به نام خدا
نویسنده : محمد حسين مرداني نوكنده
موعود در دين مسيحيت
همان طور كه نجاتدهندة پاياني بر مبناي معتقدات يهوديان، مسيح (ماشيع) است كه جهان را درخشان و با شكوه ميسازد، به اعتقاد مسيحيان نيز مسيح(ع) نجاتبخش است. البته براي زمان ظهور حضرت مسيح(ع) تاريخ مشخصي در بشارت انجيل نمييابيم و از اين جهت شباهت دقيقي با اعتقاد اسلامي دربارة زمان ظهور وجود دارد، در انجيل ميخوانيم:
امّا آن روز و آن ساعت را نميداند كسي از بشر و فرشتگان آسمان، مگر پدر.4
بر اساس بشارت فراواني كه در كتاب انجيل آمده است، حضرت مسيح(ع) به دنبال قيام حضرت قائم(ع) در «فلسطين» آشكار خواهد شد و به ياري آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا يهوديان و مسيحيان و پيروان وي تكليف خويش را بدانند و به اسلام بگروند و حامي حضرت مهدي(ع) گردند. از اين رو، در آخرين روزهاي زندگي ـ و شايد در طول دوران حيات ـ به ياران و شاگردان خود توصيهها و سفارشهاي اكيدي دربارة بازگشت خود به زمين نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بيداري و هوشياري و آمادگي فرموده است.
اينك متن برخي از آن بشارات كه در انجيل آمده است:
پس بيدار باشيد؛ زيرا كه نميدانيد در كدام ساعت خداوند شما ميآيد. ليكن اين را بدانيد كه اگر صاحب خانه ميدانست در چه پاس از شب دزد ميآيد، بيدار ميماند و نميگذاشت كه به خانهاش نقب زند. پس شما نيز حاضر باشيد، زيرا در ساعتي كه گمان نبريد پسر انسان ميآيد پس آن غلام امين و دانا كيست كه آقايش او را بر اهل خانة خود بگمارد تا ايشان را در وقت معين خوراك دهد. خوشا به حال آن غلامي كه چون آقايش آيد او را در چنين كاري مشغول يابد.5
نظير اين پيشگويي در انجيل لوقا نيز آمده است6: مقصود از «پسر انسان» حضرت مسيح(ع) نيست، زيرا مطابق نوشتة جيمز هاكس آمريكايي در قاموس كتاب مقدس اين عبارت 80 بار در انجيل و ملحقات آن (عهد جديد) آمده است كه فقط 30 مورد آن با حضرت عيسي مسيح(ع) قابل تطبيق است ولي50 مورد ديگر از نجاتدهندهاي سخن ميگويد كه در آخر زمان و پايان روزگار ظهور خواهد كرد و حضرت عيسي(ع) نيز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد داد، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند متعال كسي اطلاع ندارد. كه او كسي جز حضرت مهدي (عج) آخرين حجّت خدا نخواهد بود.
به طوري كه ميبينيم فرازهايي از عهد جديد با روايات اسلامي وجوه مشترك فراواني دارد كه از آن جمله است: نزول حضرت عيسي(ع)7، صيحة آسماني، زنده شدن گروهي از افراد صالح، آمدن او بر فراز ابر و ربوده شدن ياران حضرت وليعصر(ع) از محرابها و رختخوابهاي خود و انتقال يافتن آنها بر فراز ابرها، همة اين موارد در احاديث اسلامي آمده و با اين فقرات انجيل دقيقاً منطبق است.
