علی یک همکلاسی داشت که پدرش رفتگر بود. زمستان آن سال خیلی سرد بود و من یک بارانی گرم برای علی گرفتم یک بار بعد از این که علی به مدرسه رفت به حیاط که رفتم دیدم بارانی خود را نپوشیده و روی سکو... ادامه مطلب
بيمارستان صحرايي خاتم الانبياء در منطق عملياتي خيبر آماده مداواي مجروحين بود . با شروع عمليات خيبر همه در تکاپو و فعاليت بودند ، در اين ميان پزشک جراحي توجه مرا جلب کرد ، او بدون احساس خستگي... ادامه مطلب
12