مرتضی شیرازی آنچنان وصیت کتبی نداشت که بدست ما برسد ولی آنچه که هم زمان و همسنگرانش از او نقل کردند این وصیت که ایشان در یکی از روزهای قبل از شهادت در سنگر تصمیم به نوشتن وصیت می گیرد وحتی قلم وکاغذ هم در دست می گیرد اما دوستانش از این امر ناراحت شده وبه شوخی به او می گویند انشا الله پیروز می شویم واحتیاج به وصیت پیدا نمی کنیم و او از نوشتن وصیت منصرف می شود .
مرتضی ناچار وصیت خود را شفا هی به هم رزمان وهم سنگرانش در میان میگذارد از پیامهایی که جنبه وصیت داشت موارد زیر بود :
دوستان عزیز : من با پدر و مادرم وداع کردم واز آنها حلالیت می طلبیدم وحالا با روحیه بس بالا وبا عشق بخدا عازم جبهه وخط اول شده ام.
من در راه اسلام وامام خمینی گام برداشتم واسلام با خون پاک جوانانش باید ریشه کند اگر ما خون ندهیم پس چه کسی باید در راه اسلام خون بدهد بعد از شهادت به پدر و مادر و خانواده ام بگوئید برای من گریه وبی تابی نکنند چون شهید زنده وجاوید است ودر نزد خدا مقامی بس والا دارد اگر خدا خواست که من شهید شوم که به هدف ومقصودم رسیدم واگر هم پیروز شدیم که باز هم سعادت است به هرحال ما پیروز می شویم. از وصیت های دیگرش این بود که بعد از شهادت مرا در کنار دوست شهیدم مرتضی شاهسوند بخاک سپارید در خاتمه می گفت امام را دعا کنید.
این دوبیت شعر راهم درمیان دفترچه خاطراتش پیدا کردیم.
هرکه آید به جهان اهل فنا خواهد بود
غم هجران تو هرگز نرود از دل من
آنکه پاینده وباقی است خدا خواهد بود
مگر آن روز که در خاک شود منزل من
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس