پنج شنبه , ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » رهبری و انتخابات » برای عدالت (جایگاه عدالت و رفع تبعیض در حکومت اسلامی)

برای عدالت (جایگاه عدالت و رفع تبعیض در حکومت اسلامی)

 

برای عدالت

جایگاه عدالت و رفع تبعیض در حکومت اسلامی

 این جمله را هم مطرح کنم که علاج مشکلات ما در این است که سازندگی کشور را در کنار تأمین روحیه‏ی انقلابی در مردم و حفظ همان صلابت و چهره‏ی باعظمت و هیبت انقلاب ببینیم. اگر به رفاه عمومی نیندیشیم و به سازندگی کشور فکر نکنیم، مطمئناً نظام جمهوری اسلامی نخواهد توانست الگو و تجربه‏ی مطلوب را به دنیا ارایه بدهد.

اگر در مسایل رفاه زندگی عمومی و ایجاد تسهیلات و رفع مشکلات غرق شویم، به طوری که جهتگیریهای انقلابی را به دست غفلت بسپریم، به ابهت و هیبت انقلاب ضربه زده‏ایم و جاذبه‏ی آن را در دنیا مخدوش کرده‏ایم و این، مطمئناً به کارایی ما ضربه خواهد زد. بنابراین، این دو در کنار هم مطرحند.

در مسایل داخلی و سازندگی، رفاه و رفع مشکلات و ایجاد سازندگی، تنها هدف نیست. در مسایل داخلی هم، تأمین عدالت اجتماعی و امنیت عمومی و رعایت طبقات ضعیف و محروم، یک رکن اصلی است.

۱۲/۵/۱۳۶۸

سخنرانی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجهالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی‏

 

مطلبی که باید مورد توجه همه‏ی برادران کارگزار از دولت و مسئولان قضایی و همه‏ی بخشها قرارگیرد، رعایت عدالت و انصاف در همه‏ی امور است. ما باید به سمتی برویم که برخلاف نظام طاغوت، امتیازات غلط و بی‏دلیل، حذف و ازاله شود و ان‏شاءاللَّه همان عدل حقیقی اسلامی برقرار شود. قشرهای مظلوم و دورافتاده از مرکز و روستاییان و عشایر و کسانی‏که مشکلات بیشتری دارند، قطعاً باید در اولویت برنامه‏ریزیها قرار گیرند و این اولویت، نه فقط در بخش اقتصادی که در انواع و اقسام خدمات فرهنگی نیز باید باشد.

۸/۶/۱۳۶۸

بیانات در دیدار با حجهالاسلام والمسلمین هاشمی‏رفسنجانی رئیس جمهور و هیأت وزیران، به‏همراه حجهالاسلام والمسلمین حاج سیّد احمد خمینی، به مناسبت آغاز فعالیت کابینه

 

در محیط سیاست داخلی، یکی از چیزهایی که لازم است، «عدالت اجتماعی» است. بدون تأمین عدالت اجتماعی، جامعه‏ی ما اسلامی نخواهد بود. اگر کسی تصور کند که ممکن است دین الهی و واقعی ـ نه فقط دین اسلام ـ تحقق پیدا کند، ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه می‌کند. هدف پیامبران، اقامه‏ی قسط است: «لیقوم النّاس بالقسط». اصلاً پیامبران آمدند تا اقامه‏ی قسط کنند. البته، اقامه‏ی قسط یک منزل در راه است و هدف نهایی نیست؛ لیکن آنها که آمدند، کار اولشان این است که اقامه‏ی قسط کنند و مردم را از شر ظلم و جور طاغیان و ظالمان نجات دهند. هدف حکومت ولی‏عصر (عجّل‏اللَّه‏تعالی‏فرجه‏الشّریف) در آخر زمان هم باز همین عدل است.

۹/۱۱/۱۳۶۸

سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در آستانه‏ی یازدهمین‏سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران‏

 

در نظام اسلامی، عدالت مبنای همه‏ی تصمیم‏گیریهای اجرایی است و همه‏ی مسئولان نظام، از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، تا مسئولان بخشهای مختلف اجرایی، بخصوص رده‏های سیاستگذاری و کارشناسی، و تا قضات و اجزای دستگاه قضایی، باید به جد و جهد و با همه‏ی اخلاص، درصدد اجرای عدالت در جامعه باشند. امروز در جامعه‏ی ما، برترین گام در راه استقرار عدل، رفع محرومیت از طبقات محروم و تهیدست و کم‏درآمد است که غالباً بیشترین بار نظام را در همه‏ی مراحل بردوش داشته‏اند و دارند و همواره با اخلاص و صمیمیت، از انقلاب و اسلام دفاع کرده‏اند. دفاع از قشرهای محروم ـ که صاحبان واقعی انقلابند ـ باید در رأس همه‏ی برنامه‏ریزیهای کشور و محور کلیه‏ی تحرکات اقتصادی در بخشهای مختلف آن باشد و صحت هر سیاست و برنامه‏ی اقتصادی، با چگونگی و اندازه‏ی پیشرفت در این هدف، در کوتاه‏مدت یا بلندمدت، سنجیده شود.

