متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1364/10/19
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
17 دي روزي است كه رژيم پهلوي يعني رضاخان دستور داد كه زنهاي ايران بايد بي حجاب شوند. مردم ايران در اين راه بسيار استقامت كردند. چه زنهايي که به خاطر حفظ عفت خودشان از خانه بيرون نيامدند. بسياري از مردم را در مسجد گوهرشاد به قتل رساندند. همينطور بسياري از علما را هم تبعيد کردند. دولت آن زمان جنايات بسياري را انجام ميداد ولي در مقابل مردم هم استقامت ميکردند. ما كه امروز در سايهي جمهوري اسلامي زندگي ميكنيم وظيفه داريم که به تمام آنهايي كه در راه حفظ دينشان استقامت كردند، سلام بفرستيم.
اصولاً زن در تاريخ و در قرآن خيلي نقش داشته است. وقتي در جنگ احد خواستند که پيغمبر را بكشند، دو سه نفر تا آخرين درجه استقامت كردند. يكي از آنها زن بود. در جنگ احد زني بود که با شمشير ميجنگيد و با اينكه به او شمشير ميخورد، استقامت ميكرد. در جنگ احد نقش زن را فراموش نكنيم. غير از آن كه اميرالمؤمنين هم در جنگ خيبر بود، زني هم در آن جنگ بود که استقامت ميكرد. يادمان نرود كه در رژيم فرعون، زن فرعون بود كه دركاخ و دربار ايمان داشت و ايمانش را پنهان ميكرد و از موسي حمايت ميكرد. يادمان نرود كه زن در قرآن كوثر است. يادمان نرود كه قرآن به همهي مردان و زنان ميگويد: از زن فرعون درس بگيريد. «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»(تحريم/11) هركس ميخواهد ببيند ايمان دارد يا نه، بايد ببيند که آيا به درجه زن فرعون رسيده است، يا خير؟ زن فرعون اسوه و الگو و مدل ايمان است. قرآن به تمام مردان و زنان تاريخ ميگويد که بايد از اين زن درس بگيريد. زن فرعون زني است كه در كاخ بود، ولي فكر كاخي نداشت. او زني بود كه رژيم و اقتصاد و جامعه و تهديد و خفقان در او اثر نكرد. دنياي غرب از اين زن كه اسلام از او به كوثر نقل كرده است و او را الگوي ايمان معرفي ميكند، براي ترويج جنسشان از عكس او استفاده ميكنند و خلاصه آن وجود شريف را به آن وجود پست تبديل ميكنند.
زن يك موجود شريفي است. بحث امروز هم درباره عاطفه است. چون زن مظهر عاطفه است. در برابر عاطفه و محبت قساوت است. افرادي عاطفه و محبت دارند و افرادي سنگ دل هستند و قساوت قلب دارند. نقش عاطفه و محبت چيست؟ شما حساب كن يك بچهي كوچك كه به دنيا ميآيد، براي مادرش خيلي مشكل است. زمستان و تابستان بايد آن را بغل كند. لباس هايش را بشويد. چيزي را به او ياد بدهد. در دهانش غذا بگذارد. تربيت بچه مشكل است. اما چه چيزي باعث ميشود که مادر اين همه سختي را تحمل كند؟ اين به خاطر عاطفه است. چطور ميشود كه مادر اين قدر عاطفه دارد؟ آن چيزي كه مادر را وادار ميكند، آن لبخندي است كه روي لب بچه است. بچهي كوچک يك لبخند ميزند، لبخندش مادر را تشويق ميكند. چه چيز باعث ميشود که كشاورز بيل دست ميگيرد و به دنبال كشاورزي ميرود؟ گلهايي كه به درخت هاست اين اميد را به کشاورز ميدهد. مثل همان لبخندي كه روي لب بچه است. خداوند يك زيباييهايي را قرار داده است كه به خاطر آن زيباييها همهي مردم در تلاش هستند.
