امروز، مراجع ما مثل مراجع دوران مرحوم آقاسیّدابوالحسن اصفهانى نیستند که فقط به تدریس فقه و اصول راضى باشند. خاطرهیى را مرحوم آقاى تهامى(رضواناللَّهعلیه) مىگفتند که همین نکته را ثابت مىکند. ایشان مىگفتند که جلسهیى با مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى برگزار کردیم و در آن جلسه مطرح شد که طلّاب برنامه و نظام پیدا کنند و بعضى از علوم جدیده را بخوانند و زبان خارجى یاد بگیرند. ایشان هم اجمالاً موافقت کردند و بناشد طرحى فراهم بکنیم.
جلسهى دوم که خدمت ایشان رفتیم، در اتاق بیرونى بهانتظار نشستیم. ایشان از اتاق شخصى خود تشریف آوردند و در چارچوبِ در ظاهر شدند. ما بلند شدیم و احترام کردیم. ایشان در حالى که قباى دگمه نبسته بر تن داشتند، گفتند که من نمىخواهم بیایم بنشینم؛ فقط خواستم نکتهیى را به آقایان بگویم و آن این است که این پول و شهریهیى که من به طلّاب مىدهم، ملک شخصى من است. به این صورت که آن را قرض مىکنم، بعد که وجوهات آمد، قرض خودم را ادا مىکنم.
بنابراین، شهریهیى که من مىدهم، ملک من است و من راضى نیستم که کسى این سهم امام و شهریه را مصرف کند؛ در حالى که غیر از فقه و اصول چیز دیگرى را در حوزه بخواند. ایشان، این مطلب را گفتند و در را بستند و رفتند. آقاى تهامى مىگفتند: ما همینطور متحیر ماندیم چه کنیم. ما آمده بودیم با ایشان ترتیبات دروس جنبى و کلام و تفسیر و اخلاق و زبان انگلیسى و امثال اینها را بدهیم و ایشان هم همینطور سَرِپا جوابمان را دادند و تشریف بردند!
جلسهى دوم که خدمت ایشان رفتیم، در اتاق بیرونى بهانتظار نشستیم. ایشان از اتاق شخصى خود تشریف آوردند و در چارچوبِ در ظاهر شدند. ما بلند شدیم و احترام کردیم. ایشان در حالى که قباى دگمه نبسته بر تن داشتند، گفتند که من نمىخواهم بیایم بنشینم؛ فقط خواستم نکتهیى را به آقایان بگویم و آن این است که این پول و شهریهیى که من به طلّاب مىدهم، ملک شخصى من است. به این صورت که آن را قرض مىکنم، بعد که وجوهات آمد، قرض خودم را ادا مىکنم.
بنابراین، شهریهیى که من مىدهم، ملک من است و من راضى نیستم که کسى این سهم امام و شهریه را مصرف کند؛ در حالى که غیر از فقه و اصول چیز دیگرى را در حوزه بخواند. ایشان، این مطلب را گفتند و در را بستند و رفتند. آقاى تهامى مىگفتند: ما همینطور متحیر ماندیم چه کنیم. ما آمده بودیم با ایشان ترتیبات دروس جنبى و کلام و تفسیر و اخلاق و زبان انگلیسى و امثال اینها را بدهیم و ایشان هم همینطور سَرِپا جوابمان را دادند و تشریف بردند!
منبع خبر : http://www.khamenei.ir