۱۳/۳/۱۳۷۰

پیام به مناسبت دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)

 

ما وقتی که می‌خواهیم یک ایرانی را ـ به عنوان یک ایرانی ـ به حقوق حقه‏ی خودش برسانیم، از او سؤال نمی‌کنیم که مذهب و یا حتّی دین تو چیست؛ نه، مواطن ماست و از حقوق همشهری‏گری با ما دارد استفاده می‌کند و در این مملکت زندگی می‌کند؛ چیزی باید بپردازد، کاری باید بکند و حقوقی هم دارد؛ حق امنیت، حق زندگی، حق کار، حق تلاش، حق تحصیل و فرهنگ دارد.

۲۷/۸/۱۳۷۰

بیانات در دیدار با روحانیون دفتر نمایندگی ولی‏فقیه در امور اهل سنت سیستان و بلوچستان‏

 

آنچه که من به برنامه‏ریزان و مسئولین دولتی مؤکّداً سفارش می‌کنم، این است که هدف اصلی، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزی است که ما را به «عدالت اجتماعی» نزدیک می‌کند. هدف اصلی در کشور ما و در نظام جمهوری اسلامی، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادی و تلاش سازندگی، مقدّمه آن است. ما نمی‌خواهیم سازندگی کنیم که نتیجه این سازندگی یا نتیجه رونق اقتصادی، این باشد که عدّه‏ای از تمکّن بیشتری برخوردار شوند و عده‏ای فقیرتر شوند. این، به هیچ‏وجه مورد رضای الهی و رضای اسلام و مورد قبول ما نیست. ما می‌خواهیم سازندگی شود و کشور رونق اقتصادی و پیشرفت مادّی پیدا کند و ازلحاظ اقتصادی رشد کند، تا بتواند به عدالت اجتماعی نزدیک شود و فقیر نداشته باشیم؛ تا دیگر، طبقات محروم در جامعه، احساس محرومیت نکنند و محروم نباشند؛ تا منطقه محروم در کشور نداشته باشیم و فاصله بین فقیر و غنی، روزبه‏روز کمتر شود. این، هدف اصلی است. باید این را در برنامه مورد نظر قرار دهند.

۱/۱/۱۳۷۲

پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت حلول سال ۱۳۷۲ هجری شمسی‏

 

هدف امیرالمؤمنین این بود که جامعه را قلمرو اراده الهی کند که مظهر اعلای آن، عدالت است. این‏جا ما نباید خودمان را فریب بدهیم. آن جامعه‏ای الهی است، که در آن، عدالت باشد. والّا، جامعه‏ای که در آن عدالت نبود؛ فاصله‏های عمیقِ طبقاتی وجود داشت؛ عدم برخورداری یک جمع کثیر از مردم به سودِ برخورداریهای نابحقِ دیگران وجود داشت، این جامعه، اسلامی نیست. این جامعه، جامعه علوی نیست. باید تلاش کنیم تا به آن جامعه برسیم.

۱۹/۳/۱۳۷۲

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان کشوری و لشکری، به مناسبت «عید غدیر»

 

اساس اداره تشکیلات کشور نیز همین است که بارها تکرار شده: عدالت اجتماعی. در تمام آثار دینی که شما نگاه می‌کنید، هدف و غایت برای حرکت جامعه اسلامی، تشکیل جامعه عادله است. راجع به امام زمان این‏همه اثر هست و در اغلبِ اینها گفته می‌شود که آن بزرگوار تشریف بیاورند تا این‏که جهان را پر از عدل کنند. بیش از آنچه‏که گفته شده «پُر از دین حق کنند» گفته شده «پر از عدالت کنند». یعنی آن‏چه که در درجه اوّل مطرح است، «عدالت» است که باید انجام گیرد.

نگاه به مناطق محروم و طبقات مستضعف کشور و آن مناطقی که مورد بی‏مهری دستگاههای طاغوتی در گذشته قرار گرفته‏اند. این از جمله کارهای بسیار لازم و واجب است که ان‏شاءاللَّه آقایان در هر جا که هستند ـ چه در کارهای اقتصادی، چه فنّی، چه علمی و چه فرهنگی ـ دنبال کنند. این، همان خواهد شد که مردم و مجلس شورای اسلامی از شما متوقّع هستند.

