در قسمت دوازدهم از برنامه راز که چهارشنبه 26 مرداد ماه 1390 با حضور «حسن عباسی» کارشناس مسائل استراتژیک و «نادر طالب زاده» مجری و کارشناس پخش شد ، موضوع «مهندسی اقتصادی در برابر غصب زمین خداوند» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
دانلود برنامه راز – مهندسی اقتصادی در برابر غصب زمین خداوند
دانلود قسمت اول – حجم 100 مگابایت
دانلود قسمت دوم – حجم 100 مگابایت
دانلود قسمت سوم – حجم 27 مگابایت
دانلود صوت برنامه با حجم 6 مگابایت
دکتر عباسی کارشناس مسایل استراتژیک پیشنهاد کرد به منظور حل مشکل و اجرایی شدن طرح کاداستر در کشور یک شورای عالی در حد شورای عالی انقلاب فرهنگی و امنیت ملی زیر نظر رئیس جمهور داشته باشیم و رؤسای سه قوه نیز در آن جا عضو شوند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی برنامه تلویزیونی «راز»، چهارشنبه 26 مرداد ماه «حسن عباسی» کارشناس مسائل استراتژیک و «نادر طالب زاده» مجری و کارشناس به موضوع «مهندسی اقتصادی در برابر غصب زمین خداوند» پرداختند و آن را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند.
در ابتدای این برنامه، پس از پخش گزارش کوتاه تصویری از دیدار دانشجویان با رهبری و اظهارات یکی از دانشجویان درباره زمین خواری، عباسی برای ورود به موضوع مورد بحث مهندسی کردن اقتصاد را ضرورتی جدی خواند و افزود: بیش از ده سال است که در کشورمان مسئله مهندسی فرهنگ مطرح شده است، اما مهندسی فرهنگ منهای مهندسی سیاست و مهندسی سیاست منهای مهندسی اقتصاد که هیچ کدامشان معنی خاصی ندارد؛ چراکه این ها یک بسته هستند.
… در صدر اسلام نیز این را داشتیم. ابا عبدالله در صحرای کربلا می فرماید: یکی از دلایل این که شمشیری را که جد من دست شما داد تا از اسلام دفاع کنید، روبه روی من گرفته اید آن است که مال های حرام زیر پوست شما انباشت شده است.
این کارشناس مسایل استراتژیک افزود: به قول «پن روز» یکی از استادان اقتصاد سیاسی، همیشه در تقابل اقتصاد و سیاست و اقتصاد و فرهنگ آن قسمتی که شکست میخورد، فرهنگ و سیاست است.
در نظام کپیتالیستی که سرمایه مبنا است و در مبنای فرهنگ، سیاست و هر چیز دیگر، آن نکتهای که موجب اضمحلال و شکست خواهد شد، این است که ستون و ترازوی اقتصاد را نادیده بگیریم.
عباسی با بیان اینکه ضربه به مهندسی فرهنگ و سیاست از حوزه اقتصاد وارد میشود، اظهار کرد: بی توجهی به اقتصاد به خاطر منفعتها، ویژه خواریها، رانت خواریها و بسیاری مسائل دیگر همیشه موجب انحطاط و اضمحلال جوامع و جریانهای سیاسی و حتی افراد بوده است.
یکی از دلایل ریزش نیروهای کاربردی سیستم همواره این بوده است که این ها از نظر مسائل اقتصادی به ورطه خاصی افتادند و از دست رفتند.
وی بیان کرد: یکی از مسائلی که در کشور متاسفانه خوب دیده نشده، مسئله مهندسی اقتصاد و هم عرض دیدن آن به نسبت مهندسی فرهنگ و مهندسی سیاست و نظام مهندسی ملی در این حوزه است.
عباسی در تشریح ضرورت توجه به مقوله مهندسی اقتصاد گفت: توجه و ضرورت به این مهم از چند جهت چشم گیر است. یکی از این جهت که به هرحال امروز فروپاشی ایالات متحده و اروپا کاملاً جدی و نظام کپیتالیستی و سرمایه داری عمیقاً در حال اضمحلال است، رکود اقتصادی در آن جا بیداد می کند.
بیش از چهارده و نیم ترلیون دلار بدهی ایالات متحده، ودیعه خارجیاش است و این وضعیتی است که ما امروز در صحنه اتحادیه اروپا میبینیم و این که هیچ تضمینی وجود ندارد این رکود اقتصادی گریبان جامعه ما را هم بگیرد یا نه؟! . پس ما باید با یک آمادگی جدی هم در سطح افکار عمومی و هم در سطح مسئولین داشته باشیم که رکود اقتصاد جهانی که سراغ جامعه ما نیز خواهم آمد، به ویژه این که ما بیش از سی سال است که در تحریم اقتصادی هستیم.
