وبت تقسیم در لشکر رسید. پرسیدند:– چه بلدی؟– آشپزی!– تا حالا آشپزی کرده ای؟– فراوان! مدت ها آشپز بودم!می دانستم که با آشپزی می توان در فرصت مناسب سری به جبهه زد. سراو... ادامه مطلب
امین توانا از جمله آزادگانی است که از سالهای 59 تا 69 در اردوگاه اسرای «موصل» عراق به سر برد. او که در حوالی قصرشیرین به اسارت در آمده بود. خاطرهای را از ماه رمضان در اسارت روایت میکند.وی... ادامه مطلب
یادم است از زمانی که درون پایم پلاتین گذاشتند تا موقعی که آن را درآوردند، هر دو هفته یا حداقل سه هفته یک بار به بیمارستان صلاح الدین تکریت اعزام می شدم. این بار من بودم و محمد یزدی که اهل با... ادامه مطلب
آزاده سعید شاملو از اعضای «گردان 4 » از گردانهای سپاه در دفاعمقدس است روایت میکند: هشدار دلانگیز به اسیران ایرانیبا وجود هوای گرم داخل اردوگاه، ما روزه میگرفتیم. اردوگاه «رمادی» از سه ب... ادامه مطلب
خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذابهایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید ب... ادامه مطلب
خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذابهایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید ب... ادامه مطلب
تاریکی کمکم با دلهره عقب نشینی می کند و روز بیست و سوم اسفند بر پیکره زمان نقش می بندد. خورشید خود را زودتر از همیشه به معرکه می رساند و آفتاب بر سینهی آسمان تکیه می زند. ساعت هفت صبح، دوب... ادامه مطلب
شب عید سال ۱۳۶۲ ارشد آسایشگاه از فرمانده عراقی اجازه گرفت که آن شب مدت بیشتری بیرون از آسایشگاه بمانیم. او نیز اجازه داد که تا ساعت ده شب بیرون باشیم. آن روز صبح لوله کش های عراقی آمده بودند... ادامه مطلب
خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذابهایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید ب... ادامه مطلب
«همه سیزده سالگیام» عنوان خاطرات مهدی طحانیان از روزهای جنگ و اسارت است که به قلم گلستان جعفریان، نویسنده، نوشته و برای انتشار به سوره مهر تحویل داده شده است. این اثر دربردارنده خاطرات کوچک... ادامه مطلب
خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذابهایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید ب... ادامه مطلب
عبدالمجید سراوانی در مورد خاطرات خود از دوران اسارت و تقارن این دوران با ماه مبارک رمضان میگوید: ماه رمضان فرا رسیده بود. گرچه عراقیها دل خوشی از روزه گرفتن اسرا نداشتند و از این موضوع راض... ادامه مطلب
سردار عبدالله کریمی مشاور بنیاد شهید در امور آزادگان : از اولین ساعاتی که رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی به اسارت نیروهای بعثی در می آمدند، رایج ترین چیزی که با آن آشنا می شدند، شکنجه و ارعاب... ادامه مطلب
نیروهای با تجربه او را زیر نظر داشتند که مبادا کلکی در کارش باشد. شبی یکی از بچهها بیدار بوده، میبیند عیدی آرام و بیصدا بلند شد و هر چه مهر نماز در آسایشگاه بود همه را در سطل ادرار ریخت.... ادامه مطلب
یکی از شگردهای رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی آزار و اذیت اسرا به روش های مختلف بود که یکی از این روش ها در زمینه تغذیه آنها صورت میگرفت.روایت زیر یکی از موارد است. *** یک روز که در محوطه ارد... ادامه مطلب