متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1361/6/4
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمّد و علي اهل بيته و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين»
سالگرد شهادت شهيد قدوسي را پشت سر گذاشتيم و روز 17 شهريور برنامهاي را ضبط ميكنيم. زماني است كه خواهران و برادران ما به سوي حج ميروند و بايد خاطراتي از سفر به آفريقا هم كه به مناسبت سمينار حج بود، بگوييم. ضمناً بحث درسهايي از قرآن هم نبايد فراموش شود. اما يك جمله دربارهي شهيد قدوسي و يك جمله دربارهي 17شهريور، و سپس بحث اصلي را مطرح مينمايم.
يك روز شهيد قدوسي به من فرمود: تا به حال حدود 1003 نفر از مدرسهي ما بيرون رفتهاند كه در اين جا بصورت كامل يا ناتمام درس خواندند و وقتي به من اين حرف را زد كه در مدرسه حقاني و در مدرسه مرتضويه قم، حدود 300 يا 400 طلبه داشت. شايد بتوان با كمي كم و زياد گفت مرحوم قدوسي 1000 طلبه را تربيت كرد، كه از بسياري از آنها استفاده ميشود و كساني كه مرحوم قدوسي را دوست دارند به جاست كه راه ايشان را بپيمايند. دنيا به شدت متوجه اسلام شده است. حدود 50 كشور آفريقايي، 4 آخوند بيشتر ندارند. تمام انجمنهاي اسلامي در اروپا و كشورهاي آفريقايي به اسلام متوجه شدهاند و ما شديداً نياز به اسلام شناس داريم. چون عدهي زيادي از ديپلمهها بحمدالله در سايهي انقلاب متوجه شدند كه بيايند و طلبه بشوند و من براي اينهايي كه ميخواهند طلبه شوند و راه قدوسي را بپيمايند، يك دقيقه صحبت ميكنم.
مردم كرهي زمين سه دسته هستند، يك دسته عامل توليد، يك دسته عامل پخش و يك دسته عامل مصرف هستند. كساني كه درس عربي و قرآن ميخوانند و با معارف اسلامي آشنا ميشوند و به سراغ علم ميآيند، وقتي به سراغ علم ميآيند يا آن قدر حوصله و توفيق دارند كه ميخوانند تا علامه طباطبايي يا مطهري ميشوند و توليد علم ميكنند و يا اگر اين قدر حوصله ندارند، حرف ديگران را ياد ميگيرند و پخش علم ميكنند. گاهي هم نه مغزي براي توليد دارند و نه بيان روان براي پخش دارند، كه حداقل درس ميخوانند و خودشان به آن عمل ميكنند. حال انسان موفق كيست؟ كسي است كه «عالم» توليد علم كند و «ناطق» پخش علم كند، «ينتفع بعلمه» و از علم خودش استفاده كند.
در اول مهر كساني كه براي طلبگي به حوزههاي علميه رجوع ميكنند، همگي جذب نميشوند و همان طور كه آيت الله منتظري فرمودند: در بسياري از شهرستانها، حوزههاي علميه بايد تقويت شود. چرا امام بايد دستور بدهند كه بسياري درسها را رها كنند و حاكم شرع و قاضي بشوند؟ چرا بسياري از شهرهاي ما امام جمعه ندارد؟ چرا هر وقت انجمنهاي اسلامي اروپا از ما روحاني ميخواهند يكي، دو سال نامه مينويسند ولي بالاخره هم ماجواب مثبت براي آنها نداريم؟ اينها به خاطر كمبود است. يكي از راههايي كه دخترها و پسرهاي ما در اول مهر ميتوانند انتخاب كنند، روحانيت و طلبگي و اسلام شناسي و راه قدوسي است. اميدوارم راه قدوسي را كه تربيت طلبه است ادامه بدهيد. اين چند جمله به مناسبت سالگرد آيت الله قدوسي بود كه پشت سر گذاشتيم.
