23 آذرماه 1359 گزارش عجيبي مخابره شد كه از يافتن شواهدي مبني بر امكان كاربرد تسليحات شيميايي توسط دشمن در جبههها حكايت ميكرد. نكته عجيب در اين گزارش مربوط به زمان انتشار آن ميشد، چراكه هنوز سه ماه از آغاز رسمي جنگ تحميلي عراق عليه ايران نميگذشت و استفاده از تسليحات شيميايي تا آن زمان بعيد به نظر ميرسيد.
به گزارش «جوان»، كاربرد تسليحات شيميايي ارتش بعث عراق طي دفاع مقدس، تاريخچهاي به درازاي اين واقعه تاريخي دارد. هرچند در يكي از اولين موارد، در آذرماه 59 شواهد استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي مخابره شده بود، اما بعدها به خوبي مشخص شد كه ارتش بعث حتي پيش از اين تاريخ دست به امتحان تسليحات شيميايياش در جبههها زده بود. چنانكه دو ماه قبل، يعني در 23 مهرماه 1359 نيز گزارش شد كه در محور دزفول به هويزه، يك نفر بعد از استشمام بوي نامطبوعي كه به گاز خردل شباهت داشت، به شهادت رسيده است و 10 نفر ديگر نيز دچار عوارض مسموميت شدهاند.
به گفته سردار محمدباقر نيكخواهبهرامي كه در مقطعي از دوران دفاع مقدس فرماندهي قرارگاه جنگ نوين (پدافند حملات شيميايي، ميكروبي و. . . ) را برعهده داشت، دشمن بعثي از همان روزهاي اول شروع جنگ به فكر استفاده از تسليحات شيميايي افتاده بود، ليكن تا آن زمان از تبحر لازم در اين خصوص بيبهره بود. بهرامي ميگويد: «عراق بعد از اولين ماه تهاجم به ايران، دريافت كه پيشبينيهايش از تسخير سه روزه خوزستان غلط از آب درآمده است. جنگ داشت طولاني ميشد و اين به نفع بعثيها نبود. بنابراين تصميم گرفت هر طور شده جبهه ايران اسلامي را به شكست بكشاند. از اين رو از 23 مهرماه 58 رد پاي استفاده از تسليحات شيميايي را در جبههها ميبينيم. در 23 دي ماه هم كه به صورت علني و طي عمليات ضربت ذوالفقار از سلاح شيميايي عليه رزمندگان حاضر در فتح بلنديهاي ميمك بهره بردند.»
بلنديهاي ميمك يكي از موارد اختلافي بين ايران و عراق بود و بعد از اينكه رزمندگان ارتشي به كمك نيروهاي عشاير بومي منطقه قصد بازپسگيري آن را كردند، عراق جانب احتياط را كنار نهاد و براي اولين بار علناً از تسليحات شيميايي در مواجهه با رزمندگان بهره جست. بعدهاً و خصوصاً از اواسط سال 62 به بعد، با وقاحت هرچه تمامتر از بمباران شيميايي استفاده كرد.
سردار بهرامي در همين خصوص ميگويد: «تصور عموم مردم اين است كه دشمن از عمليات خيبر كه اسفندماه 62 انجام گرفت، به شكل گسترده از سلاح شيميايي استفاده كرده است. در صورتي كه اوايل همين سال و در جريان عمليات والفجر2 شاهد بمباران گسترده شيميايي بوديم. علت عمدهاش هم اين است كه گويي ارتش بعث توانايي لازم براي گسترش حملات شيميايي را در سال 62 براي خود تأمين كرده بود. لذا سه ماه پس از عمليات والفجر 2 كه تيرماه 62 انجام گرفت، در مهر ماه و طي عمليات والفجر4 نيز حملات گسترده شيميايي خود را تكرار كرد. نهايتاً در اسفندماه 62 كه عمليات بزرگ خيبر در هورالهويزه انجام گرفت، رزمندگان با چنان حملات وسيع و افسارگسيخته شيميايي دشمن روبهرو شدند كه انبوه مجروحان شيميايي اين عمليات براي مداوا به كشورهاي اروپايي اعزام شدند.»
شدت بمباران دشمن طي سال 62 بسياري از كشورهاي حامي عراق را وادار به اعتراض كرد. حتي امريكا نيز در ظاهر مواضعي در مقابل اين حملات اتخاذ كرد. اما هيچ كدام از اين موضعگيريهاي سياسي منجر به محكوميت رسمي عراق در مجامع بينالمللي چون شوراي امنيت سازمان ملل نشد. خود امريكا در اين شورا از عوامل عدم محكوميت عراق بود. نهايتاً بعثيها كه غيرمستقيم چراغ سبز تكرار بمباران شيميايي را دريافت كرده بودند، هر بار كه با عمليات گستردهاي از سوي رزمندگان رو به رو ميشدند، به بمباران گسترده شيميايي دست ميزدند.
600 بار حملات شيميايي به مواضع نيروهاي ايراني در طول دفاع مقدس، يكي از اثرات بيتفاوتي جامعه جهاني به فاجعه انساني رخ داده در جنگ تحميل شده عراق عليه ايران بود. بمبارانهاي افسارگسيختهاي كه نه تنها نظاميان بلكه بارها و بارها غير نظاميان را نيز شامل ميشد. روستاهاي اطراف گيلانغرب، پيرانشهر، شهر سردشت، شهر حلبچه عراق و. . . از جمله نقاط غيرنظامي بودند كه طعم بمباران شيميايي را چشيدند و بسياري از مردمانشان در سكوت مجامع بينالمللي جان دادند. آمارها نشان ميدهند كه حدود 400هزار نفر در جنگ تحميلي از عوارض بمبهاي شيميايي ارتش آسيب ديدهاند.
