انتخابات و نقش مردم از دیدگاه امام خمینی (ره)
۱۰/۱۰/۵۷
برنامه ما این است که رجوع کنیم به آراى عمومى، به آراى مردم.
قواى انتظامى را کنار بگذاریم؛ خود مردم را، محول کنیم تنظیم انتخابات را به دست خود جوانهاى مردم. در هر شهرى جوانها خودشان؛ که قواى انتظامى، شهربانى، شهردارى همه کنار بروند. آن کسى که دخالت مىخواهد بکند براى حفظ صندوق آرا و امثال ذلک، خود ملت باشد. در هر شهرى به حَسَب اقتضاى آن شهر عدهاى را معتمدین آن شهر، مطلعین و دلسوزهاى براى مملکت ، عدهاى را تعیین کنند که نظارت کنند در این. حفاظت کنند این صندوقها را و نظارت کنند آرا را. مردم یکى را تعیین کنند براى این که رئیس جمهور باشد، ما هم رأیمان را علناً به مردم اظهار مىکنیم که آقا آنکه من مىخواهم این است؛ شما میل دارید به این رأى بدهید، میل دارید هم خودتان آزادید. قهراً مردم وقتى آزاد هستند یک نفر صالحرا انتخاب مىکنند و آراى عمومى نمىشود خطا بکند. یکوقت یکى مىخواهد یک کارى بکند اشتباه مىکند، یکوقت یک مملکت سى میلیونى نمىشود اشتباه بکند. کسى بگوید خوب لَعلَّ یک آدمِ غلطىرا گذاشتند؛ اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را که برداشت همین ملت عزلش مىکنند تمام مىشود. ما مىگوییم که باید رئیس یک مملکتى را خود ما، خود جمعیت، خود ملت تعیین کند. قهراً وقتى که یک ملتى مىخواهد یک کسى را براى سرنوشت مملکت خودش تعیین کند، این یک آدم صحیح را تعیین مىکند نه یک آدم فاسدى را؛و قهراً اشتباه در سى میلیون جمعیت نخواهد شد.
۱۸/۱۰/۵۷
یکى از مهمترین وظایف اولیه جمعى که پس از سقوط شاه مسئولیت امور را به دست مىگیرند، فراهم کردن شرایطانتخابات آزاد است که به هیچ وجه اِعمال قدرت و نفوذ از هیچ طبقه و گروهى در انتخابات نباشد.
۱۲/۵/۵۸
ملت شریف و مبارز ایران! دشمنان اسلام و نهضت، در خارج و داخل، تبلیغات زهرآگین خود را شروع کردند، و چنین وانمود مىکنند که مردم در این انتخابات بىتفاوتند و به سردى و سستى گراییدهاند. مىخواهند شما را متهم کنند که از جمهورى اسلامى رو برگردانیدهاید. از شما ملت مبارز انتظار دارم که با شرکت همگانى خود یاوهسرایان را رسوا کنید.
۳/۱۰/۵۸
روز سرنوشتسازى است. مىخواهید زمام کشور را به یک کسى بدهید که مؤثر است در مقدرات کشور شما. سهلانگارى نکنید، و به پاى صندوقها بروید، و با هم اجتماع کنید، و کسى که لایق براى این مقام است و داراى آن صفاتى است که سوء سابقه نداشتن،و ابستگى به رژیم سابق نداشتن، اینها از امورى است که باید ملاحظه بشود. و آقایان نباید سستى کنند در رفتن. به پاى صندوق بروند.
لکن به کسى که این صفات را دارد رأى بدهند.
۹/۱۰/۵۸
ممکن است که اگر شماها یا سستى کنید براى یک همچو امر مهمى و طورى باشد که به نظر بیاید که بىتفاوتید ـاگر شد؛ بروید رأى بدهید، اگر نشد نروید و یا گروههاى شما با هم اختلاف پیدا بکنند، ممکن است اشخاصى که لایق این مقام نباشند به این مقام برسند. این امرى است که بسته به نظر خودتان و باید با تمام قوا جدیت کنید که سرنوشت اسلام و مسلمین را به دست کسى که لایق براى این مقام نباشد، ندهید. و من امیدوارم که با اتکال به خدا این مطلوب هم حاصل بشود. و از خداى تبارک و تعالى سلامت و توفیق و رفاه ملت را خواستارم.
۱۴/۱۰/۵۸
در این موقع که به خواست خداوند متعال یکى دیگر از مراحل استقرار نظام جمهورى اسلامى در دست تحقق است؛ و ملت مبارز بیدارِ ایران در صدد تعیین و انتخاب رئیس جمهور مىباشد ، لازم است تذکراتى داده شود:
۱- با اینکه در این دوره به حسب قانون اساسى مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رئیس جمهور و واجد بودن شرایط او به عهده اینجانب است، به واسطه بعضى مصالح و جهات لازمالمراعاه، از آن جمله وضع استثنایى که کشور دارد، لازم است در این امر مهم حیاتى تأخیر نشود. از طرفى شناسایى بیش از ۱۲۰ نفر محتاج به زمانى طولانى است؛ و تأخیر در این حالِ استثنایى به صلاح ملت و کشور نیست، به این جهت و جهات دیگر اینجانب امر صلاحیت و انتخاب را به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خود را تعیین کنند.
۲- در دورههاى آینده که انشاءاللّه استقرار کامل حاصل شد، به حسب قانون اساسى باید این امر به وسیله شوراى نگهبان عمل؛ و آنان هستند که باید تشخیص صلاحیت رئیس جمهور را به حسب موازین قانونى بدهند.
۳- اینجانب از ملت شریف ایران تقاضا مىکنم که در این امر مهم حیاتى، سستى و بىتفاوتى از خود نشان ندهند. و انتظار دارم همان طورى که با شور و شعف به پاى صندوقهاى رأى براى تصویب جمهورى اسلامى رفتند، در این امر نیز با جدیت و علاقه به اسلام، شرکت کنند؛ که خداوند متعال با آنان است و پیروزى نصیب ملت شریف مسلمان است.
۴- ملت شریف با کمال هوشیارى و توجه به توطئهها و بندوبستها که در دست اجراست، و مىخواهند نگذارند ملت در این مرحله مهم پیروز شود، و در صدد ایجاد انحراف هستند ، مراعات شرایطى را که در قانون اساسى ذکر شده است با کمال دقت بنمایند.
۴/۱۱/۵۸
فردا روز جمعه است و روز مبارک در ماه مبارک. تولد با سعادت رسول اکرم در او اتفاق افتاد. و باز مبارک است از باب اینکه ملت ما به یک آرزوى دیگرى که داشتند رسیدند و آن تعیین رئیس جمهور. در این زمینه من چند تا مطلب دارم که اگر آن مطالب تحقق پیدا بکنند، من خوشحال مىشوم و بیمارى من هم مهم نیست اینقدر.
یکى اینکه فردا همه ملت بىاستثنا به پاى صندوقها بروند.
بىعنایتى نکنند به یک مطلبى که کشور آنها به آن احتیاج دارد.
سرنوشت ملت و اسلام به او بسته است. همچو نباشد که اگر یک کسى مثلاً میل داشت رئیس جمهور بشود و حالا احتمال مىدهدکه نشود، کنار برود. یا اشخاصى که با او رفیق هستند کنار بروند و رأى ندهند. بهتر این است که آنهایى که مىدانند که نمىشوند ، آنها متصل بشوند به بعض آنهایى که مىدانند مىبرند. تا این که انشاءاللّه یک رأى کافى تحقق پیدا کند و ما سرشکسته نشویم به اینکه ملت اعتنایى به این مسائل ندارد. اعتنایى به سرنوشت خودش و سرنوشت اسلام ندارد. همه با هم به پاى صندوق بروید. مطلب دیگر اینکه پاى صندوقها که مىروید اینطور نباشدکه با هم اختلاف پیدا بکنید یک مسألهاى است که براى کشور است. هر یک از اینها که ببرند، براى کشور لابد خدمت خواهند کرد. و اگر خدمت نکنند ملت هست و آنها را بر کنار خواهد کرد.
از این جهت به طور خصمانه با هم رفتار نکنید. برادر باشید با هم.
