به نام خدا
نويسنده: علي جباري ظهيرآبادي
مكاشفه يوحَنا:
“و ديدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبي سفيد كه سوارش امين و حق نام دارد و به عدل داوري و جنگ مي نمايد و چشمانش چون شعله آتش، و بر سرش افسرهاي بسيار و اسمي مرقوم دارد كه جز خودش هيچكس آن را نمي داند و جامه خون آلود سرخ در بر دارد و نام او را كلمه خدا مي خوانند. ولشكرهايي كه در آسمانند بر اسبهاي سفيد، و به كتان سفيد و پاك ملبس از عقب او مي آمدند. و از دهانش شمشيري تيز بيرون مي آيد تا به آن امتها را بزند و آنها را به عصاي آهنين حكمراني خواهد نمود… و ديدم فرشته اي را در آفتاب ايستاده كه به آواز بلند تمامي مرغاني را كه در آسمان پرواز مي كنند ندا كرده مي گويد: بياييد و به جهت ضيافت عظيم خدا فراهم شويد تا بخوريد گوشت پادشاهان و گوشت سپه سالاران و گوشت جباران را…”(كتاب مقدس، مكاشفه يوحناي رسول، ص 417، باب 19، بندهاي18 )11
همان طور كه در بالا اشاره شد در كتابهاي مقدس، بشارتهاي بسياري در مورد منجي موعود داده شده است و قابل توجه است كه در كتابهاي زبور داوود، اشعياي نبي، بوئيل نبي، زكرياي نبي، حزقيال نبي، حجي نبي، صفيناي نبي، دانيال نبي نيز در اين رابطه مطالب بسياري ديده مي شود، اما در اينجا براي اينكه به بحث مهدويت در دين يهود هم اشاره اي خاص شده باشد براي نمونه چند مورد از موارد كتاب زبور داوود، اشعياي نبي و زكرياي نبي كه به بحث مهدويت اشاره كرده اند آورده مي شود:
كتاب زبور داوود:
در زبور حضرت داود(ع) كه تحت عنوان “مزامير” در لابلاي كتب “عهد عتيق” آمده، نويدهايي در باره ظهور حضرت مهدي(ع) به بيانهاي گوناگون داده شده است و مي توان گفت: در هر بخشي از “زبور” اشاره اي به ظهور مبارك آن حضرت، و نويدي از پيروزي صالحان بر شريران و تشكيل حكومت واحد جهاني و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يك دين محكم و آيين جاويد و مستقيم، موجود است.
“زيرا كه شريران منقطع مي شوند. اما متوكلان به خداوند، … متواضعان وارث زمين شده از كثرت سلامتي متلذذ خواهند شد. شرير به خلاف صادق افكار مذمومه مي نمايد، و دندانهاي خويش را بر او مي فشارد. خداوند به او متبسم است چون كه مي بيند كه روز او مي آيد شريران شمشير را كشيدند و كمان را چله كردند تا آن كه مظلوم و مسكين را بيندازند، و كمانهاي ايشان شكسته خواهد شد. كمي صديق از فراواني شريران بسيار بهتر است. چون كه بازوهاي شريران شكسته مي شود و خداوند صديقان را تكيه گاه است.
خداوند روزهاي صالحان را مي داند و ميراث ايشان ابدي خواهد بود. در زمان “بلا” خجل نخواهند شد، و در ايام قحطي سير خواهند بود لكن شريران هلاك خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پيه برهها فاني بلكه مثل دود تلف خواهند شد؛ زيرا متبركان خداوند، وارث زمين خواهند شد، اما ملعونان وي منقطع خواهند شد. صديقان وارث زمين شده، تا ابد در آن ساكن خواهند شد. به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار كه تو را به وراثت زمين بلند خواهند كرد و در وقت منقطع شدن شريران اين را خواهي ديد اما عاصيان، مستأصل، و شريران منقطع خواهند شد”(عهد عتيق، كتاب مزامير، مزمور 37، بندهاي 9 )38
كتاب اشعياي نبي:
در كتاب اشعياي نبي كه يكي از پيامبران پيرو تورات است، بشارت فراواني در مورد ظهور حضرت مهدي(ع) آمده است كه جهت استدلال به كتاب مزبور، نخست فرازي از آن بشارتها را نقل نموده، و برخي از نكات آن را توضيح مي دهيم تا معلوم شود كه مسلمانان در باره عقيده به ظهور يك مصلح جهاني تنها نيستند، بلكه همه اهل كتاب در اين عقيده با مسلمانان اشتراك نظر دارند.
در فرازي از بشارت كتاب اشعيا چنين آمده است:
“و نهالي از تنه “يسي” بيرون آمده، شاخه اي از ريشه هايش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. يعني روح حكمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشي او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رويت چشم خود، داوري نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهاي خويش، تنبيه نخواهد نمود؛ بلكه مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستي حكم خواهد نمود . . . كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند ميانش امانت.و گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير پرواري با هم. و طفل كوچك آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چريد و بچه هاي آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد، و طفل شير خوره بر سوراخ مار بازي خواهد كرد، و طفل از شير باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعي خواهد گذاشت، و در تمامي كوه مقدس من، ضرر و فسادي نخواهند كرد؛ زيرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهايي كه دريا را مي پوشاند”
كتاب زكرياي نبي :
در كتاب زكرياي نبي كه يكي از پيامبران بزرگ بني اسرائيل و از انبياي پيرو تورات است، بشارت ظهور آن يگانه منجي عالم چنين آمده است :”اينك روز خداوند مي آيد و غنيمت تو در ميانت تقسيم خواهد شد. و جميع امتها را به ضد اورشليم براي جنگ جمع خواهند كرد، و شهر را خواهند گرفت و خانه ها را تاراج خواهند نمود، و زنان را بي عصمت خواهند كرد، و نصف اهل شهر به اسيري خواهند رفت، و بقيه قوم از شهر منقطع خواهند شد.و خداوند بيرون آمده با آن قومها مقاتله خواهد نمود چنان كه در روز جنگ مقاتله نمود، و در آخر آن روز پايهاي او بر كوه زيتون كه از طرف مشرق به مقابل اورشليم است خواهد ايستاد . . . و آن يك روز معروف خداوند خواهد بود . . . و “يَهوه” (خدا) بر تمامي زمين پادشاه خواهد بود. و در آن روز يَهوه واحد خواهد بود و اسم او واحد”(زكرياينبي ، ص 1382، باب 14، بندهاي )101
در اين جا لازم است اين نكته را يادآور شد كه در كتب عهدين (يعني تورات و انجيل) كلمه “خداوند” بيشتر در مورد حضرت عيسي(ع) به كار مي رود، كه در اين جا نيز چنين شده است، و جالب اين كه در اين فراز بشارت كه از تورات نقل شد، محل فرود آمدن حضرت عيسي و يوم الله بودن آن روز و جهاني شدن اسلام و سقوط رژيم اشغالگر قدس دقيقاً با روايات اسلامي مطابقت دارد.
بنابراين يهوديان نيز به بحث مهدويت اعتقاد دارند اگرچه آن را با نامي ديگر بشناسند، ابطحي دراين مورد مي گويد:” يهوديان مصلح آخر الزمان را با نام “شيلو” مي شناسند و معتقدند كه اگر چه تاخير نمايد ولي مي آيد و همه ملتها را نزد خود جمع مي كند و تمام قومها رابراي خويشتن فراهم مي آورد.”(ابطحي، )1376
اين باور در نزد زرتشتيان نيز رايج است و آنها آنرا با نامي ديگر مي شناسند. زرتشتيان به شخصي به نام “سوشيانست” يا نجات دهنده دين معتقدند كه او دنيا را پر از عدل و دادكند.(ابطحي، )1376
كتابهاي مقدس زرتشتيان را با نامهايي چون اوستا ، دين كرد، زند و بهمن يشت و … مي شناسند. به اعتقاد زرتشتيان قبل از خاتمه ي هزاره ،ديوان و اهريمنان در زمين سلطه گري خواهند كرد و در شروع هزاره ي جديد هوشيدر خواهد آمد و جنگ سختي بين نيكي و بدي در خواهد گرفت. نيكان پيروز و اهريمنان نابود خواهند شد.