موعود در دين زرتشت
موعود زرتشت يا «سوشيانس» ـ كه در فارسي «سوشيانت» و گاه به صورت جمع «سوشيانسها» آمده ـ نجاتبخشي است كه «اهورامزدا» به مردمان نيك وعده داده شده، و وظيفهاش پاييدن و نگهباني جهان راستي است. جهاني كه اندكي پيش از رستاخيز آراسته خواهد شد و در آن راستگو بر دروغگو چيره خواهد شد. جهاني كه در آن حق غالب است و باطل و دروغ مغلوب.8 «از اين جهت سوشيانس (ناميده خواهد شد) زيرا كه سراسر جهان مادي را سود خواهد داد.»9
سوشيانس، يعني سود دهنده و خيرخواه. اين برگزيدة الهي، زماني كه جهان آكنده از تباهيها شود، در بخش مركزي زمين ظهور خواهد كرد. سوشيانس از فرزندان زرتشت است كه نطفهاش به شيوة معجزهآسايي در درياچه نگهداري ميشود و مادر او دوشيزهاي است از نژاد زرتشت پيامبر. اين شخصيت الهي در صفات و ويژگيها شباهت خاصي به زرتشت پيامبر خواهد داشت. در انتها به شباهتهايي اشاره شده است كه در متون ديني اسلام و زرتشت، ميان حضرت مهدي(عج) و سوشيانس وجود دارد.
در ميان كتب زرتشتيان، گاتها يا سرودهاي زرتشت قديميترين و معتبرترين آنهاست و بعد از آن، اوستا شامل دستورها و فرمانهاي زندگي است. كتاب بندهش كه در قرن سوم هجري نوشته شده، در مورد مسئلة «منجي» نظريههايي چون نظريات شيعه دارد. در حالي كه در اوستا اين موارد به چشم نميخورد.
زرتشتيان قائل به ظهور سه منجي هستند كه هر يك به فاصلة هزار سال از ديگري ظهور خواهد كرد و به ترتيب عبارتند از: «هوشيدر» به معني پرورانندة قانون و «هوشيدار ماه» به معني پرورانندة نماز و نيايش و «استوت ارت» آخرين منجي، كه با آمدن او جهان نو ميشود و رستاخيز ميگردد و مردگان زنده ميشوند و زندگان نيز عمري هميشگي خواهند داشت.
بارداري مادر سوشيانس شباهت زيادي به مادر گرامي حضرت مهدي(ع) دارد10. مادر حضرت مهدي(ع) داراي بارداري پنهان بود و آثار حمل در او آشكار نبود.
در بخش «گاتها» كه يكي از بخشهاي چهارگانة اوستا است (بندهاي 8 و 9) نويدهايي در مورد ظهور حضرت مهدي(ع) و سيطرة جهاني آن حضرت و قيام شكوهمند او را داده است. از اين روز به نام «بامداد روز» ياد شده است.
جاماسب، در كتاب معروف خود جاماسب نامه كه حوادث گذشته و آيندة جهان در آن ثبت شده، و احوال پادشاهان، انبيا، اوصيا و اوليا را بيان ميكند، ضمن مطالبي كه از قول زرتشت راجع به پيامبران بازگو مينمايد در مورد پيامبر گرامي اسلام(ص) و دولت جاودانة حضرت مهدي(ع) و رجعت گروهي از اموات مطالبي گفته، آنگاه دربارة ظهور مبارك حضرت مهدي(ع) چنين ميگويد:
و از فرزندان دختر آن پيامبر [عرب كه آخرين پيغمبر باشد] كه خورشيد جهان و شاه زنان نام دارد، كسي پادشاه شود در دنيا به حكم يزدان كه جانشين آخر آن پيغمبر باشد در ميان دنيا كه مكه باشد و دولت او تا به قيامت متصل باشد و بعد از پادشاهي او دنيا تمام شود و آسمان جفت گردد و زمين به آب فرو رود و كوهها كنده شود و اهريمن كلان را كه ضدّ يزدان و بندة عاصي او باشد بگيرد و در حبس كند و او را بكشد.
و نام مذهب او برهان قاطع باشد و حق باشد و خلايق را به يزدان بخواند و زنده گرداند خلق را از بدان و نيكان، و نيكان را جزا دهد و بدان را سزا دهد و بسياري از خوبان و پيغمبران زنده شوند و از بدان گيتي و دشمنان خدا و كافران را زنده گرداند و از پادشاهان اقوام خود را زنده كند كه فتنهها در دين كرده باشند و خوبان بندگان يزدان را كشته باشند و همة متابعان و تبهكاران را بكشد و نام اين پادشاه بهرام باشد.
