حضرت «آیتالله مصباح یزدی» پس از تبیین عقلی ضرورت وجود نهاد حکومت در جامعه، در بحث حاضر به ویژگیها و صلاحیت نهاد حکومت -متشکل از شخصی یا اشخاصی- میپردازد.
در ادبیات رایج علوم سیاسی، نهاد حکومت دو بعد دارد: قانونگذاری و اجرای قانون. اما از منظر «آیتالله مصباح یزدی»، در نظریه حکومتی اسلام یک مفروض وجود دارد و آن «قانونگذار اسلام» است، شخص یا اشخاص متصدی نهاد حکومت، تنها مجری قانون الهی هستند. در نتیجه وقتی از حکومت سخن گفته میشود، همان چیزی است که در عرف سیاسی «قوهی مجریه» نامیده میشود.
بنابراین در دیدگاه معظمله، این مسأله مفروض گرفته میشود: «هر جامعهای نیاز به قانون دارد، قانون حقیقی، قانونی است که خدایی باشد و قانون خدایی، همان قانون اسلام است. قانون اسلام در کتاب و سنت بیان شده و یا اجازه تشریح آن به افرادی داده شده است.»
پس از پذیرفتن این مفروض، یک سؤال کلیدی پیش میآید، چه کسی مجری قانون اسلام است؟
در متن این سؤال اصلی، سؤالات فرعی وجود دارد، مانند: حق یعنی چه؟ چند نوع حق داریم؟ حق حکومت کردن چه نوع حقی است؟
حضرت آیتالله مصباح در جواب این سؤال میفرمایند: «براساس تفکر اسلامی، هر حقی نهایتاً باید از جانب خدا باشد. هیچ کسی خود به خود حقی بر هیچ کس دیگری ندارد. یک فرد عالم به صرف عالمی، نمیتواند ادعای حکومت بر جاهل را داشته باشد، یا فرد دیگری به صرف دکتر، روحانی، فیلسوف و … بودن حق حکومت بر دیگران ندارد. همچنان که حکومت نژاد سفید بر نژاد سیاه اعتباری ندارد.»
ایشان معتقدند، حق حکومت باید تنها از طرف خدا باشد، چون تمام شئون هستی از آن خداست و انسان حتی بر شأن وجودی خودش مالکیت ندارد، چه رسد به شأن حکومت. حق مالکیت و حاکمیت انسان بر دیگری باید مستند به اذن الهی باشد. بنابراین اگر فقیه، ولایت و حاکمیتی دارد، تنها در این چارچوب منطقی میگنجد.
منبع : سایت برهان