همچنين كتاب شاپورگان از شخصي به نام (خرد شهر ايزد) سخن مي گويد كه او قبل از قيامت ظهور خواهد كرد. او علم و دانش را بر روي زمين به اكمال خواهد رساند. در زمان آمدن او علائم شگفت انگيزي در آسمان به وقوع خواهد پيوست. فرشتگان از غرب تا شرق در خدمت او خواهند بود و پنج تن از محترمين و نگهبانان زمين و آسمانها و همچنين پرهيزكاران و ديوان فروتن به او احترام خواهند گذاشت.
در بخشي از كتاب مقدس زرتشتيان در رابطه با بحث مهدويت چنين آمده است :” چون از هزاره ي هوشي در پانصد سال برود ، هوشي در ماه زرتشت پديد آيد و آز و نياز را تباه كند * پس ديو خشم برود و بيوراسپ (ضحاك) را از بند رها كند و او جهان را فراز گيرد . پس مردم را بخورد ، پس جانور را بخورد (ظلم و جور زياد شود) ” پس اورمزد (خداوند) ، سروش و نيروسنگ (جبرييل و ميكاييل) را بفرستد كه سام نريمان را برانگيزند (منظور از سام نريمان شخصي است كه به منجي كمك مي كند) . سام نريمان به سوي ازي دهاك (ضحاك) رود (به نظر مي رسد منظور از ضحاك ، سفياني باشد) * ضحاك به سام نريمان گويد كه پادشاهي براي من و سپه سالاري براي تو باشد و با هم دوست شويم . اما سام نريمان با گرز به سر او مي كوبد * بار ديگر ضحاك گويد كه پادشاهي براي تو و سپه سالاري براي من باشد اما سام نريمان دوباره با گرز به سر او مي زند و ضحاك مي ميرد . * پس از آن اهريمن به ديو آز گويد كه تو برو و تمام جانواران را بخور پس ديو آز تمام دام ها و بهايم مردم را مي خورد (قحطي مي شود) * پس سوشيانس (منجي) سه مراسم مذهبي (نماز) انجام دهد و مردگان را از قبر بيدار كند و مردمان همه بي رنج شوند . * همه ي مردم از آتش گداخته رد مي شوند (امتحان مي شوند تا پاك از خبيث جدا شود) و بي گناه و روشن شوند مانند خورشيد .* همه در سن 15سالگي شوند * اهريمن را از آسمان بيرون كشند و سرش ببرند. ” بهمن يشت ، در ِ هفدهم ” بهمن يشت ادامه در ِ هفدهم :گشتاسب از جاماسب پرسيد:چون گاه (زمان) هوشيدر شود چه نشان خواهد بود * جاماسب بتيخش گفت : شب از روز روشن تر باشد * بنات النعش (نام تعدادي ستاره) به سمت خراسان (شرق) رود *درآمد مردمان با همديگر فرق كند *پيمان شكنان زودتر به مقصود خود رسند.*مردمان خوار فرمانروا شوند* انسانهاي بد را بيشتر بها دهند (از ترس شرشان) *حرص زياد شود * بلاهاي آسماني و هجوم جانوران موذي زياد شود * دين راستي را مسخره كنند * نميتوان تابستان را از زمستان تشخيص داد * مردمان دچار مرگ زودرس شوند * به محترمين بي احترامي كنند *سيستان پر از آب شود * پس دستور جهان بيايد و دين پيغامبر زند را دوباره تصفيه كند.
بهمن يشت در ِ چهارم :
ديوان ژوليده موي از خطه ي خراسان به ايرانشهر برسند و افراشته پرچم باشند * آن ديوان ژوليده موي، فريفتار (كسي كه آنچه گويد را نكند) باشند * مهر پدر از پسر و برادر از برادر برود (همه از هم بري شوند) *محصول زمين كم شود و ميوه تخم ندهد * در آن بدترين هنگام ، يك مرغ را از مردم دين دار بيشتر ارزش دهند (همه به دنبال غذا باشند) * در آن هنگام سخت ، پست ترين بندگان خدا به پادشاهي شهرهاي ايران فراز روند * همه آزمند و ناسزا دين باشند * باد گرم و سرد زياد بيايد *باران به هنگام خويش نبارد * سپندارمذ (فرشته ي نگهبان زمين) دهان باز كند و هرگونه گوهر و فلز مانند طلا و نقره پديدار شود *پادشاهي ايران به قبايل ترك ، آتور (غير توراني) ، توپيذ (تبتي) چون اودرك (يكي از قبايل خزر) رسد * بسا مردم نابكاريها مانند غلامبارگي و نزديكي با زنان بي نماز كنند و هوا پرستي انجام دهند * در اين هنگام سخت ، شب از روز روشن تر شود * در ِ هفتم از بهمن يشت : اي سپيتامان زرتشت ! چون ديو ژوليده موي از تخمه ي خشم پديد آيد ، نخست از خراسان پرچم سياهي پيدا شود *نزديك اروند رود (نزديك عراق) سه كارزار كنند* آنچنان كارزاري كنند كه هزار زن از پس مردي ببينند و بگريند * دشمنان خدا تباه شوند و شهرهاي ايران دوباره آباد گردد.