اگر یکى رئیس جمهور شد، شما هم به او اعانت کنید. اینطور نباشد که قبل از اینکه رئیس جمهور بشود بریزید به جان هم. فردا پاى این صندوقها بریزید به جان هم. یا بعض از قشرها شرکت نکنند. من از همه قشرهاى ملت، چه فارس، چه ترک و چه کرد و چه بلوچ و چه ترکمن و چه بختیار[ى] و چه سایر قشرهایى که و طوایفى که هستند در ایران، از اینها تقاضا مىکنم، عاجزانه تقاضا مىکنم که طورى نکنید که در خارج منعکس بشود که شما یک مردمى هستید که تربیت اسلامى ندارید. شما یک مردمى هستیدکه با هم سردنیا نزاع مىکنید. ریاست جمهور[ى] چیزى نیست که شما به آن اهمیت بدهید. اگر ریاست جمهور خوب باشد، آن است که خدمت به ملت مىکند و اگر بد باشد، آن است که راه جهنم را باید بپیماید. خیلى در صدد این نباشید که براى خاطر اینکه یکى بیشتر مىخواهد رأى ببرد، یکى کمتر مىخواهد رأى ببرد به هم بریزید و جنگ و نزاع باشد، و اسباب ناراحتى همه را فراهم کنید. و من هم که اینجا هستم و در بیمارستان هستم از این جهت، ناراحت و ناراضى باشم. یکى دیگر اینکه بعد از این که رئیس جمهور به مبارکى انشاءاللّه تعیین شد، هر کس باشد ، دیگران قهر نکنند و عقب بنشینند. کشور، کشور خود شماست.
رئیس جمهور باشید، کشور است. پاسبان باشید، کشور است.
طلبه مثل من باشید، کشور خود شماست. بعد از اینکه رئیس جمهور تعیین شد همه اعانت کنید از او. همه وارد بشوید در کار و اعانت کنید از او. کنار ننشینید. قهر نکنید و رشد خودتان را نشان بدهید به دنیا که شما رشید هستید، و شما مىتوانید که یک مملکتى را با هم اداره بکنید.
۲۳/۱۱/۵۸
تا آنجایى که من شاهد انتخابات در ایران بودم، از زمان قبل از رضاشاه، سالهاى طولانى که شاهد بودم انتخابات را، انتخاب آزاد در ایران نبود. منتها انتخابات یکوقت با زور خوانین بلاد و مالکین بلاد انجام مىگرفت، و زمان رضاشاه که دست آنها کوتاه شد ، تحت کنترل رضاشاه بود، و دیگر مجلسى در کار نبود به جز انتصاباتى که از اشخاص معلوم، و در زمان محمدرضا بدتر از ا و شد. من مىتوانم ادعا کنم که انتخابات در این سال، تنها انتخاباتى است که به رأى مردم و بدون فشار کسى و بدون اینکه دخالت داشته باشند اشخاص در آراى مردم، انجام خواهد گرفت. لکن من از همه قشرها، از همه ملت مىخواهم که آداب اسلامى خودشانرا نسبت به همه امور، خصوصاً در انتخابات حفظ کنند. و مبادا خیال کنند که مبارزات انتخاباتى عبارت از این است که به دیگران بد بگویند و کارشکنى بکنند. البته دعوت به انتخاب اشخاص مانع ندارد، لکن توجه داشته باشند که همان طور که در انتخاب رئیسجمهور، به آن سلامت و به آن آرامش و به آن خوبى گذشت ـکه نمونه بود در ایران من امید آن دارم که در این انتخابات هم به همان طور بگذرد. و همه با هم برادروار در یک مقصد باشیم. در یک مقصد باشید. و خداوند را شاهد بدانید، و ناظر بدانید، و نهضت را لکهدار نکنید.
دشمنها درصددند که خردهگیرى کنند. و من امیدوارم که خداوند همه شما را تأیید کند. و همه با سلامت این انتخابات را هم بگذرانید و بعد را هم همینطور.
۲۳/۱۱/۵۸
من در ایام آخر عمر با امیدوارى کامل و سرافرازى از نبوغ شما به سوى دار رحمت حق کوچ مىکنم. سرفرازى و مباهات آنگاه به حد کمال خواهد رسید که در انتخابات مجلس شوراى اسلامى ، چون انتخابات ریاست جمهورى کمال رشد انسانىاسلامى خود را نشان دهید. شما اى ملت عزیز که براى خدا و جلب رضاى او بپاخاستید و با تأیید و توفیق ذات مقدسش به پیروزى معجزهآسا رسیدید، اکنون نیز در این مرحله که مقام امتحان است کوشش کنید که مصالح اسلام و کشور اسلامى را فداى منافع شخصى یا گروهى نکنید. من انتظار دارم که وحدت کلمه خود را حفظ و در انتخاب وکلاى خود رضاى حق را بر رضاى خود مقدّم دارید.
۲۱/۱۲/۵۸
در آستانه انتخابات مجلس شوراى اسلامى، دو چیز موجب نگرانى اینجانب است:
۱- خوف آن دارم که در اثر تبلیغات دامنهدار دشمنان نهضت اسلامى و مخالفان جمهورى اسلامى که در ظرف این یک سال با هر وسیله ممکن به تضعیف آن کوشا بودهاند، و اخیراً که قدم آخر پیروزى را ملت عزیز هوشیار بر مىدارد، تبلیغات و شایعهسازیها به اوج خود رسیده، و چون خود و الهامدهندگان خود را در آستانه شکست نهایى یافتهاند از هیچ تشبثى دستبردار نیستند که جوانان عزیز ما که به همت والاى خود نهضت اسلامى را پیش بردهاند، در این مرحله نهایى سردى و سستى از خود نشان دهند و تحت تأثیر این شایعهها واقع شوند، و از شرکت در این امر حیاتى اسلامى خوددارى کنند. اینجانب که عمر نالایق خود را براى خدمت به اسلام و ملت شریف در طَبَق اخلاص تقدیم مىکنم ، امید است تقاضاى متواضعانه و استدعاى خیرخواهانهام را بپذیرید، و با شرکت عمومى خود در انتخابات، قطع امید دشمنان جمهورى اسلامى و وابستگان به رژیم منحط سابق و هواخواهان آن؛ خصوصاً دولت امریکاى ستمکار را بنمایید.
عزیزان من! که امید نهضت اسلامى به شماست، در روز تعیین سرنوشت کشور بپاخیزید، و به صندوقها هجوم آورید و آراى خود را در آنها بریزید، و با کمال آرامش و مراعات کامل اخلاق انسانىاسلامى، این امر مشروع را انجام دهید. من نیز با حال نقاهت، خود را براى شرکت مهیا مىنمایم.
۲- … من در این مرحله حساس ایرانساز، چشم امیدم به شما ملت بزرگ است؛ و انتظار روز موعود را مىکشم که ملت عزیز با همت والاى خود، پیروزى نهایى را به دست آورد.
اخیراً لازم است مطلب مهم دیگر را تذکر دهم تا با مراعات آن از هر گونه تقلب اشخاص فاسد جلوگیرى شود. لازم است در تهران که باید به سى نفر رأى داد و در شهرستانهایى که چند نفر مورد انتخاب است، انتخابکنندگان قبل از رفتن به سر صندوق انتخابات، منتخبین خود را با تحقیق و دقت کامل روى یک ورقه بنویسند که در وقت رأىدادن، با ذهن حاضر رأى بدهند. و لازم است که خودشان مستقیماً رأى خود را به صندوق بیندازند و به احدى اعتماد نکنند که فرصتطلبان در کمینند. کسانى که سواد نوشتن ندارند، قبلاً به شخص مطمئنى مراجعه کنند و منتخبین خود را به او بگویند تا در ورقه بنویسند؛ پس از آن ورقه را به یکىدو نفر مورد اطمینان بدهند بخواند که اشتباهى رخ ندهد و از خیانت و تقلب مصون باشد. لازم است از اوراقى که دیگران به آنان مىدهند، جداً اجتناب کنند.
۲۲/۱۲/۵۸
این تلخى مطالب و بىبند و بارى انتخابات و مجلس و امثال ذلک شاید یکوقت اسباب این بشود که بعضیها گمان کنند که خوب حالا هم مثل آن وقت. به اصطلاح آدم مارگزیده از ریسمان خط و خالدار هم مىترسد و ملت ما مارگزیده است. استعمار گزیده است. خان گزیده است و محمدرضا و رضاخان گزیده است. از این جهت یکوقت مىبینى که در ذهنشان مىآید که خوب این هم مجلسى مثل آن مجلسها. لکن همه باید بدانند که امروز هیچ قدرتى نیست که بتواند یک وکیل را تحمیل کند. از رئیس جمهور گرفته تا ارتش، تا شهربانى، ژاندارمرى، خانها هم که دیگر چیزى از آنها باقى نمانده است. و اشراف و اعیان هم همین طور.
متنفذینى هم نداریم. هیچ کس الآن در ایران، هیچ مقامى در ایران نیست که قدرت این را داشته باشد که یک وکیل تحمیل کند.
بنابراین، امروز مسئولیت به عهده ملت است. ملت اگر کنار بنشینند، اشخاص مؤمن، اشخاص متعهد کنار بنشینند، و اشخاصى که نقشه کشیدهاند براى این مملکت از چپ و راست ، آنها وارد بشوند در مجلس، تمام مسئولیت به عهده ملت است. هر قدمى که بر ضد اسلام بردارند، در نامه اعمال ملت نوشته مىشود. هر کارى که انجام بدهند مسئولیتش متوجه ملت است.
امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمین در ایران و سرنوشت کشور ما به دست ملت است. و اگر مسامحه کنند در این امر ، اهمال کنند، نروند و رأى ندهند، مسئولیت متوجه خود آنهاست عیناً. و اگر بروند و در تشخیص مسامحه کنند و اشخاص متعهد مسلم، کسانى که براى کشور و براى اهالى کشور ارج قائل هستند ، کسانى که نمىخواهند زمام امور کشور ما به دست چپ بیفتد یا به دست راست بیفتد، این اشخاص را چنانچه تعیین کنند، به تکلیف خودشان عمل کردهاند. و چنانچه مسامحه در این امر کنند و آنها پیش ببرند، آنهایى که مىخواهند ما را به زنجیر چپ و راست بپیوندند و ما را اسیر کنند در دست قدرتهاى بزرگ، اگر آنها پیش ببرند و شما ساکت باشید، تمام مسئولیت متوجه شماست. امروز مسئولیت بزرگى به عهده همه ماست.
من آن مقدارى که قدرت دارم براى گفتن، در عین حالى که حال من حال نقاهت است، احساس وظیفه مىکنم و به ملت عرض مىکنم. و اگر ملت به این حرف گوش نکرد، من حجت دارم. فردا در پیشگاه خداى تبارک و تعالى، از ما سؤال خواهد شد. من عرض مىکنم در آنجا که من به ملت، مصالح و مفاسد را گفتم. من گفتم به اینکه اگر شما مسامحه کنید، آنهایى که مىخواهند شما را به بند بکشند، آنهایى که با اسلام مخالفند ، آنهایى که با جمهورى اسلام از اول تا حالا مخالفت کردهاند، اینها خواهند پیش برد. و اگر خداى نخواسته، آنها پیش ببرند و مملکت ما باز برگردد به حالى که سابق بود، یا به دست چپیها بیفتد، یا به دست راستیها بیفتد، تمام مسئولیتش به عهده شماست. امروز مثل زمان سابق نیست. مثل زمان رژیم سابق نیست. رژیم سابق شما نمىتوانستید. قدرت نداشتید. امروز قدرت دارید براى این که حفظ کنید حیثیت اسلام را و حفظ کنید مصالح کشور را و حفظ کنید استقلال خودتان را و حفظ کنید آزادى خودتان را. اگر مسامحه کنید، مسئول هستید پیش خداى تبارک و تعالى. اگر نرویدو رأى ندهید و آنها که جدیت دارند به اینکه وارد بشوند در مجلس و به هم بزنند اوضاع ایران را، آنها خداى نخواسته بروند ، مسئولیتش به عهده شماست مستقیماً. مسئولیتْ همه طبقات دارند. مراجع مسئولند. علما مسئولند. ائمه جماعت مسئولند ، خطبا مسئولند. تجار مسئولند. بازرگانان مسئولند. دانشگاهیها مسئولند. طلاب علوم دینیه مسئولند. کارگرها مسئولند. همه مسئولند. تمام قشرهاى مملکت امروز مسئولند. امروز روزى است که آنهایى که از اول تا حالا مخالف با جمهورى اسلامى بودند، مخالف با اسلام بودند، اسلام را مخالف مقاصد خودشان مىدیدند، آنها به دست و پا افتادهاند و دارند تبلیغات مىکنند. اگر مؤمنین کنار بروند، آنهایى که متعهد به اسلام هستند کنار بروند و اینها بیایند و قبضه کنند، مثل صدر مشروطه که رفتند کنار اشخاصى که متعهد بودند، و قبضه کردند مشروطه را آنهایى که متعهد به اسلام نبودند. اسلام را به آنجا کشاندند که همه دیدید.
اگر در صدر مشروطه علما آمده بودند در میدان، مؤمنین آمده بودند، روشنفکرهاى متعهد آمده بودند و مسلمانهاى متعهد آمده بودند و قبضه کرده بودند مجلس را، و نگذاشته بودند که دیگران بیایند مجلس را بگیرند، ما به این روزگار نمىرسیدیم. ما مملکتمان خراب نمىشد. ما عزتمان از بین نمىرفت. لکن شیاطینى که در آن وقت بودند، بیخ گوش اینها خواندهاند که شما در سیاست داخل نشوید. سیاست است این. شما را به سیاست چه و آنها باور کردند که خیرخواهند. امروز هم همین مسائل ممکن است در یک قشرهایى پیش بیاید، که بگویند ما چه کار داریم به این کارها. این کارها مال اشخاصى است که خودشان مىکنند. باید همه بدانند که همهتان مسئولید. همه معاقب هستید.
فردا در پیشگاه خداى تبارک و تعالى نه ملاّ حجت دارد اگر عمل نکند، و نه کاسب حجت دارد اگر عمل نکند، و نه زارع حجت دارد اگر عمل نکند، و نه دانشگاهى و نه دانشجو و نه طلاب علوم دینیه. کارگر و کارفرما، همه در پیشگاه خداى تبارک و تعالى مسئول هستید، و در پیشگاه ملت و نسلهاى آتیه هم مسئول هستید. گمان نکنید که به ما چه کار دارد. خیر، همه چیز به شما مربوط است. امروز مثل زمان سابق نیست که بگویید که ما قدرت نداشتیم، نمىتوانستیم. امروز مىتوانید. امروز همه قدرت دست ملت است. امروز رئیس جمهور، رئیس ارکان حرب، رئیس ارتش ، با شما، با آن بازارى مثل هم هستید. در امر، نه او مىتواند به شما تحمیل کند و نه شما مىتوانید تحمیل کنید، و نه شما زیر بار مىروید. امروز همه مسئولیم. امروز همه باید با هم پاى صندوقها برویم، و همه با هم اشخاص متعهد مسْلم، کسانى که نه گرایش چپ دارند، نه گرایش راست دارند، نه ما را مىخواهند به آنها بفروشند، نه ما را مىخواهند به آن طرف بفروشند، این اشخاصرا تعیین کنید تا سرنوشت شما و سرنوشت اسلام، سرنوشت صحیح باشد.
۱۷/۲/۵۹
روز جمعه نوزده اردیبهشت، [۱] روزى است که ملت شریف مسلمان که به جمهورى اسلامى رأى مثبت دادهاند، براى تعیین کاندیداهاى معتقد به اسلام و احکام خداوند متعال و معتقد به جمهورى اسلامى به پاى صندوقهاى رأى مىروند. روز جمعه روزى است که اسلام و ملت مسلمان یا به آمال الهى خود مىرسند و یا با اخلالگران و معتقدان به مکتبهاى ضد اسلامى در مجلس اسلامى مواجه مىشوند و اسلام و قرآن را در معرض خطر قرارمىدهند. باید ملت شریف ایران بدانند که اسلام ، عزیزتر از آن است که براى هواهاى نفسانى و جلب توجه گروهها یا اشخاصى پشت به آن نموده و مقاصد فانى خود را بر مقاصد عالى و باقى حق تعالى مقدّم دارند. در این دوره که اولین مجلس اسلامى است و سرنوشت مجالس دورههاى بعد هم امروز باید تعیین شود، هر خشت کجى که در این مجلس به دست کسانى که اسلام را نمىخواهند پیاده شود و یا از روى جهالت با مسائل برخورد مىکنند گذاشته شود، سنتى مىشود براى همیشه؛ و کسى که سنت کجى را بنا گذارد، تمام گناهانى که به واسطه آن ارتکاب شود به عهده اوست.
۱۷/۲/۵۹
ممکن است بعضى شیاطین، مطالبى را بین مردم ناآگاه پخش کنندو آنان را در رأى دادن یا رأى به اشخاص صحیح دادن منحرف کنند. یک آنکه گفته شود کسانى که در مرحله اول رأى دادند نباید در این مرحله رأى دهند، در صورتى که این مرحله با مرحله اول فرقى ندارد و مقتضى است همه ملت در رأى دادن شرکت کنند.
دوم آنکه گفته شود خوب است به همه گروهها چه چپى و چه انحرافى رأى دهید که مجلس شورا جامع همه گروهها باشد. این یک مطلب غلطى است که منحرفین درست کردهاند تا در مجلس با خدعه شرکت کنند، و ملت به این مطالب انحرافى گوش فراندهد و به اشخاص با شرایط فوق رأى دهد.
امید است ملت مسلمان ایران در این امر حیاتى که سرنوشت جامعه به آن مرتبط است شرکت کنند و روز جمعه همه قشرها زنو مرد بپاخیزند و به سوى صندوقها بروند و رأى خود را بدهند.
