مجله امان شماره 17 .:::. مقالات
محمد جواد كمار
13 رجب مصادف است با سالروز ميلاد مولي الموحدين حضرت امير المؤمنين علي بن ابيطالب عليه السلام شخصيت بزرگي كه در يوم الدعوة سه بار در پاسخ مثبت به درخواست پيامبر براي وزارت، وصايت و خلافت برخاست و در ميان حيرت و سكوت همه فاميل پيامبر، از طرف آن حضرت و در ميان همان جمع به اين امر بزرگ برگزيده شد و به همه فاميل حاضر در جلسه اعلام گرديد.
حضرت علي عليه السلام اولين كسي بود كه به رسول خدا صلي الله عليه و آله ايمان آورد و تا پايان عمر حضرت، براي لحظهاي به خود جرأت مخالفت كردن نداد حتي در صلح حديبيه در برابر اعتراض مشركان مكه نسبت به نوشتن اين جمله «محمد رسول خدا» با وجود موافقت حضرت مبني بر پاك كردن لفظ رسول خدا صلي الله عليه و آله، به خود اين اجازه را نداد كه نام پيامبري را از جلوي اسم ايشان پاك كند و در آخر، خود پيامبر صلي الله عليه و آله اقدام به پاك كردن آن نمود.
از مهمترين ويژگيهاي حضرت علي عليه السلام شركت گسترده در تمام جنگهاي پيامبر بود در حاليكه تفاوتي كه با بيشتر اصحاب پيامبر داشت اين بود كه حتي با شكست لشكر اسلام و فرار اكثر ياران پيامبر ـ بخصوص ياران اسم و رسمدار ـ باز در كنار پيامبر بود و ايشان را براي لحظهاي تنها نگذاشت.
سوم جماديالثاني سالروز شهادت ام الائمه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها است. شخصيتي كه در طول زندگي مشتركش كمترين مخالفت و نافرماني نسبت به همسر گراميش نكرد و در لحظات آخر عمر هم از ايشان حلاليت طلبيد. حضرت زهرا سلام الله عليها در كنار نقش همسري، نقش مادري را هم به خوبي براي فرزندانش ايفا كرد. مهمترين نقش ايشان را در حمايت از ولايت مي توان بر شمرد آنجا كه عدهاي براي بيعت اجباري به خانهاش يورش بردند باز دست از ياري مولايش بر نداشت و وقتي كه همسرش را به زور به مسجد بردند خود را به قبر پدر گراميش رساند و از ظلم و ستم ياران پدرش شكايت كرد و همين مسئله باعث لرزيدن ستونهاي مسجد شد بطوري كه حضرت علي عليه السلام سلمان را مأمور كرد تا همسرش را از نفرين امت منصرف كند. در مدتي كه بعد از رحلت پيامبر زنده بودند به در خانه انصار و مهاجر ميرفتند و آنها را نسبت به حادثه غدير و جانشيني مولاي متقيان بيم و اندرز ميدادند. تنها جوابي كه انصار و مهاجر براي شانه خالي كردن از مسؤوليت تراشيدند اين بود كه شما دير آمديد اگر زودتر ميآمديد ما با شما بيعت ميكرديم. گريههاي فراوان اين بانو چنان مدينه را دچار ناراحتي كرده بود كه همسران انصار و مهاجر نزد فاطمه زهرا سلام الله عليها آمدند و درخواست نمودند كه اي فاطمه! يا شبها گريه كن و روزها استراحت يا روزها گريه كن و شبها استراحت.
سرانجام بعد از 95 روز تحمل درد و ناراحتي ناشي از ستمها به امام و مقتدايش، تحمل درد و ناراحتي از فراق پدر گراميش، دنياي پر از زر و زور را به اهلش واگذار كرد و بعد از اتمام وظايف خود نسبت به مقام عظيم ولايت دار فاني را وداع گفت و در جوار رحمت الهي قرار گرفت. پنهان بودن قبر شريفش بزرگترين دليل بر مظلوميت خود و همسرش و غصب مقام ولايت است كه تا روزي كه خداوند بخواهد پنهان خواهد ماند.
روز پانزدهم رجب سالروز رحلت بانوي قهرمان كربلا حضرت زينب كبري سلام الله عليها است. بزرگترين ويژگي در زندگي اين بانو همراهي با ولايت است. برادرش را بخاطر امام بودن اطاعت كرد و هيچگاه به خود اجازه نداد كه از امامش جدا شود گرچه عدهاي اين كار را ـ چه در مدينه، چه در مسير رفتن به مكه و چه مسير رفتن به كربلا و چه در كربلا و چه در روز عاشورا ـ انجام دادند و امامشان را رها كردند. نقش برجسته و سنگين زينب كبري سلام الله عليها در روز عاشورا ـ به خصوص عصر عاشورا ـ و شام غريبان تجلي پيدا كرده است و سخنرانيهاي آتشين در كوفه و در مسير شام و در كاخ يزيد، همگي حكايت از احساس وظيفه كردن و انجام دادن آن به بهترين شكل در برابر امام خود دارد. ياري كردن امامش تا عصر عاشورا ـ كه امام حسين عليه السلام و برادرش است ـ و ياري نمودن امام ديگرش از عصر عاشورا تا زمان رحلتش ـ كه امام سجاد عليه السلام و برادرزادهاش است ـ براي همه مردان و زنان مسلمان الگوي شايستهاي را به تصوير ميكشد.
13 جمادي الثاني مصادف است با رحلت ام البنين سلام الله عليها. ارتباط اين بانو با حضرت علي عليه السلام از مشورت حضرت با برادرش عقيل آغاز ميشود. عقيل برادر نابيناي امام ـ كه مسلط به انساب عرب بود ـ در پاسخ به درخواست امام علي عليه السلام براي معرفي همسري شجاع و نترس كه فرزندي رشيد و برومند به دنيا آورد فاطمه كلابيه را معرفي ميكند. اين بانو بعد از ازدواج با حضرت صاحب 4 فرزند پسر ميشود ايشان در پرتو نورانيت امير المؤمنين عليه السلام فرزندان را به خوبي تربيت ميكند و براي روز مهم عاشورا آماده ميكند. گرچه امكان حضور در كاروان كربلا را پيدا نميكند اما هر 4 پسر خود را به ياري امام زمانش ميفرستد و به آنها سفارش ميكند كه در جانفشاني و دادن جان ذرهاي كوتاهي نكنند. اطاعت كامل و مطلق اين 4 پسر رشيد را در عصر تاسوعا ميتوان مشاهده كرد آنجا كه شمر از ترس حضور اين فرزندان رشيد و شجاع در سپاه امام حسين عليه السلام به وحشت ميافتد و تنها چاره راه را در دادن امان به آنها ميبيند بزرگ اين 4 برادر حضرت ابوالفضل العباس به اصرار امام حسين عليه السلام پاسخ شمر را چنان كوبنده ميدهد كه او را از پيشنهاد خود منصرف ميسازد. در روز عاشورا هم حضرت عباس در ابتدا برادران خود را راهي ميدان ميكند با اين نيت كه شهادت من پس از نشستن داغ شهادت تك تك شما بر دلم اتفاق بيفتد تا اجر و ثواب دفاع من از ولايت بيشتر شود.
انشاء الله بتوانيم همه ما در همراهي با ولايت ـ چه در زمان حضور امام و چه در زمان غيبت امام و تبعيت كامل از ولايت فقيه ـ هيچگاه دچار لغزش و كوتاهي نگرديم و وظيفه خود را خوب بشناسيم و خوب عمل كنيم.