وی تاکید کرد: ضرورت دارد که مسئله مهندسی اقتصاد یک بازنگری جامع در تمام حوزهها صورت دهد و بتواند به اصلاح امور بپردازد. بالاخره فساد اقتصادی رو به روی صلاح و اصلاح اقتصادی است؛ به ویژه در جامعهای که عمیقاً دینی است و یک مجموعه عمیقی از مفاد و مسائل را در مورد مسئله اقتصاد در کتاب اصلیاش یعنی قرآن دارد. قرآن در مورد آن چه که بیع نامیده می شود و ما در این جا به آن می گوییم اقتصاد، حجم عظیمی از نکات و موارد را دارد و لذا چه طور ممکن است ما در این حوزه تعطیل و کاملاً منفعل باشیم؟!.
عباسی خاطرنشان کرد: ضرورت اول وضعیتی است که اقتصاد جهانی میپذیرد که ما به سمت مهندسی اقتصاد برویم.
این کارشناس مسایل سیاسی ادامه داد: واقعیت این است که کشور ما اقتصاد پول مبنا را پذیرفته و این یک مکتب در اقتصاد است. انواع اقتصاد دیگر هم وجود دارد. اقتصاد پول مبنا، درست است و پول شش، هفت هزار سال است که مطرح شده اما از هفتاد، هشتاد سال اخیر است که نقش پول در اقتصاد جدی شده است.
پس یک بار این مسئله و یک بار مسئله شغل را بررسی می کنیم؛ یک بار اشتغال و کار، یک بار مسکن، یک بار زمین و یک بار صنعت را. این قطعات پازل اگر یک پارچه دیده نشوند، در قالب مهندسی اقتصاد قرار نگیرد و این نظام، مهندسی نشود از جزیره جزیره بحث کردن و جزیره جزیره کار کردن به جایی نمیرسیم.
در ادامه، مستند inside job بر روی مانیتور استدیوی برنامه «راز» پخش شد و عباسی درباره آن توضیحاتی ارایه کرد که این فیلم، یک فیلم مستند طولانی صد و ده دقیقه ای در مورد وضعیت اقتصادی ایالات متحده که اخیراً تهیه شده است و فرو پاشی نظام اقتصادی امریکا را مورد بررسی دقیق قرار میدهد.
تقریباً عمده رؤسای بانک مرکزی آنها و مجموعه کسانی که در وزارت خزانه داری امریکا و اقتصاد امریکا کنار دست آقایان ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر و همچنین آقای اوباما عمل کردند، عملشان مورد بررسی قرار گرفته و با مستندات عمیق، بسیار کارشناسی مشخص کرده است اینکه چگونه وضعیت زمین در ایالات متحده، مسکن، شغل ها و این نابه سامانیهایی که به وجود آمد از کجا شروع شد؟!.
فساد اقتصادی و رانتی که در دولت امریکا است را نشان می دهد. هرکسی مسئولیتی دارد، رانتها را دست میگیرد و وقتی بیرون میرود، رئیس بانکها میشود و از این طریق کنسرسیومها، کامپوریتیوها و شرکتهای تعاونی به وجود میآورند که اینها عصاره اقتصاد امریکا را میبلعند؛ دولت و مردم امریکا مدام بدهکارتر میشوند و سودش در جیب این اقلیت بسیار محدود میرود که بسیار تکان دهنده است.
این کارشناس مسایل استراتژیک اظهار کرد: ما باید مراقب باشیم که این مسائل میتوانند مبتلا به جامعه ما هم باشند. باید عبرت بگیریم یکی از ویژگیهای مؤمن این است که میتواند پیش بینی کند، آینده را ببیند، بصیرت داشته باشد و نگذارد جامعه اش در یک چنین شرایطی بیافتد.
همچنین طالبزاده یادآور شد: فیلمی را 24 سال پیش با شهید آوینی ساختیم به نام «ساعت 25» که جرقههای بی خانمان شدن امریکاییها را در آن میدیدیم.
