جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » امام (ره) و انتخابات » امام خدمتگزار (منش اجتماعی و حکومتی امام خمینی )

امام خدمتگزار (منش اجتماعی و حکومتی امام خمینی )

امام خدمتگزار

منش اجتماعی و حکومتی امام خمینی

امتحان عجیبی برای امام(ره) و شما مردم به وجود آمد. آن بزرگوار به مردم باهمان چشمی نگاه می‌کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدمهای برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پی انسانهای مؤمن و توده‏ی مردم می‏گشتند؛ «خفضوا اجنحتهم للمؤمنین». امام دنبال خواص نمی‏گشت، به توده‏ی مردم دل می‏داد، با آنها حرف می‏زد و با آنها رابطه داشت؛ همان‏طور که امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر سفارش می‌کرد.

دل دادن به توده و متن مردم و همان کسانی که سنگین‌ترین بارهای دفاع از انقلاب و کشور بر دوش آنهاست، از ویژگیهای امام(ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب می‏دادند و به همین‏خاطر توانستند این انقلاب را از راههای صعب‏العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند.

۴/۴/۱۳۶۸

سخنرانی در مراسم بیعت امام جمعه ونماینده‏ی ولی‏فقیه و قشرهای مختلف مردم سمنان، ائمه‏ی جمعه و قشرهای مختلف مردم کرج، شیروان، قوچان، کازرون و جمعی از بسیجیان نیشابور

در همه جای عالم، فاصله‌ی میان زندگی رؤسای کشور با مردم کوچه و بازار، فاصله‌ی شاه و گداست و حتّی حکومتهایی هم که داعیه‌ی توده‌یی داشتند، نتوانستند از زندگی مسرفانه‌ی شاهان برای خود صرف‌نظر کنند. افتخار نظام اسلامی آن است که امام عظیم‌الشأنش تا پایان عمر در زی طلبگی زندگی کرد و مسئولان کشور بدون استثنا، دامان خود را از طرز زندگیهای رایج مسئولان در سایر کشورها پاکیزه نگهداشتند و مانند قشرهای متوسط مردم خود زندگی کرده‌اند. مردم میان خود و مسئولان، آن فاصله‌ی عمیقی را که در همه جای دنیا میان مردم و مسئولان هست، مشاهده نکردند؛ حرف خود را بی‌محابا زده و اگر انتقادی داشته‌اند، به راحتی مطرح ساخته‌اند.

۱۰/۳/۱۳۶۹

پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)

امام فرمودند: اگر به من خدمتگزار بگویند، بهتر از این است که رهبر بگویند. این حرف درستی است؛ چون خدمتگزاری، برای انسانی که دلش بیدار باشد، مدح بزرگتری است. امام، تمام وجودش بیدار بود؛ شوخی و تعارف هم که نمی‌کرد. حقیقتاً اگر این ملت شهادت می‏دادند ـ که قطعاً می‏دادند ـ که امام خدمتگزار آنهاست، امام بیشتر خوشحال می‏شد، تا همه‏ی ملت یکصدا فریاد بزنند که تو رهبر ما هستی.

۲۳/۵/۱۳۷۰

سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران‏

همیشه، مردم در چشم امام، «اصل» بودند. در منطق و در خطّ حکومتی امام امّت، محرومان و مستضعفان محور تصمیم‏گیریها محسوب می‏شدند و همه فعّالیتهای اقتصادی و امثال آن، بر محور نجات محرومین از محرومیتها بود.

امام به مسئولین سفارش می‌کردند که «از مردم جدا نشوید؛ با مردم باشید؛ زی مردم را داشته باشید؛ به فکر مردم باشید.»

۱۴/۳/۱۳۷۱

بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال حضرت‏امام(ره)

صفای طلبگی، همان دریاچه زلال آرامی است که توفانهای مادّیگری، سکون و طمأنینه الهی آن را آشفته نکرده است. صفای طلبگی، همان معنویّت و حجره ساده، تواضع و کم توقّعی آن است، یا خانه‏ای که از حجره، چندان بهتر نیست.