وقتي قرآن ميخواهد بگويد به فقرا كمك كنيد، ميفرمايد: «يَتيماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكيناً ذا مَتْرَبَةٍ»(بلد/16-15) يتيم است، ولي نميگويد: يتيم است. «ذا مَقْرَبَةٍ» فاميلت است. مسكين است. «ذا مَتْرَبَةٍ» تراب است. فاميلت است در خاك نشسته است. اين دو تا كلمهي فاميل در خاك نشسته است، اين به خاطر اين است كه عاطفه را تحريك كند تا مردم بيشتر به فقرا و به يتيم و مسكين برسند. وقتي ميخواهد بگويد: اولاد ما قدر پدر و مادر را بيشتر بدانيد، ميگويد: «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ»(لقمان/14) مادر تو را به دل كشيد«وَهْناً عَلى وَهْنٍ» و با سختي و رنج تو را تحمل كرد. در قرآن اين جملات را ميگويد تابچهها را وادار كند و به مادرهايشان احترام بگذارند. مثل اين است كه كارگري به بچهاش بگويد: صد تا چكش ميزدم تا يك ريال پيدا كنم، تا تو را به مدرسه بفرستم. اين كه ميگويد: صد تا يك ريال، براي اين كه قدر پول را ميدانم. براي اين خانهاي كه دارم، حتي براي يك آجرآن، از خوراكم لقمه لقمه كم گذاشتم. قرآن ميفرمايد: «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ»(حجرات/11) به هم لقب ندهيد. اين كم محبتي که ميشود عواطف او جريحه دار ميشود. پيغمبر ما وقتي بچهها راصدا ميزد با كنيه صدا ميزد، محترمانه صدا ميزد. اگر فاطمه هست، به او فاطي نگو. اگر زهرا است به او زري نگوييد. «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» لقب بد به هم ندهيد. به رفتگرها نگوييد: «آشغالي» اين قدر گفتيم: آشغالي كه بندهي خدا، خودش هم باورش شده است، در رامي زند ميگوييم: كيه؟ ميگويد: آشغالي است. ميگويد: چرا به خودت ميگيري؟ از بس به آنها آشغالي گفتيم، اين طور شده است.
قرآن ميفرمايد: براي اين كه ديگران را تشويق كنيد، از مسلمانها پول ميگيريد. از ماليات به فقرا ببخشيد و زكات را بدهيد. براي اين كه چه كار كنيد؟ «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ»(توبه/60) براي اين كه دل اينها را به دست بياوريم. حتي به مسلمانهاي ضعيف پول بدهيد، «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» تا دل اينها را به دست بياوريد. «أَكْرِمُوا كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ»(دلائلالإمامة، ص81) بزرگ هر فاميلي را اكرام كنيد و احترام كنيد. اگر رئيس يهوديها پهلويتان آمد، احترامش كنيد. رئيس مسيحيها پهلويتان آمد، نگوييد: اين مسيحي است، او رئيس مسيحيها است. چون در مسيحيها رئيس است، پهلوي مكتب و مرام خودشان احترام دارد، تو هم به او احترام بگذار تا عواطف آنها جريحه دار نشود و ناراحت نشوند و نگويند: رئيس ماپيش رئيس مسلمانها رفت و رئيس مسلمانها به او هيچ احترام نگذاشت.
«أَكْرِمُوا كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ» به بزرگتر احترام بگذاريد. قرآن ميفرمايد: «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ»(فتح/29) مؤمنين كساني هستند كه نسبت به هم رحم دارند و با عواطف كار ميكنند، مهربان هستند.
دو دختر در خانه با هم دعوا نكنند، که مثلاً چرا تو چادر مرا سر كردي، چرا كفش مرا پوشيدي؟ اين مال من است، اين مال تو است. «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» اگر دختر حزب اللّهي است، دعوا براي چيست؟ من و تو براي چه دعوا ميكنيم؟ «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» مگر شما در خط خديجه نيستيد؟ خديجه هرچه داشت در اختيار پيغمبر قرار ميداد. تمام اموالش را در راه اسلام داد. در تاريخ ميخوانيم وقتي خديجه زن پيغمبر شد، پيغمبر سراغ خديجه نرفت، خود خديجه به پيغمبر پيغام داد كه من با اين كه خواستگارهاي زيادي دارم، با اين كه تو پول نداري ولي حاضر هستم كه با تو ازدواج كنم. پيغمبر پول نداشت، يتيم و فقير بود، اما چون خديجه زن با شعوري بود و پول و زور چشمش را خيره نكرده بود. عدهي زيادي از علما ميگويند: با اين كه خديجه زيبا بود، پول دار بود، هركس به خواستگارياش ميآمد، اما خديجه به اين كه زن مرد پول داري شود تن نميداد، وقتي زن پيغمبر شد تمام زنها با او قهر كردند، خديجه تنها شد، به قول امروزيها او را بايكوت كردند، گفتند: ديگر كسي با خديجه حرف نزند. او را در محاصرهي اجتماعي قرار دادند. رفت و آمد از خانهي خديجه قطع شد ولي خديجه گفت: من كنيز تو هستم. اينطور نيست، حالا كه پول دارد زبان درازي كند، نيش بزند. «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» هرچه مال داشت در اختيار اسلام بود و مال خديجه خيلي در اسلام نقش داشت. معلمين امور تربيتي، معلم وزش و پرورش، معلم نهضت، معلم دانشگاه، پدر و مادر اگر ميخواهيد در هر رشته كمك كنيد قرآن ميگويد: «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»(الرحمن/2-1) بعد ميگويد «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»(الرحمن/2-1) نقش عاطفه در تعليم و تربيت چيست؟ وقتي رحم داشتي معلم خوبي ميشوي، اگر رحمان بودي علّم هستي «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» عجب ديني داريم. روايات زيادي داريم كه «ادخال سرور»، براي شاد كردن ديگران روايات زيادي داريم كه پيغمبر فرمود: هركسي يك مسلماني راشاد كند، مرا شاد كرده است و هر كس كه مرا شاد كند، خدا را شاد كرده است.
