متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1364/11/17
بسم الله الرّحمن الرّحيم
لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.
چهارده اسفند روزي است كه انقلاب دو تا مولود مقدس دارد، يكي بنياد مستضعفان يكي هم كميته امداد در خدمت برادراني از كميته امداد خراسان هستيم.
ما در زمان خودمان قهرمان خانم خيلي داريم هفته گذشته در شيراز كه بمباران شد يكي از اين بمبها افتاد روي يكي از اين كلاسهاي نهضت بيست خانم سر كلاس شهيد شدند چهار تا حامله بودند آنوقت آموزشيار ما سالم در رفت و اين هم دو تا پايش قطع شد بعد من رفتم خانه يكي يكي اينها ميگفتند جنگ جنگ تا پيروزي، محلهاي بودند كه تلفن نداشتند جاده نداشتند يعني هم فقير هم بي امكانات و بازماندگان آنها ميگويند جنگ جنگ تا پيروزي واقعاً اينها قهرمان هستند.
ما چون جوان خودمان است توجه نداريم كه اينقدر ارزش. . . . بچههاي رزمنده ما واقعاً قهرمان هستند من كه طلبه هستم خودم را در مقابل اينها ميبازم خدايا اين شعور از كجا آمده است چقدر آدم بلند نظر است و امام چه كرده است و انقلاب چه كرده است.
در شهري دو نفر معروف و مشهور با هم بد بودند يكي از برادران نوجوان ميرود جبهه وصيت ميكند كه اگر من شهيد شدم اين دو نفر سرشناس كه توي شهر هستند و با هم قهر هستند با هم آشتي كنند تا آشتي نكردند من را دفن نكنيد، من را دفن نكنيد جز اينكه اين دو نفري كه با هم قهر هستند بيايند سر جنازه من آشتي كنند بعداً من را خاك كنيد من ميخواهم خونم دو نفر مسلمان را با هم آشتي بدهد! شما اين رزمنده را كه از خونش براي اصلاح بين مومنين استفاده ميكند پهلوي آن كسي قرار بدهيد كه سخن چيني ميكند يك كلمه از اين براي آن ميگويد يك كلمه از آن براي اين ميگويد بعضيها نبودشان اصلاح ميكند و بعضيها بودشان فتنه ميكند. ما شيعه هستيم از اين قصهها خيلي خواندهايم ولي شهيدي كه از خونش اصلاح ذات البين ميكند ما نداريم اين قصه خيلي مهم بود.
آنهايي كه پشت جبهه هم هستند شعور بالايي دارند قبلاً كه ميپرسيدند بچه داري؟ ميگفت غلام شما، نوكر شما، كنيز شما، چرا شما ميگويي غلام شما؟ شما حق نداريد پسرتان را مفت خرج كنيد يا ميگفتند پسر است يا دختر است؟ اما از يكي از برادران خراساني پرسيديم بچه دار شدهاي گفت خدا را شكر كه لايق شدم به من توفيق تربيت يكي از بندگانش را به من داده است نگفت به من بچه داده است بر من منت نهاده است اين خيلي جمله بلندي است، معلم فكر نكند كه حقوقاش چقدر است چه امكاناتي دارد معلم وقتي سر كلاس ميرود بايد بگويد الحمدلله كه خدا تربيت سي نفر از بچهها را به من داده است. اين ديد نويي است اين توي كتابها و جامعه نيست.
يكي از زنان قهرمان كه يك كار كليدي هم كرده است زن كميل است البته نه آن كميلي كه دعاي كميل براي او است، كميل از شعرايي بود كه حدود ششصد تا شعر در مورد عظمت اهل بيت و روسياهي بني اميه و بني عباس گفته است، وقتي شعرهايش منتشر شد دستور دادند اين شاعر متعهد انقلابي را دستگير كنيد، دست و پايش را قطع كنيد، گردنش را هم بزنيد، توي خرابه اينرا دفن كنيد، به دار آويزان كنيد، وقتي او را گرفتند وقتي او را دستگير كردند خانمش خواست شوهرش را نجات بدهد بعنوان ملاقاتي شوهرش يك دست لباس زنانه برداشت رفت زندان ديدن شوهرش، خودش به شوهرش گفت شما اين لباسهاي زنانه را بپوش و در رو، شوهرش فرار كرد بعد هم آمدند ديدند اين زن است گفتند پس شوهرت كجاست؟ گفت او فرار كرد خواستند زن را اذيت كنند كه نتوانستند. اجمالاً زن دو سال در زندان بود اما شوهرش را از شهادت نجات داد. اين يك زن نمونه است هشت سال تلويزيون جمهوري اسلامي دست ما است اسم اينرا نبردهايم بايد اسم اينها را برد و تجليل كرد.
علامه اميني ميفرمايد امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) از سي هزار تا پنجاه هزار درهم يا دينار براي ايشان فرستاد ولي ايشان قبول نكرد و در سال 126 شهيد شد.
يكي از زنها كه مناسبت دارد با كميته امداد كه آدم بگويد حضرت خديجه(سلام الله عليها) است، مسئله كمك به مردم خيلي مهم است ما محروم زياد داريم هر چه مال داشت به پيغمبر داد، اول زني است كه به پيغمبر ايمان آورد، زماني كه نماز ميخواند تنها زني بود كه روي كره زمين نماز ميخواند اين خيلي مهم است، و پيغمبر فرمود از زنهاي بهشتي است آنوقت به مقامي رسيد كه خدا از طريق جبرئيل ميفرمود سلام به خديجه برسان.