در این روز افرادى فرصتطلب در حوالى صندوقها جمع مىشوند و به مردم پیشنهاد افرادى خاص را مىکنند؛ به حرفهاى آنان گوش ندهید و آراى خود را به اشخاص صحیح بدهید.
اشخاص بیسواد قبلاً با مشورت اشخاص مطمئن متدین ، کاندیداهاى خود را… به وسیله شخص متدینى بنویسند و باز به شخص دیگرى که مطمئن است بدهند بخواند و خودشان با دست خودشان رأى خود را به صندوق بیندازند و اختیار نوشتن رأى یا به صندوق انداختن را به هیچ کس ندهند.
۱۰/۴/۶۰
چند روز دیگر مسأله انتخاب رئیس جمهور است. باید همه شما با تمام جدیت در این، همه اشخاصى که در هر جا هستند، اهل علمى که در هرجا هستند، با کمال جدیت، مردم را دعوت کنند به دخالت. دخالت کنند در مسأله، حاضر بشوند. اگر شماها حاضر نشوید و یک رئیس جمهورى مثل سابق برایتان بتراشند و بازى بدهند همهمان را، همهمان مسئول هستیم. اگر شما از صحنه خارج بشوید و آنها خودشان وارد بشوند و یک وقت یک نفرى را رئیسجمهور کنند که تباه کند این کشور را، چنانچه تباه کردند ، همهمان مسئولیم. شما، آن آقایى که در آن ده با دویست نفر جمعیت زندگى مىکند و آن آقایى که در آن شهر با دو میلیون یا چهار میلیون یا پنج میلیون جمعیت زندگى مىکند، همه مسئولیم؛ علىالسواء مسئولیم. همه باید مردم را دعوت کنیم به اینکه در انتخاب رئیسجمهور بىتفاوت نباشند؛ بروند در پیش صندوقها ، رأى بدهند. و البته خوب، اشخاصى که مطلعاند، چه هستند از علما، از کسان دیگر، یک نفرى [را]که بدانند چطور است انتخاب کنند یا چند نفر را، اما توجه [کنند] به اینکه چه باید بکنیم و ما مقدرات مملکتمان را دست کى باید بدهیم. و ما اگر یک رئیس جمهور داشته باشیم که نا باب از کار در بیاید، همه چیزها از بین مىرود. حالا هم ما مبتلا هستیم به تفالههایش. نگویید که دیگران رأى مىدهند. من هم باید رأى بدهم، تو هم باید رأى بدهى، آن روستایى هم که در کنار مزرعه خودش کار مىکند باید رأى بدهد؛ تکلیف است. این یک تکلیف الهى است. این هم یک چیزى حساب نکنید که خوب، دیگران هستند، من چه مىکنم؟ خیر.
براى هر فردى از افراد این ملت تکلیف است که حفظ کند اسلام را. حفظ اسلام به این است که حالا در کشور ما ـهر کسى در کشور خودش، الآن ما مبتلاى به مسائلى هستیم در این کشور حفظ اسلام این است که ما یک رئیس جمهورى که لااقل، اعتقاد به اسلام داشته باشد، متعهد باشد براى اسلام، بشناسید که این آدم متعهدى است، که مبادا مبتلا بشویم به یک نفر نابابى که ما را بخواهد بکشد، ببرد طرف امریکا، روحانیون را مىخواهد کنار بگذارد و مجلس را کنار بگذارد… تکلیف است. ما مکلفیم به اینکه در امور دخالت کنیم. ما مکلفیم در امور سیاسى دخالت کنیم؛ مکلفیم شرعاً؛ همانطور که پیغمبر مىکرد؛ همانطور که حضرت امیر مىکرد. در این ایام، که اعلان مىکنند مسأله انتخاب رئیس جمهور [را]، آن اشخاصى که در حوزهها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توى شهرها و دهات و روستاها و آن جاهاى دور افتاده و کمک کنند. و اگر نکنند، فردا مسئولاند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسئولاند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب یک رئیس جمهور صحیح ، کمک کنند براى رساندن صندوقها به روستاهاى دور افتاده. اگر شما نکنید، آنهایى که بر ضد شما هستند، مىکنند این کار را؛ تبلیغ مىکنند آنجاها. شماها مبلغ اسلام هستید.
امروز تبلیغ اسلام براى حفظ خود اسلام. تبلیغ این است که رئیس جمهورتان را خودتان تعیین کنید. اهمیت این همان اهمیتى است که اسلام دارد. یک نفرى که وارد بشود و در رأس امور واقع بشود و ـخداى نخواسته فاسد از کار در آید، یک کشور را به فساد مىکشاند. اگر چشمتان باز نشده بود و توطئهها را کشف نکرده بودید، خدا مىداند که چند وقت دیگر ما به کجا مىرسیدیم. حالا هم همینطور باشد. حالا هم همینطور است. همانطورى که ارتش ما و سپاه پاسداران ما و بسیج ما و عشایر ما در جبههها مشغول دفاع از اسلام هستند ـو خداوند تأییدشان کند، آنها را و همه ملت ما باید پشتیبانى از آنها بکنند همانطور شما هم که جنداللّه هستید، براى مصالح عمومى اسلام، مکلف هستید که عمل بکنید و مردم را دعوت کنید. وادار کنید مردم را. تکلیف شرعى را به آنها بگویید. مسأله، مسأله این نیست که خوب، من دلم مىخواهد یک وکیل داشته باشم، دلم مىخواهد یک وزیر داشته باشم؛ خیر، قضیه این نیست، قضیه سپردن یک مملکتى است به دست یک کسى که اگر ناباب از کار در آید، صدمه به اسلام مىزند، جمهورى اسلامى را از بین مىبرد. این یک مسأله حیاتى است براى شما، براى اسلام و مسلمین. آسان این را نگیریدکه ما دخالت نمىکنیم؛ یک دسته بگویند: ما دخالت نمىکنیم، از باب اینکه امر سیاسى است، به ما چه! این امر سیاسى به همه مربوط است، به اسلام مربوط است، به حفظ اسلام مربوط است.
ما اگر نظارت نکنیم؛ یعنى، ملت اگر نظارت نکنند در امور دولت و مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهى بکشد.
ما باید ناظر باشیم به امور مردم. ما باید، ملت باید ناظر باشد به امورى که در دولت مىگذرد، امورى که ـفرض کنید که در مجلس مىگذرد. نظارت! توجه داشته باشد به اینها. ملت باید توجه داشته باشد که اگر در مجلس این سفر ـفرض کنید که یک کسى را تعیین کردند که کارشکنى براى دولت کرده، کارشکنى براى مجلس کرده، دفعه دیگر تعیینش نکند. اعلام کنند: تعیین نمىکنیم، بل که انشاءاللّه، به راه بیایند.
در قضیه رئیس جمهور، تعیین رئیس جمهور یکى از چیزهایى است که بر همه مسلمانهاى ایران، بر همه مکلّفهاى ایران واجب است که در این امر دخالت داشته باشند. اگر دخالت نکنند و یک صدمهاى به اسلام برسد، هر یک یک ما در محکمه عدل الهى مسئول هستیم؛ یک یک ما. کسى بگوید: «به من چه ربطى دارد؟» این است که بگوید: اسلام به من چه ربطى دارد. مگر مىتوانى بگویى: اسلام به من چه ربطى دارد؟! تو مکلفى حفظ کنى. امانت خداست و حفظش امروز به این است که رئیسجمهورش یک رئیسجمهور صحیح باشد. و بعد، لابد اشخاصى که مطلع هستند از امور مىگویند، شما هم شاید بشناسید خیلیهاشان را.
یک مجلس [باید] خوب باشد. و اگر وکلاى شما بعضیهایشان تخلف کردند، به آنها تنبه بدهید که آقا نکن و اگر زیادتر کردند دفعه دیگر تعیینشان نکنید؛ کسى دیگر را تعیین کنید. و من حالا دارم به همه وکلا این مطلب را مىگویم که اگر مسیرتان را از مسیر ملت جدا بکنید و بخواهید على حده باشید و تکلیفتان را با کسانىکه مخالفت با اسلام کردند و جوانهاى ما را آن طور کشتند و ابرار ما را این طور کشتند، جدا نکنید، اگر این دوره هم، صحبتى نشود ، دوره دیگر شما التماس دعا دارید.
… این تکلیف آقایان است که راجع به مسائل اسلامى، که پیش مىآید، چه وکیل بخواهید تعیین کنید و چه ـعرض بکنم که_ رئیس جمهور بخواهید تعیین کنید، باید در صحنه باشید؛ عذرى ندارید که بروید کنار بنشینید. البته اشخاصى پیدا مىشوند که با گفتههاى خودشان، نوشتههاى خودشان مىخواهند شما را نگذارند وارد بشوید. آنها مىخواهند که اشخاصى را تعیین بکنندکه بعدها ما گرفتار بشویم. شماها باید وارد باشید در مسأله و با کمال جدیت، اهمیت بدهید به این مسأله و مردم را وادار کنید. و تکلیف ملت هم این است که همین طورى که بحمداللّه، تا حالا در صحنه [بوده] است و هر قضیهاى واقع مىشود بحمداللّه، اینها هستند در صحنه … .
