بحرانهاى اجتماعى در پديد آمدن باورهاى دينى نقش مهمى دارند و دينهايى كه در زمان و مكانى بحرانى تاءسيس مى شوند، گسترشى عمومى مى يابند.
آيين به شدت اجتماعى مزدك يكى از شواهد اين مدعاست . فردوسى در شاهنامه هنگام سخن گفتن از پادشاهى قباد، شرح مفصلى از ظهور مزدك مى دهد.
وى مى گويد مزدك حكيمى بود كه مردم را در زمان تنگى برانگيخت تا به انبار غله هجوم برند و از اين راه شهرت وى بالا گرفت .
سرگذشت مزدک
مزدك پسر بامداد در زمان قباد (488-531 م .) از ميان دانايان و دانشمندان از شهر مازيارا در كنار دجله كه اكنون كوت العماره خوانده مى شود، برخاست .
تاريخ نگاران ، حتى آنان كه با وى مخالف بوده اند، به خرد و منطق و صفات برجسته او اشاره كرده اند. مى گويند او مردى پرهيزكار بود و لباس ساده اى بر تن مى كرد.
مزدك هيچ گاه ادعاى پيامبرى نداشت و خود را پيرو شخصى به نام بوندوس مى دانست كه در حدود سال 300 م . اصلاحاتى در مانويت پديد آورده بود و در ايران و روم پيروانى داشت .
قیام مزدک
در شاهنامه فردوسى مى خوانيم كه مزدك مردى خردمند و سخنور بود.
روزى ديد مردم گرسنه و بينواى كشور در اطراف كاخ پادشاه آمده اند و از او نان مى خواهند. مزدك كه در دربار منصبى داشت ، از پادشاه پرسيد: « اگر كسى را مار گزيده و در حال مردن باشد، ولى دوست يا همسايه او نوشدارويى داشته باشد و از دادن آن مضايقه كند، با اين شخص چه بايد كرد؟ » قباد پاسخ داد: « سزاى او مرگ است . » مزدك پرسيد: « اگر مردم نيازمند نان باشند و كسى كه نان دارد، به ايشان ندهد، سزاى او چيست ؟ » قباد پاسخ داد: « سزاى او مرگ است . »
انديشه هاى مزدك در كتابى به نام مزدك نامه گرد آمده بود كه پس از ظهور اسلام ابن المقفع به عربى ترجمه شد و قرنها وجود داشت ، ولى اكنون يافت نمى شود.
مزدك از جهاتى با كنفوسيوس و افلاطون قابل مقايسه است ؛ زيرا مكتب وى كاملا سياسى و اجتماعى است .
مزدك گونه اى اسبراك در اموال را تبليغ مى كرد و براى برانداختن اختلاف طبقات مى كوشيد.
ازدواج ميان اشراف و غيراشراف را جايز مى دانست و آنچه معروف است كه وى معتقد به اشتراك جنسى بود، صحت ندارد.
منابع :
1. اوستا.
2. آلبرى ، سى . آر. سى .، زبور مانوى ، ترجمه ابوالقاسم اسماعيل پور، تهران : انتشارات فكر روز، 1375.
3. آموزگار، ژاله و تفضلى ، احمد، اسطوره زندگى زردشت ، تهران : نشر چشمه و آويشن ، 1375.
4. الياده ، ميرچا، آيين گنوسى و مانوى ، ترجمه ابوالقاسم اسماعيل پور، تهران : انتشارات فكر روز، 1373.
5. اوشيدرى ، جهانگير، دانشنامه مزديسنا، تهران : شركت نشر مركز، 1371.
6. بويس ، مرى ، تاريخ كيش زرتشت ، ترجمه همايون صنعتى زاده ، تهران : انتشارات توس ، 1374.
7. تقى زاده ، سيد حسن ، مانى و دين او، (با ضمائم )، تهران : انجمن ايران شناسى ، 1347.
8. حكمت ، على اصغر، تاريخ اديان ، تهران : انتشارات ابن سينا، 1345.
9. خسروى ، خسرو، مزدك ، تهران : 1359.
10. رئيس نيا، رحيم ، از مزدك تا بعد، تهران : انتشارات پيام ، 1358.
11. زرين كوب ، عبدالحسين ، در قلمرو وجدان ، تهران : انتشارات سروش ، 1375.
12. زنر، آر. سى .، زروان ، ترجمه تيمور قادرى ، تهران : انتشارات فكر روز، 1374.
13. زنر، آر. سى .، طلوع و غروب زردشتى گرى ، ترجمه تيمور قادرى ، تهران : انتشارات فكر روز، 1375.
14. طاهر رضوى ، س . م .، پارسيان اهل كتابند، ترجمه م . ع . مازندى ، بمبئى ، انجمن ايران ليك ، 1936.
15. كريستنسن ، آرتور امانوئل ، سلطنت قباد و ظهور مزدك ، ترجمه احمد بيرشك ، تهران : كتابخانه طهورى ، 1374.
16. گيمن ، دوشن ، دين ايران باستان ، ترجمه رؤ يا منجم ، تهران : انشارات فكر روز، 1375.
17. ناس ، جان بى .، تاريخ جامع اديان ، ترجمه على اصغر حكمت ، تهران : انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى ، 1370.
18. ورمازرن ، مارتن ، آيين ميترا، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران : نشر چشمه ، 1372.
19. ويدن گرن ، گئو، دينهاى ايرانى ، ترجمه منوچهر فرهنگ ، تهران : انتشارات آگاهان ايده ، 1377.
20. هيوم ، رابرت اى .، اديان زنده جهان ، ترجمه عبدالرحيم گواهى ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1372.