۳/۶/۱۳۷۲

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار «هیأت دولت» در آغاز کار دوره دوم ریاست جمهوری آقای «هاشمی‏رفسنجانی»

 

مسأله «عدالت اجتماعی» است که با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضی این طور تصوّر می‌کردند ـ شاید حالا هم تصوّر کنند ـ که ما بایستی دوره‏ای را صرف رشد و توسعه کنیم و وقتی که به آن نقطه مطلوب رسیدیم، به تأمین عدالت اجتماعی می‏پردازیم. این فکرْ اسلامی نیست. «عدالت» هدف است و رشد و توسعهْ مقدمه عدالت است. آن روزی که در کشور عدالت اجتماعی نباشد، اگر بتوانیم باید آن روز را تحمّل نکنیم. اگر می‏بینید که در کشور هنوز تفاوت و فاصله طبقاتی وجود دارد و هنوز کسانی در فقر و محرومیّت هستند، به خاطر این است که مسئولان کشور بیش از این نمی‌توانند. خرابی‏ای که در سالیان طولانی به وجود آمده، عمیقتر و بیشتر از آن است که در طول این مدت کوتاه بشود آن را بر طرف کرد، والاّ اگر بتوانیم یک روز هم نباید تحمّل کنیم. در برنامه‏ریزیهای بعدی مسأله برطرف کردن فقر و محرومیّت از کشور را در درجه اوّل قرار دهید که یکی از ارکان عدالت، این موضوع است. البته همه مفهوم عدالت این نیست که ما فقر و محرومیّت را برطرف کنیم؛ گرچه حقّاً و انصافاً بخش مهمّی از آن مفهوم است. این امر را در کارها و در همه بخشها و برنامه‏ریزیهایتان دخالت دهید.

۸/۶/۱۳۷۴

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت‏

 

حقیقت آن است که در دوره‏های متوالی ریاست جمهوری، دولتها خدمات بزرگ و حتّی بی‏سابقه‏یی نثار کشور و ملت ایران کرده‏اند که پاداش آنها را جز از خدای بزرگ نمی‏توان انتظار داشت؛ با این حال اقشار ضعیف مردم که شامل صادق‏ترین و فداکارترین یاوران انقلاب در روزهای دشوار بوده‏اند و خواهند بود، همچنان نیازمند توجه و کار و اهتمام ویژه و طولانیند. و وظیفه‏ی اهم جناب‏عالی [سید محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت] و همکارانتان، رسیدگی و علاج‏جویی برای آنان و مجاهدت در راه استقرار عدالت اجتماعی است.

۱۲/۵/۱۳۷۶

تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجهالاسلام والمسلمین آقای خاتمی

 

این [عدالت اجتماعی] حرفِ بسیار خوبی است که گفتنش آسان است، اما عمل کردنش بسیار بسیار مشکل می‏نماید. به مجرّد این‏که به سمت بعضی از مسئولان دست دراز شود، طبعاً اوّلِ گله و شِکوه و فریاد آنهاست. یک وقت می‏بینید که در اصل کار هم مانع‏تراشی می‌شود و انجام نمی‌گیرد! من یک عقیده جدّی دارم که بحث «عدالت اجتماعی» باید تعقیب شود ـ شکّی در این نیست و بارها هم این را گفته‏ام ـ منتها آن کسی که باید تعقیب کند، بنده نیستم؛ دستگاههای قضایی و دستگاههای دولتی هستند که بایستی دنبال کنند. یک مقدار از این قضیه باید به برکت قوانینِ خوب حل شود؛ یک مقدار باید به برکت اجرا حل شود؛ یک مقدار هم باید به برکت بازرسی دستگاههای برتر و بالاتر حل شود؛ یعنی دستگاههای دولتی، نسبت به بخشهای زیرمجموعه خودشان.

۱/۹/۱۳۷۸

پاسخهای رهبر معظم انقلاب اسلامی به پرسشهای دانشجویان در دانشگاه صنعتی شریف‏

 

مسئولان باید همّت کنند تا بتوانند این عدالتِ مورد نظر اسلام را در همه ابعاد ـ در ابعاد قضایی، در ابعاد اقتصادی، در تقسیم منابع ثروت ملی و فرصتهای گوناگون و در همه چیزهایی که در کشور برای انسانها اهمیت دارد ـ اجرا کنند. در هزینه بیت‏المال، در استفاده شخصی، در عزل و نصب و در همه کارهایی که یک مسئول در قوای سه‏گانه ـ چه در قوّه مجریّه، چه در قوّه قضایّیه و چه در قوّه مقنّنه ـ می‌تواند انجام دهد، باید هدف، اجرای عدالت؛ و روش، روشِ عادلانه باشد. اگر این‏طور شد ـ که در هر بخشی از بخشهای این کشور و این نظام به تحقّق عدالت همت گماشته شد و کسانی دنبالش را گرفتند و عدالت در دسترس بود و مردم طعم آن را چشیدند؛ در همه بخشهای زندگی باید سعی کنیم اثری از بی‏عدالتی نماند ـ آن روز است که جمهوری اسلامی خواهد توانست به همه مردم دنیا و به همه امتهای اسلامی، به عنوان الگوی حقیقی اسلام، خودش را نشان دهد.

۲۶/۱۲/۱۳۷۹

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‏های نماز جمعه تهران‏

 

اینک جای آن است که لحظه لحظه وقت مسئولان و نخبگان و امناء ملت، به خدمت و تلاش مخلصانه سپری شود و عزم و همّت همگان، به سوی بسط عدالت و ارتقاء معرفت و معنویت و گشایش امر اقتصاد و معیشت عمومی، معطوف گردد و فقر و فساد و تبعیض که محصول حاکمیت جهل و ظلم و خودکامگی طواغیت در روزگاری بس طولانی است، از صفحه‏ی زندگی ملت ایران زوده شود.