و من گاهى وقتى اینها را، این اجتماعاتشان، و این تعهدشان را [که ]مىبینم، براى خودم حقارت قائل مىشوم؛ اگر این پاسدارى است که در کنار سنگر نماز شب مىخواند و جانش را در محل خطر قرار مىدهد، اگر این سربازى است که در جبهه جان خودشرا در خطر مىبیند و نماز شبش را مىخواند و وصیت مىنویسد ـآنطور وصیتها اگر اینها مسلمان هستند، خوب، من چه مىگویم؟… من تکلیف خودم را دارم ادا مىکنم. همه مکلفند، از من طلبه که اینجا نشستهام تا شما علماى اعلام و تا همه روستاها و همه جا، مکلف هستند به اینکه در این امر حیاتى دخالت کنند ، بىتفاوت نباشند. مىخواهند شما را بىتفاوت کنند. دستهایى الآن در کار است که از حالا مشغولند به اینکه نگذارند شما اصلاً وارد بشوید در صحنه، نگذارند که ملت ما وارد بشود در صحنه. بایدو ارد بشوید؛ چاره ندارید! اسلام است؛ حفظ اسلام است! و باید چشمشان را باز بکنند که در دام نیفتند! امریکا دامش را الآن پهن کرده است در تمام ایران؛ در دام نیفتند! گول این تبلیغاتى که این گروهها مىکنند، تبلیغ مىکنند، گول اینها را نخورند؛ ببینند اشخاص صحیح سالم متعهد دانا چه مىگویند! بخواهد آن بگوید من کشاورزم و چهکار دارم به این کارها، آن بگوید من، شما مىتوانید بگویید من کشاورزم و امام حسین را مىخواهند بکشند ، من چهکار دارم؟ شما این حرف را مىتوانید بزنید؟ شما مىتوانى بگویى که من کشاورزم، من کارمندم، من تو ادارات هستم یا جاهاى دیگر، قرآن را مىخواهند از بین ببرند به من چه؟ چطور مىتوانى بگویى؟ مقدمه است این از براى بردن این مسائل.
قدرتهاى بزرگ امروز لمس کردهاند که سیلى از اسلام خوردهاند. آنها از ما بیشتر ملتفت هستند که چه کرده است اسلام با آنها. اینها مىخواهند این اسلام را کنار بگذارند. چطور کنند؟ حیلههاى مختلف؛ یکى هم اینکه شما را وادار کنند که وارد نشوید. خودشان شیطنت کنند یک کسى را تعیین کنند. آن کس که تعیین شد، بکشد ما را به طرف امریکا.
۱۱/۴/۶۰
تکلیفى که به همه ملت متوجه است، به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده، واجب است این مسأله که در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند.
چنانچه سستى بکنید، کسانى که مىخواهند این کشور را به باد فنا بدهند، ممکن است پیروز بشوند. باید همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مکلف همان طور که باید نماز بخواند، همان طور باید سرنوشت خودش را تعیین کند. ما یک سیلى خوردیم از اشتباه، ما همه این نابسامانیهایى که الآن داریم براى اینکه اشتباه کردیم ، نباید اشتباه تکرار بشود. ۶۰/۷/۲ لازم است ملت عزیز، رشد و استقامت و پایدارى خود را در پیشگاه خالق و صاحب اسلام و در نزد جهانیان و در پیش چشمان حیرتزده دشمنان و بدخواهان اسلام که شما را با تهمتهاى گوناگون هدف قرار داده و وفادارى شما عزیزان متعهد به جمهورى اسلامى را مورد سؤال و تردید انگاشتهاند ثابت و با شور هر چه بیشتر، یکپارچه در این امرى که حفظ حیثیت جمهورى اسلامى و ملت شریف بسته به آن است به سوى صندوقهاى رأى چون موجى خروشان و دریایى مواج، با صفوفى فشرده رفته رأى خود را به شخصى که متعهد به اسلام و خدمتگزار به ملت و کشور و حامى مستضعفان و داراى بصیرت در امر دین و دنیا و منزّه از گرایش به شرق و غرب و مکتبهاى انحرافى و داراى دید سیاسى است، بدهید. امروز شرکت در انتخاباتریاست جمهور نه فقط یک وظیفه اجتماعى و ملى است، بلکه یک وظیفه شرعى اسلامى و الهى است که شکست در آن، شکست جمهورى اسلامى است، که حفظ آن بر جمیع مردم از بزرگترین واجبات و فرایض است و وسوسه در آن از شیطان بلکه عمال شیطان بزرگ است.
برادران و خواهران با هوشیارى بسیار و دید اسلامى سیاسى با مسائل برخورد کنید و از وسوسه منحرفان و مخالفان اسلام وو ابستگان به سیاست اجانب اجتناب نمایید که اینان با هر وسیله مىخواهند پایههاى جمهورى اسلامى را متزلزل کنند، و به خیال رسیدن به مقاصد خودشان، از هر فرصتى بهرهبردارى نمایند و نگذارند که شما در این امر حیاتى که شخصیت خود و کشورتان بسته به آن است شرکت کنید.
اینجانب از علماى معظم و ائمه جمعه و جماعات محترم و خطبا و گویندگان متعهد در سراسر کشور تقاضا دارم که مردم شریف را از اهمیت این موضوع حیاتى و سرنوشتساز مطلع و آنان را به تکلیف شرعى خود ارشاد فرمایند.
۷/۷/۶۰
اینها مىخواهند که مردم را در رأى ریاست جمهورى سست کنند.
با کشتن یک فرد ولو اینکه هر چه بزرگ باشد و متعهد، مردم ما از رأى دادن به ریاست جمهورى و از حاضر شدن پاى صندوقها براى کمک به اسلام و جمهورى اسلامى، خیال کردند سست مىشوند! این هم یک خیال باطل است و ملت ما این مسأله را یک مسأله الهى شرعى و یک تکلیف خدایى مىداند که به پاى صندوقها در روز جمعه انشاءاللّه، برود و با صفهاى طولانى مرصوص، به شخصى متعهد رأى بدهد. اینها مىخواهند مردم مارا تضعیف کنند؛ روحیهشان را براى شهادت یک نفر، ده نفر، صد نفر، هزار نفر. این خیال، خیال خام باطلى است….
مسأله دیگر قضیه انتخابات است که من در عین حال که قبلاً هم تذکر دادم، حالا هم تذکر مىدهم به همه ملت که همه این شرارتها که در سطح کشور الآن مىشود ممکن است براى این باشد که شما را از رفتن به پاى صندوق بترسانند و شما را از خدمت به اسلام و خدمت به مسلمین سست کنند. و باید همه ما در این امر توجه داشته باشیم که این یک امر حیاتى است براى جمهورى اسلام. شما مىبینید که در عین حال که در آراى قبل از این، براى شهید رجایى چهارده میلیون جمعیت شرکت کرد و سیزده میلیون رأى آورد شهید رجایى، معذلک، آن فاسدها، آن مصاحبههایى که اشخاص فاسد شکستخورده در خارج کردند ، گفتند بیش از دو میلیون اینها رأى نداشتند. شما چنانچه سطح رأیتان از زمان سابق ـخداى نخواسته کمتر بشود، بوقهاى تبلیغاتى خارج و شکستخوردههاى فرارى به خارج خواهند گفت که ایران از اسلام رو برگردانده و از جمهورى اسلامى روبرگردانده است. و این تبلیغ در همه جا خواهد شد و این ممکن است در دنیا پایههاى این جمهورى را سست کند. و این یک تکلیفى است که ما نگذاریم این نهضت و این انقلاب سست بشود تا آنکه به آن پیروزى نهایى برسد و اسلام و احکام قرآن به همه معنا، در این کشور پیاده بشود.