من یقین دارم، آن پیرمرد نورانی، معنوی، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست توانای او بنا، غرس، آبیاری و میوه چینی شد، اگر در جوانی، آن راز و نیازها و آن عبادتها، تفکّرها و توسّلها را نداشت و آن دل مؤمن و نورانی در او پدید نمی‏آمد، این کارهای بزرگ از او صادر نمی‏شد. مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیاری ایشان را می‏شناختند، نزدیک سی سال پیش از این، به بنده گفت: «من در جوانی برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم. نمی‏شناختم ایشان کیست. دیدم که یک سیّد طلبه جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز می‏خواند و اشک می‏ریزد و تضرّع می‌کند.» حاج میرزا جواد آقای تهرانی می‏گفت: «من او را نشناخته، مجذوبش شدم و از بعضی پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند این آقا روح‏اللَّه خمینی است. وقتی آقا روح‏اللَّه، در دوره جوانی، آن سرمایه و ذخیره را پدید می‏آورند، آن وقت در سنّ هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی می‌شوند.»

۱۶/۹/۱۳۷۴

بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار روحانیون و طلّاب ایرانی و خارجی در صحن «مدرسه فیضیّه قم»

در سال ۱۳۴۰ مرحوم آیهاللَّه بروجردی ـ مرجع تقلید ـ درگذشت. مراجع بزرگواری بودند که مطرح شدند و دوستانشان نام آنها را می‏آوردند. این‏جا صحنه‏ای شد برای این‏که این مرد ـ امام بزرگوار ـ به همه نشان دهد این درس اخلاقی که می‏گفته است، فقط زبانی و به قصد یاد دادن به دیگران نبوده است؛ بلکه خود او اوّلین عامل به درسهای تهذیب نفس است. همه دیدند، همه فهمیدند و تصدیق کردند که این مرد از مقام و از مطرح شدن برای ریاست ـ حتّی اگر آن ریاست، مرجعیّت باشد که یک ریاست روحانی و معنوی است ـ رویگردان است و برای مقام و منصب و رتبه و شخصیت، هیچ‏گونه تلاشی نمی‌کند؛ بلکه اگر دیگران هم بخواهند برای مطرح‏کردنش تلاش کنند، تا آن‏جایی که بتواند، مانع می‌شود.

عزیزترین انسانها برای امام، مرحوم حاج احمد آقا بود و ما بارها این را از امام شنیده بودیم که می‏فرمود اعزّ اشخاص در نظر من ایشان است؛ در ده سال آن حکومت و آن زمامداری و رهبری بزرگ، یک خانه نخرید. ما مکرّر رفته بودیم و دیده بودیم که عزیزترین کس امام، در آن باغچه‏ای که پشت حسینیه منزل امام بود، داخل دو، سه اتاق زندگی می‌کرد. آن بزرگوار برای خود، زخارف دنیوی و ذخیره و افزون‏طلبی نداشت و نخواست؛ بلکه بعکس، هدایای فراوانی برایش می‏آوردند که آن هدایا را در راه خدا می‏داد. آنچه را هم که داشت و متعلّق به خود او بود و مربوط به بیت‏المال نبود، برای بیت‏المال مصرف می‌کرد. همان آدمی که حاضر نبود آن روز با ده پانزده میلیون تومان خانه قابل قبولی برای پسرش بخرد ـ ولو از مال شخصی خودش ـ صدها میلیون تومان مال شخصی خود را برای نقاط مختلف ـ برای آبادانی، برای کمک به فقرا، برای رسیدگی به سیل‏زدگان و جاهای مختلف دیگر ـ صرف می‌کرد. ما اطلاع داشتیم که در مواردی پولهای شخصی خود امام بود که به اشخاصی داده می‏شد، تا بروند آنها را مصرف کنند؛ اینها هدایایی بود که مریدان و علاقه‏مندان و دوستان برای امام آورده بودند.

