علی یک همکلاسی داشت که پدرش رفتگر بود. زمستان آن سال خیلی سرد بود و من یک بارانی گرم برای علی گرفتم یک بار بعد از این که علی به مدرسه رفت به حیاط که رفتم دیدم بارانی خود را نپوشیده و روی سکو... ادامه مطلب
احمد تازه حقوقش را گرفته بود، از در سپاه بیرون آمد که دید یک زن بچه بغل، کنار پیادهرو نشسته و گریه میکند، احمد رفت جلو. ـ خواهر من! شما چرا ناراحتی؟ چی شده؟ چه کسی شما را ناراحت کرده؟ ـ شو... ادامه مطلب
«سیدعلی اقبالی دوگاهه» هفتم مهرماه ۱۳۲۸ در محله دوگاهه پایینبازار رودبار در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران کودکی برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دبیرستان ام... ادامه مطلب
روایتی از فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن اب طالب (ع) شهید مهدی زین الدین از زبان حاج ‘علی ایرانی’ برگرفته از کتاب «افلاکی خاکی» نوشته ‘علی بهشتی پور’ و ‘محمد خامه یار'... ادامه مطلب
صیاد شیرازی در سال 1362 من و همسرم را به منزلشان دعوت کردند و یک برنامه منظم و خاصی را برای پذیرایی از ما اعلام کردند. ابتدا در تماس تلفنی به من گفت: “آقای آراسته اذان مغرب و عشا حدود... ادامه مطلب
همسر شهید علی صیاد شیرازی: شهید صیاد شیرازی تأکید می کرد که هر کاری را با وضو انجام بدهیم چرا که در آن صورت چنین کاری باعث رضای حضرت حق است، هر بار که وضوی خود را تازه می کرد با خنده می گفت:... ادامه مطلب
خانم زهرا(س) گفت: با بچه من چه کار داری؟ من یکی وقتی سر چند شماره از مجله سوره نامه تندی به سید نوشتم که یعنی من رفتم و راهی خانه شدم. حالم خیلی خراب بود. حسابی شاکی بودم. پلک که روی هم گذاش... ادامه مطلب
خانوادۀ باکری دارای سه شهید به نام های علی، حمید و مهدی است. اجساد این سه برادر بعد از شهادت، پیدا نمی شود و هر سه بدون قبر هستند. علی، دانشجوی تبریز است که توسط رژیم شاه اعدام می شود، جسد و... ادامه مطلب
استاديوم آزادي تهران ، با ظرفيت دوازده هزار نفر از مجروحان شيميايي منطقه عمليات کربلاي 5 پر شده بود . من، مسئول بهداري، امداد گر ها، راننده هاي آمبولانس و .. جز آنان هستيم . در بين مجروحان ،... ادامه مطلب
عملیات با نبرد سنگین دو طرف همچنان ادامه داشت ، پست امداد ما در کنار آبهای هور بر پا گردیده بود ، در آن لحظه مشغول مداوای مجروحین بودم . تعدادی مجروح را به داخل پست امدادی آوردند ، سریعا آما... ادامه مطلب
در يكي از يادداشت هايش نوشته بود: وقتي با قطار عازم جبهه بودم، در عالم رويا دو نفر را ديدم كه يكي از آنان لباس فرم (سپاه) پوشيده بود و ديگري به من اشاره كرد و گفت: آن آقا، امام حسين (ع) است... ادامه مطلب
قبل از حملۀ عراق به خاك كشورمان من با جناب ياسيني در پايگاه بوشهر در يك گردان بوديم . وي در آن زمان در زدن موشك « ماوريك » تبحر فوق العاده اي داشت ، به طوري كه با درجۀ سرواني به عنوان معلم خ... ادامه مطلب
منطقه جفیر به لحاظ موقعیت استراتژیک خاص، در شرایط جنگی، برای دشمن بعثی از حساسیت بالائی برخوردار بود، به همین علت بعثی های عراق، منطقه را آب بسته بودند تا جلوی پیشروی نیروهای پیاده بسیجی را... ادامه مطلب
شهید «حاجستار ابراهیمی هژیر» به تاریخ 11 آبان ماه 1335 در روستای قایش از توابع شهرستان «رزن» استان همدان به دنیا آمد؛ پدرش مراد علی و مادرش مرصع نام داشت؛ پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود.... ادامه مطلب
در عمليات بدر ، هماهنگي نيروهاي عمل کننده به علت مسير طولاني و آبي بودن منطقه ، کار مشکلي بود . بعدازظهر اولين روز عمليات ، با زيادتر شدن آتش دشمن تعداد مجروحان نيز چند برابر شد. سوار قايق ش... ادامه مطلب