۲۷/۸/۶۱
چنانچه همه با هم نباشند و در صحنه حاضر نباشند و رأى به وکلا ندهند و رأى به مجلس خبرگان ندهند و وکلایى که باید تعیین بشود و کسرى دارند رأى کم بیاورند، این[ها] برخلاف تکلیف عمل کردهاند. باید همه در صحنه باشند و همه وارد باشند. و من به قشر روحانیت هم عرض مىکنم که کنارهگیرى موجب این مىشود که همانطورى که در زمان سابق از [این ]کنارهگیرى علماى مذاهب، اسباب این شد که ملت ما و بزرگانشان جدا شدندو هر کارى خواستند دولتها کردند و دولتها را به حال خود گذاشتندو هرطور سرکشى خواستند کردند، چنانچه شما از صحنه بیرون بروید و علما، دانشمندان از صحنه بیرون بروند، این اسباب این مىشود که باز آن مسائل سابق پیش بیاید. امروز تکلیف است؛ مجلس خبرگان تکلیف است براى همه که هم در آن که مىخواهد خبره بشود باید برود اسمنویسى کند، آن که لایق است برود و اسمنویسى کند و ملت به آنها رأى بدهند. در هر صورت، چنانچه ما همهمان در صحنه نباشیم و همه به فکر این نباشیم که این کشوررا از شرّ مفسدان نجات بدهیم، اگر به فکر نباشیم ـخداى نخواسته اگر در وضع حاضر هم خیلى تأثیر نکند، در وضع آینده ملت باز تأثیر مىکند و ـخداى نخواسته دوباره ملت ما را گرفتار آنطور اشخاص مىکند که بر صغیر و کبیر ما رحم نکنند.
۳/۹/۶۱
از جمله امورى که اجانب به آن دامن مىزنند، همین مسأله انتخابات است. هر انتخاباتى که در ایران مىشود اینها مىگویند:
مردم این دفعه نمىآیند، مردم سست و خسته شدهاند. و شما دیدید که در انتخابات گذشته، از انتخابات اصل نظام جمهورى اسلامى گرفته تا مجلس خبرگان براى قانون اساسى، مجلس و رؤساى جمهور، مردم هر دفعه بهتر از دفعه قبل شرکت کردهاند.
الآن هم عدهاى در خارج نشستهاند و تبلیغ مىکنند که این دفعه دیگر مردم خسته شدهاند و شور سابق را ندارند و از این قبیل حرفها. اینها اکثراً عقدههایى در دل دارند و روى همین عقدههاست که این صحبتها را مىکنند. اگر عقدههاى درونى آنها حل مىشد، چنین صحبتهایى را نمىکردند. همین منافقین و دیگران که مردم آنها را از ایران بیرونشان کردهاند، در خارج نشستهاند و مىگویند: مردم با ما هستند.
شما ائمه جمعه موظفید براى جلوگیرى از شیطنتهایى که اینها مىکنند و مىگویند مردم اعراض کردهاند و در انتخاباتشرکت نمىکنند، مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنید و مردم نیز ثابت کنند که اعراض نکردهاند و با شرکتشان درانتخابات ثابت کنند که از اسلام رویگردان نیستند.
۱۱/۹/۶۱
از جمله چیزهایى که باز تکلیف همه ماست و تکلیف آقایان استکه مردم را به آن دعوت کنند و دنباله حضور در صحنه است این است که مجلس خبرگانى که ما امروز در پیش داریم، اینطور نباشدکه آقایان، دیگران کنارهگیرى کنند، سستى کنند؛ ملت را دعوت کنند، خودشان تشریف ببرند به پاى صندوق رأى، رأى بدهند ، ملت را دعوت کنند به رأى. منتها ملت و شما و هرکس آزاد است همیشه و به هرکس که مىخواهد رأى مىدهد، ولو آنکه آقایان و ـفرض کنید که علماى حوزه علمیه تهران یا قم آنها را معرفى نکرده باشند. شما الزامى ندارید به اینکه هر چه آنها معرفى کردند شما هم همان را معرفى کنید. البته آنها بررسى کردهاند، تخصص در این امر دارند، بررسى از امور کردهاند و با بررسى، این کار را انجام دادهاند، لکن این اسباب این نمىشود که کسى الزام کند کسى را که تو باید به فلان رأى بدهى. آزاد هستید و رضاى خدا را در نظر بگیرید، و توجه به خدا داشته باشید و پاى صندوقها بعد از اینکه اعلام کردند، تشریف ببرید و رأى خودتان را بدهید. این رأى به اسلام است. همانطور که جمهورى اسلامى را شما رفتید و رأى دادید و تقریباً از صد کمى کمتر رأى دادید، اینجا هم امید است که به همینطورها باشد، انشاءاللّه.
۱۶/۹/۶۱
همانطور که قبلاً تذکر دادم مردم در دادن رأى به اشخاص واجد شرایط آزاد هستند، و هیچ کس را حق الزام کسى نیست. و من امیدوارم که ملت شریف ایران در این امر مهم الهى که منحرفان از هر چیزى بیشتر با آن مخالفت کرده و مىکنند و این نیز از اهمیت آن است، یکدل و یکجهت در روز انتخابات به سوى صندوقها هجوم برند و آراى خود را به صندوقها بریزند. و امید است علماى اعلام ـکثّراللّه امثالهم هم خود شرکت نمایند و هم ملت را ارشاد فرمایند.
۱۳/۷/۶۲
مردم در انتخابات موظفند، موظف شرعى هستند که اختلافات کوبنده را از آن دست بردارند، و این یک امرى است که بین همه هست، یعنى یک تکلیفى متوجه به همه هست، به من طلبه که اینجا نشستهام و به شما علما و همه علماى بلاد و همه قشرهاى ملت، همه روشنفکران، همه نویسندگان، گویندگان، به همه تکلیف شرعى است که نگذارید مسأله مثل مسأله مشروطیت بشود. عبرت بگیرید از آنجا، اگر مثل او بشود، آنهایى که مخالف با اسلام و جمهورى اسلامى هستند و بازیگر هستند، آنها مىآیند قبضه مىکنند. یکى از امورى که خیلى لازم است، همین مسأله است که باید تذکر بدهند آقایان، تنبه بدهند آقایان.
و آن مطلب اول هم که عرض کردم تذکر بدهند به مردم به اینکه امروز ایران، اینهایى که در کار هستند، اینهایى که متکفل امور هستند، چه مجلس و چه دولت و چه قوّه قضائیه و همه اینها یک راه دارند مىروند. البته نادر تویشان هست که شیطان است ، لکن به حسب نوع امور، اینها دارند یک راه مىروند، خطوط مختلفه در کار نیست.
این توطئه را که مىخواهند با اسم خطوط مختلفه، یک دستهرا طرفدار یک جبهه بکنند و یک دسته را طرفدار یک جبهه بکنند،و در صورتى که خود آنها با هم اختلاف ندارند، مریدها به اختلاف بیفتند و کم کم در همه جا همان حرفهایى که در مشروطه بود، که در یک شهر یک دسته اهل منبر مشروطه بودند، یک دسته اهل منبر مستبد بودند، و در خانهها همین مسائل بود و در بازار همین مسائل بود، یک وقت اینطور نشود که مردم را به جان هم بیندازند، این براى طرفدارى از فلان شخصیت و آن براى طرفدارى از فلان شخصیت، در صورتى که همهاش توهّم بیشتر نیست.
و همین طور در انتخابات توجه کنند، مردم را توجه بدهید به اینکه شما مىخواهید اسلام را حفظ کنید، باید منتخبین شما اشخاصى باشند که توجه به اسلام داشته باشند، متعهد به اسلام باشند، بازیگر نباشند، به شرق و غرب توجه نداشته باشند. باید تکلیف کرد به مردم که وقتى انتخابات پیش آمد به طور شایسته ، روحانیین عمل کنند، وعاظ عمل کنند و مردم هم به تبع آنها عمل کنند تا یک مجلسى داشته باشیم که دیگر در آن هیچ اشخاصى که مخالف با وجهه جمهوریت هستند نداشته باشیم.
۲۰/۹۰/۶۲
دوره اول مجلس در مشروطه بد نبود و شاید هم خوب بود، ولى بعدها کم کم رسید به جایى که خودشان افرادى را انتخاب مىکردند. پس ما باید سعى کنیم مرتبه دوم بهتر از اول باشد، مردم بهتر شرکت کنند، مردم در صحنه حاضر باشند و تحت تأثیر کسىو اقع نشوند. مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت کنند، بعد به هر کس که خواستند رأى دهند. مردم نباید کنار بروند، اگر مردم کنار بروند همه شکست مىخوریم. خود مردم نگذارند قلدرها دخالت کنند، افراد نالایق دخالت کنند. اگر عدهاى جمع شدند و افراد نالایق را انتخاب کردند، مردم به آنها رأى ندهند، اگر مردم هم متوجه نشدند، مجلس آنها را قبول نکند. تمام مردم موظفند که در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثیر هیچ کس قرار نگیرند. بعد از اینکه مشورت کردند که براى اسلام مفید است رأى دهند. اگر کسى مورد شک بود و یا اگر کسانى منحرف ، خودشان را معرفى کردند، به آنها رأى ندهند. ما باید مجلسمان را نگه داریم و کارى کنیم که براى دولتى خوب اساس باشد. مردم اگر از من گِله دارند، از اسلام سرد نشوند. من خلاف کردهام، به اسلام چه. مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادى را، نبودن تحتاسارت شرق و غرب را مىخواهند، همه در انتخابات شرکت کنند و در صحنه حاضر باشند. اگر یک ظالم خلاف کرد، اسلام که نکرده است. پس باید کارى کنیم که ظلم نباشد و ظالم از بین برود.