عباسی بیان کرد: در آمریکا آمدند خانه ساختند، ما هم مسکن مهر را ایجاد میکنیم و به دست مردم میدهیم. در آمریکا زمین را در کاداسترشان کد کردند، در واقع لم پارسل و قطعه قطعه کردن زمین را انجام دادند، چرا امریکا به این جا رسیده است؟! بحث من سر این است. بر فرض که ما کاداستر را نیز نهایی کردیم، این اتفاقات در جمهوری اسلامی افتاد و مسکن مردم را نیز قطعی کردیم. ما باید بلایی که سر امریکا آمده را ببینیم و عبرت بگیریم که چرا خانه وجود دارد ولی مردم از خانه بیرون رانده شدهاند. در چادر زندگی میکنند ولی خانهها خالی میمانند؟!
این چه نظام اقتصادی است که چنین روابطی را تبیین کرده است. تبیین این از ضرورتهای این مسئله است. در کدام سطح باید بررسی شود؟
در سطح مهندسی اقتصاد. لذا نکتهای که برای من مهم است این است که ما قطعات و جزیرهها را این گونه نبینیم، بلکه اینها را کاملاً در یک بسته کامل ببینیم و در میدانهایی مثل آمریکا و اروپا که قبلاً امتحان پس داده است، مورد ارزیابی قرار دهیم که درس عبرتی برای جامعه خودمان باشد.
وی درباره کنفرانسی که سال 80 به نام «جهان بعد از امریکا» برگزار شد، گفت: به خاطر دارم که همان سال در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو، در کمپانیهای هلیبرتون و ورد کام مشکلاتی پیش آمده بود، آنجا یک بررسی کردیم و یک گزارش هم آقای نوباوه مخابره کرد. بحث این بود که آمریکا چهار و نیم ترلیون دلار بدهی خارجی دارد. الآن ده سال از آن موقع میگذرد و بدهی آمریکا چهارده ونیم ترلیون شده، این عدد نشان میدهد که یک اتفاق عجیبی افتاده است.
عباسی ادامه داد: ایالات متحده وب سایتی آنلاین راه اندازی کرده است که ساعت دیون و بدهیهای امریکا است و فقط یک صفحه دارد. در این یک صفحه لحظهای و آنی، بدهیهای شهروند امریکایی، بدهی کلی ایالات متحده، بدهیهای داخلی را تماما ارائه میدهد. چرا دولت امریکا این وب سایت را با آرم دولت امریکا ارائه میکند؟ برای این که بگوید دلار من مبنای اقتصاد جهان، نبض اقتصاد جهان بر مبنای پول من، اقتصاد من در حال فروپاشی، بدهی من بدهی همه جهان است و مردم جهان باید خود را با این قضیه هماهنگ کنند و این یک اعلام رسمی است.
وی اظهار کرد: ما عملاً در بحث مهندسی اقتصاد تلاش میکنیم تمام زیر ساختهایی که در کشور ایجاد کنیم، رسیدن به استانداردهای امریکا باشد. نظام بانکی و بهداشت و درمان ما غایتشان رسیدن به استانداردهای ایالات متحده است.
همچنین نظام سینمایی، هنری و رسانهای ما استاندارد خودش را از ایالات متحده میگیرد، نظام مسکن، صنعت، هوا و فضایی، مخابرات و هر ساختاری که در ایران میبینید، خود را با آن جا مقایسه میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مسئله ما در استراتژی، بقای کل جامعه است، بیان کرد: بیماری یک جامعه چیست؟
این بیماری قبلاً در پیکره جامعه دیگر رقم خورده و امروز اثرات خود را نشان میدهد. ما برای پیشبینی این قضایا و واکسینه کردن جامعهمان چه میتوانیم بکنیم؟ از این رو ضرورت مهندسی اقتصاد از این حیث یک نکته کلیدی است که خواص و نخبگان جامعه در مرحله اول و عموم مردم در مرحله دوم باید آگاه، هوشیار و هماهنگ باشند که اگر این موج به سمت ایران آمد بتوانیم آن را مدیریت کنیم و جامعه را به سلامت از این گردنه عبور دهیم.
همچنین طالبزاده مجری و کارشناس برنامه «راز» اظهار کرد: تا زمانیکه بسترهای سالم اقتصادی نباشد، مهندسی فرهنگ و سیاست نیست و به فساد میانجامد. در مهندسی اقتصاد عناصر بسیاری مطرح است؛ که در برنامه امشب به سمت تکمیل کردن بحث زمین و زمین خواری و کنترل نداشتن روی زمین می رویم.