به گزارش «جوان»، كاربرد تسليحات شيميايي ارتش بعث عراق طي دفاع مقدس، تاريخچهاي به درازاي اين واقعه تاريخي دارد. هرچند در يكي از اولين موارد، در آذرماه 59 شواهد استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي مخابره شده بود، اما بعدها به خوبي مشخص شد كه ارتش بعث حتي پيش از اين تاريخ دست به امتحان تسليحات شيميايياش در جبههها زده بود. چنانكه دو ماه قبل، يعني در 23 مهرماه 1359 نيز گزارش شد كه در محور دزفول به هويزه، يك نفر بعد از استشمام بوي نامطبوعي كه به گاز خردل شباهت داشت، به شهادت رسيده است و 10 نفر ديگر نيز دچار عوارض مسموميت شدهاند.
به گفته سردار محمدباقر نيكخواهبهرامي كه در مقطعي از دوران دفاع مقدس فرماندهي قرارگاه جنگ نوين (پدافند حملات شيميايي، ميكروبي و. . . ) را برعهده داشت، دشمن بعثي از همان روزهاي اول شروع جنگ به فكر استفاده از تسليحات شيميايي افتاده بود، ليكن تا آن زمان از تبحر لازم در اين خصوص بيبهره بود. بهرامي ميگويد: «عراق بعد از اولين ماه تهاجم به ايران، دريافت كه پيشبينيهايش از تسخير سه روزه خوزستان غلط از آب درآمده است. جنگ داشت طولاني ميشد و اين به نفع بعثيها نبود. بنابراين تصميم گرفت هر طور شده جبهه ايران اسلامي را به شكست بكشاند. از اين رو از 23 مهرماه 58 رد پاي استفاده از تسليحات شيميايي را در جبههها ميبينيم. در 23 دي ماه هم كه به صورت علني و طي عمليات ضربت ذوالفقار از سلاح شيميايي عليه رزمندگان حاضر در فتح بلنديهاي ميمك بهره بردند.»
بلنديهاي ميمك يكي از موارد اختلافي بين ايران و عراق بود و بعد از اينكه رزمندگان ارتشي به كمك نيروهاي عشاير بومي منطقه قصد بازپسگيري آن را كردند، عراق جانب احتياط را كنار نهاد و براي اولين بار علناً از تسليحات شيميايي در مواجهه با رزمندگان بهره جست. بعدهاً و خصوصاً از اواسط سال 62 به بعد، با وقاحت هرچه تمامتر از بمباران شيميايي استفاده كرد.
سردار بهرامي در همين خصوص ميگويد: «تصور عموم مردم اين است كه دشمن از عمليات خيبر كه اسفندماه 62 انجام گرفت، به شكل گسترده از سلاح شيميايي استفاده كرده است. در صورتي كه اوايل همين سال و در جريان عمليات والفجر2 شاهد بمباران گسترده شيميايي بوديم. علت عمدهاش هم اين است كه گويي ارتش بعث توانايي لازم براي گسترش حملات شيميايي را در سال 62 براي خود تأمين كرده بود. لذا سه ماه پس از عمليات والفجر 2 كه تيرماه 62 انجام گرفت، در مهر ماه و طي عمليات والفجر4 نيز حملات گسترده شيميايي خود را تكرار كرد. نهايتاً در اسفندماه 62 كه عمليات بزرگ خيبر در هورالهويزه انجام گرفت، رزمندگان با چنان حملات وسيع و افسارگسيخته شيميايي دشمن روبهرو شدند كه انبوه مجروحان شيميايي اين عمليات براي مداوا به كشورهاي اروپايي اعزام شدند.»
شدت بمباران دشمن طي سال 62 بسياري از كشورهاي حامي عراق را وادار به اعتراض كرد. حتي امريكا نيز در ظاهر مواضعي در مقابل اين حملات اتخاذ كرد. اما هيچ كدام از اين موضعگيريهاي سياسي منجر به محكوميت رسمي عراق در مجامع بينالمللي چون شوراي امنيت سازمان ملل نشد. خود امريكا در اين شورا از عوامل عدم محكوميت عراق بود. نهايتاً بعثيها كه غيرمستقيم چراغ سبز تكرار بمباران شيميايي را دريافت كرده بودند، هر بار كه با عمليات گستردهاي از سوي رزمندگان رو به رو ميشدند، به بمباران گسترده شيميايي دست ميزدند.
600 بار حملات شيميايي به مواضع نيروهاي ايراني در طول دفاع مقدس، يكي از اثرات بيتفاوتي جامعه جهاني به فاجعه انساني رخ داده در جنگ تحميل شده عراق عليه ايران بود. بمبارانهاي افسارگسيختهاي كه نه تنها نظاميان بلكه بارها و بارها غير نظاميان را نيز شامل ميشد. روستاهاي اطراف گيلانغرب، پيرانشهر، شهر سردشت، شهر حلبچه عراق و. . . از جمله نقاط غيرنظامي بودند كه طعم بمباران شيميايي را چشيدند و بسياري از مردمانشان در سكوت مجامع بينالمللي جان دادند. آمارها نشان ميدهند كه حدود 400هزار نفر در جنگ تحميلي از عوارض بمبهاي شيميايي ارتش آسيب ديدهاند.
منبع : روزنامه جوان