اما خاطرهاي كه از سفر آفريقا دارم برايتان بگويم، چون مفيد است. امسال سمينار پيرامون حج در آسيا، در اروپا و در آفريقا برگزار شد. در اروپا شهر لندن، درآفريقا شهر سيرالئون و در آسيا هم كشور هندوستان بود. اسلام شناسها و امام جمعههاي كشورها دعوت شدند و از ايران هم چند نفري به اين سمينار رفتند و من هم در خدمتشان بودم. 120 امام جمعه و اسلام شناس و دانشمند و استاد دانشگاه و ما هم با يكي دو روز تأخير بالاخره به جمعشان پيوستيم. ميدانيد كه امام جمعههاي آفريقا از سعودي پول و حقوق رسمي ميگيرند، وقتي از ايران و انقلاب ايران صحبت شد، اينها گفتند: اين سمينار حج است يا معرفي انقلاب ايران و بايد فقط دربارهي حج صحبت شود.
روزي كه من براي فرداي آن روز وقت گرفته بودم تا صحبت كنم، فكر كردم كه چه بگويم؟ اگر از ايران نگويم كه نميشود، چون آمديم تا از ايران بگوييم و حال كه تبليغات دنيا عليه ايران است، ما آمدهايم كه در مقابل اين تبليغات منفي از خودمان چيزي بگوييم. اگر هم بگوييم كه ممكن است اينها عكس العمل نشان دهند. . . داشتم فكر ميكردم كه در ذهنم جرقهاي زد و چون جالب بود ميخواهم براي شما هم بگويم. عكسي از پيامبر داشتيم كه الآن هم همراه من است. اين عكس را آن جا زدم و زيارت نامهاي از آيات قران درست كردم. خوب، عكس، عكس پيامبر است، زيارتنامه را درست كرديم و داخل جلسه شديم. گفتم كه آقايان اين سمينار حج است و بنا است فقط در مورد حج صحبت شود، ولي اجازه ميدهيد ما از پيامبر و مدينه هم صحبت كنيم؟ پس اول اجازه گرفتيم و گفتيم حديث هم داريم كسي كه حج برود و زيارت قبر پيامبر(ص) نرود، جفا كرده است. (جملاتي كه من شب قبل بافته بودم اين جملات بود.) پشتم را به مردم سمينار كردم و رويم را به قبر پيامبر در عكس كردم. گفتم: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ»، «يَا رَسُولَ اللَّهِ» هر چه شما گفتي آقايان خلافشان را انجام دادند. شما گفتي: «مكه وُضِعَ لِلنَّاسِ» است، اما الان عدهاي مكه را براي خودشان ميدانند و هرچه بر خلاف سياستشان باشد اجازهي نشرش را نميدهند. با اين كه مكه براي همهي مردم است. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ» توگفتي: «وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً»(آل عمران/97) هر كه وارد مكه شد، در امن است. ولي برخيز و ببين هر كه در خانهي تو هم هست امنيت ندارد. يا رسول الله خدا در قران گفت: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا»(بقره/114) چه كسي ظالمتر از كسي است كه نگذارد نام خدا در خانهي خدا ياد شود؟ بلند شو ببين ما حتي اجازه نداريم در خانهي خدا بلند «اللَّهُ أَكْبَرُ» بگوييم. ميگويندآرام «اللَّهُ أَكْبَرُ» بگو! در صورتي كه قرآن ميفرمايد: «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ»(نور/36) خدا اجازه داده كه ما در مسجدش فرياد بزنيم و «اللَّهُ أَكْبَرُ» بگوييم. ولي برخيز و ببين كه نميگذارند ما فرياد «اللَّهُ أَكْبَرُ» سر بدهيم. يا رسول الله در قرآن فرمودي: «وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ»(بقره/61) مرگ بر اسرائيل! يعني ذلت بر اسرائيل باد، اما ما ميخواهيم مرگ بر اسرائيل بگوييم جلويمان را ميگيرند. برخييز و ببين كه تو در قرآن فرمودي: «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ»(انفال/60)اي مسلمانان! دشمن خدا را بترسايند. كه نشانه امت اسلامي همين است. ولي ببين اينهايي كه بر سر قبرت نشستهاند، چگونه چرت ميزنند و خواب هستند. تو گفتي دشمن خدا را بترسانيد، ولي امام جمعه به جاي ترساندن از دشمن خدا ميترسند. يا رسول الله! فرمودي: «فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ»(فتح/29) يعني روي پاي خودتان بايستيد، ولي برخيز و ببين كه سنگهاي قبر خودت را هم از خارج آوردهاند. يا رسول الله! فرمودي: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ»(فتح/29) مسلمانان بايد نسبت به كفار شديد باشند، خشن و تند باشند، بلند شو و ببين مسلمانان و كفار با هم آشتي كردند. فرمودي: «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» يعني مسلمانان بين خودشان به همديگر رحم ميكنند، ولي برخيز و ببين كه به فلسطينيها و لبنانيها ظلم ميشود و كسي به آنها رحم نكرد.
