همین کتاب «فرمانده من» که ذکر شد، از آن بخشهاى بسیار برجستۀ
این کار است. نفس این فکر، فکر مهمى است. آنچه هم که آنجا نوشته شده و عرضه گردیده
– حالا یا شما نوشتید، یا خود آن افراد نوشتند و براى شما فرستادند و بعد ویراستارى
شده – بسیار چیز برجستهاى است. من وقتى اینها را مىخواندم، به این فکر مىافتادم
که اگر ما براى صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوهها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمى
نکردهایم؛ کار زیادى انجام گرفته است…. من کتابهایى را که مىخوانم، معمولاً
پشتش یادداشت یا تقریظى مىنویسم؛ یعنى اگر چیزى به ذهنم آمد، پشت آن یادداشت می
کنم. این کتاب «فرمانده من» را که خواندم، بىاختیار پشتش بخشى از زیارتنامه را
نوشتم: «السّلام علیکم یا اولیاءاللَّه و احبائه»! واقعاً دیدم که در مقابل این
عظمتها انسان احساس حقارت می کند. من وقتى این شُکوه را در این کتاب دیدم، در نفس
خودم حقیقتاً احساس حقارت کردم!
(نقل دردیدار مسئولان، نویسندگان و هنرمندان «دفتر هنر و ادبیات مقاومت» حوزه هنرى
سازمان تبلیغات اسلامی ۲۵/۴/۷۰)
منبع خبر : http://www.khamenei.ir