از مشخصه‏های خطّ امام، عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور می‏دانست. امام، پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهای این ملت می‏دانست؛ همین‏طور هم هست و همان‏طور که گفتیم، امام به گفتن هم اکتفا نکرد. امام از همان اوّل انقلاب، جهاد سازندگی، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد و بنیاد مسکن را به وجود آورد و دستورات مؤکّد به دولتهای وقت داد. عدالت اجتماعی، جزو شعارهای اصلی است؛ نمی‌شود این را در درجه دوم قرار داد و به حاشیه راند. مگر می‌شود؟! حالا عدّه‏ای از آن طرف در می‏آیند که امام فرمود: انقلابِ ما انقلاب نان نیست، برای نان نیست! بله؛ انقلاب اکتبر روسیه که در سال ۱۹۱۷ پیدا شد، به‏خاطر قطع شدن نان در شهرهای اصلی آن روز ـ مثلاً مسکو ـ بود. اگر مردم آن روز نان داشتند ـ همین نان معمولی ـ آن انقلاب پیش نمی‏آمد. انقلاب ما این‏گونه نبود، انقلاب ما براساس یک ایمان بود؛ اما معنایش این نیست که انقلاب نباید به زندگی مردم، به اقتصاد، به نان و به رفاه مردم بپردازد. این چه حرفی است!؟ امام به این مسائل می‏پرداخت و دستور می‏داد و آنچه در درجه اوّل، مورد نظر امام بود، عبارت بود از طبقات محروم و مستضعف.

۱۴/۳/۱۳۷۸

خطبه‏های نماز جمعه‏ی تهران به امامت مقام معظم رهبری‏

در این‏جا، آن عنصری که توانست این بار عظیمِ توجّه و ایمان و باور و محبّت و حرکت مردم را بر دوش خودش تحمل کند و کار را به این‏جا برساند ـ یعنی امام بزرگوار ما ـ مهمترین نکته در وجودش این بود که خود را حذف کرد و ندیده گرفت؛ تکلیف را محور کار و حرکت قرار داد؛ لذا موفّق شد. البته باضافه امتیازات فراوان دیگری که در آن بزرگوار بود. اساس کار این است. ما در جمهوری اسلامی در این بیست سال، هر جا که توانسته‏ایم تکلیف و اهداف را مقدّم بداریم و خودمان را، اشخاص را، خودها و هواها را تضعیف کنیم، پیش رفته‏ایم؛ اما هر وقت عکس این شده است، ضربه خورده‏ایم. در طول دوران هشت سال جنگ تحمیلی، کسانی که در جزئیات ماجراها قرار داشتند، بهتر می‌دانند، هر جا که روح وظیفه حاکم بود و منیّتها در دست‏اندرکاران امر کم بود، پیش رفتیم؛ اما هر جا که منیّت آمد، آسیب‏پذیری هم آمد. امروز هم همین‏طور است.

۱۵/۸/۱۳۷۸

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام به مناسبت سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص)

امام حقایق فراموش‏شده اسلام را احیاء کرد؛ عدالتخواهی اسلام را سرِ دست بلند کرد؛ ضدّیت اسلام را با تبعیض و اختلاف طبقاتی و اشرافیتها علنی کرد. از روز اوّل تا روزهای آخر عمر، امام بزرگوار روی قشرهای مستضعف، پابرهنه‏ها و محرومان تکیه کرد. بارها و بارها در آغاز تشکیل نظام اسلامی و در طول ده سال عمر با برکتش در مقام رهبری نظام اسلامی، به مسئولان و به همه ما تأکید کرد که باید رعایت حال ضعفا را بکنید؛ شما مرهون طبقه پابرهنه این کشورید.

۱۴/۳/۱۳۸۲

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)