۱۱/۵/۱۳۸۰

حکم تنفیذ ریاست‌جمهوری آقای خاتمی

 

امیرالمؤمنین فرمود: «فلیکن احبّ الذخائر الیک ذخیره العمل الصّالح»؛ ذخیره عمل صالح، باید محبوبترین ذخیره‏ها پیش تو باشد؛ یعنی از ذخیره پول، ذخیره خواسته‏ها و تنخواههای زندگی ـ مثل خانه و … ـ و حتّی ذخیره اعتبار و آبرو برای تو محبوبتر باشد.

ما برای اجرای عدالت آمده‏ایم. قشر محروم مردم، بلندگو و تریبون ندارند؛ اما قشر مرفه و زرمند و زورمند، هم از تریبونها بناحق استفاده می‌کنند؛ هم هرجا بخواهند، در بدنه‏ها اعمال نفوذ می‌کنند و کارشان را پیش می‏برند؛ ولی آن قشر محروم زمین می‏مانند. اهتمام اصلی دولت در همه سیاستهای اجرایی و بخشی، باید رفع محرومیت به نفع ایجاد عدالت باشد. این باید اوّلین چیزی باشد که مورد نظر قرار می‌گیرد. با این کار، چقدر ما رفع محرومیت می‌کنیم و چقدر کشور را به عدالت نزدیک می‌کنیم. البته این‏که چه چیزهایی در رفع محرومیت بیشتر مؤثّرند، شما آنها را خیلی خوب می‌دانید. اشتغال، مسکن، درمان، بیمه و موارد گوناگون دیگر، در کاهش و رفع محرومیت مؤثّرند. مثلاً اگر می‌خواهیم یک پروژه صنعتی یا معدنی یا ارتباطاتی را اجرا کنیم، در درجه اوّل باید ببینیم تأثیر آن در ایجاد عدالت اجتماعی چقدر است؛ بر این اساس کار کنیم.

۵/۶/۱۳۸۰

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت‏

 

امروز در جمهوری اسلامی اگر بخواهیم سعادت این کشور تأمین شود و مردم عزیز ایران با تواناییهایی که خدای متعال در جوهر این کشور و این ملت قرار داده، به تمنیّات و آرزوهای مشروع خود برسند، باید همان خط را دنبال کنیم و دین و دنیای خود را از روی آن حکومت، الگو بگیریم: سیاست ناآلوده به اغراض و امیال و شهوات؛ سیاست الهام گرفته از دین و اخلاق؛ سیاستی که در شکل‏دهی آن، منافع عمومی ملت بر منافع شخصی و گروهی و قومی و منافع بیگانگانی که همه دنیا را برای خود می‌خواهند، ترجیح پیدا کند؛ سیاستی که در آن، دنیا و زندگی و معیشت مردم، در کنار عزّت، اقتدار ملی، آبروی جهانی، فرهنگ متعالی، پیشرفت علمی، معنویّت، فضیلت، دین و اخلاق تأمین شود. ما امروز این را لازم داریم و این به وسیله حاکمان و زمامدارانی تأمین می‌شود که با میل و انتخاب و خواست و عاطفه جوشان و بر طبق عقیده مردم بر مسند مسئولیت نشسته‏اند و کارها را دنبال می‌کنند.

۱۲/۱۲/۱۳۸۰

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی‏بن‏موسی‏الرّضا علیه‏السّلام در روز عید سعید غدیر خم‏

 

امروز در نظام اسلامی، همه کارگزاران حکومت، از پایین تا بالا؛ از رهبری ـ که خدمتگزار همه است ـ از رئیس جمهور، از وزرا، از مسئولین قضایی، از نمایندگان مجلس و از مدیران گوناگونی که در اکناف کشور هستند، باید همّتشان این باشد که دین خدا را اقامه کنند، عدالت را احیا کنند، تبعیض در اجرای مقرّرات را از میان بردارند، بیشترین توجّهشان به طبقه محروم و مستضعف و فقیر باشد ـ همچنان که امیرالمؤمنین بود ـ شعار تقوا را شعار شخصی و عمومی خودشان قرار دهند؛ این وظیفه ماست.

اِعمال عدالت و اقامه حق کار آسانی نیست؛ اما هدف این است و این است که مردم را خوشبخت می‌کند؛ این است که سعادت مردم را تأمین می‌کند؛ این است که فقر و تبعیض را از بین می‏برد؛ این است که ریشه فساد را در جامعه می‌کند.

