دوستان ما به وحشت افتادند که شاید مردم اعتصاب کردهاند. علت وحشت آنها این بود که قبلا همان رادیوى دمکرات و امثال آن گفته بودند: مردم! روزى که فلانى به این شهر مىآید، اعتصاب کنید. اما من دلم روشن بود. به میدان شهر آمدم و دیدم همهى مردم شهر آنجا هستند و اجتماع عظیمى را تشکیل دادهاند.
مرحوم قاضى خضرى – امام جمعهى اشنویه – با زحمت خودش را به آنجا رسانده بود و با آنکه در برنامه نبود که پیش از سخنرانى من صحبت کند، اما خواهش کرد و گفت من مىخواهم چند لحظهاى صحبت کنم. او در سخنان خود گفت ما در احادیث داریم که «ان الأئمه من قریش». امروز این مطلب واقعیت پیدا کرده است: امام از قریش است، رئیس جمهور از قریش است، نخست وزیر از قریش است، رئیس قوهى قضاییه از قریش است. مردم نیز همینطور با هیجان به سخنان او پاسخ مىدادند. بعد من آنجا به گروههاى ضدانقلاب خطاب کردم و گفتم، شما دائما از قوم کرد و ملت کرد صحبت مىکنید؛ ملت کرد کجاست؟ ملت کرد اینجاست و حرفش این است.
مردم کرد الان نیز همینطورند. بنده وقتى سال ۶۷ – بعد از جنگ – به سنندج رفتم، همینطور بود؛ امروز نیز همان گونه است. همان موقع وقتى به سنندج رفتیم، خیابانهاى این شهر از جمعیت پر شد. آقاى موسوى که با من در ماشین نشسته بود، گفت من هیچ وقت این شهر را اینطور ندیده بودم. الان هم اگر کسى از مسؤولان به آنجا برود همینطور است. متن مردم اینگونهاند.
منبع خبر : http://www.khamenei.ir