به بهانه بازخوانی جریان فتنه ۸۸:
سعی شده در بیانات رهبر فرزانه انقلاب در خصوص بصیرت ، جنگ نرم و حوادث پس از انتخابات نکاتی کلیدی استخراج شده و بطور سلسله تقدیم شما گرامیان شود.
استادى که بتواند این نقش را ایفا کند، آن استاد شایستهى حال و آیندهى نظام جمهورى اسلامى است. توقع از اساتید محترم این است:
۱- دادن قدرت تحلیل به دانشجویان
جوان هایتان را توجیه کنید. منظورم این نیست که بنشینید زید و عمرو سیاسى را برایشان معرفى کنید. نه، اصلاً من موافق هم خیلى نیستم. اسم آوردن از زید و عمرو و بکر و … این چیزها، کمکى به حل مشکل نمیکند. به اینها قدرت تحلیل بدهید. به اینها توان کار و نشاط کار بدهید.
۲- ایجاد فضای امید، نشاط و حرکت
فضاى کلاس را، فضاى محیط درس و دانشگاه را فضاى امید کنید؛ امید به آینده. بدترین بلائى که ممکن است بر سر یک نسل در یک کشور بیاید، ناامیدى است، یأس است. اینکه می گویند: آقا! چه فایده دارد؟ فایدهاى ندارد. این روحیهى «فایدهاى ندارد» – یأس از آینده – سم مهلک همهى فعالیت هاست؛ چه فعالیت هاى اجتماعى و سیاسى، چه حتّى فعالیت هاى علمى، فعالیت هاى پژوهشى. این کسانى که کشفیات بزرگ را در زمینههاى علوم تجربى و دانش هاى گوناگون انجام دادند، اینها اگر نا امید از نتیجه بودند، قطعاً به اینجا نمیرسیدند. امید، آن نیروى عظیمى است که انسان را پیش میبرد. جوان ما را نا امید کنند از کشورش، از انقلابش، از آیندهاش، از دولتش، از دانشگاهش، از آیندهى علمىاش، از آیندهى شغلىاش. این خیلى مضر است. این کارى است که تو برنامههاى دشمنان ما و مخالفین نظام وجود دارد. به نظر من یکى از کارهاى اساسى این است. محیط را براى دانشجو، محیط نشاط، محیط امید، محیط حرکت به جلو قرار دهید.
۳- میدان دادن به دانشجو برای اظهار نظر
یکى دیگر از کارهائى که باید در زمینهى مسائل گوناگون اجتماعى و سیاسى و علمى انجام بگیرد، میدان دادن به دانشجوست براى اظهارنظر. از اظهارنظر هیچ نباید بیمناک بود. این کرسىهاى آزاداندیشى که ما گفتیم، در دانشگاهها باید تحقق پیدا کند و باید تشکیل بشود. اگر چنانچه بحث هاى مهم تخصصى در زمینهى سیاسى، در زمینههاى اجتماعى، در زمینههاى گوناگون حتّى فکرى و مذهبى، در محیط هاى سالمى بین صاحبان توان و قدرتِ بحث مطرح بشود، مطمئناً ضایعاتى که از کشاندن این بحث ها به محیط هاى عمومى و اجتماعى ممکن است پیش بیاید، دیگر پیش نخواهد آمد. وقتى که با عامهى مردم، افراد مواجه میشوند، همه نمیتوانند خودشان را حفظ کنند. مواجههى با عامهى مردم، انسانها را دچار انحراف ها و انحطاط ها و لغزش هاى زیادى می کند که متأسفانه ما شاهد بودیم. خیلى از افرادى که شما مىبینید در مواجههى با عامهى مردم یک حرفى می زنند، یک چیزى میگویند، در اعماق دلشان اى بسا خیلى اعتقادى هم ندارند. به تعبیر بعضىها جوگیر می شوند؛ این خیلى چیز بدى است. اگر در محیطهاى خاص، محیط هاى آزاداندیشى و آزادفکرى، این مسائل مطرح بشود – مسائل تخصصى، مسائل فکرى، مسائل چالشبرانگیز – مطمئناً ضایعات کمتر پیش خواهد آمد.