۳۰/۶/۱۳۸۱

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد امیرالمؤمنین علی(ع)

 

ملت، امروز به وحدت کلمه، کار، تلاش پیگیر، عدم وقفه در همه کارهای سازنده ـ بخصوص کارهای علمی ـ و مبارزه با فساد و تبعیض و بی‏عدالتی احتیاج دارد. اینها جزو کارهای واجبی است که بر عهده همه مسئولان است؛ چه مسئولان دولتی، چه مسئولان قضایی.

۱/۹/۱۳۸۱

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‏های نماز جمعه‏ی تهران‏

 

مسأله‌ی عدالت یکی از پیامهاست که باید در ذهن مردم جا بیفتد و نزد مردمِ طالب و عاشقِ عدالت ـ عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی، هر دو ـ به عنوان یک شعار اصلی شود. مثلاً ما فیلمی یا طنزی یا بیانی را پخش کنیم که نتیجه‌اش القای بی‌اعتنایی به عدالت به نفع یک شعار دیگر باشد. فرضاً ما شعار عدالت را در جامعه به شعار توسعه تبدیل کنیم. البته توسعه هم از نظر مردم و از نظر گویندگان و شنوندگان، مفهوم چندان روشنی نیست. این پیام یا این شعار به آن شعار تبدیل شود، بدون این‌که در این توسعه، عدالت در نظر گرفته شده باشد. این طبعاً همان حرکتی است که با آن نواخت عمومی که بایستی همه‌ی دستگاه و اجزای این مجموعه با آن تطبیق کنند و با آن هماهنگ باشند و آن را پیش ببرند، تطبیق نمی‌کند.

پیامهایی که ما باید به ذهن مردم منعکس کنیم، کدامهاست؟ به‌نظر من، یکی همین شعار عدالت است که عرض کردم. ما نباید از شعار عدلِ علوی عقب‌نشینی کنیم. مردم به عدلِ علوی نیازمندند و تشنه‌ی آن هستند. حتّی به آن کسانی که اسم عدل را هم نمی‌آورند یا در جایی عدالت به نفعشان نیست ـ چون خودشان می‌خواهند بی‌عدالتی کنند و نمی‌خواهند عدالت را بگویند ـ اگر بی‌عدالتی شود، دادشان بلند می‌شود؛ یعنی آنها هم تشنه‌ی عدالتند. بنده یک وقت گفتم همه‌ی این شعارهای بزرگ مثل آزادی و استقلال قیودی دارند و آنچه هیچ قیدی ندارد، عدالت است. عدالت به‌طور مطلق مورد نیاز و مورد مطالبه‌ی جامعه است. نه این‌که به‌طور مطلق می‌توان عدالت را تحقّق بخشید، یا ما آن آدمهایی هستیم که می‌توانیم. اما عدالت باید به‌طور مطلق مطرح شود تا هر مقدار که می‌توانیم پیش برویم. مرحوم آقای طباطبایی رضوان‌اللَّه‌علیه می‌گفتند که پیغمبر و امیرالمؤمنین و اولیای خدا روی قلّه ایستاده‌اند و مردم را به این قلّه دعوت می‌کنند. پیغمبر ـ یا امیرالمؤمنین ـ در دعوتِ خود هرگز به مردم نمی‌گوید یک قدم پایین‌تر از من بیایید، بلکه می‌گوید بیایید تا همین‌جا که من هستم. ایشان همه را به قلّه دعوت می‌کنند؛ منتها همین که به قلّه دعوت می‌کنند، انگیزه می‌شود برای این‌که مردم حرکت کنند و راه بیفتند: یکی یک قدم می‌آید، یکی صد قدم می‌آید، یکی تا کمر می‌آید و یکی به آن بالاها می‌رسد.

بنابراین ما بایستی آن قلّه را حذف نکنیم و آن را درنظر بگیریم و بخواهیم. وقتی که انسان این پیام عدالت‌خواهی را به ذهن مردم القا و به آنها تفهیم می‌کند و عدالت‌خواهی را در آنها زنده نگه می‌دارد و صحیح و منطقی با مردم حرف می‌زند، طبیعی است که آنها مثلاً از کمتر بودن عدالتی که به آن رسیده‌اند، ناراضی نمی‌شوند و بالاخره احساس می‌کنند که آن نقطه‌ی بالایی است؛ کمااین‌که امیرالمؤمنین به اصحاب خود هم فرمود: «الا و انّکم لاتقدرون علی ذلک». این را همه می‌دانند که توان و بنیه‌ی روحی و معنوی و حتّی جسمانی انسانهایی پایین‌تر از امیرالمؤمنین، آن‌قدر نیست که به آن قلّه برسند؛ اما حرکت به سمت قلّه را بایستی زنده نگه داشت. بنابراین عدالت و عدالتخواهی و تزیین عدالت، از چیزهایی است که نباید آن را فراموش کرد. شما نهج‌البلاغه را که نگاه می‌کنید، می‌بینید در سر تا پای نهج‌البلاغه عدالت وجود دارد.