در ادامه عباسی گفت: من سال 1370 مدیر توسعه رزمی نیروی دریای بودم. در معاونت عملیات نیروی دریایی، یکی از مشکلاتی که با آن مواجه بودیم، مسئله فلات قاره بود که تا حدود دویست متری را در بر میگیرد. کاداستر یا کد کردن و لم پارسل (به معنایی دیگر شناسنامهدار کردن) در زیر دریا نیز مطرح است. این مسئله قدمت طولانی دارد. مثلاً در فرانسه به عصر ناپلئون بر میگردد و ایالات متحده و انگلیس تجربه گسترده ای در این زمینه دارند.
وی افزود: زمانی بود که تازه جنگ تمام شده بود و ایران میخواست در دریا اقدامات حفاری انجام دهد. شوروی هم فرو پاشیده بود. (مسئلهای که ایران برای ارتباط با کشورهای آسیای میانه و قفقاز برای تقسیم خزر داشت.)، بیست سال پیش وقتی ما درگیر کاداستر زیر آب شدیم و نکتهای که آن روز امنیتی بود، الآن فقط جزیی از آن در ایران مطالعه می شود؛ در حد یک صدم در قوه قضائیه که آن هم سازمان ثبت املاک است.
وی با اشاره به این نکته که کاداستر وظیفه یک دستگاه قضایی نیست، در ادامه گفت: این موضوع از حیث سنددار بودن به دستگاه قضایی مربوط میشود وگرنه اجزای مختلف و متفاوتی دارد. یکی از علتهای ناکارآمدی این بحث در ایران این است که ما آن را تک سازمانی و تک وجهی دیدیم.
آن روز مسئله خطوط نفت و بعد کشیدن کابلهای فیبر نوری زیر آب، موضوع مهم شیلات و این که کرهایها و چینیها در خلیج فارس تورکشی میکردند و هر چه را بود می بردند، دست و پاگیر شده بود؛ در شمال هم مسئله تقسیم دریای خزر که ما کف را تقسیم کنیم، آب را مشاع بگیریم یا برعکس.
جالب است که بگویم ایالات متحده، آبهای سرزمینیاش 3 مایل است؛ در واقع کاداستر زیر آب دارد.
عباسی اظهار کرد: ما به مسئله کاداستر بر روی زمین کاملاً بیتوجهی کردیم و مسئله رو قضایی دیدیم. یکی از نکات در مورد کاداستر این است که کار قوه قضائیه نیست. قوه قضائیه یک درصد کار را برعهده دارد. وزارت کشاورزی بایستی در حوزه کاداستر اداره کل . معاونت داشته باشد. بخش دوم صنایع و معادن و بخش سوم مسئله راه وترابری است.
وی ادامه داد: جای بعدی که باید کاداستر تخصصی داشته باشد، نیروهای مسلح هستند. از همه مهمتر وزارت نیرو است. همچنین سازمان انرژی اتمی نیز نیازمند آن است. پس ما یک ثبت قضایی داریم و انتظاری که میرود دستگاه قضایی جدی تر کار کند، این است که در حد همان ثبت باشد. ولی غیر منطقی است که همان کاداستری که دولت باید انجام دهد را قوه قضائیه برعهده بگیرد. دولت باید در دستگاههای مختلف خود بخش کاداستر را ایجاد کند. مادامی که ما طرح آمایش سرزمین نداریم، طرح کاداستر به نتیجه نمیرسد.
این کارشناس مسایل استراتژیک تصریح کرد: راز عدم موفقیت کاداستر تا الآن این بوده است که آن را فقط از دستگاه قضایی خواستهایم و نمیتوانیم این فشار را بر روی کاداستر بیاندازیم بلکه ابتدا باید آمایش سرزمین را مطالعه کنیم چراکه ناآگاهی و عدم انطباق و هماهنگی، عامل ناموفق بودن این طرح شد.
از این رو یک متولی و مرجع باید سراغ این پروژه برود، یعنی بایستی اول متولی طرح آمایش و کاداستر را معین کرد، بعد اجزاء سلبی یا کد کننده یک جزء. همچنین باید نقش اجزاء ایجابی مثل وزارت نیرو، صنایع و معادن و نیرو و … تعریف شود.
وی نکته دوم را مسئله امنیتی دانست و در این باره توضیح داد: تجربه یهود از عصر حضرت سلیمان در مورد مسئله کد کردن زمین تجربه عظیمی است. تجربه حضرت در اختیار یهود بوده و آنها عقبه تفکر تئوریک کاداستر را دنبال کرده است. هر چند در عصر فیزیوکراتها در فرانسه و در عصر لوئی که آمدند گفتند به جای این که فلزات گران بها پشتوانه پول باشد، زمین را پشتوانه پول قرار دهیم. این بعداً در عصر ناپلئون کاداسر و زمین مبنا شد و مسئله فئودالیسم به وجود آمد.