اگر يك كارمند ميتواند يك امضا بكند، نگويد: برو پس فردا بيا، برو بيست روز ديگر بيا، زود كار او را راه بينداز و او را شاد كن، اگر يك دقيقه كار طرف را زود راه بيندازي و او را شادش كني خدا را شاد كردهاي. تعجب اين كه اگر بنده همراهش بروم كارش را راه مياندازد، اين مرا شاد كند ولي اگر من همراهش نباشم حاضر نيست پيغمبر و خدا را شاد كند، و ما بسيارتعجب ميكنيم كه چرا نسبت به اينها عقيدهمان يك خورده شل است. اگر بگويند: آقا اگر در خانه باشي تلويزيون سياه و سفيد به شما ميدهيم، اگر به يك كيلومتري برويد تلويزيون رنگي به شما ميدهيم، همه به يك كيلومتري ميرويم، اما اگر بگويند: در خانه نماز بخواني ثوابش كم است، ولي نماز جماعت ثوابش بيشتر است، حال نداريم برويم نماز جماعت بخوانيم. اگر تلويزيون رنگي بدهند حال داريم تا يك كيلومتري برويم.
براي شاد كردن ديگران خيلي روايت داريم. روايات زيادي براي عيادت مريض سفارش داريم، عيادت مريض چيزي جز عاطفه و محبت نيست و لذا ميگويند: وقتي به ديدن مريض ميرويد يك چيزي برايش ببريد. عدهاي براي ديدن مريض ميرفتند، امام صادق ديد و گفت: چرادست خالي ميرويد؟ گفتند: پول نداريم، فرمود: پول نداريد برويد يك گل برداريد و براي عيادت ببريد(عيادت مريض)
به ما گفته¬اند: از مردم تشكر كنيد(تشكر از مردم) اگر يك كسي يك كار خوبي كرد بي اعتنا نباش و تشكر كن. تشكر خيلي مهم است. حديث داريم در روز قيامت، خدا به افرادي ميگويد: شما شكرگذاري نكرديد؟ ميگويند: چرا ماخيلي الحمدلله ميگفتيم، فرمودند: بله الحمدلله گفتيد، ولي به مردمي كه به شما خدمت كردند، نگفتيد: دست شما درد نكند. يك بار به خادم مدرسهات بگو دست شما درد نكند. حديث داريم اگر كسي تشنهاش است، آب در ليوان پر كن و به ايشان بده گرچه كنار آب نشسته باشد. مثلاً سيني چايي ميآورند ما هم نشستيم، خوب يك چايي من برمي دارم، يکي هم براي نفر کناري خودم بردارم. چه ميشود كه به خاطر ايجاد محبت اين چنين برخورد كنيم؟ يك سنگ كه در خيابان ميافتد صدها ماشين در كنارش پياده ميشوند كه سنگ را بردارند، اگر خودمان به خودمان رحم نكنيم، خدا هم به ما رحم نميكند.