۱۴/۱۱/۱۳۸۱

بیانات در دیدار مدیران صدا و سیما

 

حاکم اسلامی در قبال مسائل مهمّ جامعه، در مقابل فقر مردم، در مقابل تبعیض و شکافهای اجتماعی، در مقابل اخلاق و معنویت مردم، در قبال حفظ استقلال کشور و حفظ آزادی مردم ـ در آن حدودی که اسلام مقرّر کرده است ـ مسئول است. اینها مسئولیتهاست و چون اسلام این را خواسته و این به مردم تعلیم داده شده است و مردم ما به اسلام اعتقاد دارند، لذا توقّعشان از مسئولان امر در کشور در هر رده‌ای این است که به این مسئولیتها عمل کنند و آنچه را که به عنوان وظیفه بر عهده‌ی آنهاست، انجام دهند. مردم با نظام اسلامی هیچ مشکلی ندارند؛ آنها با تبعیض و فقر و فساد و عدم رعایت ضوابط در بخشی از تشکیلات اداری کشور در خصوص مدیران جامعه مشکل دارند. مردم با افراد مشکل دارند، نه با نظام اسلامی.

مردم از اعماق وجودشان نظام اسلامی را می‌خواهند؛ منتها از این نظام اسلامی توقّعاتی دارند و این توقّعات باید برآورده شود. این توقّعات، بحق هم هست؛ توقّع عدل و رفاه و پیشرفت در امور زندگی و برطرف شدن مشکلات و کم شدن شکافهای طبقاتی و برخوردار نشدن عزیزانِ بی‌جهت در میدان سیاست و اداره‌ی کشور را دارند. این توقّعات، توقّعات درستی است؛ همین چیزهایی است که اسلام به ما و مردم یاد داده؛ اینها تعلیمات اسلامی است. رفتار بزرگان صدر اسلام و کسانی که الگوی مردم و الگوی ما هستند، برای ما نقل شده؛ این جزو فرهنگ ملت ما در طول سالهای متمادی است. ما باید به این توقّعات عمل کنیم؛ حتّی اگر لازم است، باید بر خودمان سخت بگیریم و فشار بیاوریم تا بتوانیم آنچه را که بر عهده‌ی ماست، انجام دهیم و ان‌شاءاللَّه بر مشکلات فائق آییم. مردم نظام را دوست دارند؛ ما هستیم که وظیفه داریم طبق موازین نظام اسلامی در همه‌ی بخشها عمل کنیم.

۱۳/۱۲/۱۳۸۱

بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری

 

اینها [توحید، کرامت انسان و عدالت اجتماعی] سه رکن اصلی است. ما باید همه عقب‏ماندگیهای خود را در این سه رکن، عقب‏ماندگی بدانیم. هرچه شخصیت و رفتار ما مسئولان از رفتار توحیدی فاصله بگیرد و احترام ما به زندگی، شخصیت، هویّت و عزّت مردم کاهش پیدا کند و به هر مقدار که شکافهای طبقاتی علاج نشود و عدالت اجتماعی به معنای حقیقی در کشور دنبال نگردد، این عقب‏ماندگی است.

تلاش برای عدالت اجتماعی و پُر کردن شکاف طبقاتی، بزرگترین مسئولیت ماست. امروز مهمترین مسأله ما این است که بتوانیم شکاف طبقاتی بین فقیر و غنی را پُر کنیم. بزرگترین خدمت به جوانان این است که بتوانیم استعدادهای آنها را بارور کنیم؛ امکانات تحصیلی برایشان فراهم نماییم و بعد به فکر شغل و کار برای آنها باشیم.

۲۲/۷/۱۳۸۲

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان‏

 

عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلی‏ترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست. در همه‏ی برنامه‏های حکومت ـ در قانونگذاری، در اجرا، در قضا ـ باید عدالت اجتماعی و پُر کردن شکافهای طبقاتی، مورد نظر و هدف باشد. این‏که ما بگوییم کشور را ثروتمند می‌کنیم ـ یعنی تولید ناخالص ملی را بالا می‏بریم ـ اما ثروتها در گوشه‏یی به نفع یک عده انبار شود و عده‏ی کثیری هم از مردم دستشان خالی باشد، با مکتب سیاسی امام نمی‏سازد. پُر کردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده‏ی از منابع گوناگون ملی در میان طبقات مردم، مهمترین و سخت‏ترین مسئولیت ماست. همه‏ی برنامه‏ریزان، قانونگذاران، مجریان و همه‏ی کسانی که در دستگاه‏های گوناگون مشغول کار هستند، باید این را مورد توجه قرار دهند و یکی از مهمترین شاخصهای حرکتِ خود به‏حساب آورند.

۱۴/۳/۱۳۸۳

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)

 

یک قانونِ شما [نمایندگان مجلس] می‌تواند شکاف بین فقیر و غنی را عمیق‏تر کند؛ می‌تواند هم مقداری این را جمع کند. باید دنبال این باشید که این فاصله را کم و این شکاف را پُر کنید.