عباسی اضافه کرد: یهود با چه فرمولی زمین را از فلسطینیها گرفت؟ اول تعدادی از زمینهای آنان را خرید، بعد شهرها و روستاها را به هم وصل کرد و گفت این جا مال خودم است. غصب را از طریق سند سازی صورت داد. امروز وهابیها پولی آوردهاند و در برخی استانهای کشور، زمینهای روستاها را میخرند، این مسئله امنیتی است که این جا کار به شورای عالی امنیت ملی مربوط میشود.
وی به نکته سوم اشاره کرد و در این باره گفت: نکته سوم که بسیار مهم است، مسئله حیاتی سوره انفال است.
این سوره این گونه شروع میشود که از تو درباره انفال میپرسند. بگو انفال برای خدا و رسول خداست، تقوا بورزید. انفال چیزی که یا در غنائم به دست میآید و یا بیرون شرایط جنگ، زمینهایی که در کوه و دشت و دریا و جنگل میبینید، این ها مال خدا و رسول خداست.
این استاد دانشگاه سرانه زمین را به عنوان نکته چهارم معرفی کرد و افزود: سرانه زمین یعنی سهم قائل شدن از زمین آن کشور برای افراد و از روش تقسیم جمعیت بالای پانزده سال هر کشور بر مساحت آن کشور بدست میآید که بالاترین عدد مربوط به روسیه است.
سرانه زمین در ایران نیز به نسبت جمعیت هفتاد و پنج میلیون و پانصد و شصت و دو هزار و … بیست و هشت هزار و پانصد و چهارده متر و در اختیار حکومت، برای کشاورزی، معادن، راه و ترابری و … است. اما این فردی که از او انتظار داریم از این سرزمین دفاع کند، وقتی پانزده ساله شد فیش زمینش را به او بدهیم و بگوییم شما در این مملکت مثلاً صد و ده متر زمین طلب داری که فرمولهای خاص خودش را دارد. از این رو ما باید نسل بعد را به حقشان توجیه کنیم و این که از این زمین سهم داری.
عباسی اظهار کرد: کاداستر باید توسط دولت در بخش ایجابی عملی شود و قوه قضائیه در حد این که اگر تخلفی صورت گیرد، کنترل کند. مجلس باید این موارد را قانونی کند. همه موافق این طرح هستند ولی عنصر هماهنگ کننده وجود ندارد.
وی پیشنهادی کرد: ما باید یک شورای عالی در حد شورای عالی انقلاب فرهنگی و امنیت ملی زیر نظر رئیس جمهور داشته باشیم و رؤسای سه قوه نیز در آن جا عضو و هرکدام از دستگاهها یک اداره کل کاداستر با نام فارسی ناظر به این قضیه، داشته باشند که حدود اختیارات هر دستگاه و وزارت خانه را معلوم کند، مستندات را بیاورد، چهارچوب قانونش را مشخص کند.
همچنین دستگاه قضایی نیز یک رأی داشته باشد و رئیس دستگاه اجرایی، چهارچوب کار را مدیریت کند. کمیتهها و شوراهای تخصصی در قوههای مختلف به وجود آید، کار را دنبال کنند، آمایش سرزمینی را از دستگاه مربوطه بگیرند و آن را یکپارچه کنند.
عباسی اظهار کرد: معتقدم اگر چنین یکپارچگیای صورت گیرد، نمایندگانی که از سوی مقام معظم رهبری انتخاب می شوند، برای بحث فقهی قضیه، معیارهای فقهی را میآورند و نتیجه فعالیت رؤسای سه قوه و مجموعه کارشناسان این میشود که طرح آمایش سرزمینی ما و کاداستر در این چهارچوب معلوم میشود و مشکل امنیتی هم برای کشور ما به وجود نمیآید.
وی در پایان گفت: امام نکتهای را درباره حساب 100 محرومان به صراحت میفرمایند، مردم و محرومان باید زمین را مجانی تحویل بگیرند. امام سرانه زمین را سی و دو سه سال پیش مطرح کرده اند. اما بعد از این همه سال نمره قبولی در این زمینه نداریم و سرانه زمین تعریف شده نیست. از این رو حل مشکلات فرهنگی کشور نیز در گرو حل مشکلات اقتصادی است.