جریان انحراف و سودای امتیاز گیری از نظام / تک و پاتک تا انتخابات مجلس
برنامه های جریان انحرافی حالت تک و پاتک دارد؛ در برخی حوزهها باعدم التزام به قواعد جاری، حالت دفاعی به خود میگیرند و در حوزههای دیگری که اختیار عمل وجود دارد، نظام در مقابل عمل انجام شده قرار میگیرد…
جریان انحراف و سودای امتیاز گیری از نظام / تک و پاتک تا انتخابات مجلس
در حوزهی گفتمان سیاسی، جریان انحرافی عملیات ویژهای را طراحی کرده است که به نظر میرسد حالت تک و پاتک دارد. به عبارتی برای مواجهه و مقاومت در برابر نظام سعی این جریان بر آن است که با عدم التزام به شیوهها و قواعد جاری، حالت دفاعی به خود گرفته و در حوزههای دیگری که اختیار عمل وجود دارد عمده تلاش جریان برای قرار دادن نظام در مقابل عمل انجام شده است.
به گزارش کلمه به نقل از عصر امروز برهان نوشت: برخی وجوه هدفگذاری جریان انحراف در حوزهی گفتمان سیاسی بدین ترتیب است:
۱. تلاش برای تضعیف جایگاه رهبری
گرچه در مقام بیان و اظهارنظر، جریان انحرافی التزام و تبعیت نسبت به ولایت فقیه را بهگونهای برجسته بهنمایش میگذارد؛ اما تاکنون در موارد عملی بسیاری خلاف ادعاهای خود رفتار کرده است. تضعیف جایگاه ولایت فقیه، تلاش برای ابهتشکنی رهبری، تفسیر به رأی تصریحات معظم له و… از نتایج نگاه سیاسی این جریان به جایگاه رهبری و ولایت فقیه است. از جهت ایدئولوژیک، افراطیون این طیف با ادعای اینکه در مرحلهی ظهور صغری قرار گرفتهاند و ادارهی امور کشور با مدیریت مستقیم حضرت ولیعصر(عجلاللهتعالی) صورت میگیرد از بینیازی کشور نسبت به ولی فقیه سخن میرانند. در حوزهی سیاسی نیز آنان با بزرگنمایی مقام ریاست جمهوری و قایل شدن حق چانهزنی، مذاکره و امتیازگیری برای وی در قبال رهبری، در عمل موقعیت فصل الخطاب بودن رهبری را هدف قرار دادهاند.
۲. امتیازگیری از نظام:
امتیازگیری از نظام مهمترین گام این جریان برای واداشتن نظام به عقبنشینی از راهبردهای اصولی خود در مواجهه با فتنههای داخلی و خارجی است. تاکتیک عمده برای این راهبرد عبارت است از:
– ایجاد تفرقه میان کارگزاران نظام؛
– تلاش برای فشار بر رهبری معظم انقلاب؛
– تهدید و ارعاب مخالفان به افشاگری و تهدید به افزایش هزینههای برخورد با این جریان.
۳.دستیابی به قدرت سیاسی:
برآوردها نشان میدهد جریان انحرافی برنامهی گستردهای را برای فتح کرسیهای قدرت سیاسی دارد. همانطور که گفته شد تئوری رهبر جریان انحراف، فتح سنگر به سنگر است. برای دستیابی به این هدف راهبردی، جریان انحرافی از تاکتیکهای مختص به خود استفاده مینماید. مهمترین تاکتیکهای بهکار گرفته شده در این راستا عبارتاند از:
– برنامهریزی گسترده برای کسب صندلیهای مجلس نهم؛
– ایجاد جنگ روانی، اعم از جنگ روانی رسانهای و سیاسی و ایجاد آشفتگی در فضای سیاسی کشور؛
– چراغ سبز به فتنهگران و مخالفان نظام برای حضور در عرصهی مشارکت سیاسی؛
– توزیع امکانات اقتصادی و تمرکز بر شهرستانهای تک رأی در کشور؛
– جزمگرایی و طرد جریانهای اصولگرا و تلاش برای تفرقهافکنی و تضعیف جبههی اصولگرایی.
۴.دیپلماسی بین المللی جریان انحراف:
یکی از حوزههایی که جریان انحرافی برنامهی ویژهای برای آن تدارک دیده است، حوزهی دیپلماسی و سیاست خارجی است. قطع ارتباط نظام و دستگاه دیپلماسی رسمی با ملتهای منطقه و ایجاد حس سرخوردگی و ناامیدی در آنان نسبت به حمایتهای جمهوری اسلامی، از اهداف این جریان است. از این رو مشاهده میشود جریانی که داعیهی بشارت دادن از تحولات قریب الوقوع جهانی دارد، تحولات منطقهای را طراحی دشمن تلقی کرده و به جای رفتار هجومی و هدایت این تحولات، حالت دفاعی به خود گرفته است. در این رویکرد، ضمن بازگذاشتن دست دشمن در هدایت و سوء استفاده از تحولات منطقه، مردم منطقه را نسبت به آینده دچار ابهام کرده است. در این شرایط، رفت و آمدهای پر ابهام به کشورهای منطقه، نبود واکنشهای منطقی در عرصهی بینالمللی، سکوت در قبال حوادث تلخ کشورهای اسلامی، ویژگیهای دیپلماسی جریان انحرافی است. این عملکرد به وضوح در تقابل با دیدگاههای رهبری معظم انقلاب نسبت به تحولات منطقه و جهان است. تحلیل مجموعه رفتارهای دو سال گذشتهی جریان انحرافی در حوزهی دیپلماتیک، محورهای زیر را به عنوان رویکرد غالب این جریان نمایان میسازد:
– ایجاد موازیکاری در عرصهی سیاست خارجی و قطع ارتباط نظام با مردم کشورهای مختلف؛
– ایجاد انفعال در مقابل تحولات منطقه و عدم حمایت از بیداری اسلامی؛
– نزدیک شدن به عناصر و مقامهای طرد شدهی کشورهای منطقه؛
– تلاش برای تقویت عناصر مشکوک و سابقهدار خارجنشین؛
– تلاش برای تضعیف اقتدار سیاسی ایران در چشم جهانیان؛
– زمینه سازی برای قوت گرفتن حضور عناصر نفوذی دشمن.
۵. تضعیف قدرت نرم جمهوری اسلامی:
به منظور تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی در جهان و در میان ملتهای مسلمان، لازم است چهرهای مشوش و درهم ریخته از نظام اسلامی به آنان عرضه شود. ایجاد بحرانها وچالشهای متعدد در کشور با هدف تضعیف جایگاه معنوی و الهامبخش جمهوری اسلامی همواره یکی از راهبردهای دشمن برای مقابله با نظام اسلامی بوده است. این سناریو اگرچه عمری به طول سه دهه دارد اما بهطور یکجا، در رفتارهای اخیر جریان انحراف قابل استنتاج و مشاهده است؛ اهم این رویکردها عبارتاند از:
– ترویج ایدههای ناسیونالیستی به منظور تضعیف پایگاه ام القرایی جمهوری اسلامی و ناامید ساختن ملتهای اسلامی از استقرار حکومت اسلامی؛
– تضعیف ولایت فقیه و عناصر ماهیتی نظام اسلامی؛
– ایجاد اخلال در همگرایی ملی؛
– ایجاد موانع در مسیر پیگیری منافع ملی؛
– بسترسازی به هجمهها و حملات سلفی و متحجرانه برضد نظام اسلامی و ایجاد اخلال در روند وحدت جهان اسلام با محوریت ایران؛
– درگیر ساختن نهادهای مسؤول به مسایل داخلی و ایجاد غفلت از نیازها و اولویتهای جهان اسلام.
۶.دستیابی به قدرت اقتصادی
جریان انحراف، مدل اقتصادی مطلوب خود را بر مؤلفههای زیر استوار ساخته است:
– تصاحب بنگاههای کلان اقتصادی کشور؛
– واگذاری و اختصاص پروژههای کلان به اطرافیان و وابستگان باند انحرافی؛
– تعریف جدید از واگذاریهای قانونی و انحراف در روند اجرایی اصل۴۴ قانون اساسی؛
– توزیع پول و امکانات در بین اقشار خاص با هدف جلب حمایت آنان در حوزههای گوناگون.
۷٫ الگوهای عمل سیاسی جریان انحراف:
جریان انحراف در راهبردهای کلان خود را با محوریت قرار دادن نظام در بنبست ساختاری و پس از آن، شکست ساختارهای نظام بر پایهی الگوهایی از عمل سیاسی در کوتاه مدت استوار ساخته است. اهم این الگوها بدین شرحاند:
– ایجاد حس بیاعتمادی و نارضایتی سیاسی عمومی نسبت به حاکمیت؛
– تلاش برای متمایز ساختن دولت از نظام؛
– ایجاد شکاف میان نظام نخبگانی و نظام سیاسی؛
– شکاف میان خودی و غیرخودی؛
– تلاش برای برپایی جنگ قرائتها از دین؛
– ایجاد جنگ مواضع در عرصههای گوناگون (سیاسی، فرهنگی، اعتقادی و…)؛
– بهرهگیری از مفاهیم لغزنده در عرصهی سیاسی و دینی؛
– در دسترس نشان دادن خود به عنوان تنها گزینهی موجود؛
– طراحی شبهه برای زمینگیر کردن چهرهها و گفتمانهای رقیب احتمالی؛
– بازخوانی و احیای ادبیات جریان اصلاحات؛
– ملزم ندانستن خود به اجرای بسیاری از تکالیف قانونی، تضعیف جایگاه نهادهای قانونگذار، بدعتگذاری در عرصهی اجرای قوانین و تغییر تدریجی فرآیندهای قانونی و عرفی حاکم در کشور؛
– ایستادگی و مقاومت در مقابل فرامین رهبر معظم انقلاب و چانه زنی در مقابل احکام ولایی ایشان؛
– طرح مباحث ناسیونالیستی و ملی گرایانه در عین ادعاهای دینی؛
– گرایش به سمت رانت خواری و سوء استفادههای مالی؛
– رو آوردن به باند سالاری و نقض گفتمان شایسته سالاری؛
– سوء استفاده از موقعیت حکومتی و بهرهگیری از امکانات دولتی برضد رقبا؛
– لابیگری با جریانها و گروههای مسألهدار ( اصلاح طلبان و تکنوکراتها) و کوشش برای ائتلاف با منتقدین نظام.