هنديان و هندوها نيز به موضوع مهدويت و منجي آخرالزمان با عناوين و اسامي مختلفي اعتقاد دارند و اين موضوع به وضوح در كتابهاي مقدسشان مشاهده شود.كتابهاي مذكور با نامهاي اوپانيشاد، باسك، پاتيكل، وشن جوك، ديد، دادتگ، ريك ودا، شاكموني موجود مي باشند. قابل توجه است كه آنها اين كتابهاي مقدس را به عنوان كتابهاي آسماني مي شناسند و آورندگان اين كتابها به عنوان پيامبر شناخته مي شوند، كه به طور مختصر به چند نمونه ازكتابهاي فوق پرداخته خواهد شد :
ريك ودا :در كتاب ريك ودا كه يكي از كتب مقدس هند است، بشارت ظهور آن حضرت(ع) چنين آمده است :
“ويشنو، در ميان مردم ظاهر مي گردد… او از همه كس قوي تر ونيرومندتر است… در يك دست “ويشنو” (نجات دهنده) شمشيري به مانند ستاره دنباله دار و در دست ديگر انگشتري درخشنده دارد هنگام ظهور وي، خورشيد و ماه تاريك مي شوند و زمين خواهد لرزيد”(او خواهد آمد، ص 65 به نقل از كتاب ريگ ودا، ماندالاي 4 و 16 و 24).
كتاب ديد :در كتاب ديد كه از كتب مقدس هنديان است بشارت ظهور مبارك امام عصر(ع) چنين آمده است:
“پس از خرابي دنيا، پادشاهي در آخرالزمان پيدا شود كه پيشواي خلايق باشد، و نام او “منصور” باشد و تمام عالم را بگيرد، و به دين خود در آورد، و همه كس را از مؤمن و كافر بشناسد، و هر چه از خدا بخواهد بر آيد”.(بشارات عهدين، ص 245؛ او خواهد آمد، ص؛66 علائم الظهور كرماني، ص18)
در برخي از روايات اسلامي، “منصور”، يكي از اسامي مبارك حضرت مهدي(ع)باشد، و آيه شريفه :
و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطاناً فلا يسرف في القتل انه كان منصوراً.(سوره اسرا، آيه )33
و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وي قدرتي داده ايم. پس ]او [نبايد در قتل زياده وري كند، زيرا او ياري شده است.”،به آن حضرت تفسير شده است.
كتاب باسك :در كتاب باسك كه از كتب مقدس آسماني هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولي عصر(ع) چنين آمده است :”دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلي در آخرالزمان، كه پيشواي ملائكه و پريان و آدميان باشد، و حق و راستي با او باشد، و آنچه در دريا و زمينها و كوه ها پنهان باشد همه را بدست آورد، و از آسمانها و زمين و آنچه باشد خبر دهد، و از او بزرگتر كسي به دنيا نيايد”.(بشارات عهدين، ص 246؛ علائم الظهور كرماني، ص ؛18 لمعات النور في كيفيه الظهور، ج 1، ص 19، نور الانوار، ص 86، نور هفتم)
منبع: http://www.pegahhowzeh.com
/خ
مقالات مرتبط
• عصر ظهور در نگاه اديان (1)
• عصر ظهور در نگاه اديان (2)
• عصر ظهور در نگاه اديان (3)
برگرفته از سايت :راسخون