– حالا سمينار در آفريقا و شركت كنندگان امام جمعههاي آفريقايي و هوادار صعودي، ما هم آن جا بنا بر اين است كه از اسلام چيزي نگوييم. –
يا رسول الله! برخيز و ببين كه بازار مكه و مدينه مركز پخش اجناس خارجي شده است. برخيز و ببين، با اين كه امام گفت: «اگر هر مسلماني يك سطل آب بريزد، اسرائيل را آب ميبرد» ولي هيچ كس هيچ كاري نميكند. يا رسول الله! در قرآن فرمودي: «وَ لا تُطيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفينَ»(شعراء/151) يعني رهبري اسراف كاران را نپذيريد. برخيز و ببين تمام سران كشورهاي اسلامي بزرگترين اسراف كارها هستند. يا رسول الله! در قرآن فرمودي: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ»(نساء/75) چرا بر نميخيزيد تا از مستضعفان حمايت كنيد؟ اما برخيز و ببين كه تمام سران كشورهاي اسلامي به جاي حمايت از مستضعفان، حامي مستكبران هستند.
– البته مستمعين از همين كار من هم راضي نبودند، ولي من رويم به رسول الله بود و حرفهايي هم كه ميزدم همه از قرآن بود و چارهاي جز گوش دادن نداشتند. اينها حرفهايي بود كه اگر با قرآن گره نميخورد، مخالفت ميكردند و ميگفتند: شما كشورهاي اسلامي را تضعيف ميكني و ما هم جلسه را ترك ميكنيم، به هر حال لطف خدا بود. –
يا رسول الله! در قرآن فرمودي: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»(بقره/79) ظلم نكنيد و زير بار ظلم نرويد. بلند شو و ببين چگونه به ما ظلم ميكنند. فرمودي: زير بار ظلم نرويد، ولي ببين اينها چگونه مزدور و مزد بده شدهاند. يا رسول الله! فرمودي: «يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْآفَاق»(وسائلالشيعة، ج7، ص344) سفارش كردي در خطبههاي نماز جمعه علماء امت اسلامي و مردم را بيدار كنند، ولي نيستي ببيني اينها چطور مردم را بيدار نميكنند.
بعد گفتم: يا رسول الله! «لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُك» تو خواستي رهبر مسلمانان، معصوم باشد ولي آنها رهبر معصوم را كنار زدند. يا رسول الله! «اعتذار منك» از ما درگذر و ما را ببخش. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ» «لانّكَ قُلت مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ»(قربالإسناد، ص55)(البته اين حديث در كتب روايات از علي(ع) نقل شده بود) فرمودي: اگر آب و خاك داريد، ولي چيزي براي خوردن نداريد، خاك بر سرتان باشد و خدا شما را از لطف خود دور كند. بلند شو و ببين ما آب و خاك و الماس و نفت داريم، ولي چيزي براي خوردن نداريم و دست گدايي دراز ميكنيم. يا رسول الله! فرمودي: «ما أوذي نبي مثل ما أوذيت»(المناقب، ج3، ص247) هيچ پيغمبري به اندازهي من زجر نكشيد. شايد مقداري از زجرهايي كه متحمل ميشوي، به خاطر الآن است و نه در زمان حيات خودت. يعني الآن هم از ما مسلمانها زجر ميكشي.