۲۷/۳/۱۳۸۳

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان هفتمین دوره‏ی مجلس شورای اسلامی‏

 

علاج مشکلات این کشور این است که به‏طور جدی اجرای عدالت پیگیری شود؛ تبعیض برداشته شود؛ با فساد و فقر و عوامل فقر به‏طور واقعی مبارزه شود؛ این کارها، کارهای قوای سه‏گانه است؛ اعم از قوه‏ی مجریه و قوه‏ی مقننه و قوه‏ی قضاییه. البته مهمترین بخش در اختیار قوه‏ی مجریه است.

۱۰/۱۱/۱۳۸۳

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار مردم پاکدشت، در سالروز عید سعید غدیر

 

آنچه امروز کشور به آن احتیاج دارد، این است که برای رفع فقر و ریشه‌کنی فساد و برخوردار کردن عامه‌ی مردم و مناطق گوناگون و همه‌ی زوایای کشور از منافع و برکات پیشرفت کشور باید برنامه‌ریزی شود؛ سیاست‌ها و برنامه‌ها باید ناظر به این هدف باشد.

ما احتیاج داریم به کار؛ باید عرق بریزیم و تلاش و کار کنیم. این کار باید جهتدار باشد؛ جهت، عدالت؛ جهت، پُر کردن شکاف بین فقیر و غنی؛ جهت، بالا آوردن زندگی مردم محروم؛ مردمی که در دوران امتحان‌های دشوار و سخت هم در صفوف اول و در مقابل خطرهای دشمن ایستادند و بعد از این هم همین‌طور خواهد بود.

۱۱/۲/۱۳۸۴

بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمان

 

مهمترین وظیفه‏ی مسئولان کشور این است که در جامعه عدالت را معنا ببخشند تا مردم عدالت را احساس کنند؛ عدالت در قانون، عدالت در قضا، عدالت در تقسیم منابع حیاتی کشور، عدالت در برخورداری‏ها و دسترسی‏های همه‏ی افراد به امکانات کشور. کشور ما امکانات زیادی دارد؛ این امکانات می‌تواند یک جامعه‏ی مرفه و پیشرفته و توسعه‏یافته را برای ملت ایران ایجاد کند؛ منتها شرط اصلی این است که در استفاده‏ی از این منابع، عدالت رعایت شود.

مسئولان کشور در رده‏های مختلف ـ در سطح کشور، در سطح استان‏ها و شهرها ـ موظفند عدالت را رعایت کنند و طبقات محروم را همواره مورد توجه قرار دهند. این خطاست اگر خیال کنیم اسلام با پیشرفت و توسعه و رفاه مادی جامعه مخالف است؛ به‏هیچ‏وجه این‏طور نیست. جامعه‏یی که در آن، پیشرفت علمی و عملی، پیشرفت فناوری و پیشرفت دنیایی مردم وجود داشته باشد؛ اسلام این را برای پیروان خود می‏پسندد. تشویق اسلام به علم و عمل و تلاش و فعالیت، از همین جهت است. سنت الهی بر این قرار گرفته است که هر ملتی تلاش و کار کند، بدون تردید نتیجه‏ی آن را خواهد دید. بنابراین اسلام حیات مادی مردم را هم تأمین می‌کند؛ منتها غرق شدن در حیات مادی، فراموش کردن ارزش‏های معنوی، ایجاد شکاف بین طبقات جامعه، و فاصله انداختن بین قشرهای مختلف مردم را نمی‏پسندد و نمی‏پذیرد.

امروز در دنیا کشورهای توسعه‏یافته بسیارند، اما در آنها عدالت وجود ندارد؛ اینها الگوی نظام جمهوری اسلامی نیستند. الگوی نظام جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی است؛ یعنی الگوی پیشرفت و توسعه و رفاه، همراه با عدالت و برادری و محبت و عطوفت بین قشرها و پُرشدن شکاف بین فقیر و غنی در جامعه. پیشرفت جامعه به این شکل که با معنویت همراه است، مورد نظر اسلام است.

۱۸/۲/۱۳۸۴

‏بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان‏

 

فلسفه‏ی وجودی ما، عدالت است. این که ما برنامه‏ی رشد اقتصادی درست کنیم و بگذاریم بعد از حاصل شدن دو، سه برنامه رشد اقتصادی، به فکر عدالت بیفتیم، منطقی نیست. رشد اقتصادی باید همپای عدالت پیش برود؛ برنامه‏ریزی کنند و راهش را پیدا کنند. حالا عدالت چیست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادی، کسانی یا گروههایی اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک قدر مسلّمهایی وجود دارد: کم کردن فاصله‏ها، دادن فرصتهای برابر، تشویق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملی، عدالت را در بدنه‏ی حاکمیتی رایج کردن ـ عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها ـ مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن، منابع مالی کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک این منابع دانستن، از قدرِ مسلّمها و مورد اتفاقهای عدالت است که باید انجام بگیرد. بنابراین، عدالت یک اصل است و نیازمند قاطعیت. عدالت، با من بمیرم، تو بمیری درست نمی‌شود؛ عدالت، با تعارف درست نمی‌شود؛ اولاً قاطعیت می‌خواهد، ثانیاً ارتباط با مردم می‌خواهد، ثالثاً ساده‏زیستی و مردمی بودن لازم دارد و بالاتر از همه، خودسازی و تهذیب می‌خواهد؛ این هم جزو پیش شرطها و پیش نیازهای اجرای عدالت است. اول، باید خودمان را درست کنیم و یک دستی به سر و صورت خودمان بکشیم، تا بتوانیم عدالت را اجرا کنیم؛ وظیفه‏ی من و شما اینهاست. واقعاً باید با ویژه‏خواران و فساد مبارزه کنیم.

