آن روز که جوانان نیروى هوایى در خیابان «ایران» کارتهاى شناسایىشان را بر سر دست گرفته بودند و به طرف بیت امام مىرفتند، خود من شاهد و ناظر بودم.
از قبل از ورود به مقر امام بزرگوار تا وقتى که وارد شدند و آن طومار را خدمت امام آوردند و بقیهى امورى که انجام دادند، یا آن نمایش عجیب، همه و همه کار آسانى نبود. در همان کار – رژهى همافران – شاید صد شهید خوابیده بود. آرى؛ احتمال داشت که نیمى از همان جمعیت، یا درصد مهمى از آن، بهخاطر این اقدام، جان ببازند؛ اما هراس به دل راه ندادند و این کار را کردند.
این کار، یک حرکت رمزى و به اصطلاح نمادین و نشان دهندهى حضور نیرو بود. معنایش این شد که ما این لباس و یراق و نشان و واکسیل و این ظواهر را براى خودش نمىخواهیم، بلکه اینها را براى حقیقت و هدفى مىخواهیم و حاضریم در راه آن هدف جانمان را هم مایه بگذاریم. آنها عملا هم نشان دادند «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا». در میانهى راه متزلزل نشدند. این یک درس است. نیروى هوایى یک حقیقت واحد است.
از قبل از ورود به مقر امام بزرگوار تا وقتى که وارد شدند و آن طومار را خدمت امام آوردند و بقیهى امورى که انجام دادند، یا آن نمایش عجیب، همه و همه کار آسانى نبود. در همان کار – رژهى همافران – شاید صد شهید خوابیده بود. آرى؛ احتمال داشت که نیمى از همان جمعیت، یا درصد مهمى از آن، بهخاطر این اقدام، جان ببازند؛ اما هراس به دل راه ندادند و این کار را کردند.
این کار، یک حرکت رمزى و به اصطلاح نمادین و نشان دهندهى حضور نیرو بود. معنایش این شد که ما این لباس و یراق و نشان و واکسیل و این ظواهر را براى خودش نمىخواهیم، بلکه اینها را براى حقیقت و هدفى مىخواهیم و حاضریم در راه آن هدف جانمان را هم مایه بگذاریم. آنها عملا هم نشان دادند «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا». در میانهى راه متزلزل نشدند. این یک درس است. نیروى هوایى یک حقیقت واحد است.
منبع خبر : http://www.khamenei.ir