ما نامههایى از بعضى از آزادگان در طول این دو سالِ بعد از آتشبس تا امروز داشتهایم که به خانوادههایشان مىنوشتند. وقتى خانوادهها مىفهمیدند که ما مخاطب هستیم، نامهها را مىآوردند و به ما مىدادند. من هم براى خیلى از این نامهها جواب مىنوشتم. مىنوشتند که شما براى آزادى ما، به دشمن باج ندهید. این را اسیر مىنوشت. این، براى یک ملت، خیلى مهم است که اسیرش در دست دشمن، بهجاى اینکه مثل انسانهاى بىایمان، مرتب التماس کند که بیایید من را آزاد کنید، نامه بنویسد که من مىخواهم با سربلندى آزاد بشوم؛ نمىخواهد به خاطر آزادى من، پیش دشمن کوچک بشوید. اینها را ما داشتیم. اینها جزو اسناد شرف ملى ماست و تا ابد محفوظ خواهد بود.
از طرف خانوادهها و ملت هم همینطور بود. با اینکه پدران، مادران، همسران و فرزندان سخت مىگذراندند، اما هرگز مشکلى براى مسؤولان درست نکردند و فشار نیاوردند. مىفهمیدند که مسؤولان تلاش مىکنند، تا اسرایشان با سربلندى و افتخار آزاد بشوند؛ همین کارى که خداى متعال پیش آورد، کمک کرد و شد. این هم کار خدا بود. هرچه ما پیشرفت داریم، کار خدا و تدبیر و ارادهى الهى است. ماها هیچکارهایم. البته برادران عزیز ما در دولت، خیلى زحمت کشیدند و تلاش کردند؛ اما لطف خدا، اشاره و ارادهى الهى، همهى کارها را روبهراه کرد و جادهها را هموار نمود. کار خدا بود، بعد از این هم همینطور است.
منبع خبر : http://www.khamenei.ir