– با اين كه زيارتنامه و سخنراني من خيلي از اينها را ميكوبيد، چون با قرآن گره خورده بود و راه پس و پيش نداشتند، تكبير ميگفتند. –
يا رسول الله! امت تو دانشجو براي فيزيك و شيمي به غرب ميفرستند، اما دانشجو براي آشنايي با مباني آزادي و انقلاب به ايران نميفرستند و اگر 4 دانشجو هواي ايران دارد اجازهي ورود ندارد. يا رسول الله! يادم نميرود كه زماني كه به سمت جبهه ميرفتي، يهود گفت: ما 10 هزار سرباز آماده داريم و به تو ميدهيم، ولي تو گفتي: من از يهود كمك نميگيرم! ! ! ولي نيستي تا ببيني كه كشورهاي اسلامي چگونه با يهود گره خوردهاند.
يا رسول الله! فرزند عزيزي در ايران به نام خميني داري و اين مرد آسماني و الهي، مردم را به وحدت دعوت كرد. تو در قرآن گفتي: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(آل عمران/103) تفرقه نباشد و ما ايام تولد تو را هفتهي وحدت قرار داديم و بسياري از اين علما اجازه شركت در تولد تو را ندادند و آن را شرك دانستند. يا رسول الله! معذرت ميخواهم، اين حاجيها از مكه برگشتند، فرمودي: متحد بشويد! در ايران هفتهي وحدت داشتيم ولي اين را هم شرك دانستند و شركت در آن را منع كردند.
يا رسول الله! سرنوشت ما بسيار سرنوشت تلخي است. حتي يكي از آيههاي قرآن را بدرستي عمل نكرديم، خطبههاي نماز جمعه كشورهاي اسلامي را ببين كه چطور خطبههايي كه ميخوانند، حتي يك مگس را نميترساند و هيچ بخاري ندارد. يا رسول الله! خدا به تو فرمود: «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ»(قلم/9) دوست دارند سست شوي تا سست شوند. دوست دارند سازش كني، ولي تو سازش نكن. يا رسول الله! برخيز و ببين كه چگونه كشورهاي اسلامي همه سازش كردهاند. يا رسول الله! اينها مكه رفتهاند و سنگ ريزه پرت كردهاند، ولي به شيطان بزرگ زمانه سنگ نميزنند.
(در مكه يك پايهاي است كه بايد هر حاجي سنگ ريزههايي بزرگتر از نخود و كوچكتر از بادام را به آن پرت كند و نشان دهندهي خاطرات حضرت ابراهيم است. حضرت ابراهيم چون ميخواست فرزندش را در راه خدا و به فرمان خدا ذبح كند، كارد را بر گلوي فرزند گذاشت، خداوند گفت: نميخواهم، چاقو را بردار و ميخواستم امتحانت كنم. اما زماني كه حضرت ابراهيم ميخواست فرمان خدا را انجام دهد، شيطان آمده بود و او را وسوسه ميكرد، آن وقت حضرت ابراهيم سنگ ريزهها را برمي داشت و به سمت شيطان پرت ميكرد. حاجيها هم بايد سيگ ريزهها را پرت كنند تا نشان بدهند كه ما هم از شيطان و وسوسههاي او بيزاريم)
يا رسول الله! حاجيها مكه رفتند و به شيطان سنگ ريزه زدند، ولي به شيطان بزرگ زمانه سنگ نميزنند. «يرمون الشيطان و لايرمون الشيطان زمانهم» به جايگاه و جاي پاي شيطان حضرت ابراهيم سنگ زدند، اما به مغز شيطان زمان خودشان سنگ نزدند. يا رسول الله! اين همه به قرآن سفارش كردي، ببين اين كشورهاي آفريقايي همه انگليسي بلد هستند و زبان اصلي آنها انگليسي است، اما زبان عربي بلد نيستند.
عجب سميناري بود، 120 امام جمعه از كشورهاي آفريقايي به عنوان سمينار حج جمع شده بودند و ماهم رفته بوديم و برنامه اين بود كه ايران و هدفهاي امام و اسلام واقعي را بيان كنيم، ولي آنها هم چون حقوق بگير بودند اجازه ندادند. ما هم اين عكس را كه در راه يكي از رفيقان به ما هبه كرده بود، به آفريقا برديم. بعد وقتي خوب نالهها را كرديم، گفتم يا رسول الله! خيلي دلت به درد آمد. يا رسول الله! خيلي ناراحت شدي. . . ولي ديگر ناراحت نباش! در عوض نگاهي هم به ايران بينداز، ببين ايران چه كرده است يا رسول الله! در مورد مؤمنين در قرآن فرمودي: «يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجاً»(نصر/2) چگونه مؤمنين و جوانان فوج فوج به انقلاب ميپيوندند! يا رسول الله! فرمودي: «وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ»(احزاب/39) برخيز و ببين چگونه از توپ و تانك اسرائيل و آمريكا نميترسند. 17 شهريور چگونه با دست خالي جلو رفتند. در قرآن فرمودي: «فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ»(توبه/111) هم در راه خدا ميكشند و هم در راه خدا شهيد ميشوند. در جبهههاي غرب ايران هم ميكشند و هم شهيد ميشوند.