و ظهور او در آخر دنيا باشد… و خروج او در آن زمان شود كه تازيان بر فارسيان غالب شوند و شهرهاي عمّان خراب شود و به دست سلطان تازيك، پس او خروج كند و جنگ كند و دجال را بكشد.
و برود و قسطنطنيه را بگيرد و علمهاي ايمان و مسلماني در آنجا برپا كند و عصاي سرخ شبانان باهودار (كه موسي(ع) باشد) با او باشد و انگشتر و ديهيم سليمان با او باشد و جنّ و انس و ديوان و مرغان و درندگان در فرمان او خواهند بود.
و همة جهان را يك دين كند و دين گبري و زرتشتي نماند و پيغمبران خدا و حكيمان و پريزادان و ديوان و مرغان و همة اصناف جانوران و ابرها و بادها و مردان سفيدرويان در خدمت او باشند».11
در اينجا لازم است اين نكته را يادآور شويم كه، اعتقاد به ظهور سوشيانس در ميان ملت ايران باستان به اندازهاي رايج بوده است كه حتي در موقع شكستهاي جنگي و فراز و نشيبهاي زندگي با يادآوري ظهور چنين نجاتدهندة مقتدري، خود را از يأس و نااميدي نجات ميدادند.
شاهد صادق اين گفتار اينكه، در جنگ قادسيه پس از درگذشت رستم فرخزاد ـ سردار نامي ايران ـ هنگامي كه يزدگرد، آخرين پادشاه ساساني، با افراد خانوادة خود آمادة فرار ميشد به هنگام خارج شدن از كاخ پرشكوه مدائن، ايوان مجلل خود را مورد خطاب قرار داد و گفت:
هان اي ايوان! درود بر تو باد، من هم اكنون از تو روي برميتابم تا آنگاه كه با يكي از «فرزندان خود» كه هنوز زمان ظهور او نرسيده است به سوي تو برگردم.
سليمان ديلمي ميگويد، من به محضر امام صادق(ع) شرفياب شدم و مقصود يزدگرد را از جملة «يكي از فرزندان خود» از آن حضرت پرسيدم، حضرت فرمود:
او مهدي موعود(ع) و قائم آل محمد(ص) است كه به فرمان خداوند در آخرالزمان ظهور ميكند. او ششمين فرزند دختري يزدگرد است و يزدگرد نيز پدر او است.12
در حال حاضر در ميان اقوام شرقي و غربي، حتي در ميان سرخپوستان آمريكا، پندار مشابهي دربارة بازگشت يا ظهور منجي موعود پديد آمده است.13
اينكه ما ميبينيم همة انسانها در همة زمانها ميجوشند و به دنبال روزي بهتر، در انتظار تحقق پيروزي نهايي به سر ميبرند و فريادرسي را به ياري ميطلبند، خود دليل قاطعي بر ريشهدار بودن اين تمايل باطني و خواست دروني و فطري بودن انتظار موعود مبارك كه حقيقت آن در مهدويت متجلي است، ميباشد.
پي نوشت :
4. ترجمة اناجيل اربعه، ميرمحمد باقر خاتون آبادي، انتشارات نقطه.
5. كتاب مقدس، انجيل متي، ص 41، باب 24، بندهاي 1 ـ 8، 23 ـ 28، 29 ـ 37 و 42 ـ 46.
6. كتاب مقدس، انجيل لوقا، ص 16، باب 12، بندهاي 35 و 37 ـ 40.
7. مجلسي، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 52، ص 181.
8. يسنا 48، باب 1 و 2.
9. همان، بخشي از بند 129 فروردين يشت.
10. صد در نصر و صد در بندهش، نوشيروان دارابار بهمن، ص 35.
11. لعمات النور، ج 1 صص 23 ـ 25.
12. مجلسي، محمدباقر، همان، ج 51، ص 164.
13. هاشمي شهيدي، همان.
منبع:http://entezaresobh.ir
/س
مقالات مرتبط
• مصلح موعود در اقوام مختلف (1)
• مصلح موعود در اقوام مختلف (2)
برگرفته از سايت :راسخون