۲۹/۳/۱۳۸۵

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی

 

شاخصه‏های اصولگرایی، شاخصه‏های مهمی است. شاخصه‏ی اول «عدالتخواهی و عدالت‏گستری» است. به زبان آسان است؛ اما در عمل بسیار کار دشواری است و مقدمات بسیاری لازم دارد. باید خیلی کار کرد تا اینکه عدالت تحقق پیدا کند؛ عدالت جغرافیایی، عدالت طبقاتی، عدالت در زمینه‏های مسایل اقتصادی، عدالت در زمینه‏های مسایل فرهنگی، عدالت در جایگزین شدن و جای گرفتن در مسئولیتها و مناصب و عدالت در قضاوتهای ما ـ نه فقط قضاوتی که قاضی در دادگاه می‌کند، بلکه داوریهایی که ما نسبت به اشخاص و قضایا می‌کنیم ـ اینها همه عدالت است و عدالت در آنها نقش دارد. عدالتخواهی و عدالت‏گستری به معنای همه‏ی اینهاست. البته امروز کشور ما بیش از هر چیز دیگر، تشنه‏ی عدالت اقتصادی است. علت هم این است که واقعاً یک شکافی به صورت میراث معیوبی از گذشته بود و این شکاف باید پُر میشد، که نشده است. البته به شکل معقولی باید پُر شود. ما پُر کردنِ این شکاف را به همان شکلی می‌گوییم که اسلام توصیه می‌کند؛ حرفهای غیر منطقی و ناممکن و نامعقول را نمی‌خواهیم به میان بیاوریم؛ همان‏طوری که اسلام می‌گوید: فرصتها در مقابل همه باشد و امکانات عمومی مورد استفاده‏ی همه قرار گیرد. بنابراین یک شاخصه، مسئله‏ی عدالتخواهی و عدالت‏گستری است که پهنه‏ی وسیعی دارد.

«فسادستیزی» شاخصه‏ی دیگری است.

«ساده‏زیستی و مردم‏گرایی» شاخصه‏ی دیگر است.

«تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور» هم یکی از شاخصه‏هایی است که لازمه‏ی اصولگرایی است؛ ما در معرض این هستیم. ببینید عزیزان! شماها در موضع بالایی قرار دارید و مورد احترامید؛ افراد پیش شماها میآیند و تعریف و تمجید می‌کنند ـ بعضی از روی اعتقاد، بعضی بدون اعتقاد ـ برای اینکه شما خوشتان بیاید. ما خودمان باید مواظب باشیم حرفهایی که در تمجید و ستایش ما می‌زنند، اینها را باور نکنیم. ما باید به درون خودمان نگاه کنیم: «الانسان علی نفسه بصیره»؛ نقصها، مشکلات و کمبودهایمان را نگاه کنیم و فریب نخوریم. این فریب خوردن، انسان را در دام و گرداب غرور می‏اندازد. اگر انسان خودش را بد برآورد کرد، آن وقت دیگر نجات پیدا نمی‌کند.

«اجتناب از اسراف و ریخت‏وپاش».

«اجتناب از هواهای نفس»؛ چه هوای نفس شخصی، چه هوای نفس گروهی؛ که حالا آقای رئیس‏جمهور گفتند و این نکته‏ی خوبی است. بحمداللَّه عناصر دولت به هیچ گروه و دسته و باند و جریانی وابسته نیستند؛ این خیلی نکته‏ی مهمی است. مراقب باشید حرکت، اظهارنظر و حرف، انتساب به یک جریان، به یک باند و به یک گروه را پیش نیاورد، که اگر این‏طور شود، هوای نفس تقریباً انفکاک‏ناپذیر است. هوای نفس گروهی هم مثل هوای نفس شخصی است؛ آن هم همین‏طور است. هوای نفس گروهی هم انسان را بی‏حساب و کتاب به این طرف و آن طرف میکشاند و از خرد و جاده‏ی مستقیم منحرف می‌کند. این هم جزو لوازم اصولگرایی است.

۶/۶/۱۳۸۵

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت

 

ان‏شاءاللَّه تمام آرمانهای انقلاب به نتیجه برسد، که از مهمترینِ آن رفع تبعیض، رفع تبعیض فردی، شهرستانی، استانی و منطقه‏ای در سرتاسر کشور است.

۱۹/۸/۱۳۸۵

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار مردم دامغان