يا رسول الله! در قرآن گفتي نماز بايد اقامه شود، برخيز و ببين كه در خيابانهاي تهران نماز چگونه اقامه ميشود. يا رسول الله! در قرآن گفتي از مستضعفين حمايت كن، ما هم از مستضعفين حمايت ميكنيم. افغانستان آواره دارد، ماهم با آغوش باز از آنها استقبال كرديم. يا رسول الله! ما در تهران و پايتخت اسلام، برخلاف همهي پايتختها كه فساد بيشتر است، هر كس ميآيد تغيير پيدا ميكند. (نماز جمعهي تهران، بهشت زهراي تهران، راهپيماييهاي تهران) يا رسول الله در همهي فرودگاهها مشروبات الكلي پخش ميشود، اما از فرودگاه مهرآباد كتابهاي مطهري پخش ميشود. يا رسول الله! ما در تهران يكي از بزرگ ترين خيابان هايمان را به نام آفريقا گذاشتيم. يا رسول الله! از كشورهاي اسلامي ناراحت نباش و نگاهي هم به ايران بينداز. يا رسول الله! در قرآن فرمودي: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»(آل عمران/118) غير از مسلمانان كس ديگري نبايد راز شما را بداند. ما به اين دستور عمل كرديم و هر چه مستشار آمريكايي بود را از ايران بيرون كرديم كه راز ما را ندانند. يا رسول الله! در قرآن فرمودي: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ»(مائده/90) مشروبات الكلي حرام است. ببين كه در تهران ديگر مغازهي فروش مشروبات الكلي نيست. در قرآن فرمودي: قمار حرام است، ببين كه در تهران ديگر قمارخانه نيست.
اين خلاصهاي از زيارتنامهاي بود كه ما در آن جا خوانديم. اين زيارتنامه خيلي مؤثر قرار گرفت و بعد از آن برخي امام جمعهها آمدند و ما را در آغوش گرفتند و گفتند: خيلي خوب بود. علت اينكه سخنان ما تأثير گذار بود اين بود كه هر جملهاي كه ميگفتم، پشت سر آن يك آيه و حديث ميخواندم و اين هم لطف خدا بود. مخاطبين كساني بودند كه اگر يك دهم اين حرفها را رو به آنها ميگفتم، قبول نميكردند.
در جلسات ايدئولوژيك كمتر از قرآن بحث ميكنند. بهتر است كه قرآن را باز كنند و ترجمهاي و آيهاي و تفسيري ذيل آيه بشنوند. زيربناي ايدئولوژي اسلامي وحي و قرآن است. نبايد اسم ما اسلام شناس باشد، ولي اطلاعات اسلامي و قرآني كم داشته باشيم.
كسي از آمريكا آمده بود و در رشتهي حيوان شناسي خيلي درس خوانده بود، آمد و ميخواست به اصفهان برود. در ماشين يك پيرمرد اصفهاني هم كنارش نشسته بود. بالاخره سر حرف باز شد كه شما چه كسي هستيد؟ گفت: من تحصيل كردهي آمريكا در رشتهي حيوان شناسي هستم. گفت: شما كه حيوان شناس هستيد، من مشخصات يك حيواني را ميگويم، اگر درست فهميدي كه هيچ، والا بايد 50 تومان به من بدهي، چون نان و آب ايران را خوردي و خارج رفتي و درس خواندي و حالا حيوان شناس شدهاي. بعد گفت: تو چطور؟ گفت من رعيت هستم. گفت: تو هم كه رعيت هستي بايد حيوانات را بشناسي. رعيت گفت: اگر من هم نشناختم به خاطر اين كه من خارج نرفتهام، 20 تومان ميدهم. اصفهاني گفت: آن چه حيواني است كه وقتي روي زمين راه ميرود 4 پا دارد و وقتي ميپرد 2 پا دارد؟ اين آقا هر چه فكر كرد چيزي يادش نيامد و چون قرار گذاشته بودند 50 تومان داد. بعد گفت: حالا من از تو ميپرسم: اين حيواني كه وقتي روي زمين است 4 پا دارد و وقتي ميپرد 2 پا دارد؟
گفت: خوب من هم بلد نيستم. گفت: پس بيا اين 20 تومان را بگير. باز 30 تومان براي من ميماند. ما بايد بيشتر از اين كه هستيم توجه به قرآن داشته باشيم.