حديث داريم پيامبر سر نماز بودند بچه گريه كرد، پيامبر نمازش را سريع خواند، گفتند: يا رسول اللّه نمازتان را خيلي سريع خوانديد، فرمود: بچه گريه ميكرد، چقدر عواطف پيغمبر زياد است. اميرالمؤمنين بچههاي يتيم را كه ميديد گريه ميكرد، اين نشانهي عاطفهي بسيار بالاي حضرت بود. در جنگ خندق فاطمه در غار حرا غذا ميآورد و خديجه آب را تا آن بالا ميكشيد. پرستاري بسيار شغل مهم و مقدسي است، هركس ميخواهد ببيند پرستاري چقدر ارزش دارد اين حديث را گوش دهد.
عدهاي از مكه به مدينه كه رسيدند يكي از زوّارها مريض شد، مريض را گذاشتند و به زيارت قبر پيغمبر رفتند. امام صادق فرمود: اگر زيارت قبر پيغمبر نميرفت و از مريض پرستاري ميكرد ثوابش بيشتر بود، ثواب پرستاري از ثواب زيارت قبر پيغمبر بيشتر بود. پرستاري شغل عاطفي است. وقتي خدا ميفرمايد: غيبت نكنيد از عواطف استمداد ميكند، ميفرمايد: «أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً»(حجرات/12) آيا دوست دارد برادري گوشت برادر دينيش خود را ببرد و بخورد. آيا هرگز انساني حاضر است گوشت انسان ديگر را از بدنش بكند. شما كه غيبت ميكنيد انگار گوشت بدن برادرت، برادر مردهات را كندهاي و ميخواهي بخوري، انسان حاضر نيست بدن برادر مردهاش را بخورد، ممكن است اگر زنده باشد برادرش به او سيلي بزند ولي وقتي مرد به مردهي برادرش كسي جسارت نميكند و كسي كه غيبت ميكند، مثل كسي است كه گوشت برادر مردهاش را بجود، چون مرده از خودش دفاع نميكند. در غيبت هم طرف نيست كه از خودش دفاع كند. «أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ» اين كه به ما گفتند: فحش ندهيد، براي اين كه فحش عواطف مردم را جريحه دار ميكند. در جنگ صفين بود، ظاهراً طرفداران علي بن ابيطالب به طرفداران معاويه فحش دادند، حزب اللّه فحش داد، حزب علي فحش داد. حضرت علي فرمود: شما حزب اللّهي هستيد. ما منطق داريم و نيازي نيست كه به آنها فحش بدهيم. من بدم ميايد كه شما فحش ميدهيد، هر چند اينها جهنمي هستند، ولي شما فحش ندهيد. ما منطق داريم و به همين خاطر فحش نميدهيم.
قرآن در مورد عواطف مشركين ميگويد: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»(انعام/108)(چقدر ما در مورد عواطف آيه داريم) «وَ لا تَسُبُّوا»: فحش ندهيد، چون اگر فحش بدهيد عواطف آنها جريحه دار ميشود، آنها هم به خداي شما فحش ميدهند. به لشكر معاويه فحش ندهيد حتي با اينکه ميدانيد گروه باطل هستند. به بت پرستها فحش ندهيد. واي به مادري كه به دخترش فحش ميدهد. بعضي از مادرها هستند چنان حرفهاي زشتي ميزنند كه اگر خواسته باشيم با اينها اسلامي برخورد شود بايد مادري را كه به دخترش فحش ميدهد شلاقش زد. به مادري كه بخواهد به دخترش فحش بدهد بايد شلاق زد، حتي اگر حرفهاي عادي بزند. اگر كسي به كسي بگويد: مثلاًعجب الاغي هستي، بايد به خاطر گفتن كلمهي الاغ به او شلاق زد. نميشود احمق گفت، اگر كسي به كسي بگويد: احمق! بايد به اوشلاق زد. مگر ميشود انسان هرچه از دهنش در آمد، بگويد و به هر کسي هر چه ميخواهد بگويد؟
حديث داريم اگر ديديد يكي مرضي دارد، چشمش، سرش، دستش و مشکلي دارد، خيره خيره به او نگاه نكنيد، معمولي نگاه كن و رد شو. اگر خيره خيره به او نگاه كردي چرا چشمش يا گوشش اين طوري است، اگر به او خيره نگاه كني به عواطف او برمي خورد به افرادي كه لت و پار شدهاند خيره نگاه نكنيد. ميوهي نوبر را يا نخريد يا اگرخريديد نشان ندهيد و يا اگر نشان داديد به بچهي همسايه هم بدهيد. داريم اگر در ماه رمضان مريض يا مسافر هستي، خواستي روزهات را بخوري روزهات را روبروي مردم نخور(عواطف مذهبي)
ما دستورات زيادي داريم، همديگر را مسخره نكنيد. «لا يسخر من قوم» مسخره نكنيد، مسخره كه ميكنيد عواطف آنها جريحه دار ميشود. چرا مسخرهاش ميكني؟ تو كه او را مسخره ميكني شايد او بهتر از تو باشد. خانمها قرآن ميگويد: «وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ»(حجرات/11) زنها همديگر را مسخره نكنند. حديث داريم اگر كسي، كسي را مسخره كند، نميميرد مگر اين كه خودش هم به همان بلا مبتلا شود.
