مقایسه تطبیقی سه انقلاب
حوادث مشابه مورد بررسی در سه کشور گرجستان ، اوکراین و قرقیزستان را می توان مقایسه نمود و وجوه اشتراک و افتراق آن را بدست آورد.
۱-در هر سه کشور ، ” انتخابات ” ، محمل مشترک انقلابات رنگی بود . از یک طرف رهبران اپوزیسیون با همراهی مردم خواهان برگزاری انتخابات سراسری و آزاد به عنوان پیش شرط تحول بودند و از طرف دیگر بعد از برگزاری انتخابات ، دولت حاکم و مجری انتخابات ، متهم به تقلب در آرای مردم گردید . در واقع انتخابات نمادی تحریک کننده و بستر ساز برای بهره گیری از اعتراضات گسترده مردمی در جهت ایجاد تحول بود .
۲-در هر سه کشور ؛ آمریکا و غرب حامی معنوی ، تبلیغاتی و پشتیبانی کننده انقلاب های رنگی بود و حتی خشم روسیه مانع از این حمایت ها نگردید . بر این اساس در هر سه انقلاب ، آمریکایی ها فعال و روس ها ناکام و منفعل بودند . در واقع از منظر تظاهر کنندگان ، آمریکا حامی و دوست آنها و امپریالیزم تاریخی روسیه ، دشمن اصلی کشور تلقی می شد.
۳-سفارتخانه های کشورهای غربی در این کشور ، بالاخص سفارت آمریکا در این دوران با افزایش فعالیتهای خود نقش مهمی را در وقوع تحولات بر عهده داشتند .
۴-گروههای غیر دولتی ( N . G . O ) وظیفه اصلی بسیج نیروها و سازماندهی تشکیلاتی توده ها را بر عهده داشتند.
۵-رهبران جنبشهای توده از جمله ” جنبش کمارا ” در گرجستان ، ” جنبش جوانان پورا ” در اوکراین و ” جنبش مقاومت جوانان کلکل ” در قرقیزستان جملگی با بنیادها و موسسات طراح و هدایتگر انقلاب های بدون خشونت در ارتباط بوده و توسط کارشناسان آن مجموعه ها آموزشهای ویژه دیده بودند.
۶-سناریوی براندازی در هر سه کشور دارای لیدر و رهبر بود ، رهبرانی که به شدت به سوی غرب و آمریکا گرایش داشتند.
۷-رهبران اصلی انقلاب های رنگی در هر سه کشور ، پیش از تحول دارای سمت های مهمی چون صدارت یا وزارت یا نمایندگی پارلمان بوده اند . در واقع میخائیل ساکاشویلی در گرجستان ، یوشچنکو در اکراین و باقی اف رئیس پارلمان قرقیزستان در درون حاکمیت ، ژست اپوزیسیون گرفته و ادای مخالفت در آورده اند . بر این اساس رهبران جناح پیروز بخشی از حاکمیت بودند.
۸-در هر سه کشور با ناکار آمد نشان دادن رهبران موجود ، لیدر اپوزیسیون بعنوان ناجی کشور ، توسط رسانه ها و دستگاههای تبلیغی انقلابیون و هواداران غربی آنها معرفی شدند . ” ساکاشویلی ” در گرجستان ” یوشچنکو ” در اوکراین و ” کولوف ” در قرقیزستان چنین نقشی را در این سناریو بر عهده داشتند.
۹-وسایل ارتباط جمعی بالاخص رسانه های غربی نقش کلیدی را در شکل دهی افکار عمومی بر عهده داشتند.
۱۰-بنیادهای غیر دولتی آمریکایی – اسرائیلی نظیر سوروس حمایتهای مختلف مالی ، تبلیغی ، آموزشی و تدارکاتی این انقلابها را بر عهده داشتند و با اپوزیسیون در ارتباط مستقیم بودند.
۱۱-بهره گیری از نمادها همچون رنگ نارنجی ، گل رز ، گل لاله ، شعارها و … برای ایجاد همبستگی اجتماعی از وجوه مشترک این سه حرکت بود.
۱۲-هرسه انقلاب واجد وصف مسالمت جویانه بود. به این معنا که نیروی انتظامی و نظامی تنها وضعیت را کنترل کرده و برای سرکوب مخالفین دست به کشتار وسیع نزدند.
۱۳-محاصره و تصرف مراکز دولتی و نقاط حساس کشور نیز از دیگر اقدامات مشترکی بود که در هر سه کشور برای فشار به دولت حاکم صورت پذیرفت.