اگر دیدیم در این دوره خلاف شده و به افرادى ظلم شده باید تلاشمان را بیشتر کنیم تا خلاف و ظلم را از بین ببریم نه اینکه کنار رویم و از صحنه خارج شویم. زیرا اگر از صحنه خارج شویم ظلم بیشتر مىشود. پس باید اجتماعمان را بیشتر کنیم و بیشتر در صحنه حاضر باشیم. خداوند به شما قدرت و سعادت عنایت فرماید.
۲۲/۱۱/۶۲
از مسائل بسیار مهمى که در آینده نزدیک با آن مواجه هستیم مسأله انتخابات دوره دوم مجلس شوراى اسلامى است. این مسأله از جهات مختلف آن قدر حساس و حیاتى است که هر چه درباره آن گفته شود بجاست. گویندگان محترم در هر موقع مناسبى و در هر اجتماعى، در سراسر کشور، خصوصاً در نماز جمعهها، چه ائمه جمعه محترم و چه سخنرانان قبل از خطبهها، جهات مختلف اهمیت آن را به ملت گوشزد نموده؛ و خطرات ناشى از سوءجریان آن را که به سرنوشت ملت و اسلام بستگى دارد با آنان در میان گذارند. مجلس محلى است که اکثریت قاطع مسائل مهم کشور بیواسطه یا باواسطه به آن وابسته است. هر چه به سر این ملت مظلوم در طول زمان، پس از مشروطیت تا دوره آخر انتصابات ستمشاهى آمد، به طور قاطع از مجلسهاى فاسد بود که ملت در انتخاب نمایندگانش یا هیچ دخالت نداشت، یا دخالت بسیار ناچیزى داشت. روحانیون را یکسره از دخالت بر کنار کردند؛ و با توطئههاى موذیانه و تبلیغات مسمومِ مُلهم از غرب، که توسط روشنفکران و غرب و شرقزدگان خائن یا نفهم صورت مىگرفت ، مجلس را در نظر روحانیون و متدینین به گونهاى ساخته بودند که دخالت درانتخابات از معاصى بزرگ و اعانت به ظلم و کفر بود! و روحانیت بکلى از صحنه خارج شد و به انزوا کشیده شد؛ و دست قلدران و شرق و غربزدگان باز شد؛ و کشور را به آنجا کشاندند که دیدید و دیدیم. معالأسف امروز هم آن افکار پوسیده در نادرى از معممین بیخبر از دنیا دیده مىشود.
در حالى که اگر در هر شهرىو استانى چند نفر مؤثر افکار، مثل مرحوم مدرس شهید، را داشتند، مشروطه به طور مشروع و صحیح پیش مىرفت، و قانون اساسى با متمم آن، که مرحوم حاج شیخ فضلاللّه در راه آن شهید شد، دستخوش افکار غربى و دستخوش تصرفاتى که در آن شد نمىگردید، و اسلام عزیز و مسلمانان مظلوم ایران آن رنجهاى طاقتفرسا را نمىکشیدند. به دنبال خروج روحانیون، یا به عبارت دیگر، اخراج آنان از صحنه، عموم متدینین، از هر قشرى از اقشار ، چه فرهنگى، چه کارگرى، چه ادارى و بازارى و چه غیر اینها، نیز از دخالت کناره گرفتند یا بر کنارشان کردند؛ و آن شد که شد.
اکنون ما باید از آن توطئهها و مفاسدى که از انزواى متدینین پیش آمد و سیلىاى که اسلام و مسلمین خوردند عبرت بگیریم؛ و بدانیم و بفهمیم که نظام اسلام و اجراى احکام آسمانى آن و مصالح ملت و کشور اسلامى و حفظ آن از دستبرد اجانب بستگى به دخالت اقشار ملت و بویژه روحانیون محترم و مراجع معظّم دارد. و اگر خداى نخواسته بر اسلام یا کشور اسلامى، از ناحیه عدم دخالت در سرنوشت جامعه، لطمه و صدمهاى وارد شود ، یک یک تمام ملت در پیشگاه خداى قهّارِ توانا مسئول خواهیم بود؛ و نسلهاى آینده، که ممکن است از کنارهگیریهاى کنونى مورد هزار گونه تجاوز واقع شوند، ما را نبخشند….
و بالجمله، حکومت حکومت اسلام و مردم است؛ و مجلس از مردم است، و رأى نیز از آن مردم است؛ و احدى تحت فرمان مقام یا مقاماتى نیست. لازم به تذکر است که اهالى محترم هر حوزه انتخابیه فرد یا افرادى را کاندیدا نموده، و براى آنان فعالیت صحیح قانونى و شرعى انتخاباتى نمایند. و براى هرچه بهتر و پرشورتر شدن انتخابات هیچ حوزهاى براى حوزه دیگر کاندیدا تعیین ننماید. و همچنین صلاحیت و عدم صلاحیت شخص و یا اشخاص کاندیدا را تأیید و تصدیق ننماید. دخالت درانتخابات هر حوزه به عهده خود آن حوزه مىباشد. و بهتر است که نمایندگان تمامى اقشار حوزهها براى تعیین فرد یا افراد مورد نظرشان تبادل نظر نمایند. با تمام این اوصاف، تمامى افراد در صورت دارا بودن شرایط لازم، در تعیین کاندیدا و یا کاندیدا شدن آزاد و مختارند.
۹/۱۲/۶۲
از امورى که لازم است امروز تذکر بدهم شاید بعد دیر بشود ، قضیه انتخابات است. همان طورى که مکرر من عرض کردهام و سایرین هم گفتهاند، انتخابات در انحصار هیچکس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است. و انتخابات براى تأثیر سرنوشت شما ملت است. از قرارى که من شنیدهام در دانشگاه بعض از اشخاص رفتهاند گفتهاند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا مىگفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند، این منافى با حق مجتهدین است، آنجا شکست خوردهاند حالا عکسش را دارند مىگویند. این هم روى همین زمینه است، اینکه مىگویند انتخابات از امور سیاسى است و امور سیاسى هم حق مجتهدین است هردویش غلط است. انتخابات سرنوشت یک ملت را دارد تعیین مىکند. انتخابات بر فرض اینکه سیاسى باشد و هست هم ، این دارد سرنوشت همه ملت را تعیین مىکند، یعنى آحاد ملت سرنوشت زندگیشان در دنیا و آخرت منوط به این انتخابات است.
این این طور نیست که انتخابات را باید چند تا مجتهد عمل کنند.
این معنى دارد که مثلاً یک دویست تا مجتهد در قم داشتیم و یک صد تا مجتهد در جاهاى دیگر داشتیم، اینها همه بیایند انتخاب کنند، دیگر مردم بروند کنار؟! این یک توطئهاى است که مىخواهند همان طورى که در صدها سال توطئهشان این بود که باید روحانیون و مذهب از سیاست جدا باشد و استفادههاى زیاد کردند و ما ضررهاى زیاد از این بردیم، الآن هم گرفتار ضررهاى ا و هستیم. حالا دیدند آن شکست خورد، یک نقشه دیگر کشیدند، و آن این است که انتخابات حق مجتهدین است،انتخابات یا دخالت در سیاست حق مجتهدین است. دانشگاهیها بدانند این را که همان طورى که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوى جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند. فرق مابین دانشگاهى و دانشجو و مثلا مدرسهاى و اینها نیست ، همهشان با هم هستند. اینکه در دانشگاه رفتند و یک همچ و مطلبى را گفتند، این یک توطئهاى است براى اینکه شما جوانها را مأیوس کنند.
بیدار باشید! توجه کنید! اینها با توطئههایشان مىخواهند کار را انجام بدهند، نمىتوانند با دخالت نظامىکار بکنند، اینها مىخواهند با شیطنتهایشان کار خودشان را انجام بدهند. آن وقت شیطنت این بود که سیاست از مذهب خارج است و بسیار ضرر به ما زدند و ما بسیار ضرر خوردیم و آنها هم بسیار نفع بردند. این مطلب شکست خورده. حالا مىگویند که سیاست حق مجتهدین است یعنى، در امور سیاسى در ایران پانصد نفر دخالت کنند ، باقیشان بروند سراغ کارشان. یعنى مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعى نداشته باشند، و چند نفر پیرمرد ملاّ بیایند دخالت بکنند. این از آن توطئه سابق بدتر است براى ایران. براى اینکه، آن یک عده از علما را کنار مىگذاشت، منتها به واسطه آنها هم یک قشر زیادى کنار گذاشته مىشوند، این تمام ملت را مىخواهد کنار بگذارد. یعنى نه اینکه این مىخواهد مجتهد را داخل کند، این مىخواهد مجتهد را با دست همین ملت از بین ببرد. باید دانشگاهیها متوجه باشند که اگر چنانچه افرادى در دانشگاه هستند که شیطنت دارند مىکنند، اینها را باید توجه کنندکه گول اینها را نخورند. خودشان دخالت در امور انتخابات بکنند.