دنيا خيلي عالي متوجه اسلام شده است، ولي با كمال تأسف نميگذارند آن چه كه كار شده است، تبليغ شود. البته كمبودها را نميشود در نظر گرفت. مثلاً باور نميكنند كه ما وقتي ميگوييم 2سال از جنگ ما گذاشته و بعد از 2 سال جنگيدن قدرت سپاه و ارتش ما بيشتر شده است و گاهي در حرف هايمان مجبور ميشويم بگوييم: «والله چنين است». ميگفتم اين حرفهايي كه شما ميزنيد سندش چيست؟ ميگفتند: راديو بي بي سي است. من هم سريع يك آيه ميخواندم و ميگفتم: مگر شما مسلمان نيستند؟ مگر قرآن نميگويد: «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا»(حجرات/6) اگر فاسقي خبري داد، تحقيق كنيد و هر چه فاسق گفت گوش ندهيد؟ شما راديو بي بي سي را عادل يا فاسق ميدانيد؟ و با اين حرف خجالت ميكشيدند.
امام فرمود: كسي حمايت ما را نكند، بلكه فقط هر چه هست را بگويند. يعني آمار شهدا را بدهند، آماركشتههاي منافقان در زندان را بدهند و هر چه هست را بگويند. اگر چنين كنند خود دنيا متوجه اسلام ميشود و قرآن در اين زمينه جملهاي دارد: «وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ»(توبه/48) امور را براي تو واژگون و زير و رو ميكنند.
اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: شما هر چه را واژگون كني وحشت آور نيست. مثلاً فرض كنيد كه قباي ما چه اين طرفش باشد، چه آن طرف وحشت آور نيست. ساعت، كلاه يا كفش همه همينطور است. اما وقتي اسلام برگردانده شد، ترس آور ميشود. الآن بعضي از ما واقعاً رفتارمان اسلامي نيست و طوري رفتار ميكنيم كه بعضي از اسلام زده ميشوند، امام چه بياني دارد و ما چه بياني داريم.
آن وقت از آفريقا كه به ايران ميآمدم، آلمان پياده شدم. گفتم بد نيست يك سفر سوريه هم بروم و برگردم. در هواپيماي آلماني كه نشستم، آمدند و گفتند: پياده شو! گفتم: چرا؟ گفتند: هواپيما سنگين است؟ گفتم: سنگين است يعني چه؟ اين مسخره بازيها يعني چه؟ گفتند: چون سنگين است، هواپيما نميپرد و پرواز نميكند. گفتم: بليط و ويزا چه ميشود؟ اگر هم سنگين است در بين اين همه جمعيت، چرا من پياده شوم؟ گفتند: بايد شما پياده شويد. گفتم: من كه پياده نميشوم، چون هم بليط و هم گذرنامه دارم. خلاصه پليس آوردند و ما را از پايين انداختند. بعد من فهميدم وزنهاي در ايران هستم كه هواپيماي آلماني به خاطر حضور من حركت نميكند. حالا چطور شما قدر ما را نميدانيد كه هواپيما به خاطر ما حركت نميكند؟
به اول مهر نزديك ميشويم. امام فرمود: به جبههها برويد. حتي به حاجيها گفت كه به جاي زيارت خانهي خدا و قبر پيامبر، به زيارت رزمندگان برويد. به زيارت اين چهرههاي خاكي و ملكوتي برويد. درود بر رزمندگان اسلام و خوشا به حالتان.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»