نظام مردم
جایگاه مردم در نظام اسلامی
در نظام اسلامی، مردم به معنای حقیقی کلمه، دارای ارزش و قدرت انتخاب و تصمیمگیری هستند؛ نه به صورت ریاکارانه، نه به شکل دمکراسیهای غیرواقعی و اسمی و شعاری و صورتسازیها و تظاهراتی که حاکی از واقعیت نیست. در نظام اسلامی، ملت تصمیمگیرنده است. مردم، حقیقتاً مالک و مسلط بر سرنوشت و امور خودشان هستند. این، یک امر واقعی است.
۷/۲/۱۳۶۹
سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر
——————————————————————————————————————————-
انقلاب ما بر دوش مردم ـ به معنای واقعی کلمه ـ قرار دارد. همهی ماها شاهد این واقعیت بودهایم و هیچکس بین ما خبر بیشتری از نفر دیگر ندارد. جمهوری اسلامی هم، همینطور پیش آمد. رابطهی جمهوری اسلامی با مردم، با رابطهی کشورها و حکومتهای دیگر، بکلی متفاوت است. مسئولان درجهی یک کشور، رئیسجمهور، وزرا و دیگران و دیگران، مظهر مردمی بودنشان این نیست که در کوچه و بازار راه بروند و مثلاً خودشان گوشت و نانشان را بخرند. این طبیعی است که علاقه و مراجعات و احتیاج و عشق مردم نمیگذارد. کسی که اشتغال و کار دارد، باید هر دقیقهی وقتش، صرف کارهای مهم بشود. معنا ندارد که بگویند شما چرا مثلاً ساعتهای متمادی نمیروید در مسجدی بنشینید، تا مردم بیایند به شما مراجعه کنند! این، عملی نیست. مظهر رابطهی مردم با مسئولان، اینها نیست.
دیدم بعضی از این بدخواهان و بددلان ـ اینهایی که از اول انقلاب تا حالا، از هر فرصتی خواستند استفاده کنند و نقیصهیی برای مسئولان جمهوری اسلامی بتراشند ـ چند وقت پیش از این مطرح کرده بودند که پادشاه سوئد، خودش با دوچرخه میرود سبزی میخرد. ای نادان! پادشاهی که مسئولیت نداشته باشد، میتواند ساعتها مثلاً در بازی فوتبال، یا در تماشای فلان نمایش، یا در سایر کارهای تفریحی، صرف وقت کند.
من به کشوری رفته بودم که رئیسجمهور آن تشریفاتی و نخستوزیرش همهکاره ـ یعنی رئیس دولت و کشور ـ بود. از لحاظ تشریفاتی، رئیسجمهور در مراسم استقبال ما شرکت کرده بود، بعد هم چند دقیقهیی با ما بود و سپس رفت و دیگر نیامد و ما با نخستوزیر آن کشور، مشغول صحبت و مبادلهی نظر و مذاکره و قرارداد شدیم. رئیسجمهور، اتفاقاً کشیش بود. در آن چند لحظهیی که با او بودم، از او پرسیدم که شما چون کشیش هستید، آیا کلیسا هم میروید و در حال ریاست جمهوری، مراسم مذهبی را انجام میدهید؟ گفت: نه، من اصلاً وقت نمیکنم به کلیسا بروم! هفتهیی مثلاً یک بار و یا گاهی چند هفته یک بار ـ حالا یادم نیست، او زمان دوری را معین کرد ـ به کلیسا میروم! بعد صحبت شد، گفت: من ورزش هم میکنم و فوتبالیستم (تیم فوتبال داشت). گفتم: شما فرصت میکنید؟ گفت: بله، من هر روز فوتبال بازی میکنم! یعنی با آنکه کشیش بود، اما وقتِ کلیسا رفتن نمیکرد؛ ولی هر روز ورزش میکرد! رئیسجمهوری که در مملکت کارهیی نیست، میتواند ساعتها وقت خودش را برای فوتبال بازی کردن و شرکت در بالماسکه و شرکت در ماهیگیری پای فلان رودخانه صرف کند. این، مظهر مردمی بودن نیست.
۷/۳/۱۳۶۹
سخنرانی در دیدار با ائمهی جمعهی سراسر کشور
——————————————————————————————————————————–
اسلام سعادت مردم را دنبال میکند. اسلام با فساد و ظلم و تبعیض مخالف است. اسلام برای رفاه مردم در کنار معنویت مردم به میدان آمده است.
بزرگترین مبارزه با امریکا، خدمت به این مردم است. هرکه میخواهد با امریکا مبارزه اساسی کند، باید به این مردم خدمت کند. هر که میخواهد با دشمنان این ملت مبارزه عملی کارآمد کند، با فساد مبارزه کند. ابزارهای دشمن در درون کشور و نظام ما عبارت است از فساد، تبعیض و فاصله طبقاتی. ما باید با اینها مبارزه کنیم. این وظیفه دولت و مجلس و قوّه قضاییّه و همه ارکان نظام است. به مردم خدمت کنند، با مفسد مماشات نکنند، فساد را در بدنه دستگاههای حکومت بههیچوجه نپذیرند و تحمّل نکنند؛ این بزرگترین خدمت است.
اصلاح واقعی عبارت است از اینکه با فقر و تبعیض مبارزه شود؛ عدالتخواهی، یک انگیزه همگانی برای مسئولان باشد؛ خدمت به مردم، یک وظیفه و احساس دینی در اعماق وجود مسئولان باشد؛ این میشود راه صحیحِ امام.
۱۴/۳/۱۳۸۲
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)
——————————————————————————————————————————-
پیشرفت کشور و تحولی که به پیشرفت منتهی میشود، باید طوری برنامهریزی و ترتیب داده شود که انسان بتواند در آن به رشد و تعالی برسد؛ انسان در آن تحقیر نشود. هدف، انتفاع انسانیت است، نه طبقهای از انسان، حتّی نه انسانِ ایرانی. پیشرفتی که ما میخواهیم بر اساس اسلام و با تفکر اسلامی معنا کنیم، فقط برای انسان ایرانی سودمند نیست، چه برسد بگوئیم برای طبقهای خاص. این پیشرفت، برای کل بشریت و برای انسانیت است.
۲۵/۲/۱۳۸۶
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
——————————————————————————————————————————–
جمهوری اسلامی دو جزء دارد: جمهوری است، یعنی مردمی است؛ اسلامی است، یعنی بر پایهی ارزشهای الهی و شریعت الهی است. مردمی است، یعنی مردم در تشکیل این نظام، در بر روی کار آوردن مسئولان این نظام نقش دارند، پس مردم احساس مسئولیت میکنند؛ مردم برکنار نیستند. مردمی است، یعنی مسئولان نظام از مردم و نزدیک به مردم باشند، خوی اشرافیگری، خوی جدائی از مردم، خوی بیاعتنائی و تحقیر مردم در آنها نباشد. ملت ما قرنهای متمادی خوی اشرافیگری را، استبداد و دیکتاتوری را در حاکمان نابحقِ این کشور تجربه کرده و دوران جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند اینجور باشد. دوران جمهوری اسلامی یعنی دوران حاکمیت آن کسانی که از مردمند، با مردمند، منتخب مردمند، در کنار مردمند، رفتارشان شبیه رفتار مردم است. این، معنای مردمی است. مردمی است، یعنی باید به عقاید مردم، به حیثیت مردم، به هویت مردم، به شخصیت مردم، به کرامت مردم اهمیت گذاشته بشود. اینها مردمی است.
۱۵/۷/۱۳۸۸
بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر