یکشنبه , ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین مقالات :
خانه » فتنه88 » توطئه جریان انحرافی

توطئه جریان انحرافی


جریان انحراف و سودای امتیاز گیری از نظام / تک و پاتک تا انتخابات مجلس

در حوزه‌ی گفتمان سیاسی، جریان انحرافی عملیات ویژه‎ای را طراحی کرده است که به نظر می‎رسد حالت تک و پاتک دارد. به عبارتی برای مواجهه و مقاومت در برابر نظام سعی این جریان بر آن است که با عدم التزام به شیوه‌ها و قواعد جاری، حالت دفاعی به خود گرفته و در حوزه‎های دیگری که اختیار عمل وجود دارد عمده تلاش جریان برای قرار دادن نظام ‎‌در مقابل عمل انجام‌ شده است.

به گزارش کلمه به نقل از  عصر امروز برهان نوشت: برخی وجوه برخی وجوه هدف‌گذاری جریان انحراف در حوزه‌‌ی گفتمان سیاسیگذاری جریان انحراف در حوزه‌‌ی گفتمان سیاسی بدین ترتیب است:

۱. تلاش برای تضعیف جایگاه رهبری

گرچه در مقام بیان و اظهارنظر، جریان انحرافی التزام و تبعیت نسبت به ولایت فقیه را به‎گونه‌ای برجسته به‎نمایش می‎گذارد؛ اما تاکنون در موارد عملی بسیاری خلاف ادعاهای خود رفتار کرده است. تضعیف جایگاه ولایت فقیه، تلاش برای ابهت‎شکنی رهبری،‌ تفسیر به رأی تصریحات معظم له و… از نتایج نگاه سیاسی این جریان به جایگاه رهبری و ولایت فقیه است. از جهت ایدئولوژیک، افراطیون این طیف با ادعای این‌که در مرحله‌ی ظهور صغری قرار گرفته‌اند و اداره‌ی امور کشور با مدیریت مستقیم حضرت ولی‎عصر(عجل‌الله‌تعالی) صورت می‎گیرد از بی‎نیازی کشور نسبت به ولی فقیه سخن می‌رانند. در حوزه‌ی سیاسی نیز آنان با بزرگ‎نمایی مقام ریاست جمهوری و قایل شدن حق چانه‎زنی، مذاکره و امتیازگیری برای وی در قبال رهبری، در عمل موقعیت فصل الخطاب بودن رهبری را هدف قرار داده‌اند.

۲. امتیازگیری از نظام:

امتیازگیری از نظام مهم‎ترین گام این جریان برای واداشتن نظام به عقب‎نشینی از راهبردهای اصولی خود در مواجهه با فتنه‌های داخلی و خارجی است. تاکتیک عمده برای این راهبرد عبارت است از:
– ایجاد تفرقه میان کارگزاران نظام؛
– تلاش برای فشار بر رهبری معظم انقلاب؛
– تهدید و ارعاب مخالفان به افشاگری و تهدید به افزایش هزینه‌های برخورد با این جریان.

۳.دست‎یابی به قدرت سیاسی:

برآوردها نشان می‏دهد جریان انحرافی برنامه‌ی گسترده‏ای را برای فتح کرسی‏های قدرت سیاسی دارد. همان‌طور که گفته شد تئوری رهبر جریان انحراف، فتح سنگر به سنگر است. برای دست‎یابی به این هدف راهبردی، جریان انحرافی از تاکتیک‎های مختص به خود استفاده می‌نماید. مهم‎ترین تاکتیک‎های به‎کار گرفته شده در این راستا عبارت‌اند از:
– برنامه‎ریزی گسترده برای کسب صندلی‎های مجلس نهم؛
– ایجاد جنگ روانی، اعم از جنگ روانی رسانه‎ای و سیاسی و ایجاد آشفتگی در فضای سیاسی کشور؛
– چراغ سبز به فتنه‎گران و مخالفان نظام برای حضور در عرصه‌ی مشارکت سیاسی؛
– توزیع امکانات اقتصادی و تمرکز بر شهرستان‎های تک ‌رأی در کشور؛
– جزم‎گرایی و طرد جریان‎های اصول‌گرا و تلاش برای تفرقه‎افکنی و تضعیف جبهه‌ی اصول‌گرایی.

۴.دیپلماسی بین المللی جریان انحراف:

یکی از حوزه‎هایی که جریان انحرافی برنامه‌ی ویژه‌ای برای آن تدارک دیده است، حوزه‌ی دیپلماسی و سیاست خارجی است. قطع ارتباط نظام و دستگاه دیپلماسی رسمی با ملت‌های منطقه و ایجاد حس سرخوردگی و ناامیدی در آنان نسبت به حمایت‎های جمهوری اسلامی، از اهداف این جریان است. از این رو مشاهده می‎شود جریانی که داعیه‌ی بشارت دادن از تحولات قریب الوقوع جهانی دارد، تحولات منطقه‌ای را طراحی دشمن تلقی کرده و به جای رفتار هجومی و هدایت این تحولات، حالت دفاعی به خود گرفته است. در این رویکرد، ضمن بازگذاشتن دست دشمن در هدایت و سوء استفاده از تحولات منطقه، مردم منطقه را نسبت به آینده دچار ابهام کرده است. در این شرایط، رفت و آمدهای پر ابهام به کشورهای منطقه، نبود واکنش‎های منطقی در عرصه‌ی بین‌المللی، سکوت در قبال حوادث تلخ کشورهای اسلامی، ویژگی‎های دیپلماسی جریان انحرافی است. این عملکرد به وضوح در تقابل با دیدگاه‎‌های رهبری معظم انقلاب نسبت به تحولات منطقه و جهان است. تحلیل مجموعه رفتارهای دو سال گذشته‌ی جریان انحرافی در حوزه‎ی دیپلماتیک، محورهای زیر را به عنوان رویکرد غالب این جریان نمایان می‌سازد:

– ایجاد موازی‎کاری در عرصه‌ی سیاست خارجی و قطع ارتباط نظام با مردم کشورهای مختلف؛
– ایجاد انفعال در مقابل تحولات منطقه و عدم حمایت از بیداری اسلامی؛
– نزدیک شدن به عناصر و مقام‌های طرد شده‌ی کشورهای منطقه؛
– تلاش برای تقویت عناصر مشکوک و سابقه‎دار خارج‏نشین؛
– تلاش برای تضعیف اقتدار سیاسی ایران در چشم جهانیان؛
– زمینه سازی برای قوت گرفتن حضور عناصر نفوذی دشمن.

۵. تضعیف قدرت نرم جمهوری اسلامی:
به منظور تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی در جهان و در میان ملت‌های مسلمان، لازم است چهره‌ای مشوش و درهم ریخته از نظام اسلامی به آنان عرضه شود. ایجاد بحران‎ها وچالش‎های متعدد در کشور با هدف تضعیف جایگاه معنوی و الهام‎بخش جمهوری اسلامی همواره یکی از راهبردهای دشمن برای مقابله با نظام اسلامی بوده است. این سناریو اگرچه عمری به طول سه دهه دارد اما به‏طور یک‎جا، در رفتارهای اخیر جریان انحراف قابل استنتاج و مشاهده است؛ اهم این رویکردها عبارت‌اند از:

– ترویج ایده‌های ناسیونالیستی به منظور تضعیف پایگاه ام القرایی جمهوری اسلامی و ناامید ساختن ملت‎های اسلامی از استقرار حکومت اسلامی؛
– تضعیف ولایت فقیه و عناصر ماهیتی نظام اسلامی؛
– ایجاد اخلال در هم‌گرایی ملی؛
– ایجاد موانع در مسیر پی‌گیری منافع ملی؛
– بسترسازی به هجمه‎ها و حملات سلفی و متحجرانه برضد نظام اسلامی و ایجاد اخلال در روند وحدت جهان اسلام با محوریت ایران؛
– درگیر ساختن نهادهای مسؤول به مسایل داخلی و ایجاد غفلت از نیازها و اولویت‌های جهان اسلام.

۶.دست‌یابی به قدرت اقتصادی

جریان انحراف، مدل اقتصادی مطلوب خود را بر مؤلفه‎های زیر استوار ساخته است:
– تصاحب بنگاه‎های کلان اقتصادی کشور؛
– واگذاری و اختصاص پروژه‎های کلان به اطرافیان و وابستگان باند انحرافی؛
– تعریف جدید از واگذاری‎های قانونی و انحراف در روند اجرایی اصل۴۴ قانون اساسی؛
– توزیع پول و امکانات در بین اقشار خاص با هدف جلب حمایت آنان در حوزه‎های گوناگون.

۷٫ الگوهای عمل سیاسی جریان انحراف:

جریان انحراف در راهبردهای کلان خود را با محوریت قرار دادن نظام در بن‏بست ساختاری و پس از آن، شکست ساختارهای نظام بر پایه‌ی الگوهایی از عمل سیاسی در کوتاه ‌مدت استوار ساخته است. اهم این الگوها بدین شرح‌اند:

– ایجاد حس بی‌اعتمادی و نارضایتی سیاسی عمومی نسبت به حاکمیت؛
– تلاش برای متمایز ساختن دولت از نظام؛
– ایجاد شکاف میان نظام نخبگانی و نظام سیاسی؛
– شکاف میان خودی و غیرخودی؛
– تلاش برای برپایی جنگ قرائت‌ها از دین؛
– ایجاد جنگ مواضع در عرصه‌های گوناگون (سیاسی، فرهنگی، اعتقادی و…)؛
– بهره‌گیری از مفاهیم لغزنده در عرصه‌ی سیاسی و دینی؛
– در دسترس نشان دادن خود به عنوان تنها گزینه‌ی موجود؛
– طراحی شبهه برای زمین‌گیر کردن چهره‏ها و گفتمان‌های رقیب احتمالی؛
– بازخوانی و احیای ادبیات جریان اصلاحات؛
– ملزم ندانستن خود به اجرای بسیاری از تکالیف قانونی، تضعیف جایگاه نهادهای قانون‌گذار، بدعت‌گذاری در عرصه‌ی اجرای قوانین و تغییر تدریجی فرآیند‌های قانونی و عرفی حاکم در کشور؛
– ایستادگی و مقاومت در مقابل فرامین رهبر معظم انقلاب و چانه زنی در مقابل احکام ولایی ایشان؛
– طرح مباحث ناسیونالیستی و ملی گرایانه در عین ادعاهای دینی؛
– گرایش به سمت رانت خواری و سوء استفاده‌های مالی؛
– رو آوردن به باند سالاری و نقض گفتمان شایسته سالاری؛
– سوء استفاده از موقعیت حکومتی و بهره‎گیری از امکانات دولتی برضد رقبا؛
– لابی‎گری با جریان‎ها و گروه‎های مسأله‎دار ( اصلاح طلبان و تکنوکرات‌ها) و کوشش برای ائتلاف با منتقدین نظام.