در زنها وسواسي زياد است. اگر كسي با سه كيلو آب نتواند غسل كند و بگويد: سه كيلو آبي نيست و بيشتر از سه كيلو بريزد، پيامبر فرمود كه از ما نيست. با سه كيلو آب ميشود غسل كرد. با يك چارك ميشود وضو گرفت. مصرف ما خيلي زياد است. يك كسي بود كه بسيار وسواسي بود سر نماز ميخواست بگويد: «وَ لاَ الضَّالِّينَ»، هي وسوسه داشت. دائم سر نماز ميگفت: «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» دائم ميگفت: ولاالض، ولاالض، ولاالض يك كسي پشت سرش ايستاده بود، مسخرهاش كرد. او ميگفت: ولاالض! ولاالض! او هم ميگفت مرض! مرض! همين آقا كه مسخره ميكرد در همين كلمهي «وَ لاَ الضَّالِّينَ»، وسواسي شد. حديث داريم اگر كسي، كسي را مسخره كند نميميرد تا خودش هم به همان بلا مرتكب شود، لعنت نكنيد، لعنت كردن، نفرين كردن، فحش دادن، بسيار بد است. «مَنْ سَبَّ وَلِيَّ اللَّهِ فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ»(تفسيرعياشى، ج1، ص373)
هفتهي گذشته بحثمان در مورد كارمندان بود. اگر ميتوانيد كاري را انجام دهيد، مردم را معطل نكنيد. يك خورده از خودت مايه بگذار تا مردم از تو راحت باشند، خدا نكند مردم بگويند: اين هم جمهوري اسلامي، آن وقت گناهش خيلي زياد است.
«الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ»(نهجالبلاغه، حكمت 6) براي اين كه محبت مردم و عواطف مردم را جلب كني بايد انسان خوش طبعي باشي. البته مواردش فرق ميكند. گاهي بايد عبوس هم باشد. چند چيز براي مرد خوب است ولي براي زن خوب نيست. مثلاً براي مرد سخاوت خوب است ولي براي زن خوب نيست، چون زن اگر سخاوت داشته باشد هر چيزي را كه در خانهي شوهرش باشد، ميبخشد. مرد شجاع باشد خوب است ولي براي زن خوب نيست كه شجاع باشد، چون يك دفعه سوار ميشود و تنهايي ازاين طرف ايران به آن طرف ايران ميرود. اگر يك مقداري زن شجاع باشد، خودش را به آب و آتش ميزند. يك جاهايي شجاعت خوب است. صفاتي كه ميگويند براي مرد خوب است همه جا براي زن خوب نيست. خوب نيست مرد تكبر داشته باشد اما تكبر براي زن خوب است. چون اگر زن تكبر نداشته باشد و خودماني باشد، مثلا زن بايد اين طور باشد كه بي دعوت جايي نرود، خيلي خودش را بگيرد. زن يا دختر اگر بخواهد مقداري پايش سبك باشد خيلي خودماني باشد، بريز و بپاش داشته باشد، ولخرج باشد اين وقار زن و عزت زن كم ميشود. عظمت زن همين است كه هست، شجاعت، صبر و پايداري و تحمل خيلي خوب است و مهم است و بسياري از ايشان دارند. اگر ميخواهيد ببينيد زن به كجا ميرسد، زن به جايي ميرسد كه امام حسين به حضرت زينب(س) گفت: در نماز شبت مرا دعا كن. اين خيلي مهم است. زن به جايي ميرسد كه امام حسين كه امام است به حضرت زينب كه زن است، ميگويد: در در نماز شبت مرا دعا كن. زن به جايي ميرسد كه حضرت زين العابدين به عمهاش حضرت زينب(س) ميگويد: تو عالمهي غير معلمه هستي و بالاخره، زن به جايي ميرسد كه امام خميني ميفرمايند: از دامن زن مرد به معراج ميرسد. و يك مرتبه امام فرمودند: رهبر من زنان خيابان قم هستند. اين خيلي مهم است و همان روز كه راهپيمايي بود و ميگفتند: كه زنان بيرون نروند، امام فرمود: كه زنها نيز براي راه پيمايي بيرون بيايند. يكي از تهمتهايي كه كشورهاي غربي به ما زدند اين بود كه شما به مقام زن توهين كرديد.
