زائر به پاس دلاوريهاي شهيد ابراهيم احمدپوري فعالي ستادكل نيروهاي مسلح “كميته جستجوي مفقودين” نام كتاب: زائر “شهيد ابراهيم احمدپوري فعالي” تهيه و تنظيم: بهزاد پروينق... ادامه مطلب
روز نهم عید سال 75 آن مصاحبه کذایی را که بعدها خیلی سر و صدا به پا کرد، بعد از یک روز پر برکت با «علی آقا» انجام دادم. آخر آن روز بعد از دو، سه هفته تلاش بیحاصل، سید میرطاهری و علی آقا بالا... ادامه مطلب
سال 75 اربعين شهادت سالار شهيدان مصادف بود با چهلمين روز شهادت عباس صابرى. عباس از اون بچه رزمنده هايى بود كه بعد از جنگ نتونست تو شهر بمونه، و از مال دنيا، فقط يه ديپلم رياضى داشت. خونوادش... ادامه مطلب
يكى از روزها كه شهيد پيدا نكرده بوديم، به طرف «عباس صابرى» (سال 75 در تفحص در منطقه فكه شهيد شد.) هجوم برديم و بنا بررسمى كه داشتيم، دست و پايش را گرفتيم و روى زمين خوابانديم تا بچه ها با بي... ادامه مطلب
از سال 70 با شهيد غلامى آشنا شدم. جوانى بود جسور، پركار و مقاوم. آن زمان مسئول گروه تفحص لشكر 14 امام حسين(عليه السلام) بود. او را از اواخر سال 70 در گروه تفحص ديدم. آن زمان در خصوص كار در م... ادامه مطلب
با کسب اجازه از بزرگان علم و ادب من از شهر شریف سیدمرتضی آوینی، و یا بهتر بگویم از شهر سید مرتضی آوینی ها و سعید یزدان پرست ها، خدمت برادرها رسیده ام. از من بی شخصیت خواسته اند که راجع به شخ... ادامه مطلب
بعد از اینکه فرمانده لشکر امام حسین (ع) یک دست خود را در عملیات خیبر از دست داد و در بیمارستان شهید صدوقی اصفهان بستری شد ، روزی برای عیادت او به بیمارستان رفتم . قبل از اینکه سلام و احوالپر... ادامه مطلب
هر چه به حاج آقا موحدی می گویم: سر شکسته را نمی شود پانسمان کرد و به امان خدا رهلایش کنید ، باید این شکستگی بخیه شود ، می گوید : من باید برای سرکشی محورها سریع به خط بروم ! می گویم : حاج علی... ادامه مطلب
گرمای منطقه ، طاقت همه بچه ها را گرفته بود ، از سر و صورت و دست و پای همه عرق می ریخت . در این هوای تنوری ، امدادگرها مشغول بازرسی نهایی کوله های خود ، برای ادامه عملیات بودند . کلمن آب هر چ... ادامه مطلب
لشکر امام حسین به فرماندهی حاج علی زاهدی ، در منطقه عملیاتی رمضان ، به خوبی عمل می کرد و حاج حسین خرازی لحظه به لحظه از قرار گاه فتح که فرماندهی آن را به عهده داشت، نحوه پیشرفت و عملکرد لشکر... ادامه مطلب
نماز ظهر در تابستان گرم اردوگاه شهید عرب را حاج آقا سلام داد . تعقیبات شروع شد . پنج، شش صدای خفیف اما سنگین اصابت گلوله بلند شد، همه در صف نماز به یکدیگر نگاه می کردند . فاصله که تا خز خیلی... ادامه مطلب