اوج کمال خواهند رساند. اشکال این است که مستی می‌کنند. بایستی یک کنترل کننده‏ای وجود داشته باشد. اگر ظلم در دنیا هست، ناشی از بدمستی غرائز و نفسانیات یک یا چند نفر یا یک مجموعه است؛ اگر فحشاء در دنیا هست، همین جور؛ اگر اهانت به انسان و پامال کردن کرامت انسان در دنیا وجود دارد، همین جور؛ اگر فقر در دنیا هست، بخش عظیمی از جامعه‏ی بشری دچار محرومیت از نعم الهی بر روی زمینند، به خاطر همین است. نفسانیاتِ مجموعه‏ی ستمگر، ظلم را به وجود می‏آورد. مجموعه‏ی مستکبر، استضعاف را به وجود می‏آورد. مجموعه‏ی تمامت‏خواه و فزونی‏طلب و بی‏رحم، فقر را به وجود می‏آورد، گرسنگی را به وجود می‏آورد. این نفسانیات است که این همه مفاسد در عالم از اولِ تاریخ تا امروز وجود داشته و هرچه انسان در به کارگیری توانائی‏های گوناگونی که خدا در او به ودیعت گذاشته، جلوتر رفته، این کمتر نشده، بیشتر شده؛ «چو دزدی با چراغ آید گزیده‏تر برد کالا». آن ظالمی که بمب اتم دارد، فرق می‌کند با آن ظالمی که فقط با شمشیر می‌جنگد. این نفسانیات برای انسانها خطرناک‏تر شده‏اند.

۲۹/۸/۱۳۸۷

بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در هفدهمین اجلاس نماز