انتخابات سرنوشت حتى شمایى که در آنجا هستید را تعیین مىکند. یک امرى که سرنوشت آحاد ملت در دست اوست،و ظیفه آحاد ملت است که در آن دخالت کند، مربوط به یک قشرى، دون قشرى نیست، همه باید در این دخالت بکنند. و این شیطنتهایى که الآن دارند مىکنند، به طورى که به من گفتهاند براى مأیوس کردن بعضى از جوانهاى ماست. این شیطنت را خنثى کنیدو فعال وارد بشوید در انتخابات. مىخواهید خودتان کسانى را تعیین کنید و انتخاب بکنید، مىخواهید ببینید هر قشرى که مىپسندید حرفهاى آنها را و کاندیداى آنها را. شما هم با آنها باشید. در هر صورت ما باید از کید این خائنین هیچ وقت غافل نشویم. اینها دائماً مشغول نقشه کشى هستند و دائماً مشغول توطئه هستند براى اینکه، آن سیلىاى که از اسلام خوردهاند اینها، به این زودى جبرانپذیر نیست. اینها مىخواهند و مىدانند که با زور نمىشود این کار را انجام داد. اگر هم یک وقتى مىگویند که ما با زور و نظامى مىکنیم، این بیخود مىگویند. خودشان هم مىفهمندکه بیخود مىگویند. آنها اگر بخواهند کارى بکنند همین از ناحیه خود مردم، از ناحیه دانشگاه، از ناحیه بازار، از ناحیه کارگرها، از ناحیه کارخانهها، از این جاها مىخواهند صدمه بزنند. و شما اگر بخواهید براى خدا باشد یا براى ملتتان باشد یا براى زندگى خودتان باشد، بخواهید که اسیر نباشید باید همه توجه کنید و گول این حرفها را نخورید و در انتخابات به طور فعال همه دخالت بکنید. و من امیدوارم که انشاءاللّه همه موفق بشوید. و امیدوارم که با سلامت و سعادت به کار خودتان ادامه بدهید که کار بسیار عظیمى است و کار بسیار پراهمیتى است.
۸/۵/۶۴
از مسائلى که ما در پیش داریم، الآن قضیه انتخابات رئیس جمهور است. من کار ندارم کى رئیس جمهور مىشود، به من مربوط نیست، من خودم یک رأى دارم به هر که دلم مىخواهد مىدهم ، شما هم همین طور. اما اگر بخواهید در مقابل دنیا اظهار حیات بکنید که بگویید ما بعد از گذشتن چندین سال زنده هستیم، باید مشارکت کنید. اگر ـخداى نخواسته از عدم مشارکت شما یک لطمهاى بر جمهورى اسلامى وارد بشود، بدانید که آحاد ما، که این خلاف را کرده باشیم ـخداى نخواسته مسئول هستیم؛ مسئول پیش خدا هستیم. مسأله، مسأله ریاست جمهور نیست؛ مسأله ، مسأله اسلام است؛ مسأله، مسأله قواعد اسلام است؛ مسأله ، مسأله حیثیت اسلام است و مسألهاى است که باید ما همه به آن اهمیت بدهیم و بیشتر از هر وقت و بیشتر از هر سال و هر دوره باید انشاءاللّه، شرکت بکنیم و امیدوارم که همه شرکت بکنند.
و شما بدانید که از مرکز ایران، اسلام پرتوش در تمام دنیا رفته است؛ همه جا هست…. اگر دیدند که رأى دادن به رئیس جمهور ، هر که مىخواهد باشد، اجتماع در جمعیت مسلمین که هست، این اسباب تقویت اسلام است، آنهایى که به اسلام عقیده دارند، باید خودشان هم بیایند در میدان و بیایند رأى بدهند. این طور نباشدکه حالایى که مطابق میل من نشده، من کنار بروم.
۱۱/۱/۶۷
در آستانه انتخابات سومین دوره مجلس شوراى اسلامى هستیم.
گمان نمىکنم که نقش و اهمیت انتخابات و مجلس شوراى اسلامى بر کسى پوشیده باشد. بحمداللّه هرچه از عمر با برکت انقلاب شکوهمند اسلامى ما مىگذرد، مردم مسلمان و متعهد کشورمان به اهمیت حضور و نقش تعیینکننده خود در تمامى صحنههاى انقلاب آشناتر مىشوند، و راز دوام و بقا و استحکام قیام الهى خود را بهتر کشف مىنمایند.
هم اکنون، با توجه به آگاهى و شعور بالاى سیاسى مردم خداجوى ایران، شاید ضرورتى به یادآورى اهمیت شرکت درانتخابات نباشد؛ ولى براى احتیاط در اداى تکلیف شرعىسیاسى خود نکاتى را متذکر مىشوم:
۱- از آغاز انقلاب تاکنون، یکى از اهداف شوم و پلیدى که همواره مورد توجه استکبار جهانى و نوکران خارجى و داخلى آنان بوده است دور کردن مردم از صحنههاى انقلاب و گسستن پیوندهاى پولادین آنان با آرمانهاى اجتماعىسیاسى اسلام بوده است؛ که در راه تحقق آن به انواع حیلهها و ترفندهاى گوناگون متوسل شدهاند؛ که بحمداللّه سرشان به سنگ خورده است؛ و ملت پیروز و سرافراز ایران با نمایش قدرت عظیم خود در حوادث گوناگون انقلاب این حقیقت و واقعیت را به اثبات رسانیده و نشان دادهاند که از دریاى خروشان وحدت و انسجام آنان چیزى کم نشده و نخواهد شد. و جهانخواران انشاءاللّه تا ابد حسرت گسستن اتحاد مقدس مردم ما را به گور خواهند برد. بعید به نظر نمىرسد که در این روزها یکى از اهداف شرارتهاى اخیر صدامیان در تهدید و ارعاب و ادامه بمبارانها و موشکباران مناطق مسکونى، علاوه بر سرپوش نهادن بر شکستهاى پیاپى خود در صحنههاى نبرد، رسیدن به این هدف باشد که حضور مردم را تحتالشعاع این جنایات قرار دهد و از هم اکنون هم باید مطمئن باشیم رسانههاى استکبارى از عدم حضور مردم در صحنه انتخابات سخنها خواهند گفت؛ و با تحلیلهاى موذیانه و القائات توأم با تهدید و ارعاب تلاش خواهند نمود ذهنها را به مسائل دیگر معطوف نمایند. غافل از آنکه امت اسلامى ایران سالهاست نشان دادهاند که از این هیاهوها نمىترسند، و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرتها و قدرتها مىایستند؛ و به یارى خداوند متعال، ملت شریف ایران با حضور گسترده خود انتخابات را در موعد مقرر و با قدرت و قاطعیت برگزار مىکنند؛ و مطمئناً در زیر موشک و بمب هم اگر قرار بگیرند، به پاى صندوقها مىروند و به تکلیف شرعى و الهى خود عمل خواهند نمود.
و اینجانب تحت هر شرایطى در انتخابات شرکت مىکنم. و انشاءاللّه دنیا خواهد دید که مردم عزیز ایران چگونه حماسه حضور گذشته خویش را در سراسر میهن اسلامى تکرار خواهند کرد.
۲- همانطور که بارها گفتهام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند، و هیچ فرد و یا گروه و دستهاى حق تحمیل فرد و یا افرادى را به مردم ندارند. جامعه اسلامى ایران، که با درایت و رشد سیاسى خود جمهورى اسلامى و ارزشهاى والاى آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلّم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیداى اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامى است.و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت مىنمایند. و افرادو گروهها و روحانیون در حد تذکرات قبلى در حوزه خود مىتوانند کاندیدا معرفى نمایند؛ ولى هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.
۱۵/۳/۶۸
وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و چه انتخاب خبرگان براى تعیین شوراى رهبرى یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصى که انتخاب مىکنند روى ضوابطى باشد که اعتبار مىشود مثلاً در انتخاب خبرگان براى تعیین شوراى رهبرى یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روى موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا که خساراتى به اسلام و کشور وارد شود که جبرانپذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول مىباشند.
از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علماى بزرگ تا طبقه بازارى و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام مىباشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهاى آتیه؛و چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهى باشدکه در رأس گناهان کبیره است.