پيغمبر فرموداي زنها او وقتي به من ايمان آورد كه هيچكدام از شماها مومن نبوديد، پيغمبر هم سراغ خديجه نرفت، خديجه سراغ پيغمبر رفت، اين مانعي ندارد خديجه تمايل داشت كه زن حضرت بشود بخاطر اينكه يكي دو بار او را امتحان كرده بود مشكلات حضرت را رفع ميكرد سهم بزرگي از تبليغات اسلام بخاطر مال خديجه بود. مال در دعوت مردم خيلي اثر دارد.
اگر كميته امداد شكم كساني كه تحت پوشش هستند را سير كند آنوقت سازمان تبليغات ميتواند برود و بگويد قال الصادق و قال الباقر، خود خدا ميگويد خدا را عبادت كنيد چون شما را سير كرد قرآن اول ميگويد(كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ) بعد ميگويد(وَ اعْمَلُوا الصالِحات) آدم تا چيزي نخورد نميتواند عبادت كند.
گاهي وقتها ما وقتي گرفتاري پيدا ميكنيم ميرويم سراغ خدا قرآن از اين جور آدمها انتقاد ميكند «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوْا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ» العنكبوت/65 يك عده تا وقتي كشتي غرق ميشود ميگويند يا الله، تا اينكه آنها را نجات داديم يادشان ميرود. فكر هم نكنيد كه كم است، گاهي وقتها همين كمها كفايت ميكند. از كجا معلوم است شايد همين قبول بشود، خدا كه قيمت گذاري نميكند براي كي بيشتر است مشتري ما او است. كساني كه پايشان قطع شده است ناراحت نباشند كسي كه يك پايش قطع شده است خدا پايش را در بهشت گذاشته است كسي كه پايش در بهشت است خدا سرش را در جهنم نميگذارد.
پيغمبر گاهي براي خديجه گريه ميكرد بعضي زنها حسوديشان ميشد ميگفتند چه خبر است كه براي يك زن پير اينقدر گريه ميكني خدا بهترش را قسمت تو كرده است؟ ! ميفرمود خودت را ميگويي؟ او يك وقتي ايمان آورد كه شماها نبوديد. يك وقت منافقين ميگفتند ما اولين كساني بوديم كه جنگ مسلحانه را شروع كرديم، گفتم وقتي شما هنوز متولد نشده بوديد نواب صفوي جنگ مسلحانه را شروع كرد، خجالت هم خوب چيزي است! «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ الواقعة/11 حضرت رسول به قدري خديجه را دوست داشت كه بعد از فوت او هم گوسفند ميكشت گوشت آنرا درِ خانههاي زنهايي ميبرد ميداد كه با خديجه دوست بودند.
يكي ديگر از زنها حليمه بود، ببينيد همه زنها شير داشتند اما خدا به اين خانم نظر كرد اين زن نمونه است، شيرش به استخوان پيغمبر ميخورد اين ارزش است، بايد خدا نظر كند حليمه سعديه در منطقهاي بود قحطي زده اما زن پاكي بود، دنبال يك دايه ميگشتند كه شير بدهد به پيغمبر تا يكي از پستانهايش را كه شير داشت در دهان پيغمبر گذاشت او نخورد يكي از پستانهايش هم چندين سال بود كه خشك بود و شير نداشت تا آن را دهان حضرت گذاشت و مكيد شير آمد.
توي جبهه يك نفر تير خورد و افتاد همه گفتند شهادتت مبارك، حضرت فرمود اين شهيد نيست، گفتند چرا آقا از اصحاب تو بود، از ياران تو بود، گفت شهيد نيست چون ردايي كه پوشيده مال بيت المال است و بي اجازه پوشيده است! يك آجر حرام توي يك ساختمان اثر بركت اين ساختمان را ميبرد، اين زرنگي نيست اگر لقمه بشود آن ديگر شير حلال نيست ما گاهي وقتها فكر ميكنيم زرنگي كردهايم.
حضرت امير فرمود اگر به حكومت برسم و بفهمم كه اموالي از بيت المال را برداشتهايد حتي اگر مهر زنهايتان كرده بوديد آنرا برمي گردانم يعني اينطور نيست كه بابا خورديم رفت، نه از حلقوم شما در ميآورد.
آدمهايي كه مسئولين مملكتي هستند خيال نكنند خداوند تمام مغزها را گذاشته توي كله اينها، شما هم يك آدمي هستي كه خوب هستي اما جوري نيست كه تمام فكرها مال شما باشد، حالا كه نهضت دست من است من نبايد بگويم تمام فكرها مال من است، بايد بگويم براي مبارزه با بي سوادي طرحي داريد بنويسيد شايد شما يك چيزي فهميدي كه من نفهميدهام.
يكي ديگر از زنهاي خوب حبابه است، هفت امام را درك كرد پيرزني بود كه عمر طولاني داشت يك روز رفت خدمت امام علي(عليه السلام) و گفت علامتي نشان من بده كه بعد از تو خلفاي حق را بشناسم، حضرت امير(عليه السلام) رمزي را به ايشان داد و فرمود هر كس اينچنين بود او امام حق است، امامهاي ديگر به او احترام ميگذاشتند امام حسين(عليه السلام) ميرفت منزل اين خانم براي او دعا ميكردند تا امام هشتم را درك كرد و وقتي هم از دنيا رفت امام رضا(عليه السلام) پيراهناش را براي اين بانو فرستاد كه دفن كنند يك همچين زني بود كه عمر با بركتي را در خدمت اهل بيت بود.
اين نمونههايي بود از زنهاي موفق و نمونه البته تعدادشان زياد است اما در اين جلسه به همين چند نفر اكتفا ميكنيم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»