بله يك جاهايي ممكن است شما مثلاً بگويي: چرا ارث ما كم است؟ چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟ ولي در واقع شما دو برابر ميگيريد. حالا بفرماييد يك مثال رياضي بزنم، فرض كنيد كسي ميميرد و 30 تومان ارث ميگذارد، يك پسر و يك دختر دارد. 20 تومان آن به پسر ميرسد و 10 تومان آن به دختر ميرسد. دختر 10 تومان و پسر 20 تومان دارد، نگوييد: چرا اسلام فرق گذاشته است؟ دختري را كه اسلام ميگويد: 10 تومان از ارث براي تو، در عوض بار و خرج زندگي از روي دوش دختر برداشته شده است، پس اين 10تومان را ميگيرد و پس انداز ميكند. اين دختر خانم فردا با پسري ازدواج ميكند وقتي اين دختر و پسر با هم ازدواج كردند، اين 10تومان وارد زندگي هردو ميشود. دختر خانم10 تومان از اين جا بالا ميكشد، يك ده تومان هم چه ميشود؟ 10 تومان از اين جا بالا ميكشد، 10 تومان هم داشته، چه قدر ميشود؟ 10 تومان و 10 تومان20 تومان ميشود. خيلي خوب! ببينيد آن جايي هم كه كم گذاشتهاند، اين10 تومان پول توجيبي است و گرنه خرجي از همان10 تومان خرج ميشود. بنابراين آن جايي هم كه كم گذاشته در واقع با يك ديد كه نگاه ميكني، ميبيني نه. . .
يا ميبيني مثلاً ميگويند: اگر كسي زني را كشت خون بهايش نصف مرد است. اين معنايش اين نيست كه شرف زن نصف مرد است. خون بها به خاطر اين است كه مرد را كه نان آور خانه است ميكشند، يک خانواده بي سرپرست و بي خرجي ميشوند. حالا از بعضي جاها كه زن نان آور است، بگذريم. وقتي قانون وضع ميكنند، قانون کلي و براي همه است. ميگويند: تابستان چون هوا گرم است تعطيل باشد، حالا همدان سرد است، ما نبايد درقانون گذاري اسم همدان را ببريم، چون قانون كلي است. به طوركلي اين است كه مرد نان آور است و وقتي آدم نان آور خانه را كشت، بايد خون بهاي بيشتري بدهد، چون نان آور است نه اين كه خون مرد رنگينتر است
آن جايي هم كه حجاب را گفته است، البته خدا رضاخان را لعنت كند. روز 17دي و در يك همچين ايامي بي حجابي را آورد. اين بي حجابي بر ما چه كرد؟ يك وقت من اين را گفتم اجازه بدهيد يك بار ديگر هم بگويم. خواهش ميكنم اين بحث را همهي دخترخانمها گوش بدهند. در خيابان چشمهاي بچههاي مردم باز است، چشم پسرها باز است، اگر دخترها بي بند و بار شوند، چشم مريض ميشود، پسران بي زن از نظر اخلاقي خراب ميشوند. اگر پسرهايي كه چشمشان پاك نيست به زنان بي بند و بار و دختران بي بند و بار نگاه كنند، اين چشم كه به بدن نگاه كرد، دنبالش هوس پيدا ميشود. زمان رضاخان را ميگويم، زنان را بي بند و بار كردند. رژيم قبل مردم را هوس باز بار ميآورد. دنبال هوس برويم ببينيم به كجا كشيدند. متلك زياد بود. نسبت به خواهرها سوء قصد بود. چشم باز، زن را ميديد و به دنبال هوس خداي ناكرده فحشا و گناه پيش ميآورد و دخترها به دنبال فحشا راه ميرفتند. و در نتيجه:
1- يا ميديد كه به فحشا كشيده شده از خانه فرار ميكرد.
2- حالا كه آبرويش رفته خودكشي ميكرد.
3- كورتاژ ميكرد و سقط جنين ميكرد.
17 دي رضاخان با دخترهاي ما چه كرد؟ چشمهاي مردان را باز و زنان را بي بند و بار كرد. كشف حجاب كرد، اين نگاه كردنها به بدن بي بند و بار، هوس در پي دارد و به دنبال هوس رفتن، سوءقصد، فرار، زنا، سقط جنين، خودكشي و بعد يك اولاد حرام زاده را به بارمي آورد، يا بچه را سر راه ميگذاشت و در ميرفت. وقتي مرد زن بي بند و بار را ميديد هوس پيدا ميكرد، ميآمد خانه با خانم خودش دعوا ميكرد و به طلاق كشيده ميشد. دختر و پسر كه با هم بودند درست درس نميخواندند. مقداري از ساعتهايي را كه بايد به فكر درس باشند به فكر هوس بودند، ضرر علمي مدارسي كه دختر و پسر با هم درس ميخواندند خيلي زياد بود. نمرههاي درسيشان پايين بود چون ميخواستند به هوس برسند و پول ميخواستند.
بسياري از بودجهها و پولها صرف هوس ميشد. گاهي پسر جوان پول نداشت تا هوس بازي كند، برف پاك كن ماشين را ميدزديد، به كارهاي سبك دست ميزد كه پولي پيدا كند كه به هوس برسد. گاهي به هوس نميرسيد، هيجاني ميشد و امراض رواني پيدا ميکرد. امراض مقاربتي و. . . اينها همه آثار هوس است، و اين در صورتي است كه دختران ما بي بند و بار باشند و پسرهاي ما چشم چران باشند.
قرآن ميگويد: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»(نور/30) به مؤمنين بگو چشمشان را پيش كشند، نگاه نكنند، يك وقت آدم مثل بنده به يك قافله زن نگاه ميكند، مثل بنده هيچ كس را تشخيص نميدهد، من امروز براي شما صحبت ميكنم ولي يك صورت را زيرنظر نميگيرم. مثل اين كه آدم به برگهاي درخت نگاه ميكند، ولي يك برگ را در نظر نميگيرد. اگر كسي به قافلهي زنها نگاه كند مثلاً به نماز جمعه نگاه كند، امام جمعه نگاه ميكند، 50 هزار زن هست، اما تك تك به آنها نگاه نميكنم اگر نگاهي باشد كه جمع را ببيند ولي فرد را نبيند، طوري نيست. مثل اين كه شما جنگلي را ميبينيد ولي برگي را هم زير نظر نميگيريد. «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» به مؤمنين بگو چشمشان را پيش كشند «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»(نور/31) به زنها هم بگو عفت داشته باشند. چون جانب دل را نميشود گرفت، هوس پيدا ميشود. چه كنيم كه هوس پيدا نشود؟ دخترها نگاه نكنند، پسرها هم نگاه نكنند و بايد در خانه هم حجاب باشد. حتي دخترها براي خانههايي كه پسر بزرگ دارند، حتي پهلوي برادرشان خودشان را زينت ندهند. پسرهاي رشيدي كه در خانه هستند، روبروي خواهر بزرگشان لباس تنگ و كوتاه نپوشند، بگذاريد محيط، محيط سالمي باشد. خدا لعنت كند كساني را كه بي حجابي را در هفده دي آوردند. خدا عذابشان را زياد كند كه آن رضاخان شريك در همه جرمها و فسادهاست. و درود و سلام به زنهاي انقلابي، به زن مؤمن و موحد و مخلص، به زنهاي ايثارگري كه پشت جبهه هستند، شهيد دادند و الان هم براي رزمندهها ژاكت ميبافند، نان ميپزند. بچهاش در بسيج است ميجنگد و خودش هم براي جبهه نان ميپزد سلام خدا و فرشتگان به اين ايثارگران.
اميدوارم دختر خانمها خوب درس بخوانيد. براي نمره درس را نخوانيد، روي چشم و هم چشمي درس نخوانيد، نمازتان را سروقت بخوانيد، نكند اگر يك وقت بگويند تلويزيون رنگي جنب و جوش داشته باشيم ولي وقتي بگويند «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ» بگوييم حالش را نداريم. كسي تلفن ميكند، گوشي را سريع برمي داريم ولي موقع اذان، تلفن خدا صدا ميكند، گوشي را بر نميداريم، به نماز عنايت كنيد.
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»